ترتیب افزایش علم پیامبر و امام چگونه است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = علم معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ ع...» ایجاد کرد) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]]. {{پایان}} {{پایان}} ==پانویس== +]]. {{پایان منبعشناسی جامع}} ==پانویس==)) |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
* [[:رده:مقالهشناسی مقالههای علم معصوم|مقالهشناسی علم معصوم]]؛ | * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای علم معصوم|مقالهشناسی علم معصوم]]؛ | ||
* [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای علم معصوم|پایاننامهشناسی علم معصوم]]. | * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای علم معصوم|پایاننامهشناسی علم معصوم]]. | ||
{{پایان | {{پایان منبعشناسی جامع}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ ۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۳
ترتیب افزایش علم پیامبر و امام چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | ؟ |
ترتیب افزایش علم پیامبر و امام چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین یارمحمدیان در کتاب «ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت» در اینباره گفتهاند:
- «در احادیثی سخن از ترتیب افزایش علم بین پیامبر و امام مطرح شده است[۱]. افزایش علم در میان ایشان بدین گونه بیان شده است که هر گاه قرار است علم امام افزایش یابد، ابتدا علم افزون به پیامبر اکرم(ص) میرسد و سپس از ایشان به امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(ع) و از ایشان به یکایک ائمه اطهار(ع) تا به آخرین آنان، انتقال مییابد: از سلیمان دیلمی گزارش شده که گفت: خدمت امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم، در گذشته از شما شنیدم که بارها میفرمودید: چنانچه ما ازدیاد پیدا نکنیم، بدون شک از بین خواهیم رفت. حضرت فرمودند: اما حلال و حرام، به خدا قسم، خداوند همه آن را بر پیامبرش نازل کرد و امام در حلال و حرام افزایش نمییابد. سلیمان گفت: عرض کردم: پس این علم افزون چیست؟ حضرت فرمودند: در سایر اشیا، غیر از حلال و حرام است. سلیمان میگوید: پرسیدم: این سخن یعنی به شما چیزی افزون میگردد که بر پیامبر(ص) مخفی است؟ حضرت فرمودند: خیر، همانا امر از نزد خداوند خارج میشود، پس فرشته آن را نزد رسول الله(ص) میآورد و میگوید: ای محمد، پروردگارت تو را به فلان چیز و فلان چیز امر میکند. در این هنگام پیامبر(ص) دستور میدهد که آن را نزد علی(ع) ببر. فرشته نیز آن را نزد حضرت علی(ع) میبرد. ایشان دستور میدهد، آن را نزد حسن(ع) ببر و امام حسن(ع) دستور میدهد، آن را نزد حسین(ع) ببر. پس همواره دست به دست شدن علم افزون به همین منوال است تا فرشته آن را نزد یکی پس دیگری میبرد تا به دست ما میرسد. پرسیدم: پس چیزی به شما اضافه میگردد که رسول الله(ص) به آن علم ندارد؟ حضرت فرمودند: وای بر تو! چگونه ممکن است امام چیزی را بداند که رسول الله(ص) و امام پیشین، بدان علم نداشته باشند؟![۲].
- در برخی از این احادیث، عالمتر بودن امام واپسین از پیامبر و امام پیشین امری محال شمرده شده است[۳] و این را دلیل بر ترتیب دست به دست شدن علم افزون، از پیامبر تا امام واپسین بیان داشتهاند[۴]: یکی از اصحاب از امام صادق(ع) گزارش کرده که از ایشان شنیدم که میفرمود: هیچ چیزی از نزد خداوند صادر نمیشود، مگر آنکه ابتدا از پیامبر(ص) آغاز میشود و به دست ایشان میرسد. سپس به امیرالمؤمنین(ع) میرسد. آن گاه یکی پس از دیگری به امامان(ع) میرسد. این ترتیب از آن رو است که آخرین ما عالمتر از اولین ما نباشد.«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَيْسَ شَيْءٌ يَخْرُجُ مِنَ اللَّهِ حَتَّى يُبْدَأَ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) ثُمَّ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ لِكَيْ لَا يَكُونَ آخِرُنَا أَعْلَمَ مِنْ أَوَّلِنَا» صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۳.</ref>.
- البته این احتمال وجود دارد که در هنگام حضور در عرش، که پیامبر و ائمه(ع) همگی، یک باره به عرش الهی بار مییابند[۵]، دیگر این ترتیب رعایت نشود و همگی در یک زمان به فیض افزایش علم نائل گردند.
- احتمال دیگری در ترتیب افزایش علم وجود دارد و آن اینکه، ابتدا علم افزون به امام حیّ، سپس به ائمه پیشین برسد. شاید بتوان این احتمال را از حدیث زیر برداشت نمود: محمد بن أسلم طبری از علی بن أبی حمزه بطائنی نقل میکند که از امام موسی بن جعفر(ع) شنیدم که میفرمود: هرگاه خداوند فرشتهای را به خاطرکاری بر زمین فرو فرستد، ابتدا به خدمت امام میرسد، پس آن را به امام عرضه میدارد؛ و بدون شک، آمدوشد فرشتگان از نزد خدای تبارک و تعالی، تنها به سوی صاحب الأمر است.[۶].
- اما وقتی در حدیث دقت میکنیم، به خوبی در مییابیم، حدیث شریف در مقام بیان ترتیب دریافت علم افزون بین پیامبر و امامان(ع) نیست. این حدیث در صدد بیان فرایند پیش از رسیدن علم افزون به زمین نیز نمیباشد؛ بلکه بیان میدارد، پس از آنکه علم فرایند رسیدن به زمین را پشت سرگذارد، ابتدا امام حیّ آن را دریافت میدارد. از اینرو ترتیب یادشده را طی میکند و واپسین امام به عنوان نخستین فرد در زمین، آن را میگیرد.
- بر فرض اینکه حدیث شریف در صدد بیان ترتیب معصومان در دریافت علم افزون باشد نیز، این یک حدیث را که سند آن به محمد بن أسلم طبری و علی بن أبی حمزه بطائنی مخدوش است، در مقابل انبوه احادیث پیشگفته، کنار میگذاریم و بدان عمل نمیکنیم.
- نکتهای که در بحث ترتیب افزایش علم باقی میماند و ذهن انسان را درگیر میکند آن است که آیا علم پیامبر و ائمه(ع) به یک میزان افزایش پیدا میکند؟ اگر افزایش علم در بین ایشان متفاوت است، در چه چیزی با یکدیگر تفاوت دارند؟ آیا میتوان گفت تفاوت در محتوای علم افزون است؟ مثلاً آیا پیامبر اکرم و هر یک از ائمه اطهار(ع)، در علم به خداوند و اسما و صفات او، به تناسب حال خود علم را دریافت میکنند و در نتیجه به تناسب و مقدار علم دریافتی، یکی برتر از دیگری میشود، اما درباره امور بندگان همگی مشترکاند و تفاوتی در افزایش علم ندارند؟ ظاهر ادله پیشگفته و احادیث دیگر[۷] آن است که افزایش علم در بین آنان یکسان است و تفاوتی ندارد. هر علمی که قرار است بر امام افزوده شود، ابتدا به رسول اکرم(ص) و سپس از ایشان به امیرالمؤمنین(ع) انتقال مییابد و آنگاه همان علم را بدون کموکاست از ایشان به تکتک ائمه اطهار(ع) اعطا میکنند.
- این مسئله را باید با دیدی وسیعتر مورد کاوش قرار دهیم. یکسان بودن علم آنان تنها در بحث ازدیاد علم مطرح نیست؛ بلکه به طور کلی این پرسش مطرح است که آیا در بین چهارده معصوم(ع) برتری نسبت به یکدیگر وجود دارد یا خیر؟ ادلهای تساوی علمی آنان را اثبات میکند[۸]. در این بین، احادیثی نیز دلالت بر تفاوت درجه علمی آنان دارد[۹]. اما آیا این تفاوت در علوم موجود است یا علوم افزون با کیفیت دریافت علم یا...، یا باید از گروهی از این احادیث چشم پوشید و آنها را کنار گذارد؟ حل این ادله به ظاهر متعارض، نیازمند مقالهای مستقل میباشد.
- به هر حال، با نادیده گرفتن احادیثی که به طور کلی بین درجات ائمه اطهار(ع) تفاوت میگذارند[۱۰]، و همچنین احادیثی که ایشان را از لحاظ علم، با یکدیگر متفاوت میدانند[۱۱]، باید گفت احادیث باب ازدیاد علم امام، بر یکسان بودن ائمه اطهار(ع) در مسئله افزایش علم دلالت دارند.»[۱۲].
پاسخهای دیگر
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۲-۳۹۴؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۲-۳۱۴؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.
- ↑ «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ الدَّيْلَمِيِّ مَوْلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سُلَيْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ سَمِعْتُكَ وَ أَنْتَ تَقُولُ غَيْرَ مَرَّةٍ لَوْ لَا أَنَّا نُزَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ أَمَّا الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ قَالَ فَقُلْتُ فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ قَالَ فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ قَالَ قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً يَخْفَى عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ لَا إِنَّمَا يَخْرُجُ الْأَمْرُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فتأتيه فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ رَسُولَ اللَّهِ صفَيَقُولُ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يَأْمُرُكَ بِكَذَا وَ كَذَا فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى عَلِيٍّ فَيَأْتِي» در بحار الانوار اینگونه است: «فَيَأْتِي بِهِ الْمَلَكُ». «عَلِيّاً(ع) فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحَسَنِ فَيَقُولُ انْطَلِقْ بِهِ إِلَى الْحُسَيْنِ فَلَمْ يَزَلْ هَكَذَا يَنْطَلِقُ إِلَى وَاحِدٍ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَخْرُجَ إِلَيْنَا قُلْتُ فَتُزَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) فَقَالَ وَيْحَكَ كَيْفَ يَجُوزُ أَنْ يَعْلَمَ الْإِمَامُ شَيْئاً لَمْ يَعْلَمْهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ الْإِمَامُ مِنْ قِبَلِهِ؟!» صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۳؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۱، ص۹۷؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۳-۳۱۴.
- ↑ جمعی از اصحاب ائمه، الأصول الستة عشر، ص۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۳۹۳، ح۵؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۳؛ طوسی، محمد بن حسن، امالی، ص۴۰۹.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۳۹۲، ح۲ و ص۳۹۳، ح۵؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۵، ح۴؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۳۱۳.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۳۰-۱۳۲؛ کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر، ص۶۷؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَا مِنْ مَلَكٍ يُهْبِطُهُ اللَّهُ فِي أَمْرٍ إِلَّا بَدَأَ بِالْإِمَامِ فَعَرَضَ ذَلِكَ عَلَيْهِ وَ إِنَّ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَى صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ» صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۹۵، ح۲۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۹۴، ح۴.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۲۶۹، ح۲ و ص۳۹۵، ح۳؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۲۷۹، ۳۱۴.
- ↑ عاشور، علی، حقیقة علم آل محمد(ع) و جهاته، ص۱۷۳.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۷۹؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۱، ص۱۵، ح۴؛ خزاز، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۲۶۶؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۲۲.
- ↑ حمیری، عبدالله، قرب الإسناد، ص۳۵۱؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۱۹۹، ۴۸۰؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۸، ۲۷۵؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۱، ص۱۵،ح ۴؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۶۷؛ جوهری، احمد، مقتضب الأثر، ص۱۰؛ طبری آملی صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلائل الإمامة، ص۴۵۳.
- ↑ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۷۹؛ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ج۱، ص۱۵، ح۴؛ خزاز، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۲۶۶؛ مفید، محمد بن محمد، اختصاص، ص۲۲.
- ↑ یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت ص ۲۹۲.