عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←مقدمه) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مروزی]]، معروف به [[ابن قتیبه]]. در اول [[رجب]]<ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref>[[سال]] ۲۱۳ <ref>طبقات المفسرین (داوودی) ۱/۲۵۱.</ref> در [[کوفه]] <ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref> یا [[بغداد]] متولد شد، ولی چون پدرش [[اهل]] [[مرو]] بود، به وی [[مروزی]] گفتهاند<ref>تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰.</ref> و به علت این که جدش قتیبه است، [[ابن قتیبه]] نیز به او گفته شده<ref>الانساب ۴/۴۵۲.</ref> و بدان جهت که مدتی در دینور به عنوان [[قاضی]] سکونت داشت، به دینوری هم [[شهرت]] یافته است.<ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref> | [[ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مروزی]]، معروف به [[ابن قتیبه]]. در اول [[رجب]]<ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref>[[سال]] ۲۱۳ <ref>طبقات المفسرین (داوودی) ۱/۲۵۱.</ref> در [[کوفه]] <ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref> یا [[بغداد]] متولد شد، ولی چون پدرش [[اهل]] [[مرو]] بود، به وی [[مروزی]] گفتهاند<ref>تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰.</ref> و به علت این که جدش قتیبه است، [[ابن قتیبه]] نیز به او گفته شده<ref>الانساب ۴/۴۵۲.</ref> و بدان جهت که مدتی در دینور به عنوان [[قاضی]] سکونت داشت، به دینوری هم [[شهرت]] یافته است.<ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
[[ابن قتیبه]] به رغم داشتن [[شهرت]] زیاد و کتابهای فراوان، [[زندگی]] مشخصی ندارد و به خوبی روشن نیست به جز [[بغداد]] در کجا تحصیل کرده، چه مدت در دینور بوده و در چه زمانی و در کجا کتابهایش را نوشته است. برخی بر این باورند که وی برای فراگیری دانشهای متعارف [[زمان]] خود به [[بصره]] و [[نیشابور]] نیز [[مسافرت]] کرد و در بصره بیشتر [[علم کلام]] و [[فلسفه]] آموخت تا بتواند با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] خود، با [[ادله]] [[کلامی]] مقابله نماید. بعضی زندگی وی را بر پایه [[گمان]] این گونه آوردهاند که در ۲۷ سالگی [[قاضی]] دینور شد و در آنجا مدت هفده سال به [[قضاوت]] و تألیف آثار متعددش مشغول بود، سپس به بغداد رفت و در آنجا به [[تدریس]] و گاه تألیف و یا تکمیل آثار گذشته [[اشتغال]] ورزید.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۴/۴۴۹.</ref> | [[ابن قتیبه]] به رغم داشتن [[شهرت]] زیاد و کتابهای فراوان، [[زندگی]] مشخصی ندارد و به خوبی روشن نیست به جز [[بغداد]] در کجا تحصیل کرده، چه مدت در دینور بوده و در چه زمانی و در کجا کتابهایش را نوشته است. برخی بر این باورند که وی برای فراگیری دانشهای متعارف [[زمان]] خود به [[بصره]] و [[نیشابور]] نیز [[مسافرت]] کرد و در بصره بیشتر [[علم کلام]] و [[فلسفه]] آموخت تا بتواند با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] خود، با [[ادله]] [[کلامی]] مقابله نماید. بعضی زندگی وی را بر پایه [[گمان]] این گونه آوردهاند که در ۲۷ سالگی [[قاضی]] دینور شد و در آنجا مدت هفده سال به [[قضاوت]] و تألیف آثار متعددش مشغول بود، سپس به بغداد رفت و در آنجا به [[تدریس]] و گاه تألیف و یا تکمیل آثار گذشته [[اشتغال]] ورزید.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۴/۴۴۹.</ref> | ||
او در نقل و [[املای حدیث]] محتاط بود، چنان که مینویسند: عدهای کاتب برای [[نوشتن]] [[حدیث]] در بغداد نزد او رفتند و از او درخواست [[نقل حدیث]] کردند، وی [[امتناع]] ورزید و چون [[اصرار]] نمودند، به آنان گفت: در بغداد هشتصد [[محدث]] وجود دارد که تمام آنان همانند اساتید من هستند، و شما از من درخواست نقل حدیث میکنید، من چنین نخواهم کرد.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۳/۳۰۱.</ref> سرانجام وی پس از خوردن قدری هریسه ([[حلیم]]) حالش دگرگون شد و مدتی بیهوش گردید. آن گاه اندک زمانی [[آرامش]] یافت و تا [[سحر]] همواره مشغول [[ذکر خدا]] بود تا اینکه در سال ۲۷۰ یا | او در نقل و [[املای حدیث]] محتاط بود، چنان که مینویسند: عدهای کاتب برای [[نوشتن]] [[حدیث]] در بغداد نزد او رفتند و از او درخواست [[نقل حدیث]] کردند، وی [[امتناع]] ورزید و چون [[اصرار]] نمودند، به آنان گفت: در بغداد هشتصد [[محدث]] وجود دارد که تمام آنان همانند اساتید من هستند، و شما از من درخواست نقل حدیث میکنید، من چنین نخواهم کرد.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۳/۳۰۱.</ref> سرانجام وی پس از خوردن قدری هریسه ([[حلیم]]) حالش دگرگون شد و مدتی بیهوش گردید. آن گاه اندک زمانی [[آرامش]] یافت و تا [[سحر]] همواره مشغول [[ذکر خدا]] بود تا اینکه در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ه درگذشت.<ref>تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰ ـ ۱۷۱.</ref> [[ابن جوزی]] مینویسد: وی در [[کوفه]] درگذشت و او را کنار [[قبر]] ابوحازم قاضی [[دفن]] کردند.<ref>المنتظم ۱۲/۲۷۷.</ref> | ||
ابن قتیبه آثار فراوانی دارد که برخی، آن را حدود سیصد جلد دانستهاند.<ref>عیون الاخبار ۴/۱۶، مقدمه.</ref> تعدادی از | ابن قتیبه آثار فراوانی دارد که برخی، آن را حدود سیصد جلد دانستهاند.<ref>عیون الاخبار ۴/۱۶، مقدمه.</ref> تعدادی از تألیفات او که در منابع وجود دارد، عبارتاند از: معانی الشعر الکبیر (مشتمل بر [[دوازده]] کتاب)؛ عیون الشعر (مشتمل بر ده کتاب)؛ عیون الاخبار (مشتمل بر ده کتاب)؛ التفقه؛ الحکایة و المحکی؛ الشعر و الشعراء؛ الخیل؛ جامع النحو؛ مختلف الحدیث؛ اعراب القرآن؛ دیوان؛ الکتاب فرائد؛ الدر؛ خلق الانسان؛ القرائات؛ المراتب و المناقب؛ من عیون الشعر؛ التسویه بین العرب و العجم؛ الانواء؛ المشکل؛ دلائل النبوّه؛ اختلاف تأویل الحدیث؛ جامع الفقه؛ اصلاح غلط ابی عبید فی غریب الحدیث؛ المسائل و الجوابات العلم؛ کتاب المیسر و القداح؛ حکم الامثال الاشرب؛ النحو الصغیر؛ الرد علی المشبهه؛ آداب العشره؛ غریب الحدیث<ref>الفهرست (الندیم) ۸۵.</ref> ادب القاضی؛ الصیام؛ الهجو؛ الرد علی من یقول بخلق القرآن<ref>تاریخ الاسلام ۲۰/۳۸۲.</ref>؛ فضل العرب علی العجم؛ القلم؛ تعبیر الرؤیا؛ آداب القرائه؛ التاریخ<ref>عیون الاخبار ۴/۲۲، ۳۲ و ۳۵، مقدمه.</ref>؛ المناقضه<ref>کشف الظنون ۲/۱۴۶۴.</ref>؛ تقویم اللسان؛ مشکلات القرآن<ref>هدیة العارفین ۱/۴۴۱.</ref>؛ غریب الفاظ الاحکام؛ اخبار العرب و انسابهم<ref>المستدرک علی معجم المؤلفین ۴۳۹.</ref> و ادب الکاتب که ابن قتیبه آن را برای [[عبیدالله بن یحیی بن خاقان]] وزیر المعتمد نوشت و سپس [[ابومحمد بن السید البطلیوسی]] شرح مفصلی بر آن نگاشت.<ref>وفیات الاعیان ۳/۴۳.</ref> [[ابن خلدون]] درباره این کتاب مینویسد: اصول و ارکان [[علم]] ادب چهار کتاب است: ادب الکتاب (الکاتب) ابن قتیبه الکامل مبرد البیان و التبیین جاحظ و نوادر ابوعلی قالی بغدادی.<ref> تاریخ ابن خلدون ۱/۷۶۳.</ref> از کتابهای مهم دیگر وی المعارف است که خود در مقدمه آن مینویسد: هیچ [[انسان]] [[اهل]] فضلی از این کتاب [[بینیاز]] نیست، چون در هر [[مجلسی]] که شرکت نماید و مطلبی مطرح گردد، در این کتاب یافت میشود.<ref> تاریخ ابن خلدون ۱/۷۶۳.</ref> | ||
کتابهای دیگری را نیز به وی نسبت دادهاند که یا فصلی از کتابهای اصلی بوده و یا انتساب آنها به وی مورد تردید است. از جمله کتابهایی که انتسابش به ابن قتیبه مورد تشکیک جدی قرار گرفته، الامامة و السیاسه است. اولین فردی که در آن [[شک]] کرد، غاینغوس مستشرق اسپانیایی بود، سپس دکتر دوزی در کتاب [[تاریخ الاندلس]] | کتابهای دیگری را نیز به وی نسبت دادهاند که یا فصلی از کتابهای اصلی بوده و یا انتساب آنها به وی مورد تردید است. از جمله کتابهایی که انتسابش به ابن قتیبه مورد تشکیک جدی قرار گرفته، الامامة و السیاسه است. اولین فردی که در آن [[شک]] کرد، غاینغوس مستشرق اسپانیایی بود، سپس دکتر دوزی در کتاب [[تاریخ الاندلس و آدابه]] در این رابطه از وی [[پیروی]] کرد که شواهدی نیز برای ادعای خود ذکر میکند<ref>عیون الاخبار ۴/۳۶، مقدمه.</ref>.<ref> [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۴۷۱-۴۷۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۳: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۹
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری مروزی، معروف به ابن قتیبه. در اول رجب[۱]سال ۲۱۳ [۲] در کوفه [۳] یا بغداد متولد شد، ولی چون پدرش اهل مرو بود، به وی مروزی گفتهاند[۴] و به علت این که جدش قتیبه است، ابن قتیبه نیز به او گفته شده[۵] و بدان جهت که مدتی در دینور به عنوان قاضی سکونت داشت، به دینوری هم شهرت یافته است.[۶]
او در بغداد مشغول تحصیل شد و حدیث را از اسحاق بن راهویه، و لغت را از ابوحاتم سجستانی فرا گرفت.[۷] از عالمان دیگری چون محمد بن زیاد زیادی، زیاد بن یحیی حسانی، عباس بن فرج ریاشی و عبدالرحمن بن اخی اصمعی دانش آموخت.[۸] افرادی چون عبیدالله بن عبدالرحمن سکری، ابراهیم بن محمد بن ایوب صائغ و ابن درستویه فارسی از او روایت کردهاند.[۹] پسرش احمد، که مدتی قاضی مصر بود، تمام کتابهای پدرش را از او نقل میکند.[۱۰]
مورخان او را به عنوان فردی که در علوم مختلف مهارت داشت و درباره آنها کتابهای زیاد و ارزندهای نوشت، ستودهاند. الندیم مینویسد: ابن قتیبه در نقل روایت، صادق و عالم به لغت، نحو، فقه، شعر، غریب قرآن و معانی آن بود.[۱۱] خطیب بغدادی او را فردی ثقه، متدین، فاضل و دارای مصنفات مشهور و کتابهای معروف به حساب میآورد.[۱۲] ابن خلکان تمام نوشتههای او را مفید میداند.[۱۳] ذهبی او را به عنوان علامه کبیر، ذوفنون و سرآمد در علوم مربوط به زبان عربی و تاریخ معرفی میکند.[۱۴]
وی از اهل سنت و متمایل به مذهب احمد حنبل، و جایگاه وی نسبت به اهل سنت همانند جایگاه جاحظ نسبت به معتزله بود همان طور که جاحظ خطیب معتزله به حساب میآمد، او نیز خطیب اهل سنت محسوب میشد.[۱۵] برخی او را مورد نکوهش قرار داده و متهم به کذب و متمایل به تشبیه و مذهب کرامیه نمودهاند.[۱۶]
ابن قتیبه به رغم داشتن شهرت زیاد و کتابهای فراوان، زندگی مشخصی ندارد و به خوبی روشن نیست به جز بغداد در کجا تحصیل کرده، چه مدت در دینور بوده و در چه زمانی و در کجا کتابهایش را نوشته است. برخی بر این باورند که وی برای فراگیری دانشهای متعارف زمان خود به بصره و نیشابور نیز مسافرت کرد و در بصره بیشتر علم کلام و فلسفه آموخت تا بتواند با مخالفان عقیدتی خود، با ادله کلامی مقابله نماید. بعضی زندگی وی را بر پایه گمان این گونه آوردهاند که در ۲۷ سالگی قاضی دینور شد و در آنجا مدت هفده سال به قضاوت و تألیف آثار متعددش مشغول بود، سپس به بغداد رفت و در آنجا به تدریس و گاه تألیف و یا تکمیل آثار گذشته اشتغال ورزید.[۱۷]
او در نقل و املای حدیث محتاط بود، چنان که مینویسند: عدهای کاتب برای نوشتن حدیث در بغداد نزد او رفتند و از او درخواست نقل حدیث کردند، وی امتناع ورزید و چون اصرار نمودند، به آنان گفت: در بغداد هشتصد محدث وجود دارد که تمام آنان همانند اساتید من هستند، و شما از من درخواست نقل حدیث میکنید، من چنین نخواهم کرد.[۱۸] سرانجام وی پس از خوردن قدری هریسه (حلیم) حالش دگرگون شد و مدتی بیهوش گردید. آن گاه اندک زمانی آرامش یافت و تا سحر همواره مشغول ذکر خدا بود تا اینکه در سال ۲۷۰ یا ۲۷۶ه درگذشت.[۱۹] ابن جوزی مینویسد: وی در کوفه درگذشت و او را کنار قبر ابوحازم قاضی دفن کردند.[۲۰]
ابن قتیبه آثار فراوانی دارد که برخی، آن را حدود سیصد جلد دانستهاند.[۲۱] تعدادی از تألیفات او که در منابع وجود دارد، عبارتاند از: معانی الشعر الکبیر (مشتمل بر دوازده کتاب)؛ عیون الشعر (مشتمل بر ده کتاب)؛ عیون الاخبار (مشتمل بر ده کتاب)؛ التفقه؛ الحکایة و المحکی؛ الشعر و الشعراء؛ الخیل؛ جامع النحو؛ مختلف الحدیث؛ اعراب القرآن؛ دیوان؛ الکتاب فرائد؛ الدر؛ خلق الانسان؛ القرائات؛ المراتب و المناقب؛ من عیون الشعر؛ التسویه بین العرب و العجم؛ الانواء؛ المشکل؛ دلائل النبوّه؛ اختلاف تأویل الحدیث؛ جامع الفقه؛ اصلاح غلط ابی عبید فی غریب الحدیث؛ المسائل و الجوابات العلم؛ کتاب المیسر و القداح؛ حکم الامثال الاشرب؛ النحو الصغیر؛ الرد علی المشبهه؛ آداب العشره؛ غریب الحدیث[۲۲] ادب القاضی؛ الصیام؛ الهجو؛ الرد علی من یقول بخلق القرآن[۲۳]؛ فضل العرب علی العجم؛ القلم؛ تعبیر الرؤیا؛ آداب القرائه؛ التاریخ[۲۴]؛ المناقضه[۲۵]؛ تقویم اللسان؛ مشکلات القرآن[۲۶]؛ غریب الفاظ الاحکام؛ اخبار العرب و انسابهم[۲۷] و ادب الکاتب که ابن قتیبه آن را برای عبیدالله بن یحیی بن خاقان وزیر المعتمد نوشت و سپس ابومحمد بن السید البطلیوسی شرح مفصلی بر آن نگاشت.[۲۸] ابن خلدون درباره این کتاب مینویسد: اصول و ارکان علم ادب چهار کتاب است: ادب الکتاب (الکاتب) ابن قتیبه الکامل مبرد البیان و التبیین جاحظ و نوادر ابوعلی قالی بغدادی.[۲۹] از کتابهای مهم دیگر وی المعارف است که خود در مقدمه آن مینویسد: هیچ انسان اهل فضلی از این کتاب بینیاز نیست، چون در هر مجلسی که شرکت نماید و مطلبی مطرح گردد، در این کتاب یافت میشود.[۳۰]
کتابهای دیگری را نیز به وی نسبت دادهاند که یا فصلی از کتابهای اصلی بوده و یا انتساب آنها به وی مورد تردید است. از جمله کتابهایی که انتسابش به ابن قتیبه مورد تشکیک جدی قرار گرفته، الامامة و السیاسه است. اولین فردی که در آن شک کرد، غاینغوس مستشرق اسپانیایی بود، سپس دکتر دوزی در کتاب تاریخ الاندلس و آدابه در این رابطه از وی پیروی کرد که شواهدی نیز برای ادعای خود ذکر میکند[۳۱].[۳۲]
جستارهای وابسته
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ الفهرست (الندیم) ۸۵.
- ↑ طبقات المفسرین (داوودی) ۱/۲۵۱.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۸۵.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰.
- ↑ الانساب ۴/۴۵۲.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۸۵.
- ↑ البدایة و النهایه ۱۱/۵۶.
- ↑ عیون الاخبار ۴/۱۳، مقدمه.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰.
- ↑ وفیات الاعیان ۳/۴۳.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۸۵.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰.
- ↑ وفیات الاعیان ۳/۴۲.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۳/۲۹۶.
- ↑ عیون الاخبار ۴/۱۶، مقدمه.
- ↑ میزان الاعتدال ۲/۵۰۳.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۴/۴۴۹.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۳/۳۰۱.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۰/۱۷۰ ـ ۱۷۱.
- ↑ المنتظم ۱۲/۲۷۷.
- ↑ عیون الاخبار ۴/۱۶، مقدمه.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۸۵.
- ↑ تاریخ الاسلام ۲۰/۳۸۲.
- ↑ عیون الاخبار ۴/۲۲، ۳۲ و ۳۵، مقدمه.
- ↑ کشف الظنون ۲/۱۴۶۴.
- ↑ هدیة العارفین ۱/۴۴۱.
- ↑ المستدرک علی معجم المؤلفین ۴۳۹.
- ↑ وفیات الاعیان ۳/۴۳.
- ↑ تاریخ ابن خلدون ۱/۷۶۳.
- ↑ تاریخ ابن خلدون ۱/۷۶۳.
- ↑ عیون الاخبار ۴/۳۶، مقدمه.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۴۷۱-۴۷۳.