ابوعبس بن جبر اوسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '*[' به '* [') |
جز (جایگزینی متن - 'لیلی' به 'لیلی') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
وی از تیره [[بنی حارثة بن حارث بن خزرج اوسی]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. برخی نام [[پدر]] او را [[جابر]] گفتهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۸.</ref>. نام ابوعبس در [[جاهلیت]] عبدالعزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲.</ref> و به قولی [[معبد]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۵۴.</ref> بود که [[رسول خدا]]{{صل}} او را [[عبدالرحمان]] نامید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۴۵؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۲۲۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲۲.</ref>. برخی نیز نام او را [[عبدالله]] گفتهاند<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۵۰؛ مناری، ج۱، ص۳۴۱.</ref>، اما تصریح شده که عبدالرحمان صحیح است<ref>ابن حجر، فتح، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. نام مادرش | وی از تیره [[بنی حارثة بن حارث بن خزرج اوسی]] است<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>. برخی نام [[پدر]] او را [[جابر]] گفتهاند<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۸.</ref>. نام ابوعبس در [[جاهلیت]] عبدالعزی<ref>مزی، ج۳۴، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲.</ref> و به قولی [[معبد]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۵۴.</ref> بود که [[رسول خدا]]{{صل}} او را [[عبدالرحمان]] نامید<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۴۵؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۲۲۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲۲.</ref>. برخی نیز نام او را [[عبدالله]] گفتهاند<ref>حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۵۰؛ مناری، ج۱، ص۳۴۱.</ref>، اما تصریح شده که عبدالرحمان صحیح است<ref>ابن حجر، فتح، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. نام مادرش لیلی، دختر [[رافع بن عمرو بن عدی]] است. او [[پیش از ظهور]] [[اسلام]]، به [[عربی]] مینوشت<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۱.</ref>. ابوعبس، همزمان با اسلام [[مردم مدینه]] [[مسلمان]] شد و به کمک [[ابوبردة بن نیار]]، بتهای [[بنی حارثه]] را [[شکست]]<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳.</ref>. | ||
رسول خدا{{صل}} میان او و [[خنیس بن حذافه]]، که قبل از دارارقم مسلمان شد، [[پیمان برادری]] بست<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۰۰؛ ذهبی، سیر، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. ابوعبس در [[بدر]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>، [[أحد]]، [[خندق]] و دیگر [[غزوههای پیامبر]]، از جمله در سریه قطن به [[فرماندهی]] [[ابوسلمه]]<ref>واقدی، ج۱، ص۳۴۱.</ref> شرکت داشت. او هنگام شرکت در بدر، ۴۸ ساله بود. ابوعبس از بزرگان [[صحابه پیامبر]] شمرده شده است<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۹.</ref>. او موهای خود را با [[حنا]] رنگ میکرد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. | رسول خدا{{صل}} میان او و [[خنیس بن حذافه]]، که قبل از دارارقم مسلمان شد، [[پیمان برادری]] بست<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۰۰؛ ذهبی، سیر، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. ابوعبس در [[بدر]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۸.</ref>، [[أحد]]، [[خندق]] و دیگر [[غزوههای پیامبر]]، از جمله در سریه قطن به [[فرماندهی]] [[ابوسلمه]]<ref>واقدی، ج۱، ص۳۴۱.</ref> شرکت داشت. او هنگام شرکت در بدر، ۴۸ ساله بود. ابوعبس از بزرگان [[صحابه پیامبر]] شمرده شده است<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۹.</ref>. او موهای خود را با [[حنا]] رنگ میکرد<ref>ابن سعد، ج۳، ص۳۴۴.</ref>. |
نسخهٔ ۶ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۵۶
مقدمه
وی از تیره بنی حارثة بن حارث بن خزرج اوسی است[۱]. برخی نام پدر او را جابر گفتهاند[۲]. نام ابوعبس در جاهلیت عبدالعزی[۳] و به قولی معبد[۴] بود که رسول خدا(ص) او را عبدالرحمان نامید[۵]. برخی نیز نام او را عبدالله گفتهاند[۶]، اما تصریح شده که عبدالرحمان صحیح است[۷]. نام مادرش لیلی، دختر رافع بن عمرو بن عدی است. او پیش از ظهور اسلام، به عربی مینوشت[۸]. ابوعبس، همزمان با اسلام مردم مدینه مسلمان شد و به کمک ابوبردة بن نیار، بتهای بنی حارثه را شکست[۹].
رسول خدا(ص) میان او و خنیس بن حذافه، که قبل از دارارقم مسلمان شد، پیمان برادری بست[۱۰]. ابوعبس در بدر[۱۱]، أحد، خندق و دیگر غزوههای پیامبر، از جمله در سریه قطن به فرماندهی ابوسلمه[۱۲] شرکت داشت. او هنگام شرکت در بدر، ۴۸ ساله بود. ابوعبس از بزرگان صحابه پیامبر شمرده شده است[۱۳]. او موهای خود را با حنا رنگ میکرد[۱۴].
ابوعبس از کسانی است که در ربیع الاول سال سوم هجرت، در کشتن کعب بن اشرف یهودی همراه تنی چند از اوس به فرماندهی محمد بن مسلمه انصاری شرکت داشت[۱۵]. گفته شده او در زمان رسول خدا(ص) نابینا شد و حضرت عصایی به او داد تا در راه رفتن از آن کمک بگیرد[۱۶]، اما کارگزاری او در جمع آوری زکات در زمان خلافت عمر و عثمان[۱۷]، باکور شدنش سازگار نیست.
صالح مولای توأمه میگوید: ابوعبس بیمار شد. عثمان به عیادت او آمد و از حالش پرسید؟ ابوعبس گفت: خوبم، جز اینکه عقل ما، بین ما و کارگزارانمان نابود شد و رهایی از آن ممکن نیست[۱۸]. او در سال ۳۴ هجری به روزگار خلافت عثمان در هفتاد سالگی درگذشت. با توجه به سال درگذشت و مدت عمر او، باید ۲۳ سال پیش از بعثت به دنیا آمده باشد. عثمان بر جنازه ابوعبس نماز خواند و ابوبردة بن نیار همراه برخی از صحابه دیگر، او را در قبرستان بقیع دفن کردند[۱۹].
اعقاب ابوعیس در مدینه و بغداد ساکن شدند[۲۰]. برخی از فرزندان او عبارتاند از: محمد و محمود که مادرشان امعیسی، خواهر محمد بن مسلمة بن سلمه است؛ عبیدالله که مادرش امحارث دختر محمد بن مسلمه است؛ و زید و حمیده که نام مادرشان نقل نشده است[۲۱]. أبوعبس میگوید: از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: "کسی که پاهایش را در راه خدا غبارآلود کند، خداوند پاهایش را بر آتش حرام میکند»[۲۲]. همچنین او روایت دیگری درباره کوه أحد[۲۳] و قبح ترک نماز جمعه[۲۴] از رسول خدا نقل کرده است. زید فرزند ابوعبس و عبایة بن رفاعة بن رافع، از او روایت دارند[۲۵].[۲۶]
جستارهای وابسته
- محمد بن ابوعبس بن جبر اوسی (فرزند)
- محمود بن ابوعبس بن جبر اوسی (فرزند)
- عبیدالله بن بن ابوعبس بن جبر اوسی (فرزند)
- زید بن ابوعبس بن جبر اوسی (فرزند)
- حمیده بن ابوعبس بن جبر اوسی (فرزند)
منابع
پانویس
- ↑ واقدی، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۸.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۴۶؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۵۴.
- ↑ خلیفة بن خیاط، ص۱۴۵؛ ابن ابی حاتم، ج۵، ص۲۲۰؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۵۰؛ مناری، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ ابن حجر، فتح، ج۲، ص۳۵۲.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۱.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۰۰؛ ذهبی، سیر، ج۱، ص۱۸۹.
- ↑ واقدی، ج۱، ص۱۵۸.
- ↑ واقدی، ج۱، ص۳۴۱.
- ↑ ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۹.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۴.
- ↑ واقدی، ج۱، ص۱۸۷؛ ابن هشام، ج۳، ص۵۸؛ ابن حبیب، ص۲۸۲؛ ابن قانع، ج۲، ص۱۴۴. درباره نحوه قتل کعب؛ ر.ک: عبدالرزاق صنعانی، ج۵، ص۲۰۴؛ طبری، جامع، ج۴، ص۲۶۸.
- ↑ ابن حجر، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳؛ ابن ابی عاصم، ج۴، ص۳۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۹.
- ↑ ذهبی، سیر، ج۱، ص۱۸۹.
- ↑ ابن سعد، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ «مَنِ اِغْبَرَّتْ قَدَمَاهُ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ حَرَّمَهُمَا اَللَّهُ عَلَی اَلنَّارِ»؛ بخاری، ج۱، ص۲۱۸؛ بیهقی، ج۹، ص۱۶۲.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۷۹؛ بخاری، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن قانع، ج۲، ص۱۴۵.
- ↑ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۶.
- ↑ مزی، ج۳۴، ص۴۶؛ ذهبی، الکاشف، ج۲، ص۴۴۱.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «ابوعبس بن جبر اوسی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۴۲۹-۴۳۰.