جایگاه آزادی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = آزادی | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== خداوند تعالی میفرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ}}<ref>...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←پانویس) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:آزادی]] | |||
[[رده:مدخلهای در انتظار تلخیص]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۵
مقدمه
خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾[۱]. آزادی، رفاه، استقلال، امنیت، سعه رزق و سلامت بدن، همه از جمله مصادیق برکات زمین به شمار میآیند[۲]. پس لازم است نسبت هر یک از اینها با هم شناخته شود تا از هر یک در بهترین حد بتوان بهره برد. در اینجا به نسبت عدالت با امنیت و استقلال اشارهای میشود.
مسأله اول، نسبت آزادی با عدالت است. حضرت آیتالله خامنهای هدف اساسی و مهمترین ارزش در جامعه را عدالت معرفی میکند و بر آن است که اگر عدالت تأمین شود، حقوق، کرامت و آزادی انسان نیز تأمین میشود[۳]. اگر عدالت نباشد، آزادی، حتی به همان سبک بیقید و بند آمریکایی نیز هم به نفع یک طبقه و علیه یک طبقه دیگر خواهد بود[۴]. این سخن متفاوت از آن است که گفته شود عدالت مرز آزادی است. اساساً خارج از مرز عدالت آزادی قابل تعریف نیست؛ زیرا چنان که آمد، آزادی اسلامی آزادی از ظلم و ستم است و این جز با عدالت ممکن نیست. اصل «امکان آزادی در چارچوب عدالت و عدم امکان آن خارج از چارچوب عدالت» تفاوت عمده آزادی اسلامی و آزادی لیبرالی است؛ زیرا غرب آزادی را مستقل از عدالت تعریف کرده است[۵].
مسأله دوم نسبت آزادی با امنیت است. امنیت یکی از اساسیترین و اصلیترین نیازهای یک ملت و یک کشور است که در فضای آن تلاش علمی و تلاش اقتصادی و همه فعالیتهای یک کشور میتواند به درستی برنامهریزی شود و با دقت دنبال گردد و به نتایج خود برسد. اما عدم احساس امنیت مهمترین مشکل برای یک کشور است که مانع هرگونه کار فکری و عملی میشود[۶]. دشمن نیز با قصد اخلال کلی در همه کارهای فکری و عملی، امنیت این کشور را از ابعاد متعدد سیاسی، اخلاقی، فرهنگی اجتماعی و مدنی هدف قرار داده است. حتی جهان غرب نیز که آزادی را بالاترین ارزش شناخته است، امنیت را یک مرز قطعی آزادی میداند[۷]. اما معیار امنیت در آنجا با ایران اسلامی تفاوت دارد. در ایران، عفاف و حیا مرز امنیت است؛ اما در آنجا فحشای آشکار مرز امنیت است. به همین جهت است که وقتی چند دختر بچه و چند خانواده مسلمان پیدا میشوند که عفاف را پیش میکشند، مبارزه سراسیمه و ناشیانهای با حجاب و عفاف از سوی سردمداران فرهنگ غربی با عنوان جنگ روسری مطرح میشود و تمام شعارها برای آزادی فردی از یاد میرود و همه چیز رنگ دیگری مییابد و هرگونه حرکت ضد اخلاقی و ضد آزادی و حقوق فردی، نام مبارزه با ارتجاع میگیرد[۸]. امنیت در چارچوب مصلحت حفظ نظام که در فقه سیاسی یک مصلحت ضروری به شمار میآید، تعریف میشود. به همین جهت، اشاعه فساد سیاسی، اقدام علیه منافع کشور، شایعهپراکنی و ارجاف (فتنهانگیزی با شایعه و دروغ)، توطئه، آزاد نیست[۹]. فریاد نبود آزادی و ادعای مطالبه آزادی بهانهای در دست دشمن برای ایجاد ناامنی است؛ وگرنه مفاهیمی چون آزادی بیان و آزادی فعالیتهای اجتماعی را انقلاب و پیشروان انقلاب و به ویژه امام خمینی به این کشور آوردند و به آن اعتقاد دارند[۱۰]. بنابراین در برابر سوء استفاده از نام آزادی، دستگاههای اجراییِ سیاسی، امنیتی و قضایی، در جهت تأمین امنیت مردم مسئولیت دارند[۱۱].
مسأله سوم در بحث جایگاه آزادی، نسبت آزادی با استقلال است. سه کلمه «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» شعار اصلی انقلاب است؛ اما شعار استقلال، بر خلاف آن دو شعار دیگر، در انزوا قرار گرفته است[۱۲]. در قانون اساسی، استقلال و آزادی حدود متقابل یکدیگر و ملازم با هم پذیرفته شدهاند و بنابراین به نام آزادی و با شعار آزادی نمیتوان پای دشمن را باز و نفوذ او را برقرار کرد[۱۳]. برای نمونه، آزادی انتخابات به معنای امکان ورود دوستان دشمن نیست؛ بلکه به معنای امکان انتخاب فرد قابل اعتماد برای خدمت به مردم است[۱۴]. همچنین، اگر چه آزادی در رأی حق نمایندگان است[۱۵]؛ اما حتی آزادی رأی و بیان آنان نیز محدود به منافع و خواستههای ملت و همراه نبودن با دشمن است[۱۶]. به کسی که حرف، خواست، تحلیل و جهتگیری دشمن را بر همه حرفهای دیگر مقدّم کرد نمیتوان اعتماد کرد؛ زیرا از مرز آزادی خارج شده است[۱۷]. شاید به نظر برسد که مرز سیاسی برای آزادی معیاری این دنیایی، برای حفظ قدرت است، اما باید توجه داشت که مرزهای سیاسی آزادی نیز ملاک معنوی دارد؛ زیرا اساساً قدرت در نظام اسلامی هویتی معنوی دارد.[۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ «و اگر مردم آن شهرها ایمان میآوردند و پرهیزگاری میورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکتهایی میگشودیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز، ۱۴/۲/۱۳۸۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۳/۸/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضائی کشور و خانوادههای شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضائی کشور و خانوادههای شهدای هفتم تیر، ۷/۴/۱۳۷۷؛ خطبههای نماز جمعه تهران، ۲۳/۲/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغالتحصیلی جمعی از پرسنل نیروی انتظامی، ۱۸/۷/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغالتحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، پیام به گردهمائی فرماندهان ارتش بیست میلیونی، ۲۰/۹/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در مراسم فارغ التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرّس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار فرماندهان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، ۲۴/۶/۱۳۷۷.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار فرماندهان «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، ۲۴/۶/۱۳۷۷؛ دیدار مردم مشهد و زائران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در صحن حضرت امام خمینی، ۱/۱/۱۳۷۸؛ دیدار مسئولان قضات و کارکنان قوه قضائیه، ۷/۴/۱۳۸۲.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم، ۱۴/۷/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع بزرگ مردم قم، ۱۴/۷/۱۳۷۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در اجتماع مردم مشهد مقدس و زائران حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در روز عید سعید فطر، ۱۵/۱/۱۳۷۱.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار جمعی از مبارزان شیعه لبنان، گروهی از خانوادههای معظّم شهدا و اقشار مختلف مردم تهران، ۱/۶/۱۳۶۸.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲/۸/۱۳۶۹.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۸/۵/۱۳۷۸.
- ↑ حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ ص ۱۱۴۲.