فلسفه ختم نبوت: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{نبوت}} +{{نبوت}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ختم نبوت | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[فلسفه ختم نبوت در کلام اسلامی]] - [[فلسفه ختم نبوت در فلسفه اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = ختم نبوت (پرسش) | |||
}} | |||
'''ختم نبوت''' به معنای پایان بخشی سلسلۀ [[انبیا]] و [[شریعت]] تا [[روز قیامت]] است. [[خاتمیت]] ویژگی و امتیاز منحصر به فرد [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] خداست. برخی از [[دلایل]] ختم نبوت عبارتاند از: کامل بودن [[دین اسلام]]؛ [[مصونیت قرآن]]؛ جلوگیری از [[تحریف دین]]؛ کمال و [[بلوغ]] مخاطبان؛ وجود شبکه [[امامت]] و [[ولایت]]؛ مطابق [[عقل]] بودن [[شریعت اسلام]]؛ [[اجتهاد]] و ارائۀ معیارهای [[تفسیر دین]]. | |||
==فلسفه ختم نبوت== | == معناشناسی == | ||
# ''' | {{اصلی|ختم نبوت}} | ||
[[ختم نبوت]] یا [[خاتمیت]]، به معنای پایان بخشی سلسلۀ [[انبیا]] و [[شریعت]] تا [[روز قیامت]] است. [[خاتمیت]] ویژگی و امتیاز منحصر به فرد [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به عنوان [[آخرین پیامبر]] خداست. با توجه به سلسلۀ طولانی [[پیامبران]] که تکثر ایشان [[امر]] لازم و ضروری بوده است این سؤال پیش میآید که چرا پایان این سلسله توسط [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بود؟ برای پاسخ به این سوال، [[ادله]] ای ذکر شده که برخی از آنها بیان میشود<ref>ر. ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۵۲۹ – ۵۳۸؛ [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۱؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۰۲.</ref>: | |||
== فلسفه ختم نبوت == | |||
# '''کمال دین''': [[فلسفه]] و [[راز]] [[خاتمیت اسلام]] در کمال این [[شریعت]] است زیرا [[خاتمیت]] و کمال دو امر متلازماند. [[شریعت اسلام]] از [[ادیان پیشین]] جامعتر و کاملتر است و این ادعا را میتوان با بیان برخی از مصادیق [[اسلامی]] ثابت کرد: | |||
## [[توحید]]: [[توحیدی]] که [[قرآن کریم]] [[تفسیر]] کرده در عین [[سادگی]] همۀ مراتب [[توحیدی]] در آن لحاظ شده است. | ## [[توحید]]: [[توحیدی]] که [[قرآن کریم]] [[تفسیر]] کرده در عین [[سادگی]] همۀ مراتب [[توحیدی]] در آن لحاظ شده است. | ||
## [[معاد]]: [[قرآن کریم]] [[معاد]] را جسمانی ـ [[روحانی]] قلمداد میکند و این در حالی است که [[مذاهب]] دیگر تصویر ناقصی از [[معاد]] را نشان میدهند. | ## [[معاد]]: [[قرآن کریم]] [[معاد]] را جسمانی ـ [[روحانی]] قلمداد میکند و این در حالی است که [[مذاهب]] دیگر تصویر ناقصی از [[معاد]] را نشان میدهند. | ||
## [[نظام اخلاقی اسلام]]: آراسته شدن [[انسان]] به [[صفات الهی]] و همچنین دوری از [[صفات رذیله]] در گرو عمل و انگیزۀ [[انسان]] | ## [[نظام اخلاقی اسلام]]: آراسته شدن [[انسان]] به [[صفات الهی]] و همچنین دوری از [[صفات رذیله]] در گرو عمل و انگیزۀ [[انسان]]هاست. [[قرآن کریم]] با تأکید بر انگیزۀ [[الهی]] و [[اخروی]]، مجالی برای [[رذایل اخلاقی]]، باقی نمیگذارد. | ||
## [[اصول اجتماعی اسلام]]: با مقایسۀ [[آیات قرآن]] با پیشرفتهترین [[قوانین بشری]] دربارۀ [[روابط اجتماعی]]، کمال و [[برتری اسلام]] بر دیگر [[ادیان]] آشکار میگردد<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۸۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص۱۱۵ - ۱۲۱.</ref>. | ## [[اصول اجتماعی اسلام]]: با مقایسۀ [[آیات قرآن]] با پیشرفتهترین [[قوانین بشری]] دربارۀ [[روابط اجتماعی]]، کمال و [[برتری اسلام]] بر دیگر [[ادیان]] آشکار میگردد<ref>ر. ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۸۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص۱۱۵ - ۱۲۱.</ref>. | ||
# '''[[مصونیت قرآن]]''': [[آیین اسلام]] در [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]] تدوین و تجلی پیدا کرده است. ادلۀ متعدد ثابت میکند همۀ [[آیات قرآن]] از [[تحریف]] مصون مانده است. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، [[اعجاز]] و [[تحدی قرآن]] نیز [[دلیل]] بر [[الهی]] بودن آن است. اما [[ادیان پیشین]]، منبع آسمانی و همچنین سخنان پیامبرانشان، ناپدید یا [[تحریف]] شدند | # '''[[مصونیت قرآن]]''': [[آیین اسلام]] در [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]] تدوین و تجلی پیدا کرده است. ادلۀ متعدد ثابت میکند همۀ [[آیات قرآن]] از [[تحریف]] مصون مانده است. علاوه بر [[دلیل نقلی]]، [[اعجاز]] و [[تحدی قرآن]] نیز [[دلیل]] بر [[الهی]] بودن آن است. اما [[ادیان پیشین]]، منبع آسمانی و همچنین سخنان پیامبرانشان، ناپدید یا [[تحریف]] شدند. | ||
#'''جلوگیری از [[تحریف دین]]''': عدم گسترش پیامهای [[پیامبران پیشین]] و [[تحریف]] سخنانشان پس از مدت کوتاهی از رحلتشان، مقتضی [[تجدید نبوت]] بوده است. اما ندای [[اسلام]] در عصر خود [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در اطراف و اکناف [[جهان]] پیچید و [[وحی]] [[اسلامی]] در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} تثبیت شده بود و [[مردمان]] با [[بلوغ عقلی]] خود آن را [[حفظ]] کردند تا از [[تحریف]] مصون باشد | # '''جلوگیری از [[تحریف دین]]''': عدم گسترش پیامهای [[پیامبران پیشین]] و [[تحریف]] سخنانشان پس از مدت کوتاهی از رحلتشان، مقتضی [[تجدید نبوت]] بوده است. اما ندای [[اسلام]] در عصر خود [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در اطراف و اکناف [[جهان]] پیچید و [[وحی]] [[اسلامی]] در عصر خود [[پیامبر]] {{صل}} تثبیت شده بود و [[مردمان]] با [[بلوغ عقلی]] خود آن را [[حفظ]] کردند تا از [[تحریف]] مصون باشد. | ||
#'''کمال و [[بلوغ]] مخاطبان''': اکثر مخاطبان و [[پیروان]] [[پیامبران پیشین]]، استقبال خوبی از آنها نکردند و ایمانی ضعیف داشتند و در نگهداری و [[حفظ]] [[کتابهای آسمانی]] کوتاهی میکردند و این نشانگر عدم استعداد و صلاحیت آنها برای دریافت آخرین کتاب کامل آسمانی است. اما در [[اسلام]]، [[حضرت محمد]]{{صل}} توانست [[حکومت اسلامی]] تشکیل دهد و بر [[دشمنان خارجی]] [[غلبه]] کند و [[قرآن]] توسط چند [[صحابه]] و با [[نظارت]] شخص [[پیامبر]]{{صل}} تدوین یابد | # '''کمال و [[بلوغ]] مخاطبان''': اکثر مخاطبان و [[پیروان]] [[پیامبران پیشین]]، استقبال خوبی از آنها نکردند و ایمانی ضعیف داشتند و در نگهداری و [[حفظ]] [[کتابهای آسمانی]] کوتاهی میکردند و این نشانگر عدم استعداد و صلاحیت آنها برای دریافت آخرین کتاب کامل آسمانی است. اما در [[اسلام]]، [[حضرت محمد]] {{صل}} توانست [[حکومت اسلامی]] تشکیل دهد و بر [[دشمنان خارجی]] [[غلبه]] کند و [[قرآن]] توسط چند [[صحابه]] و با [[نظارت]] شخص [[پیامبر]] {{صل}} تدوین یابد. | ||
# '''[[امامت]] و [[ولایت]]''':[[امامت]] و [[ولایت]] بعد از [[پیامبر]]{{صل}} در [[شریعت اسلام]]، مصداق و [[دلیل]] روشنی بر [[جامعیت]] این [[دین]] است، چراکه مقتضای کمال و [[جامعیت دین]] این است که بعد از [[پیامبر]] کسانی بتوانند [[قرآن]] را به [[درستی]] [[تفسیر]] کنند تا این [[کتاب مقدس]] دچار [[تحریف]] نشود. با [[تعیین]] [[جانشینی]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[دین اسلام]] کامل شد | # '''[[امامت]] و [[ولایت]]''': [[امامت]] و [[ولایت]] بعد از [[پیامبر]] {{صل}} در [[شریعت اسلام]]، مصداق و [[دلیل]] روشنی بر [[جامعیت]] این [[دین]] است، چراکه مقتضای کمال و [[جامعیت دین]] این است که بعد از [[پیامبر]] کسانی بتوانند [[قرآن]] را به [[درستی]] [[تفسیر]] کنند تا این [[کتاب مقدس]] دچار [[تحریف]] نشود. با [[تعیین]] [[جانشینی]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[دین اسلام]] کامل شد. | ||
#'''مطابق [[عقل]] بودن [[شریعت اسلام]]''': [[اسلام]] چون مطابقت کامل با [[فطرت انسانی]] دارد با [[عقل]] و نیازهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] هماهنگی کامل دارد | # '''مطابق [[عقل]] بودن [[شریعت اسلام]]''': [[اسلام]] چون مطابقت کامل با [[فطرت انسانی]] دارد با [[عقل]] و نیازهای [[دنیوی]] و [[اخروی]] [[انسان]] هماهنگی کامل دارد. | ||
# ''' | # '''وحدت شرایع و جهانیسازی''': تعدد و [[اختلاف]] [[شرایع]] در عصر [[پیامبران پیشین]]، معلول [[اختلاف]] استعدادها و [[تفاسیر]] مخاطبان و [[تحریف]] [[آموزههای دینی]] بود. با [[ظهور]] [[آیین]] و [[پیامبر]] [[برتر]] و [[تکامل عقلی]] مخاطبان، انگیزهای برای تکثر [[شرایع]] وجود نداشت چراکه این [[شریعت]] یک [[شریعت]] جهانی است به نحوی که تمام [[اختلافات]] [[دینی]] مذهبی با توجه به این [[شریعت]] [[مقدس]] از بین میرود. | ||
# '''[[اجتهاد]] و ارائۀ معیارهای [[تفسیر دین]]''': وجود [[مجتهد]] و [[اجتهاد]] در صورت عدم [[حضور امام]]، معیار [[جامعیت اسلام]] است چراکه [[احکام اسلام]]، بر دو نوع پایه گذاری شده: احکامی که ثابت و بدون تغییرند و احکامی که قابلیت تغییر در آن وجود دارند. در نوع دوم، [[شارع]] به [[مجتهد]] اجازه داده بر اساس [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[دینی]]، [[احکام]] را استخراج کند و مقداری از خلأ عدم [[حضور امام]] را جبران کند تا به [[خاتمیت اسلام]] خللی وارد نگردد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص۱۱۶ | # '''[[اجتهاد]] و ارائۀ معیارهای [[تفسیر دین]]''': وجود [[مجتهد]] و [[اجتهاد]] در صورت عدم [[حضور امام]]، معیار [[جامعیت اسلام]] است چراکه [[احکام اسلام]]، بر دو نوع پایه گذاری شده: احکامی که ثابت و بدون تغییرند و احکامی که قابلیت تغییر در آن وجود دارند. در نوع دوم، [[شارع]] به [[مجتهد]] اجازه داده بر اساس [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[دینی]]، [[احکام]] را استخراج کند و مقداری از خلأ عدم [[حضور امام]] را جبران کند تا به [[خاتمیت اسلام]] خللی وارد نگردد<ref>ر. ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ص۱۱۶ ـ ۱۲۱؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۰۵-۲۱۰.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
خط ۲۴: | خط ۳۱: | ||
# [[پرونده: 151722.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|'''دین و نبوت''']] | # [[پرونده: 151722.jpg|22px]] [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|'''دین و نبوت''']] | ||
# [[پرونده: Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']] | # [[پرونده: Ka2-m17 91815.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|'''کلام تطبیقی''']] | ||
{{پایان}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده: | [[رده:ختم نبوت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۸
ختم نبوت به معنای پایان بخشی سلسلۀ انبیا و شریعت تا روز قیامت است. خاتمیت ویژگی و امتیاز منحصر به فرد پیامبر اسلام (ص) به عنوان آخرین پیامبر خداست. برخی از دلایل ختم نبوت عبارتاند از: کامل بودن دین اسلام؛ مصونیت قرآن؛ جلوگیری از تحریف دین؛ کمال و بلوغ مخاطبان؛ وجود شبکه امامت و ولایت؛ مطابق عقل بودن شریعت اسلام؛ اجتهاد و ارائۀ معیارهای تفسیر دین.
معناشناسی
ختم نبوت یا خاتمیت، به معنای پایان بخشی سلسلۀ انبیا و شریعت تا روز قیامت است. خاتمیت ویژگی و امتیاز منحصر به فرد پیامبر اسلام (ص) به عنوان آخرین پیامبر خداست. با توجه به سلسلۀ طولانی پیامبران که تکثر ایشان امر لازم و ضروری بوده است این سؤال پیش میآید که چرا پایان این سلسله توسط پیامبر اسلام (ص) بود؟ برای پاسخ به این سوال، ادله ای ذکر شده که برخی از آنها بیان میشود[۱]:
فلسفه ختم نبوت
- کمال دین: فلسفه و راز خاتمیت اسلام در کمال این شریعت است زیرا خاتمیت و کمال دو امر متلازماند. شریعت اسلام از ادیان پیشین جامعتر و کاملتر است و این ادعا را میتوان با بیان برخی از مصادیق اسلامی ثابت کرد:
- توحید: توحیدی که قرآن کریم تفسیر کرده در عین سادگی همۀ مراتب توحیدی در آن لحاظ شده است.
- معاد: قرآن کریم معاد را جسمانی ـ روحانی قلمداد میکند و این در حالی است که مذاهب دیگر تصویر ناقصی از معاد را نشان میدهند.
- نظام اخلاقی اسلام: آراسته شدن انسان به صفات الهی و همچنین دوری از صفات رذیله در گرو عمل و انگیزۀ انسانهاست. قرآن کریم با تأکید بر انگیزۀ الهی و اخروی، مجالی برای رذایل اخلاقی، باقی نمیگذارد.
- اصول اجتماعی اسلام: با مقایسۀ آیات قرآن با پیشرفتهترین قوانین بشری دربارۀ روابط اجتماعی، کمال و برتری اسلام بر دیگر ادیان آشکار میگردد[۲].
- مصونیت قرآن: آیین اسلام در کتاب آسمانی قرآن تدوین و تجلی پیدا کرده است. ادلۀ متعدد ثابت میکند همۀ آیات قرآن از تحریف مصون مانده است. علاوه بر دلیل نقلی، اعجاز و تحدی قرآن نیز دلیل بر الهی بودن آن است. اما ادیان پیشین، منبع آسمانی و همچنین سخنان پیامبرانشان، ناپدید یا تحریف شدند.
- جلوگیری از تحریف دین: عدم گسترش پیامهای پیامبران پیشین و تحریف سخنانشان پس از مدت کوتاهی از رحلتشان، مقتضی تجدید نبوت بوده است. اما ندای اسلام در عصر خود پیامبر اکرم (ص) در اطراف و اکناف جهان پیچید و وحی اسلامی در عصر خود پیامبر (ص) تثبیت شده بود و مردمان با بلوغ عقلی خود آن را حفظ کردند تا از تحریف مصون باشد.
- کمال و بلوغ مخاطبان: اکثر مخاطبان و پیروان پیامبران پیشین، استقبال خوبی از آنها نکردند و ایمانی ضعیف داشتند و در نگهداری و حفظ کتابهای آسمانی کوتاهی میکردند و این نشانگر عدم استعداد و صلاحیت آنها برای دریافت آخرین کتاب کامل آسمانی است. اما در اسلام، حضرت محمد (ص) توانست حکومت اسلامی تشکیل دهد و بر دشمنان خارجی غلبه کند و قرآن توسط چند صحابه و با نظارت شخص پیامبر (ص) تدوین یابد.
- امامت و ولایت: امامت و ولایت بعد از پیامبر (ص) در شریعت اسلام، مصداق و دلیل روشنی بر جامعیت این دین است، چراکه مقتضای کمال و جامعیت دین این است که بعد از پیامبر کسانی بتوانند قرآن را به درستی تفسیر کنند تا این کتاب مقدس دچار تحریف نشود. با تعیین جانشینی امیرالمؤمنین (ع)، دین اسلام کامل شد.
- مطابق عقل بودن شریعت اسلام: اسلام چون مطابقت کامل با فطرت انسانی دارد با عقل و نیازهای دنیوی و اخروی انسان هماهنگی کامل دارد.
- وحدت شرایع و جهانیسازی: تعدد و اختلاف شرایع در عصر پیامبران پیشین، معلول اختلاف استعدادها و تفاسیر مخاطبان و تحریف آموزههای دینی بود. با ظهور آیین و پیامبر برتر و تکامل عقلی مخاطبان، انگیزهای برای تکثر شرایع وجود نداشت چراکه این شریعت یک شریعت جهانی است به نحوی که تمام اختلافات دینی مذهبی با توجه به این شریعت مقدس از بین میرود.
- اجتهاد و ارائۀ معیارهای تفسیر دین: وجود مجتهد و اجتهاد در صورت عدم حضور امام، معیار جامعیت اسلام است چراکه احکام اسلام، بر دو نوع پایه گذاری شده: احکامی که ثابت و بدون تغییرند و احکامی که قابلیت تغییر در آن وجود دارند. در نوع دوم، شارع به مجتهد اجازه داده بر اساس مصالح و مفاسد دینی، احکام را استخراج کند و مقداری از خلأ عدم حضور امام را جبران کند تا به خاتمیت اسلام خللی وارد نگردد[۳].
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۱، ص۵۲۹ – ۵۳۸؛ کلام نوین اسلامی، ص ۲۸۱؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۰۲.
- ↑ ر. ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۸۲؛ ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص۱۱۵ - ۱۲۱.
- ↑ ر. ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص۱۱۶ ـ ۱۲۱؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۰۵-۲۱۰.