صله رحم در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

اسلام بر استواری پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی تأکید فراوانی دارد و صله رحم و رسیدگی به بستگان را وظیفه‌ای دینی می‌شمارد. رسیدگی به خویشان آثار ارزنده‌ای در زندگی انسان دارد: سبب طول عمر می‌شود؛ روزی را زیاد می‌کند؛ اخلاق را نیکو می‌سازد؛ اعمال را پاک و بلاها را برطرف می‌کند و آسانی حساب روز قیامت را در پی می‌آورد. چنین روابطی در جهان غرب، بی‌ارزش تلقی می‌شود؛ بدین معنا که فرزندان پس از رسیدن به سن رشد، از پدر و مادر جدا می‌شوند. این جدایی با سردی روابط همراه است و پی آمدهای ناهنجاری دارد که از آن جمله می‌توان به وجود آسایشگاه‌های سالمندان، پرورشگاه‌ها و خوابگاه‌های شبانه روزی و افزایش روزافزون فرزندان بی‌عاطفه اشاره کرد که سبب بالا رفتن آمار قتل، جنایت و فحشا شده است.

متأسفانه بر اثر رواج غرب زدگی، در بعضی خانواده‌های کم تعهد مسلمان نیز شاهد چنین رفتارهای نامناسبی هستیم. نباید رابطه انسان با خانواده‌اش قطع شود؛ زیرا این کار زمینه ساز خشم خدا و رسول می‌گردد. بکوشیم با صله رحم، اختلاف‌های خانوادگی را به مهر و دوستی تبدیل کنیم و روز به روز بر صمیمیت خود بیفزاییم. باید در فراز و نشیب‌های زندگی در کنار هم باشیم؛ افزایش فاصله‌ها را بهانه کاهش روابط خویشاوندی نشماریم و هنگام رفت وآمدها، هزینه‌های پذیرایی را بالا نبریم تا فاصله زمانی ملاقات‌ها طولانی نشود. پیامبر گرامی اسلام درباره اهمیت پیوندهای خویشاوندی فرمود: «أُوصِي الشَّاهِدَ مِنْ أُمَّتِي وَ الْغَائِبَ مِنْهُمْ وَ مَنْ فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَنْ يَصِلَ الرَّحِمَ وَ إِنْ كَانَتْ مِنْهُ عَلَى مَسِيرَةِ سَنَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الدِّينِ» [۱]. به آنان که حاضرند و آنان که غایبند و آنان که از صلب‌های مردان و رحم‌های زنان تا روز قیامت به دنیا می‌آیند، سفارش می‌کنم که صله رحم کنند، گرچه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد؛ زیرا صله رحم یکی از مسائل (مهم) دین است[۲]

معناشناسی

کلمه "صله" برگرفته از "وَصَلَ یصل"، در بیان اهل لغت، به معنای پیوند و اتصال دو چیز و رسیدن دو شیء به هم است[۳]. "رحم" نیز از ماده "الرَحِم" در اصل به معنای زهدان مادر است[۴]؛ اما به کنایه درباره خویشاوندان و نزدیکانی که قرابت نسبی داشته و از یک رحم باشند نیز به کار رفته است[۵]. با این توصیف، احسان به خویشاوندان نسبی از باب کنایه، صله رحم نامیده می‌شود[۶].[۷]

ضرورت انجام صله رحم در کلام نبوی (ص)‌

صله رحم در توصیه‌های پیامبر اکرم (ص) جایگاه ممتازی دارد و روایات بسیاری از آن حضرت درباره اهمیت و ضرورت این فریضه مهم عبادی نقل شده است.

در این روایات، رسول خدا (ص) مسلمانان را به صله رحم حتی به کمترین حد آن، یعنی سلام کردن به یکدیگر فرا خوانده‌اند[۸]. پیامبر اکرم (ص) صله رحم را مایه افزایش روزی و به تأخیر افتادن مرگ افراد[۹] و باعث آبادانی شهرها دانسته‌اند[۱۰]. ایشان برای امتش به خاطر قطع رحم می‌ترسید[۱۱] و آثار بر صله رحم را هم برای نیکان قوم و هم برای بدکاران قوم ثمربخش می‌دانست[۱۲] و حاضر و غایب امتش را تا روز قیامت به انجام صله رحم سفارش می‌کرده، می‌فرمود: "حاضر و غایب و کسانی را که در اصلاب مردان و ارحام زنام هستند، تا روز قیامت، به انجام صله رحم سفارش می‌کنم، هر چند به فاصله پیمودن یک سال راه باشد؛ چرا که صله رحم جزء دین است"[۱۳].

ابوذر غفاری، از یاران نزدیک نبی اکرم (ص) و از صحابی بزرگ آن حضرت، در این درباره چنین روایت کرده است: "رسول خدا (ص) به من سفارش کرد که صله رحم کنم؛ حتی اگر خویشاوندم به من پشت کند"[۱۴].

رسول خدا (ص) به حدی بر صله رحم تأکید داشت که وقتی نجاشی، پادشاه حبشه از جعفر بن ابی طالب - که سرپرستی مسلمانان را برای هجرت به حبشه به عهده داشت - خواست تا دین اسلام را معرفی کند، او یکی از دستورهای مهم رسول اکرم (ص) را به مسلمانان، انجام صله رحم و رابطه داشتن با خویشاوندان بیان کرد[۱۵].[۱۶]

صله رحم در سیره رسول خدا (ص)

رسول خدا (ص) را «أَوْصَلَ النَّاسِ لرحمهم» نامیده‌اند[۱۷] و نقل شده است که ایشان با خویشاوندان خود صله رحم می‌کرد، بدون آنکه آنان را بر دیگر مردم مقدم بدارد[۱۸]. "روایت شده است، ایشان (ص) هرگاه از مسافرتی باز می‌گشتند، اولین کسی را که ملاقات می‌کردند، دخترشان، حضرت زهرا (س) بود؛ پیامبر (ص) پس از ورود به شهر، ابتدا بر در حضرت فاطمه (س) می‌رفت و مدّتی طولانی نزد ایشان توقف می‌کرد و احوال ایشان را جویا می‌شد[۱۹].

امّا صله رحم و محبت رسول خدا (ص) تنها ویژه به خویشاوندان آن حضرت نبود؛ انس بن مالک، از اصحاب پیامبر (ص)، در این باره می‌گوید: "سیره و روش پیامبر خدا (ص) بر آن بود که اگر یکی از برادران دینی خود را سه روز نمی‌دید، احوالش را می‌پرسید. اگر آن شخص حضور نداشت، برایش دعا می‌کرد و اگر آن شخص حضور داشت، به دیدارش می‌رفت. اگر هم متوجه می‌شد که آن شخص بیمار است، به عیادت آن شخص می‌رفت"[۲۰].

همچنین در برخی منابع نقل شده است که در سال پنجم هجری، مردم مکه به گرفتاری و سختی دچار شدند و رسول خدا (ص) با وجود دشمنی مکیان با ایشان کمک‌هایی را که برخی، ارزش آن را پانصد دینار دانسته‌اند[۲۱]، به همراه عبدالله بن علقمه خزایی به سوی ابوسفیان فرستاد تا بین فقرای مشرک مکه که از اقربای دور و نزدیک نبی خاتم (ص) به شمار می‌آمدند، تقسیم کند. وقتی علقمه، مال را به ابوسفیان داد، این کار رسول اکرم (ص) به قدری بر او اثر گذاشت که بی‌درنگ فریاد زد: "چه کسی نیکوکارتر و صله رحم کننده‌تر از محمد (ص) دیده است؛ ما با او می‌جنگیم تا خونش را بریزیم و او به ما خیر و نیکی می‌کند!"[۲۲].[۲۳]

پیامبر گرامی اسلام می‌فرمود: کسی که پیوند خویشاوندی را گسسته است، با ما هم‌نشین نمی‌شود؛ چون لطف خداوند بر گروهی که میان آنان قطع رحم شده است، فرود نمی‌آید[۲۴].

به گفته جابر بن عبدالله، روزی رسول گرامی خطاب به مسلمانان فرمود: ای مسلمانان! از خداوند پروا کنید و با خویشان پیوند برقرار سازید. همانا بوی بهشت از فاصله هزار سال راه استشمام می‌شود، ولی کسی که پیوند خویشی بگسلد، آن را استشمام نمی‌کند[۲۵].

همچنین نقل است که فردی خدمت حضرت رسید و گفت: خویشاوندی دارم که با آنها رابطه دارم، ولی آنان آزارم می‌دهند. تصمیم گرفته‌ام آنان را ترک کنم. رسول الله (ص) فرمود: آنگاه خدا هم تو را ترک می‌کند! گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا (ص) فرمود: به کسی که محرومت کرده است، عطا کن. با کسی که از تو بریده است، رابطه برقرار کن. از کسی که بر تو ستم روا داشته، درگذر. هرگاه چنین کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود[۲۶].

با خویشاوندان خود می‌پیوست، بی‌آنکه آنان را بی‌جهت بر دیگران برتری دهد. ایشان می‌فرمود: نیکوکاری و صله رحم، عمرها را طولانی؛ شهرها را آباد و دارایی را زیاد می‌کند، گرچه انجام دهندگان آن بدکاران باشند. کسی که به سوی خویشاوندی می‌رود تا با مال و جانش با او پیوند برقرار کند، آفریدگار والا، پاداش صد شهید را به وی عطا می‌فرماید و برای هر گامش چهل هزار پاداش می‌نویسد و چهل هزار گناه از وی می‌زداید و به همین مقدار بر درجه‌اش بیفزاید و گویا صد سال صبورانه خداوند را عبادت کرده است[۲۷]. آورده‌اند هنگامی که خواهر رضاعی پیامبر، شیماء را میان اسیران هوازن خدمت پیامبر آوردند و آن حضرت او را شناخت، ردای خویش را گسترد و به او فرمود: اگر دوست داری نزد ما باش. ما تو را محترم می‌داریم و محبت خواهیم کرد و اگر بخواهی نزد قوم خود بازگردی، تو را به سوی آنان بازمی گردانیم. شیماء خواست که نزد قوم خویش بازگردد. پیامبراکرم (ص) نیز او را با هدایایی به سوی قومش روانه کرد[۲۸].

قطع رحم از دیدگاه رسول خدا (ص)

به همان اندازه که پیامبر اسلام بر دوستی و رابطه برقرار کردن با اقوام و خویشان و محبت به آنان تأکید داشت، قطع رابطه با خویشان و دشمنی با آنان نیز به شدت مبغوض ایشان بود و توصیه همیشگی پیامبر (ص) به مسلمانان این بود که همواره رابطه خود را باخویشان خود، حفظ و در هیچ حالی از اقوام خود دوری نکنند؛ حتی اگر اقوامشان درباره آنان بدی کنند و یا نیت سوئی درباره آنان داشته باشند. آن حضرت به همگان توصیه می‌فرمود: "رابطه خود را با محارم و خویشانت قطع نکن، اگر چه آنان رابطه خود را با تو قطع کرده باشند"[۳۱]؛ نبی خاتم (ص) به شدت، مسلمانان را از قطع رابطه با خویشاوندان بر حذر داشته، برای قطع کنندگان رحم عقوباتی را برشمرده‌اند که در ادامه به مواردی اشاره می‌شود:‌

محرومیت از رحمت خداوند‌

از نظر رسول اکرم (ص)، ضرر و خسارت قطع رابطه با خویشان، هم به قاطع رحم می‌رسد و هم زیان آن گریبانگیر قوم او خواهد شد. از پیامبر خدا (ص) روایت شده است که فرمود: « إِنَ‌ الْمَلَائِكَة لاتَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ‌ قَاطِعُ‌ رَحِم‌»[۳۲]؛ ملائکه الهی در میان مردمی که در میان آنها قطع کننده رابطه با خویشاوندان وجود داشته باشد، نازل نخواهد شد.

قطع رابطه با خویشان علاوه بر سلب نعمت‌های دنیوی از انسان، ‌مانع نزول رحمت الهی و باعث می‌شود که انسان از نعمات و ارزاق معنوی نیز محروم بماند. رسول خاتم (ص) در این باره فرموده‌اند: « إِنَّ الرَّحْمَةَ لاتَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ‌ قَاطِعُ‌ رَحِم‌»[۳۳]؛ رحمت و محبت خداوند بر مردمی که در میان آنها قطع کننده رابطه با خویشان وجود داشته باشد، نازل نخواهد شد.

در برخی روایات آمده است: روزی مردی خدمت رسول خدا (ص) رسید و به ایشان گفت: "ای رسول خدا! اقوام و خویشان من تصمیم گرفته‌اند از من فاصله بگیرند، مرا از خود برانند و رابطه‌شان را با من قطع کنند؛ آیا من حق دارم و می‌توانم به این علت رابطه‌ام را با خویشانم قطع کنم و از آنان دوری گزینم؟"نبی خدا (ص) در پاسخ او فرمود: "اگر چنین کنی، در آن صورت خداوند رابطه خود را با همگی شما قطع خواهد کرد". آن مرد از پیامبر (ص) درباره نوع برخورد با اقوامش راهنمایی خواست و رسول خدا (ص) در پاسخ او فرمود: "دوستی و ارتباط برقرار کن با هر کس که ارتباط خود را با تو قطع کند و عطا کن به هر کس که تو را از عطای خود محروم کند و ببخش[۳۴] هر آن کس را که به تو ستم کند. اگر چنین کردی، خداوند تو را علیه آنان یاری خواهد کرد"[۳۵].

عقوبت در دنیا

از دیدگاه پیامبر اکرم (ص)، علاوه بر کیفر و عقوبتی که در جهان آخرت گریبانگیر شخص ترک کننده صله رحم خواهد شد، در این دنیا نیز آن شخص، به برخی عقوبات دچار خواهد شد. خاتم انبیا (ص) فرموده است: "کسانی که گناهانی همچون قطع رحم و خیانت و دروغ انجام می‌دهند، علاوه بر عذاب شدن در جهان آخرت، در این دنیا نیز به کیفر و عذاب الهی گرفتار می‌شوند"[۳۶].

از عقوباتی که در دنیا به شخص قاطع صله رحم می‌رسد، کوتاهی عمر است؛ همان گونه که رابطه برقرار کردن با اقوام و نزدیکان، باعث طولانی شدن عمر است، دوری گزیدن از اقوام و نزدیکان و قطع کردن رابطه با آنان نیز باعث کاهش عمر و فرا رسیدن سریع‌تر مرگ خواهد شد.

رسول اکرم (ص) در روایتی می‌فرماید: "همانا مردی با خویشان خود صله رحم می‌کند و این عمل او در حالی است که از عمرش تنها سه روز باقی مانده است؛ پس، خداوند متعال، عمر او را به سبب صله رحم تا سی سال به تأخیر می‌اندازد. گاه نیز اتفاق می‌افتد که از عمر شخصی سی سال باقی مانده است؛ اما آن شخص از خویشان خود بریده و با آنها قطع رابطه کرده است و خداوند عمر او را به علت قطع رابطه با خویشاوندانش به سه روز کاهش می‌دهد"[۳۷].[۳۸]

محرومیت از بهشت

سعادت و شقاوت هر فردی در گرو انجام یا سرپیچی از فرمان‌های الهی است. انجام یا ترک صله رحم نیز یکی از دستورهای مهم الهی است که زمینه سعادت یا شقاوت انسان را در دنیا و آخرت فراهم می‌آورد. آثار سوء قطع رابطه با اقوام و خویشاوندان، تنها به این دنیا محدود نیست؛ بلکه آثار وخیم آن در آخرت، بیش از این دنیا برای شخص ظهور خواهد یافت. محروم شدن از بهشت از آثار سوء اخروی است که در برخی روایات بدان اشاره شده است. رسول خدا (ص) در این باره می‌فرماید: « ثَلَاثَةٌ لَا يَدْخُلُونَ‌ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ رَحِم‌»[۳۹]؛ سه گروه‌اند که به بهشت وارد نخواهند شد؛ دائم الخمر، جادوگر و کسی که رابطه خود را با خویشاوندانش قطع کند[۴۰].

سفارش پیامبر اعظم به صله رحم

امام صادق (ع) نقل کرده است که مردی نزد پیامبر اعظم آمد و عرض کرد: یا رسول الله! خویشاوندان و بستگانی دارم که با آنها هم‌خون و ریشه‌ام، اما مرا اذیت می‌کنند، قصد دارم از آنها دوری کنم. پیامبر فرمود: در این صورت خداوند نیز همه شما را از خود می‌راند. او گفت: پس چه کار کنم؟ پیامبر فرمود: « تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكَ عَلَيْهِمْ ظَهِيراً»[۴۱]؛ «درباره آن‌که تو را محروم کرد و از تو دریغ می‌کند بخشنده باش و با آن‌که با تو قطع رابطه کرده، رابطه برقرار کن و آن‌که به تو ظلم کرده ببخش و بدان که اگر این کار را کردی، خداوند - عزوجل - پشتیبان تو در مقابل آنها خواهد بود»[۴۲].

در روایت دیگری از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: با خویشاوندان خود قطع رابطه نکنید، هر چند آنها با شما قطع رابطه کرده باشند: «لَا تَقْطَعْ رَحِمَكَ وَ إِنْ قَطَعَتْكَ»[۴۳].[۴۴]

شاخص‌های صله رحم

از امام صادق (ع) روایت شده است: صله رحم نمایید و با برادران خود نیکی کنید، هر چند با نیکو سلام کردن و جواب سلام دادن باشد: «فَصِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ»[۴۵]. صله رحم با بخشیدن یک جرعه آب نیز محقق می‌شود در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است که فرمود: صله رحم را به‌جا بیاور ولو اینکه به دادن جرعه آبی باشد: «صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِجُرْعَةٍ مِنْ مَاءٍ»[۴۶].

همچنین از امام صادق (ع) روایت شده است: بهترین چیز برای صله رحم، اذیت نکردن آنهاست: « أَفْضَلُ مَا يُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الْأَذَى عَنْهَا»[۴۷].

هدیه دادن، راهنمایی کردن، دعا نمودن، کمک مالی، حاجتشان را برآوردن، سر زدن و به زیارت آنان رفتن، نامه فرستادن و امثال آن از شاخص‌های دیگر صله رحم است[۴۸]

آثار صله رحم در سخنان پیامبر اعظم

  1. طول عمر: پیامبر اسلام می‌فرماید: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان عمرها را دراز می‌کند: « إنّ البرّ و الصّلة يستطيلان الأعمار»[۴۹].
  2. آبادانی شهرها: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان موجب آبادانی شهر‌ها می‌گردد: « إنّ البرّ و الصّلة... يعمّران الدّيار»[۵۰].
  3. افزایش ثروت: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان موجب افزایش مال و ثروت انسان می‌گردد: « إنّ البرّ و الصّلة... يكثّران الأموال».
  4. جلوگیری از مرگ بد: پیوند با خویشان موجب می‌شود عمر انسان زیاد شود و انسان از مرگ بد نجات یابد: « صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ»[۵۱].
  5. ازدیاد محبت و دوستی: پیوند خویشاوندی مایه فراوانی مال و محبت و تأخیر در اجل می‌گردد: « صلة القرابة مثراة في المال محبّة في الأهل منساة في الأجل»[۵۲].
  6. تغییر بدبختی به خوشبختی: چند چیز است که موجب می‌شود انسان بدبخت، خوشبخت شود، از جمله آن صله رحم است: « صلة الرّحم تحوّل الشّقاء سعادة»[۵۳].
  7. مشمول دعای خیر آن در قیامت: برای رحم در روز قیامت زبانی است که می‌گوید: خدایا! هر که مرا برید، او را ببر و هر که مرا پیوست، او را پیوند ده[۵۴].[۵۵]

آثار منفی قطع صله رحم

  1. کوتاهی عمر: در احادیث آمده است: قطع صله رحم موجب کوتاه شدن عمر انسان می‌گردد.
  2. عقوبت دنیایی: امام محمد باقر (ع) فرمود: سه خصلت است که صاحب آن نمی‌میرد تا کیفر آن را نبیند: ظلم، قطع رحم و قسم دروغ: « ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ: الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ...»[۵۶].
  3. شتاب در عقوبت: در حدیث نبوی آمده است: ستمکاری و قطع رحم، از کیفر‌هایی است که سریعاً دامن انسان را می‌گیرد: «... أَسْرَعُ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ»[۵۷].[۵۸]

پرسش مستقیم

منابع

پانویس

  1. بحارالانوار، ج۷۱، ص۱۰۵.
  2. حسینی‌نیا، اقبال، زمزم هدایت، ص ۴۵.
  3. ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۷۲۶.
  4. همان، ج ۱۲، ص ۲۳۲.
  5. راغب اصفهانی، المفردات الفاظ القرآن، ص ۳۴۷.
  6. الزبیدی، تاج العروس، ج ۱۵، ص ۷۸۰.
  7. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۶.
  8. تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص ۸۹؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۸؛ ابو الفضل علی بن حسن طبرسی، مشکاة الأنوار، ص ۱۶۶ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص ۱۵۲.
  9. کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۱۵۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص ۱۵۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص ۳۲؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۳۸۸.
  10. ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص ۱۰۳؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۹۵ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۴۵.
  11. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۴۲؛ صحیفة الرضا (ع)، ص ۷۷ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۰۸.
  12. الکافی، ج ۲، ص ۱۵۵، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۳: کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۹ - ۳۶۸ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۲۵.
  13. الکافی، ج ۲، ص ۱۵۱؛ مشکاة الأنوار، ص ۱۶۵ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص ۹۰.
  14. « أَوْصَانِي رَسُولُ اللَّه‌(ص) أَنْ أَصِلَ رَحِمِي وَ إِنْ أَدْبَرَت‌»؛ الخصال، ج۱، ص ۳۴۵، و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۴۲۹.
  15. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ص ۳۰؛ ابن جوزی، المنتظم، ج ۲، ص ۳۸۲ و تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع، ج ۴، ص ۱۰۷.
  16. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۶ ـ ۴۸۷.
  17. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ‌ ص۳۵۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۱۱، ص ۵۰۱ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۴۰۱.
  18. قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص ۲۵۸؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص ۳۵۰ و ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۱۴۶.
  19. شیخ صدوق، الامالی، ص ۲۳۴ و روضة الواعظین، ج ۲، ص ۴۴۳.
  20. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص ۱۹؛ مجمع الزوائد، ج ۲، ص ۲۹۵؛ ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۶، ص ۱۵۰ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۴۴.
  21. السرخسی، المبسوط، ج ۱۰، ص ۹۲.
  22. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۵، ص ۴۲۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، ص ۱۸۰ و المبسوط، ص ۹۲.
  23. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۸.
  24. مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۹، ص۲۰۲.
  25. مستدرک الوسائل، ج۹، ص۲۰۶.
  26. بحارالانوار، ج۷، ص۹۲.
  27. بحارالانوار، ج۷۱، ص۸۹.
  28. سفینه البحار، ج۱، ص۴۱۷.
  29. محجة البیضاء، ج۳، ص۴۲۸.
  30. اسحاقی، سید حسین، کانون محبت، ص ۹۴.
  31. « لَا تَقْطَعْ‌ رَحِمَكَ‌ وَ إِنْ‌ قَطَعَتْك‌»؛ الکافی، ج ۲، ص ۳۴۷؛، سید فضل الله راوندی، النوادر، ص۶ و الجعفریات، ص۱۸۹.
  32. المزی، تهذیب الکمال، ج۱۱، ‌ ص۴۳۳؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص ۱۵۱ و کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۷.
  33. البخاری، الأدب المفرد، ص ۲۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۲۰، ص۱۶۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۰۵؛ کنز العمال، ج ۳، ص ۳۶۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۶.
  34. الکافی، ج ۲، ص ۱۵۰؛ یحیی بن حسین ابوطالب، تیسیر المطالب، ص ۴۲۲ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۳۶.
  35. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۹ ـ ۴۹۰.
  36. الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۱۳ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶۹ – ۳۶۸.
  37. محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج ۲، ج ص ۲۲۰ و کنزالعمال، ج۳، ص۳۵۷.
  38. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۰-۴۹۱.
  39. مسند احمد، ج ۴، ص ۳۹۹؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۳، ص۵۰۸ و الخصال، ج۱، ص۱۷۹.
  40. اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۹۱.
  41. قریب به این مضمون در چندین حدیث آمده است، از جمله در حدیث دیگری از پیامبر اسلام آمده است: «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ... وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ» (نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۳۷).
  42. آداب معاشرت، ص۵۲ (به نقل از: احیاء العلوم).
  43. اصول کافی، باب قطعیه الرحم، ح۶.
  44. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۲۹.
  45. بحارالانوار، کتاب العشره، باب صله رحم، ح۹۸.
  46. تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۵۶.
  47. تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۵۶.
  48. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۳۰.
  49. نهج الفصاحه، حدیث ۶۱۴.
  50. نهج الفصاحه، حدیث ۶۱۴.
  51. نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۳۸.
  52. نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۴۱.
  53. نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۶۹.
  54. نهج الفصاحه، حدیث ۲۲۶۷.
  55. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۳۰.
  56. أصول کافی، باب قطیعة الرحم، ح۴.
  57. نهج الفصاحه، حدیث ۲۹۱.
  58. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۳۱.