مقام ابرار به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مقام معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مقام معصوم]] | | موضوع اصلی = [[مقام معصوم (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مقام معصوم]] | ||
| تصویر = | | تصویر = 110059.jpg | ||
| نمایه وابسته = [[مقام معصوم در درجات قرب الهی (نمایه)|مقام معصوم در درجات قرب الهی]] | | نمایه وابسته = [[مقام معصوم در درجات قرب الهی (نمایه)|مقام معصوم در درجات قرب الهی]] | ||
| مدخل اصلی = [[مقام معصوم]] | | مدخل اصلی = [[مقام معصوم]] | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
آیتالله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«{{متن حدیث|وَعَناصِرَ الأبْرارِ}}<ref>و (سلام بر شما) ای عنصرهای نیکان.</ref> [[ائمه]]{{عم}} عنصرهای [[نیکان]] هستند. واژه عناصر جمع عنصر است. میگویند: عنصر فلانی، عنصر باارزش و [[پاکی]] است؛ یعنی اصل [[پاک]] و [[پاکیزه]] دارد، صحیح النسب است و [[نسب]] او [[آلودگی]] ندارد. واژه [[ابرار]] نیز جمع [[برّ]] است. بَرّ به فتح باء به معنای [[آدم]] خوب است و [[بِرّ]] به کسر باء یعنی خوبی. [[زید]] آدم خوبی است؛ یعنی دارای صفات خوب است. خوبیهای این آدم از کجاست؟ از کجا گرفته شده؟ سرچشمه آن ائمه{{عم}} است که عناصر ابرار هستند. در کتابهای لغت واژه عنصر را به اصل معنا کردهاند و گفتهاند: {{عربی|اصل الشیء عنصره، عنصر الشیء أصله}}<ref>ر.ک: لسان العرب: ۴ / ۶۱۱، تاج العروس:۷ / ۲۷۱.</ref> در این زمینه معنایی به [[ذهن]] میرسد که برای آن از لغت [[شاهد]] باید آورد. به نظر میرسد، عنصر به معنای زبده، خلاصه و مایه نیز باشد. بنابراین معنا و با [[مسامحه]] در تعبیر، ائمه{{عم}} خلاصه، چکیده و عصاره ابرار هستند. ولی دقیقتر از اینها، به ذهن میرسد (و البته باید درباره آن بیشتر تحقیق کرد) که بگوییم: هم چنان که در اثر [[پیشرفت علم]] مقدار کثیری از [[شکر]] یا نمک را در یک قرص میگنجانند و به آن به اصطلاح [[عربی]] {{عربی|مُرَکَّز}} گویند. اگر {{عربی|وَعَناصِرَ الأبْرارِ}} را این گونه هم معنا کنیم، صحیح است. امّا اگر از آن خصوصیات بگذریم و عنصر را به معنای اصل بگیریم؛ یعنی ائمه{{عم}} اصول ابرار از حیث خوب بودنشان هستند. پس همه خوبیهای نیکان از ائمه است، همانگونه که [[روایات]] هم بیان گر همین معنا هستند، از جمله این که فرمودهاند: {{متن حدیث|نحن أصل کلّ خیر ومن فروعنا کلّ بر"}}<ref>روضه الکافی: ۲۴۲، باب ائمه{{عم}} اصل تمام خیرها هستند، حدیث ۳۳۶.</ref> مااصل هر چیزی هستیم و هر [[نیکی]] و نیکویی ناشی از ماست. اجمالاً: ائمه{{عم}} اصل و ریشه همه [[خوبیها]] هستند؛ یعنی اگر در ایشان ژرف بنگریم، به [[راستی]] خواهیم یافت که همه [[خوبیها]] از [[اهل بیت]] آغاز میشود و به ایشان منتهی میشود. | |||
پیروان واقعی: و چون کلمه برّ به معنای خوبی، | [[پیروان]] [[واقعی]]: و چون کلمه [[برّ]] به معنای خوبی، [[پاکی]]، [[پاکیزگی]]، درست کاری است، پس [[شیعیان]] اهل بیت{{عم}} مصداق تامّ [[ابرار]] هستند. البتّه افرادی که به معنای صحیح [[شیعه]] هستند. آنان از هر جهت [[پاک]] و [[پاکیزه]] هستند. [[اعتقادات]]، [[اعمال]]، گفتار، [[اخلاق]] و همه ابعاد وجود و [[زندگی]] آنان مصداق تام ابرار است. شیعیان در تمام ابعاد زندگی خویش به [[ائمه]]{{عم}} [[رجوع]] میکنند و ایشان به معنای صحیح [[تربیتی]] [[تربیت]] یافتگان [[مکتب]] اهل بیت{{عم}} هستند و از نظر اصل وجود نیز چنین است. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|شیعتنا منّا خلقوا من فاضل طینتنا}}<ref>«شیعیان ما از ما هستند؛ آنان از فزونی طینت ما آفریده شدهاند» بحار الانوار: ۵۳ / ۳۰۳، روضه الواعظین:۲۶۹.</ref> بنابراین [[روایت]]، وقتی لفظ "مِن" به معنای [[تبعیض]] باشد؛ یعنی شیعیان ما بعض ما و جزو ما هستند، به عبارت دیگر شیعیان از همان مادّهای [[آفریده]] شدهاند که اهل بیت{{عم}} را آفریدهاند. در نتیجه شیعیان از آن عنصری خواهند بود که ائمه{{عم}} به وجود آمدهاند. از این رو به طور قطع شیعیان واقعی عین پاکی و پاکیزگی خواهند بود و این واضح است. در روایت دیگری آمده است که [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: همانا [[خدا]] ما را از [[اعلی علیین]] آفرید و دلهای شیعیان ما را از آن چه ما را [[خلق]] کرد آفرید و پیکرهایشان را از درجه پایینش آفرید؛ از این رو دلهای شیعیان به ما متوجه است؛ زیرا از آن چه ما آفریده شدهایم آفریده شدهاند. سپس این [[آیه]] را قرائت فرمود: "[[نامه اعمال]] [[نیکان]] در علیّین است. تو چه میدانی [[علیین]] چیست؟ کتابی است نوشته شده که [[مقربان]] [[شاهد]] آنند" و [[دشمن]] ما را از [[سجین]] آفرید و دلهای پیروانشان را از آن چه آنها را آفریده آفرید و پیکرهایشان را از [[پایینتر]] آن آفرید؛ از این رو دلهای پیروانشان به آنها متوجه است؛ زیرا اینها از آن چه آنها [[آفریده]] شدهاند [[خلق]] شدهاند؛ سپس این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: "[[نامه اعمال]] [[بدکاران]] در [[سجّین]] است. تو چه میدانی سجّین چیست؟ کتابی است نوشته شده".<ref>{{متن حدیث|إنّ اللّه خلقنا من أعلی علیّین، وخلق قلوب شیعتنا ممّا خلقنا منه، وخلق أبدانهم من دون ذلک، وقلوبهم تحنّ إلینا لأنّها خلقت ممّا خلقنا، ثمّ تلا هذه الآیه: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ* يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ}}؛ وخلق عدوّنا من سجّین، وخلق قلوب شیعتهم ممّا خلقهم، وأبدانهم من دون ذلک، فقلوبهم تهوی إلیهم، لأنها خلقت ممّا خلقوا منه، ثمّ تلا هذه الآیه: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ}}}} الکافی: ۱ / ۳۹۰، بحار الانوار: ۲۵ / ۱۰، حدیث ۱۴؛ سوره مطففین آیات ۱۸ الی ۲۱ و آیات ۷ الی۹</ref> و این خبر را [[حافظ]] [[ابن عساکر]] دمشقی به سند خود از [[امام سجاد]]{{ع}} از [[امام حسین|سیدالشهداء]]{{ع}} آورده است<ref>ر.ک: تاریخ مدینه دمشق: ۴۱ / ۲۵۵</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]؛ ج۱، ص۱۴۸.</ref> | ||
«{{متن حدیث|واَنْتُم نُور الاَْخْیارِ وهداةُ الاَْبرارِ}}<ref>و شما روشنى خوبان و راهنماى نیکان هستید.</ref> چگونه میشود، به مراتب [[ائمه]] اطهار{{عم}} رسید و به کنه معرفتشان راه یافت که حتی [[اخیار]] و [[ابرار]] نیز در مسیر معرفتشان به [[نور]] آنان نیاز دارند که آن بزرگواران نور اخیار و [[هادی]] ابرار هستند. اخیار یعنی چه؟ اخیار یعنی [[مردم]] زبده. به تعبیر دیگر، بهترینها، همان اخیار هستند. ائمه اطهار{{عم}} نور این گونه مردم هستند. آن راهی که این گونه از [[انسانها]] میخواهند قدم بردارند بایستی ائمه اطهار{{ع}} پیشاپیش اینها و نور اینها باشند تا اینها بتوانند در این راه حرکت کنند. همان ابراری که [[قرآن]] درباره آنان میفرماید: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ}}<ref>«چنان نیست، بلکه نامه اعمال نیکان در علیین است» سوره مطففین آیه ۱۸.</ref> این [[مقام]] بسیار بلندی است. [[نیکان]] به [[ائمه]]{{عم}} نیاز دارند تا آنها را در مسیر، [[هدایت]] کنند. ائمهای که در این حد هستند که افراد زبده و بهترینها به آنها نیاز دارند. و این حال [[اخیار]] و [[ابرار]] است در دار [[دنیا]]. اما در [[جهان آخرت]]، آنها پشت سر و همراه [[ائمه|محمد و آل محمد]]{{عم}} خواهند بود که [[قرآن مجید]] میفرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«روزى که مردان و زنان باایمان را مىنگرى که نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت مىکند (و به آنها مىگویند:) مژده باد بر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختان آن جارى است؛ جاودانه درآن خواهید ماند و این همان رستگارى بزرگ است» سوره حدید آیه ۱۲.</ref> آن گاه کسانی که در این عالم به [[اهل بیت]]{{عم}} [[ایمان]] نداشتند وقتی این وضعیت را میبینند چه خواهند گفت؟ [[قرآن کریم]]، [[کلام]] آنها را این گونه حکایت میکند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ}}<ref>«روزى که مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگویند: نظرى به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوى برگیریم» سوره حدید آیه ۱۳.</ref> در پاسخ آنها [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا}}<ref>«به آنها گفته مىشود: به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید» همان.</ref> ولی هرگز؛ {{متن قرآن|فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ}}<ref>«در این هنگام دیوارى میان آنها زده مىشود که درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب» همان.</ref> کوتاه سخن این که [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} [[راهنمایان]] اخیار و ابرار هستند و این یکی از خصایص و منازل آن حضرات است»<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]؛ ج۴، ص۱۵۶.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:پرسش]] | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:مقام معصوم]] | [[رده:پرسمان مقام معصوم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۳
مقام ابرار به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مقام معصوم |
مدخل اصلی | مقام معصوم |
مقام ابرار به چه معناست؟ یکی از پرسشهای مرتبط با بحثهای مقام معصوم، ابرار و مقام ابرار است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مقام معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
آیتالله سید علی حسینی میلانی در کتاب «با پیشوایان هدایتگر» در اینباره گفته است:
««وَعَناصِرَ الأبْرارِ»[۱] ائمه(ع) عنصرهای نیکان هستند. واژه عناصر جمع عنصر است. میگویند: عنصر فلانی، عنصر باارزش و پاکی است؛ یعنی اصل پاک و پاکیزه دارد، صحیح النسب است و نسب او آلودگی ندارد. واژه ابرار نیز جمع برّ است. بَرّ به فتح باء به معنای آدم خوب است و بِرّ به کسر باء یعنی خوبی. زید آدم خوبی است؛ یعنی دارای صفات خوب است. خوبیهای این آدم از کجاست؟ از کجا گرفته شده؟ سرچشمه آن ائمه(ع) است که عناصر ابرار هستند. در کتابهای لغت واژه عنصر را به اصل معنا کردهاند و گفتهاند: اصل الشیء عنصره، عنصر الشیء أصله[۲] در این زمینه معنایی به ذهن میرسد که برای آن از لغت شاهد باید آورد. به نظر میرسد، عنصر به معنای زبده، خلاصه و مایه نیز باشد. بنابراین معنا و با مسامحه در تعبیر، ائمه(ع) خلاصه، چکیده و عصاره ابرار هستند. ولی دقیقتر از اینها، به ذهن میرسد (و البته باید درباره آن بیشتر تحقیق کرد) که بگوییم: هم چنان که در اثر پیشرفت علم مقدار کثیری از شکر یا نمک را در یک قرص میگنجانند و به آن به اصطلاح عربی مُرَکَّز گویند. اگر وَعَناصِرَ الأبْرارِ را این گونه هم معنا کنیم، صحیح است. امّا اگر از آن خصوصیات بگذریم و عنصر را به معنای اصل بگیریم؛ یعنی ائمه(ع) اصول ابرار از حیث خوب بودنشان هستند. پس همه خوبیهای نیکان از ائمه است، همانگونه که روایات هم بیان گر همین معنا هستند، از جمله این که فرمودهاند: «نحن أصل کلّ خیر ومن فروعنا کلّ بر"»[۳] مااصل هر چیزی هستیم و هر نیکی و نیکویی ناشی از ماست. اجمالاً: ائمه(ع) اصل و ریشه همه خوبیها هستند؛ یعنی اگر در ایشان ژرف بنگریم، به راستی خواهیم یافت که همه خوبیها از اهل بیت آغاز میشود و به ایشان منتهی میشود.
پیروان واقعی: و چون کلمه برّ به معنای خوبی، پاکی، پاکیزگی، درست کاری است، پس شیعیان اهل بیت(ع) مصداق تامّ ابرار هستند. البتّه افرادی که به معنای صحیح شیعه هستند. آنان از هر جهت پاک و پاکیزه هستند. اعتقادات، اعمال، گفتار، اخلاق و همه ابعاد وجود و زندگی آنان مصداق تام ابرار است. شیعیان در تمام ابعاد زندگی خویش به ائمه(ع) رجوع میکنند و ایشان به معنای صحیح تربیتی تربیت یافتگان مکتب اهل بیت(ع) هستند و از نظر اصل وجود نیز چنین است. در روایتی آمده است: «شیعتنا منّا خلقوا من فاضل طینتنا»[۴] بنابراین روایت، وقتی لفظ "مِن" به معنای تبعیض باشد؛ یعنی شیعیان ما بعض ما و جزو ما هستند، به عبارت دیگر شیعیان از همان مادّهای آفریده شدهاند که اهل بیت(ع) را آفریدهاند. در نتیجه شیعیان از آن عنصری خواهند بود که ائمه(ع) به وجود آمدهاند. از این رو به طور قطع شیعیان واقعی عین پاکی و پاکیزگی خواهند بود و این واضح است. در روایت دیگری آمده است که ابوحمزه ثمالی گوید: امام باقر(ع) فرمود: همانا خدا ما را از اعلی علیین آفرید و دلهای شیعیان ما را از آن چه ما را خلق کرد آفرید و پیکرهایشان را از درجه پایینش آفرید؛ از این رو دلهای شیعیان به ما متوجه است؛ زیرا از آن چه ما آفریده شدهایم آفریده شدهاند. سپس این آیه را قرائت فرمود: "نامه اعمال نیکان در علیّین است. تو چه میدانی علیین چیست؟ کتابی است نوشته شده که مقربان شاهد آنند" و دشمن ما را از سجین آفرید و دلهای پیروانشان را از آن چه آنها را آفریده آفرید و پیکرهایشان را از پایینتر آن آفرید؛ از این رو دلهای پیروانشان به آنها متوجه است؛ زیرا اینها از آن چه آنها آفریده شدهاند خلق شدهاند؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: "نامه اعمال بدکاران در سجّین است. تو چه میدانی سجّین چیست؟ کتابی است نوشته شده".[۵] و این خبر را حافظ ابن عساکر دمشقی به سند خود از امام سجاد(ع) از سیدالشهداء(ع) آورده است[۶].[۷]
««واَنْتُم نُور الاَْخْیارِ وهداةُ الاَْبرارِ»[۸] چگونه میشود، به مراتب ائمه اطهار(ع) رسید و به کنه معرفتشان راه یافت که حتی اخیار و ابرار نیز در مسیر معرفتشان به نور آنان نیاز دارند که آن بزرگواران نور اخیار و هادی ابرار هستند. اخیار یعنی چه؟ اخیار یعنی مردم زبده. به تعبیر دیگر، بهترینها، همان اخیار هستند. ائمه اطهار(ع) نور این گونه مردم هستند. آن راهی که این گونه از انسانها میخواهند قدم بردارند بایستی ائمه اطهار(ع) پیشاپیش اینها و نور اینها باشند تا اینها بتوانند در این راه حرکت کنند. همان ابراری که قرآن درباره آنان میفرماید: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ﴾[۹] این مقام بسیار بلندی است. نیکان به ائمه(ع) نیاز دارند تا آنها را در مسیر، هدایت کنند. ائمهای که در این حد هستند که افراد زبده و بهترینها به آنها نیاز دارند. و این حال اخیار و ابرار است در دار دنیا. اما در جهان آخرت، آنها پشت سر و همراه محمد و آل محمد(ع) خواهند بود که قرآن مجید میفرماید: ﴿يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾[۱۰] آن گاه کسانی که در این عالم به اهل بیت(ع) ایمان نداشتند وقتی این وضعیت را میبینند چه خواهند گفت؟ قرآن کریم، کلام آنها را این گونه حکایت میکند: ﴿يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ﴾[۱۱] در پاسخ آنها قرآن میفرماید: ﴿قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا﴾[۱۲] ولی هرگز؛ ﴿فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ﴾[۱۳] کوتاه سخن این که ائمه اطهار(ع) راهنمایان اخیار و ابرار هستند و این یکی از خصایص و منازل آن حضرات است»[۱۴].
پرسشهای وابسته
- مقام محمود به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام متقین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام نفس مطمئنه به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام محسنین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام فائزین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام موقنین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام مسلمین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام صادقین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام صابرین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام مقربین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام مکرمین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام مهدیین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام عابدین به چه معناست؟ (پرسش)
- مقام مطیعین به چه معناست؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ و (سلام بر شما) ای عنصرهای نیکان.
- ↑ ر.ک: لسان العرب: ۴ / ۶۱۱، تاج العروس:۷ / ۲۷۱.
- ↑ روضه الکافی: ۲۴۲، باب ائمه(ع) اصل تمام خیرها هستند، حدیث ۳۳۶.
- ↑ «شیعیان ما از ما هستند؛ آنان از فزونی طینت ما آفریده شدهاند» بحار الانوار: ۵۳ / ۳۰۳، روضه الواعظین:۲۶۹.
- ↑ «إنّ اللّه خلقنا من أعلی علیّین، وخلق قلوب شیعتنا ممّا خلقنا منه، وخلق أبدانهم من دون ذلک، وقلوبهم تحنّ إلینا لأنّها خلقت ممّا خلقنا، ثمّ تلا هذه الآیه: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ* يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ﴾؛ وخلق عدوّنا من سجّین، وخلق قلوب شیعتهم ممّا خلقهم، وأبدانهم من دون ذلک، فقلوبهم تهوی إلیهم، لأنها خلقت ممّا خلقوا منه، ثمّ تلا هذه الآیه: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ﴾» الکافی: ۱ / ۳۹۰، بحار الانوار: ۲۵ / ۱۰، حدیث ۱۴؛ سوره مطففین آیات ۱۸ الی ۲۱ و آیات ۷ الی۹
- ↑ ر.ک: تاریخ مدینه دمشق: ۴۱ / ۲۵۵
- ↑ ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر؛ ج۱، ص۱۴۸.
- ↑ و شما روشنى خوبان و راهنماى نیکان هستید.
- ↑ «چنان نیست، بلکه نامه اعمال نیکان در علیین است» سوره مطففین آیه ۱۸.
- ↑ «روزى که مردان و زنان باایمان را مىنگرى که نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت مىکند (و به آنها مىگویند:) مژده باد بر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختان آن جارى است؛ جاودانه درآن خواهید ماند و این همان رستگارى بزرگ است» سوره حدید آیه ۱۲.
- ↑ «روزى که مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگویند: نظرى به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوى برگیریم» سوره حدید آیه ۱۳.
- ↑ «به آنها گفته مىشود: به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید» همان.
- ↑ «در این هنگام دیوارى میان آنها زده مىشود که درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب» همان.
- ↑ ر.ک: حسینی میلانی، سید علی، با پیشوایان هدایتگر؛ ج۴، ص۱۵۶.