عدالت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
در [[زیارت صاحب الامر]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت صاحب الامر.</ref>. در خصوصیات [[قیام]] و [[حکومت امام زمان]] {{ع}} هیچ ویژگی به اندازه "[[عدالت]]" و "[[قسط‍‌]]" روشنی ندارد. آن‌قدر که در [[روایات]] بر ویژگی [[عدالت‌گستری]] آن حضرت تأکید شده، بر سایر مسائل چنین ابرامی نرفته است و این نشان از برجستگی این مهم در [[دوران ظهور]] دارد. ده‌ها و بلکه صدها [[روایت]] در کتاب‌های مختلف روایی، به‌ویژه در کتاب "[[منتخب الاثر]]" و "[[کمال الدین]]"، در مورد [[عدالت‌گستری]] آن حضرت وارد شده است. در بسیاری از این [[روایات]]، از آن [[امام]] به‌عنوان [[مظهر]] و تجلی کامل [[عدالت]] یاد شده است. دامنه [[عدالت]] حضرت، تا اقصی نقاط‍‌ منازل و زوایای ناپیدای [[جامعه]] گسترده است؛ حتی عدالت و [[دادگری]] همچون گرما و سرما در درون خانه‌های [[مردمان]] نفوذ می‌کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲.</ref>. [[خداوند]] چنان بر این مهم تأکید دارد که اگر حتی یک روز از [[عمر]] [[دنیا]] باقی مانده باشد، او آن را چنان طولانی خواهد کرد<ref>کمال الدین، ص ۳۱۸.</ref> تا رؤیای [[موعود]] [[مردمان]] از راه برسد. در سایه این [[عدالت]]، هیچ انسانی در قید [[بندگی]] و [[بردگی]] باقی نمی‌ماند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴.</ref>. [[حقوق]] به یغما رفته [[انسان‌ها]] به آنها بازمی‌گردد<ref>همان، ج ۵۲، ص ۲۲۵.</ref>. بندهای پیدا و ناپیدای [[بندگی]] از سر و گردن [[انسان‌ها]] بازمی‌گردد و زمینه [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] به کلی برچیده می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۷.</ref>. [[کارگزاران]] [[ظلم]] و [[بیداد]]، مورد بازخواست قرار می‌گیرند. قاضیان و [[حاکمان]] کج‌رفتار، از [[مسؤولیت]] خویش [[عزل]] می‌شوند و [[زمین]]، از هرنوع [[خیانت]] و نادرستی [[پاک]] می‌گردد<ref>همان، ص ۱۲۰.</ref>. [[عدالت]] چنان می‌شود که [[مردم]] [[آرزو]] می‌کنند، ای کاش مردگانشان در بین زندگان بودند و از [[عدالت]] بهره‌مند می‌شدند<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۵.</ref>. برطبق برخی [[روایات]]، نخستین چیزی که از [[عدالت]] [[حضرت قائم]] {{ع}} آشکار می‌شود، این است که اعلام می‌کند، کسانی که [[حج]] یا مناسک [[مستحب]] به‌جا می‌آورند و [[حجر الاسود]] را استلام می‌کنند و [[طواف]] مستحبی انجام می‌دهند، آن را به کسانی که [[حج]] [[واجب]] دارند، واگذار کنند<ref>کافی، ج ۴، ص ۴۲۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۸۴.</ref>
در [[زیارت صاحب الامر]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت صاحب الامر.</ref>. در خصوصیات [[قیام]] و [[حکومت امام زمان]]{{ع}} هیچ ویژگی به اندازه "[[عدالت]]" و "[[قسط‍‌]]" روشنی ندارد. آن‌قدر که در [[روایات]] بر ویژگی عدالت‌گستری آن حضرت تأکید شده، بر سایر مسائل چنین ابرامی نرفته است و این نشان از برجستگی این مهم در دوران ظهور دارد. ده‌ها و بلکه صدها [[روایت]] در کتاب‌های مختلف [[روایی]]، به‌ویژه در کتاب "[[منتخب الاثر]]" و "[[کمال الدین]]"، در مورد عدالت‌گستری آن حضرت وارد شده است. در بسیاری از این روایات، از آن [[امام]] به‌عنوان مظهر و تجلی کامل عدالت یاد شده است. دامنه عدالت حضرت، تا اقصی نقاط‍‌ منازل و زوایای ناپیدای [[جامعه]] گسترده است؛ حتی عدالت و [[دادگری]] همچون گرما و سرما در درون خانه‌های [[مردمان]] نفوذ می‌کند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۶۲.</ref>. [[خداوند]] چنان بر این مهم تأکید دارد که اگر حتی یک [[روز]] از عمر [[دنیا]] باقی مانده باشد، او آن را چنان طولانی خواهد کرد<ref>کمال الدین، ص۳۱۸.</ref> تا رؤیای [[موعود]] مردمان از راه برسد. در [[سایه]] این عدالت، هیچ [[انسانی]] در قید [[بندگی]] و [[بردگی]] باقی نمی‌ماند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۲۴.</ref>. [[حقوق]] به یغما رفته [[انسان‌ها]] به آنها بازمی‌گردد<ref>همان، ج ۵۲، ص۲۲۵.</ref>. بندهای پیدا و ناپیدای بندگی از سر و گردن انسان‌ها بازمی‌گردد و زمینه [[استثمار]] [[انسان]] از [[انسان]] به کلی برچیده می‌شود<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص۵۷.</ref>. [[کارگزاران]] [[ظلم]] و [[بیداد]]، مورد بازخواست قرار می‌گیرند. قاضیان و [[حاکمان]] کج‌رفتار، از [[مسؤولیت]] خویش [[عزل]] می‌شوند و [[زمین]]، از هرنوع [[خیانت]] و نادرستی [[پاک]] می‌گردد<ref>همان، ص۱۲۰.</ref>. عدالت چنان می‌شود که [[مردم]] [[آرزو]] می‌کنند، ای کاش مردگانشان در بین زندگان بودند و از عدالت بهره‌مند می‌شدند<ref>مجمع الزوائد، ج ۷، ص۳۱۵.</ref>. برطبق برخی روایات، نخستین چیزی که از عدالت [[حضرت قائم]]{{ع}} آشکار می‌شود، این است که اعلام می‌کند، کسانی که [[حج]] یا [[مناسک]] [[مستحب]] به‌جا می‌آورند و [[حجر الاسود]] را استلام می‌کنند و [[طواف]] مستحبی انجام می‌دهند، آن را به کسانی که [[حج]] [[واجب]] دارند، واگذار کنند<ref>کافی، ج ۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴.</ref>.<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۸۴.</ref>


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۳۳

مقدمه

در زیارت صاحب الامر می‌خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ»[۱]. در خصوصیات قیام و حکومت امام زمان(ع) هیچ ویژگی به اندازه "عدالت" و "قسط‍‌" روشنی ندارد. آن‌قدر که در روایات بر ویژگی عدالت‌گستری آن حضرت تأکید شده، بر سایر مسائل چنین ابرامی نرفته است و این نشان از برجستگی این مهم در دوران ظهور دارد. ده‌ها و بلکه صدها روایت در کتاب‌های مختلف روایی، به‌ویژه در کتاب "منتخب الاثر" و "کمال الدین"، در مورد عدالت‌گستری آن حضرت وارد شده است. در بسیاری از این روایات، از آن امام به‌عنوان مظهر و تجلی کامل عدالت یاد شده است. دامنه عدالت حضرت، تا اقصی نقاط‍‌ منازل و زوایای ناپیدای جامعه گسترده است؛ حتی عدالت و دادگری همچون گرما و سرما در درون خانه‌های مردمان نفوذ می‌کند[۲]. خداوند چنان بر این مهم تأکید دارد که اگر حتی یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد، او آن را چنان طولانی خواهد کرد[۳] تا رؤیای موعود مردمان از راه برسد. در سایه این عدالت، هیچ انسانی در قید بندگی و بردگی باقی نمی‌ماند[۴]. حقوق به یغما رفته انسان‌ها به آنها بازمی‌گردد[۵]. بندهای پیدا و ناپیدای بندگی از سر و گردن انسان‌ها بازمی‌گردد و زمینه استثمار انسان از انسان به کلی برچیده می‌شود[۶]. کارگزاران ظلم و بیداد، مورد بازخواست قرار می‌گیرند. قاضیان و حاکمان کج‌رفتار، از مسؤولیت خویش عزل می‌شوند و زمین، از هرنوع خیانت و نادرستی پاک می‌گردد[۷]. عدالت چنان می‌شود که مردم آرزو می‌کنند، ای کاش مردگانشان در بین زندگان بودند و از عدالت بهره‌مند می‌شدند[۸]. برطبق برخی روایات، نخستین چیزی که از عدالت حضرت قائم(ع) آشکار می‌شود، این است که اعلام می‌کند، کسانی که حج یا مناسک مستحب به‌جا می‌آورند و حجر الاسود را استلام می‌کنند و طواف مستحبی انجام می‌دهند، آن را به کسانی که حج واجب دارند، واگذار کنند[۹].[۱۰]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. مفاتیح الجنان، زیارت صاحب الامر.
  2. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۶۲.
  3. کمال الدین، ص۳۱۸.
  4. بحار الانوار، ج ۵۲، ص۲۲۴.
  5. همان، ج ۵۲، ص۲۲۵.
  6. بحار الانوار، ج ۵۱، ص۵۷.
  7. همان، ص۱۲۰.
  8. مجمع الزوائد، ج ۷، ص۳۱۵.
  9. کافی، ج ۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۳۷۴.
  10. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۸۴.