سیره اجتماعی پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = پیامبر خاتم
| موضوع مرتبط = پیامبر خاتم
| عنوان مدخل  = [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم در قرآن]] - [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم در حدیث]] - [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم در کلام اسلامی]] - [[سیره اجتماعی پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)
| پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)
}}
}}
خط ۹: خط ۸:
از جمله '''سیره‌های [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]]'''{{صل}} می‌توان به [[رفتار]] ایشان در [[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]] [[مردم]] و رفتار ایشان با بردگان اشاره کرد.
از جمله '''سیره‌های [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]]'''{{صل}} می‌توان به [[رفتار]] ایشان در [[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]] [[مردم]] و رفتار ایشان با بردگان اشاره کرد.


==مقدمه==
== مقدمه ==
از جمله سیره‌های [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد:
از جمله سیره‌های [[اجتماعی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد:
#'''[[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]]:''' او از نقاط ضعف [[مردم]] و جهالت‌های آنان استفاده نمی‌کرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه می‌کرد و مردم را به جهالتشان واقف می‌ساخت. روزی که [[ابراهیم]] پسر هیجده ماهه‌اش از [[دنیا]] رفت، از [[قضا]] آن [[روز]] [[خورشید]] گرفت. مردم گفتند: علت اینکه [[کسوف]] شد مصیبتی است که بر [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} وارد شد. او در مقابل این [[خیال]] جاهلانه مردم [[سکوت]] نکرد و از این نقطه ضعف استفاده نکرد، بلکه به [[منبر]] رفت و گفت: ای مردم، ماه و خورشید دو [[آیت]] از [[آیات خدا]] هستند و برای مردن کسی نمی‌گیرند.
# '''[[مبارزه]] با نقاط [[ضعف]]:''' او از نقاط ضعف [[مردم]] و جهالت‌های آنان استفاده نمی‌کرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه می‌کرد و مردم را به جهالتشان واقف می‌ساخت. روزی که [[ابراهیم]] پسر هیجده ماهه‌اش از [[دنیا]] رفت، از [[قضا]] آن [[روز]] [[خورشید]] گرفت. مردم گفتند: علت اینکه [[کسوف]] شد مصیبتی است که بر [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} وارد شد. او در مقابل این [[خیال]] جاهلانه مردم [[سکوت]] نکرد و از این نقطه ضعف استفاده نکرد، بلکه به [[منبر]] رفت و گفت: ای مردم، ماه و خورشید دو [[آیت]] از [[آیات خدا]] هستند و برای مردن کسی نمی‌گیرند.
#'''با بردگان:''' نسبت به بردگان فوق‌العاده [[مهربان]] بود. به مردم می‌گفت: اینها [[برادران]] شمایند. از هر [[غذا]] که می‌خورید به آنها بخورانید و از هر نوع [[جامه]] که می‌پوشید آنها را بپوشانید. کار طاقت‌فرسا به آنها [[تحمیل]] مکنید، خودتان در [[کارها]] به آنها کمک کنید. می‌گفت: آنها را به‌عنوان [[بنده]] و یا [[کنیز]] "که مملوکیت را می‌رساند" خطاب نکنید؛ زیرا همه مملوک خداییم و مالک [[حقیقی]] [[خدا]] است، بلکه آنها را به‌عنوان "[[فتی]]" ([[جوانمرد]]) یا "فتاه" (جوانزن) خطاب کنید. در [[شریعت اسلام]] تمام تسهیلات ممکن برای [[آزادی بردگان]] که منتهی به [[آزادی]] کلی آنها می‌شد، فراهم شد. او [[شغل]] "نخاسی" یعنی برده‌فروشی را بدترین شغل‌ها می‌دانست و می‌گفت: بدترین مردم نزد خدا آدم‌فروشان‌اند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]،مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، ص۴۵ تا ۷۳.</ref>
# '''با بردگان:''' نسبت به بردگان فوق‌العاده [[مهربان]] بود. به مردم می‌گفت: اینها [[برادران]] شمایند. از هر [[غذا]] که می‌خورید به آنها بخورانید و از هر نوع [[جامه]] که می‌پوشید آنها را بپوشانید. کار طاقت‌فرسا به آنها [[تحمیل]] مکنید، خودتان در [[کارها]] به آنها کمک کنید. می‌گفت: آنها را به‌عنوان [[بنده]] و یا [[کنیز]] "که مملوکیت را می‌رساند" خطاب نکنید؛ زیرا همه مملوک خداییم و مالک [[حقیقی]] [[خدا]] است، بلکه آنها را به‌عنوان "[[فتی]]" ([[جوانمرد]]) یا "فتاه" (جوانزن) خطاب کنید. در [[شریعت اسلام]] تمام تسهیلات ممکن برای [[آزادی بردگان]] که منتهی به [[آزادی]] کلی آنها می‌شد، فراهم شد. او [[شغل]] "نخاسی" یعنی برده‌فروشی را بدترین شغل‌ها می‌دانست و می‌گفت: بدترین مردم نزد خدا آدم‌فروشان‌اند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، ص۴۵ تا ۷۳.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۴۱: خط ۴۰:


[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:سیره]]
[[رده:سیره معصوم]]
[[رده:سیره اجتماعی]]
[[رده:سیره اجتماعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۷

از جمله سیره‌های اجتماعی پیامبر اکرم(ص) می‌توان به رفتار ایشان در مبارزه با نقاط ضعف مردم و رفتار ایشان با بردگان اشاره کرد.

مقدمه

از جمله سیره‌های اجتماعی پیامبر اکرم (ص) می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد:

  1. مبارزه با نقاط ضعف: او از نقاط ضعف مردم و جهالت‌های آنان استفاده نمی‌کرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه می‌کرد و مردم را به جهالتشان واقف می‌ساخت. روزی که ابراهیم پسر هیجده ماهه‌اش از دنیا رفت، از قضا آن روز خورشید گرفت. مردم گفتند: علت اینکه کسوف شد مصیبتی است که بر پیامبر خدا (ص) وارد شد. او در مقابل این خیال جاهلانه مردم سکوت نکرد و از این نقطه ضعف استفاده نکرد، بلکه به منبر رفت و گفت: ای مردم، ماه و خورشید دو آیت از آیات خدا هستند و برای مردن کسی نمی‌گیرند.
  2. با بردگان: نسبت به بردگان فوق‌العاده مهربان بود. به مردم می‌گفت: اینها برادران شمایند. از هر غذا که می‌خورید به آنها بخورانید و از هر نوع جامه که می‌پوشید آنها را بپوشانید. کار طاقت‌فرسا به آنها تحمیل مکنید، خودتان در کارها به آنها کمک کنید. می‌گفت: آنها را به‌عنوان بنده و یا کنیز "که مملوکیت را می‌رساند" خطاب نکنید؛ زیرا همه مملوک خداییم و مالک حقیقی خدا است، بلکه آنها را به‌عنوان "فتی" (جوانمرد) یا "فتاه" (جوانزن) خطاب کنید. در شریعت اسلام تمام تسهیلات ممکن برای آزادی بردگان که منتهی به آزادی کلی آنها می‌شد، فراهم شد. او شغل "نخاسی" یعنی برده‌فروشی را بدترین شغل‌ها می‌دانست و می‌گفت: بدترین مردم نزد خدا آدم‌فروشان‌اند[۱].[۲]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰
  2. پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ تا ۷۳.