کمک به ظالم در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = کمک به ظالم | |||
| عنوان مدخل = کمک به ظالم | |||
| مداخل مرتبط = [[کمک به ظالم در قرآن]] - [[کمک به ظالم در حدیث]] - [[کمک به ظالم در فقه سیاسی]] | |||
| پرسش مرتبط = سیره اجتماعی معصومان (پرسش) | |||
}} | |||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | |||
[[شیخ انصاری]]، [[فقیه]] برجسته [[شیعه]]، دراینباره چنین [[فتوا]] میدهد: «[[یاری ستمگران]] بنابر [[ادله اربعه]] ([[کتاب و سنت]] و [[عقل]] و [[اجماع]]) [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است»<ref>{{عربی|مَعُونَةُ الظَّالِمِینَ فِی ظُلْمِهِمْ حَرَامٌ بِالْأَدِلَّةِ وَ هُوَ مِنَ الْکَبَائِرِ}}. المکاسب، ص۵۴.</ref>. و شیخ [[محمد حسن نجفی]]، عالم گرانقدر شیعه، [[حرمت یاری ستمگران]] را [[بدیهی]] دانسته و [[معتقد]] است این امر از ضروریاتی است که از ذکر [[آیات]] و [[روایات]] [[بینیاز]] است<ref>.{{عربی|بَلْ هُوَ مِنَ الضَّرُورِیاتِ الْمُسْتَغْنِیَةِ عَنْ ذِکْرِ مَا یَدُلُّ عَلَیْهَا مِنَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ الْإِجْمَاعَاتِ}}. جواهرالکلام، ج۲۲، ص۱۵۶.</ref>. و فتوای [[امام خمینی]] دراینباره چنین است: «[[یاری ستمگر]] در ستمش بیتردید و خالی از اشکال حرام است»<ref>{{عربی|مَعُونَةُ الظَّالِمِ فِی ظُلْمِهِ مُحَرَّمَةُ بِلَا إِشْکَالٍ}}. المکاسب المحرمة، ج۲، ص۹۳.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref> | [[شیخ انصاری]]، [[فقیه]] برجسته [[شیعه]]، دراینباره چنین [[فتوا]] میدهد: «[[یاری ستمگران]] بنابر [[ادله اربعه]] ([[کتاب و سنت]] و [[عقل]] و [[اجماع]]) [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است»<ref>{{عربی|مَعُونَةُ الظَّالِمِینَ فِی ظُلْمِهِمْ حَرَامٌ بِالْأَدِلَّةِ وَ هُوَ مِنَ الْکَبَائِرِ}}. المکاسب، ص۵۴.</ref>. و شیخ [[محمد حسن نجفی]]، عالم گرانقدر شیعه، [[حرمت یاری ستمگران]] را [[بدیهی]] دانسته و [[معتقد]] است این امر از ضروریاتی است که از ذکر [[آیات]] و [[روایات]] [[بینیاز]] است<ref>.{{عربی|بَلْ هُوَ مِنَ الضَّرُورِیاتِ الْمُسْتَغْنِیَةِ عَنْ ذِکْرِ مَا یَدُلُّ عَلَیْهَا مِنَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ الْإِجْمَاعَاتِ}}. جواهرالکلام، ج۲۲، ص۱۵۶.</ref>. و فتوای [[امام خمینی]] دراینباره چنین است: «[[یاری ستمگر]] در ستمش بیتردید و خالی از اشکال حرام است»<ref>{{عربی|مَعُونَةُ الظَّالِمِ فِی ظُلْمِهِ مُحَرَّمَةُ بِلَا إِشْکَالٍ}}. المکاسب المحرمة، ج۲، ص۹۳.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref> | ||
==اعوان ظلمه== | == اعوان ظلمه == | ||
اعوان ظلمه - به معنای [[یاریدهندگان ستمکاران]] - به کسانی گویند که باعث تقویت [[ستمکاران]] شوند. [[حرمت]] عضویت در [[دستگاه جور]]، نزد [[شیعه]] امری مسلّم و همپایه [[کفر]] به شمار آمده است<ref>مکاسب، ج۲، ص۵۳؛ وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۲، حدیث ۱۷-۱ و باب ۴۵، حدیث ۱۲-۱؛ الکافی، ج۸، ص۱۴، حدیث ۲.</ref>. تنها در دو مورد ورود به [[دستگاه ظلم]] تجویز شده است. | اعوان ظلمه - به معنای [[یاریدهندگان ستمکاران]] - به کسانی گویند که باعث تقویت [[ستمکاران]] شوند. [[حرمت]] عضویت در [[دستگاه جور]]، نزد [[شیعه]] امری مسلّم و همپایه [[کفر]] به شمار آمده است<ref>مکاسب، ج۲، ص۵۳؛ وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۲، حدیث ۱۷-۱ و باب ۴۵، حدیث ۱۲-۱؛ الکافی، ج۸، ص۱۴، حدیث ۲.</ref>. تنها در دو مورد ورود به [[دستگاه ظلم]] تجویز شده است. | ||
#به خاطر [[اقدام]] به [[تأمین مصالح عمومی]] شیعه و [[یاری رساندن به مؤمنین]] از طریق [[نفوذ]] در دستگاه ظلم<ref>المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۳۳.</ref>، همچون "[[علی بن یقطین]]" که به [[دستور]] [[امام هفتم]]{{ع}} در دربار [[هارون]] حضور داشت<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۱ و ۱۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۸ و ۴۵۱؛ کافی، ج۵، ص۱۱۲؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.</ref>. | # به خاطر [[اقدام]] به [[تأمین مصالح عمومی]] شیعه و [[یاری رساندن به مؤمنین]] از طریق [[نفوذ]] در دستگاه ظلم<ref>المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۳۳.</ref>، همچون "[[علی بن یقطین]]" که به [[دستور]] [[امام هفتم]] {{ع}} در دربار [[هارون]] حضور داشت<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۱ و ۱۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۸ و ۴۵۱؛ کافی، ج۵، ص۱۱۲؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.</ref>. | ||
#در صورت [[اکراه]] و [[اضطرار]]، که ناگزیر به قبول [[مسؤولیت]] در دستگاه ظلم باشد. در این صورت تا وقتی که به ارتکاب [[قتل]] منتهی نشود مجاز است<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۸؛ مکاسب، ج۲، ص۵۸؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۶.</ref>. | # در صورت [[اکراه]] و [[اضطرار]]، که ناگزیر به قبول [[مسؤولیت]] در دستگاه ظلم باشد. در این صورت تا وقتی که به ارتکاب [[قتل]] منتهی نشود مجاز است<ref>وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۸؛ مکاسب، ج۲، ص۵۸؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۶.</ref>. | ||
==منابع== | ==معونة الظالم== | ||
در [[فقه اسلامی]] [[یاری رساندن]] به [[ظالم]] و [[همکاری]] با آنها [[حرام]] و ممنوع شمرده میشود. بر اساس این [[تفکر]] است که هر نوع همکاری با [[نظام]] [[ظلم]]، حتی در حد فراهم آوردن قلم و دوات، در [[حکم]] عضویت در چنین نظام است<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۷.</ref>، چون هرگاه همکاران و دار و دسته نظامهای [[ستمگر]] نبودند، این [[نظامها]] برقرار نمیماندند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۴.</ref> که این نخستین گام برای [[مبارزه]] و [[جهاد در فقه]] [[سیاسی]] است؛ زیرا مبارزه، آسانترین و مؤثرترین راه برای [[تضعیف]] دستگاههای [[جبار]] و ستمگر است. | |||
[[امام خمینی]] (ره) در مسئله ششم کتاب [[مکاسب]] محرمه<ref>مکاسب محرمه، ج۲، ص۹۳.</ref> به دنبال بحث از [[حرمت]] [[اعانت بر گناه]]، مسئله همکاری با [[نظام جور]] را مطرح میکند، و پس از نقل [[نصوص]] متعدد در زمینه اینکه همکاری با نظام جور به منزله خود ظلم کردن<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۲۸.</ref> و خروج از [[اسلام]]<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۳۱.</ref> و [[برائت]] از [[دین]]<ref>مستدرک الشیعه، ج۲، ص۴۳۷.</ref> است، از اطلاق برخی از این نصوص استفاده میکنند که نهتنها همکاری در [[اعمال]] ستمگرانه با نظام جور حرام است، بلکه [[همکاری با حاکمان]] [[جائر]]، حتی در اعمالی که ظلم نیست، هم حرام و [[معصیت]] [[کبیره]] است<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref>؛ تا آنجا که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود {{متن حدیث|مَنْ سَوَّدَ اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الْجَبَّارِينَ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَيْرَاناً}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۵.</ref>. | |||
یعنی کسی که فقط اسم خود را در [[دیوان]] [[جباران]] از [[فرزندان]] فلانی (کنایه است) سیاه کند، [[خداوند]] او را در [[قیامت]] به حالت [[سرگردانی]] [[محشور]] میکند. | |||
امام صادق{{ع}} به [[یونس بن یعقوب]] فرمود: {{متن حدیث|لَا تُعِنْهُمْ عَلَى بِنَاءِ مَسْجِدٍ}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۰.</ref> حتی در بنای [[مسجد]] هم آنها را [[یاری]] نکن. کسی که تداوم [[حکومت ظالمان]] را [[دوست]] بدارد از آنها محسوب میشود و جایگاهش [[آتش]] خواهد بود<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲.</ref>و<ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۸۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۵۹۰.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | # [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | ||
# [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | # [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | ||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:ظلم]] | |||
[[رده: | |||
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۴
مقدمه
شیخ انصاری، فقیه برجسته شیعه، دراینباره چنین فتوا میدهد: «یاری ستمگران بنابر ادله اربعه (کتاب و سنت و عقل و اجماع) حرام و از گناهان کبیره است»[۱]. و شیخ محمد حسن نجفی، عالم گرانقدر شیعه، حرمت یاری ستمگران را بدیهی دانسته و معتقد است این امر از ضروریاتی است که از ذکر آیات و روایات بینیاز است[۲]. و فتوای امام خمینی دراینباره چنین است: «یاری ستمگر در ستمش بیتردید و خالی از اشکال حرام است»[۳].[۴]
اعوان ظلمه
اعوان ظلمه - به معنای یاریدهندگان ستمکاران - به کسانی گویند که باعث تقویت ستمکاران شوند. حرمت عضویت در دستگاه جور، نزد شیعه امری مسلّم و همپایه کفر به شمار آمده است[۵]. تنها در دو مورد ورود به دستگاه ظلم تجویز شده است.
- به خاطر اقدام به تأمین مصالح عمومی شیعه و یاری رساندن به مؤمنین از طریق نفوذ در دستگاه ظلم[۶]، همچون "علی بن یقطین" که به دستور امام هفتم (ع) در دربار هارون حضور داشت[۷].
- در صورت اکراه و اضطرار، که ناگزیر به قبول مسؤولیت در دستگاه ظلم باشد. در این صورت تا وقتی که به ارتکاب قتل منتهی نشود مجاز است[۸][۹].
معونة الظالم
در فقه اسلامی یاری رساندن به ظالم و همکاری با آنها حرام و ممنوع شمرده میشود. بر اساس این تفکر است که هر نوع همکاری با نظام ظلم، حتی در حد فراهم آوردن قلم و دوات، در حکم عضویت در چنین نظام است[۱۰]، چون هرگاه همکاران و دار و دسته نظامهای ستمگر نبودند، این نظامها برقرار نمیماندند[۱۱] که این نخستین گام برای مبارزه و جهاد در فقه سیاسی است؛ زیرا مبارزه، آسانترین و مؤثرترین راه برای تضعیف دستگاههای جبار و ستمگر است. امام خمینی (ره) در مسئله ششم کتاب مکاسب محرمه[۱۲] به دنبال بحث از حرمت اعانت بر گناه، مسئله همکاری با نظام جور را مطرح میکند، و پس از نقل نصوص متعدد در زمینه اینکه همکاری با نظام جور به منزله خود ظلم کردن[۱۳] و خروج از اسلام[۱۴] و برائت از دین[۱۵] است، از اطلاق برخی از این نصوص استفاده میکنند که نهتنها همکاری در اعمال ستمگرانه با نظام جور حرام است، بلکه همکاری با حاکمان جائر، حتی در اعمالی که ظلم نیست، هم حرام و معصیت کبیره است[۱۶]؛ تا آنجا که امام صادق(ع) فرمود «مَنْ سَوَّدَ اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الْجَبَّارِينَ مِنْ وُلْدِ فُلَانٍ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَيْرَاناً»[۱۷].
یعنی کسی که فقط اسم خود را در دیوان جباران از فرزندان فلانی (کنایه است) سیاه کند، خداوند او را در قیامت به حالت سرگردانی محشور میکند. امام صادق(ع) به یونس بن یعقوب فرمود: «لَا تُعِنْهُمْ عَلَى بِنَاءِ مَسْجِدٍ»[۱۸] حتی در بنای مسجد هم آنها را یاری نکن. کسی که تداوم حکومت ظالمان را دوست بدارد از آنها محسوب میشود و جایگاهش آتش خواهد بود[۱۹]و[۲۰].[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ مَعُونَةُ الظَّالِمِینَ فِی ظُلْمِهِمْ حَرَامٌ بِالْأَدِلَّةِ وَ هُوَ مِنَ الْکَبَائِرِ. المکاسب، ص۵۴.
- ↑ .بَلْ هُوَ مِنَ الضَّرُورِیاتِ الْمُسْتَغْنِیَةِ عَنْ ذِکْرِ مَا یَدُلُّ عَلَیْهَا مِنَ الْکِتَابِ وَ السُّنَّةِ وَ الْإِجْمَاعَاتِ. جواهرالکلام، ج۲۲، ص۱۵۶.
- ↑ مَعُونَةُ الظَّالِمِ فِی ظُلْمِهِ مُحَرَّمَةُ بِلَا إِشْکَالٍ. المکاسب المحرمة، ج۲، ص۹۳.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲، ص ۱۲۲.
- ↑ مکاسب، ج۲، ص۵۳؛ وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۲، حدیث ۱۷-۱ و باب ۴۵، حدیث ۱۲-۱؛ الکافی، ج۸، ص۱۴، حدیث ۲.
- ↑ المکاسب المحرمة، ج۲، ص۱۳۳.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۱ و ۱۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۸ و ۴۵۱؛ کافی، ج۵، ص۱۱۲؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۱۲، کتاب التجاره، باب ۴۶، حدیث ۸؛ مکاسب، ج۲، ص۵۸؛ مفتاح الکرامه، ج۴، کتاب التجاره، باب الولایه من قبل الجائر، ص۱۱۳.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۳۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۴۴.
- ↑ مکاسب محرمه، ج۲، ص۹۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۲۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۱۳۱.
- ↑ مستدرک الشیعه، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۲۹-۱۳۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۳۲.
- ↑ فقه سیاسی، ج۲، ص۸۱.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۵۹۰.