وحی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== | ==کاربردهای مختلف وحی در قرآن== | ||
:۱. '''وحی به زمین''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها}}﴾}}. دیدگاههای مختلف در مورد این وحی اینکه: | |||
:#خداوند به زمین [[الهام]] کرد؛ | |||
:#خداوند به زمین اجازه داد؛ | |||
:#خداوند بهسوی زمین [[فرشته]] میفرستد؛ | |||
:#خداوند به زمین امر کرد. | |||
:۲. '''وحی به آسمان''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى في كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها}}﴾}}. بیشتر مفسران وحی را به معنای خلق و امر را به معنای شأن گرفتهاند. [[علامه طباطبائی]]: منظور از "امر" حوادث مربوط به زمین است که به اهل آسمان یعنی [[فرشتگان]] ساکن در آن وحی میشود تا به زمین برسد <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]] ص ۸۰-۸۳.</ref>. وحی به معنای خلق به قرینه نیاز دارد و اساسیترین اشکال بر دیدگاه آخر اینکه از سیاق آیات و ضمیر {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَمْرَها}}﴾}} استفاده میشود که سخن درباره حوادث آسمان است؛ نه زمین؛ بنابراین "وحی" میتواند بر معنای القاء و "امر" نیز به معنای ایجاد امور تکوینی باشد. | |||
:۳. '''وحی به زنبورعسل''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً}}﴾}}. از [[امام باقر]] درباره معنای این آیه پرسیده شد فرمود: منظور [[الهام]] است. | |||
:۴. '''وحی به [[فرشتگان]]''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ يُوحي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُم}}﴾}}. که به معنای القاء معنا در نفس بهطور پنهانی میباشد. | |||
:5. '''وحی به شیاطین''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم}}﴾}}. که به معنای القای وسوسههای پنهانی است. | |||
:۶. '''وحی به مادر موسی''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى}}﴾}}. وحی در این آیه یا [[الهام|الهام قلبی]] است و یا همان خوابی که مادر موسی {{س}} دید و یا خبر دادن [[فرشته]] یا انبیای گذشته به مادر موسی <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۸۳-۸۵.</ref>. | |||
:۷. '''وحی به حواریون''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا}}﴾}}. [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: به آنان "حواریون" [[الهام]] شده است. | |||
:۸. '''وحی به [[ائمه]]''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ}}﴾}}. وحی در این آیه تسدیدی یا تأییدی است؛ بدین معنا که وحی، آنان را تأیید میکند. | |||
:۹. '''وحی به معنای اشاره''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ}}﴾}}. | |||
:۱۰. '''[[وحی رسالی]]''': از مهمترین اقسام وحی است که منظور از آن، وحی به [[پیامبران|پیامبران الهی]] است. یعنی خداوند متعال به طریقی پنهانی، [[شریعت]] را به بندگان برگزیده خود القاء میکند. از ظاهر آیات استفاده میشود که بر همه پیامبران الهی وحی شده است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ}}﴾}} <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۸۶-۸۹.</ref>. [[حضرت عیسی]] بر ایوب، یونس، هارون و سلیمان مقدم داشته شده و "واو" در این آیه دلالت بر ترتیب نمیکند، بلکه اشاره میکند که بر همه پیامبران وحی شده است <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۹۰.</ref>. | |||
* [[پیامبران]]، انسانهای تکاملیافتهای هستند که آمادگی دریافت وحی را در خودشان فراهم ساختهاند. [[پیامبر اکرم|نبی مکرم اسلام]]: {{عربی|اندازه=150%|"لَا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا وَ لَا نَبِيّاً حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْل"}} وحی خداوند، منحصر در انزال کتب نیست. [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] درباره آیه ۵۱ سوره شوری {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} میفرماید: "وحی، گاهی بهصورت کلام و سخن است... پارهای از آن در قلوب [[انبیا]] القاء میشود و بعضی نیز بهصورت رؤیاست... و برخی هم وحی و تنزیل است که تلاوت... میشود... ". [[علامه طباطبائی]] معنای این آیه را چنین بیان میکند: در هیچ بشری در این مقام قرار نمیگیرد که خدا با او تکلم کند به نوعی از انواع تکلم، مگر به یکی از سه نوع مذکور: ... در این آیه دو قسم اخیر را مقید به قیدی کرده: با این توضیح که در یکی واسطه، [[رسول]] است و در دیگری آن واسطه، حجاب است که وحی از ماورای آن صورت میگیرد <ref> [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۱۹۰-۱۹۲.</ref>. | |||
* نظام معنایی ویژهای بر واژگان قرآن حاکم است و مضمر باید در پی کشف آن برآید. بهوسیله تحلیلهای ادبی، لغوی و مفهومشناسی معنای اصطلاحات قرآن را میتوان در واژههای جانشین، همنشین و متقابل پیدا کرد. واژههای نزدیک به وحی را میتوان در سه بخش بیان کرد. واژههای بیانکننده رابطه پیامرسانی بین وحی کننده و گیرنده وحی: مانند واژه کلام، قول، نبأ قصص؛ واژهای مربوط به از جانب خدا بودن وحی: نزول، آتی و مجیء؛ واژهای بیانگر نزول لفظی قرآن: قرائت، تلاوت و ترتیل. | * نظام معنایی ویژهای بر واژگان قرآن حاکم است و مضمر باید در پی کشف آن برآید. بهوسیله تحلیلهای ادبی، لغوی و مفهومشناسی معنای اصطلاحات قرآن را میتوان در واژههای جانشین، همنشین و متقابل پیدا کرد. واژههای نزدیک به وحی را میتوان در سه بخش بیان کرد. واژههای بیانکننده رابطه پیامرسانی بین وحی کننده و گیرنده وحی: مانند واژه کلام، قول، نبأ قصص؛ واژهای مربوط به از جانب خدا بودن وحی: نزول، آتی و مجیء؛ واژهای بیانگر نزول لفظی قرآن: قرائت، تلاوت و ترتیل. | ||
* '''علت کاربردهای مختلف در موقعیتهای متفاوت چیست؟''' ظهور بهتر معنای موردنظر خاص، بهوسیله لفظ خاص، مثلاً: در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً}}﴾}} خداوند هم رابطه گفتاری [[حضرت موسی]] {{ع}} با خود را بیان کرده و هم فهمانده که او نسبت به انبیای پیش از خود فضیلتی نیز ندارد. ولی از واژه قول استفاده نکرده است که ناظر به گفتوگو و مذاکره بین دو ذات است. هرگاه عنایت به قطعی بودن و شگفتآور بودن سخن باشد از آن با واژه "نبأ" تعبیر میشود و نیز هرگاه مقصود گویایی مطلب یا خبری پیوسته به شکل داستان باشد از واژه "قصص" استفاده شده است <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۳۸ و ۳۹.</ref>. | * '''علت کاربردهای مختلف در موقعیتهای متفاوت چیست؟''' ظهور بهتر معنای موردنظر خاص، بهوسیله لفظ خاص، مثلاً: در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً}}﴾}} خداوند هم رابطه گفتاری [[حضرت موسی]] {{ع}} با خود را بیان کرده و هم فهمانده که او نسبت به انبیای پیش از خود فضیلتی نیز ندارد. ولی از واژه قول استفاده نکرده است که ناظر به گفتوگو و مذاکره بین دو ذات است. هرگاه عنایت به قطعی بودن و شگفتآور بودن سخن باشد از آن با واژه "نبأ" تعبیر میشود و نیز هرگاه مقصود گویایی مطلب یا خبری پیوسته به شکل داستان باشد از واژه "قصص" استفاده شده است <ref> [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۳۸ و ۳۹.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۹ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۴۵
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
وحی در لغت به معنای آگاهانیدن یا سخن پنهانی است در اصطلاح علوم اسلامی به معنای ارسال پیام از سوی خداوند به پیامبران.
کاربردهای مختلف وحی در قرآن
- ۱. وحی به زمین: ﴿﴿يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها * بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحى لَها﴾﴾. دیدگاههای مختلف در مورد این وحی اینکه:
- ۲. وحی به آسمان: ﴿﴿وَ أَوْحى في كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها﴾﴾. بیشتر مفسران وحی را به معنای خلق و امر را به معنای شأن گرفتهاند. علامه طباطبائی: منظور از "امر" حوادث مربوط به زمین است که به اهل آسمان یعنی فرشتگان ساکن در آن وحی میشود تا به زمین برسد [۱]. وحی به معنای خلق به قرینه نیاز دارد و اساسیترین اشکال بر دیدگاه آخر اینکه از سیاق آیات و ضمیر ﴿﴿أَمْرَها﴾﴾ استفاده میشود که سخن درباره حوادث آسمان است؛ نه زمین؛ بنابراین "وحی" میتواند بر معنای القاء و "امر" نیز به معنای ایجاد امور تکوینی باشد.
- ۳. وحی به زنبورعسل: ﴿﴿وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً﴾﴾. از امام باقر درباره معنای این آیه پرسیده شد فرمود: منظور الهام است.
- ۴. وحی به فرشتگان: ﴿﴿إِذْ يُوحي رَبُّكَ إِلَى الْمَلائِكَةِ أَنِّي مَعَكُم﴾﴾. که به معنای القاء معنا در نفس بهطور پنهانی میباشد.
- 5. وحی به شیاطین: ﴿﴿وَ إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِم﴾﴾. که به معنای القای وسوسههای پنهانی است.
- ۶. وحی به مادر موسی: ﴿﴿وَ أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى﴾﴾. وحی در این آیه یا الهام قلبی است و یا همان خوابی که مادر موسی (س) دید و یا خبر دادن فرشته یا انبیای گذشته به مادر موسی [۲].
- ۷. وحی به حواریون: ﴿﴿وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا﴾﴾. امام باقر (ع) فرمود: به آنان "حواریون" الهام شده است.
- ۸. وحی به ائمه: ﴿﴿وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ﴾﴾. وحی در این آیه تسدیدی یا تأییدی است؛ بدین معنا که وحی، آنان را تأیید میکند.
- ۹. وحی به معنای اشاره: ﴿﴿فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ﴾﴾.
- ۱۰. وحی رسالی: از مهمترین اقسام وحی است که منظور از آن، وحی به پیامبران الهی است. یعنی خداوند متعال به طریقی پنهانی، شریعت را به بندگان برگزیده خود القاء میکند. از ظاهر آیات استفاده میشود که بر همه پیامبران الهی وحی شده است. ﴿﴿إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ﴾﴾ [۳]. حضرت عیسی بر ایوب، یونس، هارون و سلیمان مقدم داشته شده و "واو" در این آیه دلالت بر ترتیب نمیکند، بلکه اشاره میکند که بر همه پیامبران وحی شده است [۴].
- پیامبران، انسانهای تکاملیافتهای هستند که آمادگی دریافت وحی را در خودشان فراهم ساختهاند. نبی مکرم اسلام: "لَا بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا وَ لَا نَبِيّاً حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْل" وحی خداوند، منحصر در انزال کتب نیست. امیرمؤمنان درباره آیه ۵۱ سوره شوری ﴿﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ﴾﴾ میفرماید: "وحی، گاهی بهصورت کلام و سخن است... پارهای از آن در قلوب انبیا القاء میشود و بعضی نیز بهصورت رؤیاست... و برخی هم وحی و تنزیل است که تلاوت... میشود... ". علامه طباطبائی معنای این آیه را چنین بیان میکند: در هیچ بشری در این مقام قرار نمیگیرد که خدا با او تکلم کند به نوعی از انواع تکلم، مگر به یکی از سه نوع مذکور: ... در این آیه دو قسم اخیر را مقید به قیدی کرده: با این توضیح که در یکی واسطه، رسول است و در دیگری آن واسطه، حجاب است که وحی از ماورای آن صورت میگیرد [۵].
- نظام معنایی ویژهای بر واژگان قرآن حاکم است و مضمر باید در پی کشف آن برآید. بهوسیله تحلیلهای ادبی، لغوی و مفهومشناسی معنای اصطلاحات قرآن را میتوان در واژههای جانشین، همنشین و متقابل پیدا کرد. واژههای نزدیک به وحی را میتوان در سه بخش بیان کرد. واژههای بیانکننده رابطه پیامرسانی بین وحی کننده و گیرنده وحی: مانند واژه کلام، قول، نبأ قصص؛ واژهای مربوط به از جانب خدا بودن وحی: نزول، آتی و مجیء؛ واژهای بیانگر نزول لفظی قرآن: قرائت، تلاوت و ترتیل.
- علت کاربردهای مختلف در موقعیتهای متفاوت چیست؟ ظهور بهتر معنای موردنظر خاص، بهوسیله لفظ خاص، مثلاً: در آیه ﴿﴿وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً﴾﴾ خداوند هم رابطه گفتاری حضرت موسی (ع) با خود را بیان کرده و هم فهمانده که او نسبت به انبیای پیش از خود فضیلتی نیز ندارد. ولی از واژه قول استفاده نکرده است که ناظر به گفتوگو و مذاکره بین دو ذات است. هرگاه عنایت به قطعی بودن و شگفتآور بودن سخن باشد از آن با واژه "نبأ" تعبیر میشود و نیز هرگاه مقصود گویایی مطلب یا خبری پیوسته به شکل داستان باشد از واژه "قصص" استفاده شده است [۶].
منابع
جستارهای وابسته
- وحی در قرآن؛
- وحی در حدیث؛
- وحی در کلام اسلامی؛
- وحی در حکمت اسلامی؛
- وحی در عرفان اسلامی.
- وحی در فلسفه دین؛
- وحی در دینپژوهی تطبیقی؛
- وحی از دیدگاه بروندینی.
- ارتباط رسول با پروردگار
- اشراق
- الهام
- انکشاف
- پدیدارگری
- تجلی
- تجلیگری
- تنزیل
- سمع
- کشف
- شهود
- مکاشفه
- نص
- نقل
- القای الهی
- وحی الهی
- وحی به اسباط
- وحی تشریعی
- وحی تکوینی
- وحی در قرآن
- وحی غیرمباشری
- وحی مباشری
- احادیث وحی
- امکان وحی
- انقطاع وحی
- کاتبان وحی
- انكار وحی
- دوره فترت وحی
- زبان وحی
- صوت وحی
- فرشته وحی
- مواقع وحی
- نزول وحی
منبعشناسی جامع وحی و الهام
پانویس
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن ص ۸۰-۸۳.
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۸۳-۸۵.
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۸۶-۸۹.
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۹۰.
- ↑ پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی ص ۱۹۰-۱۹۲.
- ↑ مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص ۳۸ و ۳۹.