بحث:پیامبر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابلاغ وحی' به 'ابلاغ وحی')
خط ۱۸: خط ۱۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
*واژه "[[انبیاء]]" جمع "[[نبی]]" است از ماده "نبأ". [[نبی]] به معنای کسی است که خبری مهم دارد. برخی پنداشته‌اند که معنای [[نبی]] اعم از معنای "[[رسول]]" است بدین گونه که [[نبی]] کسی است که [[خداوند]] بدو [[وحی]] می‌کند، خواه [[مأمور]] [[ابلاغ]] به دیگران باشد یا نه؛ اما [[رسول]] آن است که [[مأمور]] [[ابلاغ]] [[وحی]] به دیگران است<ref>الکلم الطیب‌، ۱۴۲.</ref>. بنابر [[قرآن کریم]]، این نظر [[نادرست]] است؛ زیرا در برخی [[آیات]]، کلمه‌ "[[نبی]]" به عنوان صفت "[[رسول]]"، پس از آن آمده است<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا}}؛ سوره مریم، آیه ۵۱ و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا }}؛ آیه ۵۴.</ref>؛ در حالی که می‌باید پیش از آن آید؛ زیرا صفتی که مفهومی عام دارد، باید پیش از کلمه خاص ذکر شود. وانگهی، دلیلی بر اختصاص [[ابلاغ]] [[وحی]] به [[رسولان]] در دست نیست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 133-134.</ref>.
*واژه "[[انبیاء]]" جمع "[[نبی]]" است از ماده "نبأ". [[نبی]] به معنای کسی است که خبری مهم دارد. برخی پنداشته‌اند که معنای [[نبی]] اعم از معنای "[[رسول]]" است بدین گونه که [[نبی]] کسی است که [[خداوند]] بدو [[وحی]] می‌کند، خواه [[مأمور]] [[ابلاغ]] به دیگران باشد یا نه؛ اما [[رسول]] آن است که [[مأمور]] [[ابلاغ وحی]] به دیگران است<ref>الکلم الطیب‌، ۱۴۲.</ref>. بنابر [[قرآن کریم]]، این نظر [[نادرست]] است؛ زیرا در برخی [[آیات]]، کلمه‌ "[[نبی]]" به عنوان صفت "[[رسول]]"، پس از آن آمده است<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا}}؛ سوره مریم، آیه ۵۱ و {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا }}؛ آیه ۵۴.</ref>؛ در حالی که می‌باید پیش از آن آید؛ زیرا صفتی که مفهومی عام دارد، باید پیش از کلمه خاص ذکر شود. وانگهی، دلیلی بر اختصاص [[ابلاغ وحی]] به [[رسولان]] در دست نیست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 133-134.</ref>.
*بنابر برخی [[روایات]]، مقتضای [[مقام نبوت]] این است که [[نبی]] [[فرشته وحی]] را در [[خواب]] ببیند و در حال [[بیداری]]، تنها صدای او را بشنود؛ اما [[رسول]]، [[فرشته وحی]] را در [[بیداری]] نیز می‌بیند<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۱۷۶.</ref>. این تفاوت را نیز نمی‌توان معلول تفاوت مفهوم دو کلمه دانست. تفاوت [[نبی]] و [[رسول]] در این است که مصداق [[نبی]]، اعم از [[رسول]] است؛ بدین معنا که همه [[پیامبران]] دارای [[مقام]] نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از [[پیامبران]] اختصاص دارد و بنابر روایتی، شمار آنان ۳۱۳ نفر است<ref>بحارالانوار، ۱۱/ ۳۲؛ آموزش عقاید، ۱۰۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 134.</ref>.
*بنابر برخی [[روایات]]، مقتضای [[مقام نبوت]] این است که [[نبی]] [[فرشته وحی]] را در [[خواب]] ببیند و در حال [[بیداری]]، تنها صدای او را بشنود؛ اما [[رسول]]، [[فرشته وحی]] را در [[بیداری]] نیز می‌بیند<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۱۷۶.</ref>. این تفاوت را نیز نمی‌توان معلول تفاوت مفهوم دو کلمه دانست. تفاوت [[نبی]] و [[رسول]] در این است که مصداق [[نبی]]، اعم از [[رسول]] است؛ بدین معنا که همه [[پیامبران]] دارای [[مقام]] نبوت‌اند؛ اما [[مقام رسالت]] تنها به گروهی از [[پیامبران]] اختصاص دارد و بنابر روایتی، شمار آنان ۳۱۳ نفر است<ref>بحارالانوار، ۱۱/ ۳۲؛ آموزش عقاید، ۱۰۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 134.</ref>.
*[[شیعیان]] معتقدند که [[خداوند]] برای [[هدایت]] [[انسان]] ۱۲۴ هزار تن را به [[پیامبری]] برانگیخته است که سخن آنان، سخن [[خدا]] است و [[پیروی]] از آنان [[پیروی]] از او است. این بزرگان، جز از سوی [[خدا]] سخن نمی‌گویند و چیزی از [[مردم]] نمی‌خواهند. برجستگان آنان، پنج تن‌اند که بنیان [[نبوت]] بر آنان [[استوار]] است. این [[پنج تن]]، همان [[پیامبران]] اولوالعزم‌اند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و سرانجام [[برترین]] آنان [[حضرت محمد]]{{صل}}<ref>بحارالانوار، ۱۱/ ۲۸؛ اعتقادات صدوق‌، ۹۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 134.</ref>.
*[[شیعیان]] معتقدند که [[خداوند]] برای [[هدایت]] [[انسان]] ۱۲۴ هزار تن را به [[پیامبری]] برانگیخته است که سخن آنان، سخن [[خدا]] است و [[پیروی]] از آنان [[پیروی]] از او است. این بزرگان، جز از سوی [[خدا]] سخن نمی‌گویند و چیزی از [[مردم]] نمی‌خواهند. برجستگان آنان، پنج تن‌اند که بنیان [[نبوت]] بر آنان [[استوار]] است. این [[پنج تن]]، همان [[پیامبران]] اولوالعزم‌اند: [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[موسی]]، [[عیسی]]{{ع}} و سرانجام [[برترین]] آنان [[حضرت محمد]]{{صل}}<ref>بحارالانوار، ۱۱/ ۲۸؛ اعتقادات صدوق‌، ۹۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 134.</ref>.

نسخهٔ ‏۲۱ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۸

مقدمه

نبوت و رسالت

شمار پیامبران

پیامبران اولو العزم

اثبات پیامبری

خاتمیت

مقدمه

  1. کسانی که احکام الهی بر آنان فرود می‌آید تا خود بدان عمل کنند و وظیفه ابلاغ ندارند.
  2. کسانی که در خواب فرشته وحی را می‌بینند و صدایش را می‌شنوند، اما در بیداری تنها صدای او را می‌شنوند.
  3. پیامبرانی که هم فرشته را در خواب می‌بینند و هم در بیداری و مأمورند که وحی الهی را به مردم ابلاغ کنند و آنان را راه نمایند. این پیامبران بر گروهی از مردم- اندک یا بسیار- مبعوث می‌شوند؛ چنان که قرآن کریم درباره یونس(ع) می‌فرماید: "ما او را بر صد هزار نفر یا بیش‌تر برانگیختیم"[۳۷].
  4. پیامبران اولوالعزم که در خواب و بیداری فرشته وحی را می‌بینند و رهبر و پیشوای مردم و صاحب شریعت‌اند[۳۸].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ؛ سوره ابراهیم، آیه ۴؛ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ ؛ سوره اعراف، آیه ۶۲، قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاء سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ؛ آیه ۷۱ و فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ؛ آیه ۸۳؛ عقائد الامامیه‌، مظفر/ ۲۸.
  2. هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ؛ سوره جمعه، آیه ۲.
  3. فرهنگ شیعه، ص 173.
  4. نهج البلاغه‌، خ ۱ و ۵.
  5. وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُواْ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلاَ تَتَّخِذُواْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُمْ مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللَّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ؛ سوره بقره، آیه ۲۳۱.
  6. فرهنگ شیعه، ص 173.
  7. نهج البلاغه‌، خ ۱۸۵.
  8. فرهنگ شیعه، ص 173.
  9. عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ؛ سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.
  10. قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاء لِلنَّاظِرِينَ؛ سوره شعراء، آیه ۳۰ و ۳۳.
  11. وَرَسُولاً إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  12. عقائد الامامیه‌، محمد رضا مظفر/ ۳۲.
  13. عقائد الامامیه‌، محمد رضا مظفر/ ۳۴.
  14. فرهنگ شیعه، ص 173-174.
  15. عقائد الامامیه‌، محمد رضا مظفر/ ۳۷.
  16. فرهنگ شیعه، ص 174.
  17. اصول کافی‌، ۱/ ۱۷۶.
  18. علم الیقین‌، فیض کاشانی/ ۱/ ۳۶۹- ۳۶۶.
  19. نحل/ ۱۲۶.
  20. حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ؛ سوره مائده، آیه ۳.
  21. فرهنگ شیعه، ص 174.
  22. آموزش عقائد، ۲/ ۱۰۵.
  23. فرهنگ شیعه، ص 174.
  24. فرهنگ شیعه، ص 175.
  25. فرهنگ شیعه، ص 175.
  26. مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ؛ سوره احزاب، آیه ۴۰.
  27. به عنوان نمونه: مستدرک حاکم‌، ۳/ ۱۰۹؛ خاتمیت.
  28. فرهنگ شیعه، ص 175.
  29. الکلم الطیب‌، ۱۴۲.
  30. وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا؛ سوره مریم، آیه ۵۱ و وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولا نَّبِيًّا ؛ آیه ۵۴.
  31. فرهنگ شیعه، ص 133-134.
  32. اصول کافی‌، ۱/ ۱۷۶.
  33. بحارالانوار، ۱۱/ ۳۲؛ آموزش عقاید، ۱۰۶.
  34. فرهنگ شیعه، ص 134.
  35. بحارالانوار، ۱۱/ ۲۸؛ اعتقادات صدوق‌، ۹۶.
  36. فرهنگ شیعه، ص 134.
  37. صافات/ ۱۴۷.
  38. فرهنگ شیعه، ص 134.
  39. بحارالانوار، ۱۱/ ۵۵؛ راه و روش انبیاء، ۱۴.
  40. فرهنگ شیعه، ص 134.
  41. فرهنگ شیعه، ص 134.