تفسیر القرآن العظیم - ابن ابی‌ حاتم (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۵: خط ۳۵:


== دربارهٔ کتاب ==
== دربارهٔ کتاب ==
در معرفی این کتاب آمده است: « این [[تفسیر]] که نام اصلی آن «[[تفسیر القرآن العظیم مسنداً عن الرسول]]» است توسط [[ابومحمد عبدالرحمن بن محمد بن ادریس بن منذر بن داود بن مهران حنظلی ابن ابی حاتم رازی]] تدوین و تصنیف شده است.
در معرفی این کتاب آمده است: «یکی دیگر از [[آثار تفسیری]] [[اهل تسنن]] در عصر [[غیبت صغرا]] [[تفسیری]] است که [[عبدالرحمن بن محمد بن ادریس]] - معروف به [[ابن ابی حاتم رازی]] - متوفای ۳۲۷ ه‍‌. ق تألیف کرده است. [[ذهبی]] در ترجمۀ عبدالرحمن گفته است: «وی تفسیری بزرگ در چندین جلد دارد که همۀ آن آثاری با سند است و از [[نیکوترین]] [[تفسیرها]] است» <ref>ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۴.</ref>. و [[وفات]] او را ۳۲۷ ه‍‌. ق ذکر کرده است <ref>ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۹.</ref>.


او که از علمای بزرگ [[علم رجال]] وحدیث [[اهل سنت]] بود، در عین حال به [[شیعه]] و [[امامان]] بزرگوار آنها [[گرایش]] داشت و بسیاری از [[فضائل]] و وقایع مربوط به [[حضرت علی]] و [[فرزندان]] [[پاک]] او{{ع}} را در کتاب‌هایش نقل کرد و به همین دلیل، عده‌ای از [[متعصبان]] [[جاهل]] اهل سنت - البته نه علمای برجسته آنان مثل [[ذهبی]] و [[ابن حجر عسقلانی]] ـ او را به [[ارتداد]] و [[تشیع]] متهم ساخته‌اند. او که شخصیتی برجسته در [[حدیث]] و [[تاریخ]] بود در زمینه تفسیر قرآن نیز اثری کم نظیر از خود به جای گذاشت؛ به طوری که مورد توجه [[مفسران]] بزرگ [[اسلام]] قرار گرفته است. با توجه به گرایش وی به تاریخ و [[عقاید شیعه]]، برخی از [[علمای شیعه]] به مطالب او در کتاب‌هایش به ویژه کتاب تفسیراو استناد و [[احتجاج]] کرده‌اند.
[[سیوطی]] نیز وفات وی را ۳۲۷ دانسته و از [[تفسیر]] وی با عنوان التفسیر المسند یاد کرده و گفته است: [[دوازده]] جلد می‌باشد که آن را در تفسیرم خلاصه کرده‌ام<ref>سیوطی، طبقات المفسرین، ص۶۳.</ref>. [[داوودی]] نیز از تفسیر وی با همان عنوان یاد کرده و گفته است: دوازده جلد است<ref>داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۸۰.</ref>. [[حاج خلیفه]] آن را با عنوان «تفسیر ابن حاتم» ذکر کرده و از تلخیص آن در یک جلد توسط‍ سیوطی خبر داده است<ref>حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. [[اسماعیل پاشا]] در معرفی ابن ابی حاتم گفته است: در سال ۲۴۰ متولد شده و در سال ۳۲۷ وفات کرده و از تألیفات وی [[تفسیر القرآن]] است<ref>بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۵۱۳.</ref>.


[[ارزش]] و اعتبار تفسیر ابن ابی حاتم به گونه‌ای است که علمای اهل سنت آن را در ردیف [[تفسیر طبری]] که مستند به [[صحابه]]، [[تابعان]] و [[پیروان]] آنان است، دانسته‌اند. به ویژه اینکه در این کتاب [[روایات]] معتبری یافت می‌‌شود که نمی‌توان آنها را در سایر منابع یافت. علاوه بر این، مطالب برخی از [[کتاب‌های تفسیری]] پیش از خود مثل [[تفسیر سعید بن جبیر]] و [[مقاتل بن حیان]] را در تفسیرخود نقل کرده که معتبرترین منبع برای اطلاع از محتوای آنها بشمار می‌‌رود. یعنی اگر [[ابن ابی حاتم]] [[تفاسیر]] مزبور را در کتاب خود نقل نمی‌کرد، با از بین رفتن آنها (که اکنون در دست نیستند)، مطالب آنها نیز بکلی از میان می‌‌رفت. مفسران بزرگ اسلام نظیر [[ابن کثیر]]، [[بغوی]]، [[شوکانی]]، و دیگران برای تدوین کتاب‌های تفسیری و [[روایی]] خود بهره‌های فراوانی از این کتاب برده‌اند. ازاین رو، بزرگانی مثل [[جلال الدین سیوطی]] تفسیر او را منبعی سرشار و قابل [[اعتماد]] برای [[مفسران]] پس از وی در همه دوران‌ها دانسته‌اند. [[سیوطی]] می‌‌گوید: تفسیر او را به صورت خلاصه در ذیل مطالب در [[المنثور]] نقل کرده‌ام. حتی [[ابن حجر عسقلانی]]، [[ابن تیمیه]] و دیگران بسیاری از [[روایات معتبر]] [[اهل سنت]] را از کتاب تفسیراو نقل کرده‌اند.
اخیراً تفسیری با عنوان تفسیر القرآن العظیم تألیف ابن ابی حاتم رازی با تحقیق [[اسعد محمد طیب]]<ref>از کارهای مفیدی که این محقق انجام داده، ذکر نشانی روایت‌ها از سایر مصادر اهل تسنّن و بیان نظر دانشمندان در چگونگی سند روایات در پاورقی‌ها است.</ref> در ده مجلد به چاپ رسیده که تلفیقی است از بخش موجود تفسیر ابن ابی حاتم و آثار تفسیری نقل شده از وی در [[کتاب‌های تفسیری]] و [[روایی]] اهل تسنن و «کامل عویضه» چهار جلد فهارس برای آن تهیه کرده و با [[الحاق]] آن به آن ده جلد، آن را به چهارده جلد رسانده است. این تفسیر، روایی محض است؛ زیرا در آن به ذکر [[روایات]] منسوب به [[نبی اکرم]]{{صل}} و آثار [[صحابه]] و [[تابعین]] در ذیل کلمه‌ها، جمله‌ها و آیه‌های [[قرآن]] اکتفا شده است.


روش [[تفسیری]] [[ابن ابی حاتم]] رازی در این کتاب اینگونه است که ابتدا [[احادیث نبوی]] را آورده و سپس نظرات [[صحابه]] و [[تابعان]] را نقل کرده و [[اختلافات]] رایج در ذیل [[آیات]] را [[نقد]] و بررسی نموده و هرگز مطالب و مسائل جنبی غیر از [[روایات]] را در تفسیر آیات [[قرآن]] وارد نکرده است. از این جهت کتاب او تفسیری کاملا [[حدیثی]] به شمار می‌‌رود. و درباره معنا و [[تفسیر]] آیاتی که در ذیل آنها روایتی نیافته سخنی به میان نیاورده است. در ذیل آیات مربوط به [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} و [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} نیز روایات معتبری را نقل کرده است که شایان توجه و اهمیت است.
فقط‍ در مواردی با تعبیر {{عربی|"قال ابو محمد"}}<ref>«ابو محمد» کنیه ابن ابی حاتم مؤلف این تفسیر است.</ref> در توضیح و رفع ابهام برخی روایات بیان مختصری دیده می‌شود.


این تفسیر که نسخه آن تا تفسیر [[سوره عنکبوت]] در دست بود به تصحیح چند تن از محققان [[عرب]] زبان [[احیاء]] شده و محققان بقیه [[سوره‌ها]] را تا پایان قرآن با تکیه بر کتاب‌هایی که تفسیر ابن ابی حاتم را نقل و تلخیص نموده‌اند، تکمیل کرده‌اند مثل:
این [[تفسیر]] برای همه [[سوره‌های قرآن]] جز [[سوره ناس]] به ترتیب [[آیات]]، روایات و آثاری [[تفسیری]] دربر دارد و عدد روایات و آثار آن به ۱۹۵۴۱ رسیده است. محقق در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته، گفته است: بخش موجود از این تفسیر از [[سوره فاتحه]] تا انتهای [[سوره رعد]]<ref>در تفسیر چاپ شده موجود، تا آیه ۱۱ سوره رعد است (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۲۲۳۳).</ref> و از [[سوره مؤمنون]] تا انتهای [[سوره عنکبوت]] است و در گردآوری روایات مفقود از این تفسیر، بر تفسیر القرآن العظیم [[ابن کثیر]] و [[الدر المنثور]] [[سیوطی]] و [[فتح الباری]] و تغلیق التعلیق [[ابن حجر عسقلانی]] و [[فتح القدیر]] [[شوکانی]] [[اعتماد]] کرده‌ام<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ج۱، ص۱۱ و ۱۲ مقدمه محقق.</ref>؛ یعنی در قسمت مفقود، روایاتی را که در [[تفاسیر]] و کتب نامبرده از تفسیر [[ابن ابی حاتم]] نقل شده، جمع‌آوری و برای تکمیل این تفسیر به قسمت موجود آن ضمیمه کرده است<ref>این قسمت در تفسیر چاپ شده موجود از ج۷، ص۲۲۳۴ تا ج۸، ص۲۵۰۷ و از ج۹، ص۳۰۸۶ تا ج۱۰، ص۳۴۷۵ است.</ref>. در قسمت موجود از این تفسیر، همۀ روایات جز تعدادی اندک<ref>مانند روایاتی که در رقم حدیث ۱۸۲۹ و ۶۳۴۴ با تعبیر {{عربی|"قریء علی یونس بن عبد الاعلی"}} نقل شده که مرسل است.</ref> [[مسند]] است و حتی روایاتی را که از ابو العالیه و سدّی و [[مقاتل]] و [[ربیع بن انس]] بدون سند آورده، سند آنها را در مقدمۀ تفسیر ذکر کرده است<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، ص۱۵ (مقدمه مؤلّف).</ref>، ولی در قسمت مفقود، بیشتر روایاتی که جمع‌آوری شده، از [[تفسیر]] درّ المنثور [[سیوطی]] و مرسل و بدون سند است<ref>در این قسمت، آنچه از تفسیر ابن کثیر و تغلیق التعلیق نقل شده، مسند و آنچه از تفسیر الدر المنثور سیوطی و فتح القدیر شوکانی نقل شده، مرسل است و بیشتر روایات این قسمت از الدر المنثور نقل شده است.</ref>.
#[[تفسیر ابن کثیر (کتاب)|تفسیر ابن کثیر]]
 
#[[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور]] اثر [[سیوطی]]
در قسمت موجود همۀ [[روایات]] با تعبیر {{عربی|"حدّثنا"}} یا {{عربی|"ثنا"}} یا {{عربی|"حدّثني" و یا {{عربی|"قرأت علی محمد بن فضیل"}} نقل شده و نشان می‌دهد مؤلف همۀ آنها را به‌طور مستقیم از خود [[راویان]] شنیده و از کتاب آنان نقل نکرده است.
#[[فتح الباری]] [[ابن حجر عسقلانی]]،
 
#[[تعلیق التعلیق]] ابن حجر عسقلانی،
از ویژگی‌های این [[تفسیر روایی]] این است که مؤلف درصدد بوده تنها روایاتی را که مربوط‍ به تفسیر و بیان معنای [[آیات]] است، گردآورد و [[روایت]] غیرتفسیری را که [[مبیّن]] معنای آیات نباشد، هرچند به نحوی با [[قرآن]] و آیات آن مرتبط‍ باشد، نیاورد<ref>مؤلف آن در مقدمه این تفسیر گفته است: {{عربی|سألنی جماعة من اخوانی اخراج تفسیر القرآن مختصرا... و ان نقصد لاخراج التفسیر مجرّدا دون غیره...}}؛ (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمه مؤلف).</ref>.
#[[تفسیر فتح القدیر (کتاب)|تفسیر فتح القدیر]] [[محمد بن علی بن محمد شوکانی]].<ref>[http://www.makaremshirazi.ir/main.aspx?typeinfo=44&lid=0&mid=409170&CatID=-2 پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله ناصر مکارم شیرازی]</ref>
 
مؤلف در مقدمۀ کوتاهی که بر تفسیر دارد، گفته است: «[[کوشش]] کرده‌ام در [[تفسیر آیات]]، روایات و آثاری را که از نظر سند صحیح‌تر است و متن مناسب‌تری دارد، بیاورم. پس هرگاه تفسیر آیه‌ای را از [[رسول خدا]]{{صل}} بیابم، از صحابه‌ای که مثل آن تفسیر را بیان کرده باشند، هیچ‌کس را با آن [[حضرت]] ذکر نمی‌کنم و هرگاه [[تفسیری]] را از [[صحابه]] به دست آورم، اگر همۀ صحابه بر آن اتفاق داشته باشند، آن را از بلندپایه‌ترین آنها با صحیح‌ترین سندها نقل می‌کنم و موافقین آنان را با حذف سند نام می‌برم. اگر در آن تفسیر [[اختلاف]] داشته باشند، [[اختلاف]] آنان را ذکر نموده و برای هریک از آنان سندی می‌آورم و موافقان هریک را با حذف سند نام می‌برم. اگر از صحابه تفسیری را پیدا نکنم، در ذکر [[تفسیر تابعین]] و [[اتباع]] [[تابعین]] به روش ذکر [[تفسیر صحابه]] عمل خواهم کرد»<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمة المؤلف.</ref>.
 
در این [[تفسیر]] نیز مانند سایر [[تفاسیر روایی]] [[اهل تسنن]] بیش‌ترین آثار از [[صحابه]] و تابعین می‌باشد و [[روایات]] نقل شده از [[رسول خدا]]{{صل}} اندک است؛ برای مثال، در تفسیر [[سوره حمد]] ۴۲ [[روایت]] آورده است و از این ۴۲ روایت، شش روایت از رسول خدا{{صل}}<ref>ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۵، ۱۹، ۲۳، ۳۳، ۴۰ و ۴۱.</ref> و سه روایت از [[حضرت علی]]{{ع}}<ref>ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۱۲، ۱۳ و ۳۲.</ref> و بقیه از سایر صحابه و تابعین است<ref>از ابن عباس شانزده روایت و از ضحاک و قتاده هریک سه روایت و از حسن و مجاهد و ابو العالیه هریک دو روایت و از جابر بن یزید و کعب و تبیع و خالد بن صفوان و حمید اعرج هریک، یک روایت آورده است.</ref>.
 
ویژگی دیگر این تفسیر، [[نظم]] و دسته‌بندی خوبی است که در ذکر روایات رعایت شده و استفادۀ از آن را آسان کرده است. جملات و کلمات [[آیات]]، تفکیک شده و روایات مربوط‍ به هر جمله یا کلمه در ذیل همان جمله یا کلمه ذکر شده است و در مواردی که در معنای کلمه یا جمله بیش از یک وجه بوده، روایات [[مبین]] وجه دوم، وجه سوم و... با عنوان {{عربی|"الوجه الثاني"}}، {{عربی|"الوجه الثالث"}} و... بیان شده است.
 
این تفسیر منبع خوبی برای دستیابی به [[روایات تفسیری]] منسوب به [[نبی اکرم]]{{صل}} و آرا و اقوال [[تفسیری]] منسوب به صحابه و تابعین از طریق اهل تسنن است، ولی برای استفاده از آن توجه به نکات ذیل لازم می‌باشد:
#در قسمتی از اصل این تفسیر که موجود است، اکثر [[قریب]] به کلّ روایات آن [[مسند]] و قسمتی از روایات آن در نظر [[دانشمندان]] اهل تسنن صحیح است، ولی همان‌گونه که در معرفی کتاب التفسیر [[بخاری]] اشاره شد، [[صحت سند]] هیچ‌یک از [[روایات]] آن حتی روایاتی که [[دانشمندان]] [[اهل تسنّن]] صحیح دانسته‌اند، برای غیر اهل تسنّن قابل [[اثبات]] نمی‌باشد<ref> برای آگاهی از وجه آن ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶.</ref>.
#گرچه شمار روایات این [[تفسیر]] برحسب شماره‌گذاری مسلسل واقع در آن ۱۹۵۴۱ است، ولی باید توجه داشت که
##قسمتی از این تفسیر مفقود بوده و محقق تفسیر، روایات آن قسمت را از کتاب‌های دیگر ضمیمه کرده است و هرچند آن روایات در آن کتاب‌ها از مؤلّف این تفسیر نقل شده، ولی چون این قسمت از تفسیر موجود نیست، مأخذ روایات این قسمت درواقع همان کتاب‌ها است و درجۀ اعتبار آنها بستگی به درجۀ اعتبار آن کتاب‌ها دارد.
##اکثر روایات این کتاب موقوف و از [[صحابه]]، [[تابعین]] و [[اتباع]] تابعین نقل شده است و بدون تحقیق نمی‌توان آنها را پذیرفت و باتوجه به اینکه اکثر [[قریب]] به کل آن آرا مستند به بیانی نیست، می‌توان گفت بخش اعظم این کتاب نقل اقوال و آرای [[تفسیری]] [[مفسران]]، بدون بیان است.
#این تفسیر نیز مانند بسیاری از [[تفاسیر روایی]] از روایاتی که ظاهر آن منکر یا مستبعد و غیرقابل قبول است، خالی نیست. نمونۀ آن، روایاتی است که در ذیل [[آیه]] ۱۰۲ [[سوره بقره]] در توصیف «هاروت» و «ماروت» از [[ابن عباس]] و ابن عمر و غیر آنها نقل شده و آن دو را، دو ملکی که بر [[زمین]] آمده و مرتکب [[زنا]] شده‌اند، معرفی کرده است<ref>ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۸۹ و ۱۹۰، احادیث ۱۰۰۵-۱۰۰۹.</ref>».<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۵۱۳-۵۱۷.</ref>


== فهرست کتاب ==
== فهرست کتاب ==

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۳

تفسیر القرآن العظیم
زبانعربی
نویسندهعبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی
ناشر[[:رده:انتشارات انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز|انتشارات انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز]][[رده:انتشارات انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز]]
محل نشرریاض، عربستان
سال نشر۱۴۱۹ق، ۱۳۷۶ش ش

تفسیر القرآن العظیم کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم می‌‏باشد. این کتاب اثر عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی است و انتشارات مکتبة نزار مصطفی الباز انتشار آن را به عهده داشته‌ است.[۱]

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «یکی دیگر از آثار تفسیری اهل تسنن در عصر غیبت صغرا تفسیری است که عبدالرحمن بن محمد بن ادریس - معروف به ابن ابی حاتم رازی - متوفای ۳۲۷ ه‍‌. ق تألیف کرده است. ذهبی در ترجمۀ عبدالرحمن گفته است: «وی تفسیری بزرگ در چندین جلد دارد که همۀ آن آثاری با سند است و از نیکوترین تفسیرها است» [۲]. و وفات او را ۳۲۷ ه‍‌. ق ذکر کرده است [۳].

سیوطی نیز وفات وی را ۳۲۷ دانسته و از تفسیر وی با عنوان التفسیر المسند یاد کرده و گفته است: دوازده جلد می‌باشد که آن را در تفسیرم خلاصه کرده‌ام[۴]. داوودی نیز از تفسیر وی با همان عنوان یاد کرده و گفته است: دوازده جلد است[۵]. حاج خلیفه آن را با عنوان «تفسیر ابن حاتم» ذکر کرده و از تلخیص آن در یک جلد توسط‍ سیوطی خبر داده است[۶]. اسماعیل پاشا در معرفی ابن ابی حاتم گفته است: در سال ۲۴۰ متولد شده و در سال ۳۲۷ وفات کرده و از تألیفات وی تفسیر القرآن است[۷].

اخیراً تفسیری با عنوان تفسیر القرآن العظیم تألیف ابن ابی حاتم رازی با تحقیق اسعد محمد طیب[۸] در ده مجلد به چاپ رسیده که تلفیقی است از بخش موجود تفسیر ابن ابی حاتم و آثار تفسیری نقل شده از وی در کتاب‌های تفسیری و روایی اهل تسنن و «کامل عویضه» چهار جلد فهارس برای آن تهیه کرده و با الحاق آن به آن ده جلد، آن را به چهارده جلد رسانده است. این تفسیر، روایی محض است؛ زیرا در آن به ذکر روایات منسوب به نبی اکرم(ص) و آثار صحابه و تابعین در ذیل کلمه‌ها، جمله‌ها و آیه‌های قرآن اکتفا شده است.

فقط‍ در مواردی با تعبیر "قال ابو محمد"[۹] در توضیح و رفع ابهام برخی روایات بیان مختصری دیده می‌شود.

این تفسیر برای همه سوره‌های قرآن جز سوره ناس به ترتیب آیات، روایات و آثاری تفسیری دربر دارد و عدد روایات و آثار آن به ۱۹۵۴۱ رسیده است. محقق در مقدمه‌ای که برای این کتاب نوشته، گفته است: بخش موجود از این تفسیر از سوره فاتحه تا انتهای سوره رعد[۱۰] و از سوره مؤمنون تا انتهای سوره عنکبوت است و در گردآوری روایات مفقود از این تفسیر، بر تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر و الدر المنثور سیوطی و فتح الباری و تغلیق التعلیق ابن حجر عسقلانی و فتح القدیر شوکانی اعتماد کرده‌ام[۱۱]؛ یعنی در قسمت مفقود، روایاتی را که در تفاسیر و کتب نامبرده از تفسیر ابن ابی حاتم نقل شده، جمع‌آوری و برای تکمیل این تفسیر به قسمت موجود آن ضمیمه کرده است[۱۲]. در قسمت موجود از این تفسیر، همۀ روایات جز تعدادی اندک[۱۳] مسند است و حتی روایاتی را که از ابو العالیه و سدّی و مقاتل و ربیع بن انس بدون سند آورده، سند آنها را در مقدمۀ تفسیر ذکر کرده است[۱۴]، ولی در قسمت مفقود، بیشتر روایاتی که جمع‌آوری شده، از تفسیر درّ المنثور سیوطی و مرسل و بدون سند است[۱۵].

در قسمت موجود همۀ روایات با تعبیر "حدّثنا" یا "ثنا" یا {{عربی|"حدّثني" و یا "قرأت علی محمد بن فضیل" نقل شده و نشان می‌دهد مؤلف همۀ آنها را به‌طور مستقیم از خود راویان شنیده و از کتاب آنان نقل نکرده است.

از ویژگی‌های این تفسیر روایی این است که مؤلف درصدد بوده تنها روایاتی را که مربوط‍ به تفسیر و بیان معنای آیات است، گردآورد و روایت غیرتفسیری را که مبیّن معنای آیات نباشد، هرچند به نحوی با قرآن و آیات آن مرتبط‍ باشد، نیاورد[۱۶].

مؤلف در مقدمۀ کوتاهی که بر تفسیر دارد، گفته است: «کوشش کرده‌ام در تفسیر آیات، روایات و آثاری را که از نظر سند صحیح‌تر است و متن مناسب‌تری دارد، بیاورم. پس هرگاه تفسیر آیه‌ای را از رسول خدا(ص) بیابم، از صحابه‌ای که مثل آن تفسیر را بیان کرده باشند، هیچ‌کس را با آن حضرت ذکر نمی‌کنم و هرگاه تفسیری را از صحابه به دست آورم، اگر همۀ صحابه بر آن اتفاق داشته باشند، آن را از بلندپایه‌ترین آنها با صحیح‌ترین سندها نقل می‌کنم و موافقین آنان را با حذف سند نام می‌برم. اگر در آن تفسیر اختلاف داشته باشند، اختلاف آنان را ذکر نموده و برای هریک از آنان سندی می‌آورم و موافقان هریک را با حذف سند نام می‌برم. اگر از صحابه تفسیری را پیدا نکنم، در ذکر تفسیر تابعین و اتباع تابعین به روش ذکر تفسیر صحابه عمل خواهم کرد»[۱۷].

در این تفسیر نیز مانند سایر تفاسیر روایی اهل تسنن بیش‌ترین آثار از صحابه و تابعین می‌باشد و روایات نقل شده از رسول خدا(ص) اندک است؛ برای مثال، در تفسیر سوره حمد ۴۲ روایت آورده است و از این ۴۲ روایت، شش روایت از رسول خدا(ص)[۱۸] و سه روایت از حضرت علی(ع)[۱۹] و بقیه از سایر صحابه و تابعین است[۲۰].

ویژگی دیگر این تفسیر، نظم و دسته‌بندی خوبی است که در ذکر روایات رعایت شده و استفادۀ از آن را آسان کرده است. جملات و کلمات آیات، تفکیک شده و روایات مربوط‍ به هر جمله یا کلمه در ذیل همان جمله یا کلمه ذکر شده است و در مواردی که در معنای کلمه یا جمله بیش از یک وجه بوده، روایات مبین وجه دوم، وجه سوم و... با عنوان "الوجه الثاني"، "الوجه الثالث" و... بیان شده است.

این تفسیر منبع خوبی برای دستیابی به روایات تفسیری منسوب به نبی اکرم(ص) و آرا و اقوال تفسیری منسوب به صحابه و تابعین از طریق اهل تسنن است، ولی برای استفاده از آن توجه به نکات ذیل لازم می‌باشد:

  1. در قسمتی از اصل این تفسیر که موجود است، اکثر قریب به کلّ روایات آن مسند و قسمتی از روایات آن در نظر دانشمندان اهل تسنن صحیح است، ولی همان‌گونه که در معرفی کتاب التفسیر بخاری اشاره شد، صحت سند هیچ‌یک از روایات آن حتی روایاتی که دانشمندان اهل تسنّن صحیح دانسته‌اند، برای غیر اهل تسنّن قابل اثبات نمی‌باشد[۲۱].
  2. گرچه شمار روایات این تفسیر برحسب شماره‌گذاری مسلسل واقع در آن ۱۹۵۴۱ است، ولی باید توجه داشت که
    1. قسمتی از این تفسیر مفقود بوده و محقق تفسیر، روایات آن قسمت را از کتاب‌های دیگر ضمیمه کرده است و هرچند آن روایات در آن کتاب‌ها از مؤلّف این تفسیر نقل شده، ولی چون این قسمت از تفسیر موجود نیست، مأخذ روایات این قسمت درواقع همان کتاب‌ها است و درجۀ اعتبار آنها بستگی به درجۀ اعتبار آن کتاب‌ها دارد.
    2. اکثر روایات این کتاب موقوف و از صحابه، تابعین و اتباع تابعین نقل شده است و بدون تحقیق نمی‌توان آنها را پذیرفت و باتوجه به اینکه اکثر قریب به کل آن آرا مستند به بیانی نیست، می‌توان گفت بخش اعظم این کتاب نقل اقوال و آرای تفسیری مفسران، بدون بیان است.
  3. این تفسیر نیز مانند بسیاری از تفاسیر روایی از روایاتی که ظاهر آن منکر یا مستبعد و غیرقابل قبول است، خالی نیست. نمونۀ آن، روایاتی است که در ذیل آیه ۱۰۲ سوره بقره در توصیف «هاروت» و «ماروت» از ابن عباس و ابن عمر و غیر آنها نقل شده و آن دو را، دو ملکی که بر زمین آمده و مرتکب زنا شده‌اند، معرفی کرده است[۲۲]».[۲۳]

فهرست کتاب

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

دربارهٔ پدیدآورنده

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

ابومحمد عبدالرحمان بن محمد بن ادریس رازی تمیمی حنظلی معروف به ابن ابی حاتم در سال ۲۴۰ یا ۲۴۱ هجری در شهر ری زاده شد و پس از رشد و نمو، به فراگیری حدیث پرداخت. همچنین در پی کسب حدیث به سرزمین‌های گوناگون سفر کرد و از افرادی چون ابوسعید اشج، علی بن منذر طریقی، حسن بن عرفه، یونس بن عبدالاعلی، حجاج بن شاعر و محمد بن عبدالملک بن زنجویه روایت آموخت. حسینک تمیمی، یوسف میانجی، ابوالشیخ بن حیان، عبدالله بن محمد بن اسد و دیگران از او روایت کرده‌اند. او از حافظان بزرگ حدیث بود و جماعتی وی را به زهد، ورع، علم و عمل ستوده‌اند. سرانجام در ماه محرم سال ۳۲۷ در ری از دنیا رفت. [۲۴] کتاب‌های الجرح والتعدیل، تقدمه الجرح والتعدیل، الرد علی الجهمیه، التفسیر، الزهد، الفوائدالکبیر، الکنی، فوائد اهل الریّ، العلل، المسند در هزار جزء[۲۵] و مناقب الامام شافعی[۲۶] تألیفات ابن ابی‌حاتم هستند.[۲۷]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲

پانویس

  1. کتابخانه دیجیتالی تبیان
  2. ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۴.
  3. ر.ک: ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۶۹.
  4. سیوطی، طبقات المفسرین، ص۶۳.
  5. داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۸۰.
  6. حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۳۶.
  7. بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۵۱۳.
  8. از کارهای مفیدی که این محقق انجام داده، ذکر نشانی روایت‌ها از سایر مصادر اهل تسنّن و بیان نظر دانشمندان در چگونگی سند روایات در پاورقی‌ها است.
  9. «ابو محمد» کنیه ابن ابی حاتم مؤلف این تفسیر است.
  10. در تفسیر چاپ شده موجود، تا آیه ۱۱ سوره رعد است (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ص۲۲۳۳).
  11. ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۷، ج۱، ص۱۱ و ۱۲ مقدمه محقق.
  12. این قسمت در تفسیر چاپ شده موجود از ج۷، ص۲۲۳۴ تا ج۸، ص۲۵۰۷ و از ج۹، ص۳۰۸۶ تا ج۱۰، ص۳۴۷۵ است.
  13. مانند روایاتی که در رقم حدیث ۱۸۲۹ و ۶۳۴۴ با تعبیر "قریء علی یونس بن عبد الاعلی" نقل شده که مرسل است.
  14. ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، ص۱۵ (مقدمه مؤلّف).
  15. در این قسمت، آنچه از تفسیر ابن کثیر و تغلیق التعلیق نقل شده، مسند و آنچه از تفسیر الدر المنثور سیوطی و فتح القدیر شوکانی نقل شده، مرسل است و بیشتر روایات این قسمت از الدر المنثور نقل شده است.
  16. مؤلف آن در مقدمه این تفسیر گفته است: سألنی جماعة من اخوانی اخراج تفسیر القرآن مختصرا... و ان نقصد لاخراج التفسیر مجرّدا دون غیره...؛ (ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمه مؤلف).
  17. ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۴، مقدمة المؤلف.
  18. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۵، ۱۹، ۲۳، ۳۳، ۴۰ و ۴۱.
  19. ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، روایات رقم ۱۲، ۱۳ و ۳۲.
  20. از ابن عباس شانزده روایت و از ضحاک و قتاده هریک سه روایت و از حسن و مجاهد و ابو العالیه هریک دو روایت و از جابر بن یزید و کعب و تبیع و خالد بن صفوان و حمید اعرج هریک، یک روایت آورده است.
  21. برای آگاهی از وجه آن ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶.
  22. ر.ک: ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۱، ص۱۸۹ و ۱۹۰، احادیث ۱۰۰۵-۱۰۰۹.
  23. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۵۱۳-۵۱۷.
  24. سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص۲۶۳؛ تاریخ مدینة دمشق، ج ۳۵، ص۳۵۷.
  25. الوافی بالوفیات، ج ۱۸، ص۲۲۸.
  26. کشف الظنون، ج ۲، ص۱۸۴۰.
  27. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲، ص۲۴۹ - ۲۵۰.

پانویس

دریافت متن

پیوند به بیرون