عفت در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'پرده دری' به 'پرده‌دری')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عفت
| موضوع مرتبط = عفت
| عنوان مدخل  = [[عفت]]
| عنوان مدخل  = عفت
| مداخل مرتبط = [[عفت در قرآن]] - [[عفت در فقه اسلامی]] - [[عفت در حدیث]] - [[عفت در نهج البلاغه]] - [[عفت در اخلاق اسلامی]] - [[عفت در جامعه‌شناسی اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[عفت در قرآن]] - [[عفت در فقه اسلامی]] - [[عفت در حدیث]] - [[عفت در نهج البلاغه]] - [[عفت در اخلاق اسلامی]] - [[عفت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[عفت در معارف و سیره فاطمی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== معناشناسی ==
[[عفت]] در لغت به معنای [[خویشتن داری]] و اظهار نیاز نکردن نزد [[مردم]] آمده است<ref> لسان العرب و مجمع البحرین، واژه «عفف».</ref> و مراد از آن در [[شرع]]، [[پاک]] دامنی و خویشتن داری از ارتکاب [[اعمال ناشایست]] است؛ از این رو، علمای [[اخلاق]] در تعریف آن گفته‏‌اند: عفت عبارت از [[اعتدال]] [[قوه]] شهوی بدون [[افراط]] و [[تفریط]].<ref>رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص:۶۲؛ الوافی، ج۱، ص:۶۶.</ref>
[[عفت]] در لغت به معنای [[خویشتن داری]] و اظهار نیاز نکردن نزد [[مردم]] آمده است<ref> لسان العرب و مجمع البحرین، واژه «عفف».</ref> و مراد از آن در [[شرع]]، پاکدامنی و خویشتن داری از ارتکاب [[اعمال ناشایست]] است؛ از این رو، علمای [[اخلاق]] در تعریف آن گفته‏‌اند: عفت عبارت از [[اعتدال]] [[قوه]] شهوی بدون [[افراط]] و [[تفریط]]<ref>رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص۶۲؛ الوافی، ج۱، ص۶۶.</ref>.


در روایتی، تهتک (پرده دری و [[افراط]] در قوّه شهوی) ضدّ عفت بر شمرده شده است.<ref>الکافی (کلینی)، ج۱، ص:۲۱.</ref>
در روایتی، تهتک (پرده‌دری و [[افراط]] در قوّه شهوی) ضدّ عفت بر شمرده شده است<ref>الکافی (کلینی)، ج۱، ص۲۱.</ref>.


عفت و [[عفاف]] در [[روایات]]، بیشتر بر [[عفت شکم]] و [[فرج]] اطلاق شده و مراد از آن، بازنگهداشتن آن دو، از [[شهوات]] و لذتهای [[حرام]]، بلکه از مکروهات و مشتبهات؛ اعم از خوردنی، [[آشامیدنی]] و [[روابط]] [[نامشروع]]، و حتی از مقدمات آنها، همچون تحصیل [[مال]] حرام، بوسیدن، لمس کردن و نگاه حرام می‌‏باشد.<ref>مرآة العقول، ج۸، ص:۶۶؛ ملاذ الاخیار، ج۱۲، ص:۳۱۰.</ref>  
عفت و [[عفاف]] در [[روایات]]، بیشتر بر [[عفت شکم]] و [[فرج]] اطلاق شده و مراد از آن، بازنگهداشتن آن دو، از [[شهوات]] و لذت‌های [[حرام]]، بلکه از مکروهات و مشتبهات؛ اعم از خوردنی، [[آشامیدنی]] و [[روابط]] [[نامشروع]] و حتی از مقدمات آنها، همچون تحصیل [[مال]] حرام، بوسیدن، لمس کردن و نگاه حرام است<ref>مرآة العقول، ج۸، ص۶۶؛ ملاذ الاخیار، ج۱۲، ص۳۱۰.</ref>.


==[[فضیلت]]==
== [[فضیلت]] عفت ==
[[عفّت]] از [[صفات پسندیده]] شمرده شده و روایات متعدد آن را ستوده و بر تحصیل آن تأکید کرده است. بر اساس مفاد بعضی روایات، [[خداوند]] به عبادتی [[برتر]] از عفت شکم و فرج [[پرستش]] نشده است.<ref>الکافی (کلینی)، ج۲، ص:۷۹.</ref>
[[عفّت]] از [[صفات پسندیده]] شمرده شده و روایات متعدد آن را ستوده و بر تحصیل آن تأکید کرده است. بر اساس مفاد بعضی روایات، [[خداوند]] به عبادتی [[برتر]] از عفت شکم و فرج [[پرستش]] نشده است<ref>الکافی (کلینی)، ج۲، ص۷۹.</ref>.


کسی که [[تصمیم]] بر [[ازدواج]] دارد، [[مستحب]] است همسری [[عفیف]] برگزیند و پاک دامنی او را بر [[دارایی]] و ثروتش ترجیح دهد.<ref>مستند الشیعة، ج۱۶، ص:۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص:۳۸.</ref>
کسی که [[تصمیم]] بر [[ازدواج]] دارد، [[مستحب]] است همسری [[عفیف]] برگزیند و پاکدامنی او را بر [[دارایی]] و ثروتش ترجیح دهد<ref>مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۸.</ref>.


حتی در [[ازدواج موقت]] نیز، [[انتخاب]] همسری عفیف و [[مؤمن]]، [[استحباب]] دارد.<ref> جواهرالکلام، ج۳۰، ص:۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص:۵۲۲.</ref>
حتی در [[ازدواج موقت]] نیز، [[انتخاب]] همسری عفیف و [[مؤمن]]، [[استحباب]] دارد<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص۵۲۲.</ref>.


چنان که عفت و پاک دامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر [[ولیّ]] [[کودک]] قرار گیرد.<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص:۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص:۲۷۶.</ref>
چنان که عفت و پاکدامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر [[ولیّ]] [[کودک]] قرار گیرد<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۷۶.</ref>.


شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ [[قذف]] می‏‌باشد، پاک دامنی از [[زنا]] در [[زن]] و لواط در مرد است. بنابر این، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد.<ref>مفاتیح الشرائع، ج۲، ص:۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص:۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۵، صفحه ۴۱۱.</ref>
شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ [[قذف]] است، پاکدامنی از [[زنا]] در [[زن]] و لواط در مرد است. بنابراین، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد<ref>مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۵، صفحه ۴۱۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۲

معناشناسی

عفت در لغت به معنای خویشتن داری و اظهار نیاز نکردن نزد مردم آمده است[۱] و مراد از آن در شرع، پاکدامنی و خویشتن داری از ارتکاب اعمال ناشایست است؛ از این رو، علمای اخلاق در تعریف آن گفته‏‌اند: عفت عبارت از اعتدال قوه شهوی بدون افراط و تفریط[۲].

در روایتی، تهتک (پرده‌دری و افراط در قوّه شهوی) ضدّ عفت بر شمرده شده است[۳].

عفت و عفاف در روایات، بیشتر بر عفت شکم و فرج اطلاق شده و مراد از آن، بازنگهداشتن آن دو، از شهوات و لذت‌های حرام، بلکه از مکروهات و مشتبهات؛ اعم از خوردنی، آشامیدنی و روابط نامشروع و حتی از مقدمات آنها، همچون تحصیل مال حرام، بوسیدن، لمس کردن و نگاه حرام است[۴].

فضیلت عفت

عفّت از صفات پسندیده شمرده شده و روایات متعدد آن را ستوده و بر تحصیل آن تأکید کرده است. بر اساس مفاد بعضی روایات، خداوند به عبادتی برتر از عفت شکم و فرج پرستش نشده است[۵].

کسی که تصمیم بر ازدواج دارد، مستحب است همسری عفیف برگزیند و پاکدامنی او را بر دارایی و ثروتش ترجیح دهد[۶].

حتی در ازدواج موقت نیز، انتخاب همسری عفیف و مؤمن، استحباب دارد[۷].

چنان که عفت و پاکدامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر ولیّ کودک قرار گیرد[۸].

شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ قذف است، پاکدامنی از زنا در زن و لواط در مرد است. بنابراین، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. لسان العرب و مجمع البحرین، واژه «عفف».
  2. رسائل الشهید الثانی، ج۱، ص۶۲؛ الوافی، ج۱، ص۶۶.
  3. الکافی (کلینی)، ج۱، ص۲۱.
  4. مرآة العقول، ج۸، ص۶۶؛ ملاذ الاخیار، ج۱۲، ص۳۱۰.
  5. الکافی (کلینی)، ج۲، ص۷۹.
  6. مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۸.
  7. جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص۵۲۲.
  8. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۷۶.
  9. مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.
  10. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، صفحه ۴۱۱.