دلایل عقلی عدم سهوالنبی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
| تصویر = 110059.jpg
| تصویر = 110059.jpg
| مدخل بالاتر = [[عصمت پیامبر خاتم]]
| مدخل بالاتر = [[عصمت پیامبر خاتم]]
| مدخل اصلی = [[سهوالنبی]] - [[عصمت عملی]] - [[سهو]]
| مدخل اصلی = [[سهوالنبی]] - [[عصمت از سهو]]
| موضوعات وابسته =  
| مدخل وابسته = [[پیامبر خاتم]]
| تعداد پاسخ = ۱
| تعداد پاسخ = ۱
}}
}}
خط ۱۰: خط ۱۰:


== پاسخ نخست ==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:IM009874.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[عبدالله مهدوی]]]]
[[پرونده:IM010287.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[عبدالله مهدوی ارزگانی]]]]
آقای '''[[عبدالله مهدوی]]''' در مقاله ''«[[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|شیعه و سهوالنبی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[عبدالله مهدوی ارزگانی]]''' در مقاله ''«[[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|شیعه و سهوالنبی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


# غرض از [[بعثت پیامبران]] [[هدایت مردم]] است. اگر [[مردم]] در مورد [[پیامبران]] احتمال [[کذب]] و [[معصیت]] را جایز بدانند، در این صورت از [[اوامر]] آنها [[پیروی]] نمی‌کنند و غرض از بعثت پیامبران نقض می‌شود<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۷۱.</ref>. این دلیل، [[عصمت پیامبران]] را از خطای [[سهوی]] در [[دریافت وحی]] و نگهداری و [[ابلاغ]] آن به مردم نیز ثابت می‌کند؛ زیرا [[اطمینان]] تام به پیامبران حاصل نمی‌شود، مگر با [[اعتقاد]] کامل به مصونیت آنها از خطای سهوی در دریافت وحی و [[حفظ]] و ابلاغ آن. افزون بر این، جواز [[خطا]] و [[سهو]] در [[تبلیغ وحی]]، با [[هدف بعثت]] و [[رسالت]] ناسازگار است. بنابراین همان [[دلیل عقلی]] که [[لزوم عصمت پیامبر]] {{صل}} در [[تبلیغ رسالت]] را ثابت می‌کند، همان دلیل، [[عصمت]] و مصونیت آن [[حضرت]] را از سهو و [[اشتباه]] در عرصه تطبیق [[شریعت]] [مثل اینکه در [[نماز]] اشتباه کند یا در [[اجرای حدود]] به غلط بیفتد] و امور عادی مرتبط به [[زندگی شخصی]] [مثل خطا در مقدار بدهی‌اش به مردم] هم ثابت می‌کند؛ زیرا تفکیک میان مصونیت [[پیامبر]] {{صل}} در عرصه [[وحی]]، و مصونیت وی در دیگر عرصه‌ها، هر چند عقلاً امر ممکنی است، این تفکیک درباره افرادی که در مباحث [[کلامی]] [[مهارت]] یافته و [[رشد]] پیدا کرده‌اند، مقبول است. ولی [[عامه]] مردم [[قادر]] به تفکیک بین این دو مرحله نیستند؛ بلکه سهو در یک مرتبه را دلیل بر امکان سرایت سهو در مرتبه دیگر قرار می‌دهند. پس برای دفع این احتمال، که با غرض [[فرستادن پیامبران]] {{عم}} منافات دارد، باید پیامبر {{صل}} در همه مراحل و مراتب از سهو و خطا و اشتباه مصون باشد<ref>سبحانی تبریزی، الالهیات، ج۳، ص۱۹۱؛ علامه حلی، رساله سعدیه، ص۷۵.</ref>.
# غرض از [[بعثت پیامبران]] [[هدایت مردم]] است. اگر [[مردم]] در مورد [[پیامبران]] احتمال [[کذب]] و [[معصیت]] را جایز بدانند، در این صورت از [[اوامر]] آنها [[پیروی]] نمی‌کنند و غرض از بعثت پیامبران نقض می‌شود<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۷۱.</ref>. این دلیل، [[عصمت پیامبران]] را از خطای [[سهوی]] در [[دریافت وحی]] و نگهداری و [[ابلاغ]] آن به مردم نیز ثابت می‌کند؛ زیرا [[اطمینان]] تام به پیامبران حاصل نمی‌شود، مگر با [[اعتقاد]] کامل به مصونیت آنها از خطای سهوی در دریافت وحی و [[حفظ]] و ابلاغ آن. افزون بر این، جواز [[خطا]] و [[سهو]] در [[تبلیغ وحی]]، با [[هدف بعثت]] و [[رسالت]] ناسازگار است. بنابراین همان [[دلیل عقلی]] که [[لزوم عصمت پیامبر]] {{صل}} در [[تبلیغ رسالت]] را ثابت می‌کند، همان دلیل، [[عصمت]] و مصونیت آن [[حضرت]] را از سهو و [[اشتباه]] در عرصه تطبیق [[شریعت]] [مثل اینکه در [[نماز]] اشتباه کند یا در [[اجرای حدود]] به غلط بیفتد] و امور عادی مرتبط به [[زندگی شخصی]] [مثل خطا در مقدار بدهی‌اش به مردم] هم ثابت می‌کند؛ زیرا تفکیک میان مصونیت [[پیامبر]] {{صل}} در عرصه [[وحی]]، و مصونیت وی در دیگر عرصه‌ها، هر چند عقلاً امر ممکنی است، این تفکیک درباره افرادی که در مباحث [[کلامی]] [[مهارت]] یافته و [[رشد]] پیدا کرده‌اند، مقبول است. ولی [[عامه]] مردم [[قادر]] به تفکیک بین این دو مرحله نیستند؛ بلکه سهو در یک مرتبه را دلیل بر امکان سرایت سهو در مرتبه دیگر قرار می‌دهند. پس برای دفع این احتمال، که با غرض [[فرستادن پیامبران]] {{عم}} منافات دارد، باید پیامبر {{صل}} در همه مراحل و مراتب از سهو و خطا و اشتباه مصون باشد<ref>سبحانی تبریزی، الالهیات، ج۳، ص۱۹۱؛ علامه حلی، رساله سعدیه، ص۷۵.</ref>.
خط ۱۸: خط ۱۸:
# اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم {{صل}} جایز باشد، برای او جایز خواهد بود که از روی سهو و [[نسیان]] [[واجبات]] را ترک کرده و [[محرمات]] را انجام دهد؛ زیرا انجام واجب و ترک [[حرام]]، هر دو، [[عبادت]] است. وقتی از روی سهو و اشتباه ترک جزئی از عبادت [مانند دو رکعت اخیر [[نماز]] چهار رکعتی] جایز باشد، ترک تمام عبادت (تمام چهار رکعت) هم جایز است و این، با [[عصمت]] مطلق که تمام [[معاصی]] را از [[معصوم]] [[نفی]] می‌کند، سازگاری ندارد<ref>مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۴؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۷.</ref>.
# اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم {{صل}} جایز باشد، برای او جایز خواهد بود که از روی سهو و [[نسیان]] [[واجبات]] را ترک کرده و [[محرمات]] را انجام دهد؛ زیرا انجام واجب و ترک [[حرام]]، هر دو، [[عبادت]] است. وقتی از روی سهو و اشتباه ترک جزئی از عبادت [مانند دو رکعت اخیر [[نماز]] چهار رکعتی] جایز باشد، ترک تمام عبادت (تمام چهار رکعت) هم جایز است و این، با [[عصمت]] مطلق که تمام [[معاصی]] را از [[معصوم]] [[نفی]] می‌کند، سازگاری ندارد<ref>مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۴؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۷.</ref>.
# اگر پیامبر اکرم {{صل}} از سهو و اشتباه مصون نباشد، ممکن است از روی سهو و نسیان حرامی را مرتکب شود. این، دو صورت دارد یا پیروی از او در آن [[فعل واجب]] است که این قطعاً باطل است و با غرض [[بعثت]] او منافات دارد. یا پیروی از وی واجب نیست و این، با صریح [[قرآن]] مخالف است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. بنابراین [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} باید از [[سهو]] و [[اشتباه]] مصون باشد<ref>مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.</ref>.
# اگر پیامبر اکرم {{صل}} از سهو و اشتباه مصون نباشد، ممکن است از روی سهو و نسیان حرامی را مرتکب شود. این، دو صورت دارد یا پیروی از او در آن [[فعل واجب]] است که این قطعاً باطل است و با غرض [[بعثت]] او منافات دارد. یا پیروی از وی واجب نیست و این، با صریح [[قرآن]] مخالف است که می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>. بنابراین [[عقل]] [[حکم]] می‌کند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} باید از [[سهو]] و [[اشتباه]] مصون باشد<ref>مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.</ref>.
# اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم {{صل}} جایز باشد، امکان دارد آن [[حضرت]] از روی اشتباه و [[فراموشی]]، [[مال]] [[مردم]] را تلف یا [[غصب]] کند. همچنین امکان دارد [[حق مردم]] را، که به عهده اوست، فراموش نموده و [[انکار]] کند، بلکه ممکن است به اشتباه دست به [[قتل]] مؤمنی بزنند و دیه‌ای بر او [[واجب]] گردد. در این هنگام، اگر صاحبان این [[حقوق]] [[اقامه دعوا]] کنند، به [[پیامبر]] دیگری نیاز پیدا می‌شود که بین آنها [[حکومت]] و [[داوری]] کند. در این صورت یا دور لازم می‌آید یا [[تسلسل]] که هر دو [[باطل]] است<ref>شبر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.</ref>»<ref>[[عبدالله مهدوی|مهدوی، حسن علی]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|شیعه و سهوالنبی]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۸۹.</ref>
# اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم {{صل}} جایز باشد، امکان دارد آن [[حضرت]] از روی اشتباه و [[فراموشی]]، [[مال]] [[مردم]] را تلف یا [[غصب]] کند. همچنین امکان دارد [[حق مردم]] را، که به عهده اوست، فراموش نموده و [[انکار]] کند، بلکه ممکن است به اشتباه دست به [[قتل]] مؤمنی بزنند و دیه‌ای بر او [[واجب]] گردد. در این هنگام، اگر صاحبان این [[حقوق]] [[اقامه دعوا]] کنند، به [[پیامبر]] دیگری نیاز پیدا می‌شود که بین آنها [[حکومت]] و [[داوری]] کند. در این صورت یا دور لازم می‌آید یا [[تسلسل]] که هر دو [[باطل]] است<ref>شبر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.</ref>»<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|شیعه و سهوالنبی]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۸۹.</ref>
 
== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌های عصمت|کتاب‌شناسی عصمت]]؛
* [[:رده:مقاله‌های عصمت|مقاله‌شناسی عصمت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌های عصمت|پایان‌نامه‌شناسی عصمت]].
{{پایان منبع‌ جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۰

دلایل عقلی عدم سهوالنبی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت پیامبر خاتم
مدخل اصلیسهوالنبی - عصمت از سهو
مدخل وابستهپیامبر خاتم
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دلایل عقلی عدم سهوالنبی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عبدالله مهدوی ارزگانی

حجت الاسلام و المسلمین عبدالله مهدوی ارزگانی در مقاله «شیعه و سهوالنبی» در این‌باره گفته‌ است:

  1. غرض از بعثت پیامبران هدایت مردم است. اگر مردم در مورد پیامبران احتمال کذب و معصیت را جایز بدانند، در این صورت از اوامر آنها پیروی نمی‌کنند و غرض از بعثت پیامبران نقض می‌شود[۱]. این دلیل، عصمت پیامبران را از خطای سهوی در دریافت وحی و نگهداری و ابلاغ آن به مردم نیز ثابت می‌کند؛ زیرا اطمینان تام به پیامبران حاصل نمی‌شود، مگر با اعتقاد کامل به مصونیت آنها از خطای سهوی در دریافت وحی و حفظ و ابلاغ آن. افزون بر این، جواز خطا و سهو در تبلیغ وحی، با هدف بعثت و رسالت ناسازگار است. بنابراین همان دلیل عقلی که لزوم عصمت پیامبر (ص) در تبلیغ رسالت را ثابت می‌کند، همان دلیل، عصمت و مصونیت آن حضرت را از سهو و اشتباه در عرصه تطبیق شریعت [مثل اینکه در نماز اشتباه کند یا در اجرای حدود به غلط بیفتد] و امور عادی مرتبط به زندگی شخصی [مثل خطا در مقدار بدهی‌اش به مردم] هم ثابت می‌کند؛ زیرا تفکیک میان مصونیت پیامبر (ص) در عرصه وحی، و مصونیت وی در دیگر عرصه‌ها، هر چند عقلاً امر ممکنی است، این تفکیک درباره افرادی که در مباحث کلامی مهارت یافته و رشد پیدا کرده‌اند، مقبول است. ولی عامه مردم قادر به تفکیک بین این دو مرحله نیستند؛ بلکه سهو در یک مرتبه را دلیل بر امکان سرایت سهو در مرتبه دیگر قرار می‌دهند. پس برای دفع این احتمال، که با غرض فرستادن پیامبران (ع) منافات دارد، باید پیامبر (ص) در همه مراحل و مراتب از سهو و خطا و اشتباه مصون باشد[۲].
  2. به دستور قرآن کریم، بر ما واجب است که به طور مطلق و بدون قید و شرط، از پیامبر اکرم (ص) پیروی کنیم و در هیچ صورت حق مخالفت با آن حضرت را نداریم. اگر اشتباه و سهو بر او جایز باشد، به حکم قرآن کریم، بر ما واجب است که از سهو و اشتباه او پیروی کنیم؛ در حالی که بر خداوند دانا و حکیم قبیح است که ما را به پیروی از اشتباه و سهو مأمور کند، و چون قبیح بر خداوند محال است، پس پیامبر اکرم (ص) باید مصون از اشتباه و سهو باشد[۳].
  3. دلیل و فلسفه نیاز به پیامبر (ص) اشتباه امّت است. اگر پیامبر (ص) هم در کارهای خود دچار سهو و اشتباه شود، او نیز به پیامبر دیگری نیاز دارد؛ زیرا علّت مشترک است و ترجیح بلامرجح عقلاً باطل است. بنابراین تسلسل لازم می‌آید، و تسلسل باطل است. پس پیامبر (ص) باید مصون از سهو و اشتباه باشد[۴].
  4. اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم (ص) جایز باشد، برای او جایز خواهد بود که از روی سهو و نسیان واجبات را ترک کرده و محرمات را انجام دهد؛ زیرا انجام واجب و ترک حرام، هر دو، عبادت است. وقتی از روی سهو و اشتباه ترک جزئی از عبادت [مانند دو رکعت اخیر نماز چهار رکعتی] جایز باشد، ترک تمام عبادت (تمام چهار رکعت) هم جایز است و این، با عصمت مطلق که تمام معاصی را از معصوم نفی می‌کند، سازگاری ندارد[۵].
  5. اگر پیامبر اکرم (ص) از سهو و اشتباه مصون نباشد، ممکن است از روی سهو و نسیان حرامی را مرتکب شود. این، دو صورت دارد یا پیروی از او در آن فعل واجب است که این قطعاً باطل است و با غرض بعثت او منافات دارد. یا پیروی از وی واجب نیست و این، با صریح قرآن مخالف است که می‌فرماید: ﴿إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۶]. بنابراین عقل حکم می‌کند که پیامبر اکرم (ص) باید از سهو و اشتباه مصون باشد[۷].
  6. اگر سهو و اشتباه برای پیامبر اکرم (ص) جایز باشد، امکان دارد آن حضرت از روی اشتباه و فراموشی، مال مردم را تلف یا غصب کند. همچنین امکان دارد حق مردم را، که به عهده اوست، فراموش نموده و انکار کند، بلکه ممکن است به اشتباه دست به قتل مؤمنی بزنند و دیه‌ای بر او واجب گردد. در این هنگام، اگر صاحبان این حقوق اقامه دعوا کنند، به پیامبر دیگری نیاز پیدا می‌شود که بین آنها حکومت و داوری کند. در این صورت یا دور لازم می‌آید یا تسلسل که هر دو باطل است[۸]»[۹]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. علامه حلی، کشف المراد، ص۴۷۱.
  2. سبحانی تبریزی، الالهیات، ج۳، ص۱۹۱؛ علامه حلی، رساله سعدیه، ص۷۵.
  3. شبر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۴؛ حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۴۵.
  4. شبر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۴؛ حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۴۶.
  5. مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۴؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۷.
  6. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  7. مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.
  8. شبر، مصابیح الانوار، ج۲، ص۱۳۵؛ حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۴۹.
  9. مهدوی ارزگانی، عبدالله، شیعه و سهوالنبی، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۸۹.