سریه مرثد بن ابیمرثد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = سریه | |||
| عنوان مدخل = [[سریه مرثد بن ابیمرثد]] | |||
| مداخل مرتبط = [[سریه مرثد بن ابیمرثد در قرآن]] - [[سریه مرثد بن ابیمرثد در تاریخ اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = سریه مرثد بن ابیمرثد (پرسش) | |||
}} | |||
==سریهای در [[سال چهارم هجری]]== | |||
< | [[رجیع]]، نام آبی در کوههای شرق [[عسفان]] در جاده [[مدینه]] به [[مکه]] و در ۷۰ کیلومتری مکه است که امروزه به آن وطیه گویند<ref>معجم البلدان، ج ۳، ص۲۹؛ الروض المعطار، ص۲۶۷؛ المعالم الاثیره، ص۱۲۵، ۲۹۴.</ref>. در آن هنگام، این آب بخشی از [[سکونتگاه]] تیره [[بنیلحیان]] از [[قبیله]] [[هذیل]] بود<ref>معجم ما استعجم، ج ۳، ص۹۹۳؛ معجم البلدان، ج ۳، ص۲۹.</ref>. در سریهای در [[سال ۴ هجری]]، گروهی از [[مسلمانان]] در این منطقه به [[شهادت]] رسیدند که به مناسبت مکان آن، [[نبرد]] رجیع نام گرفت<ref>المغازی، ج ۱، ص۱۵۶؛ المعارف، ص۳۲۷؛ المنتظم، ج ۳، ص۲۱۰.</ref>. گاه از این اعزام به [[فرمانده]] آن، [[سریه]] [[مرثد بن ابیمرثد]]<ref>انسابالاشراف، ج۱، ص۳۷۵؛ الطبقات، ج۲، ص۵۵.</ref> یا سریه [[عاصم بن ثابت]]<ref>اسد الغابه، ج ۲، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص۴۵۴.</ref> یاد شده است. | ||
< | |||
براساس گزارشی<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۱۳؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۵، ص۵۱۲؛ السنن الکبری، ج ۹، ص۱۴۵.</ref> از این حادثه که آن را بهترین<ref>الاستیعاب، ج ۲، ص۷۸۰.</ref> مستند این رخداد دانستهاند، [[پیامبر]]{{صل}} در صفر، سی و ششمین ماه [[هجرت]]، گروهی ۷ نفره<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۴؛ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۳۸۳؛ سبل الهدی، ج ۶، ص۴۰.</ref> را به [[سرپرستی]] [[مرثد بن ابیمرثد]]<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۶۹؛ تاریخ خلیفه، ص۴۳؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص۱۲۶.</ref> یا [[عاصم بن ثابت]]<ref>صحیح البخاری، ج ۴، ص۲۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص۱۱؛ السنن الکبری، ج ۹، ص۱۴۵.</ref> برای کسب اطلاع از اقدامات [[قریش]]، به مکه گسیل داشت. شمار این گروه را ۶<ref>تاریخ خلیفه، ص۴۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق ۲، ص۲۷؛ الاصابه، ج ۴، ص۱۱۷.</ref> و ۱۰ تن<ref>الطبقات، ج ۲، ص۵۵؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۹۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰.</ref> نیز گزارش کردهاند.<ref>[[محمد سعید نجاتی|نجاتی، محمد سعید]]، [[رجیع / سریه (مقاله)|مقاله «رجیع / سریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۵۳۶.</ref>. | |||
==رخداد رجیع== | |||
گروه اعزامی، در منطقه رجیع اتراق کرده بودند که ناگهان به محاصره ۱۰۰ [[تیرانداز]] از تیره بنیلحیان از قبیله هذیل در آمدند که در همان منطقه میزیستند<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۱۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰.</ref>. گروه که خود را در محاصره [[دشمن]] دیدند، به تپهای در آن نزدیکی [[پناه]] بردند و [[اسلحه]] خود را آماده کردند. [[بنیلحیان]] که با [[ایستادگی]] [[مسلمانان]] روبهرو شدند، اظهار کردند که نمیخواهند آنان را بکشند و تنها برای [[معامله]] با [[قریش]] آنها را [[اسیر]] خواهند کرد. ۴ تن از مسلمانان که همگی پیشینه حضور در غزوههای [[بدر]] و [[احد]] را داشتند، تا نفسهای پایانی [[جنگ]] کردند و به [[شهادت]] رسیدند: [[مرثد بن ابی مرثد]] از [[مهاجران]] و [[همپیمان]] [[حمزة بن عبدالمطلب]] در [[مکه]]<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص۱۳۸۳ ـ ۱۳۸۴؛ اسدالغابه، ج ۴، ص۳۴۴.</ref>؛ خالدبن [[بکیر]] [[کنانی]] از مهاجران<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص۷۷؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۳، ص۱۵۰.</ref>؛ معتب بن عبید [[اوسی]] [[انصاری]]<ref>الطبقات، ج ۳، ص۴۵۵ ـ ۴۵۶؛ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۴۳۱.</ref>؛ [[عاصم بن ثابت اوسی انصاری]] که او را از سابقان نخستین شمردهاند<ref>الطبقات، ج ۳، ص۴۶۲ ـ ۴۶۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص۷۷۹ ـ ۷۸۰؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص۳۲۱.</ref>. پس از شهادت عاصم که چهارمین [[شهید]] گروه بود، سه عضو دیگر به [[امید]] زنده ماندن با بنیلحیان جنگ نکردند و به [[اسارت]] درآمدند<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۵.</ref>: [[عبداللّه بن طارق انصاری]] و [[برادر]] [[مادری]] معتب بن عبید شهید این گروه و از شرکت کنندگان در جنگهای بدر و احد<ref>الطبقات، ج ۳، ص۴۵۴ـ۴۵۵؛ الاصابه، ج ۴، ص۱۱۷؛ اسد الغابه، ج ۳، ص۱۸۸.</ref>؛ [[خبیب بن عدی]] اوسی انصاری که درباره شرکت او در نبردهای بدر و احد تردید است<ref>عیون الاثر، ج ۲، ص۵۹ ـ ۶۰؛ سبلالهدی، ج ۶، ص۴۶؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص۱۶۵.</ref>؛ [[زید بن دثنّة خزرجی انصاری]] که در پیکارهای بدر و احد شرکت داشت<ref>اسد الغابه، ج ۲، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ الاصابه، ج ۲، ص۵۰۰.</ref>. لحیانیان، دستان اسرای خود را با زه کمانهایشان بستند و به مکه بردند؛ اما در میانه راه در [[آبادی]] [[مرالظهران]]، در ۲۴ کیلومتری [[مکه]]، عبداللّه بن طارق [[اعتماد]] بیشتر به [[بنیلحیان]] را جایز ندانست و با رهاکردن دستان خود شمشیرش را گرفت و به لحیانیان [[حمله]] کرد؛ بنیلحیان او را با سنگباران کشتند و قبرش همانجاست<ref>الطبقات، ج ۳، ص۴۵۴ ـ ۴۵۵؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰؛ تاریخ خلیفه، ص۴۳.</ref>.<ref>[[محمد سعید نجاتی|نجاتی، محمد سعید]]، [[رجیع / سریه (مقاله)|مقاله «رجیع / سریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۵۳۷.</ref>. | |||
==رخداد | |||
گروه اعزامی، در منطقه رجیع اتراق کرده بودند که ناگهان به محاصره ۱۰۰ تیرانداز از تیره | |||
==[[سرنوشت]] [[اسیران]] [[رجیع]]== | ==[[سرنوشت]] [[اسیران]] [[رجیع]]== | ||
گروهی از بنیلحیان که نام دو نفرشان در منابع آمده ( | گروهی از بنیلحیان که نام دو نفرشان در منابع آمده (زهیربن الأغرّ و جامع)<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۹؛ انساب الاشراف، ج ۱۱، ص۲۵.</ref> [[خبیب]] و زید را در [[ذی قعده]]<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.</ref> به مکه بردند و در ازای [[آزادی]] دو [[اسیر]] از [[قبیله]] [[هذیل]]<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۱.</ref> یا در مقابل [[مال]] درخور توجهی آنها را در [[اختیار]] [[قریش]] قرار دادند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۱؛ المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.</ref>. خریدار خبیب را [[بنینوفل بن عبد مناف]] و خریدار زید را [[صفوان بن امیه جمحی]] دانستهاند<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.</ref>. در بیشتر منابع، گزارشهای مفصلی درباره حالات خبیب در [[زندان]]، [[نماز]] او پیش از [[اعدام]]، [[نفرین]] معروف او و تلاش [[مسلمانان]] برای [[نجات]] جسدش که بر چوبه دار مانده بود، آمدهاند. ([[خبیب بن عدی]]) در برخی منابع نیز در مورد زید به عبادتهای شبانه و [[روزهداری]] همیشگی او در روزهای [[اسارت]] و گذراندن هر شبانهروز با قدحی شیر، تلاش قریش برای بازگرداندن او از [[اسلام]] با [[وعده]] آزادی و اینکه [[پایداری]] او مایه [[شگفتی]] [[مکیان]] شد، اشاره شده است<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۶۲؛ امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص۲۷۹.</ref>. او کار خود را در [[راه خدا]] ناچیز شمرد و اعلام کرد که به هیچ رو نمیپذیرفت که اندک آسیبی به [[پیامبر]]{{صل}} برسد و او در [[خانه]] خود [[آسوده]] بماند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۲؛ الطبقات، ج ۲، ص۵۶.</ref>. سرانجام، خبیب و زید را به سوی [[تنعیم]] بردند و پس از دو رکعت نمازی که خواندند بر چوبههای بلند آویختند<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۶۲؛ الطبقات، ج ۲، ص۵۶؛ الدرر، ص۱۵۹-۱۶۰.</ref>. برخلاف [[خبیب]] که [[شأن نزول]] چند [[آیه]] را در جریان [[اعدام]] و [[نجات]] جسد او از فراز چوبه اعدام دانستهاند ([[خبیب بن عدی]])، در [[منابع تفسیری]] هیچ [[شأن]] نزولی در مورد [[زید بن دثنه]] ذکر نشده است. | ||
خبر [[شهادت]] [[یاران پیامبر]] در دو رخداد [[رجیع]] و بئر | خبر [[شهادت]] [[یاران پیامبر]] در دو رخداد [[رجیع]] و [[بئر معونه]]، همزمان به حضرت رسید و ایشان تا یکماه یا ۴۰ [[روز]] در [[نماز صبح]] خود، [[قبایل]] مسبب آن، از جمله [[بنیلحیان]] و ذکوان و [[رعل]] را، [[لعنت]] میکردند<ref>المغازی، ج ۱، ص۳۴۹ـ۳۵۰؛ صحیح البخاری، ج ۴، ص۳۵؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص۳۲۱.</ref>. بیشتر [[اهل]] [[مغازی]] در گزارشهایی کوتاه و مبهم، [[غزوه بنیلحیان]] را در [[سال ۶ هجری]] به قصد [[انتقام]] [[خون]] شهدای رجیع میدانند<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۲۷۹ ـ ۲۸۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۷۸ ـ ۷۹؛ التنبیه والاشراف، ص۲۱۸.</ref>؛ ولی [[واقدی]] آن را در [[زمان]] زندگانی خبیب و زید و [[هدف]] آن را [[آزادی]] اسرای رجیع میداند و گزارش میدهد که [[قریش]] پس از [[آگاه]] شدن از این [[غزوه]]، بر [[غل و زنجیر]] خبیب و زید افزودند<ref>المغازی، ج ۲، ص۵۳۶ ـ ۵۳۷.</ref>. با توجه به گزارش دیگر منابع درباره [[قتل]] خبیب و زید و اشاره نکردن آنها به این غزوه و قرائن دیگر، زنده ماندن خبیب و زید پس از نزدیک به سه سال از دستگیریشان بسیار بعید مینماید. برخی [[مفسران]] نازل شدن دستور [[نماز خوف]] در آیه ۱۰۲ [[نساء]]<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌۭ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوٓا۟ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا۟ فَلْيَكُونُوا۟ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا۟ فَلْيُصَلُّوا۟ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا۟ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةًۭ وَٰحِدَةًۭ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًۭى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓا۟ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا۟ حِذْرَكُمْ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَـٰفِرِينَ عَذَابًۭا مُّهِينًۭا}} «و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگافزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگافزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست میدارند که شما از جنگافزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگیتان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواریآفرین آماده کرده است» سوره نساء، آیه ۱۰۲.</ref> را در جریان این [[غزوه]] دانستهاند<ref>تفسیر ابن ابیحاتم، ج ۳، ص۱۰۵۲؛ المحرر الوجیز، ج ۲، ص۱۰۵؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۱۸۸.</ref>، هرچند بر پایه گزارشهایی در باره [[صلح حدیبیه]] نازل شد<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص۱۵۰؛ المغازی، ج ۲، ص۵۸۲</ref>.<ref>[[محمد سعید نجاتی|نجاتی، محمد سعید]]، [[رجیع / سریه (مقاله)|مقاله «رجیع / سریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۵۳۸.</ref>. | ||
==[[رجیع]] در [[شان نزول]]== | ==[[رجیع]] در [[شان نزول]]== | ||
بر پایه روایاتی، برخی [[منافقان]] در | بر پایه روایاتی، برخی [[منافقان]] در وصف شهدای رجیع گفتند: بیچاره کسانی که این گونه مردند، نه مأموریتشان را انجام دادند و نه [[آسوده]] در [[خانه]] ماندند. در پاسخ منافقان، [[آیات]] ۲۰۴ ـ ۲۰۷ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الْفَسَادَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ * وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ}} «و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی این جهان تو را به شگفتی وا میدارد و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد و همو کینهتوزترین دشمنان است * و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد * و چون به او گویند: از خداوند پروا کن، خویشتنبینی او را به گناه میکشاند پس دوزخ او را بس و بیگمان، این بستر بد است * و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۷.</ref> نازل شدند که در آنها [[خدا]] دو گروه را با هم میسنجد: | ||
#گروهی که در [[زندگی]] این [[دنیا]] با ادعاهای خداپسندانه به جلب توجه [[پیامبر]]{{صل}} میپردازند و خدا را بر آنچه در [[دل]] دارند [[گواه]] میگیرند؛ ولی هنگامی که موقعیتی یابند و برگردند، برای [[تباهی]] در [[زمین]] میکوشند و وقتی آنها را به [[خداترسی]] سفارش کنند، [[نخوت]] و [[غرور]] آنها را به [[گناه]] میکشاند. | #گروهی که در [[زندگی]] این [[دنیا]] با ادعاهای خداپسندانه به جلب توجه [[پیامبر]]{{صل}} میپردازند و خدا را بر آنچه در [[دل]] دارند [[گواه]] میگیرند؛ ولی هنگامی که موقعیتی یابند و برگردند، برای [[تباهی]] در [[زمین]] میکوشند و وقتی آنها را به [[خداترسی]] سفارش کنند، [[نخوت]] و [[غرور]] آنها را به [[گناه]] میکشاند. | ||
#دستهای که برای [[رضای خدا]]، از [[جان]] خود میگذرند | #دستهای که برای [[رضای خدا]]، از [[جان]] خود میگذرند<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۱۸۲ـ۱۸۳؛ روض الجنان، ج ۳، ص۱۴۳ـ۱۴۵؛ زاد المسیر، ج ۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱.</ref>. به [[یقین]]، [[سوره بقره]]، نخستین [[سوره مدنی]] است<ref>تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص۱۲۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۱۷؛المیزان، ج ۲، ص۲۰۴.</ref> و سورههای نازل شده پس از آن ـ مانند [[آل عمران]] و [[انفال]] ـ با توجه به محتوایشان، قطعا پیش از رخداد [[رجیع]] و به مناسبت غزوههای [[بدر]] در سال دوم و [[احد]] در سال سوم نازل شدهاند، از این رو این [[شأن نزول]] را باید بر اساس تطبیق دانست. افزون بر این، این شأن نزول بر خلاف روایتهای مشهور [[شیعه]]<ref>الارشاد، ج ۱، ص۵۲؛ التبیان، ج ۲، ص۱۸۳؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۵۳.</ref> و [[اهل سنت]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۱؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۳۳۴.</ref> است که [[نزول]] این [[آیه]] را در مورد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در [[لیلهالمبیت]] میدانند.<ref>[[محمد سعید نجاتی|نجاتی، محمد سعید]]، [[رجیع / سریه (مقاله)|مقاله «رجیع / سریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۵۳۹.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:000063.jpg|22px]] [[محمد سعید نجاتی|نجاتی، محمد سعید]]، [[رجیع / سریه (مقاله)|مقاله «رجیع / سریه»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:رجیع]] | [[رده:رجیع]] | ||
[[رده: سریه]] | [[رده: سریه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۹
سریهای در سال چهارم هجری
رجیع، نام آبی در کوههای شرق عسفان در جاده مدینه به مکه و در ۷۰ کیلومتری مکه است که امروزه به آن وطیه گویند[۱]. در آن هنگام، این آب بخشی از سکونتگاه تیره بنیلحیان از قبیله هذیل بود[۲]. در سریهای در سال ۴ هجری، گروهی از مسلمانان در این منطقه به شهادت رسیدند که به مناسبت مکان آن، نبرد رجیع نام گرفت[۳]. گاه از این اعزام به فرمانده آن، سریه مرثد بن ابیمرثد[۴] یا سریه عاصم بن ثابت[۵] یاد شده است.
براساس گزارشی[۶] از این حادثه که آن را بهترین[۷] مستند این رخداد دانستهاند، پیامبر(ص) در صفر، سی و ششمین ماه هجرت، گروهی ۷ نفره[۸] را به سرپرستی مرثد بن ابیمرثد[۹] یا عاصم بن ثابت[۱۰] برای کسب اطلاع از اقدامات قریش، به مکه گسیل داشت. شمار این گروه را ۶[۱۱] و ۱۰ تن[۱۲] نیز گزارش کردهاند.[۱۳].
رخداد رجیع
گروه اعزامی، در منطقه رجیع اتراق کرده بودند که ناگهان به محاصره ۱۰۰ تیرانداز از تیره بنیلحیان از قبیله هذیل در آمدند که در همان منطقه میزیستند[۱۴]. گروه که خود را در محاصره دشمن دیدند، به تپهای در آن نزدیکی پناه بردند و اسلحه خود را آماده کردند. بنیلحیان که با ایستادگی مسلمانان روبهرو شدند، اظهار کردند که نمیخواهند آنان را بکشند و تنها برای معامله با قریش آنها را اسیر خواهند کرد. ۴ تن از مسلمانان که همگی پیشینه حضور در غزوههای بدر و احد را داشتند، تا نفسهای پایانی جنگ کردند و به شهادت رسیدند: مرثد بن ابی مرثد از مهاجران و همپیمان حمزة بن عبدالمطلب در مکه[۱۵]؛ خالدبن بکیر کنانی از مهاجران[۱۶]؛ معتب بن عبید اوسی انصاری[۱۷]؛ عاصم بن ثابت اوسی انصاری که او را از سابقان نخستین شمردهاند[۱۸]. پس از شهادت عاصم که چهارمین شهید گروه بود، سه عضو دیگر به امید زنده ماندن با بنیلحیان جنگ نکردند و به اسارت درآمدند[۱۹]: عبداللّه بن طارق انصاری و برادر مادری معتب بن عبید شهید این گروه و از شرکت کنندگان در جنگهای بدر و احد[۲۰]؛ خبیب بن عدی اوسی انصاری که درباره شرکت او در نبردهای بدر و احد تردید است[۲۱]؛ زید بن دثنّة خزرجی انصاری که در پیکارهای بدر و احد شرکت داشت[۲۲]. لحیانیان، دستان اسرای خود را با زه کمانهایشان بستند و به مکه بردند؛ اما در میانه راه در آبادی مرالظهران، در ۲۴ کیلومتری مکه، عبداللّه بن طارق اعتماد بیشتر به بنیلحیان را جایز ندانست و با رهاکردن دستان خود شمشیرش را گرفت و به لحیانیان حمله کرد؛ بنیلحیان او را با سنگباران کشتند و قبرش همانجاست[۲۳].[۲۴].
سرنوشت اسیران رجیع
گروهی از بنیلحیان که نام دو نفرشان در منابع آمده (زهیربن الأغرّ و جامع)[۲۵] خبیب و زید را در ذی قعده[۲۶] به مکه بردند و در ازای آزادی دو اسیر از قبیله هذیل[۲۷] یا در مقابل مال درخور توجهی آنها را در اختیار قریش قرار دادند[۲۸]. خریدار خبیب را بنینوفل بن عبد مناف و خریدار زید را صفوان بن امیه جمحی دانستهاند[۲۹]. در بیشتر منابع، گزارشهای مفصلی درباره حالات خبیب در زندان، نماز او پیش از اعدام، نفرین معروف او و تلاش مسلمانان برای نجات جسدش که بر چوبه دار مانده بود، آمدهاند. (خبیب بن عدی) در برخی منابع نیز در مورد زید به عبادتهای شبانه و روزهداری همیشگی او در روزهای اسارت و گذراندن هر شبانهروز با قدحی شیر، تلاش قریش برای بازگرداندن او از اسلام با وعده آزادی و اینکه پایداری او مایه شگفتی مکیان شد، اشاره شده است[۳۰]. او کار خود را در راه خدا ناچیز شمرد و اعلام کرد که به هیچ رو نمیپذیرفت که اندک آسیبی به پیامبر(ص) برسد و او در خانه خود آسوده بماند[۳۱]. سرانجام، خبیب و زید را به سوی تنعیم بردند و پس از دو رکعت نمازی که خواندند بر چوبههای بلند آویختند[۳۲]. برخلاف خبیب که شأن نزول چند آیه را در جریان اعدام و نجات جسد او از فراز چوبه اعدام دانستهاند (خبیب بن عدی)، در منابع تفسیری هیچ شأن نزولی در مورد زید بن دثنه ذکر نشده است.
خبر شهادت یاران پیامبر در دو رخداد رجیع و بئر معونه، همزمان به حضرت رسید و ایشان تا یکماه یا ۴۰ روز در نماز صبح خود، قبایل مسبب آن، از جمله بنیلحیان و ذکوان و رعل را، لعنت میکردند[۳۳]. بیشتر اهل مغازی در گزارشهایی کوتاه و مبهم، غزوه بنیلحیان را در سال ۶ هجری به قصد انتقام خون شهدای رجیع میدانند[۳۴]؛ ولی واقدی آن را در زمان زندگانی خبیب و زید و هدف آن را آزادی اسرای رجیع میداند و گزارش میدهد که قریش پس از آگاه شدن از این غزوه، بر غل و زنجیر خبیب و زید افزودند[۳۵]. با توجه به گزارش دیگر منابع درباره قتل خبیب و زید و اشاره نکردن آنها به این غزوه و قرائن دیگر، زنده ماندن خبیب و زید پس از نزدیک به سه سال از دستگیریشان بسیار بعید مینماید. برخی مفسران نازل شدن دستور نماز خوف در آیه ۱۰۲ نساء[۳۶] را در جریان این غزوه دانستهاند[۳۷]، هرچند بر پایه گزارشهایی در باره صلح حدیبیه نازل شد[۳۸].[۳۹].
رجیع در شان نزول
بر پایه روایاتی، برخی منافقان در وصف شهدای رجیع گفتند: بیچاره کسانی که این گونه مردند، نه مأموریتشان را انجام دادند و نه آسوده در خانه ماندند. در پاسخ منافقان، آیات ۲۰۴ ـ ۲۰۷ سوره بقره[۴۰] نازل شدند که در آنها خدا دو گروه را با هم میسنجد:
- گروهی که در زندگی این دنیا با ادعاهای خداپسندانه به جلب توجه پیامبر(ص) میپردازند و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند؛ ولی هنگامی که موقعیتی یابند و برگردند، برای تباهی در زمین میکوشند و وقتی آنها را به خداترسی سفارش کنند، نخوت و غرور آنها را به گناه میکشاند.
- دستهای که برای رضای خدا، از جان خود میگذرند[۴۱]. به یقین، سوره بقره، نخستین سوره مدنی است[۴۲] و سورههای نازل شده پس از آن ـ مانند آل عمران و انفال ـ با توجه به محتوایشان، قطعا پیش از رخداد رجیع و به مناسبت غزوههای بدر در سال دوم و احد در سال سوم نازل شدهاند، از این رو این شأن نزول را باید بر اساس تطبیق دانست. افزون بر این، این شأن نزول بر خلاف روایتهای مشهور شیعه[۴۳] و اهل سنت[۴۴] است که نزول این آیه را در مورد امیرمؤمنان(ع) در لیلهالمبیت میدانند.[۴۵].
منابع
پانویس
- ↑ معجم البلدان، ج ۳، ص۲۹؛ الروض المعطار، ص۲۶۷؛ المعالم الاثیره، ص۱۲۵، ۲۹۴.
- ↑ معجم ما استعجم، ج ۳، ص۹۹۳؛ معجم البلدان، ج ۳، ص۲۹.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۱۵۶؛ المعارف، ص۳۲۷؛ المنتظم، ج ۳، ص۲۱۰.
- ↑ انسابالاشراف، ج۱، ص۳۷۵؛ الطبقات، ج۲، ص۵۵.
- ↑ اسد الغابه، ج ۲، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ تاریخ الخمیس، ج ۱، ص۴۵۴.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۱۳؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۵، ص۵۱۲؛ السنن الکبری، ج ۹، ص۱۴۵.
- ↑ الاستیعاب، ج ۲، ص۷۸۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۴؛ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۳۸۳؛ سبل الهدی، ج ۶، ص۴۰.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۶۹؛ تاریخ خلیفه، ص۴۳؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج ۳، ص۱۲۶.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۴، ص۲۹؛ عیون الاثر، ج ۲، ص۱۱؛ السنن الکبری، ج ۹، ص۱۴۵.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۴۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق ۲، ص۲۷؛ الاصابه، ج ۴، ص۱۱۷.
- ↑ الطبقات، ج ۲، ص۵۵؛ مسند احمد، ج ۲، ص۲۹۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۵۳۶.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص۲۱۴؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰.
- ↑ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۳۸۳ ـ ۱۳۸۴؛ اسدالغابه، ج ۴، ص۳۴۴.
- ↑ اسدالغابه، ج ۲، ص۷۷؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۳، ص۱۵۰.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۴۵۵ ـ ۴۵۶؛ الاستیعاب، ج ۳، ص۱۴۳۱.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۴۶۲ ـ ۴۶۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص۷۷۹ ـ ۷۸۰؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص۳۲۱.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۵.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۴۵۴ـ۴۵۵؛ الاصابه، ج ۴، ص۱۱۷؛ اسد الغابه، ج ۳، ص۱۸۸.
- ↑ عیون الاثر، ج ۲، ص۵۹ ـ ۶۰؛ سبلالهدی، ج ۶، ص۴۶؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص۱۶۵.
- ↑ اسد الغابه، ج ۲، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰؛ الاصابه، ج ۲، ص۵۰۰.
- ↑ الطبقات، ج ۳، ص۴۵۴ ـ ۴۵۵؛ سنن ابی داود، ج ۱، ص۶۰۰؛ تاریخ خلیفه، ص۴۳.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۵۳۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۹؛ انساب الاشراف، ج ۱۱، ص۲۵.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۱.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۱؛ المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۵۷.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۶۲؛ امتاع الاسماع، ج ۱۳، ص۲۷۹.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۱۷۲؛ الطبقات، ج ۲، ص۵۶.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۶۲؛ الطبقات، ج ۲، ص۵۶؛ الدرر، ص۱۵۹-۱۶۰.
- ↑ المغازی، ج ۱، ص۳۴۹ـ۳۵۰؛ صحیح البخاری، ج ۴، ص۳۵؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۶، ص۳۲۱.
- ↑ السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۲، ص۲۷۹ ـ ۲۸۰؛ الطبقات، ج ۲، ص۷۸ ـ ۷۹؛ التنبیه والاشراف، ص۲۱۸.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص۵۳۶ ـ ۵۳۷.
- ↑ ﴿وَإِذَا كُنتَ فِيهِمْ فَأَقَمْتَ لَهُمُ ٱلصَّلَوٰةَ فَلْتَقُمْ طَآئِفَةٌۭ مِّنْهُم مَّعَكَ وَلْيَأْخُذُوٓا۟ أَسْلِحَتَهُمْ فَإِذَا سَجَدُوا۟ فَلْيَكُونُوا۟ مِن وَرَآئِكُمْ وَلْتَأْتِ طَآئِفَةٌ أُخْرَىٰ لَمْ يُصَلُّوا۟ فَلْيُصَلُّوا۟ مَعَكَ وَلْيَأْخُذُوا۟ حِذْرَهُمْ وَأَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا۟ لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُم مَّيْلَةًۭ وَٰحِدَةًۭ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن كَانَ بِكُمْ أَذًۭى مِّن مَّطَرٍ أَوْ كُنتُم مَّرْضَىٰٓ أَن تَضَعُوٓا۟ أَسْلِحَتَكُمْ وَخُذُوا۟ حِذْرَكُمْ إِنَّ ٱللَّهَ أَعَدَّ لِلْكَـٰفِرِينَ عَذَابًۭا مُّهِينًۭا﴾ «و (به هنگام خطر) چون در میان ایشان بودی و برای آنان نماز برپا داشتی باید گروهی از ایشان با تو (به نماز) ایستند و جنگافزارهایشان را (نیز) با خود بردارند و چون به سجده روند (و رکعت دیگر را فرادی تمام کنند) باید پس شما بایستند و پس از آن دسته دیگری که نماز نخواندهاند با تو نماز بگزارند و (اینان نیز) باید آمادگی (خود را حفظ کنند) و جنگافزارهای خودشان را با خود بردارند؛ کافران دوست میدارند که شما از جنگافزارها و بار و بنه خویش غفلت ورزید و آنان با یک تاخت بر شما بتازند؛ و اگر از باران در سختی باشید با بیمار شوید، گناهی بر شما نیست که جنگافزارها را با خود برندارید و (به هر روی) آمادگیتان را حفظ کنید؛ خداوند برای کافران عذابی خواریآفرین آماده کرده است» سوره نساء، آیه ۱۰۲.
- ↑ تفسیر ابن ابیحاتم، ج ۳، ص۱۰۵۲؛ المحرر الوجیز، ج ۲، ص۱۰۵؛ اعلام الوری، ج ۱، ص۱۸۸.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۱، ص۱۵۰؛ المغازی، ج ۲، ص۵۸۲
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۵۳۸.
- ↑ ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لاَ يُحِبُّ الْفَسَادَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ * وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾ «و از مردم کسی است که گفتارش درباره زندگی این جهان تو را به شگفتی وا میدارد و خداوند را بر آنچه در دل دارد گواه میگیرد و همو کینهتوزترین دشمنان است * و چون به سرپرستی در کاری دسترسی یابد میکوشد که در زمین تبهکاری ورزد و کشت و پشت را نابود کند و خداوند تباهی را دوست نمیدارد * و چون به او گویند: از خداوند پروا کن، خویشتنبینی او را به گناه میکشاند پس دوزخ او را بس و بیگمان، این بستر بد است * و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۴-۲۰۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۲، ص۱۸۲ـ۱۸۳؛ روض الجنان، ج ۳، ص۱۴۳ـ۱۴۵؛ زاد المسیر، ج ۱، ص۱۷۰ـ۱۷۱.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج ۲، ص۱۲۰؛ الدر المنثور، ج ۱، ص۱۷؛المیزان، ج ۲، ص۲۰۴.
- ↑ الارشاد، ج ۱، ص۵۲؛ التبیان، ج ۲، ص۱۸۳؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص۵۳.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج ۳، ص۲۱؛ البحر المحیط، ج ۲، ص۳۳۴.
- ↑ نجاتی، محمد سعید، مقاله «رجیع / سریه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۵۳۹.