غیبت در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = غیبت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[غیبت]]''' است. "'''[[غیبت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = غیبت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[غیبت در نهج البلاغه]] - [[غیبت در فقه اسلامی]] - [[نفی غیبت در معارف و سیره نبوی]] - [[غیبت در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی غیبت در معارف و سیره سجادی]] - [[غیبت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[غیبت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[غیبت در قرآن]] - [[غیبت در حدیث]] - [[غیبت در نهج البلاغه]] - [[غیبت در کلام اسلامی]] - [[غیبت در اخلاق اسلامی]] - [[نفی غیبت در معارف و سیره نبوی]] - [[غیبت در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی غیبت در معارف و سیره سجادی]] - [[غیبت در جامعه‌شناسی اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
اصل کلمه "[[غیبت]]" در لغت، از "[[غیب]]" به معنای پوشیده بودن از چشم‌هاست و غیبت کردن یعنی [[گفت‌وگو]] [ی [[سوء]]] درباره دیگران به دور از چشم آنها و در غیاب آنها<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. بنابراین "غیبت" گفت‌وگو درباره مسائلی از اشخاص است که اگر رودرروی آنها گفته شود ناراحت شوند. این عمل [[زشت]] آن‌چنان بزرگ است که [[قرآن]] آن را به مثابه خوردن گوشت [[برادر]] مرده [[انسان]] معرفی کرده است؛ آنجا که در [[آیه]] ۱۲ [[سوره حجرات]] می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>.
اصل کلمه "[[غیبت]]" در لغت، از "[[غیب]]" به معنای پوشیده بودن از چشم‌هاست و غیبت کردن یعنی گفت‌وگو [ی [[سوء]]] درباره دیگران به دور از چشم آنها و در غیاب آنها<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. بنابراین "غیبت" گفت‌وگو درباره مسائلی از اشخاص است که اگر رودرروی آنها گفته شود ناراحت شوند. این عمل [[زشت]] آن‌چنان بزرگ است که [[قرآن]] آن را به مثابه خوردن گوشت [[برادر]] مرده [[انسان]] معرفی کرده است؛ آنجا که در [[آیه]] ۱۲ [[سوره حجرات]] می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} در [[نیایش بیستم صحیفه سجادیه]]، جاری شدن غیبت بر [[زبان]] را [[عمل شیطان]] می‌داند و چنین [[دعا]] می‌کند: «خداوندا آنچه را که [[شیطان]] با غیبت کردن [[مؤمن]] غائبی بر زبانم جاری می‌کند با سخن به [[حمد]] و [[سپاس]] خودت [[تغییر]] بده! یعنی آن هنگام که قصد غیبت مؤمنی را، به تحریک شیطان دارم، به جای غیبت کردن، زبانم را به حمد و [[تسبیح]] خودت برگردان و مرا از غیبت کردن منصرف ساز». ایشان در قسمتی دیگر از همان [[نیایش]] درباره کسی که از ایشان غیبت کرده از [[خدا]] چنین درخواست می‌کند: {{متن حدیث|وَ سَدِّدْنِي... أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى‏ حُسْنِ‏ الذِّكْرِ}}؛ «خداوندا مرا پایدار و [[استوار]] دار که با کسی که از من غیبت کرده با نیکویادکردن از او [[مخالفت]] کنم. یعنی عمل زشت او را با [[احسان]] و [[نیکوکاری]] پاسخ دهم تا اگر [[اهل]] [[صلاح]] است [[تربیت]] شود».


روزی [[امام]]{{ع}} به گروهی رسید که در حال غیبت کردن از ایشان بودند. [[حضرت]] بالای سرشان ایستاد و به آنها فرمود: اگر شما که غیبت مرا می‌کنید راست می‌گویید [[خداوند]] مرا ببخشد، و اگر [[دروغ]] می‌گویید خداوند شما را ببخشد. یکی از عوامل [[نجات]] [[مؤمن]] نگه داشتن [[زبان]] از [[بدگویی]] و [[غیبت]] دیگران است<ref>موسوعة الکلمة، ص۱۴۸ و ۱۵۶.</ref>. مردی به [[امام سجاد]]{{ع}} گفت: فلانی به شما نسبت [[گمراهی]] و [[بدعت‌گذاری]] می‌دهد! [[امام]]{{ع}} فرمود: «اینکه سخن او را برای من آوردی [[حق]] [[همنشینی]] او را رعایت نکردی! و اینکه آن‌چه را من درباره برادرم نمی‌دانستم به من گفتی حق مرا نیز به‌جا نیاوردی! بدان که [[مرگ]] همه ما را در برمی‌گیرد و همه در [[محشر]] برانگیخته خواهیم شد و وعده‌گاه ما [[قیامت]] است و خداوند میان ما [[قضاوت]] کرد. به شدت از غیبت کردن بپرهیز زیرا که غیبت کردن، خورشت این سگ‌های [[جهنم]] است!»<ref>موسوعة الکلمة، ص۲۱۷، به نقل از احتجاج طبرسی.</ref>. [[میزان]] خطر و ویرانگری این [[گناه کبیره]] را [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چنین معرفی کرده‌اند:
[[امام سجاد]] {{ع}} در نیایش بیستم صحیفه سجادیه، جاری شدن غیبت بر [[زبان]] را عمل شیطان می‌داند و چنین [[دعا]] می‌کند: «خداوندا آنچه را که [[شیطان]] با غیبت کردن [[مؤمن]] غائبی بر زبانم جاری می‌کند با سخن به [[حمد]] و [[سپاس]] خودت [[تغییر]] بده! یعنی آن هنگام که قصد غیبت مؤمنی را، به تحریک شیطان دارم، به جای غیبت کردن، زبانم را به حمد و [[تسبیح]] خودت برگردان و مرا از غیبت کردن منصرف ساز». ایشان در قسمتی دیگر از همان [[نیایش]] درباره کسی که از ایشان غیبت کرده از [[خدا]] چنین درخواست می‌کند: {{متن حدیث|وَ سَدِّدْنِي... أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى‏ حُسْنِ‏ الذِّكْرِ}}؛ «خداوندا مرا پایدار و [[استوار]] دار که با کسی که از من غیبت کرده با نیکویادکردن از او [[مخالفت]] کنم. یعنی عمل زشت او را با [[احسان]] و [[نیکوکاری]] پاسخ دهم تا اگر [[اهل]] [[صلاح]] است [[تربیت]] شود».
«در [[روز قیامت]] فردی را می‌آورند و در پیشگاه [[الهی]] نگاه می‌دارند و کارنامه‌اش را به وی می‌دهند اما او کارهای نیکش را در آن نمی‌بیند. عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست! زیرا من طاعت‌ها و عبادت‌های خودم را در آن نمی‌بینم! به او گفته می‌شود: [[پروردگار]] تو نه [[خطا]] می‌کند و نه فراموش‌! [[اعمال]] تو به سبب غیبت کردن از [[مردم]] بر باد رفت! سپس شخص دیگری را می‌آورند و کارنامه‌اش را به او می‌دهند و در آن کارهای خوب و عبادت‌های بسیاری را می‌بیند! عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست زیرا من این طاعت‌ها و عبادت‌ها را انجام نداده‌ام! گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد و من [[حسنات]] او را به تو دادم!»<ref>منتخب میزان الحکمة، ص۴۳۶.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، منتخب میزان الحکمة، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ج۵، ۱۳۸۶؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دراالکتب العلمیة.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
روزی [[امام]] {{ع}} به گروهی رسید که در حال غیبت کردن از ایشان بودند. حضرت بالای سرشان ایستاد و به آنها فرمود: اگر شما که غیبت مرا می‌کنید راست می‌گویید [[خداوند]] مرا ببخشد، و اگر [[دروغ]] می‌گویید خداوند شما را ببخشد. یکی از عوامل [[نجات]] [[مؤمن]] نگه داشتن [[زبان]] از بدگویی و [[غیبت]] دیگران است<ref>موسوعة الکلمة، ص۱۴۸ و ۱۵۶.</ref>. مردی به [[امام سجاد]] {{ع}} گفت: فلانی به شما نسبت [[گمراهی]] و [[بدعت‌گذاری]] می‌دهد! [[امام]] {{ع}} فرمود: «اینکه سخن او را برای من آوردی [[حق]] [[همنشینی]] او را رعایت نکردی! و اینکه آن‌چه را من درباره برادرم نمی‌دانستم به من گفتی حق مرا نیز به‌جا نیاوردی! بدان که [[مرگ]] همه ما را در برمی‌گیرد و همه در [[محشر]] برانگیخته خواهیم شد و وعده‌گاه ما [[قیامت]] است و خداوند میان ما [[قضاوت]] کرد. به شدت از غیبت کردن بپرهیز زیرا که غیبت کردن، خورشت این سگ‌های [[جهنم]] است!»<ref>موسوعة الکلمة، ص۲۱۷، به نقل از احتجاج طبرسی.</ref>. [[میزان]] خطر و ویرانگری این [[گناه کبیره]] را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین معرفی کرده‌اند: «در [[روز قیامت]] فردی را می‌آورند و در پیشگاه [[الهی]] نگاه می‌دارند و کارنامه‌اش را به وی می‌دهند اما او کارهای نیکش را در آن نمی‌بیند. عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست! زیرا من طاعت‌ها و عبادت‌های خودم را در آن نمی‌بینم! به او گفته می‌شود: [[پروردگار]] تو نه [[خطا]] می‌کند و نه فراموش‌! [[اعمال]] تو به سبب غیبت کردن از [[مردم]] بر باد رفت! سپس شخص دیگری را می‌آورند و کارنامه‌اش را به او می‌دهند و در آن کارهای خوب و عبادت‌های بسیاری را می‌بیند! عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست زیرا من این طاعت‌ها و عبادت‌ها را انجام نداده‌ام! گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد و من [[حسنات]] او را به تو دادم!»<ref>منتخب میزان الحکمة، ص۴۳۶.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، منتخب میزان الحکمة، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ج۵، ۱۳۸۶؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دراالکتب العلمیة.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۳.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:غیبت]]
[[رده:غیبت]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۸

مقدمه

اصل کلمه "غیبت" در لغت، از "غیب" به معنای پوشیده بودن از چشم‌هاست و غیبت کردن یعنی گفت‌وگو [ی سوء] درباره دیگران به دور از چشم آنها و در غیاب آنها[۱]. بنابراین "غیبت" گفت‌وگو درباره مسائلی از اشخاص است که اگر رودرروی آنها گفته شود ناراحت شوند. این عمل زشت آن‌چنان بزرگ است که قرآن آن را به مثابه خوردن گوشت برادر مرده انسان معرفی کرده است؛ آنجا که در آیه ۱۲ سوره حجرات می‌فرماید: ...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ[۲].

امام سجاد (ع) در نیایش بیستم صحیفه سجادیه، جاری شدن غیبت بر زبان را عمل شیطان می‌داند و چنین دعا می‌کند: «خداوندا آنچه را که شیطان با غیبت کردن مؤمن غائبی بر زبانم جاری می‌کند با سخن به حمد و سپاس خودت تغییر بده! یعنی آن هنگام که قصد غیبت مؤمنی را، به تحریک شیطان دارم، به جای غیبت کردن، زبانم را به حمد و تسبیح خودت برگردان و مرا از غیبت کردن منصرف ساز». ایشان در قسمتی دیگر از همان نیایش درباره کسی که از ایشان غیبت کرده از خدا چنین درخواست می‌کند: «وَ سَدِّدْنِي... أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى‏ حُسْنِ‏ الذِّكْرِ»؛ «خداوندا مرا پایدار و استوار دار که با کسی که از من غیبت کرده با نیکویادکردن از او مخالفت کنم. یعنی عمل زشت او را با احسان و نیکوکاری پاسخ دهم تا اگر اهل صلاح است تربیت شود».

روزی امام (ع) به گروهی رسید که در حال غیبت کردن از ایشان بودند. حضرت بالای سرشان ایستاد و به آنها فرمود: اگر شما که غیبت مرا می‌کنید راست می‌گویید خداوند مرا ببخشد، و اگر دروغ می‌گویید خداوند شما را ببخشد. یکی از عوامل نجات مؤمن نگه داشتن زبان از بدگویی و غیبت دیگران است[۳]. مردی به امام سجاد (ع) گفت: فلانی به شما نسبت گمراهی و بدعت‌گذاری می‌دهد! امام (ع) فرمود: «اینکه سخن او را برای من آوردی حق همنشینی او را رعایت نکردی! و اینکه آن‌چه را من درباره برادرم نمی‌دانستم به من گفتی حق مرا نیز به‌جا نیاوردی! بدان که مرگ همه ما را در برمی‌گیرد و همه در محشر برانگیخته خواهیم شد و وعده‌گاه ما قیامت است و خداوند میان ما قضاوت کرد. به شدت از غیبت کردن بپرهیز زیرا که غیبت کردن، خورشت این سگ‌های جهنم است!»[۴]. میزان خطر و ویرانگری این گناه کبیره را پیامبر اکرم (ص) چنین معرفی کرده‌اند: «در روز قیامت فردی را می‌آورند و در پیشگاه الهی نگاه می‌دارند و کارنامه‌اش را به وی می‌دهند اما او کارهای نیکش را در آن نمی‌بیند. عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست! زیرا من طاعت‌ها و عبادت‌های خودم را در آن نمی‌بینم! به او گفته می‌شود: پروردگار تو نه خطا می‌کند و نه فراموش‌! اعمال تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت! سپس شخص دیگری را می‌آورند و کارنامه‌اش را به او می‌دهند و در آن کارهای خوب و عبادت‌های بسیاری را می‌بیند! عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست زیرا من این طاعت‌ها و عبادت‌ها را انجام نداده‌ام! گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادم!»[۵].[۶].[۷]

منابع

پانویس

  1. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.
  2. «...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.
  3. موسوعة الکلمة، ص۱۴۸ و ۱۵۶.
  4. موسوعة الکلمة، ص۲۱۷، به نقل از احتجاج طبرسی.
  5. منتخب میزان الحکمة، ص۴۳۶.
  6. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، منتخب میزان الحکمة، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ج۵، ۱۳۸۶؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دراالکتب العلمیة.
  7. برادری، احمد، مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۴۳.