زنان نوغان: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام رضا | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[زنان نوغان در تاریخ اسلامی]] - [[زنان نوغان در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
یکی از باورهای بسیار زیبای [[مردم]] [[مشهد]] و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود [[امام رضا]]{{ع}} عال به [[شهر]] توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان [[سخنرانی]] نمودند. «[[زنان]] نوغان» که از اهداف [[امام]]{{ع}}، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن [[تشیع]]، [[آگاهی]] یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه [[اسلام]]، به امام{{ع}} بخشیدند.
یکی از باورهای بسیار زیبای [[مردم]] [[مشهد]] و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود [[امام رضا]] {{ع}} عال به [[شهر]] توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان [[سخنرانی]] نمودند. «[[زنان]] نوغان» که از اهداف [[امام]] {{ع}}، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن [[تشیع]]، [[آگاهی]] یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه [[اسلام]]، به امام {{ع}} بخشیدند.
اما همین زنان [[نیکوکار]] و با گذشت، وقتی خبر [[شهادت امام رضا]]{{ع}} را شنیدند، [[حماسه]] بزرگ دیگری [[خلق]] نمودند که بعد از گذشت قرن‌ها، هم چنان بر اوراق [[تاریخ]] و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد.
اما همین زنان [[نیکوکار]] و با گذشت، وقتی خبر [[شهادت امام رضا]] {{ع}} را شنیدند، [[حماسه]] بزرگ دیگری [[خلق]] نمودند که بعد از گذشت قرن‌ها، هم چنان بر اوراق [[تاریخ]] و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد.


با شهادت امام رضا{{ع}} به دست شخص [[مأمون]] لعین، عده زیادی از مردان و زنان که [[دوستدار اهل بیت]]{{عم}} بودند، مقابل [[کاخ مأمون]]<ref>باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون می‌خواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.</ref> ازدحام کردند. مأمون با دیدن این [[جمعیت]]، ترسید و از عموی امام{{ع}} - [[ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد]]{{ع}} - خواست تا مردم و [[شیعیان]] را متفرق سازد<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.</ref>. او [[دستور]] داد تا [[روز]] بعد امام{{ع}} را [[دفن]] نمایند؛ زیرا که [[تصمیم]] داشت ایشان در نهایت [[آرامش]] و [[سکوت]] [[تدفین]] شود و مردم بر علیه او [[شورش]] ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانه‌های خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریه‌های خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانه‌هایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی [[کاخ]] [[حمید بن قطبه]] آمدند و در [[مراسم سوگواری]] امام{{ع}} شرکت نمودند.
با شهادت امام رضا {{ع}} به دست شخص [[مأمون]] لعین، عده زیادی از مردان و زنان که [[دوستدار اهل بیت]] {{عم}} بودند، مقابل [[کاخ مأمون]]<ref>باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون می‌خواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.</ref> ازدحام کردند. مأمون با دیدن این [[جمعیت]]، ترسید و از عموی امام {{ع}} - [[ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد]] {{ع}} - خواست تا مردم و [[شیعیان]] را متفرق سازد<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.</ref>. او [[دستور]] داد تا [[روز]] بعد امام {{ع}} را [[دفن]] نمایند؛ زیرا که [[تصمیم]] داشت ایشان در نهایت [[آرامش]] و [[سکوت]] [[تدفین]] شود و مردم بر علیه او [[شورش]] ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانه‌های خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریه‌های خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانه‌هایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی [[کاخ]] [[حمید بن قطبه]] آمدند و در [[مراسم سوگواری]] امام {{ع}} شرکت نمودند.


از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]]{{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا.
از آن روز به بعد، نوغان با [[نام امام رضا]] {{ع}} قوام و دوام گرفت، [[مادران]]، نام [[شهید]] خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، [[رضا]]، علیرضا و بیشتر غلامرضا.
زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[تشویق]] کردند و سال‌های سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]]{{ع}} می‌رفت و تا غروب که هوا تاریک می‌شد، خآدمی [[زائران]] اندک [[امام]]{{ع}} را بر عهده داشت.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۴.</ref>
زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای [[قبر]] فرزند [[موسی بن جعفر]] {{ع}} [[تشویق]] کردند و سال‌های سال، پیر زنی از نوغان، هر [[روز]] به [[مرقد]] [[امام رضا]] {{ع}} می‌رفت و تا غروب که هوا تاریک می‌شد، خادمی [[زائران]] اندک [[امام]] {{ع}} را بر عهده داشت.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۳۵۴.</ref>


==سوگواره [[زنان]] نوغان==
== سوگواره [[زنان]] نوغان ==
با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان می‌گذرد، زنان محله نوغان، هم‌چنان [[رسالت]] [[تاریخی]] خود در [[حفظ]] [[حریم]] [[ولایت]] حفظ کرده و به یاد آن دوران، [[اشک]] می‌ریزند و با حرکتی نمادین، به [[تشییع پیکر]] آقا [[امام هشتم]]{{ع}} تا [[حرم]] و بارگاه آن بزرگوار به [[مرثیه‌سرایی]] می‌پردازند. [[مراسم]] ویژه [[عزاداری]] زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دل‌های بی‌قرار [[آتش]] می‌زند و بی‌اختیار اشک‌ها را جاری و [[قلوب]] محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه می‌کند. در این [[روز]] که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز [[شهادت امام رضا]]{{ع}} - می‌باشد، زنان نوغانی - از پیر و [[جوان]] - [[لباس]] ماتم به تن کرده و با [[نصب]] شاخه‌های گل و پرچم‌های [[سوگواری]] بر روی چادرهایشان، [[مراسم عزاداری]] خود را از [[مسجد]] [[الرضا]]{{ع}} آغاز و با حمل جنازه‌ای نمادین، بسوی [[حرم مطهر امام رضا]]{{ع}} مشرف می‌گردند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۰۵.</ref>
با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان می‌گذرد، زنان محله نوغان، هم‌چنان [[رسالت]] [[تاریخی]] خود در [[حفظ]] [[حریم]] [[ولایت]] حفظ کرده و به یاد آن دوران، [[اشک]] می‌ریزند و با حرکتی نمادین، به [[تشییع پیکر]] آقا [[امام هشتم]] {{ع}} تا [[حرم]] و بارگاه آن بزرگوار به [[مرثیه‌سرایی]] می‌پردازند. [[مراسم]] ویژه [[عزاداری]] زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دل‌های بی‌قرار [[آتش]] می‌زند و بی‌اختیار اشک‌ها را جاری و [[قلوب]] محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه می‌کند. در این [[روز]] که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز [[شهادت امام رضا]] {{ع}} - می‌باشد، زنان نوغانی - از پیر و [[جوان]] - [[لباس]] ماتم به تن کرده و با [[نصب]] شاخه‌های گل و پرچم‌های [[سوگواری]] بر روی چادرهایشان، [[مراسم عزاداری]] خود را از [[مسجد]] [[الرضا]] {{ع}} آغاز و با حمل جنازه‌ای نمادین، بسوی [[حرم مطهر امام رضا]] {{ع}} مشرف می‌گردند.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۰۵.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۶: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:زنان نوغان]]
[[رده:امام رضا]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۴

مقدمه

یکی از باورهای بسیار زیبای مردم مشهد و به خصوص اهالی نوغان این است که: هنگام ورود امام رضا (ع) عال به شهر توس، ایشان به روستای نوغان تشریف آوردند و برای اهالی نوغان سخنرانی نمودند. «زنان نوغان» که از اهداف امام (ع)، مبنی بر رواج و زنده نگهداشتن تشیع، آگاهی یافتند، آنچه از طلا و جواهر آلات داشتند در راه اسلام، به امام (ع) بخشیدند. اما همین زنان نیکوکار و با گذشت، وقتی خبر شهادت امام رضا (ع) را شنیدند، حماسه بزرگ دیگری خلق نمودند که بعد از گذشت قرن‌ها، هم چنان بر اوراق تاریخ و اذهان مردم نقش پر رنگی دارد.

با شهادت امام رضا (ع) به دست شخص مأمون لعین، عده زیادی از مردان و زنان که دوستدار اهل بیت (ع) بودند، مقابل کاخ مأمون[۱] ازدحام کردند. مأمون با دیدن این جمعیت، ترسید و از عموی امام (ع) - ابوجعفر محمد بن جعفر بن حمد (ع) - خواست تا مردم و شیعیان را متفرق سازد[۲]. او دستور داد تا روز بعد امام (ع) را دفن نمایند؛ زیرا که تصمیم داشت ایشان در نهایت آرامش و سکوت تدفین شود و مردم بر علیه او شورش ننمایند. احتمالاً او از مردم خواسته بود که از خانه‌های خود خارج نشوید و حتی از مردان خواسته بود که مانع خروج همسرانشان گردند. اما زنان روستای نوغان، مهریه‌های خویش را بر شوهرانشان بخشیدند و از خانه‌هایشان بیرون آمدند و با عزمی جزم، به سوی کاخ حمید بن قطبه آمدند و در مراسم سوگواری امام (ع) شرکت نمودند.

از آن روز به بعد، نوغان با نام امام رضا (ع) قوام و دوام گرفت، مادران، نام شهید خفته در توس را بر فرزندانشان نهادند، رضا، علیرضا و بیشتر غلامرضا. زنان نوغان، مردانشان را به ساختن فضایی محصور برای قبر فرزند موسی بن جعفر (ع) تشویق کردند و سال‌های سال، پیر زنی از نوغان، هر روز به مرقد امام رضا (ع) می‌رفت و تا غروب که هوا تاریک می‌شد، خادمی زائران اندک امام (ع) را بر عهده داشت.[۳]

سوگواره زنان نوغان

با اینکه بیش از ۱۲۰۰ سال از آن رویداد بزرگ و تلخ در روستای سناباد نوغان می‌گذرد، زنان محله نوغان، هم‌چنان رسالت تاریخی خود در حفظ حریم ولایت حفظ کرده و به یاد آن دوران، اشک می‌ریزند و با حرکتی نمادین، به تشییع پیکر آقا امام هشتم (ع) تا حرم و بارگاه آن بزرگوار به مرثیه‌سرایی می‌پردازند. مراسم ویژه عزاداری زنان نوغان، با عنوان «سوگواره زنان نوغان»، رسم دلنشینی است که به دل‌های بی‌قرار آتش می‌زند و بی‌اختیار اشک‌ها را جاری و قلوب محزون را مهیای مرثیه سرایی عارفانه می‌کند. در این روز که مصادف با آخر ماه صفر - سالروز شهادت امام رضا (ع) - می‌باشد، زنان نوغانی - از پیر و جوان - لباس ماتم به تن کرده و با نصب شاخه‌های گل و پرچم‌های سوگواری بر روی چادرهایشان، مراسم عزاداری خود را از مسجد الرضا (ع) آغاز و با حمل جنازه‌ای نمادین، بسوی حرم مطهر امام رضا (ع) مشرف می‌گردند.[۴]

منابع

پانویس

  1. باغ منسوب به حمید بن قحطبه که ارگ حکومتی در آن بود و مأمون می‌خواست به بغداد برود، مدتی را در آنجا اقامت گزید.
  2. عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، باب ۶۲، ص۵۹۱.
  3. محمدی، حسین، رضانامه ص ۳۵۴.
  4. محمدی، حسین، رضانامه ص ۴۰۵.