صله رحم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{سیره معصوم}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252,...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[صله رحم در لغت]] - [[صله رحم در حدیث]] - [[صله رحم در اخلاق اسلامی]] - [[صله رحم در معارف و سیره نبوی]] - [[صله رحم در حقوق اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{سیره معصوم}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[صله رحم در قرآن]] | [[صله رحم در حدیث]] | [[صله رحم در نهج البلاغه]] | [[صله رحم در اخلاق اسلامی]] | [[صله رحم در معارف دعا و زیارات]]| [[صله رحم در سیره پیامبر خاتم]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[صله رحم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''صِله رَحِم:''' [[دیدار]] و پیوند و [[نیکی]] کردن به [[خویشاوندان]]. یکی از دستورهای [[اخلاقی]] [[اسلام]] که [[ثواب]] بسیاری دارد و موجب [[طول عمر]] و [[برکت]] در [[زندگی]] است. حداقل آن [[دیدار]] است و اگر همراه با [[احسان]] و [[کمک]] به آنان باشد بهتر است. در مقابل آن "قَطع رَحِم" است، به معنای قطع رابطه با [[فامیل]] و بستگان که [[گناه]] است و آثار [[بدی]] دارد. برنامه [[صله رحم]]، پیوندهای [[خانوادگی]] را مستحکم و [[دل‌ها]] را شاد می‌‌کند و به زندگی‌ها [[صفا]] و [[شادابی]] می‌‌بخشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)| فرهنگ‌نامه دینی]]، ص:۱۳۴.</ref>.
'''«صله رحم»''' به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است که درباره [[خویشاوندان]] و نزدیکانی که [[قرابت]] نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است. صله رحم با خویشاوندان درجه یک واجب و قطع با ایشان حرام است. صله رحم دارای آثار دنیوی و اخروی است. برخی از آثار دنیوی عبارت است از: افزایش روزی و طول عمر؛ [[آبادانی]]؛ افزایش [[نفوس]] [[انسانی]]؛ سروری؛ ایجاد محبت؛ [[خواری]] [[دشمنان]]. از آثار قطع رحم نیز مواردی چون ویرانی شهرها؛ انقطاع نسل؛  [[عذاب]] و [[انتقام]] الهی و ... بیان شده است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
*کلمه "صله" برگرفته از "وَصَلَ یصل"، در بیان اهل لغت، به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۲۶.</ref>. "رحم" نیز از ماده "الرَحِم" در اصل به معنای زهدان [[مادر]] است<ref>همان، ج ۱۲، ص ۲۳۲. </ref>؛ اما به کنایه درباره [[خویشاوندان]] و نزدیکانی که [[قرابت]] نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص ۳۴۷. </ref>. با این توصیف، [[احسان]] به [[خویشاوندان]] نسبی از باب کنایه، [[صله رحم]] نامیده می‌شود<ref>الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۵، ص ۷۸۰.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۶.</ref>.
صِله رَحِم یعنی دیدار و پیوند و [[نیکی]] کردن به [[خویشاوندان]]. یکی از دستورهای [[اخلاقی]] [[اسلام]] که [[ثواب]] بسیاری دارد و موجب طول عمر و [[برکت]] در [[زندگی]] است. حداقل آن دیدار است و اگر همراه با [[احسان]] و کمک به آنان باشد بهتر است. در مقابل آن "قَطع رَحِم" است، به معنای قطع رابطه با [[فامیل]] و بستگان که [[گناه]] است و آثار بدی دارد. برنامه صله رحم، پیوندهای [[خانوادگی]] را مستحکم و [[دل‌ها]] را شاد می‌‌کند و به زندگی‌ها صفا و [[شادابی]] می‌‌بخشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۳۴.</ref>.


==[[ضرورت]] انجام [[صله رحم]] در [[کلام]] [[نبوی]]{{صل}}‌==
== معناشناسی ==
*[[صله رحم]] در توصیه‌های [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[جایگاه]] ممتازی دارد و [[روایات]] بسیاری از آن [[حضرت]] درباره اهمیت و [[ضرورت]] این فریضه مهم عبادی [[نقل]] شده است.‌
کلمه "صله" در بیان اهل لغت، به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۲۶.</ref>. "رحم" نیز از ماده "الرَحِم" در اصل به معنای زهدان مادر است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۲. </ref>؛ اما به کنایه درباره [[خویشاوندان]] و نزدیکانی که [[قرابت]] نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است<ref>راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص ۳۴۷. </ref>. با این توصیف، [[احسان]] به [[خویشاوندان]] نسبی از باب کنایه، صله رحم نامیده می‌شود<ref>الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۵، ص ۷۸۰.</ref>.<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۶.</ref>
*در این [[روایات]]، [[رسول خدا]]{{صل}} [[مسلمانان]] را به [[صله رحم]] حتی به کمترین حد آن، یعنی [[سلام]] کردن به یکدیگر فرا خوانده‌اند<ref>تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۸۹؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۸؛ ابو الفضل علی بن حسن طبرسی، مشکاة الأنوار، ص ۱۶۶ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۵۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[صله رحم]] را مایه افزایش روزی و به تأخیر افتادن [[مرگ]] افراد<ref>کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۵۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۵۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۲؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۸۸.</ref> و باعث [[آبادانی]] [[شهرها]] دانسته‌اند<ref>ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۵ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۴۵.</ref>. ایشان برای امتش به خاطر [[قطع رحم]] می‌ترسید<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص ۴۲؛ صحیفة الرضا{{ع}}، ص ۷۷ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۰۸.</ref> و آثار بر [[صله رحم]] را هم برای [[نیکان]] [[قوم]] و هم برای بدکاران [[قوم]] ثمربخش می‌دانست<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۵۵، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۳: کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۹ - ۳۶۸ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۵.</ref> و حاضر و [[غایب]] امتش را تا [[روز قیامت]] به انجام [[صله رحم]] سفارش می‌کرده، می‌فرمود: "حاضر و [[غایب]] و کسانی را که در اصلاب مردان و [[ارحام]] زنام هستند، تا [[روز قیامت]]، به انجام [[صله رحم]] سفارش می‌کنم، هر چند به فاصله پیمودن یک سال راه باشد؛ چرا که [[صله رحم]] جزء [[دین]] است"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ مشکاة الأنوار، ص ۱۶۵ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۹۰.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۶-۴۸۷.</ref>.
*[[ابوذر غفاری]]، از [[یاران]] نزدیک [[نبی اکرم]]{{صل}} و از [[صحابی]] بزرگ آن [[حضرت]]، در این درباره چنین [[روایت]] کرده است: "[[رسول خدا]]{{صل}} به من سفارش کرد که [[صله رحم]] کنم؛ حتی اگر خویشاوندم به من پشت کند"<ref>{{متن حدیث| أَوْصَانِي رَسُولُ اللَّه‌{{صل}} أَنْ أَصِلَ رَحِمِي وَ إِنْ أَدْبَرَت‌}}؛ الخصال، ج۱، ص ۳۴۵، و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۴۲۹.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۷.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} به حدی بر [[صله رحم]] تأکید داشت که وقتی [[نجاشی]]، [[پادشاه]] [[حبشه]] از [[جعفر بن ابی طالب]] - که [[سرپرستی]] [[مسلمانان]] را برای [[هجرت]] به [[حبشه]] به عهده داشت - خواست تا [[دین اسلام]] را معرفی کند، او یکی از دستورهای مهم [[رسول اکرم]]{{صل}} را به [[مسلمانان]]، انجام [[صله رحم]] و رابطه داشتن با [[خویشاوندان]] بیان کرد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ص ۳۰؛ ابن جوزی، المنتظم، ج ۲، ص ۳۸۲ و تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع ، ج ۴، ص ۱۰۷.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۷.</ref>.


==[[صله رحم]] در [[سیره]] [[رسول خدا]]{{صل}}==
== [[حکم]] صله رَحِم ==
*[[رسول خدا]]{{صل}} را {{متن حدیث|أَوْصَلَ النَّاسِ لرحمهم}} نامیده‌اند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱،‌ ص۳۵۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۱۱، ص ۵۰۱ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۱.</ref> و [[نقل]] شده است که ایشان با [[خویشاوندان]] خود [[صله رحم]] می‌کرد، بدون آنکه آنان را بر دیگر [[مردم]] مقدم بدارد<ref>قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۵۸؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص ۳۵۰ و ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref>. "[[روایت]] شده است، ایشان{{صل}} هرگاه از مسافرتی باز می‌گشتند، اولین کسی را که [[ملاقات]] می‌کردند، دخترشان، [[حضرت زهرا]]{{س}} بود؛ [[پیامبر]]{{صل}} پس از ورود به [[شهر]]، ابتدا بر در [[حضرت]] [[فاطمه]]{{س}} می‌رفت و مدّتی طولانی نزد ایشان توقف می‌کرد و احوال ایشان را جویا می‌شد<ref>شیخ صدوق، الامالی، ص ۲۳۴ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۴۳.</ref>.
صله رحم از رفتارهایی است که از [[فطرت انسان]] سرچشمه می‌گیرد، به همین دلیل [[اثبات]] [[وجوب]] آن به دلیل شرعی نیازمند نیست. توجه به نیاز انسان به ارتباط با خویشان و آثاری که از این ارتباط نصیب همگان می‌شود؛ هر [[عقل]] سلیمی به وجوب و [[ضرورت]] آن اعتراف کند، به همین دلیل [[پیشوایان معصوم]] درباره صله رحم همراه با [[احکام]] تعبدی تلاش کرده‌اند مخاطبان خود را از طریق توجه و [[تفکر]]، به [[حسن]] و ضرورت آن متوجه کنند؛ از جمله [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌فرماید: «[[انسان]] هرچه [[ثروتمند]] باشد بی‌نیاز از این نیست که عشیره‌اش با دست و زبان از او [[دفاع]] کنند. [[عشیره]] انسان بیش از همه [[مردمان]] می‌توانند او را از خطرات [[حفظ]] کنند و پراکندگی‌هایش را جمع کنند و اگر مصیبتی بر او وارد شود، از همه کس بر او مهربان‌ترند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ‏ عَشِيرَتِهِ‏ وَ دِفَاعِهِمْ‏ عَنْهُ‏ بِأَيْدِيهِمْ‏ وَ أَلْسِنَتِهِمْ‏ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِنْ نَزَلَتْ بِهِ}}، شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ۱ / ۶۲؛ این سخن شریف با اندکی تفاوت در محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۴ نقل شده است.</ref>.
*امّا [[صله رحم]] و [[محبت]] [[رسول خدا]]{{صل}} تنها ویژه به [[خویشاوندان]] آن [[حضرت]] نبود؛ انس بن مالک، از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}}، در این باره می‌گوید: "[[سیره]] و روش [[پیامبر خدا]]{{صل}} بر آن بود که اگر یکی از [[برادران دینی]] خود را سه روز نمی‌دید، احوالش را می‌پرسید. اگر آن شخص حضور نداشت، برایش [[دعا]] می‌کرد و اگر آن شخص حضور داشت، به دیدارش می‌رفت. اگر هم متوجه می‌شد که آن شخص [[بیمار]] است، به عیادت آن شخص می‌رفت"<ref>حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۹؛ مجمع الزوائد، ج ۲، ص ۲۹۵؛ ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۶، ص ۱۵۰ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۴۴.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۸.</ref>.
*همچنین در برخی منابع [[نقل]] شده است که در سال پنجم هجری، [[مردم]] [[مکه]] به گرفتاری و [[سختی]] دچار شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} با وجود [[دشمنی]] مکیان با ایشان کمک‌هایی را که برخی، [[ارزش]] آن را پانصد [[دینار]] دانسته‌اند<ref>السرخسی، المبسوط، ج ۱۰، ص ۹۲.</ref>، به همراه [[عبدالله]] بن علقمه خزایی به سوی [[ابوسفیان]] فرستاد تا بین فقرای [[مشرک]] [[مکه]] که از اقربای دور و نزدیک [[نبی خاتم]]{{صل}} به شمار می‌آمدند، تقسیم کند. وقتی علقمه، [[مال]] را به [[ابوسفیان]] داد، این کار [[رسول اکرم]]{{صل}} به قدری بر او اثر گذاشت که بی‌درنگ فریاد زد: "چه کسی نیکوکارتر و [[صله رحم]] کننده‌تر از [[محمد]]{{صل}} دیده است؛ ما با او می‌جنگیم تا خونش را بریزیم و او به ما خیر و [[نیکی]] می‌کند!"<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۵، ص ۴۲۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، ص ۱۸۰ و المبسوط، ص ۹۲.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۸.</ref>.


==[[قطع رحم]] از دیدگاه [[رسول خدا]]{{صل}}==
با این حال از نظر [[شرعی]] هم هیچ اختلافی بین [[فقها]] و دانشمندان مذاهب اسلامی نیست که بعضی مراتب و درجات صله رحم [[واجب]] است<ref>ر.ک: شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۶، ص۴۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۹۰.</ref> و [[قطع رحم]] [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است<ref>سید محمدجواد عاملی، مفتاح الکرامه، ج۸، ص۲۹۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰ و ج۴، ص۵۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۵۰.</ref>
*به همان اندازه که [[پیامبر اسلام]] بر [[دوستی]] و رابطه برقرار کردن با [[اقوام]] و [[خویشان]] و [[محبت]] به آنان تأکید داشت، قطع رابطه با [[خویشان]] و [[دشمنی]] با آنان نیز به شدت مبغوض ایشان بود و توصیه همیشگی [[پیامبر]]{{صل}} به [[مسلمانان]] این بود که همواره رابطه خود را باخویشان خود، حفظ و در هیچ حالی از [[اقوام]] خود دوری نکنند؛ حتی اگر اقوامشان درباره آنان [[بدی]] کنند و یا [[نیت]] سوئی درباره آنان داشته باشند. آن [[حضرت]] به همگان توصیه می‌فرمود: "رابطه خود را با [[محارم]] و خویشانت قطع نکن، اگر چه آنان رابطه خود را با تو قطع کرده باشند"<ref>{{متن حدیث| لَا تَقْطَعْ‌ رَحِمَكَ‌ وَ إِنْ‌ قَطَعَتْك‌}}؛ الکافی، ج ۲، ص ۳۴۷؛، سید فضل الله راوندی، النوادر، ص۶ و الجعفریات، ص۱۸۹.</ref>؛ [[نبی خاتم]]{{صل}} به شدت، [[مسلمانان]] را از قطع رابطه با [[خویشاوندان]] بر حذر داشته، برای قطع کنندگان رحم عقوباتی را برشمرده‌اند که در ادامه به مواردی اشاره می‌شود:‌
===[[محرومیت]] از [[رحمت]] خداوند‌===
*از نظر [[رسول اکرم]]{{صل}}، ضرر و خسارت قطع رابطه با [[خویشان]]، هم به [[قاطع]] رحم می‌رسد و هم زیان آن گریبانگیر [[قوم]] او خواهد شد. از [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث| إِنَ‌ الْمَلَائِكَة لاتَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ‌ قَاطِعُ‌ رَحِم‌}}<ref>المزی، تهذیب الکمال، ج۱۱،‌ ص۴۳۳؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص ۱۵۱ و کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۷.</ref>؛ [[ملائکه]] [[الهی]] در میان مردمی که در میان آنها قطع کننده رابطه با [[خویشاوندان]] وجود داشته باشد، نازل نخواهد شد<ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۹.</ref>.
*قطع رابطه با [[خویشان]] علاوه بر سلب نعمت‌های [[دنیوی]] از [[انسان]]،‌مانع [[نزول]] [[رحمت الهی]] و باعث می‌شود که [[انسان]] از نعمات و ارزاق [[معنوی]] نیز [[محروم]] بماند. [[رسول]] خاتم{{صل}} در این باره فرموده‌اند: {{متن حدیث| إِنَّ الرَّحْمَةَ لاتَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ‌ قَاطِعُ‌ رَحِم‌}}<ref>البخاری، الأدب المفرد، ص ۲۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۲۰، ص۱۶۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰۵؛ کنز العمال، ج ۳، ص ۳۶۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۶.</ref>؛ [[رحمت]] و [[محبت]] [[خداوند]] بر مردمی که در میان آنها قطع کننده رابطه با [[خویشان]] وجود داشته باشد، نازل نخواهد شد<ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۸۹.</ref>.
*در برخی [[روایات]] آمده است: روزی مردی [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} رسید و به ایشان گفت: "ای [[رسول خدا]]! [[اقوام]] و [[خویشان]] من تصمیم گرفته‌اند از من فاصله بگیرند، مرا از خود برانند و رابطه‌شان را با من قطع کنند؛ آیا من [[حق]] دارم و می‌توانم به این [[علت]] رابطه‌ام را با خویشانم قطع کنم و از آنان دوری گزینم؟"[[نبی]] [[خدا]]{{صل}} در پاسخ او فرمود: "اگر چنین کنی، در آن صورت [[خداوند]] رابطه خود را با همگی شما قطع خواهد کرد". آن مرد از [[پیامبر]]{{صل}} درباره نوع برخورد با اقوامش [[راهنمایی]] خواست و [[رسول خدا]]{{صل}} در پاسخ او فرمود: "[[دوستی]] و ارتباط برقرار کن با هر کس که ارتباط خود را با تو قطع کند و عطا کن به هر کس که تو را از عطای خود [[محروم]] کند و ببخش<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰؛ یحیی بن حسین ابوطالب، تیسیر المطالب، ص ۴۲۲ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۳۶.</ref> هر آن کس را که به تو [[ستم]] کند. اگر چنین کردی، [[خداوند]] تو را علیه آنان [[یاری]] خواهد کرد"<ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۰.</ref>.
===[[عقوبت]] در [[دنیا]]===
*از دیدگاه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، علاوه بر [[کیفر]] و عقوبتی که در [[جهان آخرت]] گریبانگیر شخص ترک کننده [[صله رحم]] خواهد شد، در این [[دنیا]] نیز آن شخص، به برخی عقوبات دچار خواهد شد. [[خاتم انبیا]]{{صل}} فرموده است: "کسانی که گناهانی همچون [[قطع رحم]] و [[خیانت]] و [[دروغ]] انجام می‌دهند، علاوه بر [[عذاب]] شدن در [[جهان آخرت]]، در این [[دنیا]] نیز به [[کیفر]] و [[عذاب الهی]] گرفتار می‌شوند"<ref>الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۳ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۹ - ۳۶۸.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۰.</ref>.
*از عقوباتی که در [[دنیا]] به شخص [[قاطع]] [[صله رحم]] می‌رسد، کوتاهی [[عمر]] است؛ همان گونه که رابطه برقرار کردن با [[اقوام]] و [[نزدیکان]]، باعث طولانی شدن [[عمر]] است، دوری گزیدن از [[اقوام]] و [[نزدیکان]] و قطع کردن رابطه با آنان نیز باعث کاهش [[عمر]] و فرا رسیدن سریع‌تر [[مرگ]] خواهد شد<ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۰.</ref>.
*[[رسول اکرم]]{{صل}} در روایتی می‌فرماید: "همانا مردی با [[خویشان]] خود [[صله رحم]] می‌کند و این عمل او در حالی است که از عمرش تنها سه روز [[باقی]] مانده است؛ پس، [[خداوند متعال]]، [[عمر]] او را به سبب [[صله رحم]] تا سی سال به تأخیر می‌اندازد. گاه نیز اتفاق می‌افتد که از [[عمر]] شخصی سی سال [[باقی]] مانده است؛ اما آن شخص از [[خویشان]] خود بریده و با آنها قطع رابطه کرده است و [[خداوند]] [[عمر]] او را به [[علت]] قطع رابطه با خویشاوندانش به سه روز کاهش می‌دهد"<ref>محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج ۲، ج ص ۲۲۰ و کنزالعمال، ج۳، ص۳۵۷.</ref><ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۰-۴۹۱.</ref>.


===[[محرومیت]] از [[بهشت]]===
== محدوده رحم ==
*[[سعادت]] و [[شقاوت]] هر فردی در گرو انجام یا [[سرپیچی]] از فرمان‌های [[الهی]] است. انجام یا ترک [[صله رحم]] نیز یکی از دستورهای مهم [[الهی]] است که زمینه [[سعادت]] یا [[شقاوت انسان]] را در [[دنیا]] و [[آخرت]] فراهم می‌آورد. آثار سوء قطع رابطه با [[اقوام]] و [[خویشاوندان]]، تنها به این [[دنیا]] محدود نیست؛ بلکه آثار وخیم آن در [[آخرت]]، بیش از این [[دنیا]] برای شخص [[ظهور]] خواهد یافت. [[محروم]] شدن از [[بهشت]] از آثار سوء [[اخروی]] است که در برخی [[روایات]] بدان اشاره شده است. [[رسول خدا]]{{صل}} در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث| ثَلَاثَةٌ لَا يَدْخُلُونَ‌ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ رَحِم‌}}<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۳۹۹؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۳، ص۵۰۸ و الخصال، ج۱، ص۱۷۹.</ref>؛ سه گروه‌اند که به [[بهشت]] وارد نخواهند شد؛ دائم الخمر، جادوگر و کسی که رابطه خود را با خویشاوندانش قطع کند<ref> [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۹۱.</ref>.
رحم به خویشان انسان اطلاق می‌شود. به نظر می‌رسد [[شرع]] [[مقدس]] این اصطلاح را [[تغییر]] نداده و برای آن معنی دیگری منظور نکرده است، به همین دلیل دانشمندان نیز همه [[خویشان]] را مصداق رَحِم می‌دانند؛ چه [[زن]] باشند چه مرد، چه مَحرم باشند چه نامحرم، در شمار وراث [[انسان]] باشند یا نباشند و حتی [[مسلمان]] باشند یا [[کافر]]؛ چراکه در عرف و لغت همه این اقسام و طوایف، خویش انسان شمرده می‌شوند<ref>رک: حسن کرکی، اطائب الکلم فی بیان صلة الرحم، ص۲۶.</ref>. بنابراین هرکس در عرف، خویش انسان شمرده شود، مصداق رحم است و صله او [[واجب]] و هیچ چیز حتی [[کفر]] موجب خروج ارتباط او از دایره این عنوان نمی‌شود؛ ولی خویشان سببی در محدوده رَحم داخل نیستند و ارتباط و عدم ارتباط با ایشان مشمول [[حکم]] [[وجوب]] صله رحم و [[حرمت]] [[قطع رحم]] نمی‌شود<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۵۱.</ref>.


==منابع==
== مراتب صله رحم ==
* [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
صله رحم به اعتبار حکم شرعی دارای دو مرتبه است: صله رحم [[واجب]] و صله رحم [[مستحب]].
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# '''صله رحم واجب:''' [[قطع رحم]] [[گناه کبیره]] و ترک آن واجب است. ترک قطع رحم به وسیله صله رحم صورت می‌گیرد؛ بنابراین صله رحم تا آنجا که مصداق ترک قطع رحم باشد، واجب می‌شود.
# '''صله رحم مستحب:''' بالاتر از مرتبه واجب، هرگونه پیوند و ارتباط با خویشان مستحب است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۶۷.</ref>.


==پانویس==
=== مراتب صله رحم به اعتبار نیاز و نفع خویشاوند و تأثیر در تحکیم روابط ===
{{یادآوری پانویس}}
# '''پیوند زبانی:''' ارتباط زبانی اولین مرتبه ارتباط است. این مرتبه خود دارای مراتب جزئی زیادی به شرح زیر است: اولین مرتبه زبانی، [[سلام]] است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|صِلُوا أَرْحَامَكُمْ‏ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ‏ }}<ref>«خویشاوندی خود را اگر چه با سلام نمناک کنید» شریف رضی، المجازات النبویة، ص۱۰۱؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۵۵.</ref>؛
{{پانویس2}}
# '''پیوند [[فکری]]:''' یکی از [[مراتب صله رحم]] [[یاری]] فکری به [[خویشاوند]] است. آنجا که یک خویشاوند محتاج [[هدایت]]، [[راهنمایی]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است.
# پیوند عاطفی: وقتی که یکی از بستگان ما به هر دلیل محتاج مهر و [[محبت]] [[خویشان]] است و برای سبک‌کردن بار غمش به همزبان محتاج است، بر ما لازم است حضور خود را از او دریغ نکنیم و از سپردن گوش و [[دل]] به او کوتاهی نورزیم.
# '''پیوند [[مالی]]:''' مال، یکی از ابزارهایی است که [[شرع]] [[مقدس]] [[اسلام]] برای تحکیم روابط به ویژه رابطه [[خویشاوندی]] بر آن تأکید کرده و [[رسول خدا]] {{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] به فراوانی از این وسیله برای تحکیم پیوندها بهره برده‌اند.
# '''پیوند جانی:''' مرتبه سوم پیوند خویشی پیوند با [[جان]] است. خویشاوندان بیش از آنکه به مال همدیگر محتاج باشند به خود همدیگر نیازمندند و حضور یکدیگر را می‌خواهند؛ حضوری ناشی از اهتمام و همراه با [[محبت]] و مهر و [[عاطفه]]. به همین دلیل گفته‌اند این مرتبه بالاترین مرتبه است. پیوند جانی هم خود دارای مراتب جزئی است.
# '''خودداری از [[آزار]]:''' یکی از مصداق‌ها و [[مراتب صله رحم]] که در همه شرایط مراعات آن [[واجب]] است، خودداری از آزار خویشاوند است. [[رسول خدا]] {{صل}} برای تأکید بر این مرتبه فرموده است: {{متن حدیث|أَفْضَلُ‏ مَا يُوصَلُ‏ بِهِ‏ الرَّحِمُ‏ كَفُّ‏ الْأَذَى‏ عَنْهَا}}<ref>«برترین چیزی که به وسیله آن می‌توان با خویشاوند پیوست، خودداری از آزردن اوست» محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۶۸ ـ ۴۷۲.</ref>


[[رده:مدخل]]
== آثار صله رحم ==
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
=== آثار دنیوی صله رحم ===
# '''افزایش روزی و طول عمر:''' بارزترین اثر دنیوی صله رحم [[گشایش]] در روزی، افزایش [[ثروت]] و طول عمر است چنان‌که در برخی کتب [[اخلاق]] و [[حدیث]] برای تأثیر صله رحم بر طول عمر بابی جداگانه طراحی شده است.  رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: «هرکس دوست دارد روزی‌اش توسعه یابد و مهلتش زیاد شود (مرگش به تأخیر افتد) پس باید با خویشان خود بپیوندند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُوَسَّعَ‏ لَهُ‏ فِي‏ رِزْقِهِ‏ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ}}، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الأخبار، ص۲۸۸.</ref>.
# '''[[آبادانی]]:''' یکی از آثار صله رحم آبادانی است که با افزایش روزی نیز ملازمه دارد. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان شهرها را آباد می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تَعْمُرُ الدِّيَارَ}}، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶۳.</ref>.
# '''افزایش [[نفوس]] [[انسانی]]:''' رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُنْمِي‏ الْعَدَدَ}}<ref>«پیوند با خویشان تعداد را زیاد می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۱؛ مشابه این حدیث از امیرالمؤمنین {{ع}} نیز روایت شده شده است (علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۰۴).</ref> و [[حضرت فاطمه زهرا]] {{س}} می‌فرماید: {{متن حدیث|فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ صِلَةَ الْأَرْحَامِ‏ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ}}<ref>«خداوند متعال صله رحم را برای افزایش نفوس واجب کرد» صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۸، این سخن از امیرالمؤمنین {{ع}} نیز نقل شده است (شریف رضی، نهج‌البلاغه، ۴/ ۵۵).</ref>.
# '''سروری:''' یکی از آثار صله رحم این است که [[انسان]] را به سروری می‌رساند. رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت در بین خانواده و سروری در عشیره است»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ سُؤْدُدٌ فِي الْعَشِيرَةِ}}، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.</ref>.
# '''ایجاد محبت:''' [[قلوب]] انسان‌ها در [[تسخیر]] [[اراده]] خداست، [[مردمان]] بدون [[اذن]] و اراده الهی نه به کسی مهر می‌ورزند و نه با کسی [[دشمنی]] می‌کنند. یکی از آثار صله رحم که به اذن حضرت [[پروردگار]] پدید می‌آید محبوبیت است. رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان... انسان را در خاندان محبوب می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الرَّحِمِ... مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ}}، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.</ref>.
# '''[[خواری]] [[دشمنان]]:''' رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت می‌شود و دشمن را با صورت به زمین می‌زند»<ref>{{متن حدیث|‏صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تُوجِبُ‏ الْمَحَبَّةَ وَ تَكْبِتُ‏ الْعَدُوَّ}}، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۰.</ref>.
# '''دفع بلا:''' [[بلا]] و [[مصیبت]] لازمه [[زندگی]] [[انسان]] است؛ با این حال و به‌رغم همه عواملی که ورود بلا را به زندگی انسان موجب می‌شوند از نظر [[شرعی]]، پیشگیری از بلا با وسایلی که در [[آموزه‌های دینی]] معرفی شده، مثل [[صدقه]] و [[دعا]]، کاری پسندیده است. یکی از وسائلی که بلا را از محیط زندگی انسان دور می‌کند صله رحم است. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با [[خویشان]] مکاره و [[مصیبت‌ها]] را از زندگی انسان دور می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الرَّحِمِ... تَدْفَعُ‏ الْبَلْوَى‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.</ref>.
# '''جلوگیری از [[مرگ]] بد:''' مرگ [[سرنوشت]] محتوم زندگی دنیاست و هر جانداری دیر یا زود از این سرا رخت برمی‌بندد، ولی کیفیت مردن متفاوت است و از کلمات [[پیشوایان معصوم]] استفاده می‌شود که ایشان در برابر انواع مرگ بی‌تفاوت نبوده برخی از انواع مردن را مرگ بد (میتة السوء) نامیده‌اند. منظور از مرگ بد، این است که انسان به هنگام مردن در حالی باشد که [[خدا]] را فراموش کند، از [[شکر]] نعمت‌های او [[غفلت]] ورزد؛ به کفران نعمت روی آورد و سود و زیان خود را نشناسد یا فرصتی برای جبران و سفارش و [[وصیت]] به او ندهند. یکی از چیزهایی که مرگ بد را دور می‌کند، صله رحم است. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان انسان را از مرگ بد حفظ می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةَ الرَّحِمِ تَقِي مِيْتَةَ السَّوْءِ}}، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۲ و ۲۵۰.</ref>.
# '''آثار [[اخلاقی]] صله رحم:''' یکی از ابعاد اثرگذاری صله رحم در [[دنیا]] تأثیر بر [[اخلاق]] [[انسان]] است. برخی از احادیثی که در این زمینه به دست ما رسیده است، نشان می‌دهند پیوند با [[خویشاوندان]] در پاک‌سازی نفس از [[اخلاق ناپسند]] و آراستن آن بر [[اخلاق پسندیده]] تأثیر مثبت دارد: [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان اخلاق را نیکو می‌کند، سخاوت می‌آورد و نفس را پاکیزه می‌کند»<ref>{{متن حدیث|‏صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُحَسِّنُ‏ الْخُلُقَ‏، وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ، وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۱.</ref>.
# '''آثار [[معنوی]] صله رحم:''' پیوند با [[خویشان]] افزون بر همه آثاری که نام بردیم در [[رشد]] و شکوفایی معنوی [[انسان]] اثرگذار است. براساس احادیث، صله رحم به سه صورت در رشد معنوی انسان ایفای نقش می‌کند. نخست آنکه [[اعمال انسان]] را [[پاک]] و بالنده می‌کند؛ دیگر آنکه انسان را از [[ارتکاب گناه]] باز می‌دارد و سوم آنکه موجب افزایش و استحکام [[ایمان]] می‌شود. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان اعمال را پاکیزه می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُزَكِّي‏ الْأَعْمَالَ‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۷۲ ـ ۴۸۱.</ref>
 
=== آثار [[اخروی]] صله رحم ===
آثار اخروی صله رحم در سه مرحله از مراحل [[آخرت]] پیدا می‌شود.
# '''مرحله اول: [[مرگ]]:''' امام صادق {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُخَفِّفَ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ فَلْيَكُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ}}<ref>صدوق، امالی، ص۴۷۳؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۶۷.</ref>.
# '''مرحله دوم: حساب:''' دومین مرحله‌ای که آثار صله رحم در امر [[آخرت]] [[خودنمایی]] می‌کند، هنگام [[حسابرسی]] در صحنه [[قیامت]] است. [[قرآن کریم]] در توصیف عاملان به این تکلیف دینی می‌فرماید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ}}<ref>«و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛» سوره رعد، آیه ۲۱.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} می‌فرماید: «پیوند با خویشان حساب را آسان می‌کند»<ref>{{متن حدیث|صِلَةُ الرَّحِمِ... تُيَسِّرُ الْحِسَابَ‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.</ref>.
# '''مرحله سوم [[پاداش]]:''' اثر دیگر صله رحم در قیامت بهره‌مندی و برخورداری از [[فضل]] خداوند متعال و ورود به [[بهشت]] است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «هرکس یک چیز را برای من تضمین کند من چهار چیز را برای او تضمین می‌کنم. صله رحم به جا آورد من ضمانت می‌کنم که خانواده‌اش دوستش داشته باشند، روزی‌اش توسعه یابد، مهلتش در دنیا بیشتر شود و خداوند او را به بهشتی که وعده کرده داخل کند»<ref>{{متن حدیث|مَنْ ضَمِنَ لِي وَاحِدَةً ضَمِنْتُ لَهُ أَرْبَعَةً يَصِلُ رَحِمَهُ فَيُحِبُّهُ أَهْلُهُ وَ يُوَسَّعُ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ وَ يُزَادُ فِي أَجَلِهِ وَ يُدْخِلُهُ‏ اللَّهُ‏ الْجَنَّةَ الَّتِي‏ وَعَدَهُ‏}}، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۸۲ ـ ۴۸۳.</ref>
 
== پیامدهای قطع رحم ==
=== پیامدهای دنیوی قطع رحم ===
مهم‌ترین آثار دنیوی قطع رحم ویرانی و انقطاع نسل است، همان طور که صله رحم [[آبادانی]] به ارمغان می‌آورد و موجب ازدیاد [[نفوس]] [[انسانی]] می‌شود قطع رحم [[شهرها]] را ویران می‌کند و نسل را بر می‌اندازد.
# '''ویرانی شهرها:''' رسول خدا {{صل}} می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ شهرها را ویران می‌کند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ لَتَذَرَانِ‏ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ}}، مفید، امالی، ص۹۸؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.</ref>.
# '''انقطاع نسل:''' [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ رحم‌ها را بیمار می‌کند و در بیماری رحم انقطاع نسل نهفته است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ... يُثْقِلَانِ‏ الرَّحِمَ‏ وَ إِنَّ فِي‏ تَثَقُّلِ‏ الرَّحِمِ انْقِطَاع‏ النَّسْلِ‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.</ref>.
# '''[[سلطه]] [[اقتصادی]] [[اشرار]]:''' یکی از آثار صله رحم این است که بدکاران، اقتصاد جامعه را در دست می‌گیرند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌فرماید: «هنگامی که پیوند خویشاوندی را ببرند اموال در دست اشرار قرار می‌گیرد»<ref>{{متن حدیث|إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ‏ جُعِلَتِ‏ الْأَمْوَالُ‏ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۸.</ref>.
# '''[[عذاب]] و [[انتقام]] الهی:''' یکی از آثار [[قطع رحم]] که در [[احادیث]] نام برده شده عذاب الاهی است که ممکن است عنوان دیگری برای پیامدهای پیشین باشد و ممکن است در چهره دیگری نازل شود. امیرالمؤمنین {{ع}} می‌فرماید: «قطع رحم موجب نزول عذاب است»<ref>{{متن حدیث|فِي‏ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ‏ حُلُولُ‏ النِّقَمِ‏}}، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۵۳.</ref>.
 
=== پیامدهای [[اخروی]] قطع رحم ===
# '''محرومیت از بهشت:''' پیامد قطع رحم در آخر محرومیت از بهشت است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: «آنکه پیوند خویشی بگسلد وارد بهشت نمی‌شود»<ref>{{متن حدیث|لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ قَاطِعُ‏ رَحِمٍ‏}}، صدوق، خصال، ص۴۳۵.</ref>.
# '''[[سقوط]] در [[جهنم]]:''' قاطع رحم نه تنها از بهشت [[محروم]] است، بلکه به طور حتم طعمه جهنم می‌شود. [[رسول خدا]] {{صل}} می‌فرماید: «رحم در روز قیامت زبان تیز و رسایی دارد، می‌گوید پروردگارا بپیوند با هرکس که مرا پیوست و ببر از هر کس که مرا برید. در روز قیامت، می‌بینی کسی در راه خیر است، که ناگاه خویشاوندی که از او بریده به سراغش می‌آید و به پایین‌ترین عمق جهنم افکنده می‌شود»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الرَّحِمَ لَهَا لِسَانٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَلِقٌ‏ يَقُولُ‏ يَا رَبِّ‏ صِلْ مَنْ وَصَلَنِي وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِي وَ الرَّجُلُ لَيُرَى بِسَبِيلِ خَيْرٍ إِذَا أَتَتْهُ الرَّحِمُ الَّتِي قَطَعَهَا فَتَهْوِي بِهِ إِلَى أَسْفَلِ قَعْرٍ فِي النَّارِ}}، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص ۴۸۵ ـ ۴۸۹.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[برترین صله رحم]]
* [[دست برداشتن از آزار ارحام]]
* [[آثار صله رحم]]
* [[احسان به پدر و مادر]]
* [[آداب معاشرت با خویشان]]
* [[حق برداشت محصول]]
* [[ستایش صله رحم]]
* [[سرور از طول عمر]]
* [[طول عمر]]
* [[قطع رحم]]
* [[کم‏ترین صله رحم]]
* [[مراتب صله رحم]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100254.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱۴''']]
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[هادی اکبری|اکبری، هادی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{فضیلت}}
{{فضایل اخلاقی}}
 
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:صله رحم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۸

«صله رحم» به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است که درباره خویشاوندان و نزدیکانی که قرابت نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است. صله رحم با خویشاوندان درجه یک واجب و قطع با ایشان حرام است. صله رحم دارای آثار دنیوی و اخروی است. برخی از آثار دنیوی عبارت است از: افزایش روزی و طول عمر؛ آبادانی؛ افزایش نفوس انسانی؛ سروری؛ ایجاد محبت؛ خواری دشمنان. از آثار قطع رحم نیز مواردی چون ویرانی شهرها؛ انقطاع نسل؛ عذاب و انتقام الهی و ... بیان شده است.

مقدمه

صِله رَحِم یعنی دیدار و پیوند و نیکی کردن به خویشاوندان. یکی از دستورهای اخلاقی اسلام که ثواب بسیاری دارد و موجب طول عمر و برکت در زندگی است. حداقل آن دیدار است و اگر همراه با احسان و کمک به آنان باشد بهتر است. در مقابل آن "قَطع رَحِم" است، به معنای قطع رابطه با فامیل و بستگان که گناه است و آثار بدی دارد. برنامه صله رحم، پیوندهای خانوادگی را مستحکم و دل‌ها را شاد می‌‌کند و به زندگی‌ها صفا و شادابی می‌‌بخشد[۱].

معناشناسی

کلمه "صله" در بیان اهل لغت، به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است[۲]. "رحم" نیز از ماده "الرَحِم" در اصل به معنای زهدان مادر است[۳]؛ اما به کنایه درباره خویشاوندان و نزدیکانی که قرابت نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است[۴]. با این توصیف، احسان به خویشاوندان نسبی از باب کنایه، صله رحم نامیده می‌شود[۵].[۶]

حکم صله رَحِم

صله رحم از رفتارهایی است که از فطرت انسان سرچشمه می‌گیرد، به همین دلیل اثبات وجوب آن به دلیل شرعی نیازمند نیست. توجه به نیاز انسان به ارتباط با خویشان و آثاری که از این ارتباط نصیب همگان می‌شود؛ هر عقل سلیمی به وجوب و ضرورت آن اعتراف کند، به همین دلیل پیشوایان معصوم درباره صله رحم همراه با احکام تعبدی تلاش کرده‌اند مخاطبان خود را از طریق توجه و تفکر، به حسن و ضرورت آن متوجه کنند؛ از جمله امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «انسان هرچه ثروتمند باشد بی‌نیاز از این نیست که عشیره‌اش با دست و زبان از او دفاع کنند. عشیره انسان بیش از همه مردمان می‌توانند او را از خطرات حفظ کنند و پراکندگی‌هایش را جمع کنند و اگر مصیبتی بر او وارد شود، از همه کس بر او مهربان‌ترند»[۷].

با این حال از نظر شرعی هم هیچ اختلافی بین فقها و دانشمندان مذاهب اسلامی نیست که بعضی مراتب و درجات صله رحم واجب است[۸] و قطع رحم حرام و از گناهان کبیره است[۹].[۱۰]

محدوده رحم

رحم به خویشان انسان اطلاق می‌شود. به نظر می‌رسد شرع مقدس این اصطلاح را تغییر نداده و برای آن معنی دیگری منظور نکرده است، به همین دلیل دانشمندان نیز همه خویشان را مصداق رَحِم می‌دانند؛ چه زن باشند چه مرد، چه مَحرم باشند چه نامحرم، در شمار وراث انسان باشند یا نباشند و حتی مسلمان باشند یا کافر؛ چراکه در عرف و لغت همه این اقسام و طوایف، خویش انسان شمرده می‌شوند[۱۱]. بنابراین هرکس در عرف، خویش انسان شمرده شود، مصداق رحم است و صله او واجب و هیچ چیز حتی کفر موجب خروج ارتباط او از دایره این عنوان نمی‌شود؛ ولی خویشان سببی در محدوده رَحم داخل نیستند و ارتباط و عدم ارتباط با ایشان مشمول حکم وجوب صله رحم و حرمت قطع رحم نمی‌شود[۱۲].

مراتب صله رحم

صله رحم به اعتبار حکم شرعی دارای دو مرتبه است: صله رحم واجب و صله رحم مستحب.

  1. صله رحم واجب: قطع رحم گناه کبیره و ترک آن واجب است. ترک قطع رحم به وسیله صله رحم صورت می‌گیرد؛ بنابراین صله رحم تا آنجا که مصداق ترک قطع رحم باشد، واجب می‌شود.
  2. صله رحم مستحب: بالاتر از مرتبه واجب، هرگونه پیوند و ارتباط با خویشان مستحب است[۱۳].

مراتب صله رحم به اعتبار نیاز و نفع خویشاوند و تأثیر در تحکیم روابط

  1. پیوند زبانی: ارتباط زبانی اولین مرتبه ارتباط است. این مرتبه خود دارای مراتب جزئی زیادی به شرح زیر است: اولین مرتبه زبانی، سلام است. رسول خدا (ص) فرمودند: «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ‏ وَ لَوْ بِالسَّلَامِ‏ »[۱۴]؛
  2. پیوند فکری: یکی از مراتب صله رحم یاری فکری به خویشاوند است. آنجا که یک خویشاوند محتاج هدایت، راهنمایی، امر به معروف و نهی از منکر است.
  3. پیوند عاطفی: وقتی که یکی از بستگان ما به هر دلیل محتاج مهر و محبت خویشان است و برای سبک‌کردن بار غمش به همزبان محتاج است، بر ما لازم است حضور خود را از او دریغ نکنیم و از سپردن گوش و دل به او کوتاهی نورزیم.
  4. پیوند مالی: مال، یکی از ابزارهایی است که شرع مقدس اسلام برای تحکیم روابط به ویژه رابطه خویشاوندی بر آن تأکید کرده و رسول خدا (ص) و پیشوایان معصوم به فراوانی از این وسیله برای تحکیم پیوندها بهره برده‌اند.
  5. پیوند جانی: مرتبه سوم پیوند خویشی پیوند با جان است. خویشاوندان بیش از آنکه به مال همدیگر محتاج باشند به خود همدیگر نیازمندند و حضور یکدیگر را می‌خواهند؛ حضوری ناشی از اهتمام و همراه با محبت و مهر و عاطفه. به همین دلیل گفته‌اند این مرتبه بالاترین مرتبه است. پیوند جانی هم خود دارای مراتب جزئی است.
  6. خودداری از آزار: یکی از مصداق‌ها و مراتب صله رحم که در همه شرایط مراعات آن واجب است، خودداری از آزار خویشاوند است. رسول خدا (ص) برای تأکید بر این مرتبه فرموده است: «أَفْضَلُ‏ مَا يُوصَلُ‏ بِهِ‏ الرَّحِمُ‏ كَفُّ‏ الْأَذَى‏ عَنْهَا»[۱۵].[۱۶]

آثار صله رحم

آثار دنیوی صله رحم

  1. افزایش روزی و طول عمر: بارزترین اثر دنیوی صله رحم گشایش در روزی، افزایش ثروت و طول عمر است چنان‌که در برخی کتب اخلاق و حدیث برای تأثیر صله رحم بر طول عمر بابی جداگانه طراحی شده است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «هرکس دوست دارد روزی‌اش توسعه یابد و مهلتش زیاد شود (مرگش به تأخیر افتد) پس باید با خویشان خود بپیوندند»[۱۷].
  2. آبادانی: یکی از آثار صله رحم آبادانی است که با افزایش روزی نیز ملازمه دارد. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان شهرها را آباد می‌کند»[۱۸].
  3. افزایش نفوس انسانی: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُنْمِي‏ الْعَدَدَ»[۱۹] و حضرت فاطمه زهرا (س) می‌فرماید: «فَرَضَ‏ اللَّهُ‏ صِلَةَ الْأَرْحَامِ‏ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ»[۲۰].
  4. سروری: یکی از آثار صله رحم این است که انسان را به سروری می‌رساند. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت در بین خانواده و سروری در عشیره است»[۲۱].
  5. ایجاد محبت: قلوب انسان‌ها در تسخیر اراده خداست، مردمان بدون اذن و اراده الهی نه به کسی مهر می‌ورزند و نه با کسی دشمنی می‌کنند. یکی از آثار صله رحم که به اذن حضرت پروردگار پدید می‌آید محبوبیت است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان... انسان را در خاندان محبوب می‌کند»[۲۲].
  6. خواری دشمنان: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان موجب محبت می‌شود و دشمن را با صورت به زمین می‌زند»[۲۳].
  7. دفع بلا: بلا و مصیبت لازمه زندگی انسان است؛ با این حال و به‌رغم همه عواملی که ورود بلا را به زندگی انسان موجب می‌شوند از نظر شرعی، پیشگیری از بلا با وسایلی که در آموزه‌های دینی معرفی شده، مثل صدقه و دعا، کاری پسندیده است. یکی از وسائلی که بلا را از محیط زندگی انسان دور می‌کند صله رحم است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان مکاره و مصیبت‌ها را از زندگی انسان دور می‌کند»[۲۴].
  8. جلوگیری از مرگ بد: مرگ سرنوشت محتوم زندگی دنیاست و هر جانداری دیر یا زود از این سرا رخت برمی‌بندد، ولی کیفیت مردن متفاوت است و از کلمات پیشوایان معصوم استفاده می‌شود که ایشان در برابر انواع مرگ بی‌تفاوت نبوده برخی از انواع مردن را مرگ بد (میتة السوء) نامیده‌اند. منظور از مرگ بد، این است که انسان به هنگام مردن در حالی باشد که خدا را فراموش کند، از شکر نعمت‌های او غفلت ورزد؛ به کفران نعمت روی آورد و سود و زیان خود را نشناسد یا فرصتی برای جبران و سفارش و وصیت به او ندهند. یکی از چیزهایی که مرگ بد را دور می‌کند، صله رحم است. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «پیوند با خویشان انسان را از مرگ بد حفظ می‌کند»[۲۵].
  9. آثار اخلاقی صله رحم: یکی از ابعاد اثرگذاری صله رحم در دنیا تأثیر بر اخلاق انسان است. برخی از احادیثی که در این زمینه به دست ما رسیده است، نشان می‌دهند پیوند با خویشاوندان در پاک‌سازی نفس از اخلاق ناپسند و آراستن آن بر اخلاق پسندیده تأثیر مثبت دارد: امام صادق (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان اخلاق را نیکو می‌کند، سخاوت می‌آورد و نفس را پاکیزه می‌کند»[۲۶].
  10. آثار معنوی صله رحم: پیوند با خویشان افزون بر همه آثاری که نام بردیم در رشد و شکوفایی معنوی انسان اثرگذار است. براساس احادیث، صله رحم به سه صورت در رشد معنوی انسان ایفای نقش می‌کند. نخست آنکه اعمال انسان را پاک و بالنده می‌کند؛ دیگر آنکه انسان را از ارتکاب گناه باز می‌دارد و سوم آنکه موجب افزایش و استحکام ایمان می‌شود. امام باقر (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان اعمال را پاکیزه می‌کند»[۲۷].[۲۸]

آثار اخروی صله رحم

آثار اخروی صله رحم در سه مرحله از مراحل آخرت پیدا می‌شود.

  1. مرحله اول: مرگ: امام صادق (ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُخَفِّفَ‏ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ فَلْيَكُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ»[۲۹].
  2. مرحله دوم: حساب: دومین مرحله‌ای که آثار صله رحم در امر آخرت خودنمایی می‌کند، هنگام حسابرسی در صحنه قیامت است. قرآن کریم در توصیف عاملان به این تکلیف دینی می‌فرماید: ﴿وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ[۳۰]. امام باقر (ع) می‌فرماید: «پیوند با خویشان حساب را آسان می‌کند»[۳۱].
  3. مرحله سوم پاداش: اثر دیگر صله رحم در قیامت بهره‌مندی و برخورداری از فضل خداوند متعال و ورود به بهشت است. رسول خدا (ص) فرمود: «هرکس یک چیز را برای من تضمین کند من چهار چیز را برای او تضمین می‌کنم. صله رحم به جا آورد من ضمانت می‌کنم که خانواده‌اش دوستش داشته باشند، روزی‌اش توسعه یابد، مهلتش در دنیا بیشتر شود و خداوند او را به بهشتی که وعده کرده داخل کند»[۳۲].[۳۳]

پیامدهای قطع رحم

پیامدهای دنیوی قطع رحم

مهم‌ترین آثار دنیوی قطع رحم ویرانی و انقطاع نسل است، همان طور که صله رحم آبادانی به ارمغان می‌آورد و موجب ازدیاد نفوس انسانی می‌شود قطع رحم شهرها را ویران می‌کند و نسل را بر می‌اندازد.

  1. ویرانی شهرها: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ شهرها را ویران می‌کند»[۳۴].
  2. انقطاع نسل: رسول خدا (ص) می‌فرماید: «قطع رحم و سوگند دروغ رحم‌ها را بیمار می‌کند و در بیماری رحم انقطاع نسل نهفته است»[۳۵].
  3. سلطه اقتصادی اشرار: یکی از آثار صله رحم این است که بدکاران، اقتصاد جامعه را در دست می‌گیرند. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «هنگامی که پیوند خویشاوندی را ببرند اموال در دست اشرار قرار می‌گیرد»[۳۶].
  4. عذاب و انتقام الهی: یکی از آثار قطع رحم که در احادیث نام برده شده عذاب الاهی است که ممکن است عنوان دیگری برای پیامدهای پیشین باشد و ممکن است در چهره دیگری نازل شود. امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «قطع رحم موجب نزول عذاب است»[۳۷].

پیامدهای اخروی قطع رحم

  1. محرومیت از بهشت: پیامد قطع رحم در آخر محرومیت از بهشت است. رسول خدا (ص) فرمود: «آنکه پیوند خویشی بگسلد وارد بهشت نمی‌شود»[۳۸].
  2. سقوط در جهنم: قاطع رحم نه تنها از بهشت محروم است، بلکه به طور حتم طعمه جهنم می‌شود. رسول خدا (ص) می‌فرماید: «رحم در روز قیامت زبان تیز و رسایی دارد، می‌گوید پروردگارا بپیوند با هرکس که مرا پیوست و ببر از هر کس که مرا برید. در روز قیامت، می‌بینی کسی در راه خیر است، که ناگاه خویشاوندی که از او بریده به سراغش می‌آید و به پایین‌ترین عمق جهنم افکنده می‌شود»[۳۹].[۴۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۳۴.
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۲۶.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۲.
  4. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص ۳۴۷.
  5. الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۵، ص ۷۸۰.
  6. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۶.
  7. «إِنَّهُ لَا يَسْتَغْنِي الرَّجُلُ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ عَنْ‏ عَشِيرَتِهِ‏ وَ دِفَاعِهِمْ‏ عَنْهُ‏ بِأَيْدِيهِمْ‏ وَ أَلْسِنَتِهِمْ‏ وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَيْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ عِنْدَ نَازِلَةٍ إِنْ نَزَلَتْ بِهِ»، شریف رضی، نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ۱ / ۶۲؛ این سخن شریف با اندکی تفاوت در محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۴ نقل شده است.
  8. ر.ک: شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۶، ص۴۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۲۸، ص۱۹۰.
  9. سید محمدجواد عاملی، مفتاح الکرامه، ج۸، ص۲۹۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۲۰ و ج۴، ص۵۸.
  10. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۵۰.
  11. رک: حسن کرکی، اطائب الکلم فی بیان صلة الرحم، ص۲۶.
  12. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۵۱.
  13. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۶۷.
  14. «خویشاوندی خود را اگر چه با سلام نمناک کنید» شریف رضی، المجازات النبویة، ص۱۰۱؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۳۵۵.
  15. «برترین چیزی که به وسیله آن می‌توان با خویشاوند پیوست، خودداری از آزردن اوست» محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۰۳.
  16. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۶۸ ـ ۴۷۲.
  17. «مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يُوَسَّعَ‏ لَهُ‏ فِي‏ رِزْقِهِ‏ وَ يُنْسَأَ لَهُ فِي أَجَلِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ»، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الأخبار، ص۲۸۸.
  18. «صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تَعْمُرُ الدِّيَارَ»، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۶۳.
  19. «پیوند با خویشان تعداد را زیاد می‌کند» میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۱؛ مشابه این حدیث از امیرالمؤمنین (ع) نیز روایت شده شده است (علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۰۴).
  20. «خداوند متعال صله رحم را برای افزایش نفوس واجب کرد» صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۲۴۸، این سخن از امیرالمؤمنین (ع) نیز نقل شده است (شریف رضی، نهج‌البلاغه، ۴/ ۵۵).
  21. «صِلَةُ الرَّحِمِ مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ سُؤْدُدٌ فِي الْعَشِيرَةِ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.
  22. «صِلَةُ الرَّحِمِ... مَحَبَّةٌ فِي الْأَهْلِ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۵.
  23. «‏صِلَةُ الرَّحِمِ‏ تُوجِبُ‏ الْمَحَبَّةَ وَ تَكْبِتُ‏ الْعَدُوَّ»، میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۵۰.
  24. «صِلَةُ الرَّحِمِ... تَدْفَعُ‏ الْبَلْوَى‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  25. «صِلَةَ الرَّحِمِ تَقِي مِيْتَةَ السَّوْءِ»، طوسی، امالی، ص۴۸۱؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۲۴۲ و ۲۵۰.
  26. «‏صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُحَسِّنُ‏ الْخُلُقَ‏، وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ، وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۱.
  27. «صِلَةُ الْأَرْحَامِ‏ تُزَكِّي‏ الْأَعْمَالَ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  28. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۷۲ ـ ۴۸۱.
  29. صدوق، امالی، ص۴۷۳؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۶۷.
  30. «و کسانی که آنچه را خداوند فرمان به پیوند آن داده است می‌پیوندند و از پروردگار خویش می‌ترسند و از سختی حساب هراس دارند؛» سوره رعد، آیه ۲۱.
  31. «صِلَةُ الرَّحِمِ... تُيَسِّرُ الْحِسَابَ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۰.
  32. «مَنْ ضَمِنَ لِي وَاحِدَةً ضَمِنْتُ لَهُ أَرْبَعَةً يَصِلُ رَحِمَهُ فَيُحِبُّهُ أَهْلُهُ وَ يُوَسَّعُ عَلَيْهِ فِي رِزْقِهِ وَ يُزَادُ فِي أَجَلِهِ وَ يُدْخِلُهُ‏ اللَّهُ‏ الْجَنَّةَ الَّتِي‏ وَعَدَهُ‏»، محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۸۸.
  33. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۸۲ ـ ۴۸۳.
  34. «إِنَّ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ وَ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ لَتَذَرَانِ‏ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ»، مفید، امالی، ص۹۸؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.
  35. «إِنَّ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ... يُثْقِلَانِ‏ الرَّحِمَ‏ وَ إِنَّ فِي‏ تَثَقُّلِ‏ الرَّحِمِ انْقِطَاع‏ النَّسْلِ‏»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۷.
  36. «إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ‏ جُعِلَتِ‏ الْأَمْوَالُ‏ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۳۴۸.
  37. «فِي‏ قَطِيعَةِ الرَّحِمِ‏ حُلُولُ‏ النِّقَمِ‏»، علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۵۳.
  38. «لَا يَدْخُلُ‏ الْجَنَّةَ قَاطِعُ‏ رَحِمٍ‏»، صدوق، خصال، ص۴۳۵.
  39. «فَإِنَّ الرَّحِمَ لَهَا لِسَانٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَلِقٌ‏ يَقُولُ‏ يَا رَبِّ‏ صِلْ مَنْ وَصَلَنِي وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِي وَ الرَّجُلُ لَيُرَى بِسَبِيلِ خَيْرٍ إِذَا أَتَتْهُ الرَّحِمُ الَّتِي قَطَعَهَا فَتَهْوِي بِهِ إِلَى أَسْفَلِ قَعْرٍ فِي النَّارِ»، محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۵۶.
  40. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص ۴۸۵ ـ ۴۸۹.