سیره اجتماعی پیامبر خاتم در صله رحم چه بوده است؟ (پرسش)
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در صله رحم چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | صله رحم - صله رحم در معارف و سیره نبوی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
سیره اجتماعی پیامبر خاتم در صله رحم چه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد برهانی در کتاب «سیره اجتماعی پیامبر اعظم» در اینباره گفته است:
«امام صادق (ع) نقل کرده است که مردی نزد پیامبر اعظم آمد و عرض کرد: یا رسول الله! خویشاوندان و بستگانی دارم که با آنها همخون و ریشهام، اما مرا اذیت میکنند، قصد دارم از آنها دوری کنم. پیامبر فرمود: در این صورت خداوند نیز همه شما را از خود میراند. او گفت: پس چه کار کنم؟ پیامبر فرمود: « تُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَ تَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَكَ عَلَيْهِمْ ظَهِيراً»[۱]؛ «درباره آنکه تو را محروم کرد و از تو دریغ میکند بخشنده باش و با آنکه با تو قطع رابطه کرده، رابطه برقرار کن و آنکه به تو ظلم کرده ببخش و بدان که اگر این کار را کردی، خداوند - عزوجل - پشتیبان تو در مقابل آنها خواهد بود»[۲].
در روایت دیگری از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: با خویشاوندان خود قطع رابطه نکنید، هر چند آنها با شما قطع رابطه کرده باشند: «لَا تَقْطَعْ رَحِمَكَ وَ إِنْ قَطَعَتْكَ»[۳].
- شاخصهای صله رحم: از امام صادق (ع) روایت شده است: صله رحم نمایید و با برادران خود نیکی کنید، هر چند با نیکو سلام کردن و جواب سلام دادن باشد: «فَصِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ»[۴]. صله رحم با بخشیدن یک جرعه آب نیز محقق میشود در روایت دیگری از امام صادق (ع) آمده است که فرمود: صله رحم را بهجا بیاور ولو اینکه به دادن جرعه آبی باشد: «صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِجُرْعَةٍ مِنْ مَاءٍ»[۵].
همچنین از امام صادق (ع) روایت شده است: بهترین چیز برای صله رحم، اذیت نکردن آنهاست: « أَفْضَلُ مَا يُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الْأَذَى عَنْهَا»[۶].
هدیه دادن، راهنمایی کردن، دعا نمودن، کمک مالی، حاجتشان را برآوردن، سر زدن و به زیارت آنان رفتن، نامه فرستادن و امثال آن از شاخصهای دیگر صله رحم است.
- طول عمر: پیامبر اسلام میفرماید: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان عمرها را دراز میکند: « إنّ البرّ و الصّلة يستطيلان الأعمار»[۷].
- آبادانی شهرها: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان موجب آبادانی شهرها میگردد: « إنّ البرّ و الصّلة... يعمّران الدّيار»[۸].
- افزایش ثروت: نیکی با دیگران و مهربانی با خویشان موجب افزایش مال و ثروت انسان میگردد: « إنّ البرّ و الصّلة... يكثّران الأموال».</ref>.
- جلوگیری از مرگ بد: پیوند با خویشان موجب میشود عمر انسان زیاد شود و انسان از مرگ بد نجات یابد: « صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ»[۹].
- ازدیاد محبت و دوستی: پیوند خویشاوندی مایه فراوانی مال و محبت و تأخیر در اجل میگردد: « صلة القرابة مثراة في المال محبّة في الأهل منساة في الأجل»[۱۰].
- تغییر بدبختی به خوشبختی: چند چیز است که موجب میشود انسان بدبخت، خوشبخت شود، از جمله آن صله رحم است: « صلة الرّحم تحوّل الشّقاء سعادة»[۱۱].
- مشمول دعای خیر آن در قیامت: برای رحم در روز قیامت زبانی است که میگوید: خدایا! هر که مرا برید، او را ببر و هر که مرا پیوست، او را پیوند ده[۱۲]
- آثار منفی قطع صله رحم:
- کوتاهی عمر: در احادیث آمده است: قطع صله رحم موجب کوتاه شدن عمر انسان میگردد.
- عقوبت دنیایی: امام محمد باقر (ع) فرمود: سه خصلت است که صاحب آن نمیمیرد تا کیفر آن را نبیند: ظلم، قطع رحم و قسم دروغ: « ثَلَاثُ خِصَالٍ لَا يَمُوتُ صَاحِبُهُنَّ أَبَداً حَتَّى يَرَى وَبَالَهُنَّ: الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينُ الْكَاذِبَةُ...»[۱۳].
- شتاب در عقوبت: در حدیث نبوی آمده است: ستمکاری و قطع رحم، از کیفرهایی است که سریعاً دامن انسان را میگیرد: «... أَسْرَعُ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ وَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ»[۱۴]»[۱۵]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای هادی اکبری؛ |
---|
آقای هادی اکبری در کتاب «فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم» در مقاله «صله ارحام» در اینباره گفته است:
در این روایات، رسول خدا (ص) مسلمانان را به صله رحم حتی به کمترین حد آن، یعنی سلام کردن به یکدیگر فرا خواندهاند[۱۶]. پیامبر اکرم (ص) صله رحم را مایه افزایش روزی و به تأخیر افتادن مرگ افراد[۱۷] و باعث آبادانی شهرها دانستهاند[۱۸]. ایشان برای امتش به خاطر قطع رحم میترسید[۱۹] و آثار بر صله رحم را هم برای نیکان قوم و هم برای بدکاران قوم ثمربخش میدانست[۲۰] و حاضر و غایب امتش را تا روز قیامت به انجام صله رحم سفارش میکرده، میفرمود: "حاضر و غایب و کسانی را که در اصلاب مردان و ارحام زنام هستند، تا روز قیامت، به انجام صله رحم سفارش میکنم، هر چند به فاصله پیمودن یک سال راه باشد؛ چراکه صله رحم جزء دین است"[۲۱] ابوذر غفاری، از یاران نزدیک نبی اکرم (ص) و از صحابی بزرگ آن حضرت، در این درباره چنین روایت کرده است: "رسول خدا (ص) به من سفارش کرد که صله رحم کنم؛ حتی اگر خویشاوندم به من پشت کند"[۲۲] رسول خدا (ص) به حدی بر صله رحم تأکید داشت که وقتی نجاشی، پادشاه حبشه از جعفر بن ابی طالب - که سرپرستی مسلمانان را برای هجرت به حبشه به عهده داشت - خواست تا دین اسلام را معرفی کند، او یکی از دستورهای مهم رسول اکرم (ص) را به مسلمانان، انجام صله رحم و رابطه داشتن با خویشاوندان بیان کرد[۲۳]
امّا صله رحم و محبت رسول خدا (ص) تنها ویژه به خویشاوندان آن حضرت نبود؛ انس بن مالک، از اصحاب پیامبر (ص)، در این باره میگوید: "سیره و روش پیامبر خدا (ص) بر آن بود که اگر یکی از برادران دینی خود را سه روز نمیدید، احوالش را میپرسید. اگر آن شخص حضور نداشت، برایش دعا میکرد و اگر آن شخص حضور داشت، به دیدارش میرفت. اگر هم متوجه میشد که آن شخص بیمار است، به عیادت آن شخص میرفت"[۲۷] همچنین در برخی منابع نقل شده است که در سال پنجم هجری، مردم مکه به گرفتاری و سختی دچار شدند و رسول خدا (ص) با وجود دشمنی مکیان با ایشان کمکهایی را که برخی، ارزش آن را پانصد دینار دانستهاند[۲۸]، به همراه عبدالله بن علقمه خزایی به سوی ابوسفیان فرستاد تا بین فقرای مشرک مکه که از اقربای دور و نزدیک نبی خاتم (ص) به شمار میآمدند، تقسیم کند. وقتی علقمه، مال را به ابوسفیان داد، این کار رسول اکرم (ص) به قدری بر او اثر گذاشت که بیدرنگ فریاد زد: "چه کسی نیکوکارتر و صله رحم کنندهتر از محمد (ص) دیده است؛ ما با او میجنگیم تا خونش را بریزیم و او به ما خیر و نیکی میکند!"[۲۹]
قطع رابطه با خویشان علاوه بر سلب نعمتهای دنیوی از انسان،مانع نزول رحمت الهی و باعث میشود که انسان از نعمات و ارزاق معنوی نیز محروم بماند. رسول خاتم (ص) در این باره فرمودهاند: « إِنَّ الرَّحْمَةَ لاتَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ قَاطِعُ رَحِم»[۳۲]؛ رحمت و محبت خداوند بر مردمی که در میان آنها قطع کننده رابطه با خویشان وجود داشته باشد، نازل نخواهد شد. در برخی روایات آمده است: روزی مردی خدمت رسول خدا (ص) رسید و به ایشان گفت: "ای رسول خدا! اقوام و خویشان من تصمیم گرفتهاند از من فاصله بگیرند، مرا از خود برانند و رابطهشان را با من قطع کنند؛ آیا من حق دارم و میتوانم به این علت رابطهام را با خویشانم قطع کنم و از آنان دوری گزینم؟"نبی خدا (ص) در پاسخ او فرمود: "اگر چنین کنی، در آن صورت خداوند رابطه خود را با همگی شما قطع خواهد کرد". آن مرد از پیامبر (ص) درباره نوع برخورد با اقوامش راهنمایی خواست و رسول خدا (ص) در پاسخ او فرمود: "دوستی و ارتباط برقرار کن با هر کس که ارتباط خود را با تو قطع کند و عطا کن به هر کس که تو را از عطای خود محروم کند و ببخش[۳۳] هر آن کس را که به تو ستم کند. اگر چنین کردی، خداوند تو را علیه آنان یاری خواهد کرد".
از عقوباتی که در دنیا به شخص قاطع صله رحم میرسد، کوتاهی عمر است؛ همان گونه که رابطه برقرار کردن با اقوام و نزدیکان، باعث طولانی شدن عمر است، دوری گزیدن از اقوام و نزدیکان و قطع کردن رابطه با آنان نیز باعث کاهش عمر و فرا رسیدن سریعتر مرگ خواهد شد. رسول اکرم (ص) در روایتی میفرماید: "همانا مردی با خویشان خود صله رحم میکند و این عمل او در حالی است که از عمرش تنها سه روز باقی مانده است؛ پس، خداوند متعال، عمر او را به سبب صله رحم تا سی سال به تأخیر میاندازد. گاه نیز اتفاق میافتد که از عمر شخصی سی سال باقی مانده است؛ اما آن شخص از خویشان خود بریده و با آنها قطع رابطه کرده است و خداوند عمر او را به علت قطع رابطه با خویشاوندانش به سه روز کاهش میدهد"[۳۵].
|
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ قریب به این مضمون در چندین حدیث آمده است، از جمله در حدیث دیگری از پیامبر اسلام آمده است: «صِلْ مَنْ قَطَعَكَ وَ أَعْطِ مَنْ حَرَمَكَ... وَ اعْفُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ» (نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۳۷).
- ↑ آداب معاشرت، ص۵۲ (به نقل از: احیاء العلوم).
- ↑ اصول کافی، باب قطعیه الرحم، ح۶.
- ↑ بحارالانوار، کتاب العشره، باب صله رحم، ح۹۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۶۱۴.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۶۱۴.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۳۸.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۴۱.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۱۸۶۹.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۲۲۶۷.
- ↑ أصول کافی، باب قطیعة الرحم، ح۴.
- ↑ نهج الفصاحه، حدیث ۲۹۱.
- ↑ برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص ۱۲۹.
- ↑ تاج الدین شعیری، جامع الاخبار، ص۸۹؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص۱۸۸؛ ابو الفضل علی بن حسن طبرسی، مشکاة الأنوار، ص۱۶۶ و الهیثمی، مجمع الزوائد، ج ۸، ص۱۵۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ج ۲، ص۱۵۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۳، ص۱۵۶؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ۱، ص۳۲؛ محمد بن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۲، ص۳۸۸.
- ↑ ابن ابی الدنیا، مکارم الاخلاق، ص۱۰۳؛ جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۹۵ و المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص۴۵.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص۴۲؛ صحیفة الرضا (ع)، ص۷۷ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص۳۰۸.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۱۵۵، الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۱۳: کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۹ - ۳۶۸ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۱، ص۱۲۵.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۱۵۱؛ مشکاة الأنوار، ص۱۶۵ و ابن فهد حلی، عدة الداعی، ص۹۰.
- ↑ « أَوْصَانِي رَسُولُ اللَّه(ص) أَنْ أَصِلَ رَحِمِي وَ إِنْ أَدْبَرَت»؛ الخصال، ج۱، ص۳۴۵، و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲، ص۴۲۹.
- ↑ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۳۳۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ص۳۰؛ ابن جوزی، المنتظم، ج ۲، ص۳۸۲ و تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع، ج ۴، ص۱۰۷.
- ↑ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج ۱۱، ص۵۰۱ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص۴۰۱.
- ↑ قاضی عیاض اندلسی، الشفا بتعریف حقوق المصطفی، ج ۱، ص۲۵۸؛ ابن حزم، جوامع السیرة النبویه، ص۳۵۰ و ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص۱۴۶.
- ↑ شیخ صدوق، الامالی، ص۲۳۴ و روضة الواعظین، ج ۲، ص۴۴۳.
- ↑ حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۹؛ مجمع الزوائد، ج ۲، ص۲۹۵؛ ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۶، ص۱۵۰ و الجامع الصغیر، ج ۲، ص۳۴۴.
- ↑ السرخسی، المبسوط، ج ۱۰، ص۹۲.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۴۵، ص۴۲۴؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج ۳، ص۱۸۰ و المبسوط، ص۹۲.
- ↑ « لَا تَقْطَعْ رَحِمَكَ وَ إِنْ قَطَعَتْك»؛ الکافی، ج ۲، ص۳۴۷؛، سید فضل الله راوندی، النوادر، ص۶ و الجعفریات، ص۱۸۹.
- ↑ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۱، ص۴۳۳؛ مجمع الزوائد، ج۸، ص۱۵۱ و کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۷.
- ↑ البخاری، الأدب المفرد، ص۲۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۲۰، ص۱۶۷؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص۳۰۵؛ کنز العمال، ج ۳، ص۳۶۷ و محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۰۶.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص۱۵۰؛ یحیی بن حسین ابوطالب، تیسیر المطالب، ص۴۲۲ و حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۳۶.
- ↑ الجامع الصغیر، ج ۲، ص۵۱۳ و کنزالعمال، ج ۳، ص۳۶۹ - ۳۶۸.
- ↑ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج ۲، ج ص۲۲۰ و کنزالعمال، ج۳، ص۳۵۷.
- ↑ مسند احمد، ج ۴، ص۳۹۹؛ ابن حبان، صحیح، ج۱۳، ص۵۰۸ و الخصال، ج۱، ص۱۷۹.
- ↑ اکبری، هادی، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۴۸۶-۴۹۱.