اسماعیلیه در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
با این که باطنیه (اسماعیلیه) [[تأویل قرآن]] را شیوهای برای رسیدن به اغراض خود کرده بودند، به کتابهای مستقلی از ایشان در تفسیر قرآن[[دست]] نیافتهایم؛ شاید چون اینان نتوانستهاند عقاید خود را با [[آیات قرآن]] تطبیق دهند. | با این که باطنیه (اسماعیلیه) [[تأویل قرآن]] را شیوهای برای رسیدن به اغراض خود کرده بودند، به کتابهای مستقلی از ایشان در تفسیر قرآن[[دست]] نیافتهایم؛ شاید چون اینان نتوانستهاند عقاید خود را با [[آیات قرآن]] تطبیق دهند. | ||
آنچه از اسماعیلیه در تفسیر یا تأویل قرآن یافت شده [[نصوص]] متفرقی است که در کتابهای گوناگون وجود دارد و تا حدودی تصویری از [[فکر]] و موقعیت تفسیری اینان ارائه میدهد<ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۲، صفحه (۲۵۶-۳۱)و ۲۵۲؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه ۱۲۳.</ref> | آنچه از اسماعیلیه در تفسیر یا تأویل قرآن یافت شده [[نصوص]] متفرقی است که در کتابهای گوناگون وجود دارد و تا حدودی تصویری از [[فکر]] و موقعیت تفسیری اینان ارائه میدهد<ref>ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۲، صفحه (۲۵۶-۳۱)و ۲۵۲؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه ۱۲۳.</ref><ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۵۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۳۶
مقدمه
اسماعیلیه که به اسماعیل فرزند ارشد امام صادق(ع) منسوباند، به فرقهای سیاسی شبیهترند تا فرقهای مذهبی. اینان امامت پس از امام صادق(ع) را حق اسماعیل میدانند.
اسماعیلیه برای کسب قدرت، عقاید خاص مذهبی را بهانه و مخفیانه تبلیغ میکردند و در مدتی اندک، دعوت ایشان نمونه کامل خلع شریعت به استناد تأویل دلخواه در قرآن و سنت و احکام شد.
این طایفه را باطنیه نیز خواندهاند؛ این شاید از دو نظر باشد:
- به دلیل اعتقاد به باطن قرآن، نه ظاهر آن؛
- به دلیل اعتقاد به امام باطن مستور.
شیوه تفسیری اسماعیلیه همان شیوه تفسیر باطنیان است. آنها درپی مستندی از عقل یا نقل برای آرای تفسیری خود نبودند؛ بلکه تفسیر قرآن تابع اراده رهبران یا به اصطلاح امام یا معلم ایشان بود که همیشه بر حسب میل و اراده و تشخیص او هم قابل تغییر بود.
با این که باطنیه (اسماعیلیه) تأویل قرآن را شیوهای برای رسیدن به اغراض خود کرده بودند، به کتابهای مستقلی از ایشان در تفسیر قرآندست نیافتهایم؛ شاید چون اینان نتوانستهاند عقاید خود را با آیات قرآن تطبیق دهند.
آنچه از اسماعیلیه در تفسیر یا تأویل قرآن یافت شده نصوص متفرقی است که در کتابهای گوناگون وجود دارد و تا حدودی تصویری از فکر و موقعیت تفسیری اینان ارائه میدهد[۱][۲]
منابع
پانویس
- ↑ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۲، صفحه (۲۵۶-۳۱)و ۲۵۲؛ کمالی دزفولی، علی، تاریخ تفسیر، صفحه ۱۲۳.
- ↑ فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۵۶.