نفی غیبت در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
اصل کلمه "[[غیبت]]" در لغت، از "[[غیب]]" به معنای پوشیده بودن از چشم‌هاست و غیبت کردن یعنی [[گفت‌وگو]] [ی [[سوء]]] درباره دیگران به دور از چشم آنها و در غیاب آنها<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. بنابراین "غیبت" گفت‌وگو درباره مسائلی از اشخاص است که اگر رودرروی آنها گفته شود ناراحت شوند. این عمل [[زشت]] آن‌چنان بزرگ است که [[قرآن]] آن را به مثابه خوردن گوشت [[برادر]] مرده [[انسان]] معرفی کرده است؛ آنجا که در [[آیه]] ۱۲ [[سوره حجرات]] می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>.
اصل کلمه "[[غیبت]]" در لغت، از "[[غیب]]" به معنای پوشیده بودن از چشم‌هاست و غیبت کردن یعنی گفت‌وگو [ی [[سوء]]] درباره دیگران به دور از چشم آنها و در غیاب آنها<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم.</ref>. بنابراین "غیبت" گفت‌وگو درباره مسائلی از اشخاص است که اگر رودرروی آنها گفته شود ناراحت شوند. این عمل [[زشت]] آن‌چنان بزرگ است که [[قرآن]] آن را به مثابه خوردن گوشت [[برادر]] مرده [[انسان]] معرفی کرده است؛ آنجا که در [[آیه]] ۱۲ [[سوره حجرات]] می‌فرماید: {{متن قرآن|...وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ}}<ref>«...و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیری» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} در [[نیایش بیستم صحیفه سجادیه]]، جاری شدن غیبت بر زبان را [[عمل شیطان]] می‌داند و چنین [[دعا]] می‌کند: «خداوندا آنچه را که [[شیطان]] با غیبت کردن [[مؤمن]] غائبی بر زبانم جاری می‌کند با سخن به [[حمد]] و [[سپاس]] خودت [[تغییر]] بده! یعنی آن هنگام که قصد غیبت مؤمنی را، به تحریک شیطان دارم، به جای غیبت کردن، زبانم را به حمد و [[تسبیح]] خودت برگردان و مرا از غیبت کردن منصرف ساز». ایشان در قسمتی دیگر از همان [[نیایش]] درباره کسی که از ایشان غیبت کرده از [[خدا]] چنین درخواست می‌کند: {{متن حدیث|وَ سَدِّدْنِي... أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى‏ حُسْنِ‏ الذِّكْرِ}}؛ «خداوندا مرا [[پایدار]] و [[استوار]] دار که با کسی که از من غیبت کرده با نیکویادکردن از او [[مخالفت]] کنم. یعنی عمل زشت او را با [[احسان]] و [[نیکوکاری]] پاسخ دهم تا اگر [[اهل]] [[صلاح]] است [[تربیت]] شود».


روزی [[امام]] {{ع}} به گروهی رسید که در حال غیبت کردن از ایشان بودند. [[حضرت]] بالای سرشان ایستاد و به آنها فرمود: اگر شما که غیبت مرا می‌کنید راست می‌گویید [[خداوند]] مرا ببخشد، و اگر [[دروغ]] می‌گویید خداوند شما را ببخشد. یکی از عوامل [[نجات]] [[مؤمن]] نگه داشتن زبان از [[بدگویی]] و [[غیبت]] دیگران است<ref>موسوعة الکلمة، ص۱۴۸ و ۱۵۶.</ref>. مردی به [[امام سجاد]] {{ع}} گفت: فلانی به شما نسبت [[گمراهی]] و [[بدعت‌گذاری]] می‌دهد! [[امام]] {{ع}} فرمود: «اینکه سخن او را برای من آوردی [[حق]] [[همنشینی]] او را رعایت نکردی! و اینکه آن‌چه را من درباره برادرم نمی‌دانستم به من گفتی حق مرا نیز به‌جا نیاوردی! بدان که [[مرگ]] همه ما را در برمی‌گیرد و همه در [[محشر]] برانگیخته خواهیم شد و وعده‌گاه ما [[قیامت]] است و خداوند میان ما [[قضاوت]] کرد. به شدت از غیبت کردن بپرهیز زیرا که غیبت کردن، خورشت این سگ‌های [[جهنم]] است!»<ref>موسوعة الکلمة، ص۲۱۷، به نقل از احتجاج طبرسی.</ref>. [[میزان]] خطر و ویرانگری این [[گناه کبیره]] را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین معرفی کرده‌اند:
[[امام سجاد]] {{ع}} در نیایش بیستم صحیفه سجادیه، جاری شدن غیبت بر [[زبان]] را عمل شیطان می‌داند و چنین [[دعا]] می‌کند: «خداوندا آنچه را که [[شیطان]] با غیبت کردن [[مؤمن]] غائبی بر زبانم جاری می‌کند با سخن به [[حمد]] و [[سپاس]] خودت [[تغییر]] بده! یعنی آن هنگام که قصد غیبت مؤمنی را، به تحریک شیطان دارم، به جای غیبت کردن، زبانم را به حمد و [[تسبیح]] خودت برگردان و مرا از غیبت کردن منصرف ساز». ایشان در قسمتی دیگر از همان [[نیایش]] درباره کسی که از ایشان غیبت کرده از [[خدا]] چنین درخواست می‌کند: {{متن حدیث|وَ سَدِّدْنِي... أُخَالِفَ مَنِ اغْتَابَنِي إِلَى‏ حُسْنِ‏ الذِّكْرِ}}؛ «خداوندا مرا پایدار و [[استوار]] دار که با کسی که از من غیبت کرده با نیکویادکردن از او [[مخالفت]] کنم. یعنی عمل زشت او را با [[احسان]] و [[نیکوکاری]] پاسخ دهم تا اگر [[اهل]] [[صلاح]] است [[تربیت]] شود».
«در [[روز قیامت]] فردی را می‌آورند و در پیشگاه [[الهی]] نگاه می‌دارند و کارنامه‌اش را به وی می‌دهند اما او کارهای نیکش را در آن نمی‌بیند. عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست! زیرا من طاعت‌ها و عبادت‌های خودم را در آن نمی‌بینم! به او گفته می‌شود: [[پروردگار]] تو نه [[خطا]] می‌کند و نه فراموش‌! [[اعمال]] تو به سبب غیبت کردن از [[مردم]] بر باد رفت! سپس شخص دیگری را می‌آورند و کارنامه‌اش را به او می‌دهند و در آن کارهای خوب و عبادت‌های بسیاری را می‌بیند! عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست زیرا من این طاعت‌ها و [[عبادت‌ها]] را انجام نداده‌ام! گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد و من [[حسنات]] او را به تو دادم!»<ref>منتخب میزان الحکمة، ص۴۳۶.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، منتخب میزان الحکمة، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ج۵، ۱۳۸۶؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دراالکتب العلمیة.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۳.</ref>
 
روزی [[امام]] {{ع}} به گروهی رسید که در حال غیبت کردن از ایشان بودند. حضرت بالای سرشان ایستاد و به آنها فرمود: اگر شما که غیبت مرا می‌کنید راست می‌گویید [[خداوند]] مرا ببخشد، و اگر [[دروغ]] می‌گویید خداوند شما را ببخشد. یکی از عوامل [[نجات]] [[مؤمن]] نگه داشتن [[زبان]] از بدگویی و [[غیبت]] دیگران است<ref>موسوعة الکلمة، ص۱۴۸ و ۱۵۶.</ref>. مردی به [[امام سجاد]] {{ع}} گفت: فلانی به شما نسبت [[گمراهی]] و [[بدعت‌گذاری]] می‌دهد! [[امام]] {{ع}} فرمود: «اینکه سخن او را برای من آوردی [[حق]] [[همنشینی]] او را رعایت نکردی! و اینکه آن‌چه را من درباره برادرم نمی‌دانستم به من گفتی حق مرا نیز به‌جا نیاوردی! بدان که [[مرگ]] همه ما را در برمی‌گیرد و همه در [[محشر]] برانگیخته خواهیم شد و وعده‌گاه ما [[قیامت]] است و خداوند میان ما [[قضاوت]] کرد. به شدت از غیبت کردن بپرهیز زیرا که غیبت کردن، خورشت این سگ‌های [[جهنم]] است!»<ref>موسوعة الکلمة، ص۲۱۷، به نقل از احتجاج طبرسی.</ref>. [[میزان]] خطر و ویرانگری این [[گناه کبیره]] را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} چنین معرفی کرده‌اند: «در [[روز قیامت]] فردی را می‌آورند و در پیشگاه [[الهی]] نگاه می‌دارند و کارنامه‌اش را به وی می‌دهند اما او کارهای نیکش را در آن نمی‌بیند. عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست! زیرا من طاعت‌ها و عبادت‌های خودم را در آن نمی‌بینم! به او گفته می‌شود: [[پروردگار]] تو نه [[خطا]] می‌کند و نه فراموش‌! [[اعمال]] تو به سبب غیبت کردن از [[مردم]] بر باد رفت! سپس شخص دیگری را می‌آورند و کارنامه‌اش را به او می‌دهند و در آن کارهای خوب و عبادت‌های بسیاری را می‌بیند! عرض می‌کند: الهی این کارنامه من نیست زیرا من این طاعت‌ها و عبادت‌ها را انجام نداده‌ام! گفته می‌شود: فلانی از تو غیبت کرد و من [[حسنات]] او را به تو دادم!»<ref>منتخب میزان الحکمة، ص۴۳۶.</ref>.<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، حسن مصطفوی، بیروت، دارالکتب العلمیه، صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵: قرآن حکیم ترجمه ناصر مکارم شیرازی، منتخب میزان الحکمة، محمد محمدی ری‌شهری، سیدحمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، ج۵، ۱۳۸۶؛ موسوعة الکلمة، سیدحسن شیرازی، بیروت، دراالکتب العلمیة.</ref>.<ref>[[احمد برادری|برادری، احمد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «غیبت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۴۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۰۸٬۴۷۵

ویرایش