وراثت علم از پیامبران: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = علم معصوم (پرسش) | | پرسش مرتبط = علم معصوم (پرسش) | ||
}} | }} | ||
'''وراثت علوم انبیا''' یعنی اینکه [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میشود؛ لذا یکی از منابع [[علم امامان]]{{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و وراثت از [[پیامبران]] و [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است. این وراثت میتواند به صورت اعتباری و در امور ظاهری باشد مانند پیراهن [[حضرت یوسف]] {{ع}} و یا به صورت [[حقیقی]] و در علوم، حکمتها و [[کمالات]] و سجایای اخلاقی باشد. | '''وراثت علوم انبیا''' یعنی اینکه [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میشود؛ لذا یکی از منابع [[علم امامان]] {{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و وراثت از [[پیامبران]] و [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} است. این وراثت میتواند به صورت اعتباری و در امور ظاهری باشد مانند پیراهن [[حضرت یوسف]] {{ع}} و یا به صورت [[حقیقی]] و در علوم، حکمتها و [[کمالات]] و سجایای اخلاقی باشد. | ||
==معناشناسی | == معناشناسی == | ||
[[روایات]] فراوانی دلالت میکنند، [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "[[ارث]] رسیدن" و "[[ارث]] بردن" تعبیر شده است؛ لذا از منابع [[علم امامان]]{{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و [[وراثت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، همۀ [[معارف]] و [[علوم]] خود را به اولین [[وصی]] خود، [[علی]]{{ع}} و ایشان نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. این [[ارث]] بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان [[نبوت]] و [[ولایت]] است<ref>ر.ک: [[حسن صادقی|صادقی، حسن]]، [[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]، ص ۸۳؛ [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص ۲۲؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۶۴؛ [[عینالله زرینجویی|زرینجویی، عین الله]]، [[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]، ص ۷۶ ـ ۷۷.</ref>. | [[روایات]] فراوانی دلالت میکنند، [[علم]] هر [[پیامبری]] به [[پیامبر]] پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "[[ارث]] رسیدن" و "[[ارث]] بردن" تعبیر شده است؛ لذا از منابع [[علم امامان]] {{ع}}، [[تعلیم]] [[سنت نبوی]] و [[وصایت]] و [[وراثت]] از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} است، [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، همۀ [[معارف]] و [[علوم]] خود را به اولین [[وصی]] خود، [[علی]] {{ع}} و ایشان نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]] {{ع}} منتقل کرد. این [[ارث]] بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان [[نبوت]] و [[ولایت]] است<ref>ر. ک: [[حسن صادقی|صادقی، حسن]]، [[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]، ص ۸۳؛ [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص ۲۲؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ [[ناصرالدین اوجاقی|اوجاقی، ناصرالدین]]، [[علم امام از دیدگاه کلام امامیه (کتاب)|علم امام از دیدگاه کلام امامیه]]، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۶۴؛ [[عینالله زرینجویی|زرینجویی، عین الله]]، [[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]، ص ۷۶ ـ ۷۷.</ref>. | ||
==انواع و مصادیق وراثت== | == انواع و مصادیق وراثت == | ||
[[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | [[وراثت]] [[امامان]] {{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | ||
# [[وراثت]] اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری [[نبوت]] است، مانند | # [[وراثت]] اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری [[نبوت]] است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، [[عصای موسی]](ع) و... و بیشتر برای ابراز [[حق]] در مواردی که مسئله [[امامت]] ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری [[انبیاء]] نشانه [[حقانیت]] ایشان معرفی شده است به [[ارث]] بردهاند<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵.</ref>. | ||
# [[وراثت]] حقیقی؛ یعنی [[علوم]] و حکمتها و [[کمالات]] و [[سجایای اخلاقی]] که در هر [[پیامبری]] به صورتی [[ظهور]] نموده است به [[ارث]] برده اند و این انتقال [[علم]]، تنها مخصوص به [[علوم]] مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با [[آدم]] [[ابوالبشر]] به [[زمین]] آمد، علمی ماندگار و باقی در [[زمین]] است و به [[انبیا]] و [[امامان]]{{ع}} به [[ارث]] رسیده است. [[کتابهای آسمانی]] [[پیامبران]] گذشته مانند [[تورات]]، [[زبور]]، [[انجیل]] و صحیفههایی مثل [[صحف]] [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) از جمله مکتوبی هستند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} واسطۀ انتقال آن به [[امام علی]]{{ع}} و هر امامی واسطه در انتقال به [[امام]] بعدی است. از این کتابها و صحیفهها در برخی [[روایات]] با عنوان مختصر "[[جفر ابیض]]" یاد شده است. طبق برخی [[روایات]]، "[[جفر ابیض]]" شامل: [[زبور]]، [[تورات]]، [[انجیل]] و صحیفههای [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ [[عینالله زرینجویی|زرینجویی، عین الله]]، [[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]، ص۷۶ ـ ۷۷؛ [[حسن صادقی|صادقی، حسن]]، [[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]، ص ۸۳.</ref> | # [[وراثت]] حقیقی؛ یعنی [[علوم]] و حکمتها و [[کمالات]] و [[سجایای اخلاقی]] که در هر [[پیامبری]] به صورتی [[ظهور]] نموده است به [[ارث]] برده اند و این انتقال [[علم]]، تنها مخصوص به [[علوم]] مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با [[آدم]] [[ابوالبشر]] به [[زمین]] آمد، علمی ماندگار و باقی در [[زمین]] است و به [[انبیا]] و [[امامان]] {{ع}} به [[ارث]] رسیده است. [[کتابهای آسمانی]] [[پیامبران]] گذشته مانند [[تورات]]، [[زبور]]، [[انجیل]] و صحیفههایی مثل [[صحف]] [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) از جمله مکتوبی هستند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} واسطۀ انتقال آن به [[امام علی]] {{ع}} و هر امامی واسطه در انتقال به [[امام]] بعدی است. از این کتابها و صحیفهها در برخی [[روایات]] با عنوان مختصر "[[جفر ابیض]]" یاد شده است. طبق برخی [[روایات]]، "[[جفر ابیض]]" شامل: [[زبور]]، [[تورات]]، [[انجیل]] و صحیفههای [[موسی]](ع) و [[ابراهیم]](ع) است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ [[محمد زمان رستمی|رستمی، محمد زمان]]، [[بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام (مقاله)|بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام]]، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ [[عینالله زرینجویی|زرینجویی، عین الله]]، [[مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی (پایاننامه)|مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی]]، ص۷۶ ـ ۷۷؛ [[حسن صادقی|صادقی، حسن]]، [[مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا (مقاله)|مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا]]، ص ۸۳.</ref> | ||
==روایات در مورد وراثت== | == روایات در مورد وراثت == | ||
برخی از [[روایات]] در این زمینه عبارتاند از: | برخی از [[روایات]] در این زمینه عبارتاند از: | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[خدای تبارک و تعالی]] دو گونه [[علم]] دارد: علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد]]، [[شهابالدین اشراقی|اشراقی، شهابالدین]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]].</ref> | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "[[خدای تبارک و تعالی]] دو گونه [[علم]] دارد: علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۵.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد]]، [[شهابالدین اشراقی|اشراقی، شهابالدین]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]].</ref> | ||
# [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند: "همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و [[حرمت]] آنچه هست و آنچه در آینده تا [[قیامت]] خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابراین هزار باب از [[علم]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که [[علم منایا و بلایا]] و [[علم]] حل و فصل امور [[مردم]] همگی نزد من است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ مِمَّا كَانَ وَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۶۴.</ref> | # [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرمایند: "همانا [[رسول خدا]] هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و [[حرمت]] آنچه هست و آنچه در آینده تا [[قیامت]] خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابراین هزار باب از [[علم]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فراگرفتهام تا آنجا که [[علم منایا و بلایا]] و [[علم]] حل و فصل امور [[مردم]] همگی نزد من است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ مِمَّا كَانَ وَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹.</ref>.<ref>ر. ک: [[منصف علی مطهری|مطهری، منصف علی]]، [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص ۶۴.</ref> | ||
#فضیل میگوید، شنیدم [[امام باقر]]{{ع}} میفرمودند: در [[علی]]{{ع}} [[سنت]] هزار [[پیغمبر]] بود (چنانچه [[رسول اکرم]]{{صل}} فرمودند: "هر که خواهد [[علم]] [[آدم]]، [[عبادت]] [[نوح]]، [[خلیل]] بودن [[ابراهیم]]، [[وقار]] و ابّهت [[موسی]] و [[زهد]] [[عیسی]] را ببیند، به [[علی]] بن ابیطالب{{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]] فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به [[ارث]] منتقل میشود"<ref>{{متن حدیث|كَانَتْ فِي عَلِيٍّ سُنَّةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ يُرْفَعْ وَ مَا مَاتَ عَالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَ إِنَّ الْعِلْمَ لَيُتَوَارَثُ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ | # فضیل میگوید، شنیدم [[امام باقر]] {{ع}} میفرمودند: در [[علی]] {{ع}} [[سنت]] هزار [[پیغمبر]] بود (چنانچه [[رسول اکرم]] {{صل}} فرمودند: "هر که خواهد [[علم]] [[آدم]]، [[عبادت]] [[نوح]]، [[خلیل]] بودن [[ابراهیم]]، [[وقار]] و ابّهت [[موسی]] و [[زهد]] [[عیسی]] را ببیند، به [[علی]] بن ابیطالب {{ع}} نظر کند و علمی که با [[آدم]] فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به [[ارث]] منتقل میشود"<ref>{{متن حدیث|كَانَتْ فِي عَلِيٍّ سُنَّةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ يُرْفَعْ وَ مَا مَاتَ عَالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَ إِنَّ الْعِلْمَ لَيُتَوَارَثُ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۱۴.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ [[محمد مولوی|مولوی، محمد]]، [[نیاز جهان به امام زمان (کتاب)|نیاز جهان به امام زمان]]، ص ۲۲.</ref> | ||
در مجموع [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} [[علم الهی]] و [[لدنی]] است، دانشی است که از اثر اتصال به [[عالم غیب]] و همنشینی با [[فرشتگان]] الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از [[انبیاء]] و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ارث]] برده اند<ref>ر.ک: [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد]]، [[شهابالدین اشراقی|اشراقی، شهابالدین]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳.</ref>. | در مجموع [[دانش]] [[اهل بیت]] {{ع}} [[علم الهی]] و [[لدنی]] است، دانشی است که از اثر اتصال به [[عالم غیب]] و همنشینی با [[فرشتگان]] الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از [[انبیاء]] و [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[ارث]] برده اند<ref>ر. ک: [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد]]، [[شهابالدین اشراقی|اشراقی، شهابالدین]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳.</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
دانش تمام پیامبران پیشین، به [[پیامبر]]{{صل}} واگذار شد و [[پیامبر]]{{صل}}، آن را به [[اهل بیت]]{{عم}} خود سپرد. [[امام باقر]]{{ع}}، در روایتی از [[پیامبر|پیامبر خدا]]{{صل}} نقل کرده که فرمود: نخستین جانشینی که بر زمین بود، هبة الله، پسر [[حضرت آدم]]{{ع}} بود، و پیامبری رحلت نکرده، مگر آن که جانشینی داشته است و شمار همه پیامبران، یکصد و بیست هزار پیامبر بوده است که پنج تن از ایشان، یعنی : [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و [[پیامبر|محمد]]{{صل}}، [[اولو العزم]] بودهاند و [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}}، هدیه خداوند به [[پیامبر|محمد]]{{صل}} است که دانش اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بودهاند، به ارث برده است؛ ولی [[پیامبر|محمد]]{{صل}}، دانش پیامبران و فرستاده شدگان پیشین را به ارث برده است<ref> | دانش تمام پیامبران پیشین، به [[پیامبر]] {{صل}} واگذار شد و [[پیامبر]] {{صل}}، آن را به [[اهل بیت]] {{عم}} خود سپرد. [[امام باقر]] {{ع}}، در روایتی از [[پیامبر|پیامبر خدا]] {{صل}} نقل کرده که فرمود: نخستین جانشینی که بر زمین بود، هبة الله، پسر [[حضرت آدم]] {{ع}} بود، و پیامبری رحلت نکرده، مگر آن که جانشینی داشته است و شمار همه پیامبران، یکصد و بیست هزار پیامبر بوده است که پنج تن از ایشان، یعنی: [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و [[پیامبر|محمد]] {{صل}}، [[اولو العزم]] بودهاند و [[امام علی|علی بن ابی طالب]] {{ع}}، هدیه خداوند به [[پیامبر|محمد]] {{صل}} است که دانش اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بودهاند، به ارث برده است؛ ولی [[پیامبر|محمد]] {{صل}}، دانش پیامبران و فرستاده شدگان پیشین را به ارث برده است<ref>الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴، ح ۲.</ref>. [[امام علی|امیر مؤمنان]] {{ع}}، مردم را از بیراهه و کژراهه، باز میداشت و به مردم میفرمود: {{متن حدیث|إِنَ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ}}<ref>ارشاد ج۱ ص۲۳۲.</ref> دانشی که آدم و آن را فرود آورد و هر آنچه پیامبران تا خاتم الأنبیاء، بدان برتری داده شدهاند، در خاندان [[پیامبر|محمد]] {{صل}} است. پس به کدام کژراهه میروید؟ و به کدام سو روانید؟<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص۷۶ الی ۸۲.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۲۲
وراثت علوم انبیا یعنی اینکه علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میشود؛ لذا یکی از منابع علم امامان (ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبران و پیامبر گرامی اسلام (ص) است. این وراثت میتواند به صورت اعتباری و در امور ظاهری باشد مانند پیراهن حضرت یوسف (ع) و یا به صورت حقیقی و در علوم، حکمتها و کمالات و سجایای اخلاقی باشد.
معناشناسی
روایات فراوانی دلالت میکنند، علم هر پیامبری به پیامبر پس از خود و اوصیای او منتقل میگردد. از این انتقال، به "ارث رسیدن" و "ارث بردن" تعبیر شده است؛ لذا از منابع علم امامان (ع)، تعلیم سنت نبوی و وصایت و وراثت از پیامبر گرامی اسلام (ص) است، پیامبر اکرم (ص)، همۀ معارف و علوم خود را به اولین وصی خود، علی (ع) و ایشان نیز به فرزندانش تا امام زمان (ع) منتقل کرد. این ارث بردن نشان دهندۀ پیوند عمیق میان نبوت و ولایت است[۱].
انواع و مصادیق وراثت
وراثت امامان (ع) از انبیاء دو صورت دارد:
- وراثت اعتباری؛ یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری نبوت است، مانند پیراهن حضرت یوسف(ع)، عصای موسی(ع) و... و بیشتر برای ابراز حق در مواردی که مسئله امامت ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء نشانه حقانیت ایشان معرفی شده است به ارث بردهاند[۲].
- وراثت حقیقی؛ یعنی علوم و حکمتها و کمالات و سجایای اخلاقی که در هر پیامبری به صورتی ظهور نموده است به ارث برده اند و این انتقال علم، تنها مخصوص به علوم مکتوب نیست؛ بلکه علمی که با آدم ابوالبشر به زمین آمد، علمی ماندگار و باقی در زمین است و به انبیا و امامان (ع) به ارث رسیده است. کتابهای آسمانی پیامبران گذشته مانند تورات، زبور، انجیل و صحیفههایی مثل صحف موسی(ع) و ابراهیم(ع) از جمله مکتوبی هستند که پیامبر اکرم (ص) واسطۀ انتقال آن به امام علی (ع) و هر امامی واسطه در انتقال به امام بعدی است. از این کتابها و صحیفهها در برخی روایات با عنوان مختصر "جفر ابیض" یاد شده است. طبق برخی روایات، "جفر ابیض" شامل: زبور، تورات، انجیل و صحیفههای موسی(ع) و ابراهیم(ع) است[۳].[۴]
روایات در مورد وراثت
برخی از روایات در این زمینه عبارتاند از:
- امام صادق (ع) فرمودند: "خدای تبارک و تعالی دو گونه علم دارد: علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز میدانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمیداند"[۵].[۶]
- امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: "همانا رسول خدا هزار باب به من آموخت راجع به حلیت و حرمت آنچه هست و آنچه در آینده تا قیامت خواهد بود که هر باب خود گشاینده هزار باب دیگر است. بنابراین هزار باب از علم پیامبر اکرم (ص) فراگرفتهام تا آنجا که علم منایا و بلایا و علم حل و فصل امور مردم همگی نزد من است"[۷].[۸]
- فضیل میگوید، شنیدم امام باقر (ع) میفرمودند: در علی (ع) سنت هزار پیغمبر بود (چنانچه رسول اکرم (ص) فرمودند: "هر که خواهد علم آدم، عبادت نوح، خلیل بودن ابراهیم، وقار و ابّهت موسی و زهد عیسی را ببیند، به علی بن ابیطالب (ع) نظر کند و علمی که با آدم فرود آمد، بالا نرفت و هر عالمی بمیرد علمش نمیمیرد بلکه علمش به ارث منتقل میشود"[۹].[۱۰]
در مجموع دانش اهل بیت (ع) علم الهی و لدنی است، دانشی است که از اثر اتصال به عالم غیب و همنشینی با فرشتگان الهی به دست آورده اند، دانشی است وراثتی که از انبیاء و پیامبر اکرم (ص) به ارث برده اند[۱۱].
مقدمه
دانش تمام پیامبران پیشین، به پیامبر (ص) واگذار شد و پیامبر (ص)، آن را به اهل بیت (ع) خود سپرد. امام باقر (ع)، در روایتی از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که فرمود: نخستین جانشینی که بر زمین بود، هبة الله، پسر حضرت آدم (ع) بود، و پیامبری رحلت نکرده، مگر آن که جانشینی داشته است و شمار همه پیامبران، یکصد و بیست هزار پیامبر بوده است که پنج تن از ایشان، یعنی: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و محمد (ص)، اولو العزم بودهاند و علی بن ابی طالب (ع)، هدیه خداوند به محمد (ص) است که دانش اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بودهاند، به ارث برده است؛ ولی محمد (ص)، دانش پیامبران و فرستاده شدگان پیشین را به ارث برده است[۱۲]. امیر مؤمنان (ع)، مردم را از بیراهه و کژراهه، باز میداشت و به مردم میفرمود: «إِنَ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ»[۱۳] دانشی که آدم و آن را فرود آورد و هر آنچه پیامبران تا خاتم الأنبیاء، بدان برتری داده شدهاند، در خاندان محمد (ص) است. پس به کدام کژراهه میروید؟ و به کدام سو روانید؟[۱۴].
پرسشهای وابسته
منابع
- محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ۴
- تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی
- زرینجویی، عینالله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی
- شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه
- مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
- مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان
- صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا
- رستمی، محمد زمان، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام
- فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی
پانویس
- ↑ ر. ک: صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا، ص ۸۳؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۹۱ و ۳۹۲؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص ۶۴ ـ ۶۸؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴؛ زرینجویی، عین الله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص ۷۶ ـ ۷۷.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۲۳، ۲۲۵ و ۲۴۰؛ صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۵۰.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۶، ص ۱۷۷؛ رستمی، محمد زمان، بررسی دیدگاههای تفسیری عرفانی درباره علم امام، فصلنامه اندیشه نوین دینی ش ۲۰؛ زرینجویی، عین الله، مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی، ص۷۶ ـ ۷۷؛ صادقی، حسن، مقایسه پیامبر و امام از دیدگاه امام رضا، ص ۸۳.
- ↑ «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِكَ وَ عَرَضَ عَلَى الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۵.
- ↑ ر. ک: فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی.
- ↑ «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص عَلَّمَنِي أَلْفَ بَابٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ مِمَّا كَانَ وَ مِمَّا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلُّ بَابٍ مِنْهَا يَفْتَحُ أَلْفَ بَابٍ فَذَلِكَ أَلْفُ أَلْفِ بَابٍ حَتَّى عَلِمْتُ عِلْمَ الْمَنَايَا وَ الْبَلَايَا وَ فَصْلَ الْخِطَابِ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۹.
- ↑ ر. ک: مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص ۶۴.
- ↑ «كَانَتْ فِي عَلِيٍّ سُنَّةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ قَالَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي نَزَلَ مَعَ آدَمَ لَمْ يُرْفَعْ وَ مَا مَاتَ عَالِمٌ فَذَهَبَ عِلْمُهُ وَ إِنَّ الْعِلْمَ لَيُتَوَارَثُ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَبْقَى بِغَيْرِ عَالِمٍ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۱۴.
- ↑ ر. ک: تحریری، محمد باقر، جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ مولوی، محمد، نیاز جهان به امام زمان، ص ۲۲.
- ↑ ر. ک: فاضل لنکرانی، محمد، اشراقی، شهابالدین، پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴، ح ۲.
- ↑ ارشاد ج۱ ص۲۳۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص۷۶ الی ۸۲.