آموزش قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تمسک به قرآن
| موضوع مرتبط = قرآن
| عنوان مدخل  = [[آموزش قرآن]]
| عنوان مدخل  = آموزش قرآن
| مداخل مرتبط = [[آموزش قرآن در قرآن]] - [[آموزش قرآن در حدیث]] - [[آموزش قرآن در اخلاق اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[آموزش قرآن در اخلاق اسلامی]] - [[آموزش قرآن در تربیت اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = آموزش قرآن (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== [[آموزش]] [[قرآن]] به عنوان مصداق [[تمسک به قرآن]]==
== آموزش قرآن به عنوان مصداق [[تمسک به قرآن]] ==
*بدون تردید [[قرآن]] برای آن نازل شده که [[مردم]] آن را بشناسند، چه [[قرآن]] بیان، بلاغ و [[قانون]] کاملی است که در عین وضوح و روشنی، از جامعی،ت نیز برخوردار است:
بدون تردید [[قرآن]] برای آن نازل شده که [[مردم]] آن را بشناسند، چه [[قرآن]] بیان، بلاغ و [[قانون]] کاملی است که در عین وضوح و روشنی، از جامعی، ت نیز برخوردار است:
:*{{متن قرآن|هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.</ref>؛
# {{متن قرآن|هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.</ref>؛
:*{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.</ref>؛
# {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.</ref>؛
:*{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید...» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref>؛
# {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید...» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref>؛
:*{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>؛
# {{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>؛
:*{{متن قرآن|هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«این پیام رسانی برای مردم است تا بدان هشدار داده شوند و تا بدانند که او خدایی یگانه است و تا خردمندان در یاد گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۵۲.</ref>.
# {{متن قرآن|هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«این پیام رسانی برای مردم است تا بدان هشدار داده شوند و تا بدانند که او خدایی یگانه است و تا خردمندان در یاد گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۵۲.</ref>.
*حال از آنجا که این کتاب، کتاب [[دانش]] و [[علم]] است، به معلّم و آموزگار [[نیازمند]] است. از این‌رو [[خداوند]] کسی را که تمامی [[علم کتاب]] را بدو بخشیده، به عنوان معلّم [[قرآن]] [[برگزیده]] ما را امر فرموده که در این زمینه به او [[رجوع]] کنیم. او که در مرحله نخست [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است و بس، معلّم اوّل و اوّلین معلّم در زمینه [[آموزش]] [[قرآن]] می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹۶.</ref>:
 
:*{{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛
حال از آنجا که این کتاب، کتاب [[دانش]] و [[علم]] است، به معلّم و آموزگار [[نیازمند]] است. از این‌رو [[خداوند]] کسی را که تمامی [[علم کتاب]] را بدو بخشیده، به عنوان معلّم [[قرآن]] برگزیده ما را امر فرموده که در این زمینه به او رجوع کنیم. او که در مرحله نخست [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است و بس، معلّم اوّل و اوّلین معلّم در زمینه [[آموزش]] [[قرآن]] است:
:*{{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.</ref>.
# {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>؛
*در مرحله بعد نیز، [[عترت]] [[پاک]] ایشان{{عم}} که در [[قرآن کریم]] به عنوان [[راسخان در علم]] از ایشان یاد شده، [[بندگان]] [[برگزیده]] و [[شهادت]] دهندگان بر [[رسالت]] دانسته شده‌اند، معلّم [[قرآن]] می‌باشند. معلّمانی که بر اُمّت [[واجب]] است که [[دانش]] این کتاب را تنها از آنان بازستانند، و تنها از سرچشمه [[علم]] آنان نوشند:
# {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.</ref>.
:*{{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ}}<ref>«تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>؛
 
:*{{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.</ref>؛
در مرحله بعد نیز، [[عترت]] [[پاک]] ایشان {{عم}} که در [[قرآن کریم]] به عنوان [[راسخان در علم]] از ایشان یاد شده، [[بندگان]] برگزیده و [[شهادت]] دهندگان بر [[رسالت]] دانسته شده‌اند، معلّم [[قرآن]] می‌باشند. معلّمانی که بر اُمّت [[واجب]] است که [[دانش]] این کتاب را تنها از آنان بازستانند، و تنها از سرچشمه [[علم]] آنان نوشند:
:*{{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹۷.</ref>.
# {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ}}<ref>«تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>؛
*بر اساس این [[آیات]]، بر همگان [[واجب]] است که اوّلاً در [[فهم قرآن]]، و زان پس در [[تدبّر]] [[آیات]] آن، به ایشان{{عم}} [[رجوع]] کرده آن را از اهلش فراگیرند؛ آنگاه به [[رجوع]] به [[تفاسیر]] بپردازند، تا ملکه [[استنباط]] و دریافت [[معانی قرآن]] را بیابند. [[تفسیر]] دریائی است که پایان ندارد، به‌گونه‌ای که هرکس هر مرتبه که به آن مراجعه می‌کند، گوهری [[جدید]] می‌یابد که پیش از آن بدان دسترسی نداشته است؛ چه خود [[قرآن کریم]] دریای بی‌پایان [[علم الهی]] است که تا [[قیامت]] کهنه و فرسوده نمی‌شود. این خود یکی از [[معجزات]] این [[کتاب الهی]] است؛ [[امام]] سجّاد{{ع}} در این زمنیه می‌فرمایند: "[[آیات قرآن]] خزانه‌هائی است، از این‌رو [[شایسته]] است که هرگاه یکی از این خزانه‌ها گشوده شد، به آنچه در آن است بنگری" <ref>{{متن حدیث|عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}}: آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَكُلَّمَا فَتَحْتَ خِزَانَةً يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِيهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۹.</ref>.
# {{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.</ref>؛
*حال با [[اطمینان]] می‌توان گفت که [[تدبّر]] در [[قرآن]]، [[آموزش]] آن، [[شناخت]] معانیش، [[تفسیر]] آن، تتبّع و کنکاش در آن و فرو رفتن در اقیانوس بی‌پایانش برای [[درک]] و دریافت بهتر گوهرهای بی‌نظیر آن، امری است که بر همگان لازم و [[واجب]] می‌باشد؛ [[حضرت حق]] خود در این رابطه می‌فرماید:
# {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>.
:*{{متن قرآن|وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ}}<ref>«و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۱۷.</ref>؛
 
:*{{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref>.
بر اساس این [[آیات]]، بر همگان [[واجب]] است که اوّلاً در فهم قرآن و زان پس در [[تدبّر]] [[آیات]] آن، به ایشان {{عم}} رجوع کرده آن را از اهلش فراگیرند؛ آنگاه به رجوع به [[تفاسیر]] بپردازند، تا ملکه [[استنباط]] و دریافت معانی قرآن را بیابند. [[تفسیر]] دریائی است که پایان ندارد، به‌گونه‌ای که هرکس هر مرتبه که به آن مراجعه می‌کند، گوهری [[جدید]] می‌یابد که پیش از آن بدان دسترسی نداشته است؛ چه خود [[قرآن کریم]] دریای بی‌پایان [[علم الهی]] است که تا [[قیامت]] کهنه و فرسوده نمی‌شود. این خود یکی از [[معجزات]] این کتاب الهی است؛ [[امام]] سجّاد {{ع}} در این زمنیه می‌فرمایند: "[[آیات قرآن]] خزانه‌هائی است، از این‌رو شایسته است که هرگاه یکی از این خزانه‌ها گشوده شد، به آنچه در آن است بنگری" <ref>{{متن حدیث|عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}}: آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَكُلَّمَا فَتَحْتَ خِزَانَةً يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِيهَا}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۹.</ref>.
*آری! [[تدبّر]] در [[قرآن]] بدون توجّه به [[روایات]] ائمّه [[اهل بیت]]{{عم}} که در [[حقیقت]] مفسّر [[قرآن]] و نظیر و همسنگ آن می‌باشند، تنها ظلالتی است که به [[بدبختی]] و سقوط در درّه‌های عمیق [[گمراهی]] منجر خواهد شد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹۸.</ref>.
 
*این مطلب، به خوبی درباره کسانی که بدون مراجعه به [[اهل بیت]]{{عم}} سراغ این [[کتاب آسمانی]] رفته‌اند، مشاهده می‌شود؛ چه اینان به چنان سخنان واهی و بی‌بنیانی دچار شده‌اند که [[مادر]] [[فرزند]] مرده بدان می‌خندد!. نمونه را به سخن اینان درباره [[انکار]] معانی آیاتی که درباره [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} نازل شده، و یا [[تأویل]] آن معانی به گونه‌ای که هیچ [[عقلی]] آن را نمی‌پذیرد، بنگرید، تا خطر مراجعه به [[قرآن]] بدون توجّه به سخن مفسّران [[حقیقی]] آن را دریابید: {{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.</ref>.
حال با [[اطمینان]] می‌توان گفت که [[تدبّر]] در [[قرآن]]، [[آموزش]] آن، [[شناخت]] معانیش، [[تفسیر]] آن، تتبّع و کنکاش در آن و فرو رفتن در اقیانوس بی‌پایانش برای [[درک]] و دریافت بهتر گوهرهای بی‌نظیر آن، امری است که بر همگان لازم و [[واجب]] می‌باشد؛ [[حضرت حق]] خود در این رابطه می‌فرماید:
*این [[آیات]]، به خوبی نشان از [[شأن]] [[اهل بیت]]{{عم}} در زمینه ادارک [[قرآن]] و [[فهم]] [[تفسیر]] آن دارد. حال با مراجعه به تفاسیری که چون از [[فرهنگ]] [[اهل بیت]]{{عم}} استفاده نکرده‌اند، بوئی از عطر [[قرآن]] و کورسوئی از [[نور]] [[قرآن]] در آنها نیست، می‌توان به [[اشتباهات]] اینان واقف شد، و خطای آنان در [[درک]] [[معانی قرآن]] را بازیافت؛ اینان بدون تردید مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> هستند، هرچند خود نسبت به این مطلب [[آگاهی]] نداشته باشند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۹۹-۴۰۰.</ref>.
# {{متن قرآن|وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ}}<ref>«و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۱۷.</ref>؛
# {{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا}}<ref>«آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.</ref>.
 
آری! [[تدبّر]] در [[قرآن]] بدون توجّه به [[روایات]] ائمّه [[اهل بیت]] {{عم}} که در [[حقیقت]] مفسّر [[قرآن]] و نظیر و همسنگ آن می‌باشند، تنها ظلالتی است که به [[بدبختی]] و سقوط در درّه‌های عمیق [[گمراهی]] منجر خواهد شد.
 
این مطلب، به خوبی درباره کسانی که بدون مراجعه به [[اهل بیت]] {{عم}} سراغ این [[کتاب آسمانی]] رفته‌اند، مشاهده می‌شود؛ چه اینان به چنان سخنان واهی و بی‌بنیانی دچار شده‌اند که مادر [[فرزند]] مرده بدان می‌خندد!. نمونه را به سخن اینان درباره [[انکار]] معانی آیاتی که درباره [[فضائل اهل بیت]] {{عم}} نازل شده، و یا [[تأویل]] آن معانی به گونه‌ای که هیچ [[عقلی]] آن را نمی‌پذیرد، بنگرید، تا خطر مراجعه به [[قرآن]] بدون توجّه به سخن مفسّران [[حقیقی]] آن را دریابید: {{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.</ref>.
 
این [[آیات]]، به خوبی نشان از [[شأن]] [[اهل بیت]] {{عم}} در زمینه ادارک [[قرآن]] و فهم [[تفسیر]] آن دارد. حال با مراجعه به تفاسیری که چون از [[فرهنگ]] [[اهل بیت]] {{عم}} استفاده نکرده‌اند، بوئی از عطر [[قرآن]] و کورسوئی از [[نور]] [[قرآن]] در آنها نیست، می‌توان به اشتباهات اینان واقف شد، و خطای آنان در [[درک]] معانی قرآن را بازیافت؛ اینان بدون تردید مصداق [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> هستند، هرچند خود نسبت به این مطلب [[آگاهی]] نداشته باشند!<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۳۹۶-۴۰۰.</ref>.
 
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۶: خط ۴۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آموزش قرآن]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:قرآن]]
[[رده:آموزش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۸

آموزش قرآن به عنوان مصداق تمسک به قرآن

بدون تردید قرآن برای آن نازل شده که مردم آن را بشناسند، چه قرآن بیان، بلاغ و قانون کاملی است که در عین وضوح و روشنی، از جامعی، ت نیز برخوردار است:

  1. ﴿هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ[۱]؛
  2. ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۲]؛
  3. ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ[۳]؛
  4. ﴿كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ[۴]؛
  5. ﴿هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ[۵].

حال از آنجا که این کتاب، کتاب دانش و علم است، به معلّم و آموزگار نیازمند است. از این‌رو خداوند کسی را که تمامی علم کتاب را بدو بخشیده، به عنوان معلّم قرآن برگزیده ما را امر فرموده که در این زمینه به او رجوع کنیم. او که در مرحله نخست پیامبر اکرم (ص) است و بس، معلّم اوّل و اوّلین معلّم در زمینه آموزش قرآن است:

  1. ﴿وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ[۶]؛
  2. ﴿وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ[۷].

در مرحله بعد نیز، عترت پاک ایشان (ع) که در قرآن کریم به عنوان راسخان در علم از ایشان یاد شده، بندگان برگزیده و شهادت دهندگان بر رسالت دانسته شده‌اند، معلّم قرآن می‌باشند. معلّمانی که بر اُمّت واجب است که دانش این کتاب را تنها از آنان بازستانند، و تنها از سرچشمه علم آنان نوشند:

  1. ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ[۸]؛
  2. ﴿وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا[۹]؛
  3. ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ[۱۰].

بر اساس این آیات، بر همگان واجب است که اوّلاً در فهم قرآن و زان پس در تدبّر آیات آن، به ایشان (ع) رجوع کرده آن را از اهلش فراگیرند؛ آنگاه به رجوع به تفاسیر بپردازند، تا ملکه استنباط و دریافت معانی قرآن را بیابند. تفسیر دریائی است که پایان ندارد، به‌گونه‌ای که هرکس هر مرتبه که به آن مراجعه می‌کند، گوهری جدید می‌یابد که پیش از آن بدان دسترسی نداشته است؛ چه خود قرآن کریم دریای بی‌پایان علم الهی است که تا قیامت کهنه و فرسوده نمی‌شود. این خود یکی از معجزات این کتاب الهی است؛ امام سجّاد (ع) در این زمنیه می‌فرمایند: "آیات قرآن خزانه‌هائی است، از این‌رو شایسته است که هرگاه یکی از این خزانه‌ها گشوده شد، به آنچه در آن است بنگری" [۱۱].

حال با اطمینان می‌توان گفت که تدبّر در قرآن، آموزش آن، شناخت معانیش، تفسیر آن، تتبّع و کنکاش در آن و فرو رفتن در اقیانوس بی‌پایانش برای درک و دریافت بهتر گوهرهای بی‌نظیر آن، امری است که بر همگان لازم و واجب می‌باشد؛ حضرت حق خود در این رابطه می‌فرماید:

  1. ﴿وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ[۱۲]؛
  2. ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا[۱۳].

آری! تدبّر در قرآن بدون توجّه به روایات ائمّه اهل بیت (ع) که در حقیقت مفسّر قرآن و نظیر و همسنگ آن می‌باشند، تنها ظلالتی است که به بدبختی و سقوط در درّه‌های عمیق گمراهی منجر خواهد شد.

این مطلب، به خوبی درباره کسانی که بدون مراجعه به اهل بیت (ع) سراغ این کتاب آسمانی رفته‌اند، مشاهده می‌شود؛ چه اینان به چنان سخنان واهی و بی‌بنیانی دچار شده‌اند که مادر فرزند مرده بدان می‌خندد!. نمونه را به سخن اینان درباره انکار معانی آیاتی که درباره فضائل اهل بیت (ع) نازل شده، و یا تأویل آن معانی به گونه‌ای که هیچ عقلی آن را نمی‌پذیرد، بنگرید، تا خطر مراجعه به قرآن بدون توجّه به سخن مفسّران حقیقی آن را دریابید: ﴿وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ[۱۴].

این آیات، به خوبی نشان از شأن اهل بیت (ع) در زمینه ادارک قرآن و فهم تفسیر آن دارد. حال با مراجعه به تفاسیری که چون از فرهنگ اهل بیت (ع) استفاده نکرده‌اند، بوئی از عطر قرآن و کورسوئی از نور قرآن در آنها نیست، می‌توان به اشتباهات اینان واقف شد، و خطای آنان در درک معانی قرآن را بازیافت؛ اینان بدون تردید مصداق آیه شریفه ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ[۱۵] هستند، هرچند خود نسبت به این مطلب آگاهی نداشته باشند![۱۶].

منابع

پانویس

  1. «این (قرآن) بازگفتی آشکار برای مردم و رهنمون و پندی برای پرهیزگاران است» سوره آل عمران، آیه ۱۳۸.
  2. «خداوند این چنین آیات خود را برای شما روشن می‌دارد باشد که شما خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۲۴۲.
  3. «این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید...» سوره بقره، آیه ۲۱۹.
  4. «بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
  5. «این پیام رسانی برای مردم است تا بدان هشدار داده شوند و تا بدانند که او خدایی یگانه است و تا خردمندان در یاد گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۵۲.
  6. «و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  7. «و ما این کتاب را بر تو فرو فرستادیم تا آنچه را در آن اختلاف ورزیدند برای آنها روشن گردانی و تا رهنمود و بخشایشی باشد برای گروهی که ایمان دارند» سوره نحل، آیه ۶۴.
  8. «تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد» سوره آل عمران، آیه ۷.
  9. «و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.
  10. «و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس» سوره رعد، آیه ۴۳.
  11. «عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع): آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَكُلَّمَا فَتَحْتَ خِزَانَةً يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِيهَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۹.
  12. «و ما به راستی قرآن را برای پندگیری آسان (یاب) کرده‌ایم، آیا پندپذیری هست؟» سوره قمر، آیه ۱۷.
  13. «آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟» سوره محمد، آیه ۲۴.
  14. «و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۱-۳۲.
  15. «خداوند و لعنت‌کنندگان، کسانی را لعنت می‌کنند که برهان‌ها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان می‌دارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.
  16. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۳۹۶-۴۰۰.