عبدالله بن حسن بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام حسین| عنوان مدخل  = عبدالله بن حسن بن علی| مداخل مرتبط = [[عبدالله بن حسن بن علی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
[[پرونده:13681373.jpeg|300px|بندانگشتی|عبدالله بن حسن بن علی]]
{{جعبه اطلاعات اصحاب
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عبدالله بن حسن بن علی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
| نام = عبدالله بن حسن بن علی
| مشهور به = 
| نام تصویر = آرامگاه شهدای کربلا.jpg
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = آرامگاه شهدای کربلا
| نام کامل = عبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه =
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[قریش]]
| از تیره = [[بنی هاشم]]
| پدر = [[امام حسن مجتبی]]
| مادر =  
| همسر =
| پسر =
| دختر =  
| خواهر =
| برادر = {{فهرست جعبه| [[قاسم بن الحسن]] | [[ابوبکر بن حسن بن علی]] }}
| خویشاوندان =
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = [[مدینه]]
| محل زندگی =  
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| تاریخ شهادت = [[۶۱ هجری]]
| محل شهادت = [[کربلا]]
| طول عمر = ۱۱ سال
| محل دفن = [[کربلا]]
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[امام حسن مجتبی]]
| از طبقه =
| در جنگ = [[واقعه کربلا]]
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها =
| علت شهرت =
| علت درگذشت =
| علت شهادت = شهادت در رکاب امام حسین {{ع}}
| راوی از =
| روایات مشهور =
| مشایخ او =
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


==مقدمه==
'''عبدالله''' فرزند [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} که در [[کربلا]] حضور داشت زمانی که که [[امام حسین]] {{ع}} در [[گودال قتلگاه]] در محاصره [[دشمن]] قرار داشت، شتابان خود را به عموی گرامی‌اش رساند و با تیغ دشمن به [[شهادت]] رسید.
'''عبدالله بن حسن بن علی''' نوجوان ۱۱ ساله، [[فرزند]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} که [[روز عاشورا]]، وقتی دید [[سیدالشهدا]] بر [[زمین]] افتاده است، برای [[دفاع]] از عمو به سوی میدان شتافت و در [[دفاع]] از عموی مظلومش جنگید و عده‌ای را کشت و با تیغ [[بحر بن کعب تمیمی]] به [[شهادت]] رسید. برخی هم [[نقل]] کرده‌اند [[حرمله]]، با [[شمشیر]]، [[دست]] او را که در آغوش عمویش [[حسین]] قرار گرفته بود [[قطع]] نموده همانجا شهیدش کرد<ref>بحارالأنوار، ج۴۵، ص۵۴.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۲۳.</ref>
==مقدمه==
{{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلزَّكِيِّ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ اَلْأَسَدِيَّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۷.</ref>؛


[[عبدالله]] فرزند [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است او هنوز به سن [[بلوغ]] نرسیده بود که در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید.
== مقدمه ==
[[عبدالله]] فرزند ۱۱ ساله [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} است، او هنوز به سن [[بلوغ]] نرسیده بود که در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسید<ref>ارشاد، ج۲، ص۲۶، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۲۵، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید؛ رجال الطوسی، ص۷۶؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸، دارالمعارف؛ تسمیة من قتل مع الحسین {{ع}} ش۱۱؛ مروج الذهب، ج۳، ص۶۱؛ مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۱۵ و ۱۲۲؛ المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۹؛ اعلام الوری، ص۲۱۳، ۲۱۴، ۲۴۹ و ۲۵۵؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸ و ۳۹؛ رجال ابن داود، ص۲۰۱؛ رجال العلامة الحلی (خلاصة القوال)، ص۱۰۴؛ مجمع الرجال، ج۳، ص۲۷۸؛ جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ نقدالرجال، ج۳، ص۹۸؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵؛ اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۱۰؛ ابصارالعین، ص۷۳-۷۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ انصارالحسین {{ع}}، ص۱۳۲، الدار الاسلامیة، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸؛ قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.</ref>.


برای [[امام حسن]]{{ع}} پانزده فرزند اعم از دختر و پسر گفته شده<ref>اسامی این پانزده فرزند امام مجتبی{{ع}} به نقل ارشاد مفید، ج۲، ص۲۰، عبارتند از، (۱-۳)، زید بن حسن و دو خواهرش ام‌الحسن و ام‌الحسین از ام‌بشیر بنت ابومسعود. (۴)، حسن بن الحسن (معروف به حسن مثنی) از خوله دختر منظور فزاریه. (۵-۷)، عمرو بن الحسن و قاسم بن الحسن و عبدالله بن الحسن هر سه از یک مادر ام ولد (البته برخی از مورخین به جای عمرو، ابوبکر و یا بشر گفته‌اند و در ارشاد مفید، ج۲، ص۱۲۵ نام عمرو را ابوبکر آورده که در کربلا شهید شده است) و نیز برخی از مورخین مادر عمر و یا ابوبکر و یا بشر را با قاسم یکی می‌‌دانند و مادر عبدالله را جدای از مادر آن دو گفته‌اند). (۸)، عبدالرحمن بن الحسن مادرش ام ولد. (۹ - ۱۱)، حسین بن الحسن ملقب به أثرم و طلحة بن الحسن و فاطمه بنت الحسن مادرشان ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمی است. (۱۲-۱۵)، ام عبدالله و فاطمه و ام سلمه و رقیه از مادرهای مختلف می‌‌باشند.</ref> که چهار پسر از [[فرزندان]] آن بزرگوار در کربلا حضور داشتند به نام‌های [[عبدالله]]، [[قاسم بن حسن]]، [[حسن بن حسن]] معروف به [[حسن مثنی]] و [[ابوبکر]] (به قولی [[عمرو]]، یا [[بشر]]) که سه نفر از این عزیزان به شهادت رسیدند اما حسن مثنی مجروح شد و پس از [[عاشورا]] [[نجات]] یافت و توسط بستگان مادریش به [[کوفه]] برده شد و معالجه شد و از آنجا به [[مدینه]] رفت<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۱.</ref>.
برای [[امام حسن]] {{ع}} پانزده فرزند اعم از دختر و پسر گفته شده<ref>اسامی این پانزده فرزند امام مجتبی {{ع}} به نقل ارشاد مفید، ج۲، ص۲۰، عبارتند از، (۱-۳)، زید بن حسن و دو خواهرش ام‌الحسن و ام‌الحسین از ام‌بشیر بنت ابومسعود. (۴)، حسن بن الحسن (معروف به حسن مثنی) از خوله دختر منظور فزاریه. (۵-۷)، عمرو بن الحسن و قاسم بن الحسن و عبدالله بن الحسن هر سه از یک مادر ام ولد (البته برخی از مورخین به جای عمرو، ابوبکر و یا بشر گفته‌اند و در ارشاد مفید، ج۲، ص۱۲۵ نام عمرو را ابوبکر آورده که در کربلا شهید شده است) و نیز برخی از مورخین مادر عمر و یا ابوبکر و یا بشر را با قاسم یکی می‌‌دانند و مادر عبدالله را جدای از مادر آن دو گفته‌اند). (۸)، عبدالرحمن بن الحسن مادرش ام ولد. (۹ - ۱۱)، حسین بن الحسن ملقب به أثرم و طلحة بن الحسن و فاطمه بنت الحسن مادرشان ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمی است. (۱۲-۱۵)، ام عبدالله و فاطمه و ام سلمه و رقیه از مادرهای مختلف می‌‌باشند.</ref> که چهار پسر از [[فرزندان]] آن بزرگوار در کربلا حضور داشتند به نام‌های [[عبدالله]]، [[قاسم بن حسن]]، [[حسن بن حسن]] معروف به [[حسن مثنی]] و [[ابوبکر]] (به قولی عمرو، یا [[بشر]]) که سه نفر از این عزیزان به شهادت رسیدند اما حسن مثنی مجروح شد و پس از [[عاشورا]] [[نجات]] یافت و توسط بستگان مادریش به [[کوفه]] برده شد و معالجه شد و از آنجا به [[مدینه]] رفت<ref>ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۱.</ref>.


آیا دو [[عبدالله]] از [[فرزندان امام مجتبی]] در [[کربلا]] بوده‌اند یا یکی؟
[[عالمان]] رجال و [[تاریخ]] و نسب درباره مادر [[عبدالله بن حسن مجتبی]] به [[اختلاف]] [[سخن]] گفته‌اند: گروهی او را «ام‌ولدی»<ref>ارشاد، ج۲، ص۲۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ تسمیة من قتل مع الحسین {{ع}}، ش۱۱.</ref> به نام «نفیله»<ref> تذکرة الخواص، ص۱۹۵.</ref> یا «حبیبه»<ref>لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲، در این کتاب آمده است که حبیبه، مادر عبدالله بن حسن مجتبی {{ع}}، از اسیران حبشه بوده است.</ref> دانسته‌اند. گروهی دیگر او را دختر «سلیل»<ref>مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ انصارالحسین، ص۱۳۲، الدارالاسلامیة.</ref> یا «شلیل بن عبدالله بجلی»<ref>ابصارالعین، ص۷۳، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.</ref> و نامش را «رَمْله»<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۴۹؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸.</ref> نوشته‌اند. برخی دیگر وی را «رباب»<ref>رجال الطوسی، ص۷۶؛ نیز ر. ک مجمع الرجال، ج۳، ص۲۸۸. در نسخه موجود رجال شیخ طوسی، نام مادر عبدالله بن حسن مجتبی {{ع}}، رباب دختر امری، القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم، از طایفه بنی کلب بن وبره، آمده است. اما به عقیده شماری از رجال‎شناسان، این سخن اشتباه است؛ زیرا رباب – با نیای مذکور – همسر امام حسین {{ع}} بوده است. (ر. ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵).</ref> یا «ام‌رباب»<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸، مامقانی در توجیه این نظریه که مادر عبدالله بن حسن مجتبی {{ع}}، ام‎رباب، بوده است – بدون ذکر سند – چنین می‌نویسد: امری القیس (پدر امرباب)، در زمان خلیفه دوم، وارد مدینه شد و سه دختر داشت. امام علی {{ع}} یکی از دختران وی را خود به همسری برگزید و از آن دو دیگر، یکی را به نام «رباب» به همسری امام حسین {{ع}} درآورد؛ و دختر دیگر را که کنیهاش «ام‎رباب» بود، به همسری امام حسن {{ع}}. البه بر این نظریه نیز اشکال شده است. (ر. ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷).</ref>، دختر «[[امرؤ القیس]]»، خوانده‌اند.


در این باره [[اختلاف]] است برخی گفته‌اند: [[امام مجتبی]]{{ع}} دو پسر به نام عبدالله داشته، یکی [[عبدالله اکبر]] و دیگری [[عبدالله اصغر]]، اما اصح اقوال این است که برای [[امام]] و در کربلا یک عبدالله بیشتر نبوده که او هم به [[شهادت]] رسیده است؛ زیرا اگر امام{{ع}} دو فرزند به نام عبدالله می‌داشت بایستی در کتب کهن [[تاریخی]] و [[مقاتل]] به شرح حال عبدالله دوم می‌‌پرداختند و حال آنکه چنین نیست. پس یک [[عبدالله بن حسن]] بیشتر در کربلا نبوده.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۱۸۶-۱۸۷.</ref>
آیا دو [[عبدالله]] از فرزندان امام مجتبی در [[کربلا]] بوده‌اند یا یکی؟


==شهادت عبدالله در [[روز عاشورا]]==
در این باره [[اختلاف]] است برخی گفته‌اند: [[امام مجتبی]] {{ع}} دو پسر به نام عبدالله داشته، یکی [[عبدالله اکبر]] و دیگری [[عبدالله اصغر]]، اما اصح اقوال این است که برای [[امام]] و در کربلا یک عبدالله بیشتر نبوده که او هم به [[شهادت]] رسیده است؛ زیرا اگر امام {{ع}} دو فرزند به نام عبدالله می‌داشت بایستی در کتب کهن [[تاریخی]] و [[مقاتل]] به شرح حال عبدالله دوم می‌‌پرداختند و حال آنکه چنین نیست. پس یک [[عبدالله بن حسن]] بیشتر در کربلا نبوده است<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۱۸۶-۱۸۷؛ جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص۲۳۱-۲۳۴.</ref>.
برخی از [[مورخان]] نوشته‌اند، [[عبدالله بن الحسن]] به هنگام شهادت هنوز به حد [[بلوغ]] نرسیده<ref>با این که عبدالله در حد بلوغ نبوده اما مرحوم طبرسی در اعلام الوری، ص۲۱۴ آورده که، امام حسین{{ع}} دختر گرامی خود حضرت سکینه را به عقد ازدواج او درآورده بود ولی قبل از آنکه زفاف صورت گیرد او به شهادت رسیده، به نظر مؤلف، اگر این ازدواج قبل از حرکت از مدینه بوده قابل توجیه است و اگر بعد از مکه و در کربلا بوده با شرایط و اوضاع ناگوار کربلا و حوادث بین راه و محاصره در بین دشمنان خیلی بعید به نظر می‌‌رسد که امام{{ع}} به کاری که هیچ ضرورتی نداشته و پسر هم هنوز بالغ نبوده، اقدام نماید. اگرچه محال عقلی نیست.</ref> بوده است <ref>ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰ می‌گوید، خرج غلام نوجوان و نمی‌گوید غیر بالغ.</ref>.
[[پرونده:عبدالله بن حسن بن علی.jpg|بندانگشتی|جایگزین=عبدالله بن حسن بن علی|تصویری از روایت عبدالله بن حسن بن علی]]


اکثر مورخان مثل [[شیخ مفید]]، [[سید بن طاووس]]، [[محمد بن جریر طبری]] و دیگران نوشته‌اند: موقعی که [[امام حسین]]{{ع}} پس از آنکه تمامی [[اصحاب]] و بستگانش به شهادت رسیدند و [[حضرت]] در [[گودال قتلگاه]] در محاصره [[دشمن]] قرار داشت، ناگهان [[عبدالله بن الحسن]] که هنوز به سن [[بلوغ]] نرسیده بود از داخل خیمه‌ها و از [[زنان]] [[حرم]] جدا شد و شتابان دوید تا خود را به عم گرامی‌اش [[امام حسین]]{{ع}} برساند، [[زینب]] کبری تلاش کرد تا او را از رفتن به [[جبهه]] [[نبرد]] باز دارد ولی این [[نوجوان]] با [[وفا]] [[مقاومت]] کرد تا بلکه خود را به عمویش برساند. [[امام]]{{ع}} چون این منظره را [[مشاهده]] کرد به خواهرش [[حضرت زینب]]{{ع}} خطاب کرد و فرمود: «خواهرم [[عبدالله]] را نگاه دار». اما عبدالله [[امتناع]] می‌‌کرد و می‌‌گفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] از عمویم [[حسین]] در این جدا هنگام نخواهم شد»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي‏}}</ref>
== شهادت عبدالله در [[روز عاشورا]] ==
برخی از مورخان نوشته‌اند، [[عبدالله بن الحسن]] به هنگام شهادت هنوز به حد [[بلوغ]] نرسیده<ref>با این که عبدالله در حد بلوغ نبوده اما مرحوم طبرسی در اعلام الوری، ص۲۱۴ آورده که، امام حسین {{ع}} دختر گرامی خود حضرت سکینه را به عقد ازدواج او درآورده بود ولی قبل از آنکه زفاف صورت گیرد او به شهادت رسیده، به نظر مؤلف، اگر این ازدواج قبل از حرکت از مدینه بوده قابل توجیه است و اگر بعد از مکه و در کربلا بوده با شرایط و اوضاع ناگوار کربلا و حوادث بین راه و محاصره در بین دشمنان خیلی بعید به نظر می‌‌رسد که امام {{ع}} به کاری که هیچ ضرورتی نداشته و پسر هم هنوز بالغ نبوده، اقدام نماید. اگرچه محال عقلی نیست.</ref> بوده است<ref>ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰ می‌گوید، خرج غلام نوجوان و نمی‌گوید غیر بالغ.</ref>. اکثر مورخان مثل [[شیخ مفید]]، [[سید بن طاووس]]، [[محمد بن جریر طبری]] و دیگران نوشته‌اند: موقعی که [[امام حسین]] {{ع}} پس از آنکه تمامی [[اصحاب]] و بستگانش به شهادت رسیدند و حضرت در [[گودال قتلگاه]] در محاصره [[دشمن]] قرار داشت، ناگهان [[عبدالله بن الحسن]] که هنوز به سن [[بلوغ]] نرسیده بود از داخل خیمه‌ها و از [[زنان]] [[حرم]] جدا شد و شتابان دوید تا خود را به عم گرامی‌اش [[امام حسین]] {{ع}} برساند، [[زینب]] کبری تلاش کرد تا او را از رفتن به جبهه [[نبرد]] باز دارد ولی این نوجوان با [[وفا]] [[مقاومت]] کرد تا بلکه خود را به عمویش برساند. [[امام]] {{ع}} چون این منظره را مشاهده کرد به خواهرش [[حضرت زینب]] {{ع}} خطاب کرد و فرمود: «خواهرم [[عبدالله]] را نگاه دار». اما عبدالله [[امتناع]] می‌‌کرد و می‌‌گفت: «به [[خدا]] [[سوگند]] از عمویم [[حسین]] در این هنگام جدا نخواهم شد»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي‏}}</ref>.


در این هنگام[[ بحر بن کعب]] (أبجر بن کعب) و به قولی [[حرملة بن کاهل اسدی]] با [[شمشیر]] بر امام{{ع}} [[حمله]] کرد. عبدالله چون این حالت ناگوار را دید بانگ برآورد: «ای فرزند[[زن]] [[پلید]] می‌‌خواهی عمویم را بکشی؟»<ref>{{متن حدیث|وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي}}</ref>.
در این هنگام [[بحر بن کعب]] (أبجر بن کعب) و به قولی [[حرملة بن کاهل اسدی]] با [[شمشیر]] بر امام {{ع}} حمله کرد. عبدالله چون این حالت ناگوار را دید بانگ برآورد: «ای فرزند [[زن]] [[پلید]] می‌‌خواهی عمویم را بکشی؟»<ref>{{متن حدیث|وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي}}</ref>.


آن مرد دیو [[سیرت]] و سنگ [[دل]] جلو آمد و شمشیر بر سر آن [[کودک]] خردسال فرود آورد، اما عبدالله [[دست]] خود را سپر کرد تا جلو شمشیر را بگیرد که دست او قطع شد و به حالت آویزان درآمد، نوجوان فریاد برآورد: ای [[مادر]] کجایی؟.
آن مرد دیو [[سیرت]] و سنگ [[دل]] جلو آمد و شمشیر بر سر آن کودک خردسال فرود آورد، اما عبدالله [[دست]] خود را سپر کرد تا جلو شمشیر را بگیرد که دست او قطع شد و به حالت آویزان درآمد، نوجوان فریاد برآورد: ای مادر کجایی؟.


امام{{ع}} او را در بغل کشید و فرمود: «برادرزاده‌ام، در آن چه برایت پیش آمده [[صابر]] باش و آن را نزد خدا [[نیکو]] به حساب‌آور و [[خداوند]] تو را به [[پدران]] و نیاکان شایسته‌ات ملحق خواهد نمود»<ref>{{متن حدیث|يَا اِبْنَ أَخِي اِصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ، وَ اِحْتَسِبْ فِي ذَلِكَ اَلْخَيْرَ، فَإِنَّ اَللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ اَلصَّالِحِينَ}}</ref>
امام {{ع}} او را در بغل کشید و فرمود: «برادرزاده‌ام، در آنچه برایت پیش آمده [[صابر]] باش و آن را نزد خدا [[نیکو]] به حساب‌آور و [[خداوند]] تو را به پدران و نیاکان شایسته‌ات ملحق خواهد نمود»<ref>{{متن حدیث|يَا اِبْنَ أَخِي اِصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ، وَ اِحْتَسِبْ فِي ذَلِكَ اَلْخَيْرَ، فَإِنَّ اَللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ اَلصَّالِحِينَ}}</ref>.


سپس امام حسین{{ع}} دست خود را به [[دعا]] بلند کرد و در [[حق]] آن [[قوم]] [[بی‌رحم]] چنین گفت: خدایا، این [[مردم]] را از [[باران]] [[رحمت]] و [[برکات]] [[زمین]] [[محروم]] گردان و اگر به آنان [[عمر]] طبیعی داده‌ای، به بلای [[تفرقه]] و پراکندگی [[مبتلا]] ساز و هیچ گاه فرمانروایانشان را از آنان [[خشنود]] نگردان، آنان ما را با [[وعده]] [[نصرت]] و [[یاری]] [[دعوت]] کردند ولی به [[جنگ]] ما برخاسته و ما را [[قتل عام]] نمودند<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قَطْرَ اَلسَّمَاءِ، وَ اِمْنَعْهُمْ بَرَكَاتِ اَلْأَرْضِ....}}؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ ابصارالعین، ص۷۱.</ref>.
سپس امام حسین {{ع}} دست خود را به [[دعا]] بلند کرد و در [[حق]] آن [[قوم]] بی‌رحم چنین گفت: خدایا، این [[مردم]] را از [[باران]] [[رحمت]] و [[برکات]] [[زمین]] [[محروم]] گردان و اگر به آنان [[عمر]] طبیعی داده‌ای، به بلای [[تفرقه]] و پراکندگی [[مبتلا]] ساز و هیچ گاه فرمانروایانشان را از آنان [[خشنود]] نگردان، آنان ما را با [[وعده]] [[نصرت]] و [[یاری]] [[دعوت]] کردند ولی به [[جنگ]] ما برخاسته و ما را قتل عام نمودند<ref>{{متن حدیث|اَللَّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قَطْرَ اَلسَّمَاءِ، وَ اِمْنَعْهُمْ بَرَكَاتِ اَلْأَرْضِ....}}؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ ابصارالعین، ص۷۱.</ref>.


[[ابوالفرج اصفهانی]] و برخی دیگر از مورخین تنها به ذکر [[شهادت]] [[عبدالله]] اکتفا کرده و قاتل او را همان طوری که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] آمده. [[حرملة بن کاهل اسدی]] ذکر کرده‌اند<ref>مقاتل الطالبیین، ص۵۸؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۲؛ مقتل مقرم، ص۲۶۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۶۵.</ref>.
[[ابوالفرج اصفهانی]] و برخی دیگر از مورخین تنها به ذکر [[شهادت]] [[عبدالله]] اکتفا کرده و قاتل او را همان طوری که در [[زیارت ناحیه مقدسه]] آمده، [[حرملة بن کاهل اسدی]] ذکر کرده‌اند<ref>مقاتل الطالبیین، ص۵۸؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۲؛ مقتل مقرم، ص۲۶۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۶۵.</ref>: {{متن حدیث|اَلسَّلاَمُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلزَّكِيِّ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ اَلْأَسَدِيَّ}}<ref>زیارت ناحیه مقدسه، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۷.</ref>.


و بنا به نقل خوارزمی، وی پس از شهادت [[عون بن عبدالله بن جعفر]]، پیراهن بر تن کرد و شمشیرش را [[صیقل]] داد و با چهره‌ای [[نورانی]] اذن میدان گرفت و این‌گونه [[رجز]] می‌‌خواند:
مؤلف [[الفتوح (کتاب)|الفتوح]] می‌نویسد: پس از شهادت [[عون بن عبدالله بن جعفر]]، عبدالله بن حسن مجتبی {{ع}} عازم میدان شد. چهره‌اش چون ماه تابان بود. پیراهن و شلواری بر تن، و شمشیری برّان در دست داشت، و این گونه [[رجز]] می‌خواند:
{{شعر}}
{{ب|''إِنْ تُنْكِرُونِي فَأَنَا ابْنُ حَيْدَرَهْ''|2=''ضِرْغَامُ‏ آجَامٍ‏ وَ لَيْثٌ‏ قَسْوَرَهْ''‏}}
{{ب|''عَلَى الْأَعَادِي مِثْلُ رِيحٍ صَرْصَرَهْ‏''|2=''أَكِيلُكُمْ بِالسَّيْفِ كَيْلَ السَّنْدَرَهْ''}}
{{پایان شعر}}
:اگر مرا نمی‌شناسید من فرزند حیدرم و چون شیر بیشه [[نی]] زارها دلیرانه می‌‌جنگم، بر [[دشمنان]] همچون [[طوفان]] می‌‌رزمم و آنان را قتل عام می‌‌کنم،
 
عبدالله، [[جنگ]] [[سختی]] با [[دشمن]] کرد و طبق این نقل به [[شمشیر]] «[[هانی بن شبیب حضرمی]]» به شهادت رسید.
 
هنگام [[شهادت امام]]{{ع}} خطاب به او و دیگر [[اهل بیت]] فرمود: «ای فرزندم و ای همه خاندانم، [[صبر]] کنید، به [[خدا]] [[سوگند]]، پس از امروز هیچ گاه سختی و [[ناگواری]] نخواهید دید»<ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۳۲</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۱۸۸-۱۹۰.</ref>
 
==مقدمه==
[[عبدالله فرزند امام حسن مجتبی]]{{ع}} از [[شهیدان]] والاتبار [[قیام]] [[مقدس]] [[حسینی]] است<ref>ارشاد، ج۲، ص۲۶، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۲۵، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید؛ رجال الطوسی، ص۷۶؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸، دارالمعارف؛ تسمیة من قتل مع الحسین{{ع}} ش۱۱؛ مروج الذهب، ج۳، ص۶۱؛ مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۱۵ و ۱۲۲؛ المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۹؛ اعلام الوری، ص۲۱۳، ۲۱۴، ۲۴۹ و ۲۵۵؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸ و ۳۹؛ رجال ابن داود، ص۲۰۱؛ رجال العلامة الحلی (خلاصة القوال)، ص۱۰۴؛ مجمع الرجال، ج۳، ص۲۷۸؛ جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ نقدالرجال، ج۳، ص۹۸؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵؛ اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۱۰؛ ابصارالعین، ص۷۳-۷۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ انصارالحسین{{ع}}، ص۱۳۲، الدار الاسلامیة، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸؛ قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.</ref>.
 
[[عالمان]] [[رجال]] و [[تاریخ]] و [[نسب]] درباره [[مادر]] [[عبدالله بن حسن مجتبی]] به [[اختلاف]] [[سخن]] گفته‌اند: گروهی او را «ام‌ولدی»<ref>ارشاد، ج۲، ص۲۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ تسمیة من قتل مع الحسین{{ع}}، ش۱۱.</ref> به نام «نفیله»<ref> تذکرة الخواص، ص۱۹۵.</ref> یا «حبیبه»<ref>لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲، در این کتاب آمده است که حبیبه، مادر عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}}، از اسیران حبشه بوده است.</ref> دانسته‌اند. گروهی دیگر او را دختر «سلیل»<ref>مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ انصارالحسین، ص۱۳۲، الدارالاسلامیة.</ref> یا «[[شلیل بن عبدالله بجلی]]»<ref>ابصارالعین، ص۷۳، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.</ref> و نامش را «رَمْله»<ref>ذخیرة الدارین، ص۱۴۹؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸.</ref> نوشته‌اند. برخی دیگر وی را «رباب»<ref>رجال الطوسی، ص۷۶؛ نیز ر.ک مجمع الرجال، ج۳، ص۲۸۸. در نسخه موجود رجال شیخ طوسی، نام مادر عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}}، رباب دختر امری، القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم، از طایفه بنی کلب بن وبره، آمده است. اما به عقیده شماری از رجال‎شناسان، این سخن اشتباه است؛ زیرا رباب – با نیای مذکور – همسر امام حسین{{ع}} بوده است. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵).</ref> یا «ام‌رباب»<ref>جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸، مامقانی در توجیه این نظریه که مادر عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}}، ام‎رباب، بوده است – بدون ذکر سند – چنین می‌نویسد: امری القیس (پدر امرباب)، در زمان خلیفه دوم، وارد مدینه شد و سه دختر داشت. امام علی{{ع}} یکی از دختران وی را خود به همسری برگزید و از آن دو دیگر، یکی را به نام «رباب» به همسری امام حسین{{ع}} درآورد؛ و دختر دیگر را که کنیهاش «ام‎رباب» بود، به همسری امام حسن{{ع}}. البه بر این نظریه نیز اشکال شده است. (ر.ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷).</ref>، دختر «[[امرؤ القیس]]»، خوانده‌اند.
 
بیشتر منابع نوشته‌اند که [[عبدالله بن حسن مجتبی]]، [[روز عاشورا]] و هنگام [[شهادت]] نابالغ بوده است<ref>ر.ک: منابع آغاز مقاله.</ref>؛ با این [[وصف]]، برخی گفته‌اند که [[امام حسین]]{{ع}}، دختر گرامیشان، [[حضرت]] [[سکینه]]{{س}}، را به [[عقد]] [[ازدواج]] عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} درآورده بود<ref>المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۹؛ اعلام الوری، ص۲۱۴، در این کتاب اخیر آمده است که عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} پیش از رسیدن به وصال همسرش به شهادت رسید.</ref>.
 
شهادت عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} در [[منابع تاریخی]] دو گونه نقل شده است:
#در مقاله «[[عبدالله اصغر بن حسن]]{{ع}}» با اندکی تفاوت نقل گردید.
#شهادت وی را پس از [[پیکار]] در صحنه [[کارزار]] دانسته‌اند.
 
مؤلف [[الفتوح (کتاب)|الفتوح]] می‌نویسد: پس از شهادت [[عون بن عبدالله بن جعفر]]، عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} عازم میدان شد. چهره‌اش چون ماه تابان بود. پیراهن و شلواری بر تن، و شمشیری برّان در دست داشت، و این گونه [[رجز]] می‌خواند:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''اِنْ تُنکِرُونی فَاَنا فَرْعُ الْحَسَن''|2=''سِبْطُ النَّبِیِّ المُصْطَفی المُؤْتَمَن''}}
{{ب|''اِنْ تُنکِرُونی فَاَنا فَرْعُ الْحَسَن''|2=''سِبْطُ النَّبِیِّ المُصْطَفی المُؤْتَمَن''}}
{{ب|''هَذَا حُسَیْنٌ کَاَسیرٍ مُرْتَهَن بَیْنَ''|2=''اناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ المُزن<ref>الفتوح، ج۵، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>''}}
{{ب|''هَذَا حُسَیْنٌ کَاَسیرٍ مُرْتَهَن بَیْنَ''|2=''اناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ المُزن<ref>الفتوح، ج۵، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
:اگر مرا نمی‌شناسید، من فرزند حسنم{{ع}}، [[نواده پیامبر]] [[برگزیده]] و [[امین]]. این [[حسین]]{{ع}} است؛ که در میان مردمی، که خدایشان از [[باران]] [[سیراب]] نگرداند، چون اسیری گرفتار آمده است.
:اگر مرا نمی‌شناسید، من فرزند حسنم {{ع}}، نواده پیامبر [[برگزیده]] و [[امین]]. این [[حسین]] {{ع}} است؛ که در میان مردمی، که خدایشان از [[باران]] سیراب نگرداند، چون اسیری گرفتار آمده است.


خوارزمی، رجز دیگری برای عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} نقل کرده است:
خوارزمی، رجز دیگری برای عبدالله بن حسن مجتبی {{ع}} نقل کرده است:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''اِنْ تُنْکِرُونی فَاَنا ابْنُ حَیْدَرَة ''|2=''ضِرْغامُ آجامٍ وَلَیْثُ قَسْوَرَة''}}
{{ب|''اِنْ تُنْکِرُونی فَاَنا ابْنُ حَیْدَرَة ''|2=''ضِرْغامُ آجامٍ وَلَیْثُ قَسْوَرَة''}}
{{ب|''عَلَی الأعادِیِ مِثْلُ رِیحٍ صَرْصَرَة''|2=''اَکِیلُکُمْ بِالسَّیْفِ کَیْلُ السَّنْدَرَة<ref>مقتل الحسین{{ع}}، خوارزمی، ج۲، ص۳۲، انوارالهدی.</ref>''}}
{{ب|''عَلَی الأعادِیِ مِثْلُ رِیحٍ صَرْصَرَة''|2=''اَکِیلُکُمْ بِالسَّیْفِ کَیْلُ السَّنْدَرَة<ref>مقتل الحسین {{ع}}، خوارزمی، ج۲، ص۳۲، انوارالهدی.</ref>''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
:اگر مرا نشناسید، من فرزند حیدرم؛ چون شیر بیشه‌زاران تهمتن و دلیرم. بر [[دشمنان]] همچو طوفانم و آنان را [[قتل عام]] خواهم کرد.
:اگر مرا نشناسید، من فرزند حیدرم؛ چون شیر بیشه‌زاران تهمتن و دلیرم. بر [[دشمنان]] همچو طوفانم و آنان را قتل عام خواهم کرد.
 
[[عبدالله]] پس از کشتن چهارده تن از دشمنان، سرانجام به وسیله [[هانی بن شبیب حضرمی]] به [[شهادت]] رسید<ref>مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۱۵. در این کتاب آمده است که قاتل عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} صورتش سیاه شد. در تذکرة الخواص (ص ۲۲۹)، نام قاتل عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}}، سعد بن عمر بن نفیل ازدی گفته شده است.</ref>. هنگام شهادتش [[امام حسین]]{{ع}} خطاب به او و دیگر [[اهل بیت]] فرمود: ای فرزندم و ای همه خاندانم [[صبر]] کنید. به [[خدا]] [[سوگند]]، پس از امروز هیچ‌گاه [[سختی]] و [[ناگواری]] نخواهید دید<ref>الفتوح، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.


در [[زیارت]] منسوب به [[ناحیه مقدسه]]، بر این [[شهید]] بزرگوار [[درود]] و تهنیت و بر قاتلش [[لعن]] و [[نفرین]] فرستاده شده است<ref>الاقبال، ج۳، ص۷۵.
عبدالله، [[جنگ]] [[سختی]] با [[دشمن]] کرد و طبق این نقل به [[شمشیر]] «هانی بن شبیب حضرمی» به شهادت رسید.


در معدودی از منابع نقل شده که [[امام حسن]]{{ع}} دو پسر به نام عبدالله و [[عبدالله اصغر]] داشته است. اما همین منابع، وقتی [[فرزندان]] [[شهید]] اما [[حسن]]{{ع}} در [[کربلا]] را نام می‌برند، فقط از یک بن حسن{{ع}} یاد می‌کنند. (ر.ک: تذکرة اخواص، ص۱۹۴-۱۹۵ و ۲۲۹؛ مناهل الضرب، ص۸۹-۹۰). در چند کتاب متأخر نیز از [[عبدالله اکبر]] و عبدالله اصغر، به عنوان [[فرزندان امام حسن]]{{ع}} و شهید کربلا یاد شده است؛ و آنچه را که در منابع کهن درباره [[عبدالله بن حسن مجتبی]]{{ع}} آمده، بخشی را برای عبدالله اکبر و بخشی را برای عبدالله اصغر بازگو کردهاند. .ک: فرسان الهیجاء، ج۱، ص۲۳۸-۲۴۰؛ [[یاران]] [[پایدار]]، ص۱۰۱-۱۰۳؛ [[ناسخ]] التواریخ، ج۲، ص۳۲۹-۳۳۰؛ [[دائرة المعارف]] الحسینیة، ج۵، ص۱۶۳ و ج۶، ص۲۵۷؛ [[مقتل الحسین]]{{ع}}، مقرم، ص۲۶۴ و ۲۸۰، منشورات [[شریف رضی]]؛ وسیلة الدارین، ص۲۴۸-۲۵۰) در پارهای از این کتابها از فرزندان امام حسن به نامهای عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} (بدون [[لقب]] «اصغر») و عبدالله اکبر نام برده شده است. مؤلف «وسیلة الدارین» می‌گوید: به [[گمان]] من [[عبدالله اکبر]]، همان [[عبدالله بن حسن مجتبی]]{{ع}} است؛ و [[امام حسن]]{{ع}} دو فرزند به نام [[عبدالله]] نداشته است.
هنگام شهادت امام {{ع}} خطاب به او و دیگر [[اهل بیت]] فرمود: «ای فرزندم و ای همه خاندانم، [[صبر]] کنید، به [[خدا]] [[سوگند]]، پس از امروز هیچ گاه سختی و ناگواری نخواهید دید»<ref>مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۳۲.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص۱۸۸-۱۹۰؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۲۳؛ جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص۲۳۱-۲۳۴.</ref>
همچنین پارهای مآخذ نقل کردهاند که عبدالله بن حسن مجتبی{{ع}} همان [[ابوبکر بن حسن]]{{ع}} است. (ر.ک: المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۹؛ عمدة الطالب، ص۶۸؛ [[مقتل الحسین]]{{ع}}، مقرم، ص۲۶۴، منشورات [[شریف رضی]].)، ولی بیشتر مآخذ این دو نفر و [[قاتلین]] آنها را جداگانه معرفی نمودهاند (ر.ک: منابع آغاز مقاله).</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۲۳۱-۲۳۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[امام حسن مجتبی]] (پدر)
* [[امام حسن مجتبی]] (پدر)
*[[عبدالله بن عقبه غنوی]] (قاتل)
* [[عبدالله بن عقبه غنوی]] (قاتل)
*[[بحر بن کعب تمیمی]] (قاتل)
* [[بحر بن کعب تمیمی]] (قاتل)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظم‌زاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']]
# [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']]
# [[پرونده:360818579.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)| '''پژوهشی پیرامون شهدای کربلا''']]
خط ۹۴: خط ۱۱۵:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:شهدای واقعه کربلا]]
[[رده:شهدای واقعه کربلا]]
[[رده:یاران امام حسین]]
[[رده:اصحاب امام حسین]]
[[رده:امامزادگان کربلا]]
[[رده:شهدای بنی‌هاشم در واقعه کربلا]]
[[رده:بنی‌هاشم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۴۳

عبدالله بن حسن بن علی
آرامگاه شهدای کربلا
نام کاملعبدالله بن حسن بن علی بن ابی طالب
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
از تیرهبنی هاشم
پدرامام حسن مجتبی
برادر
محل تولدمدینه
تاریخ شهادت۶۱ هجری
محل شهادتکربلا
طول عمر۱۱ سال
محل آرامگاهکربلا
از اصحابامام حسن مجتبی
حضور در جنگواقعه کربلا
علت شهادتشهادت در رکاب امام حسین (ع)

عبدالله فرزند امام حسن مجتبی (ع) که در کربلا حضور داشت زمانی که که امام حسین (ع) در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار داشت، شتابان خود را به عموی گرامی‌اش رساند و با تیغ دشمن به شهادت رسید.

مقدمه

عبدالله فرزند ۱۱ ساله امام حسن مجتبی (ع) است، او هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که در کربلا به شهادت رسید[۱].

برای امام حسن (ع) پانزده فرزند اعم از دختر و پسر گفته شده[۲] که چهار پسر از فرزندان آن بزرگوار در کربلا حضور داشتند به نام‌های عبدالله، قاسم بن حسن، حسن بن حسن معروف به حسن مثنی و ابوبکر (به قولی عمرو، یا بشر) که سه نفر از این عزیزان به شهادت رسیدند اما حسن مثنی مجروح شد و پس از عاشورا نجات یافت و توسط بستگان مادریش به کوفه برده شد و معالجه شد و از آنجا به مدینه رفت[۳].

عالمان رجال و تاریخ و نسب درباره مادر عبدالله بن حسن مجتبی به اختلاف سخن گفته‌اند: گروهی او را «ام‌ولدی»[۴] به نام «نفیله»[۵] یا «حبیبه»[۶] دانسته‌اند. گروهی دیگر او را دختر «سلیل»[۷] یا «شلیل بن عبدالله بجلی»[۸] و نامش را «رَمْله»[۹] نوشته‌اند. برخی دیگر وی را «رباب»[۱۰] یا «ام‌رباب»[۱۱]، دختر «امرؤ القیس»، خوانده‌اند.

آیا دو عبدالله از فرزندان امام مجتبی در کربلا بوده‌اند یا یکی؟

در این باره اختلاف است برخی گفته‌اند: امام مجتبی (ع) دو پسر به نام عبدالله داشته، یکی عبدالله اکبر و دیگری عبدالله اصغر، اما اصح اقوال این است که برای امام و در کربلا یک عبدالله بیشتر نبوده که او هم به شهادت رسیده است؛ زیرا اگر امام (ع) دو فرزند به نام عبدالله می‌داشت بایستی در کتب کهن تاریخی و مقاتل به شرح حال عبدالله دوم می‌‌پرداختند و حال آنکه چنین نیست. پس یک عبدالله بن حسن بیشتر در کربلا نبوده است[۱۲].

عبدالله بن حسن بن علی
تصویری از روایت عبدالله بن حسن بن علی

شهادت عبدالله در روز عاشورا

برخی از مورخان نوشته‌اند، عبدالله بن الحسن به هنگام شهادت هنوز به حد بلوغ نرسیده[۱۳] بوده است[۱۴]. اکثر مورخان مثل شیخ مفید، سید بن طاووس، محمد بن جریر طبری و دیگران نوشته‌اند: موقعی که امام حسین (ع) پس از آنکه تمامی اصحاب و بستگانش به شهادت رسیدند و حضرت در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار داشت، ناگهان عبدالله بن الحسن که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود از داخل خیمه‌ها و از زنان حرم جدا شد و شتابان دوید تا خود را به عم گرامی‌اش امام حسین (ع) برساند، زینب کبری تلاش کرد تا او را از رفتن به جبهه نبرد باز دارد ولی این نوجوان با وفا مقاومت کرد تا بلکه خود را به عمویش برساند. امام (ع) چون این منظره را مشاهده کرد به خواهرش حضرت زینب (ع) خطاب کرد و فرمود: «خواهرم عبدالله را نگاه دار». اما عبدالله امتناع می‌‌کرد و می‌‌گفت: «به خدا سوگند از عمویم حسین در این هنگام جدا نخواهم شد»[۱۵].

در این هنگام بحر بن کعب (أبجر بن کعب) و به قولی حرملة بن کاهل اسدی با شمشیر بر امام (ع) حمله کرد. عبدالله چون این حالت ناگوار را دید بانگ برآورد: «ای فرزند زن پلید می‌‌خواهی عمویم را بکشی؟»[۱۶].

آن مرد دیو سیرت و سنگ دل جلو آمد و شمشیر بر سر آن کودک خردسال فرود آورد، اما عبدالله دست خود را سپر کرد تا جلو شمشیر را بگیرد که دست او قطع شد و به حالت آویزان درآمد، نوجوان فریاد برآورد: ای مادر کجایی؟.

امام (ع) او را در بغل کشید و فرمود: «برادرزاده‌ام، در آنچه برایت پیش آمده صابر باش و آن را نزد خدا نیکو به حساب‌آور و خداوند تو را به پدران و نیاکان شایسته‌ات ملحق خواهد نمود»[۱۷].

سپس امام حسین (ع) دست خود را به دعا بلند کرد و در حق آن قوم بی‌رحم چنین گفت: خدایا، این مردم را از باران رحمت و برکات زمین محروم گردان و اگر به آنان عمر طبیعی داده‌ای، به بلای تفرقه و پراکندگی مبتلا ساز و هیچ گاه فرمانروایانشان را از آنان خشنود نگردان، آنان ما را با وعده نصرت و یاری دعوت کردند ولی به جنگ ما برخاسته و ما را قتل عام نمودند[۱۸].

ابوالفرج اصفهانی و برخی دیگر از مورخین تنها به ذکر شهادت عبدالله اکتفا کرده و قاتل او را همان طوری که در زیارت ناحیه مقدسه آمده، حرملة بن کاهل اسدی ذکر کرده‌اند[۱۹]: «اَلسَّلاَمُ عَلَى عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلزَّكِيِّ لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَهُ وَ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ اَلْأَسَدِيَّ»[۲۰].

مؤلف الفتوح می‌نویسد: پس از شهادت عون بن عبدالله بن جعفر، عبدالله بن حسن مجتبی (ع) عازم میدان شد. چهره‌اش چون ماه تابان بود. پیراهن و شلواری بر تن، و شمشیری برّان در دست داشت، و این گونه رجز می‌خواند:

اِنْ تُنکِرُونی فَاَنا فَرْعُ الْحَسَنسِبْطُ النَّبِیِّ المُصْطَفی المُؤْتَمَن
هَذَا حُسَیْنٌ کَاَسیرٍ مُرْتَهَن بَیْنَاناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ المُزن[۲۱]
اگر مرا نمی‌شناسید، من فرزند حسنم (ع)، نواده پیامبر برگزیده و امین. این حسین (ع) است؛ که در میان مردمی، که خدایشان از باران سیراب نگرداند، چون اسیری گرفتار آمده است.

خوارزمی، رجز دیگری برای عبدالله بن حسن مجتبی (ع) نقل کرده است:

اِنْ تُنْکِرُونی فَاَنا ابْنُ حَیْدَرَة ضِرْغامُ آجامٍ وَلَیْثُ قَسْوَرَة
عَلَی الأعادِیِ مِثْلُ رِیحٍ صَرْصَرَةاَکِیلُکُمْ بِالسَّیْفِ کَیْلُ السَّنْدَرَة[۲۲]
اگر مرا نشناسید، من فرزند حیدرم؛ چون شیر بیشه‌زاران تهمتن و دلیرم. بر دشمنان همچو طوفانم و آنان را قتل عام خواهم کرد.

عبدالله، جنگ سختی با دشمن کرد و طبق این نقل به شمشیر «هانی بن شبیب حضرمی» به شهادت رسید.

هنگام شهادت امام (ع) خطاب به او و دیگر اهل بیت فرمود: «ای فرزندم و ای همه خاندانم، صبر کنید، به خدا سوگند، پس از امروز هیچ گاه سختی و ناگواری نخواهید دید»[۲۳].[۲۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ارشاد، ج۲، ص۲۶، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۲۵، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید؛ رجال الطوسی، ص۷۶؛ تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۸، دارالمعارف؛ تسمیة من قتل مع الحسین (ع) ش۱۱؛ مروج الذهب، ج۳، ص۶۱؛ مناقب آل ابی‎طالب، ج۴، ص۱۱۵ و ۱۲۲؛ المجدی فی انساب الطالبیین، ص۱۹؛ اعلام الوری، ص۲۱۳، ۲۱۴، ۲۴۹ و ۲۵۵؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲-۳۴۳؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۸ و ۳۹؛ رجال ابن داود، ص۲۰۱؛ رجال العلامة الحلی (خلاصة القوال)، ص۱۰۴؛ مجمع الرجال، ج۳، ص۲۷۸؛ جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ نقدالرجال، ج۳، ص۹۸؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵؛ اعیان الشیعة، ج۱، ص۶۱۰؛ ابصارالعین، ص۷۳-۷۵، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ انصارالحسین (ع)، ص۱۳۲، الدار الاسلامیة، تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸؛ قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.
  2. اسامی این پانزده فرزند امام مجتبی (ع) به نقل ارشاد مفید، ج۲، ص۲۰، عبارتند از، (۱-۳)، زید بن حسن و دو خواهرش ام‌الحسن و ام‌الحسین از ام‌بشیر بنت ابومسعود. (۴)، حسن بن الحسن (معروف به حسن مثنی) از خوله دختر منظور فزاریه. (۵-۷)، عمرو بن الحسن و قاسم بن الحسن و عبدالله بن الحسن هر سه از یک مادر ام ولد (البته برخی از مورخین به جای عمرو، ابوبکر و یا بشر گفته‌اند و در ارشاد مفید، ج۲، ص۱۲۵ نام عمرو را ابوبکر آورده که در کربلا شهید شده است) و نیز برخی از مورخین مادر عمر و یا ابوبکر و یا بشر را با قاسم یکی می‌‌دانند و مادر عبدالله را جدای از مادر آن دو گفته‌اند). (۸)، عبدالرحمن بن الحسن مادرش ام ولد. (۹ - ۱۱)، حسین بن الحسن ملقب به أثرم و طلحة بن الحسن و فاطمه بنت الحسن مادرشان ام اسحاق بنت طلحة بن عبدالله تیمی است. (۱۲-۱۵)، ام عبدالله و فاطمه و ام سلمه و رقیه از مادرهای مختلف می‌‌باشند.
  3. ر. ک: تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۱.
  4. ارشاد، ج۲، ص۲۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸؛ مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ تسمیة من قتل مع الحسین (ع)، ش۱۱.
  5. تذکرة الخواص، ص۱۹۵.
  6. لباب الانساب، ج۱، ص۳۴۲، در این کتاب آمده است که حبیبه، مادر عبدالله بن حسن مجتبی (ع)، از اسیران حبشه بوده است.
  7. مقاتل الطالبیین، ص۸۹، دارالمعرفة؛ انصارالحسین، ص۱۳۲، الدارالاسلامیة.
  8. ابصارالعین، ص۷۳، مرکز الدراسات الاسلامیة لحرس الثورة؛ ذخیرة الدارین، ص۱۴۹.
  9. ذخیرة الدارین، ص۱۴۹؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸.
  10. رجال الطوسی، ص۷۶؛ نیز ر. ک مجمع الرجال، ج۳، ص۲۸۸. در نسخه موجود رجال شیخ طوسی، نام مادر عبدالله بن حسن مجتبی (ع)، رباب دختر امری، القیس بن عدی بن اوس بن جابر بن کعب بن علیم، از طایفه بنی کلب بن وبره، آمده است. اما به عقیده شماری از رجال‎شناسان، این سخن اشتباه است؛ زیرا رباب – با نیای مذکور – همسر امام حسین (ع) بوده است. (ر. ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷؛ معجم الرجال الحدیث، ج۱۰، ص۱۶۴-۱۶۵).
  11. جامع الرواة، ج۱، ص۴۸۱؛ منتهی المقال، ج۴، ص۱۷۵؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۱۷۸، مامقانی در توجیه این نظریه که مادر عبدالله بن حسن مجتبی (ع)، ام‎رباب، بوده است – بدون ذکر سند – چنین می‌نویسد: امری القیس (پدر امرباب)، در زمان خلیفه دوم، وارد مدینه شد و سه دختر داشت. امام علی (ع) یکی از دختران وی را خود به همسری برگزید و از آن دو دیگر، یکی را به نام «رباب» به همسری امام حسین (ع) درآورد؛ و دختر دیگر را که کنیهاش «ام‎رباب» بود، به همسری امام حسن (ع). البه بر این نظریه نیز اشکال شده است. (ر. ک: قاموس الرجال، ج۶، ص۳۱۷).
  12. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۱۸۶-۱۸۷؛ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۲۳۱-۲۳۴.
  13. با این که عبدالله در حد بلوغ نبوده اما مرحوم طبرسی در اعلام الوری، ص۲۱۴ آورده که، امام حسین (ع) دختر گرامی خود حضرت سکینه را به عقد ازدواج او درآورده بود ولی قبل از آنکه زفاف صورت گیرد او به شهادت رسیده، به نظر مؤلف، اگر این ازدواج قبل از حرکت از مدینه بوده قابل توجیه است و اگر بعد از مکه و در کربلا بوده با شرایط و اوضاع ناگوار کربلا و حوادث بین راه و محاصره در بین دشمنان خیلی بعید به نظر می‌‌رسد که امام (ع) به کاری که هیچ ضرورتی نداشته و پسر هم هنوز بالغ نبوده، اقدام نماید. اگرچه محال عقلی نیست.
  14. ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰ می‌گوید، خرج غلام نوجوان و نمی‌گوید غیر بالغ.
  15. «وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي‏»
  16. «وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي»
  17. «يَا اِبْنَ أَخِي اِصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ، وَ اِحْتَسِبْ فِي ذَلِكَ اَلْخَيْرَ، فَإِنَّ اَللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ اَلصَّالِحِينَ»
  18. «اَللَّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قَطْرَ اَلسَّمَاءِ، وَ اِمْنَعْهُمْ بَرَكَاتِ اَلْأَرْضِ....»؛ ارشاد مفید، ج۲، ص۱۱۰؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۰؛ اللهوف، ص۱۷۳؛ ابصارالعین، ص۷۱.
  19. مقاتل الطالبیین، ص۵۸؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۱۲؛ مقتل مقرم، ص۲۶۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۶۵.
  20. زیارت ناحیه مقدسه، بحار الانوار، ج۴۵، ص۶۷.
  21. الفتوح، ج۵، ص۲۰۴-۲۰۵.
  22. مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، ج۲، ص۳۲، انوارالهدی.
  23. مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۳۲.
  24. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص۱۸۸-۱۹۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۳۲۳؛ جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۲۳۱-۲۳۴.