|
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}} | | {{مدخل مرتبط |
| {{نبوت}}
| | | موضوع مرتبط = رذائل |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | عنوان مدخل = لجاجت |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| | | مداخل مرتبط = [[لجاجت در قرآن]] - [[لجاجت در فقه سیاسی]] |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | | پرسش مرتبط = |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[لجاجت در قرآن]] | [[لجاجت در حدیث]] | [[لجاجت در کلام اسلامی]]</div>
| | }} |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| | |
| : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[لجاجت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
| |
| ==مقدمه== | | ==مقدمه== |
| موضوع لجاجت با [[پیامبر]] از جهات مختلفی در [[قرآن]] مطرح شده است. یکی شرایط و [[موقعیت]] آنان، بهانهجوییها و انگیزههای لجاجت، اهداف و موضوعاتی که درباره آنها لجاجت میکنند و نتایج و آثار لجاجت.
| | «لجاجت»، [[عناد]]، یکدندگی، یکپهلویی. |
| ==مجادلهکنندگان [[آگاه]] از حقایق==
| | لجاجت در لغت به معنای پافشاری در انجام کاری که، مخالف میل طرف مقابل باشد<ref>التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۰، ص۱۶۷.</ref>، و در اصطلاح، به [[اصرار]] ورزیدن در کاری همراه با عناد که، از انجام آن [[نهی]] شده، گفته میشود<ref>مفردات فی غریب القرآن، ص۷۳۶.</ref>. یکی از موارد تحقق لجاجت در حوزه [[امور اداری]] است. [[نظام اداری]]، توانی است که همه [[انسانها]] آن را دارند، ولی وقتی تناسب [[مسئولیت]] با [[توانایی]] از نظر [[تعهد]] و [[علم]] بههم خورد، ناگزیر زمینه [[رشد]] آفتهای نظام اداری فراهم میشود که از اهم [[آفات نظام اداری]] لجاجت و [[خشکسری]] است. منطقی بودن و هیچ سخنی را بدون دلیل نپذیرفتن و در برابر [[باطل]] ایستادن، غیر از لجاجت و خشکسری است. این [[خصلت]] در [[انسان]] موجب [[تباهی]] نظام اداری هم هست. [[مدیر]] [[شایسته]] باید با [[حسن نیت]] و [[اعتماد]] به [[منطق]] و [[استدلال]] و [[احترام]] به آرای دیگران این خصلت را در خود بمیراند؛ زیرا که {{متن قرآن|وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا}}<ref>«و آدمی از هر چیزی پرخاشگرتر است» سوره کهف، آیه ۵۴.</ref>. |
| #{{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ * الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر برای اهل کتاب هر نشانهای بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد و تو هم پیرو قبله آنان نخواهی بود و آنها نیز پیرو قبله یکدیگر نخواهند بود؛ و اگر تو پس از (وحی و) دانشی که به تو رسیده است، از خواست آنان پیروی کنی، در آن صورت بیگمان از ستمکارانی * کسانی که به آنان کتاب (آسمانی) دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ و به راستی دستهای از آنان حق را دانسته پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۴۵-۱۴۶.</ref>. '''نکته''': لجاجت [[اهل کتاب]] در برابر [[پیامبر]] و [[دعوت]] او و [[تغییر قبله]] در این [[آیه]] مطرح شده و این لجاجت با [[علم]] و [[آگاهی]] آنها به [[حقانیت]] [[پیامبر]] بوده است {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ}} از این [[آیه]] معلوم میشود که آن [[حضرت]] از معارضه و [[مقاومت]] [[اهل کتاب]] [[رنج]] میبرد و میکوشید تا شاید [[قبله]] [[حق]] را بپذیرند و در یک صف درآیند تا [[دعوت]] [[خالص]] [[ابراهیم]] [[بانی]] این [[خانه]] را در برابر دنیای [[شرک]] [[احیاء]] نمایند. بیان مؤکد این [[آیه]] از [[جمود]] و [[تعصب]] آمیخته به امتیاز جویی آنها پرده بر میدارد و [[امید]] آن [[حضرت]] را از آنها [[قطع]] مینماید تا با [[اراده]] [[قاطع]] به [[قبله]] خود و انجام رسالتش روی آرد: اگر هر گونه [[دلیل]] و [[برهان]] پیش آری و آیاتی که در [[قرآن]] و [[کلام]] و شخص تو است به آنها بنمایانی، اینها [[تغییر]] جهت نمیدهند و پیرو [[قبله]] تو نمیشوند اینها خود میدانند که اگر از این [[قبله]] [[پیروی]] نمایند باید از همه ساختهها و امتیازات خود چشم بپوشند، با آنکه هر چه چشم دارند به آنها دوختهاند. آنها همیشه خود را متبوع دیدهاند پس چگونه تابع [[قبله]] تو با همه [[احکام]] و مقرراتش میشوند؟ {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ}} تو هم، به [[فرمان]] و [[برهان]] [[پروردگار]] نمیتوانی تابع [[قبله]] آنها شوی. جمله اسمیه [[ثبات]] را میرساند. {{متن قرآن|وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ}} از [[قبله]] یکدیگر نیز [[پیروی]] نمینمایند - گر چه در [[مخالفت]] با [[قبله]] [[اسلام]] در یک صف میباشند - چون مشخص هر آیینی [[قبله]] و [[احکام]] ناشی از آن است، [[پیروی]] از هر [[قبله]] [[پیروی]] از [[آیین]] است نه [[تغییر]] جهت ظاهری. {{متن قرآن|بِتَابِعٍ}}، مشعر به همین است. {{متن قرآن|وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}}- به [[سیاق آیات]]، این خطاب تهدیدآمیز و شدید، راجع به مسئله [[قبله]] است. این [[تهدید]] متوجه کسی است که هیچگاه [[پیروی]] از هوای دیگران و خواست خود نمینمود - و همیشه، به خصوص راجع به [[قبله]] چشم به [[آسمان]] [[وحی]] دوخته بود: {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ}}- تا [[پیروان]] او و [[پیشوایان]] آیینش - پس از [[علم]] به [[حق]] و تشخیص آن، از هواهای امتیازجویان و [[عوام]] [[پیروی]] ننمایند - و در گفتن [[حق]] و عمل به آن صریح و [[قاطع]] باشند. چه رسد به اینکه هواهای هواپرستان را به رنگ [[دین]] درآورند و زیر سرپوش [[مصلحت اندیشی]] آنها را توجیه و [[اثبات]] کنند. [[حق]] از جانب [[پروردگار]] و برای [[تربیت]] و [[رشد]] [[خلق]]، و سوای آن هوا و [[باطل]] و [[ستم]] است: {{متن قرآن|إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ}} {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ}}- [[ضمیر]] مفرد {{متن قرآن|يَعْرِفُونَهُ}} راجع به [[پیمبر]] یا [[قبله]] او یا هر دو از جهت ملازمت است: آنها که کتاب را دریافته و بدان رسیده - این [[پیمبر]] و احوال و [[اخلاق]] و [[آیین]] او - یا [[قبله]] و [[تحول]] و نشانههای آن را آن چنان میشناسند که منشأ و مولد و احوال و صفات و دوران [[زندگی]] پسران خود را میشناسند. [[رجوع]] از خطاب “یعرفونک”، به [[غایب]] “یعرفونه” - اشعار بلیغی به [[معرفت]] قبلی آنها دارد - از پیش - که به [[دنیا]] نیامده بود. این [[تشبیه]] بس رسایی است درباره شناسایی صفات و مولد و منشأ و [[دعوت]] و [[قبله]] [[پیمبر]] [[اسلام]] - زیرا [[پدران]] به پسران مورد علاقه خود اینگونه نزدیک و شناسا هستند - ولی [[فرزندان]] [[پدران]] و همچنین [[برادران]] و دیگر [[خویشاوندان]]، یکدیگر را چنین نمیشناسند. {{متن قرآن|وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ}} با اینگونه شناسایی، گروهی به همان انگیزههای خلقی، آن [[حق]] را همی میپوشانند - با [[علم]] به [[حق]] - یا با [[علم]] به این [[کتمان]] - و گروههای دیگر را در [[گمراهی]] میدارند. با اینگونه [[علم]] و [[کتمان]]، دیگر گفتهها و استنادهای [[اهل کتاب]] چه اعتبار و ارزشی دارد که [[مسلمانان]] بخواهند [[آیین]] و [[پیمبر]] و قبلهشان را این [[حق]] پوشان [[دین]] فروش امضاء نمایند<ref>پرتوی از قرآن، ج۲، ص۹.</ref>.
| | لجاجت با [[جهالت]] فرق میکند. جهالت، ناشی از عوامل عارضی از جمله «[[طغیان]] [[هوای نفس]]» بوده؛ و پس ممکن است با از بین رفتن این عوامل به سبب پیدا شدن مانع در برابر آنها، یا در اثر [[حائل]] شدن [[زمان]] طولانی بین [[تصمیم]] و انجام [[گناه]] و...، فرد متوجه [[زشتی]] [[اعمال]] سابق خود شده و از آن [[افکار]] و اعمال پشیمان شود؛ درصورتیکه، لجاجت از روی عناد و [[تکبر]] بوده و از بد ذاتی، ناشی میشود، پس با فروکش کردن [[هوسها]] از بین نرفته، و هیچگاه به شخص لجوج [[ندامت]] فوری دست نمیدهد؛ بلکه، مادامی که شخص زنده است، این حالت [[زشت]] نیز زنده خواهد ماند؛ مگر آنکه، [[خدا]] بخواهد او را [[هدایت]] کند<ref>ترجمه المیزان، ج۴، ص۳۷۹.</ref>. |
| #{{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«کسانی که به آنان کتاب دادهایم او را میشناسند همانگونه که فرزندانشان را میشناسند؛ کسانی که به خود زیان زدهاند ایمان نمیآورند» سوره انعام، آیه ۲۰.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] درباره لجاجت [[اهل کتاب]] در مقابل [[پیامبر]] میفرماید: کسانی که [[کتاب الهی]] به آنان دادهایم، همانگونه که [[فرزندان]] خود خود را میشناسند، او را میشناسند؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ}} و نام و نشان و مشخصات او را در کتب مذهبی خود خواندهاند. [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] بر اساس نویدهای [[تورات]] و [[انجیل]]، از [[ظهور]] [[پیامبر اسلام]] و خصوصیات ایشان اطلاع داشتند، ولی این اطلاعات را [[پنهان]] میداشتند. کسانی که به خودشان زیان رساندهاند، پس آنان [[ایمان]] نمیآورند. {{متن قرآن|الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}} خسارتهایی که به [[انسان]] میرسد اقسامی دارد؛ گاهی به [[مال]]، گاهی به [[خویشان]] و گاهی به [[جان انسان]] خسارت وارد میشود. بالاترین زیان آن است که [[انسان]] [[سرمایه]] وجودی خود را از دست بدهد و در مقابل، کمال و سودی به دست نیاورد. [[کافران]] دچار این زیان [[روحی]] و جانی شدهاند؛ زیرا [[سرمایه]] [[عمر]] خود را آگاهانه از دست داده، ولی [[ایمان]] نیاورده و کمالی کسب نکردهاند.
| |
| #{{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>.
| |
| لجاجت [[مشرکان]] و مقابله آنها با [[پیامبر]] در عین [[آگاهی]] از [[حقانیت]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}.
| |
|
| |
|
| ==[[بهانهجویی]] [[انگیزهها]] واهداف==
| | ثمره تفاوت این دو صفت، در [[عقوبت]] اعمالی است که از روی لجاجت یا جهالت انجام میشود؛ چون، گناهانی که از روی [[جهالت]] باشد، به شرط [[توبه]]، بخشیده میشود؛ درحالیکه، گناهانی که از روی [[لجاجت]]، [[رشد]] یافتهاند، قابل [[بخشش]] نیستند؛ چنانچه، [[خداوند]] در [[قرآن]] میفرماید: |
| #{{متن قرآن|وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ *وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و گفتند خداوند فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست، بلکه هر چه در آسمان و زمین است از اوست؛ همه فرمانبردار اویند * و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه ای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۶ و ۱۱۸.</ref>
| | «[[پذیرش توبه]] از سوی [[خدا]]، تنها برای کسانی است که کار [[بدی]] را از روی جهالت انجام میدهند، سپس زود توبه میکنند.»..<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}} سوره نساء، آیه ۱۷.</ref>. |
| #{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ}}<ref>«و اگر ما فرشتگان را به سوی آنان فرو میفرستادیم و مردگان با ایشان سخن میگفتند و همه چیز را پیش روی آنان گرد میآوردیم سر آن نداشتند که ایمان آورند مگر آنکه خداوند بخواهد اما بیشتر آنان نادانی میکنند» سوره انعام، آیه ۱۱۱.</ref>.
| | پذیرش توبه در صورتی است که این عمل [[زشت]] ناشی از جهالت باشد، نه از روی لجاجت<ref>ترجمه المیزان، ج۴، ص۳۷۸. </ref>. |
| #{{متن قرآن|كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ * لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ * وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ * لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا}}<ref>«بدینگونه برای آن در دل بزهکاران راه میگشاییم * در حالی که بدان ایمان نمیآورند و شیوه (هلاک) پیشینیان گذشته است * و اگر دری از آسمان بر آنان میگشودیم که همواره از آن فرا میرفتند؛ * باز میگفتند ما را تنها چشمبندی کردهاند بلکه ما گروهی جادو شدهایم» سوره حجر، آیه ۱۲- ۱۵.</ref>.
| | یکی از پلیدترین صفاتی که در قرآن از آن به [[صراحت]] یا به صورت مفهومی یاد شده و [[سرزنش]] شده، لجاجت و [[اصرار]] ورزیدن بر سخنان و [[عقاید]] [[باطل]] است که منجر به [[تکذیب]] [[انبیاء]]، [[آیات الهی]] و حتی به [[قتل]] [[انبیای الهی]] میشود. این صفت ناشی از عوامل خاصی بوده و آثار مخرب گوناگونی دارد؛ که، به ذکر مهمترین آنها میپردازیم: |
| #{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا * وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا * وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَنْ قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَسُولًا * قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا * قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«و بیگمان ما برای مردم در این قرآن از هر مثلی گوناگون آوردهایم امّا بیشتر مردم جز سر ناسپاسی ندارند * و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روانسازی * یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری * یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟ * و مردم را هنگامی که برای آنان رهنمود آمد هیچ چیز از ایمان آوردن باز نداشت مگر همین که گفتند: آیا خداوند بشری را به پیامبری برانگیخته است؟! * بگو: اگر بر زمین فرشتگانی میبودند که با آرامش راه میپیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشتهای را به پیامبری میفرستادیم * بگو: میان من و شما خداوند گواه بس؛ که او به بندگان خویش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۸۹-۹۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا * مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا * فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}<ref>«و تا به آن کسان که میگویند: “خداوند فرزندی گزیده است”، بیم دهد * نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند * بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی» سوره کهف، آیه ۴-۶.</ref>
| |
| #{{متن قرآن|فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا}}<ref>«باری، جز این نیست که ما آن (قرآن) را به زبان تو آسان (بیان) کردیم تا بدان پرهیزگاران را نوید رسانی و گروهی ستیزهجو را بیم دهی» سوره مریم، آیه ۹۷.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ * فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ * بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ * وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ}}<ref>«که بیگمان خدای شما یگانه است * پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست و پروردگار خاورها * اینک از ایشان بپرس آیا آنها در آفرینش سختترند یا آنان که ما آفریدهایم؟ ما آنها را از گلی چسبناک آفریدهایم * بلکه تو (از کفر آنها) در شگفتی افتادی و آنان (تو را) به ریشخند میگیرند * و چون پندشان دهند نمیپذیرند» سوره صافات، آیه ۴ و ۵ و ۱۱-۱۳.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ * قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: دلهامان برای آنچه ما را بدان فرا میخوانی در پوششهاست و در گوشهامان سنگینی است و میان ما و تو پردهای (افتاده) است پس هر چه میخواهی بکن که ما نیز میکنیم * بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۵-۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ * أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ * قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ * فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}}<ref>«به یقین ما برای شما حقّ را آوردیم اما بیشتر شما حقّ را نمیپسندید * بلکه در کاری پای فشردند، ما نیز پا میفشاریم * بگو: اگر برای (خداوند) بخشنده فرزندی باشد من نخستین پرستنده (ی اوی) ام * پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده میدهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۷۸ و ۷۹ و ۸۱ و ۸۳.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ * وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ * إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ * وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ * وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ * إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ}}<ref>«و چون (داستان آفرینش) پسر مریم را مثال زنند، در دم قوم تو از آن (به ریشخند) بانگ بردارند * و گفتند: آیا خدایان ما بهترند یا او؟ آن را برای تو مثل نزدند مگر به چالش (با تو) بلکه آنان قومی (چالشکر و) ستیزهجویند * او جز بندهای نبود که به او نعمت دادیم و او را برای بنی اسرائیل نمونهای قرار دادیم * و مبادا شیطان شما را (از راه راست) باز دارد که او دشمن آشکار شماست * و چون عیسی برهانها (ی روشن) آورد گفت: برای شما حکمت آوردهام و (آمدهام) تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید! * بیگمان خداوند پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید! این راهی است راست» سوره زخرف، آیه ۵۷-۵۹ و ۶۲-۶۴.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ}} دقت در [[آیات]] بعد روشن میسازد که “مثل” از [[ناحیه]] [[مشرکان]] بوده، و در [[ارتباط]] با [[بتها]] بیان شده است، زیرا در [[آیات]] بعد میخوانیم: {{متن قرآن|مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا}} آنها این مثال را فقط از روی - لجاجت - [[مجادله]] بیان کردند. با توجه به این [[حقیقت]] و آنچه در [[شأن نزول]] آمده روشن میشود که منظور از مثال همان است که [[مشرکان]] به عنوان [[استهزاء]] به هنگام شنیدن [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ}}<ref>«بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید» سوره انبیاء، آیه ۹۸.</ref> شما و آنچه را غیر از [[خدا]] میپرستید هیزم دوزخید ([[انبیاء]] / ۹۸) گفتند و آن این بود که [[عیسی بن مریم]] نیز [[معبود]] واقع شده و به [[حکم]] این [[آیه]] باید در [[دوزخ]] باشد چه بهتر که ما و بتهایمان نیز [[همسایه]] [[عیسی]] باشیم! گفتند و خندیدند و مسخره کردند سپس: “گفتند: آیا [[خدایان]] ما بهتر است یا مسیح”؟! {{متن قرآن|وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ}} این [[آیات]] که پیرامون [[مقام عبودیت]] [[حضرت مسیح]] و [[نفی]] گفتار [[مشرکان]] در باره [[الوهیت]] او و [[بتها]] [[سخن]] میگوید تکمیلی است برای بحثهایی که در [[آیات]] گذشته پیرامون [[دعوت]] [[موسی]] و [[مبارزه]] او با [[بتپرستان]] [[فرعونی]] آمد، و هشداری است به [[مشرکان]] [[عصر پیامبر]]{{صل}} و همه [[مشرکان]] [[جهان]]. و اعلام این که [[عیسی]] فقط بندهای بود که ما [[نعمت]] خود را بر او ارزانی داشتیم “و او را به [[نبوت]] و [[رهبری]] [[خلق]] [[مبعوث]] کردیم” {{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ}} و او را نمونه و الگویی برای [[بنی اسرائیل]] قرار دادیم {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ}}<ref>تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۹۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ}}<ref>«و چون پارهای از آسمان را ببینند که فرو میافتد میگویند ابری انباشته است» سوره طور، آیه ۴۴.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى * ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى * فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى * مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى * أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى * لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى * أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى * وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى}}<ref>«و او در افق فراتر بود * سپس نزدیک شد و فروتر آمد * آنگاه (میان او و پیامبر) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر رسید * پس (خداوند) به بنده خود وحی کرد، آنچه وحی کرد * دل، آنچه میدید، دروغ نگفت * پس آیا شما با او در آنچه میبیند، بگو- مگو میکنید؟ * و به یقین او را در فرودی دیگر، (نیز) دیده بود * کنار درخت سدری که در واپسین جای است * که نزد آن بوستانسراست * هنگامی که آن درخت سدر را فرو پوشاند، آنچه فرو پوشاند * چشم (وی سوی دیگر) نگشت و کژ ندید * بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است * آیا بتهای “لات” و “عزّی” را (شایسته پرستش) دیدهاید؟ * و آن سومین بت دیگر “منات” را؟» سوره نجم، آیه ۷-۲۰.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ}}<ref>«بگو: ای کافران! * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید * و شما پرستشگران پرستیده من نیستید» سوره کافرون، آیه ۱ و ۳ و ۵..</ref>.
| |
|
| |
|
| '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
| | ۱. [[تقلید کورکورانه]]: |
| # [[ایمان]] نیاوردن لجاجتپیشگان [[مشرک]] به [[خدا]]، حتی در صورت [[سخن گفتن]] [[مردگان]] با آنها و [[شهادت]] بر [[رسالت پیامبر]]: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ}}؛
| | یکی از عواملی که برای لجاجت متصور است، [[تقلید]] بیچون و چرا از عقاید دیگران است؛ چرا که، گاهی با استناد به آن [[حکم عقل]] را [[سرکوب]] کرده و جلوی واضحترین برهانها و [[معجزات]] [[ایستادگی]] میکنند، [[قرآن کریم]] به [[نکوهش]] اینگونه تقلید از سوی افراد پرداخته و آن را رد میکند<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}} سوره مائده، آیه ۱۰۴.</ref>:» |
| # [[خداوند]] درباره لجاجت [[مشرکین]] میفرماید: ما این چنین [[آیات قرآن]] را به دلهای این [[مجرمان]] میفرستیم {{متن قرآن|كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ}} اما با این همه [[تبلیغ]] و تأکید و بیان منطقی و [[ارائه معجزات]] باز هم این [[متعصبان]] لجوج به آن [[ایمان]] نمیآورند {{متن قرآن|لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ}} ولی این منحصر به آنها نیست پیش از آنها [[سنت]] [[اقوام]] اولین نیز چنین بود {{متن قرآن|وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ}} اینها بر اثر غوطهور شدن در [[شهوات]] و [[اصرار]] و لجاجت در [[باطل]]، کارشان به جایی رسیده که: اگر دردی را از [[آسمان]] به روی آنها بگشاییم {{متن قرآن|وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَابًا مِنَ السَّمَاءِ}} و آنها مرتباً به [[آسمان]] [[صعود]] و [[نزول]] کنند. {{متن قرآن|فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ}} باز میگویند ما را چشم بندی کردهاند {{متن قرآن|لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا}}
| | «و هنگامی که به آنها گفته شود: به سوی آنچه خدا نازل کرده، و به سوی [[پیامبر]] بیایید! میگویند: «آنچه از [[پدران]] خود یافتهایم، ما را بس است!» |
| # لجاجت [[مشرکان]]، موجب درخواست [[معجزه]] [[حسی]] از سوی آنان، به رغم [[مشاهده]] [[آیات]] گوناگون [[الهی]] از [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}؛
| | آیا اگر پدران آنها چیزی نمیدانستند، و [[هدایت]] نیافته بودند (باز از آنها [[پیروی]] میکنند)؟!» |
| # [[آرامشبخشی]] و تسلای [[خداوند]] به [[پیامبر]] به جهت لجاجت [[مشرکان]] در شرکورزی خود:{{متن قرآن|وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا * مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا * فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا}}؛
| | بر اساس این [[آیه]]، هنگامی که [[کفار]] به سوی [[کتاب خدا]] و [[رسول]] او [[دعوت]] میشدند، به دلیل تقلید بیقید و شرط از [[آداب]] نیاکان خود، در مقابل این [[دعوت]] [[ایستادگی]] کرده و از پذیرش آن، خودداری میکردند<ref>أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۸۴ – ۴۸۵.</ref>. |
| # [[انذار]] [[دشمنان]] لجوج [[پیامبر]] از اهداف [[قرآن]] و [[رسالت]] آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ... وَتُنْذِرَ بِهِ قَوْمًا لُدًّا}}؛
| |
| #تعجب [[پیامبر]] از لجاجت و مواضع [[انکار]] آمیز [[مشرکان]] نسبت به [[معاد]] و [[یگانگی خداوند]] به رغم [[مشاهده]] [[عظمت]] [[آفرینش]] و [[قدرت خداوند]] در [[جهان]]: [۷] {{متن قرآن|إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ * رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ * فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ * بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ}}؛
| |
| #سرسختی و لجاجت [[مشرکان]] عصر [[بعثت]] در برابر [[قرآن]] و [[دعوت پیامبر]] که تلاش و کوشش داشتند که [[پیامبر]] را از [[دعوت]] خود [[مأیوس]] سازند، و به او ثابت کنند که در مقابل [[دعوت]] او [[گوش]] [[شنوایی]] در این دیار نیست، و به [[پیامبر]] گفتند [[بیهوده]] تلاش مکن قلبهای ما در برابر [[دعوت]] تو در پوششهایی قرار گرفته، و گوشهای ما سنگین است، و میان ما و تو حجابی وجود دارد {{متن قرآن|وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ}} حال که چنین است کار به کار ما نداشته باش تو به دنبال عمل خود باش، ما هم برای خود عمل میکنیم {{متن قرآن|فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ}}؛
| |
| #حمایتهای جدی و مکرر [[خداوند]] از [[پیامبر]] و [[اسلام]] در برابر سر [[سختی]] و [[حقستیزی]] [[دشمنان]] وی و خطاب به [[پیامبر]] میفرماید: آنها [[تصمیم]] محکمی بر [[توطئه]] گرفتند ما نیز [[اراده]] محکم و [[تغییرناپذیری]] در باره آنها داریم {{متن قرآن|أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ}}؛
| |
| # [[مشرکان]] ومنکران [[دعوت پیامبر]] چنان لجوجند که اگر با چشم خود ببینند قطعهای از [[سنگهای آسمانی]] به عنوان [[عذاب الهی]] [[سقوط]] میکند {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا}} میگویند: [[اشتباه]] میکنید، این سنگ نیست، این [[ابر]] متراکم است که بر [[زمین]] فرو میریزد {{متن قرآن|يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ}} کسانی که این [[قدر]] لجوج باشند که حقایق [[حسی]] را منکر شوند و [[سنگهای آسمانی]] را به ابرهای متراکم [[تفسیر]] کنند، با اینکه همه کس [[ابر]] را به هنگامی که نزدیک به [[زمین]] میشود دیدهاند که چیزی جز مجموعه بخار نیست، چگونه این بخار لطیف متراکم میشود و تبدیل به سنگ میگردد؟ این افراد تکلیفشان در برابر حقایق [[معنوی]] روشن است؛
| |
| #بحث و [[جدل]] [[مشرکان]] [[صدر اسلام]] با [[پیامبر]] در عینیترین حقایق مورد [[شهود]] آن [[حضرت]]، امری نکوهیده و سرزنشبار: {{متن قرآن|أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا يَرَى * وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى * عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى * مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى * لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى}}؛
| |
| # [[پیامبر]] [[مأمور]] افشای سرسختی [[مشرکان]] صدراسلام درترک [[پرستش]] [[خداوند]] حتی در فرض محال، تن دادن [[پیامبر]] به [[پرستش]] معبودهای آنان {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ}}.
| |
|
| |
|
| ==موضوعات و نتائج و آثار==
| | ۲. [[تکبر]] و [[استکبار]]: |
| #{{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَمَنِ اتَّبَعَنِ وَقُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْأُمِّيِّينَ أَأَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«پس اگر با تو، به چون و چرا برخاستند بگو: من روی تسلیم به خداوند آوردهام و (نیز) هر کس از من پیروی کرده است (چنین است) و به اهل کتاب و درس ناخواندگان (مشرک) بگو: آیا اسلام میآورید؟ آنگاه اگر اسلام آوردند که رهیاب شدهاند و اگر رو گرداندند، بیگمان بر تو جز پیامرسانی نیست و خداوند به (حال) بندگان بیناست» سوره آل عمران، آیه ۲۰.</ref>.
| | عامل دیگری که [[قرآن]] برای [[لجاجت]] متذکر شده، استکبار است. [[مستکبر]] به کسی گفته میشود که بخواهد با ترک [[پذیرفتن حق]]، خود را بزرگ جلوه داده و خود را بزرگتر از آن بداند که [[حق]] را بپذیرد. این [[حس]] خود برتربینی، به شخص [[اجازه]] نمیدهد که به سخنی غیر از سخن خود گوش کند و به همین جهت بدون هیچ دلیل و حجتی از [[انقیاد]] در برابر حق سر برمیتابد<ref>ترجمه المیزان، ج۱۲، ص۳۳۳ و ۳۳۴.</ref>. «اما کسانی که به [[آخرت]] [[ایمان]] نمیآورند، دلهایشان (حق را) [[انکار]] میکند و مستکبرند»<ref>{{متن قرآن|إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}} سوره نحل، آیه ۲۲.</ref>. |
| #{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش «4»، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا}}<ref>«اهل کتاب از تو میخواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری؛ از موسی درخواستی بزرگتر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهانها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم» سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگویند این (چیزی) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره انعام، آیه ۲۵.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ * وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و در هر شهری گناهکاران بزرگش را گماردیم تا به فرجام، در آن نیرنگ ورزند و آنان جز به خویش نیرنگی نمیورزند اما درنمییابند * و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود. خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد؛ به زودی به گناهکاران برای نیرنگی که میورزیدند نزد خداوند خواری و عذابی سخت خواهد رسید» سوره انعام، آیه ۱۲۳-۱۲۴.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا * إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«و چون تو را ببینند جز به ریشخند نمیگیرند (و میگویند) که آیا این است همان که خداوند او را به پیامبری برانگیخته است؟ * به راستی نزدیک بود ما را از (پرستش) خدایانمان- اگر بر آن شکیبایی نمیورزیدیم- گمراه گرداند و به زودی هنگامی که عذاب را بنگرند خواهند دانست که چه کس گمراهتر است» سوره فرقان، آیه ۴۱-۴۲.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ * وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«به یقین، فرمان (عذاب) بر بسیاری از آنان به حقیقت پیوسته است و آنان ایمان نمیآورند * ما غلهایی بر گردنهایشان تا (زیر) چانه نهادهایم چنان که سرشان بالا مانده است * و ما پیش رویشان سدّی و پشت سرشان سدّی نهادهایم و (دیدگان) آنان را فرو پوشاندهایم چنان که (چیزی) نمیبینند * و برای آنان برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی ایمان نمیآورند» سوره یس، آیه ۷-۱۰.</ref>
| |
| #{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ میهراسم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا میخوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِي الظُّلُمَاتُ وَالنُّورُ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ}}<ref>«بگو: پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداوند؛ بگو: آیا در برابر او سرورانی گزیدهاید که هیچ سود و زیانی برای خویش در اختیار ندارند؟ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است؟ یا تیرگیها با روشنایی برابرند؟ یا برای خداوند شریکهایی تراشیدهاند که همانند آفرینش او را آفریدهاند بنابراین (این دو) آفرینش بر آنان مشتبه شده است؟ بگو خداوند آفریننده هر چیز است و اوست که یگانه دادفرماست» سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ حَتَّى يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند (باز ایمان نمیآوردند و کار ایمانشان با شما نیست)؛ بلکه تمام کارها از آن خداوند است؛ آیا مؤمنان درنیافتهاند که اگر خداوند بخواهد همه مردم را راهنمایی میکند؟ و به کافران همواره برای کارهایی که کردهاند بلایی سخت میرسد یا آنکه (بلا) نزدیک خانهشان وارد میشود تا وعده خداوند فرا رسد، بیگمان خداوند در وعده (خویش) خلاف نمیورزد» سوره رعد، آیه ۳۱.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«پیش از آنان (مردم) هیچ شهری که آن را نابود کردیم ایمان نیاوردند؛ آیا اینان ایمان میآورند؟» سوره انبیاء، آیه ۶.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ * وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ * اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ * وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ * وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref>«و (مردم را) به سوی پروردگارت فرا خوان! بیگمان تو بر رهنمودی راست قرار داری * و اگر با تو به چالش بپردازند بگو: خداوند به آنچه انجام میدهید داناتر است * خداوند روز رستخیز در آنچه اختلاف داشتید میان شما داوری خواهد کرد * و به جای خداوند چیزی را که (خداوند) برهانی بر آن فرو نفرستاده است و (نیز) چیزی را که دانشی درباره آن ندارند میپرستند و ستمگران را هیچ یاوری نیست * و چون آیات روشن ما را بر آنان بخوانند در چهرههای کافران، ناخوشایندی میبینی، نزدیک است به کسانی که آیات ما را بر آنان میخوانند تاخت آورند، بگو: آیا به بدتر از این شما را آگاه سازم؟ (آن) دوزخ است که خداوند کافران را بدان وعده داده است؛ و این پایانه، بد است» سوره حج، آیه ۶۷-۶۹ و ۷۱-۷۲.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا}}<ref>«و چون به آنان گویند: به (خداوند) بخشنده سجده برید میگویند: (خداوند) بخشنده چیست؟» سوره فرقان، آیه ۶۰.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}<ref>«این است کیفر دشمنان خداوند: آتش (دوزخ) که در آن، سرایی جاودانه خواهند داشت به کیفر آنکه آیات ما را انکار میکردند» سوره فصلت، آیه ۲۸.</ref>.
| |
| #{{متن قرآن|لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}<ref>«به یقین ما برای شما حقّ را آوردیم اما بیشتر شما حقّ را نمیپسندید» سوره زخرف، آیه ۷۸.</ref>.
| |
|
| |
|
| '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
| | لجاجت آثاری در پی دارد که عبارتند از: |
| #رهنمود [[خدا]] به [[پیامبر]] مبنی بر ترک [[مجادله]] با [[عالمان]] جدالگر و لجوج [[اهل کتاب]]: {{متن قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ}}؛ | | #[[محرومیت]] از [[درک]] [[آیات الهی]]: یکی از آثار لجاجت، این است که افراد لجوج از درک [[حقایق]] آیات الهی محرومند<ref>{{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ نَبَاتَ كُلِّ شَيْءٍ فَأَخْرَجْنَا مِنْهُ خَضِرًا نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَرَاكِبًا وَمِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِهَا قِنْوَانٌ دَانِيَةٌ وَجَنَّاتٍ مِنْ أَعْنَابٍ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُشْتَبِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ انْظُرُوا إِلَى ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَيَنْعِهِ إِنَّ فِي ذَلِكُمْ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}} سوره انعام، آیه ۹۹.</ref>:» «اوست خدایی که از [[آسمان]] [[باران]] فرستاد و بدان باران هرگونه نباتی را رویانیدیم، و از آن نبات ساقهای سبز و از آن دانههایی بر یکدیگر چیده... که در آن، نشانههایی از ([[عظمت خدا]]) برای افراد باایمان است!» در این [[آیه]] [[تدبیر]] [[نظام]] روییدنیها، آیتی مخصوص به [[مردم]] باایمان شمرده شده، و تناسب این اختصاص روشن است؛ چون، این نوع [[تدبر]] و [[تفکر]]، احتیاج به [[تحصیل علم]] خاصی ندارد؛ بلکه، هر [[فهم]] عادی هم، اگر دلش به [[نور ایمان]] منور شده و [[پلیدی]] [[عناد]] و لجاجت آن را [[آلوده]] نکرده باشد، میتواند با آن فهم عوامیش، در آن نظر کرده و پی به [[صانع]] آن ببرد<ref>ترجمه المیزان، ج۷، ص۴۰۱.</ref>. |
| # لجاجت و سرسختی [[مسیحیان]] در برابر [[حق]]، عامل [[دعوت]] آنان به [[مباهله]] از سوی [[پیامبر اکرم]] و [[لعنت خدا]] بر دروغگویان از آثار لجاجت و [[تعصب]]: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}؛
| | #[[انکار آیات الهی]]: اثر دیگر [[لجاجت]]، [[انکار]] کردن [[آیات الهی]] است،؛ چراکه این صفت سبب میشود که علاوه بر [[محروم]] شدن از [[درک]] آیات الهی، پیوسته حالت انکار به خود گرفته و با بهانهجوییهای گوناگون، از [[پذیرش حق]] سر بتابند وگرنه آیات الهی برای آنها که [[حقجو]] و [[متواضع]] در مقابل حقیقتند، آشکار است؛ این درحالی است که [[اهل]] [[ایمان]] به محض روبهرو شدن با [[آیات]] [[خداوند]]، به [[آیت]] بودن آن پی برده و آن را وسیله اتصال به [[محبوب]] خود قرار میدهند<ref>تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۱۹۲. </ref>. «... آنان که ایمان آوردهاند، میدانند که آن حقیقتی است از طرف پروردگارشان و اما آنها که راه [[کفر]] را پیمودهاند، (این موضوع را بهانه کرده) میگویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!.»..<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ} سوره بقره، آیه ۲۶.</ref> «اما کسانی که به [[آخرت]] ایمان نمیآورند، دلهایشان ([[حق]] را) انکار میکند.»..<ref>{{متن قرآن|إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْكِرَةٌ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ}} سوره نحل، آیه ۲۲.</ref>. |
| # [[روحیه]] لجاجت و [[بهانهجویی]]، عامل درخواستهای بیجای [[اهل کتاب]]، از [[حضرت محمّد]] و [[موسی]]{{ع}}: {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً}}؛
| | #[[غرق]] در [[گناهان]]: یکی از پیامدهای لجاجت فرو رفتن در گناهان بوده؛ که، علت اصلی آن همان [[حقگریزی]] است؛ که، [[انسان]] لجوج را غرق در [[گناه]] کرده و در باتلاق انبوهی از گناهان فرو میبرد<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ}} سوره بقره، آیه ۲۰۶.</ref>: «و هنگامی که به آنها گفته شود: «از [[خدا]] بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر میشود)، و آنها را به گناه میکشاند.». در [[حقیقت]] این [[آیه]]، به یکی از صفات [[زشت]] [[منافقان]] اشاره کرده؛ که، آنها بر اثر [[تعصب]] و لجاجت در برابر هیچ حقیقتی، [[تسلیم]] نمیشوند و همین لجاجت، آنها را به بدترین گناهان میکشاند<ref>تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۵.</ref>. [[خداوند]] نخست افراد لجوج را برای [[مجازات]] [[تربیتی]] در [[سختی]] و [[رنج]] قرار داده تا به [[ضعف]] و [[ناتوانی]] خود پی برده و از مرکب [[غرور]] پیاده شوند، و در صورت عدم [[اصلاح]]، آنها را با مجازاتهای ریشهکن کننده، گرفتارشان میسازد<ref>تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۲۸۸.</ref> «و اگر به آنان رحم کنیم و [[گرفتاریها]] و مشکلاتشان را برطرف سازیم، (نهتنها بیدار نمیشوند، بلکه) در طغیانشان [[لجاجت]] میورزند و (در این [[وادی]]) [[سرگردان]] میمانند!»<ref>{{متن قرآن|وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}} سوره مؤمنون، آیه ۷۵.</ref> |
| # [[مجادله]] [[مشرکان]] در حضور [[پیامبر]] درباره [[قرآن]] و [[رسالت]] ایشان، از سر لجاجت و عنادورزی: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}؛
| | [[انسان]] لجوج، که به [[اندرز]] ناصحان و به هشدارهای [[الهی]]، گوش فرا نداده، بلکه پیوسته با غرور و [[نخوت]] مخصوص به خود، بر خلافکاریهایش میافزاید، چیزی جز [[آتش دوزخ]]، او را رام نمیکند<ref>تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۵.</ref>، و بنابراین خداوند میفرماید: «و هنگامی که به آنها گفته شود: از [[خدا]] بترسید! (لجاجت آنان بیشتر میشود)، و لجاجت آنها را به [[گناه]] میکشاند. آتش دوزخ برای آنها کافی است و چه بد جایگاهی است!<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ}} سوره بقره، آیه ۲۰۶.</ref>و<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۵.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۴۴۸.</ref> |
| # لجاجت [[مجرمان]] سردمدار [[مکه]] از [[ایمان]] به [[رسالت پیامبر]] و [[آیات]] [[خدا]] با [[مکر]] و به بهانههای واهی: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ * وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ...}}،
| |
| # [[کافران]] هدایتناپذیر، مردمانی لجوج و دارای [[دشمنی]] در برابر [[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} [[دست]] به [[دعا]] برمیداشتند و میگفتند: خداوندا! اگر این [[آیین]] و این [[قرآن]] [[حق]] و از [[ناحیه]] توست بارانی از سنگ از [[آسمان]] بر سر ما فرود آورد {{متن قرآن|وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ}} یا به [[عذاب]] دردناک دیگری ما را گرفتار کن {{متن قرآن|أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} این سخن را به خاطر آن میگفتند که بر اثر شدت [[تعصّب]] و لجاجت چنان میپنداشتند که [[آیین اسلام]] [[صد]] در [[صد]] بیاساس است و گر نه کسی که احتمال حقّانیت آن را میدهد چنین نفرینی به خود نمیکند.
| |
| # لجاجت و [[روح]] حقناپذیری [[مشرکان]]، [[مانع]] تأثیر نهایی [[دعوت]] و [[هدایت]] [[پیامبر]] در آنان {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا * إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا}} و نتیجه و آثار آن [[گمراهی]] و [[عذاب الهی]] است {{متن قرآن|وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا}}.
| |
| # لجاجت [[کافران]] در برابر [[دعوت]] [[مردم]] و [[انذار]] [[پیامبر]] عامل [[عذاب الهی]] برای آنان: {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ * وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ}}؛ | |
| #برخورد [[مشرکان]] با [[رسالت پیامبر]] اکرم برخوردی لجوجانه و لجاجت آنان، درمقابل [[براهین]] [[قاطع]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ}}؛
| |
| #در برابر لجاجت وعناد [[مشرکین]] [[خداوند]] [[بصیرت]] و [[آگاهی پیامبر]] و پیروانش به [[دعوت]] [[توحیدی]] و [[یکتاپرستی]] را مطرح میکند و میفرماید: بگو: راه و طریقه من این است که همگان را به سوی [[اللّه]] [[خداوند]] واحد یکتا [[دعوت]] کنم {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ}} سپس اضافه میکند: من این راه را بیاطلاع یا از روی [[تقلید]] نمیپیمایم، بلکه از روی [[آگاهی]] و [[بصیرت]] {{متن قرآن|عَلَى بَصِيرَةٍ}} خود و پیروانم همه [[مردم]] [[جهان]] را به سوی این طریقه میخوانیم {{متن قرآن|أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}؛
| |
| # [[امتناع]] [[مشرکان]] عصر [[بعثت پیامبر]] از [[اقرار]] به [[ربوبیت خدا]] بر تمام هستی به رغم [[مشاهده]] نقش او در [[جهان آفرینش]]: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ قُلْ أَفَاتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ لَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا}}؛
| |
| #در پاسخ به بهانهجویان لجوج که از [[پیامبر]] درخواست معجزههای [[حسی]] عجیب، [[غریب]] میکردند [[خداوند]] میفرماید: “حتی اگر به [[وسیله]] [[قرآن]] کوهها به حرکت در آیند {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ}} و زمینها، قطعه قطعه شوند {{متن قرآن|أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الْأَرْضُ}} و به [[وسیله]] آن با [[مردگان]] صحبت شود {{متن قرآن|أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى}} باز هم [[ایمان]] نخواهند آورد!” ولی همه این [[کارها]] در [[اختیار]] [[خدا]] است و هر اندازه لازم بداند انجام میدهد {{متن قرآن|بَلْ لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا}} اما شما طالب[[حق]] نیستید و اگر بودید همان مقدار از نشانههای [[اعجاز]] که از این [[پیامبر]]{{صل}} صادر شده برای [[ایمان آوردن]] کاملاً کافی بود، اینها همه [[بهانهجویی]] است. و [[کافران]] همواره مورد [[هجوم]] [[مصائب]] کوبندهای به خاطر اعمالشان هستند که این [[مصائب]] به صورت بلاهای مختلف بر آنها فرود میآید {{متن قرآن|وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُمْ بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ}} و اگر این [[مصائب]] در [[خانه]] آنان فرود نیاید، به نزدیکی [[خانه]] آنها وارد میشود {{متن قرآن|أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِنْ دَارِهِمْ}} تا [[عبرت]] بگیرند و تکانی بخورند و به سوی [[خدا]] باز گردند؛ | |
| #عناد و لجاجت برخی مشرکان [[صدر اسلام]] در مقایسه با [[مخالفان]] [[پیامبران پیشین]]، شدیدتر و بیشتر و نابودی بر اثر اعمالشان همانند [[اقوام]] گذشته در [[انتظار]] آنان: {{متن قرآن|مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ}}؛
| |
| #ردّ [[دعوت پیامبر]] - به [[یکتاپرستی]] – از سوی [[مشرکان]] و لجاجت و پافشاری آنان برشرک و [[بتپرستی]]: و [[آتش]] وعدهگاه [[منکران]] لجوج {{متن قرآن|وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ * وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ * اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ * وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ * وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}؛
| |
| # [[فرمان پیامبر]] به [[سجده]] کردن [[مشرکان]] [[صدر اسلام]] برای [[خدای رحمان]]، موجب [[نفرت]] فزونتر آنان از [[سجده]] و لجاجت و دوری آنها از راه [[حق]]: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا}}؛
| |
| # [[انکار]] و برخورد عنادآمیز با [[قرآن]] و [[محمّد]]{{صل}} [[شیوه]] پیوسته [[کافران]]: {{متن قرآن|كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}؛
| |
| # [[اصرار]] و لجاجت [[مشرکان]] در [[مخالفت]] با [[دعوت پیامبر]] نمودی از [[حق]] گریزی و لجاجت آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۷۷-۵۸۹.</ref>.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته == | | == منابع == |
| | {{منابع}} |
| | # [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] |
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ==منابع==
| | == پانویس == |
| # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']]
| | {{پانویس}} |
| ==پانویس== | |
| {{یادآوری پانویس}} | |
| {{پانویس2}}
| |
|
| |
|
| [[رده:لجاجت]] | | [[رده:لجاجت]] |
| [[رده:مدخل]]
| |