|
|
(۱۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{خرد}} | | {{مدخل مرتبط |
| {{ولایت}}
| | | موضوع مرتبط = هدایت |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | عنوان مدخل = |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخههای '''[[هدایت]]''' است. "'''[[هدایت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | مداخل مرتبط = [[هدایت به امر در حدیث]] - [[هدایت به امر در کلام اسلامی]] |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | پرسش مرتبط = |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[هدایت در قرآن]] | [[هدایت در حدیث]] | [[هدایت در کلام اسلامی]] | [[هدایت در عرفان اسلامی]]</div>
| | }} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[هدایت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == معناشناسی == |
| *[[امام]] افزون بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای مرتبهای از ولایت باطنی و تکوینیِ غیری است که با آن، هدایت باطنی و معنوی مردم را به اذن الهی بر عهده دارد و به واسطۀ رسیدن به مرتبۀ یقین، قرب الهی و نورانیّت درونی، در قلوب انسانهای شایسته تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی مرتبۀ کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، از این هدایت به "هدایت به امر" تعبیر شده است<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، ترجمه سید محمد باقر موسوی، ج۱، ص:۴۱۱.</ref>
| | [[هدایت]] به معنای [[ارشاد]] و [[راهنمایی]] بر چیزی، همراه با [[لطف]] و [[خیرخواهی]] است<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۳۵.</ref> که هم در امور مادّی و هم در [[امور معنوی]] میتواند معنا پیدا کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۶۸.</ref>. |
|
| |
|
| ==چیستی [[هدایت]] و انواع آن==
| | [[هدایت]] به دو قسم [[هدایت تکوینی|تکوینی]] و [[هدایت تشریعی|تشریعی]] تقسیم پذیر است<ref>ر.ک: [[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]]، ص ۸۰.</ref>: |
| ===چیستی [[هدایت]]===
| | # '''[[هدایت تکوینی]]''': هدایتی است که به امور [[تکوینی]] تعلّق میگیرد و با [[تصرف]] و [[نفوذ]] [[فرمان الهی]] در [[عالم آفرینش]]، صورت میگیرد. مانند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref>«گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است» سوره طه، آیه ۵۰.</ref>. این [[هدایت]] غیراختیاری بوده و همه را به سوی [[تکامل]] میبرد و در مقابل آن هیچ [[گمراهی]] وجود ندارد<ref>ر.ک: [[عبد الله جوادی آملی|جوادی آملی، عبد الله]]، هدایت در قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۵۹.</ref>. |
| *[[هدایت]] به معنای ارشاد و راهنمایی بر چیزی، همراه با لطف و خیرخواهی است <ref> راغب اصفهانی، مفردات، ص ۸۳۵</ref>. [[هدایت]] هم در امور مادّی و هم در امور معنوی است <ref> ر.ک؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۱، ص:۲۶۸</ref>. هدایت گاهی عمومی و تکوینی و گاهی تشریعی است و نیز گاهی توفیقی "هدایت معنوی و باطنی" از طرف خداوند است برای کسانی که در مسیر رسیدن به کمال حرکت کنند؛ مانند قول خداوند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ}}﴾}}<ref> و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم و بیگمان خداوند با نیکوکاران است؛ سوره عنکبوت، آیه:۶۹.</ref><ref>راغب اصفهانی، مفردات، ص ۷۳۶</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]]، ص: ۸۰.</ref>.
| | # '''[[هدایت تشریعی]]''': این قسم، از [[طریق وحی]] و فرستادن [[کتابهای آسمانی]] و [[بعثت انبیا]] تحقّق مییابد. در [[هدایت تشریعی]] [[اختیار]] و ارادۀ [[انسان]] دخالت دارد و بدون [[گزینش]] و [[انتخاب]] او این نوع از [[هدایت]] صورت نمیپذیرد؛ از این رو، از جانب [[انسان]]، تخلفپذیر است و در صورتی که به غیر [[برنامه الهی]] [[تمسک]] جوید به [[ضلالت]] و [[گمراهی]] دچار شده است<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۶، ص۴۰۰.</ref>. |
| ===انواع [[هدایت]]===
| |
| *[[هدایت]] بر دو قسم است: تکوینی و تشریعی. هدایت تکوینی هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق میگیرد مانند:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}﴾}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: ۵۰.</ref>. و هدایت تشریعی هدایتی است مربوط به امور تشریعی، از قبیل اعتقادات و اعمال صالح مانند: امر و نهی، بعث و زجر، ثواب و عقاب خداوند. هدایت تشریعی خود بر دو قسم است:
| |
| #ارایه طریق و نشان دادن راه، مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا }}﴾}}<ref> ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس؛ سوره انسان، آیه:۳.</ref>.
| |
| #ایصال الی المطلوب و رساندن به مقصود. مانند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلامِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاء كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ}}﴾}}<ref> خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد؛ سوره انعام، آیه:۱۲۵.</ref><ref> طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۴۷۶ ـ ۴۷۸</ref>.
| |
| *هدایت پیشوایان الهی نیز از دو طریق انجام میگیرد: گاه به امر و نهی قناعت میکنند و گاه با نفوذ باطنی در دلهای لایق و آماده، آنها را به مقامات معنوی هدایت میکنند <ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۷.</ref>. بنابراین، هدایت به شیوۀ "رساندن" آن است که قلب به صورت خاصّی انبساط پیدا میکند، بدون هیچ گرفتگی، قول حق را پذیرفته، به عمل صالح میگراید و از تسلیم شدن در برابر امر خدا و اطاعت از حکم او امتناع نداشته باشد <ref> ر.ک؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص:۴۷۸</ref>
| |
| *[[هدایت امام]] از نوع هدایت به نحو ایصال به مطلوب میباشد؛ یعنی گرفتن دست خلق و رساندن به حق است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| ===نیاز انسان به [[هدایت]]===
| |
| *انسانها علاوه بر حیات ظاهری، حیات باطنی دیگری "حیات معنوی" دارند که از اعمال آنها سرچشمه میگیرد، رشد میکند و خوشبختی و بدبختی آنها در زندگی آن سرا، بستگی به آن دارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، شیعه در اسلام، ص۱۹۴.</ref> همانگونه که انسان برای رسیدن به سعادت در حیات ظاهری و مادّی نیاز به راهنما و پیشوا دارد، در حیات معنوی نیز به مربّی و راهنما نیازمند است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
|
| |
|
| ==چیستی [[امام]] و رابطۀ آن با [[هدایت]]== | | == معنای هدایت به امر == |
| ===معنای لغوی===
| | هدایت به امر موضوعی است که در برخی از [[آیات قرآن]] به آن اشاره شده است؛ آیهای که از آن موضوع [[هدایت به امر]] برای [[منصب امامت]] استفاده شده است، آیۀ ۲۴ [[سورۀ سجده]] است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>. در اینکه منظور از واژۀ "امر"، [[امر تشریعی]] ([[دستورات الهی]] در [[شرع]]) است یا [[امر تکوینی]] ([[نفوذ]] [[فرمان الهی]] در عالم [[آفرینش]]) و یا هر دوی آنها، [[اختلاف]] نظر است؛ لذا میتوان سه [[تفسیر]] برای [[آیه]] در نظر گرفت: |
| *[[امام]] در لغت به معنای "اصل، مرجع، مقتدا، پیشوا، قصد به همراه توجّه خاص" آمده است<ref>ر.ک. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۱، ص:۲۱ و۳۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص:۲۴ و حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص:۱۳۵</ref>. [[امام]] کسی است که یک قوم و یا گروه به او اقتدا میکنند و او پیشوای آن قوم باشد <ref>ر.ک؛ فراهیدی، العین، ج۸: ۴۲۸ـ۴۲۹ و جوهری، الصحاح، ج۵، ص:۱۸۶۳ـ۱۸۶۸</ref>. بنابراین، [[امام]] به معنای پیشوا و مرجعی است که مورد قصد و توجّه مردم میباشد.<ref>ر.ک.فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ج۱۲، ص:۲۲</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>
| |
| ===معنای اصطلاحی===
| |
| *متکلّمان [[شیعه]]، [[امامت]] را به ریاست بالاصاله و غیرنیابتی و عمومی از جانب خداوند بر مکلّفین، در امور دین یا در امور دین و دنیا <ref> ر.ک؛ [[شیخ مفید]]، اوایل المقالات، ص:۲۸۰؛ [[شیخ طوسی]]، قواعد العقاید، ص:۸۳؛ بحرانی، النجاة فی القیامة، ص:۴۱ و سیوری حلّی، الإعتماد فی شرح واجب الإعتقاد، ص:۸۷</ref> تعریف کردهاند.
| |
| *[[امام]] افزون بر وظیفۀ اجرایی دین، مسیول تبیین و تفسیر دین، تربیت مردم و هدایت باطنی و معنوی آنان نیز میباشد. [[امامت]] در [[شیعه]] تالی تلو [[نبوت]]، بلکه در بعضی از جهات از [[نبوت]] بالاتر است، همچنان که انبیای [[اولوالعزم]] در پایان کار به [[امامت]] رسیدهاند و بسیاری از [[انبیا]] [[امام]] نبودهاند<ref> ر.ک؛ مفید، اوایل المقالات، ص ۳۹ـ۴۰ و ۶۵؛ مطهّری، ولاء و ولایتها، ص ۱۲۶ـ۱۲۷ و مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱، ص ۴۸۳</ref>. [[امامت]] مفهوم وسیعی دارد و شامل ولایت معنوی نیز میشود<ref> مطهّری، ولاء و ولایتها، ص۵۷</ref>. [[امام]] هدایتکنندهای است که با امر الهی خود هدایت میکند. پس [[امامت]] از نظر باطن، ولایتی است که [[امام]] بر اعمال مردم دارد و هدایت او مانند [[انبیا]] و رسولان تنها راهنمایی از طریق موعظۀ حسنه و صرف نشانی دادن نیست... <ref> ر.ک؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۴۱۱</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *[[امام]] رابط بین مردم و خداوند در اعطاء فیض باطنی از جانب خداوند و اخذ آن از جانب مردم است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *[[امامت]] امری مجعول از جانب خداست که البته این جعل، جعل تکوینی است، یعنی [[امامت]] مقامی نیست که ما به آن رأی بدهیم<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *به دلیل اهمیّت مسیلۀ [[امامت]] در فرهنگ اسلامی، در کتابهای حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] از قول [[پیامبر]]{{صل}} آمده است:{{عربی|اندازه=150%|" مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص:۱۳۵ و صحیح مسلم، ج۳، ص:۱۴۷۸.</ref>.
| |
| *[[امام]] با حقیقت و نورانیّت باطن ذات خود، در قلوب شایسته و زمینهدار مردم تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند، [[امام]] کسی است که از جانب حق تعالی برای پیشروی صراط [[ولایت]] اختیار شده است و زمام هدایت معنوی مردم را در دست گرفته است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *در جای دیگر گفته شده: [[امامت]] عبارت است از تحقق بخشیدن برنامههای دینی اعم از حکومت به معنای وسیع کلمه و اجرای حدود و احکام خدا و اجرای عدالت اجتماعی و همچنین تربیت و پرورش نفوس در ظاهر و باطن و این مقام از مقام رسالت و [[نبوت]] برتر است... در حقیقت مقام [[امامت]]، مقام تحقق بخشیدن به اهداف مذهب و هدایت به معنای "ایصال به مطلوب" است نه فقط "ارایه طریق". افزون بر آن "هدایت تکوینی" را نیز شامل میشود یعنی تأثیر باطن و نفوذ روحانی [[امام]] و تابش شعاع وجودش در قلب انسانهای آماده و هدایت معنوی آن... نیز: [[امام]] رییس حکومت و پیشوای اجتماع و رهبر مذهبی و مربی اخلاق و رهبر باطنی و درونی است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ ـ ۲۷۵</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۰.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>
| |
| ===ایصال الی مطلوب در [[امامت]] و معنای آن===
| |
| *هدایت به معنای ایصال الی المطلوب نوعی تصرف تکوینی در نفوس آدمیان و راه بردن آنها در سیر کمالی و سلوک در مراتب معنوی است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *[[امامت]] ضرورتاً به معنای هدایت و ایصال به مطلوب است به صورت ایصال تکوینی<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *[[امامت]] مقامی است که دارنده آن با امر الهی به هدایت مردم میپردازد و آنان را به مطلوب و مقصود میرساند. هدایت [[امام]] تنها نشان دادن راه نیست، بلکه دست خلق گرفتن و به راه حق رساندن است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *[[امام]]، هدایتگری است که با امر ملکوتی که در اختیار دارد، هدایت میکند، ملکوت، باطن این عالم است و چون ملکوت یا باطن هستی از جمله باطن دلها و اعمال بندگان نزد او حاضر است؛ در این صورت [[امام]] از نظر باطن یک نحو ولایتی در اعمال مردم دارد و چون هدایتش در ملکوت دلهاست، همانند هدایت [[انبیا]] و رسولان و مؤمنان صرف راهنمایی و آدرس دادن نیست بلکه ایجاد هدایت و به مقصد رساندن است. پس حقیقت نهفته در [[امامت]]، هدایتگریِ باطن دلها برای تحقق مقصود میباشد چنانکه گویی این معنا در مفهوم [[امام]] اشراب شده و هرگاه [[قرآن]] لفظ [[امام]] را به کار میبرد، منصرف در این معناست<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۲۷۲ـ ۲۷۳</ref> <ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۱.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==چیستی [[نبی]] و تفاوت آن با [[امام]]== | | === نظریه نخست: [[امر تشریعی]] === |
| *[[نبی]] رابط مردم و خداوند در گرفتن و ابلاغ فیض ظاهریه یعنی شرایع و احکام الهی است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| | این دیدگاه بر این است که [[هدایت به [[امر الهی]]]] به معنای [[امر تشریعی]] است. از این رو، مراد از [[هدایت به امر]]، [[هدایت تشریعی]] خواهد بود. از منظر این گروه، ظاهر [[آیه]] و تعبیرات [[روایات]] همین معنا را تداعی میکند<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۷.</ref>. |
| *[[نبی]] هدایت کننده اندیشه های ما به سمت اعتقادات درست و اعمال صالحه است، یعنی اندیشه ما را [[نبی]] راه میبرد و اما دل را [[امام]] سیر میدهد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *در تفسیر المیزان دربارۀ تفاوت نبی و امام آمده است: [[نبوت]] به معنای ارایه طریق است و [[نبی]] کسی است که یتحمل النبأ یعنی خبر را از طریق فرشته [[وحی]] میگیرد و تلقی [[وحی]] میکند؛ ولی [[امامت]] مقامی است فوق [[نبوت]] و بالاتر از گرفتن نبأ و اعطا خبر به مردم! چون اعلام خبر به مردم به معنای ارایه طریق است، یعنی [[نبی]] کسی است که [[وحی]] را دریافت میکند و بعد به مردم ابلاغ میکند. [[نبی]] میگوید حلال و حرام خدا و صحیح و ناصحیح خدا همینهایی است که من در اختیار شما میگذارم و او فقط راه از چاه مشخص میکند. پس کار [[نبی]] صرفاً میشود ارایه طریق! ولی [[امام]] علاوه بر ارایه طریق، واسطه تکوینی برای اعطاء فیض الهی به قلوب انسانهاست<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *[[امام]] کسی است که از حیث مقام [[امامت]] با قدرت ولایی که دارد و از راه تصرفاتی که در جان و قلب و نفوس انسانها دارد، آنها را از انحراف و سقوط باز میدارد نه این که صرفاً ارایه طریق کند. بنابراین [[امامت]] فوق [[نبوت]] و فوق ارایه طریق است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *به بیان دیگر احکام را که خداوند میخواهد در اختیار انسانها قرار دهد، واسطهاش [[نبی]] است و به وسیله [[نبی]] این احکام منتشر میشود. پس تشریع و ابلاغ احکام با [[نبوت]] تناسب دارد و هدایت در محور تکوین با [[امامت]] مناسب است یا به تعبیر دقیقتر، [[امامت]] در محور تکوین و [[نبوت]] بر محور تشریع است. {{عربی|اندازه=150%|" فالامام دلیل هاد للنفوس الی مقاماتها"}} [[امام]] واسطه است که انسانها و نفوس بشری به مقاماتی که باید برسند، نایل شوند. {{عربی|اندازه=150%|" کما ان النبی دلیل یهدی الناس الی الاعتقادات الحقه و الاعمال الصالحه"}} یعنی [[نبی]] اعتقادات درست را و به عباراتی اندیشه صحیح را در اختیار انسانها میگذارد، ولی [[امام]] فوق این کارها، جذب و انجذاب دارد و دلها را سیر میدهد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *قرآن نیز در کنار نبوّت، موضوع دیگری را به نام امامت مطرح میکند و آن را ناشی از اراده و امر الهی میداند و یا حتّی آن را مقامی برتر از نبوّت میشمارد که پس از پیمودن مراحل مختلف و آزمایشهای سخت، صلاحیّت آن برای افرادی خاص (پیامبران و امامان) به وجود میآید<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *باید توجه داشت، اجتماع [[نبوت]] و [[امامت]] در یک شخص هم ممکن است و هم واقع شده است، کما اینکه در پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و حضرت ابراهیم و در فرزندش اسماعیل و اسحاق چنین بوده است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==هدایت به امر== | | === نظریه دوم: [[امر تکوینی]] === |
| *در مورد [[امامت]] بحثی مطرح شده است با عنوان هدایت به امر؛ در این زمینه گفته شده است، برجستهترین معنایی که [[امامت]] قابل تطبیق بر آن است، هدایت باطنی و ملکوتی و هدایت به معنای ایصال به مطلوب است؛ زیرا [[قرآن]] یکی از ویژگیهای [[ائمه]] را هدایت به {{عربی|اندازه=150%|" أَمَرَ اللَّه "}} بیان میکند؛ {{عربی|اندازه=150%|" أَمَرَ اللَّه "}} که [[امام]]، مردم را با آن هدایت میکند، چهره ثابت و ملکوتی جهان طبیعت است، [[امام]] براساس پیوند با مقام {{عربی|اندازه=150%|" كُنْ فَيَكُون"}} و ارواح انسانها و به عنوان مظهر مقلّبالقلوب، هر چیز را بر اساس ملکوت آن و با تصرف در قلب آن، هدایت میکند. این هدایت، فیض درونی است که از ناحیه خدای سبحان به قلوب نورانی [[ائمه]] و از آنجا به دلهای مؤمنان میرسد. [[امامت]] به این معنا مقامی ملکوتی و فراتر از شیون ظاهری و دنیایی است<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۰.</ref>
| | این دیدگاه بر این است که هدایت به [[امر الهی]] به معنای [[امر تکوینی]] است. برخی<ref>ر. ک. تفسیر المیزان جلد اول صفحه ۲۷۵.</ref> معتقدند [[هدایت به امر]] همان [[تصرف]] [[تکوینی]] و امر [[باطنی]] است؛ لذا مراد از «امر» در {{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} [[امر تشریعی]] نیست، بلکه [[امر تکوینی]] است<ref>ر.ک: [[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]].</ref> و [[هدایت]] به آن نیز [[هدایت تکوینی]] خواهد بود. |
| *به عبارت دیگر، [[امام]] افزون بر ارشاد و هدایت ظاهری، دارای مرتبهای از ولایت باطنی و تکوینیِ غیری است که با آن، هدایت باطنی و معنوی مردم را به اذن الهی بر عهده دارد و به واسطۀ رسیدن به مرتبۀ یقین، قرب الهی و نورانیّت درونی، در قلوب انسانهای شایسته تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی مرتبۀ کمال و غایت ایجاد، جذب و هدایت میکند. [[علامه طباطبایی]] در ذیل آیۀ ۱۲۴ سورۀ بقره از این هدایت به "هدایت به امر" تعبیر میکند<ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی، ج۱، ص ۴۱۱.</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. یعنی به طور خلاصه هدایت به امر از نظر [[علامه طباطبایی]]، همان هدایت باطنی تکوینی است که در آیات دیگر [[قرآن]] از آن یاد شده است مانند آیه ۸۱ سوره یس<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۰۷.</ref>.
| |
| *هدایت به امر، امری ملکوتی و تصرّفی باطنی است<ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۳.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>
| |
| *[[قرآن کریم]] هدایت [[امام]] را "هدایت به امر خدا" یعنی ایجاد هدایت دانسته است، در حالی که هدایت [[انبیا]] و رسل را صرف نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید. این هدایت از شئون [[امامت]] است که به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} داده شد <ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۴۱۱ و ۴۱۲ و ج ۱۴، ص ۴۲۸.</ref>. از آنجا که در [[قرآن]] همه جا هدایت [[امام]] را مقیّد به امر کرده، با این قید فهمانده که [[امامت]] به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه به معنای هدایتی است که به امر خدا صورت میگیرد. مانند آیه ۷۳ سوره انبیا و آیه ۲۳ سوره سجده {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}﴾}}<ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۷۳.</ref><ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۱۱.</ref>. این معنا آنگاه که بر مسأله هدایت تطبیق میشود، مساوی با هدایت باطنی و ایصال به مطلوب است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۱.</ref> باید دانست "هدایت به امر" دفعی است در برابر "هدایت به خلق" که دلالت بر تدریج دارد و زمانبر است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *هدایت به امر هدایتی است تخلّفناپذیر، لذا [[امام]] در واقع، رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای معنوی و باطنی و نیز رساندن آن به مردم است، همچنانکه [[پیامبر]]{{صل}} رابط بین مردم و پروردگارشان در گرفتن بهرههای ظاهری "ادیان الهی از طریق [[وحی]]" و رساندن آن به مردم است<ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۴۱۰ و ۴۱۱ و ج ۲، ص ۲۳ ـ ۲۴.</ref>. [[قرآن کریم]] که هدایت [[امام]] را هدایت به امر خدا، یعنی ایجاد هدایت دانسته، هدایت [[انبیاء]]، رسل و مؤمنین را نشان دادن راه سعادت و شقاوت بیان میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه میدارد و هر که را بخواهد به راه میآورد و او پیروزمند فرزانه است؛ سوره ابراهیم، آیه: ۴.</ref><ref>[[علامه طباطبایی]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۴۱۱.</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *[[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه میفرمایند: {{عربی|اندازه=150%|" إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى﴿{{متن قرآن| وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا }}﴾ لَا بِأَمْرِ النَّاسِ يُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُكْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُكْمِهِمْ قَالَ ﴿{{متن قرآن| وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ }}﴾ يُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُكْمَهُمْ قَبْلَ حُكْمِ اللَّهِ وَ يَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ"}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۱۶.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>.
| |
| ===مراد از [[ولایت]] و امر تکوینی===
| |
| *مراد از ولایت باطنی یا تکوینی، نوعی اقتدار و تسلّط تکوینی است که با پیمودن صراط عبودیّت و رسیدن به مقام قرب برای [[امام]] به اذن الهی حاصل میشود و شخص با داشتن چنین قدرتی قافلهسالار معنویّات، مسلّط بر ضمایر و شاهد بر اعمال و حجّت زمان میشود<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| *مراد از امر تکوینی نیز فیض معنوی و مقامات باطنیه است که خدا عطا میفرماید یعنی اصل وجود کمال که برای کسی حاصل میشود به واسطه وجود [[امام]] است. مثلاً اگر کسی عالم میشود به واسطه [[ولایت]] اوست که این فیض از مبدأ به این متعلم رسیده است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *امر تکوینی عبارت است از: {{عربی|اندازه=150%|" الفیض المعنویه و المقامات الباطنّیه التی یهتدی الیها المومنون باعمالهم الصالحه و یتلبسون بها رحمه من ربهم"}} مراد از امر همان فیضهای معنوی و مدارج باطنی است که اهل [[ایمان]] با اعمال صالح خود به آنها میرسند و در پرتو رحمت پروردگار آنها را کسب میکنند<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| ===جدا بودن هدایت به امر از معنای ارائه طریق===
| |
| *این [[هدایت]] به معنای ارائی طریق نیست و لذا [[امامت]] غیر از [[نبوت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و دلیل اینکه [[هدایت]] به معنای ارائی طریق نیست، این است که مقام [[امامت]] بعد از جعل [[نبوت]] است و [[نبوت]] از ارائی طریق منفک نمیباشد پس [[امامت]] باید یک مقام دیگری باشد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==هدایت به امر، تفسیر [[امامت]]==
| | بنابراین، [[امام]] افزون بر [[ارشاد]] و [[هدایت ظاهری]]، دارای مرتبهای از [[ولایت باطنی]] و تکوینیِ غیری است که با آن، [[هدایت باطنی]] و [[معنوی]] [[مردم]] را به [[اذن الهی]] بر عهده دارد و به واسطۀ رسیدن به مرتبۀ [[یقین]]، [[قرب الهی]] و [[نورانیّت]] درونی، در قلبهای انسانهای [[شایسته]] تأثیر و تصرّف مینماید و آنها را به سوی مرتبۀ کمال [[هدایت]] میکند که از این [[هدایت]] به "[[هدایت به امر]]" تعبیر شده است<ref>ر. ک. [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد باقر موسوی، ج۱، ص۴۱۱.</ref> که امری ملکوتی و تصرّفی [[باطنی]] است<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۷۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]].</ref> |
| *هدایت به امر تفسیر معنای [[امامت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *در تفسیر المیزان ذیل آیۀ ۷۳ سورۀ انبیاء آمده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}﴾}}<ref> و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند؛ سوره انبیاء، آیه:۷۳.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|" ان الهدایه بالامر یجری مجری المفسر لمعنی الامامه "}}<ref>[[علامه طباطبایی]]، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۰۴.</ref> عبارت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} مفسر معنای [[امامت]] است. خداوند میفرماید ما اینها را [[امام]] قرار دادیم و معنای [[امام]] و [[امامت]] این است که {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} پس هدایت به امر همان معنای [[امامت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
|
| |
|
| == هدایت به امر از شئون [[امامت]]==
| | در نگاه صاحبان این نظریه، [[هدایت]] بر دو قسم است؛ یکی به صورت نشان دادن راه (ارائه طریق)<ref>{{متن قرآن|إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا}}«ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.</ref> و دیگری، رساندن به مقصود (ایصال الی المطلوب) است<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ}}«خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام میگشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته میدارد گویی به آسمان فرا میرود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمیآورند؛ برمیگمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref>.<ref>ر. ک. [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۷، ص۴۷۶ ـ ۴۷۸.</ref> بدین ترتیب، [[هدایت]] [[پیشوایان الهی]] نیز از دو طریق انجام میگیرد: گاه به [[امر و نهی]] [[قناعت]] میکنند ([[هدایت تشریعی]]) و گاه با [[نفوذ]] [[باطنی]] در دلهای لایق و آماده، آنها را به [[مقامات معنوی]] [[هدایت]] میکنند ([[هدایت تکوینی]] و [[باطنی]])<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۷.</ref>. |
| *هدایت به امر از شئون [[امامت]] است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. در تفسیر المیزان دربارۀ اینکه چرا هدایت به امر از شئون [[امامت]] است گفته شده: {{عربی|اندازه=150%|" لان الله سبحانه جعل ابراهیم اماما بعد جعله نبیا"}}. زمانی که خداوند به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}﴾}} این در اواخر عمر ایشان بوده و [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} مقام [[نبوت]] را دارا بودهاند. خود این مطلب چندین دلیل دارد: دلیل روشن، این است که اعطا [[امامت]] بعد از ابتلایات و آزمایشات سختی بوده و سختترین ابتلا برای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بود. و از طرف دیگر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بنا به نقل [[قرآن]] میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء}}﴾}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۹.</ref> پس معلوم میشود آزمایش ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} در دوران کهولت و اواخر عمر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بوده است و چون مسأله ذبح [[حضرت اسماعیل]]{{ع}} بزرگترین آزمایش و ابتلا [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} بود و ایشان در این امتحان موفق شد، خداوند بعد از طی این مراحل او را به مقام [[نبوت]] رساند<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و [[امامت]] اگر همان [[نبوت]] باشد، معنا ندارد حضرت ابراهیمی که مقام [[امامت]] را دارا بوده است دوباره خداوند خطاب به ایشان بفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}﴾}} اگر [[امامت]] همان [[نبوت]] و به معنای ارایه طریق باشد، این تکرار، لغو و بیجا؛ <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>. و تحصیل حاصل است<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۰۷.</ref> علاوه بر اینکه زمانی که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} آنرا برای فرزندان خود طلب نمود خداوند فرمود عهد ما به ستمکاران نمیرسد <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۴۰۳ ـ ۴۰۸</ref><ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>.
| |
| * بنابراین [[امامت]] غیر از [[نبوت]] و مقامی بالاتر از آن است<ref>[[علی کربلایی پازوکی|کربلایی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].</ref>. [[نبوت]] صرفاً همان هدایت است به معنای ارایه طریق. و باید دانست: {{عربی|اندازه=150%|" و لا تنفک النبوه عن الهدایه بمعنی ارایه الطریق"}} هدایت به معنای ارایه طریق همان [[نبوت]] است و [[نبوت]] جدای از هدایت به معنای ارایه طریق نیست: {{عربی|اندازه=150%|" فلا یبقی للامامه الا الهدایه بمعنی الا یصال الی المطلوب"}} یعنی [[امامت]] یک نوع تحریک و ایصال مأموم است، یک نوع هل دادن انسانها به سمت فلاح و رستگاری است و ایصال الی المطلوب یعنی رساندن و واصل کردن {{عربی|اندازه=150%|" و هو نوع تصرف تکوینی فی النفوس"}} چون [[امام]] دارای [[ولایت]] است، نوعی تصرف در دلها میکند و آنها را به سمت مطلوب میبرد<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref><ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۰۷.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>
| |
|
| |
|
| ==معنای امر در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}}==
| | [[امام]]، به واسطۀ [[ولایتی]] که بر [[قلوب]] و [[اعمال]] [[مردم]] دارد با امری ملکوتی، [[هدایت]] میکند و هدایتش چون [[هدایت]] [[انبیا]] و [[رسولان]]، فقط [[راهنمایی]] از راه [[نصیحت]] و موعظۀ [[حسنه]] و آدرس دادن نیست، بلکه [[هدایت]] [[امام]]، [[دست]] [[خلق]] را گرفتن و به راه [[حق]] رساندن است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۶۷ به بعد.</ref>. این مسئله بدان جهت است که از یک سو، [[منصب امامت]] بعد از [[جعل]] [[نبوت]] است و از سوی دیگر، [[جایگاه]] [[نبوت]] از ارائۀ طریق جدا نیست؛ پس [[امامت]] باید [[مقام]] دیگری باشد<ref>ر. ک. [[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]].</ref>، چراکه اگر همان ارائۀ طریق باشد تفاوتی با [[مقام نبوت]] ندارد در حالی که بر اساس [[منابع اسلامی]] [[منصب امامت]] با [[نبوت]] متفاوت است و بعد از آن قرار دارد. |
| *مهمترین آیهایی که از آن برداشت هدایت به امر برای [[امامت]] شده است آیۀ ۷۳ سورۀ انبیاء است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}}؛ باید ملاحظه شود که معنای امر در این آیه چیست؟ در این زمینه گفته شده است: چون هدایت به امر همان تصرف تکوینی و امر باطنی است که قبلا به آن اشاره شد، لذا مراد از امر در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} امر تشریعی نیست، بلکه امر تکوینی است<ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *در تفسیر المیزان در این زمینه آمده است: [[امامت]] نوعی تصرف تکوینی در نفوس و در جانهای انسانها است، {{عربی|اندازه=150%|" و هی نوع تصرف تکوینی فی النفوس لتسییرها فی سیر الکمال و نقلها من موقف معنوی الی موقف آخر"}} تسییر از باب تفعیل به معنای راه بردن است. یعنی در مسیر سوق دادن و سیر دادن، البته به صورت تکوینی، مثل این که شما دست کسی را بگیرید و در راهی او را بکشید. [[امام]] هم نوعی کشش و جاذبه دارد که با آن افراد را در مسیر هدایت راه میبرد. نکته مهم این است که هدایت [[امام]] و سیر دادنش مکانی نیست بلکه از یک موقف معنوی است به یک موقف معنوی دیگر، یعنی [[امام]] به انسانها در مراتب معنوی سیر استکمالی میدهد. [[علامه طباطبایی|علامه]] میفرمایند {{عربی|اندازه=150%|" و اذ کانت تصرفاً تکویناً و عملاً و باطنییاً فالمراد بالامر الذی تکونوا بالهدایته لیس هو الامر التشریحی الا اعتباری"}} یعنی چون این [[ولایت]]، یک تصرف تکوینی و یک عمل باطنی است و [[امام]] در جان انسانها تکویناً این تاثیر را میگذارد، پس مراد از امری هم که در آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} آمده امر تشریعی نیست بلکه امریست که تفسیر آن در آیه دیگری آمده که میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود.پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید؛ سوره یس، آیه: ۸۲-۸۳.</ref>. [[علامه طباطبایی|علامه]] از این آیه استفاده کردهاند که "امر" در {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}} امر تکوینی است نه امر تشریعی و از طریق [[وحی]] ابلاغ میشود، فرمودهاند: {{عربی|اندازه=150%|" فالمراد بالامر الذی تکون بالهدایت لیس هو الامر تشریعی الاعتباری بل ما تسیره فی قوله: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}﴾}}<ref> فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو میگوید: باش! بیدرنگ خواهد بود.پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید؛ سوره یس، آیه: ۸۲- ۸۳.</ref> <ref>[[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت به امر در تفسیر المیزان]]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]</ref>.
| |
| *نکتۀ دیگر اینکه، خداوند مسأله هدایت را مقیّد به "امر الهی" میکند، و میفرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}﴾}}، مهم در امر هدایت همین است که از فرمان الهی سرچشمه گیرد، نه از امر مردم و خواهش و تمنّای دل، یا تقلید از این و آن<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص:۱۶۶.</ref><ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>.
| |
|
| |
|
| ==نقد نظریۀ هدایت به امر== | | === نظریه سوم: [[امر تکوینی]] و [[امر تشریعی]] === |
| به نظر میرسد نظریه هدایت به امر با چند نقطه ابهام روبروست. برای کشف این نقاط، ابتدا لازم است ارکان این نظریه را که از مجموع دیدگاه طرفداران آن به دست میآید، تبیین شده، سپس نقد آنها صورت بگیرد.
| | این دیدگاه بر این است که هدایت به [[امر الهی]] به معنای عام است؛ یعنی شامل [[امر تکوینی]] و [[امر تشریعی]] میشود. بر اساس این نظریه، در نظر گرفتن معنای [[تکوینی]] برای واژه «[[أمر]]»، یکی از [[شئون امامت]] و شاخههای [[هدایت]] است، اما جمله {{متن قرآن|يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}} را منحصر به این معنی دانستن، موافق ظاهر [[آیه]] نیست. بنابراین، مانعی ندارد که "امر" هم"[[امر تکوینی]]" و هم" [[تشریعی]]" را در بر گیرد و هر دو معنی [[هدایت]] در [[آیه]] جمع باشد؛ ضمن آنکه این معنی با برخی از [[احادیث]] نیز هماهنگ است<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص ۱۶۸.</ref>. |
| این نظریه بر این امور مبتنی است:
| |
| 1ـ هدایت به دو نوع تشریعی و باطنیِ تکوینی تقسیم میشود.
| |
| 2ـ هدایت تشریعی ارایۀ طریق و هدایت باطنی، ایجاد هدایت و به مقصد رساندن (ایصال به مطلوب) است.
| |
| 3ـ حضرت ابراهیم (علیهالسلام) پیش از مقام امامت به دلیل آن که پیامبر خدا بوده است، جامعه را با هدایت تشریعی، بهرهمند میساختند.
| |
| 4ـ همواره هدایت تشریعی وابسته به وحی و در دایره نبوّت و رسالت انبیاست.
| |
| 5ـ قرآنکریم از هدایت باطنی با تعبیر «هدایت به امر» یاد کرده است و مراد از «امر» چهره ثبات و ملکوتی جهان طبیعت و همان کلمه «کُن» است.
| |
| 6ـ هرگز هدایت باطنیِ تکوینی از کسی صورت نمی گیرد جز آنکه وی به مقام امامت نایل شده باشد.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]، ص:۱۱۱.</ref>
| |
|
| |
|
| ==نتیجه گیری== | | == جستارهای وابسته == |
| *مهمترین ویژگی که در [[امامت]] نهفته است و بشر را بهتر به سرمنزل مقصود واصل میکند، عنصر "هدایت به امر" است. به تعبیر [[علامه طباطبایی]]: "[[امامت]] از نظر باطن یک نحوه [[ولایت]] است که [[امام]] در اعمال مردم دارد و هدایت او چون هدایت [[انبیا]] و رسولان و مؤمنان صرف راهنمایی از طریق نصیحت و موعظه حسنه و بالأخره صرف آدرس دادن نیست، بلکه هدایت [[امام]] دست خلق گرفتن و به راه حق رساندن است"<ref>[[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]</ref>. | | {{مدخل وابسته}} |
| | * [[امر الهی]] |
| | {{پایان مدخل وابسته}} |
|
| |
|
| ==منابع== | | == منابع == |
| * [[پرونده:Mar.jpg|22px]] [[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|'''هدایت به امر در تفسیر المیزان''']]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]]
| | {{منابع}} |
| * [[پرونده:12124234.jpg|22px]] [[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]].
| | # [[پرونده:Mar.jpg|22px]] [[محسن غرویان|غرویان، محسن]]، [[هدایت به امر در تفسیر المیزان (مقاله)|'''هدایت به امر در تفسیر المیزان''']]، [[معرفت (نشریه)|ماهنامه معرفت]] |
| * [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]]
| | # [[پرونده:12124234.jpg|22px]] [[علی کربلائی پازوکی|کربلائی پازوکی، علی]]، [[هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان (مقاله)|هدایت باطنی و معنوی امام و مسئله امامت در اندیشه علامه طباطبایی و تفسیر المیزان]]، [[پژوهشنامه معارف قرآنی (نشریه)|فصلنامه پژوهشنامه معارف قرآنی]]. |
| * [[پرونده:Cover fa.jpg|22px]] [[فتح الله نجارزادگان|نجارزادگان، فتح الله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]]
| | # [[پرونده:00875678.jpg|22px]] [[علی سروری مجد|سروری مجد، علی]]، [[نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان (مقاله)|نقش جامعهساز هدایت به امر امام در تفسیر المیزان]]، [[اندیشه علامه طباطبایی (نشریه)|دوفصلنامه اندیشه علامه طباطبایی]] |
| | # [[پرونده:Cover fa.jpg|22px]] [[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر (مقاله)|بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در باب امامت به معنای هدایت به امر]]، [[پژوهشهای قرآن و حدیث (نشریه)|دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث]] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==پانویس== | | == پانویس == |
| {{یادآوری پانویس}} | | {{پانویس}} |
| {{پانویس2}}
| |
|
| |
|
| [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]]
| |
| [[رده:هدایت]] | | [[رده:هدایت]] |