پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '| ناشر = انتشارات ' به '| ناشر = ')
 
(۳۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان پیشین =
| عنوان = پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان
| عنوان = پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان
| عنوان اصلی       =  
| عنوان پسین =
| شماره جلد =
| عنوان اصلی =  
| تصویر = 10114238.jpg
| تصویر = 10114238.jpg
| اندازه تصویر   =  
| اندازه تصویر =  
| از مجموعه         =
| از مجموعه =  
| زبان = فارسی
| زبان = فارسی
| زبان اصلی         =  
| زبان اصلی =  
| نویسنده = [[محمد طبری]]
| نویسنده = [[محمد طبری]]
| نویسندگان         =  
| نویسندگان =  
| تحقیق یا تدوین   =
| تحقیق یا تدوین =  
| زیر نظر           =  
| زیر نظر =  
| به کوشش           =
| به کوشش =  
| مترجم             =
| مترجم =  
| مترجمان           =
| مترجمان =  
| ویراستار         =
| ویراستار =  
| ویراستاران       =
| ویراستاران =  
| موضوع = [[وهابیت]]
| موضوع = [[وهابیت]]
| مذهب = [[شیعه]]
| مذهب = شیعه
| ناشر = [[انتشارات مشعر]]
| ناشر = مشعر
| به همت           =
| به همت =  
| وابسته به         =  
| وابسته به =  
| محل نشر = تهران، ایران
| محل نشر = تهران، ایران
| سال نشر = ۱۳۸۷
| سال نشر = ۱۳۸۷
| چاپ               = اول
| چاپ = اول
| تعداد جلد        =۱
| تعداد صفحات =۳۷۲
| صفحه =۳۷۲
| قطع = رقعی
| نوع جلد          = شومیز
| شابک = ‭978-964-540-059-8
| شابک = ‭978-964-540-059-8
| رده‌بندی کنگره =‏‫‬‭‬‭‏‫‬‭BP۲۱۲/۵‏‫‭/‮ط‬۲پ۲ ۱۳۸۷
| رده‌بندی دیویی =‭‏‫‬‏‫‬‭۲۹۷/۴۱۷
| شماره ملی = ‎۱‎۱‎۰‎۱‎۹‎۲‎۰
| شماره ملی = ‎۱‎۱‎۰‎۱‎۹‎۲‎۰
}}
}}
'''پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان'''، کتابی است که با زبان فارسی به پاسخ‌گویی شبهات وهابیت می‌پردازد. این کتاب اثر [[محمد طبری]] است و [[انتشارات مشعر]] نشر آن را به عهده داشته‌ است<ref name=p1>[http://islamicdatabank.com/MoshakhesatBook.aspx?cod=10114238 پایگاه اطلاع‌رسانی سراسری اسلامی پارسا]</ref>
'''پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان'''، کتابی است که با زبان فارسی به پاسخ‌گویی شبهات وهابیت می‌پردازد. این کتاب اثر [[محمد طبری]] است و [[انتشارات مشعر]] نشر آن را به عهده داشته‌ است


==دربارهٔ کتاب==
== دربارهٔ کتاب ==
در معرفی این کتاب آمده است: «در این اثر تاریخچه این فرقه ضاله ذکر شده و مهمتر اینکه ۱۷۸ شبه وهابیان را پاسخ دقیق و خوبی داده شده است. شبهاتی که غالباً توسط این منحرفین مطرح می‌شود در این کتاب بررسی و پاسخ داده شده است»<ref name=p1></ref>.
در معرفی این کتاب آمده است: «در این اثر تاریخچه این فرقه ضاله ذکر شده و مهمتر اینکه ۱۷۸ شبه وهابیان را پاسخ دقیق و خوبی داده شده است. شبهاتی که غالباً توسط این منحرفین مطرح می‌شود در این کتاب بررسی و پاسخ داده شده است».
[[پرونده:320946.jpg|بندانگشتی|150px|طرح جلد دیگری از این کتاب]]
[[پرونده:320946.jpg|بندانگشتی|150px|طرح جلد دیگری از این کتاب]]
==فهرست کتاب==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
===پیش‌گفتار===
*آشنایی با مکتب وهابیت؛
*کالبد شکافی کتاب؛
*ارتداد صحابه؛
*سبّ صحابه؛
*بی‌حرمتی به عایشه همسر [[پیامبر|پیامبر خدا]]{{صل}}؛
'''*پرسش ۱:''' اين مسأله كه [[اميرمؤمنان على]]{{ع}} دخترش امّ كلثوم را به عقد [[عمر بن خطاب]] درآورد، نشانۀ داشتن رابطۀ حسنه نيست؟
'''*پرسش ۲:''' [[على]]{{ع}} با [[ابو بكر]] و [[عمر]] بيعت كرد، آيا اين نشانۀ حقانيت آن‌ها در خلافت نيست؟
'''*پرسش ۳:''' چرا [[على‌ بن ابى‌ طالب]]{{ع}} نام خلفا را بر فرزندانش نهاد؟
'''*پرسش ۴:''' پس از قتل [[عثمان]]، مسلمانان، در خانه [[على]]{{ع}} ريختند تا با آن حضرت بيعت كنند. شيعيان مى‌گويند: [[على]] فرمود: مرا رها كنيد و ديگرى را بجوييد. اگر [[على]]{{ع}} خليفه بود، چرا مى‌گويد: ديگرى را بجوييد؟
'''*پرسش ۵:''' اگر [[فاطمه]]{{س}} به وسيلۀ خلفا مورد ستم قرار گرفت، چرا شوهر دليرش از وى دفاع نكرد؟
'''*پرسش ۶:''' بسيارى از بزرگان اصحاب با [[اهل بيت]] [[پيامبر]]{{صل}} پيوند خويشاوندى برقرار كرده‌اند، سپس مواردى را مى‌شمارد و نتيجه مى‌گيرد كه [[اهل بيت]]{{عم}} با آن‌ها محبت و دوستى داشته‌اند؟
'''*پرسش ۷:''' از نظر شيعه، [[امامان]] [[علم غيب]] مى‌دانند و از مرگ خود آگاه‌اند و با اختيار خود مى‌ميرند، در اين صورت آيا امامى كه جام زهر نوشيده، نوعى خودكشى كرده است؟
'''*پرسش ۸''': چرا [[حسن‌ بن على]]{{عم}} كه نيروى فراوانى داشت و مى‌توانست جنگ را ادامه دهد، از در صلح با معاويه در آمد، امّا [[حسين بن على]]{{عم}} با اين كه توانايى نداشت، به جنگ يزيد رفت؟ آيا يكى از آن‌ها راه خطا پيش گرفته است؟
'''*پرسش ۹:''' آيا [[پيامبر]]{{صل}} و اصحاب او قرآن [[فاطمه]]{{س}} را مى‌دانستند؟
'''*پرسش ۱۰:''' حديثى است از كافى كه نام برخى از راويان آن «عمر» است؟
'''*پرسش ۱۱:''' در روايات شيعه آمده است كه بايد در مصيبت صبر كرد و از بى‌قرارى و بى‌تابى پرهيز نمود و از سيلى برچهره زدن و مانند آن خوددارى كرد. با اين وصف، چرا شيعه در ايام سوگوارى بر خلاف اين احاديث گام عمل مى‌كند؟
'''*پرسش ۱۲:''' قمه زدن و خونين كردن سر، چه حكمى دارد؟
'''*پرسش ۱۳:''' چرا صحابه‌اى كه در [[غدير خم]] حاضر بودند و با [[على]]{{ع}} به خلافت بيعت كردند، در مقابل غصب خلافت او توسط ديگران اعتراض نكردند؟
'''*پرسش ۱۴:''' آنگاه كه [[پيامبر]]{{صل}} قبل از وفاتش خواست نامه‌اى بنويسد و [[عمر]] با آن مخالفت كرد، چرا [[على]]{{ع}} چيزى نگفت با اين‌كه او مرد شجاعى بود؟
'''*پرسش ۱۵:''' آيا كتاب كافى شرح و تفسير قرآن است، در حالى كه بيشتر روايات كافى ضعيف است؟
'''*پرسش ۱۶:''' انسان فقط بندۀ خداست، پس چرا مى‌گوييد عبدالحسين و...؟
'''*پرسش ۱۷:''' وقتى [[على‌ بن ابى‌ طالب]]{{ع}} مى‌دانست خداوند او را به عنوان خليفه برگزيده، چرا با [[ابو بكر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] بيعت كرد؟ اگر قدرت نداشت، پس [[امام]] نبود. [[امام]] بايد قدرت و توان داشته باشد، و اگر قدرت داشت، چرا از قدرت خود استفاده نكرد، پس اين خيانت است. پاسخ شما در اين مورد چيست؟
'''*پرسش ۱۸:''' چرا وقتى [[حضرت على]]{{ع}} به قدرت رسيد: ازدواج مؤقت را رواج نداد. فدک را باز نگرداند. '''«الصلاةُ خيرٌ مِنَ النَّوم» را از اذان حذف نكرد؟
'''*پرسش ۱۹:''' در زمان خلافت دو خليفۀ نخست اسلام فتوحات اسلامى گسترش يافت و در هيچ زمانى، اسلام به اندازۀ زمان آن‌ها قدرت نداشته است، ولى در زمان [[على بن ابى طالب]]{{ع}} كه شما او را معصوم مى‌دانيد، مسلمانان دچار اختلاف داخلى شدند؟
'''*پرسش ۲۰:''' اگر [[معاويه]] انسان بدى بود، چرا [[حسن بن على]] با او صلح كرد؟
'''*پرسش ۲۱:''' آيا [[پيامبر]]{{صل}} بر تربت كربلا سجده كرده است؟
'''*پرسش ۲۲:''' شيعه مى‌گويد: صحابۀ [[پيامبر]]{{صل}} بعد از رحلت او مرتد شدند؟
'''*پرسش ۲۳:''' چرا [[امامت]] در اولاد [[حسين بن على]] ادامه يافت نه در فرزندان [[حسن‌ بن على]]؟
'''*پرسش ۲۴:''' چرا در مدتى‌ كه [[پيامبر]]{{صل}} بيمار بود، [[على]]{{ع}} حتى يک بار [[امام]] جماعت نشد؟ [[امامت ]] صغرى دليلى بر [[امامت]] كبرى است؟
'''*پرسش ۲۵:''' شما مى‌گوييد علت پنهان شدن [[امام]] دوازدهم در غار، ترس از ستمگران است. اين مسأله اكنون با برپايى دولت ايران حل شده است، چرا ظهور نمى‌كند؟
'''*پرسش ۲۶:''' وقتى [[پيامبر خدا]]{{صل}} از مكه مهاجرت كرد، [[ابو بكر]] را همراه خود برد و او را از خطر نجات داد و از سوى ديگر [[على]] را در معرض خطر قرار داد. اكنون پرسش اين‌ است كه كدام يك از آن دو سزاوارتر است كه خارى به پايش نخلد و در معرض مرگ قرار نگيرد؟ اگر بگوييد [[على]] مى‌دانست كه كشته نمى‌شود، پس او را در معرض خطر قرار نداد، در اين صورت خوابيدن در بستر [[پيامبر]] براى او فضيلت نيست؟!
'''*پرسش ۲۷:''' علت تقيّه، يا ترس از مرگ است يا شكنجه و [[امامان]] كه از اين دو ترسى ندارند، چرا تقيه مى‌كنند؟
'''*پرسش ۲۸:''' نصب [[امام]] معصوم براى اين است كه ظلم و شر از جامعه برچيده شود، ليكن مى‌بينيم كه با نصب [[على‌ بن ابى طالب]] براى خلافت و يا فرزندان او، ظلم برچيده نشد؟
'''*پرسش ۲۹:''' در فقه شيعه، زنان از زمين ارث نمى‌برند، پس چرا [[فاطمه]]{{س}} مطالبۀ فدك را كرد كه زمين بود؟
'''*پرسش ۳۰:''' [[ابو بكر]] با افراد مرتد جنگيد ولى در نظر شيعه، [[على‌ بن ابى‌ طالب]] براى اين‌كه مردم مرتد نشوند، قرآنى را كه [[پيامبر]]{{صل}} بر او املا كرده بود، بيرون نياورد؟
'''*پرسش ۳۱:''' [[على]]{{ع}} مرد شجاعى بود، اگر با خلافت خلفا موافق نبود، چرا به غصب خلافت خود اعتراض نكرد و چرا با خلفا نجنگيد و با آنان بيعت كرد؟
'''*پرسش ۳۲:''' حديث كساء، چهار نفر از خانوادۀ [[پيامبر]]{{صل}} را شامل مى‌شود و آن‌ها را از گناه منزّه مى‌داند، چه دليلى بر عصمت بقيۀ [[امامان]] وجود دارد؟
'''*پرسش ۳۳:''' در يك سو [[امام صادق]]{{ع}} مى‌گويد: «من از دو طريق نوادۀ [[ابو بكر]] هستم» و در سوى ديگر، شيعيان رواياتى از او نقل مى‌كنند كه [[ابو بكر]] را مذمّت كرده است. چگونه مى‌توان اين دو را جمع كرد؟
'''*پرسش ۳۴:''' [[عمر بن خطاب]] مسجد الاقصى را آزاد كرد و [[صلاح الدين ايوبى]] بار ديگر آن را پس گرفت. شيعيان چه دستاوردها و فتوحاتى داشته‌اند؟
'''*پرسش ۳۵:''' [[عمر بن خطاب]] وقتى براى تحويل گرفتن كليدهاى بيت المقدس رفت، [[على]] را به عنوان جانشين خود در مدينه گذاشت، اين رخداد را چگونه تفسير مى‌كنيد؟
'''*پرسش ۳۶:''' شيعه مى‌گويد: [[حضرت مهدى]]{{صل}} پس از ظهور، طبق حكم آل داود قضاوت مى‌كند. در اين صورت شريعت [[حضرت محمد]]{{صل}} كه نسخ كنندۀ همۀ شريعت‌هاست، چه مى‌شود؟
'''*پرسش ۳۷:''' چرا وقتى [[حضرت مهدى]] ظهور مى‌كند، با يهوديان و مسيحيان از در صلح و آشتى درمى‌آيد و عرب‌ها و قريش را به قتل مى‌رساند؟
'''*پرسش ۳۸:''' گفته مى‌شود كه شيعيه معتقد است: [[ائمه]]{{عم}} در پهلوى مادرانشان هستند و از ران راست متولد مى‌شوند!؟
'''*پرسش ۳۹:''' از [[امام صادق]]{{ع}} نقل مى‌كنند: هركس نام مهدى را ببرد كافر است و از [[امام‌ عسكرى]]{{ع}} نقل مى‌كنند كه او به‌ مادر [[حضرت مهدى‌]]{{ع}} گفت: به همين زودى فرزندى مى‌يابى و نام او را «م - ح - م - د» مى‌گذارى؟!
'''*پرسش ۴۰:''' كلينى روايتى نقل مى‌كند كه سياه پوشيدن مكروه است، مگر در سه چيز: چكمه، عمامه و عبا. و پس از دو صفحه و نيم مى‌پرسد: چرا شيعه سياه مى‌پوشد؟ و لباس سياه را لباس سيدها قرار داده‌اند؟
'''*پرسش ۴۱:''' شيعه به‌گروه‌هاى [[اماميه]]، [[اسماعيليه]]، [[نصيريه]]، [[زيديه]] و [[دروز]] تقسيم مى‌شود. كسى‌ كه مى‌خواهد آيين شيعه را اختيار كند، بايد كدام يك از موارد پيش‌گفته را برگزيند؟
'''*پرسش ۴۲:''' آيا غير از قرآن كريم، كتاب‌هاى ديگرى بر [[پيامبر]]{{صل}} نازل شد؟ آيا تنها [[على]]{{ع}} از آن آگاه بود؟ آيا كتاب‌هاى الجامعه، صحيفۀ ناموس، صحيفۀ عبيطه ، صحيفه ذؤابة السيف، صحيفۀ على، [[جفر]]، [[مصحف فاطمه]]، تورات و انجيل و زبور را [[ائمه]]{{عم}} حفظ كرده‌اند؟
'''*پرسش ۴۳:''' چرا [[پيامبر]]{{صل}} وقتى فرزندش ابراهيم وفات يافت به سر و صورتش نزد؟
'''*پرسش ۴۴:''' بسيارى از علماى شيعه به خصوص در ايران، زبان عربى نمى‌دانند؟!
'''*پرسش ۴۵:''' شيعه معتقد است كه بيشتر صحابه، به جز تعداد بسيار اندك، منافق و كافر بوده‌اند؟!
'''*پرسش ۴۶:''' در ميان روايات شيعه تناقض و تضاد وجود دارد؛ به‌ طورى كه برخى از علما كتابى در بارۀ رفع تناقض نوشته‌اند؟!
'''*پرسش ۴۷:''' با اين كه شيعيان معتقدند [[على‌ بن ابى طالب]] از فرزندش [[حسين]] افضل و برتر است، ولى در سال روز شهادت آن حضرت، مانند روز عاشورا گريه نمى‌كنند، چرا؟
'''*پرسش ۴۸:''' ولايت [[على بن ابى طالب]]{{ع}} و فرزندانش، ركنى از ايمان است، چرا اين ركن در قرآن با صراحت بيان نشده؟ در حالى كه نماز و زكات، كه پايين‌تر از ولايت است، در قرآن آمده است؟
'''*پرسش ۴۹:''' اگر آن‌گونه كه شيعه مى‌گويد، اصحاب دشمن يكديگر بودند، چگونه آن‌ها در كنار هم و همراه هم، مناطق زيادى از جهان را فتح كردند؟
'''*پرسش ۵۰:''' چرا بسيارى از شيعيان نماز جمعه نمى‌خوانند؟
'''*پرسش ۵۱:''' چرا شيعيان معتقدند آياتى از قرآن حذف شده و آياتى را [[ابو بكر]] و [[عمر]] تغيير داده‌اند؟
'''*پرسش ۵۲:''' شيعه در مورد آيۀ كريمۀ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ}}﴾}} مى‌گويد: خداوند [[امامت]] را كامل مى‌كند و «نور» در اين آيه، [[امامت]] است. و آيا خداوند نور خودش را با نشر اسلام كامل گردانيد يا با دادن [[ولايت]] و خلافت به [[اهل بيت]]{{عم}}؟
'''*پرسش ۵۳:''' دو نفر از [[ائمه]] زمام خلافت را به دست گرفتند، پس خلافت و فرمانروايى ده نفر بقيه كجاست؟
'''*پرسش ۵۴:''' [[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ زنى كه پرسيد: آيا [[ابو بكر]] و [[عمر]] را دوست بدارم؟ فرمود: آن‌ها را دوست بدار و نيز [[امام باقر]]{{ع}} [[ابو بكر]] را صديق ناميد، امّا شما...؟
'''*پرسش ۵۵:''' طبق نقل [[ابو الفرج اصفهانى]] و [[اربلى]] در كشف الغمّه، [[على]]{{ع}} يكى از فرزندان خود را [[ابو بكر]] كنيه داد و او همراه برادرش در كربلا كشته شدند. چرا شيعه اين قضيه را پنهان نموده و تنها بر كشته شدن [[حسين]]{{ع}} تكيه مى‌كند؟
'''*پرسش ۵۶:''' اگر ملاك رستگارى در آخرت و به‌ تعبير روشن‌تر، رفتن به‌ بهشت در گرو اطاعت از [[امامان]] شيعه است، پس چرا قرآن تنها اطاعت خدا و [[رسول]] را بيان مى‌كند؟
'''*پرسش ۵۷:''' در دوران [[پيامبر]]{{صل}} افرادى به حضورش مى‌رسيدند و فقط يك‌بار او را مى‌ديدند و به مناطق و شهرهاى خود بازمى‌گشتند. بدون ترديد آن‌ها چيزى دربارۀ ولايت [[على]] نشنيده بودند، آيا اسلام آن‌ها ناقص است؟
'''*پرسش ۵۸:'''امير مؤمنان در نامۀ خود به معاويه مى‌نويسد: «كسانى با من بيعت كردند كه با ابوبكر، عمر و عثمان دست بيعت دادند و با من بر اساس همان چيزهايى بيعت كردند كه با آن‌ها كرده بودند. پس مردى كه در بيعت حاضر بوده حق ندارد، انتخاب ديگرى كند.» بنابر اين نتيجه مى‌گيريم: ١ . امام را مهاجر و انصار انتخاب مى‌كنند.٢ . به‌همان صورتى‌كه با ابوبكر، عمر و عثمان بيعت شد، همان‌گونه با على عليه السلام بيعت شد. ٣ . شورا از آنِ مهاجرين و انصار است و اين نشانۀ مقام والاى آن‌هاست. ۴ . كسى را كه مهاجرين و انصار قبول كنند و با او بيعت نمايند، خداوند او را مى‌پسندد. ۵ . شيعيان معاويه را لعنت مى‌كنند، امّا على {{ع}} در نامه‌هايش او را لعنت نمى‌كند.
'''*پرسش ۵۹:'''شيعه منكر بيعت كردن [[ابو بكر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] با [[پيامبر]]{{صل}} در زير درخت «بيعت رضوان» است و در حالى كه خداوند خبر داد او از كسانى است كه زير درخت با پيامبر بيعت كرد؟
'''*پرسش ۶۰:''' با اين كه هيچ سنّى به [[اهل بيت]]{{عم}} ناسزا نمى‌گويد، چرا شيعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب، به خصوص خلفا را عبادت مى‌شمارد؟
'''*پرسش ۶۱:''' اگر [[ائمه]] از غيب آگاهند، چرا [[حسين]]{{ع}} مقدارى آب براى خود و يارانش تهيه نكرد تا در اثناى جنگ بى‌آب نمانند؟ آيا او نمى‌دانست كه به آب نياز خواهند داشت؟
'''*پرسش ۶۲:''' مسلم است كه دين در دوران [[پيامبر]]{{صل}} كامل شد؛ زيرا خداوند مى‌فرمايد: {{عربی|اندازه=150%|« الْيَوْمَ‏ أَكْمَلْتُ‏ لَكُمْ‏ دِينَكُم‏‏‏‏‏»}} اما مذهب شيعه بعد از وفات [[پيامبر]]{{صل}} پديد آمد؟
'''*پرسش ۶۳:''' خداوند، در مورد پاكدامنى و بى‌گناهى عايشه، در قضيۀ معروف «إفك» آيه نازل كرد، امّا بعضى از شيعيان هنوز هم او را متهم به خيانت مى‌كنند، آنگاه در پاورقى به تفسير [[على بن ابراهيم]] و تفسيرهايى استناد مى‌جويد؟
'''*پرسش ۶۴:''' اگر [[على]] و دو فرزندش، [[حسن]] و [[حسين]]{{عم}} داراى قدرت خارق العاده در مواجهه با دشوارى‌ها بودند، چرا [[حسن‌ بن على]] ناگزير به صلح با معاويه شد و [[حسين‌ بن على]] در سختى قرار گرفت و كشته شد و به هدف خود نرسيد؟
'''*پرسش ۶۵:''' شيعيان فضايل [[على]]{{ع}} را از اصحاب [[پيامبر]]{{صل}} نقل مى‌كنند و در عين حال معتقدند بيشتر اصحابِ [[پيامبر]]{{صل}} راه ارتداد را در پيش گرفتند. بر چنين رواياتى چگونه اعتماد مى‌كنيد؟
'''*پرسش ۶۶:''' شيعه مدعى است هدف [[ابو بكر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، پادشاهى و رياست بود، آنگاه دليل مى‌آورد كه آن‌ها با انسان‌هاى مرتد و كافر جنگيدند، اگر چنين است، پس هدفشان رياست نبود. و دربارۀ عثمان مى‌پذيرند كه وقتى شورشيان او را محاصره كردند تا بكشند، او كسى را نكشت!؟
'''*پرسش ۶۷:''' فرقۀ قاديانى، به خاطر ادعاى [[نبوت]] براى رهبرشان، كافر هستند، پس آن‌ها با شيعيان، كه مى‌گويند [[ائمه]] داراى ويژگى‌هاى پيامبران هستند، چه تفاوتى دارند؟
'''*پرسش ۶۸:''' [[پيامبر]]{{صل}} در حجرۀ عايشه دفن مى‌شود، در حالى كه شما او را به كفر و نفاق متهم مى‌كنيد. آيا دفن شدن [[پيامبر]]{{صل}} در حجرۀ عايشه نشانۀ علاقه‌اش به وى نبود؟
'''*پرسش ۶۹:''' آيا چنين نيست كه [[ابو بكر]] و [[عمر]] به خاطر جايگاهى كه نزد خدا و پيامبرش داشتند، افتخار دفن شدن در كنار [[پيامبر]]{{صل}} را يافتند؟
'''*پرسش ۷۰:''' شيعيان ادعا مى‌كنند كه [[امامت]] [[على‌ بن ابى‌ طالب]] در قرآن با صراحت بيان شده، ولى اصحاب آن را پنهان كرده‌اند. پس چرا اصحاب، رواياتى را كه با آن‌ها بر [[امامت]] [[على]]{{ع}} استدلال مى‌شود، مانند حديث منزلت پنهان نكرده‌اند؟
'''*پرسش ۷۱:''' به دو دليل مى‌توان گفت پس از [[پيامبر]]{{صل}}، [[ابو بكر]] خليفۀ به‌ حق بود: ١ . اصحاب خلافت او را پذيرفتند و اگر خليفه به حق نبود مخالفت مى‌كردند. ٢ . [[على]]{{ع}} با [[ابو بكر]] مخالفت نكرد و با او نجنگيد!؟
'''*پرسش ۷۲:''' شيعيان مى‌گويند [[معاويه]] مرتد بوده است، چرا [[حسن‌ بن على]]{{ع}} زمامدارى مسلمانان را به شخص مرتد سپرد؟
'''*پرسش ۷۳:''' تا فردى سنى نشود، نمى‌تواند ايمان وعدالت [[على‌]] را ثابت‌ كند؛ زيرا مسلمانان سه گروه‌اند: شيعه، اهل سنّت و خوارج. اگر شيعه عدالت [[على]] را از طريق صحابه ثابت مى‌كند، همان صحابه روايات بيشترى دربارۀ شيخين دارند و خوارج هم كه [[على]] را منكرند!؟
'''*پرسش ۷۴:''' مى‌پذيريم كه [[على]]{{ع}} در پذيرفتن اسلام و جهاد، همراه [[پيامبر]]{{صل}} بود و دانش و زهدش بر ديگران برترى داشت، ولى آيا شيعه مى‌تواند چنين فضايلى را براى [[حسن]] و [[حسين]] در برابر [[سعد بن ابى وقاص]] و [[عبدالرحمان بن عوف]] و [[عبداللّٰه بن عمر]] ثابت كند؟
'''*پرسش ۷۵:''' خليفۀ دوم نسبت به [[على]]{{ع}} علاقه‌مند بود، به گواه اين‌كه او را جزو افراد شورى قرار داد. اگر او را از شورا بيرون مى‌كرد، چنانكه [[سعيد بن زيد]] را بيرون كرد، يا كسى ديگر، غير از او را تعيين مى‌كرد، كسى مى‌توانست اعتراض كند؟
'''*پرسش ۷۶:''' آنچه مسلم است اين كه [[على]]{{ع}} در خانه نشست... انصار ابتدا با [[ابو بكر]] مخالفت كردند و همديگر را به بيعت با [[سعد بن عباده]] فرا خواندند و سپس همگى با [[ابو بكر]] دست بيعت دادند. بيعت آن‌ها مى‌تواند به يكى از سه دليل زير باشد: ١ . به زور از آن‌ها بيعت گرفته شد. ٢. براى ايشان مشخص شد كه [[ابو بكر]] به خلافت شايسته‌تر است. ٣. بدون هدف اين كار را كردند. چون اولى و سوم باطل است و احتمال چهارمى در كار نيست، پس ناگزير بايد بگوييم فرض دوم درست است!؟
'''*پرسش ۷۷:''' شيعه معتقد است: شيخين در كنار زدن [[على‌ بن ابى‌ طالب]] از خلافت موفق شدند. از آن‌ها مى‌پرسيم: خلافت چه دستاوردهايى براى خودشان داشت؟ آنان فرزندان خود را جانشين خود نكردند. در حالى كه [[على]]{{ع}} فرزندش [[حسين]]{{ع}}! را جانشين خود قرار كرد؟
'''*پرسش ۷۸:''' [[عبداللّٰه بن عمرو بن عثمان بن عفان]] با دختر [[حسين‌ بن على]]{{ع}} به نام فاطمه ازدواج كرد و از او فرزندى به نام محمد متولد شد. آيا ممكن است فاطمه نوۀ ملعون داشته باشد؟ اگر پاسخ منفى است، چگونه است كه شما مى‌گوييد شجرۀ ملعونه در قرآن بنى اميه هستند؟
'''*پرسش ۷۹:''' شيعيان از سويى مى‌گويند [[ائمه]]{{عم}} معصوم‌اند و از سوى ديگر مى‌گويند كه آن‌ها تقيه مى‌كنند. اين دو با هم تناقض دارد؛ زيرا وقتى شما صحت آنچه را كه امامانتان مى‌گويند نمى‌دانيد، معصوم بودنشان چه سودى دارد؟
'''*پرسش ۸۰:''' اگر كسى بر ثقل اصغر [[اهل بيت]] طعنه زند، تكفيرش مى‌كنيد، امّا اگر بر قرآن طعنه زند، در صدد توجيه كار او بر مى‌آييد. چرا؟
'''*پرسش ۸۱:''' شيعه معتقد است همۀ اصحاب مرتد شدند، جز تعداد اندكى كه هفت نفر بيشتر نيستند. حال پرسش اين است: بقيۀ [[اهل بيت]] مانند فرزندان [[جعفر]] و [[على]] چه شدند؟ آيا آنان نيز مرتد شدند؟
'''*پرسش ۸۲:''' [[ابو داود]] در سنن خود نقل كرده است: اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى بماند، خداوند آن روز را طولانى مى‌كند تا آن‌كه در آن روز مردى از [[اهل بيت]] برمى‌خيزد كه اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است. مشخص است كه اسم [[پيامبر]] [[محمد بن عبداللّٰه]] است و حال آن‌كه مهدى اسمش [[محمد بن الحسن]] است، چگونه اين روايت را بر فرزند [[امام حسن عسكرى]]{{ع}} تطبيق مى‌دهيد؟
'''*پرسش ۸۳:''' روايات مختلفى دربارۀ نام مادر، زمان تولّد و سن [[حضرت مهدى]] در هنگام ظهور، محل آن حضرت و مدت غيبت و مدت حكومتش وجود دارد، كدام يك از آن‌ها صحيح است؟
'''*پرسش ۸۴:''' در حديثى آمده است كه [[على بن ابى طالب]]{{ع}} فرموده‌اند: زمانى مى‌آيد كه حدود در آن جارى نمى‌شود. مال مردم را به ناحق مى‌خورند. با دوستان خدا دشمنى مى‌شود و با دشمنان خدا دوستى. پرسيدند: اگر ما در آن روزگار بوديم چه كنيم؟ فرمود: مانند ياران عيسى باشيد كه با ارّه‌ها آنان را تكه تكه كردند و بر دار رفتند؛ زيرا مرگ در اطاعت خدا بهتر از زندگى در گناه است. اكنون اين حديث، با تقيه‌اى كه شيعيان به آن معتقدند، چگونه سازگار است؟
'''*پرسش ۸۵:''' چه چيزى [[ابو بكر]] را مجبور كرد تا در سفر هجرت، همراه [[پيامبر]]{{صل}} باشد؟
'''*پرسش ۸۶:''' آيات زيادى هست كه خداوند در آن، اصحاب را مى‌ستايد ولى شيعيان مى‌گويند: اصحاب در دوران حيات [[پيامبر]]{{صل}} مؤمن بوده‌اند، امّا بعد از وفات او مرتد شده‌اند، اين عجيب نيست؟
'''*پرسش ۸۷:''' شيعه مى‌گويد اصحاب بعد از وفات [[پيامبر]]{{صل}} همه مرتد شدند، پس چگونه با مرتدانى چون اصحاب مسيلمه، طليحه، اسود و سجاح پيكار كردند؟
'''*پرسش ۸۸:''' سنت‌هاى تكوينى و تشريعى شهادت مى‌دهند كه ياران هر پيامبرى، بهترين افراد آن امت‌اند، پس چرا شيعيان ياران و اصحاب [[پيامبر]]{{صل}} ما را كافر مى‌خوانند؟
'''*پرسش ۸۹:''' [[پيامبر]]{{صل}} در وضعيت سختى قرار گرفت با اين حال تقيه نكرد، چگونه است امامان شيعه از تقيه استفاده كرده‌اند؟
'''*پرسش ۹۰:''' [[على‌ بن ابى‌ طالب]]{{ع}} خوارج را كافر نمى‌داند، چرا شما بهترين ياران [[پيامبر]]{{صل}} و همسران او را كافر مى‌خوانيد؟
'''*پرسش ۹۱:''' اجماع از ديدگاه شيعيان تنها زمانى حجت است كه معصوم در آن وجود داشته باشد. چنين سخنى بى‌معنا است؛ زيرا وقتى معصوم در كار باشد، چه نيازى به اجماع است؟!
'''*پرسش ۹۲:''' چرا شيعيان زيديه را كافر مى‌دانند، با اين‌ كه آنان دوستداران اهل بيت‌اند؟!
'''*پرسش ۹۳:'''شيعيان مى‌گويند [[على]] بعد از [[پيامبر]] مستحق خلافت بود؛ زيرا [[پيامبر]] به او فرمود: «تو نسبت به من به منزلۀ هارون نسبت به موسايى»، امّا مى‌بينيم كه هارون جانشين موسى نشد و پيش از او وفات يافت و جانشين [[موسى]]، [[يوشع بن نون]] بود؟!
'''*پرسش ۹۴:'''شيعيان به پيروان خود جرأت داده‌اند تا هر گونه گناهى را مرتكب شوند؛ آنان بر اين باورند كه: چون [[على]] را دوست دارند، هر گناهى مرتكب شوند، اشكال ندارد!؟
'''*پرسش ۹۵:'''[[بداء]]، از باورها و عقايد شيعيان است و از سويى ادعا مى‌كنند كه [[امامان]] [[غيب]] مى‌دانند. آيا [[امامان]] از خداوند بزرگتر و بالاترند؟
'''*پرسش ۹۶:'''شيعه همواره ياور دشمنان اسلام؛ مانند يهوديان، نصارى و مشركان بوده‌اند. آن‌ها با مغول‌ها همكارى كردند و بغداد سقوط كرد و به نصارى "مسيحيان" يارى دادند و قدس از دست مسلمانان گرفته شد. آيا مسلمان واقعى چنين كارى مى‌كند. آيا قرآن از دوستى يهود و نصارى نهى نكرده و آيا [[على]] و فرزندانش چنين كردند؟!
'''*پرسش ۹۷:''' بسيارى از شيعيان به [[حسن‌ بن على]]{{ع}} توهين و فرزندانش را مذمّت مى‌كنند، مگر نه اين كه او يكى از [[اهل بيت]] است؟!
'''*پرسش ۹۸:''' شيعيان به فرقه‌ها و گروه‌هاى زيادى تقسيم شده و با يكديگر مخالف‌اند. هر فرقه‌اى، فرقۀ ديگر را كافر مى‌داند. بخشى از آن‌ها كه بهايى هستند، كافرند!
'''*پرسش ۹۹:''' وقتى فتنه‌گران شورشى خانۀ [[عثمان بن عفان]] را محاصره كردند، [[على]] از او دفاع كرد و فرزندانش [[حسن]]{{ع}} و [[حسين]]{{ع}} و برادر زاده‌اش [[عبداللّٰه بن جعفر]] را فرستاد تا از او دفاع كنند و اين دليل نيست كه [[على]]{{ع}} و [[عثمان]] با هم دوست بودند؟!
'''*پرسش ۱۰۰:''' به اتفاق شيعه و سنى، عمر در كارهاى زيادى، با [[على]] مشورت مى‌كرد، اين را چگونه توجيه مى‌كند؟
'''*پرسش ۱۰۱:''' در دوران خلافت عمر، [[سلمان فارسى]] فرماندار مدائن و عمار ياسر فرماندار كوفه بودند. اين چگونه با اعتقادات شيعيان سازگار است؟
'''*پرسش ۱۰۲:''' شيعيان مى‌گويند: [[امامان]] ما معصوم‌اند و مهدى آخرين آن‌هاست و زنده و حاضر است و وجود [[امام]] از جانب خداوند براى رفع اختلاف است. با اين وضع، در ميان آن‌ها همچنان اختلاف وجود دارد. و نيز مى‌گويند ٣٠٠ نفر با مهدى در ارتباط هستند و از طرفى مدعى‌اند كه هر كس ادعا كند [[امام]] را ديده است، دروغگو است. اين‌ها چگونه قابل جمع‌اند؟!
'''*پرسش ۱۰۳:''' شيعه معتقد است: جهان از حجت الهى خالى نمى‌ماند و از سويى مى‌گويد: تقيه نُه دهم (٩١٠) دين است، پس امام شيعيان نه دهم دين را به مردم نگفته‌اند.
'''*پرسش ۱۰۴:''' شيعه بر اين باور است كه: شناخت [[ائمه]]{{عم}}، شرطى براى صحّت ايمان است. اكنون مى‌پرسيم: كسانى كه قبل از كامل شدن دوازده [[امام]] مرده‌اند چه خواهند كرد؟
'''*پرسش ۱۰۵:''' شيعيان از [[على‌ بن ابى‌ طالب]] نقل مى‌كنند: وقتى به او خبر رسيد كه انصار مى‌خواهند خليفه از ميان آن‌ها باشد، آن حضرت فرمود: چرا در پاسخ آن‌ها نگفتيد [[پيامبر]] وصيت نمود با نيكو كارشان نيكويى كنيد و از بدكار آن‌ها درگذريد. گفتند: اين چه دليلى عليه آن‌هاست؟ گفت: اگر [[امامت]] به آن‌ها تعلق داشت، [[پيامبر]] در حق آن‌ها سفارش نمى‌كرد. بايد به شيعه گفت: [[پيامبر]] دربارۀ [[اهل بيت]] خود سفارش كرد كه با آن‌ها به نيكى رفتار شود.
'''*پرسش ۱۰۶:''' به عقيدۀ شيعه، [[پيامبر]]{{صل}} رهبرى بود كه از افراد شايسته دورى مى‌گزيد و منافقان را از لحن گفتارشان مى‌شناخت. براى پست‌هاى مهم و فرماندهى انتخاب مى‌كرد وبا بعضى از آن‌ها وصلت وازدواج مى‌نمود!
'''*پرسش ۱۰۷:''' مفسران شيعه، آيۀ:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِر}}﴾}} را چنين تفسير مى‌كنند كه با زنان كافر ازدواج نكنيد، در حالى كه [[پيامبر]]{{صل}} با امّ المؤمنين عايشه، كه شما او را كافر و مرتد مى‌دانيد، ازدواج كرد؟
'''*پرسش ۱۰۸:''' خطّابيه از فِرق شيعى است. آنان بر اين باورند كه بعد از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} پسرش اسماعيل [[امام‌]] است. علماى شيعه در ردّ ايشان مى‌گويند: اسماعيل پيش از [[امام صادق]]{{ع}} وفات كرده، مرده كه نمى‌تواند جانشين زنده باشد. به شيعه گفته مى‌شود شما با حديث منزلت، كه [[پيامبر]] به [[على]] فرمود: نسبت تو به من به منزلۀ هارون نسبت به موسى است، استدلال كرده‌ايد، معلوم است كه هارون پيش از موسى وفات يافت و طبق اقرار خودتان مرده نمى‌تواند جانشين زنده باشد؟!
'''*پرسش ۱۰۹:''' شيعيان براى اثبات [[امامت]] [[امامان]] دوازده‌گانه، به اين حديث استناد و استدلال مى‌كنند كه [[پيامبر]]{{صل}} فرمود: دوازده خليفه خواهند آمد كه همه از قريش‌اند. در روايتى ديگر نيز آمده است:
{{عربی|اندازه=150%|« لَا يَزَالُ‏ أَمْرُ النَّاسِ‏ مَاضِياً حَتَّى‏ يَلِيَ‏ عَلَيْهِمْ‏ اثْنَا عَشَرَ رَجُلا‏‏‏‏‏»}} اكنون مى‌پرسيم از [[ائمه]] شيعه، تنها دو نفر فرمانروايى كردند؛ يكى على و ديگرى فرزندش حسن، پس آن ده امامى كه فرمانروايى كرده‌اند كيستند؟
'''*پرسش ۱۱۰:''' شيعيان ادعا مى‌كنند بعد از وفات [[پيامبر]]{{صل}}، به‌جز چند نفر مرتد شدند؟!
'''*پرسش ۱۱۱:''' شيعيان معتقدند كه اصحاب، درستكار و عادل نيستند، ولى در كتاب‌هاى شيعه رواياتى مى‌بينيم كه بر عدالت صحابه دلالت مى‌كند؛ از آن جمله است كلام [[پيامبر]]{{صل}} در حَجة الوداع كه فرمود:{{عربی|اندازه=150%|« نَضَّرَ اللَّهُ‏ عَبْداً سَمِعَ‏ مَقَالَتِي‏ فَوَعَاهَا ثُمَ‏ بَلَّغَهَا إِلَى‏ مَنْ‏ لَمْ‏ يَسْمَعْهَا‏‏‏‏‏»}}
'''*پرسش ۱۱۲:''' [[پيامبر]] دستور داده است امتش همسرى شايسته اختيار كنند، چرا خودش البته در نظر شيعه با همسر شايسته ازدواج نكرد؟
'''*پرسش ۱۱۳:''' اگر منافق در ميان اصحاب زياد بود، چگونه فارس و روم و بيت المقدس را فتح كردند؟
'''*پرسش ۱۱۴:''' عالم بزرگ شيعه، [[محمد حسين آل‌كاشف الغطاء]] در مورد [[على]]{{ع}} مى‌گويد: وقتى [[على]]{{ع}} ديد كه دو خليفۀ قبل از او، نهايت تلاش خود را در گسترش اسلام مبذول داشتند با آن‌ها بيعت كرد و راه صلح در پيش گرفت، بنابراين، مى‌پذيريد [[على]]{{ع}} با دو خليفۀ قبل از خود بيعت كرد؟!
'''*پرسش ۱۱۵:'''شيعيان براى اثبات اين مطلب كه اصحاب بعد از [[پيامبر]]{{صل}} مرتد شدند، به اين حديث [[پيامبر]]{{صل}} استدلال مى‌كنند كه فرمود: «مردانى بر من وارد مى‌شوند كه آن‌ها را مى‌شناسم و آنان مرا مى‌شناسند و آن‌ها از حوض من بازداشته مى‌شوند و آنگاه من مى‌گويم: چرا آن‌ها را برمى‌گردانيد، آنان اصحاب من، اصحاب من هستند. گفته مى‌شود: تو نمى‌دانى كه چه چيزهايى بعد از تو پديد آوردند.» معلوم است كه همۀ اصحاب در اين حديث داخل‌اند، حتى [[على]]{{ع}} ، عمار، مقداد، ابوذر و سلمان فارسى. شيعه با اين حديث چگونه برخورد مى‌كند؟
'''*پرسش ۱۱۶:''' [[مالك اشتر]] در خطبه‌اى مى‌گويد: خداوند [[محمد]]{{صل}} را به عنوان بشارت و بيم دهنده برانگيخت...يعنى [[پيامبر]]{{صل}} [[ابو بكر]] را خليفۀ خود ساخت و [[ابو بكر]] به شيوۀ [[پيامبر]] رفتار كرد و ا[[ابو بكر]] [[عمر]] را به خلافت برگزيد و او به شيوۀ پيشين عمل كرد. [[مالك اشتر]] [[ابو بكر]] را مى‌ستايد ولى شيعيان از او انتقاد مى‌كنند؟!
'''*پرسش ۱۱۷:''' ابن حزم از شيعيان مى‌پرسد: چرا [[على]] بعد از شش ماه با [[ابو بكر]] بيعت كرد؟ اگر بيعت كردن كار درستى بود، چرا با شش ماه تأخير و اگر درست نبود، چرا بعد از شش ماه بيعت كرد؟
'''*پرسش ۱۱۸:''' شيعيان مى‌گويند: [[پيامبر]]{{صل}} [[على]] را به سكوت بعد از خويش دعوت كرد و آن حضرت به كشمكش و درگيرى نپرداخت، ولى در مورد اهل جمل و صفين نبرد كرد؛ يعنى در روز نخست نجنگيد، بلكه پس از گزينش به خلافت درگير جنگ شد؟!
'''*پرسش ۱۱۹:''' شيعيان فرق زيادى ميان پيامبران و امامان قائل نيستند. مجلسى مى‌گويد: ما دليلى براى متصف نبودن ائمه به نبوّت نمى‌بينيم، جز آن كه خاتم الأنبيا رعايت شود، نبوت و امامت فرقى ندارند؟!
'''*پرسش ۱۲۰:''' شيعه مى‌گويد: تعيين [[امام]] از جانب خدا لطف الهى است. اكنون كه [[امام]] دوازدهم غايب است، چه لطفى نسبت به مسلمانان دارد؟
'''*پرسش ۱۲۱:''' شيعيان، امامان خود را معصوم مى‌دانند، آيا كارها و رفتارهايى مانند موارد زير منافات با عصمت ندارد: ١ . [[حسن‌ بن على]]{{ع}} در رفتن به جنگ قاتلان عثمان و انتقام خون او، با پدرش [[على]]{{ع}} مخالف بود. ٢. [[حسين بن على]] مخالف صلح برادرش حسن با معاويه بود. ٣. [[على]]{{ع}} مى‌گويد: از گفتن حق به من و ارائۀ مشورت عادلانه خوددارى نكنيد.
'''*پرسش ۱۲۲:''' علماى اهل سنت حرمين فتوا داده‌اند كه كمك گرفتن از كافران در مقابل بعثى‌هاى مرتد، در حال ضرورت، جايز است. شيعيان چنين فتوايى را تقبيح كردند، در حالى كه علاّمۀ حلى در كتاب «منتهى المطلب فى تحقيق المذهب»، نقل مى‌كند كه شيعيان، به جز طوسى، همه اجماع كرده‌اند كه كمك گرفتن از ذمى‌ها براى جنگيدن با شورشيان جايز است. اين تناقض را چگونه حل مى‌كنيد؟
'''*پرسش ۱۲۳:''' هريك از [[اهل بيت]] [[پيامبر]]{{صل}} ادعاى امامت نمايد و چيزهاى خارق‌العاده‌اى كه نشانگر صدق و راستگويى او است، ارائه كند، امامتش در نزد شيعيان ثابت مى‌شود. اما [[زيد بن على]] با اين‌كه ادعاى [[امامت]] كرد، شيعان امامتش را نپذيرفتند و در مقابل، [[امامت]] را از آنِ مهدى غايب، كه ادعاى [[امامت]] نكرد، دانستند؟!
'''*پرسش ۱۲۴:'''وقتى آيۀ {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}﴾}} نازل شد، [[پيامبر]] بنى شيبه را فرا خواند و كليد كعبه را به آن‌ها داد. چرا در مورد خلافت [[على]]{{ع}} كه براى همۀ مسلمانان مهم بود، چنين نكرد؟
'''*پرسش ۱۲۵:''' شيعيان حديثى ساخته‌اند كه در آن آمده است: لعنت خدا بر كسى كه به لشكر اسامه نپيوندد و از آن باز ماند. آن‌ها با ساختن اين حديث، مى‌خواهند بر خلفا لعنت كنند ولى فراموش كرده‌اند كه: ١ . [[على]]{{ع}} يا در لشكر اسامه شركت كرده، كه در اين صورت به [[امامت]] [[ابو بكر]] اعتراف كرده است. چون سربازِ فرماندهى شده كه ابوبكر او را تعيين كرده است. ٢. يا شركت نكرده كه در اين صورت، مشمول همان دروغى مى‌شود كه ساخته‌اند.
'''*پرسش ۱۲۶:''' شيعيان معتقدند نسخه‌اى از قرآن، به همان صورت كه نازل شده، نزد [[على]]{{ع}} بوده است. اكنون پرسش اين است كه چرا [[على]]{{ع}} آن‌گاه كه به خلافت رسيد آن قرآن را بيرون نياورد؟
'''*پرسش ۱۲۷:'''شيعيان ادعا مى‌كنند كه [[اهل‌ بيت]] [[پيامبر]] را دوست دارند. امّا نسب برخى از خاندان [[اهل‌ بيت]] را انكار كرده‌اند؛ مانند دختران [[پيامبر]]؛ رقيه و امّ كلثوم، عباس عموى [[پيامبر]] و فرزندانش را از [[اهل‌ بيت]] بيرون كرده‌اند و همچنين زبير را از خاندان [[پيامبر]] نمى‌دانند و بسيارى از فرزندان فاطمه؛ مانند [[زيد بن على]] و فرزندش يحيى و ابراهيم و جعفر فرزندان موسى كاظم را دوست نمى‌دارند، چرا؟
'''*پرسش ۱۲۸:'''شيعيان همۀ [[اهل بيت]] در قرن نخست را كافر مى‌دانند؛ زيرا در روايات آن‌ها آمده است: پس از پيامبر، جز سه نفر، مرتد شدند؟
'''*پرسش ۱۲۹:''' [[حسن‌ بن على]]{{ع}} با اين‌كه ياوران و لشكر فراوان داشت با معاويه صلح كرد ولى برادرش [[حسين بن على]] با اين‌كه افرادش كم بودند و مى‌توانست صلح كند، جنگيد. لابد كار يكى از اين دو اشتباه بوده و شيعيان بعضى از افراد برجستۀ [[اهل بيت]]{{عم}} را كافر مى‌دانند؛ مانند عباس و پسرش عبداللّٰه و شيعيان با دختران [[پيامبر]] غير از فاطمه كينه مى‌ورزند و مى‌گويند آن‌ها دختران پيامبر نيستند، پس كجاست آن محبت [[اهل بيت]]{{عم}} كه ادعا مى‌كنند؟
'''*پرسش ۱۳۰''': در زمان [[ابو بكر]]، [[على]]{{ع}} در جنگ با مرتدان شركت نمود و كنيزى از افراد اسير شدۀ بنى حنيفه بهرۀ او شد كه بعدها از او صاحب فرزندى به نام [[محمد بن حنفيه]] شد. از اين مطلب برمى‌آيد كه از ديدگاه على، خلافت [[ابو بكر]] به حق بوده، اگر نبود، [[على]]{{ع}} در آن شركت نمى‌كرد؟!
'''*پرسش ۱۳۱:''' از [[امام صادق]]{{ع}} اقوال متعارضى نقل گرديده است؛ مثلاً در مورد چاه آبى كه در آن نجاست بيفتد؛ يك بار گفته است: چاه آب چون درياست، نجس نمى‌شود. بار ديگر فرموده: همۀ آب چاه بايد كشيده شود. بار ديگر گفته است: هفت يا شش دلو از آبِ آن بكشيد. اين روايات متعارض را چگونه مى‌توان جمع كرد؟
'''*پرسش ۱۳۲:''' كتاب‌هاى مورد اعتماد نزد شيعه، وسائل شيخ [[حر عاملى]] و بحارالأنوار [[مجلسى]] و مستدرك الوسائل [[طبرسى]] هستند. تمام اين كتاب‌ها متأخرند. اگر اين احاديث را از طريق سند جمع كرده‌اند، پس تا آن زمان نوشته نشده بود؟ عاقل چگونه به رواياتى اعتماد مى‌كند كه طى ١١ تا ١٣ قرن نوشته شده بودند؟
'''*پرسش ۱۳۳:''' رواياتى در كتاب‌هاى شيعه هست كه با روايات [[اهل سنت]] در زمينۀ عقايد و نپذيرفتن بدعت‌ها مطابق است، ولى شيعيان آنها را به بهانۀ اين كه از روى تقيه صادر شده، كنار مى‌گذارند، چرا؟
'''*پرسش ۱۳۴:'''صاحب نهج البلاغه نقل مى‌كند: [[على]]{{ع}} [[ابوبكر]] و [[عمر]] را ستوده است؛ چنان‌كه از [[على‌ بن ابى طالب]] نقل مى‌كند كه دربارۀ ابوبكر گفت: او در حالى كه پاك بود و عيب اندكى داشت از دنيا رفت. خير دنيا را به دست آورد و پيش از آن كه گرفتار شرّ آن شود از دنيا رفت. او اطاعت الهى را به جا آورد و به گونه‌اى شايسته تقواى الهى را رعايت كرد. پس چرا شيعيان اصحاب را عيب جويى مى‌كنند آيا [[على]]{{ع}} جز آنچه در دلش بود اظهار مى‌كرد؟
'''*پرسش ۱۳۵:''' شيعيان [[امامان]] خود را معصوم مى‌دانند، ولى روايات زيادى دربارۀ سهو و خطاى [[ائمه]] رسيده است. [[علامه مجلسى]] مى‌گويد: مسأله خيلى مشكل است چون اخبار و نشانه‌هاى زيادى بر اين دلالت مى‌كند كه سهو و فراموشى از آن‌ها سر مى‌زده است!
'''*پرسش ۱۳۶:''' [[امام]] يازدهم شيعيان، بدون داشتن فرزند درگذشته‌است. بنابراين، به‌خاطر اين‌كه پايه‌هاى مذهب امامى درهم شكسته نشود، فردى به نام عثمان، به دروغ گفت كه [[امام عسكرى]] فرزندى داشته كه در چهار سالگى پنهان شده است، چگونه شيعيان سخن او را قبول مى‌كنند؟
'''*پرسش ۱۳۷:''' شيعيان هميشه به [[مروان بن حكم]] حمله مى‌كنند و هر زشتى را به او نسبت مى‌دهند، سپس در كتابهايشان روايت مى‌كنند كه حسن و حسين پشت سر مروان نماز مى‌خوانده‌اند!
'''*پرسش ۱۳۸:''' شيعيان در داستان‌هاى زيادى مى‌گويند: وقتى مهدى به دنيا آمد، پرندگانى از آسمان بر او فرود آمدند كه بالهايشان را بر سر و صورت و بدن او مى‌ماليدند، سپس پرواز مى‌كردند. پدرش آن‌ها را فرشتگان آسمانى معرفى كرد، سپس نتيجه مى‌گيرد وقتى فرشتگان ياوران او هستند چرا مى‌ترسد و در سرداب پنهان شده است؟
'''*پرسش ۱۳۹:'''شيعيان چند شرط براى [[امام]] گذاشته‌اند؛ يكى آن‌كه از ميان پسران پدر، بزرگترين باشد و او را كسى جز [[امام]] غسل ندهد و زره [[پيامبر]] بر او درست درآيد. بايد از همۀ مردم عالم‌تر باشد و جنب نشود و غيب بداند امّا اين شرايط آن‌ها را در مضيقه قرار مى‌دهد...!
'''*پرسش ۱۴۰:'''شيعيان ادعا مى‌كنند كه [[امام]] بايد با نص تعيين شود، اگر چنين بود فرقه‌هاى شيعه چرا اين همه در مورد [[امامت]] دچار اختلاف شده‌اند؟!
'''*پرسش ۱۴۱:'''بعضى از شيعه بر عايشه تهمت مى‌زنند و او را به همين چيزى متهم مى‌كنند كه اهل افك او را بدان متهم كردند!؟
'''*پرسش ۱۴۲:'''شيعيان مى‌گويند علم و دانش نزد [[ائمه]] آن‌هاست و منابع علمى آن‌ها «صحيفة الجامعه» و «كتاب على» است.
'''*پرسش ۱۴۳:'''شيعيان در كتاب‌هايشان آورده‌اند: از اين‌كه اهل كوفه از [[حسين‌ بن على]] حمايت نكردند، به جز سه نفر همه مرتد شدند، سپس مى‌پرسد: اگر حسين آن‌گونه كه شيعيان مى‌گويند غيب مى‌دانست، به سوى آن‌ها مى‌رفت؟
'''*پرسش ۱۴۴:'''شيعيان ادعا مى‌كنند كه [[امام]] دوازدهم آن‌ها به علت ترس از كشته شدن پنهان شده است. به آن‌ها گفته مى‌شود: [[ائمه]] پيشين آن‌ها غايب نبودند و كشته نشدند؟!
'''*پرسش ۱۴۵:'''شيعيان ادعا مى‌كنند تنها به احاديثى اعتماد مى‌كنند كه صحيح بوده و از [[اهل‌ بيت]] رسيده باشد. آن‌ها با اين سخن، [[ائمه]] را مانند پيامبر مى‌شمارند كه از پيش خود سخن گويد و گفتۀ [[امام]] همانند گفتۀ خدا و پيامبرش مى‌باشد و لذا در كتاب‌هاشان گفته‌هاى پيامبر كم است.
'''*پرسش ۱۴۶:''' شيعيان مى‌گويند: به رواياتى كه از طريق [[ائمه]] [[اهل‌ بيت]] به آنان رسيده عمل مى‌كنند و ما مى‌گوييم معلوم است كه از [[ائمه]] [[اهل‌ بيت]]، جز على كسى [[پيامبر]] را نديده است. آيا [[على]] مى‌تواند همۀ سنت [[پيامبر]] را براى نسل‌هاى بعد از خود نقل كند؟ در حالى كه [[على]] گاهى در مدينه به عنوان جانشين مى‌ماند و [[پيامبر]] سفر مى‌كرد؟
'''*پرسش ۱۴۷:'''بيشتر كسانى كه گفته‌هاى [[پيامبر]] را به مردم رسانده‌اند، از [[اهل بيت]] او نبوده‌اند. [[پيامبر]]{{صل}} [[اسعد بن زراره]] را به مدينه، علاء حضرمى را به بحرين، معاذ و ابوموسى را به يمن و عُتّاب بن اسيد را به مكه فرستاد. پس ادعاى شيعه چيست كه مى‌گويد: از پيامبر جز على و يا فردى از اهل بيتش، گفته‌ها و احاديث او را نقل نمى‌كند؟
'''*پرسش ۱۴۸:'''شيعيان در كتاب‌هايشان اعتراف مى‌كنند كه علم حلال و حرام، و مناسك حج، جز از طريق [[امام باقر]]{{ع}} به آن‌ها نرسيده است؛ يعنى در اين مورد از [[على]]{{ع}} چيزى به آن‌ها نرسيده است؟
'''*پرسش ۱۴۹:'''[[شيخ مامقانى[[ مى‌گويد: اگر كسى به ديدن حضرت حجت مشرف شود، در بالاترين حد عدالت قرار دارد. ما به آن‌ها مى‌گوييم شما چرا دربارۀ كسى كه [[پيامبر]]{{صل}} را ديده است اينگونه حكم نمى‌كنيد؟
'''*پرسش ۱۵۰:'''شيعيان روايات كسانى را كه يكى از [[ائمه]] آنها را قبول نداشته باشد، نمى‌پذيرند. از همين رو، روايات صحابه را رد مى‌كنند ولى با شيعيانى كه يكى از امامان يا چند نفر از آن‌ها را نپذيرفته‌اند؛ مانند فطحيه، به‌گونه‌اى ديگر رفتار مى‌كنند و روايات آن‌ها را مى‌پذيرند، چنين چيزى چگونه توجيه‌پذير است؟
'''*پرسش ۱۵۱:'''علماى شيعه مى‌گويند: در كتاب كافى كلينى، روايت صحيح و ضعيف وجود دارد و از طرفى بر اين باورند كه اين كتاب به [[حضرت مهدى]] عرضه شده و اوگفته‌است: اين‌كتاب براى شيعيان ما كافى‌ است. اگر به‌آن حضرت‌ عرضه شده چرا روايات ضعيف مشخص نگرديده‌است؟!
'''*پرسش ۱۵۲:''' فقيه همدانى در مصباح الفقيه مى‌گويد: طبق نظر متأخرين، معيار بر حجّيت اجماع اين نيست كه همه اتفاق كنند، بلكه دليل بر حجّت اجماع اين است كه رأى معصوم را به طريق حدس زدن و تخمين كشف كنيم. پس آن‌ها رأى امام غائبشان را از طريق حدس و گمان مى‌شناسند و در عين حال اجماع سلف را معتبر و معيار قرار نمى‌دهند؟!
'''*پرسش ۱۵۳:'''شيعيان اعتراف مى‌كنند كه يكى از برجسته‌ترين علماى آن‌ها [[ابن‌ بابويه]] قمى‌است؛ صاحب كتاب «من لا يحضره الفقيه». او در جايى ادعاى اجماع مى‌كند و در جاى ديگر ادعاى اجماع بر خلاف آن را مى‌كند. چگونه مى‌توان بر او اعتماد كرد؟
'''*پرسش ۱۵۴:'''از عجايب شيعه اين است كه اگر مسأله‌اى داراى دو قول باشد كه گويندۀ يكى معلوم و قول ديگر نامعلوم است، به آن قول كه گوينده‌اش نامعلوم است عمل مى‌كند، چه دليلى بر آن دارند؟
'''*پرسش ۱۵۵:'''شيخ شيعه در بحار مى‌گويد: روبه‌روى قبر ايستادن لازم است؛ اگر چه مخالف جهت قبله باشد. يعنى وقتى به زيارت ضريح‌هاى خود مى‌روند و دو ركعت نماز زيارت مى‌خوانند، بايد رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت ديگرى باشد.
'''*پرسش ۱۵۶:'''شيعه همواره با گفتار [[پيامبر]] {{عربی|اندازه=150%|« أُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ فِي‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏‏‏‏‏‏»}} استدلال مى‌كنند، ولى خود شيعه با تعداد زيادى از [[اهل بيت]]{{عم}} دشمنى مى‌نمايند؟
'''*پرسش ۱۵۷:'''شيعه مى‌گويد: اصحاب، نص بر خلافت على را پنهان كرده‌اند، اگر چنين است چرا فضايل او را پنهان نكرده‌اند؟
'''*پرسش ۱۵۸:'''شيعيان مى‌گويند: [[حضرت عسكرى]] پدر [[امام زمان]] فرمان داد كه خبر [[امام مهدى]]{{ع}} را از همه پنهان سازند و به جز افراد مورد اعتماد نگويند. از طرفى مى‌گويند: اگر كسى [[امام]] خود را نشناسد، خدا را نشناخته است!؟
'''*پرسش ۱۵۹:'''شيعيان مى‌گويند: خداوند عمر امامشان را صدها سال طولانى كرده، چون همۀ مردم به او نياز دارند.
به آن‌ها مى‌گوييم: پس چرا عمر [[پيامبر]] را طولانى نكرد مردم به او نيز نياز داشتند؟
'''*پرسش ۱۶۰:'''جعفر برادر [[حسن عسكرى]] است. او گفته است: برادرش فرزندى نداشته، ليكن شيعيان سخن او را قبول نمى‌كنند، چون او معصوم نيست، ولى ادعاى عثمان بن سعيد را كه مى‌گويد: حسن فرزندى داشته قبول مى‌كنند، با اين‌كه او هم معصوم نيست، اين مطلب چگونه توجيه مى‌شود؟
'''*پرسش ۱۶۱:'''از عقايد شيعه، اعتقاد به «طينت» است؛ يعنى خداوند شيعيان را از خاك مخصوص آفريده و اگر شيعه گناه كند آن را پاى سنى مى‌نويسند و نيكى‌هاى سنى در نامۀ عمل شيعه نوشته مى‌شود. آيا چنين عقيده‌اى با «اختيار» كه شيعه بدان معتقد است تناقض ندارد؟
'''*پرسش ۱۶۲:'''علماى شيعه مى‌گويند: انصار دوستان على بودند و در جنگ صفين در لشكر على قرار داشتند. مى‌گوييم اگر چنين است چرا خلافت را به على ندادند و به ابوبكر سپردند؟
'''*پرسش ۱۶۳:'''ما همواره با دو گروه مواجهيم: الف) گروهى كه ادعا مى‌كنند قرآن تحريف شده و به اين كتاب آسمانى طعنه مى‌زنند. ب) افرادى‌كه گناهشان اين است به جاى [[على]]، [[ابو بكر]] را برگزيده‌اند و به اين صورت، به اهل بيت طعنه مى‌زنند. اكنون پرسش اين است كه چرا شيعه در مقابل گروه نخست ساكت و در برابر گروه دوم سرسخت است؟
'''*پرسش ۱۶۴:'''خداوند متعال مى‌فرمايد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيٰاءَ قَلِيلاً مٰا تَذَكَّرُونَ}}﴾}}. ١. در اين آيه تصريح مى‌كند كه جز از خدا و [[پيامبر]] پيروى نكنيد و [[امامت]] براى آن است كه [[امام]] فرمان‌هاى الهى را كه به ما رسيده اجرا كند، نه اين‌كه دين جديدى براى مردم بياورد.
'''*پرسش ۱۶۵:'''مذهب شيعه به وسيلۀ راويانى مانند زراره و ديگران به آن‌ها رسيده است. در عين حال، امامان شيعه اين افراد را مذمّت كرده‌اند اما شيعيان با اعتماد به قول افرادِ مذمّت شده، نظر امام خود را ردّ مى‌كنند! اين چگونه است؟
'''*پرسش ۱۶۶:'''اگر شيخين انسان‌هاى خوبى نبودند، پس به نظر شما پيامبر در تربيت يارانش شكست خورده است؟ روشن است اين بزرگترين توهين به پيامبر است.
'''*پرسش ۱۶۷:'''شيعيان مى‌گويند [[امامت]] واجب است، چون امام از شريعت اسلامى حفاظت مى‌كند و مسلمانان را به راه راست سوق مى‌دهد و احكام را از كم و زياد شدن پاسدارى مى‌كند. بايد از آنان پرسيد: كدام يك از امامان دوازده‌گانۀ شما به رياست و حكومت رسيد تا چنين كارى را انجام دهد؟
'''*پرسش ۱۶۸:'''در كتاب نهج البلاغه آمده است: على با پروردگارش مناجات مى‌كرد و اين دعا را مى‌گفت: {{عربی|اندازه=150%|« اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّي‏‏‏‏‏‏»}} اگر او معصوم بود، اين چگونه استغفار است؟
'''*پرسش ۱۶۹:'''شيعيان معتقدند هيچ پيامبرى نبوده مگر آن‌كه به ولايت دعوت كرده است. به شيعه گفته مى‌شود كه پيامبران به توحيد و اخلاص دعوت مى‌كردند نه به ولايت على و اگر چنين ولايتى هست چرا تنها شيعيان آن را نقل كرده‌اند؟
'''*پرسش ۱۷۰:'''آيا [[ائمه]]{{عم}} ازدواج موقت كرده‌اند يا نه؟
'''*پرسش ۱۷۱:'''[[امام على بن ابى طالب]]{{ع}} دروازۀ علم است، پس چگونه حكم مذى را نمى‌داند و كسى را نزد [[پيامبر]] مى‌فرستد تا احكام متعلق به مذى را به او بياموزد؟
'''*پرسش ۱۷۲:'''خلافى كه اصحاب پيامبر مرتكب شده‌اند اين است كه از ولايت على منحرف شدند. پس چرا شيعيان در مورد فرقه‌هاى ديگر مانند فطحيه و واقفيه كه امامت بعضى را قبول نمى‌كنند، روايت نقل كرده‌اند؟
'''*پرسش ۱۷۳:'''منابع شيعه مى‌گويند: [[ائمه]]{{عم}} تقيه مى‌كنند، پس چگونه معصوم‌انند؟
'''*پرسش ۱۷۴:'''كلينى نقل مى‌كند كه از [[امام على]] خواستند كه بدعت‌هاى خلفاى سه‌گانه را اصلاح كند امّا على نپذيرفت وگفت: اين مايۀ تفرقه است و بدعت‌هاى خلفا از نظر شيعه مخالف با قرآن و سنت بود، چرا على انكار نكرد؟
'''*پرسش ۱۷۵:'''عمر على را در شوراى شش نفره قرار داد، چرا على با وجود نص بر خلافت خود، حاضر شد در اين شورا عضو شود؟ و چرا نگفت كه دربارۀ او نصّى وارد شده است؟
'''*پرسش ۱۷۶:'''شيعه رواياتى را جعل كرده‌اند كه متضمن اسامى ائمه دوازده‌گانه است، ولى يكى از علماى آنها گفته: ذكر سلسله وار اين دوازده تن در آن روايات موجود نيست.
'''*پرسش ۱۷۷:'''شيعه ادعا مى‌كند كه بيشتر صحابه بعد از وفات پيامبر مرتد شدند (يعنى امامت على را نپذيرفتند) پس چرا مى‌گوييد على عليه السلام از ترس مرتد شدن، با آن‌ها به وجودِ نص احتجاج نكرد و با آن‌ها نجنگيد؟
'''*پرسش ۱۷۸:'''شيعه گمان مى‌كند نصى دربارۀ امامانشان وجود دارد ولى استاد فيصل‌نور در كتاب «الإمامة والنص» اين روايات را نقد كرده است.
{{پایان}}
{{پایان}}


==دربارهٔ پدیدآورنده==
== فهرست کتاب ==
{{فهرست اثر}}
=== پیش‌گفتار ===
* آشنایی با مکتب وهابیت؛
* کالبد شکافی کتاب؛
* ارتداد صحابه؛
* سبّ صحابه؛
* بی‌حرمتی به عایشه همسر [[پیامبر|پیامبر خدا]] {{صل}}؛
* '''پرسش ۱:''' این مسأله که [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} دخترش امّ کلثوم را به عقد [[عمر بن خطاب]] درآورد، نشانۀ داشتن رابطۀ حسنه نیست؟؛
* '''پرسش ۲:''' [[علی]] {{ع}} با [[ابو بکر]] و [[عمر]] بیعت کرد، آیا این نشانۀ حقانیت آن‌ها در خلافت نیست؟؛
* '''پرسش ۳:''' چرا [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] {{ع}} نام خلفا را بر فرزندانش نهاد؟؛
* '''پرسش ۴:''' پس از قتل [[عثمان]]، مسلمانان، در خانه [[علی]] {{ع}} ریختند تا با آن حضرت بیعت کنند شیعیان می‌گویند: [[علی]] فرمود: مرا رها کنید و دیگری را بجویید. اگر [[علی]] {{ع}} خلیفه بود، چرا می‌گوید: دیگری را بجویید؟؛
* '''پرسش ۵:''' اگر [[فاطمه]] {{س}} به وسیلۀ خلفا مورد ستم قرار گرفت، چرا شوهر دلیرش از وی دفاع نکرد؟؛
* '''پرسش ۶:''' بسیاری از بزرگان اصحاب با [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} پیوند خویشاوندی برقرار کرده‌اند، سپس مواردی را می‌شمارد و نتیجه می‌گیرد که [[اهل بیت]] {{عم}} با آن‌ها محبت و دوستی داشته‌اند؟؛
* '''پرسش ۷:''' از نظر شیعه، [[امامان]] [[علم غیب]] می‌دانند و از مرگ خود آگاه‌اند و با اختیار خود می‌میرند، در این صورت آیا امامی که جام زهر نوشیده، نوعی خودکشی کرده است؟؛
* '''پرسش ۸''': چرا [[حسن‌ بن علی]] {{عم}} که نیروی فراوانی داشت و می‌توانست جنگ را ادامه دهد، از در صلح با معاویه در آمد، امّا [[حسین بن علی]] {{عم}} با این که توانایی نداشت، به جنگ یزید رفت؟ آیا یکی از آن‌ها راه خطا پیش گرفته است؟؛
* '''پرسش ۹:''' آیا [[پیامبر]] {{صل}} و اصحاب او قرآن [[فاطمه]] {{س}} را می‌دانستند؟؛
* '''پرسش ۱۰:''' حدیثی است از کافی که نام برخی از راویان آن «عمر» است؟
* '''پرسش ۱۱:''' در روایات شیعه آمده است که باید در مصیبت صبر کرد و از بی‌قراری و بی‌تابی پرهیز نمود و از سیلی برچهره زدن و مانند آن خودداری کرد. با این وصف، چرا شیعه در ایام سوگواری بر خلاف این احادیث گام عمل می‌کند؟
* '''پرسش ۱۲:''' قمه زدن و خونین کردن سر، چه حکمی دارد؟
* '''پرسش ۱۳:''' چرا صحابه‌ای که در [[غدیر خم]] حاضر بودند و با [[علی]] {{ع}} به خلافت بیعت کردند، در مقابل غصب خلافت او توسط دیگران اعتراض نکردند؟
* '''پرسش ۱۴:''' آنگاه که [[پیامبر]] {{صل}} قبل از وفاتش خواست نامه‌ای بنویسد و [[عمر]] با آن مخالفت کرد، چرا [[علی]] {{ع}} چیزی نگفت با این‌که او مرد شجاعی بود؟
* '''پرسش ۱۵:''' آیا کتاب کافی شرح و تفسیر قرآن است، در حالی که بیشتر روایات کافی ضعیف است؟
* '''پرسش ۱۶:''' انسان فقط بندۀ خداست، پس چرا می‌گویید عبدالحسین و... ؟
* '''پرسش ۱۷:''' وقتی [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] {{ع}} می‌دانست خداوند او را به عنوان خلیفه برگزیده، چرا با [[ابو بکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] بیعت کرد؟ اگر قدرت نداشت، پس [[امام]] نبود. [[امام]] باید قدرت و توان داشته باشد، و اگر قدرت داشت، چرا از قدرت خود استفاده نکرد، پس این خیانت است. پاسخ شما در این مورد چیست؟
* '''پرسش ۱۸:''' چرا وقتی [[حضرت علی]] {{ع}} به قدرت رسید: ازدواج مؤقت را رواج نداد. فدک را باز نگرداند. '''«الصلاةُ خیرٌ مِنَ النَّوم» را از اذان حذف نکرد؟
* '''پرسش ۱۹:''' در زمان خلافت دو خلیفۀ نخست اسلام فتوحات اسلامی گسترش یافت و در هیچ زمانی، اسلام به اندازۀ زمان آن‌ها قدرت نداشته است، ولی در زمان [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} که شما او را معصوم می‌دانید، مسلمانان دچار اختلاف داخلی شدند؟
* '''پرسش ۲۰:''' اگر [[معاویه]] انسان بدی بود، چرا [[حسن بن علی]] با او صلح کرد؟
* '''پرسش ۲۱:''' آیا [[پیامبر]] {{صل}} بر تربت کربلا سجده کرده است؟
* '''پرسش ۲۲:''' شیعه می‌گوید: صحابۀ [[پیامبر]] {{صل}} بعد از رحلت او مرتد شدند؟
* '''پرسش ۲۳:''' چرا [[امامت]] در اولاد [[حسین بن علی]] ادامه یافت نه در فرزندان [[حسن‌ بن علی]]؟
* '''پرسش ۲۴:''' چرا در مدتی‌ که [[پیامبر]] {{صل}} بیمار بود، [[علی]] {{ع}} حتی یک بار [[امام]] جماعت نشد؟ [[امامت]] صغری دلیلی بر [[امامت]] کبری است؟
* '''پرسش ۲۵:''' شما می‌گویید علت پنهان شدن [[امام]] دوازدهم در غار، ترس از ستمگران است. این مسأله اکنون با برپایی دولت ایران حل شده است، چرا ظهور نمی‌کند؟
* '''پرسش ۲۶:''' وقتی [[پیامبر خدا]] {{صل}} از مکه مهاجرت کرد، [[ابو بکر]] را همراه خود برد و او را از خطر نجات داد و از سوی دیگر [[علی]] را در معرض خطر قرار داد. اکنون پرسش این‌ است که کدام یک از آن دو سزاوارتر است که خاری به پایش نخلد و در معرض مرگ قرار نگیرد؟ اگر بگویید [[علی]] می‌دانست که کشته نمی‌شود، پس او را در معرض خطر قرار نداد، در این صورت خوابیدن در بستر [[پیامبر]] برای او فضیلت نیست؟!
* '''پرسش ۲۷:''' علت تقیّه، یا ترس از مرگ است یا شکنجه و [[امامان]] که از این دو ترسی ندارند، چرا تقیه می‌کنند؟
* '''پرسش ۲۸:''' نصب [[امام]] معصوم برای این است که ظلم و شر از جامعه برچیده شود، لکن می‌بینیم که با نصب [[علی‌ بن ابی طالب]] برای خلافت و یا فرزندان او، ظلم برچیده نشد؟
* '''پرسش ۲۹:''' در فقه شیعه، زنان از زمین ارث نمی‌برند، پس چرا [[فاطمه]] {{س}} مطالبۀ فدک را کرد که زمین بود؟
* '''پرسش ۳۰:''' [[ابو بکر]] با افراد مرتد جنگید ولی در نظر شیعه، [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] برای این‌که مردم مرتد نشوند، قرآنی را که [[پیامبر]] {{صل}} بر او املا کرده بود، بیرون نیاورد؟
* '''پرسش ۳۱:''' [[علی]] {{ع}} مرد شجاعی بود، اگر با خلافت خلفا موافق نبود، چرا به غصب خلافت خود اعتراض نکرد و چرا با خلفا نجنگید و با آنان بیعت کرد؟
* '''پرسش ۳۲:''' حدیث کساء، چهار نفر از خانوادۀ [[پیامبر]] {{صل}} را شامل می‌شود و آن‌ها را از گناه منزّه می‌داند، چه دلیلی بر عصمت بقیۀ [[امامان]] وجود دارد؟
* '''پرسش ۳۳:''' در یک سو [[امام صادق]] {{ع}} می‌گوید: «من از دو طریق نوادۀ [[ابو بکر]] هستم» و در سوی دیگر، شیعیان روایاتی از او نقل می‌کنند که [[ابو بکر]] را مذمّت کرده است. چگونه می‌توان این دو را جمع کرد؟
* '''پرسش ۳۴:''' [[عمر بن خطاب]] مسجد الاقصی را آزاد کرد و [[صلاح الدین ایوبی]] بار دیگر آن را پس گرفت. شیعیان چه دستاوردها و فتوحاتی داشته‌اند؟
* '''پرسش ۳۵:''' [[عمر بن خطاب]] وقتی برای تحویل گرفتن کلیدهای بیت المقدس رفت، [[علی]] را به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت، این رخداد را چگونه تفسیر می‌کنید؟
* '''پرسش ۳۶:''' شیعه می‌گوید: [[حضرت مهدی]] {{صل}} پس از ظهور، طبق حکم آل داود قضاوت می‌کند. در این صورت شریعت [[حضرت محمد]] {{صل}} که نسخ کنندۀ همۀ شریعت‌هاست، چه می‌شود؟
* '''پرسش ۳۷:''' چرا وقتی [[حضرت مهدی]] ظهور می‌کند، با یهودیان و مسیحیان از در صلح و آشتی درمی‌آید و عرب‌ها و قریش را به قتل می‌رساند؟
* '''پرسش ۳۸:''' گفته می‌شود که شیعیه معتقد است: [[ائمه]] {{عم}} در پهلوی مادرانشان هستند و از ران راست متولد می‌شوند!؟
* '''پرسش ۳۹:''' از [[امام صادق]] {{ع}} نقل می‌کنند: هرکس نام مهدی را ببرد کافر است و از [[امام‌ عسکری]] {{ع}} نقل می‌کنند که او به‌ مادر [[حضرت مهدی‌]]{{ع}} گفت: به همین زودی فرزندی می‌یابی و نام او را «م - ح - م - د» می‌گذاری؟!
* '''پرسش ۴۰:''' کلینی روایتی نقل می‌کند که سیاه پوشیدن مکروه است، مگر در سه چیز: چکمه، عمامه و عبا. و پس از دو صفحه و نیم می‌پرسد: چرا شیعه سیاه می‌پوشد؟ و لباس سیاه را لباس سیدها قرار داده‌اند؟
* '''پرسش ۴۱:''' شیعه به‌گروه‌های [[امامیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[نصیریه]]، [[زیدیه]] و [[دروز]] تقسیم می‌شود. کسی‌ که می‌خواهد آیین شیعه را اختیار کند، باید کدام یک از موارد پیش‌گفته را برگزیند؟
* '''پرسش ۴۲:''' آیا غیر از قرآن کریم، کتاب‌های دیگری بر [[پیامبر]] {{صل}} نازل شد؟ آیا تنها [[علی]] {{ع}} از آن آگاه بود؟ آیا کتاب‌های الجامعه، صحیفۀ ناموس، صحیفۀ عبیطه، صحیفه ذؤابة السیف، صحیفۀ علی، [[جفر]]، [[مصحف فاطمه]]، تورات و انجیل و زبور را [[ائمه]] {{عم}} حفظ کرده‌اند؟
* '''پرسش ۴۳:''' چرا [[پیامبر]] {{صل}} وقتی فرزندش ابراهیم وفات یافت به سر و صورتش نزد؟
* '''پرسش ۴۴:''' بسیاری از علمای شیعه به خصوص در ایران، زبان عربی نمی‌دانند؟!
* '''پرسش ۴۵:''' شیعه معتقد است که بیشتر صحابه، به جز تعداد بسیار اندک، منافق و کافر بوده‌اند؟!
* '''پرسش ۴۶:''' در میان روایات شیعه تناقض و تضاد وجود دارد؛ به‌ طوری که برخی از علما کتابی در بارۀ رفع تناقض نوشته‌اند؟!
* '''پرسش ۴۷:''' با این که شیعیان معتقدند [[علی‌ بن ابی طالب]] از فرزندش [[حسین]] افضل و برتر است، ولی در سال روز شهادت آن حضرت، مانند روز عاشورا گریه نمی‌کنند، چرا؟
* '''پرسش ۴۸:''' ولایت [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} و فرزندانش، رکنی از ایمان است، چرا این رکن در قرآن با صراحت بیان نشده؟ در حالی که نماز و زکات، که پایین‌تر از ولایت است، در قرآن آمده است؟
* '''پرسش ۴۹:''' اگر آن‌گونه که شیعه می‌گوید، اصحاب دشمن یکدیگر بودند، چگونه آن‌ها در کنار هم و همراه هم، مناطق زیادی از جهان را فتح کردند؟
* '''پرسش ۵۰:''' چرا بسیاری از شیعیان نماز جمعه نمی‌خوانند؟
* '''پرسش ۵۱:''' چرا شیعیان معتقدند آیاتی از قرآن حذف شده و آیاتی را [[ابو بکر]] و [[عمر]] تغییر داده‌اند؟
* '''پرسش ۵۲:''' شیعه در مورد آیۀ کریمۀ {{عربی|اندازه=90%| {{متن قرآن|یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ}} می‌گوید: خداوند [[امامت]] را کامل می‌کند و «نور» در این آیه، [[امامت]] است. و آیا خداوند نور خودش را با نشر اسلام کامل گردانید یا با دادن [[ولایت]] و خلافت به [[اهل بیت]] {{عم}}؟
* '''پرسش ۵۳:''' دو نفر از [[ائمه]] زمام خلافت را به دست گرفتند، پس خلافت و فرمانروایی ده نفر بقیه کجاست؟
* '''پرسش ۵۴:''' [[امام صادق]] {{ع}} در پاسخ زنی که پرسید: آیا [[ابو بکر]] و [[عمر]] را دوست بدارم؟ فرمود: آن‌ها را دوست بدار و نیز [[امام باقر]] {{ع}} [[ابو بکر]] را صدیق نامید، امّا شما... ؟
* '''پرسش ۵۵:''' طبق نقل [[ابو الفرج اصفهانی]] و [[اربلی]] در کشف الغمّه، [[علی]] {{ع}} یکی از فرزندان خود را [[ابو بکر]] کنیه داد و او همراه برادرش در کربلا کشته شدند. چرا شیعه این قضیه را پنهان نموده و تنها بر کشته شدن [[حسین]] {{ع}} تکیه می‌کند؟
* '''پرسش ۵۶:''' اگر ملاک رستگاری در آخرت و به‌ تعبیر روشن‌تر، رفتن به‌ بهشت در گرو اطاعت از [[امامان]] شیعه است، پس چرا قرآن تنها اطاعت خدا و [[رسول]] را بیان می‌کند؟
* '''پرسش ۵۷:''' در دوران [[پیامبر]] {{صل}} افرادی به حضورش می‌رسیدند و فقط یک‌بار او را می‌دیدند و به مناطق و شهرهای خود بازمی‌گشتند. بدون تردید آن‌ها چیزی دربارۀ ولایت [[علی]] نشنیده بودند، آیا اسلام آن‌ها ناقص است؟
* '''پرسش ۵۸:''' امیر مؤمنان در نامۀ خود به معاویه می‌نویسد: «کسانی با من بیعت کردند که با ابوبکر، عمر و عثمان دست بیعت دادند و با من بر اساس همان چیزهایی بیعت کردند که با آن‌ها کرده بودند. پس مردی که در بیعت حاضر بوده حق ندارد، انتخاب دیگری کند.» بنابر این نتیجه می‌گیریم: ١. امام را مهاجر و انصار انتخاب می‌کنند.٢. به‌همان صورتی‌که با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت شد، همان‌گونه با علی علیه السلام بیعت شد. ٣. شورا از آنِ مهاجرین و انصار است و این نشانۀ مقام والای آن‌هاست. ۴. کسی را که مهاجرین و انصار قبول کنند و با او بیعت نمایند، خداوند او را می‌پسندد. ۵. شیعیان معاویه را لعنت می‌کنند، امّا علی {{ع}} در نامه‌هایش او را لعنت نمی‌کند.
* '''پرسش ۵۹:''' شیعه منکر بیعت کردن [[ابو بکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]] با [[پیامبر]] {{صل}} در زیر درخت «بیعت رضوان» است و در حالی که خداوند خبر داد او از کسانی است که زیر درخت با پیامبر بیعت کرد؟
* '''پرسش ۶۰:''' با این که هیچ سنّی به [[اهل بیت]] {{عم}} ناسزا نمی‌گوید، چرا شیعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب، به خصوص خلفا را عبادت می‌شمارد؟
* '''پرسش ۶۱:''' اگر [[ائمه]] از غیب آگاهند، چرا [[حسین]] {{ع}} مقداری آب برای خود و یارانش تهیه نکرد تا در اثنای جنگ بی‌آب نمانند؟ آیا او نمی‌دانست که به آب نیاز خواهند داشت؟
* '''پرسش ۶۲:''' مسلم است که دین در دوران [[پیامبر]] {{صل}} کامل شد؛ زیرا خداوند می‌فرماید: {{عربی|«الْیَوْمَ‏ أَکْمَلْتُ‏ لَکُمْ‏ دِینَکُم‏‏‏‏‏»}} اما مذهب شیعه بعد از وفات [[پیامبر]] {{صل}} پدید آمد؟
* '''پرسش ۶۳:''' خداوند، در مورد پاکدامنی و بی‌گناهی عایشه، در قضیۀ معروف «إفک» آیه نازل کرد، امّا بعضی از شیعیان هنوز هم او را متهم به خیانت می‌کنند، آنگاه در پاورقی به تفسیر [[علی بن ابراهیم]] و تفسیرهایی استناد می‌جوید؟
* '''پرسش ۶۴:''' اگر [[علی]] و دو فرزندش، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} دارای قدرت خارق العاده در مواجهه با دشواری‌ها بودند، چرا [[حسن‌ بن علی]] ناگزیر به صلح با معاویه شد و [[حسین‌ بن علی]] در سختی قرار گرفت و کشته شد و به هدف خود نرسید؟
* '''پرسش ۶۵:''' شیعیان فضایل [[علی]] {{ع}} را از اصحاب [[پیامبر]] {{صل}} نقل می‌کنند و در عین حال معتقدند بیشتر اصحابِ [[پیامبر]] {{صل}} راه ارتداد را در پیش گرفتند. بر چنین روایاتی چگونه اعتماد می‌کنید؟
* '''پرسش ۶۶:''' شیعه مدعی است هدف [[ابو بکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، پادشاهی و ریاست بود، آنگاه دلیل می‌آورد که آن‌ها با انسان‌های مرتد و کافر جنگیدند، اگر چنین است، پس هدفشان ریاست نبود. و دربارۀ عثمان می‌پذیرند که وقتی شورشیان او را محاصره کردند تا بکشند، او کسی را نکشت!؟
* '''پرسش ۶۷:''' فرقۀ قادیانی، به خاطر ادعای [[نبوت]] برای رهبرشان، کافر هستند، پس آن‌ها با شیعیان، که می‌گویند [[ائمه]] دارای ویژگی‌های پیامبران هستند، چه تفاوتی دارند؟
* '''پرسش ۶۸:''' [[پیامبر]] {{صل}} در حجرۀ عایشه دفن می‌شود، در حالی که شما او را به کفر و نفاق متهم می‌کنید. آیا دفن شدن [[پیامبر]] {{صل}} در حجرۀ عایشه نشانۀ علاقه‌اش به وی نبود؟
* '''پرسش ۶۹:''' آیا چنین نیست که [[ابو بکر]] و [[عمر]] به خاطر جایگاهی که نزد خدا و پیامبرش داشتند، افتخار دفن شدن در کنار [[پیامبر]] {{صل}} را یافتند؟
* '''پرسش ۷۰:''' شیعیان ادعا می‌کنند که [[امامت]] [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] در قرآن با صراحت بیان شده، ولی اصحاب آن را پنهان کرده‌اند. پس چرا اصحاب، روایاتی را که با آن‌ها بر [[امامت]] [[علی]] {{ع}} استدلال می‌شود، مانند حدیث منزلت پنهان نکرده‌اند؟
* '''پرسش ۷۱:''' به دو دلیل می‌توان گفت پس از [[پیامبر]] {{صل}}، [[ابو بکر]] خلیفۀ به‌ حق بود: ١. اصحاب خلافت او را پذیرفتند و اگر خلیفه به حق نبود مخالفت می‌کردند. ٢. [[علی]] {{ع}} با [[ابو بکر]] مخالفت نکرد و با او نجنگید!؟
* '''پرسش ۷۲:''' شیعیان می‌گویند [[معاویه]] مرتد بوده است، چرا [[حسن‌ بن علی]] {{ع}} زمامداری مسلمانان را به شخص مرتد سپرد؟
* '''پرسش ۷۳:''' تا فردی سنی نشود، نمی‌تواند ایمان وعدالت [[علی‌]] را ثابت‌ کند؛ زیرا مسلمانان سه گروه‌اند: شیعه، اهل سنّت و خوارج. اگر شیعه عدالت [[علی]] را از طریق صحابه ثابت می‌کند، همان صحابه روایات بیشتری دربارۀ شیخین دارند و خوارج هم که [[علی]] را منکرند!؟
* '''پرسش ۷۴:''' می‌پذیریم که [[علی]] {{ع}} در پذیرفتن اسلام و جهاد، همراه [[پیامبر]] {{صل}} بود و دانش و زهدش بر دیگران برتری داشت، ولی آیا شیعه می‌تواند چنین فضایلی را برای [[حسن]] و [[حسین]] در برابر [[سعد بن ابی وقاص]] و [[عبدالرحمان بن عوف]] و [[عبداللّٰه بن عمر]] ثابت کند؟
* '''پرسش ۷۵:''' خلیفۀ دوم نسبت به [[علی]] {{ع}} علاقه‌مند بود، به گواه این‌که او را جزو افراد شوری قرار داد. اگر او را از شورا بیرون می‌کرد، چنانکه [[سعید بن زید]] را بیرون کرد، یا کسی دیگر، غیر از او را تعیین می‌کرد، کسی می‌توانست اعتراض کند؟
* '''پرسش ۷۶:''' آنچه مسلم است این که [[علی]] {{ع}} در خانه نشست... انصار ابتدا با [[ابو بکر]] مخالفت کردند و همدیگر را به بیعت با [[سعد بن عباده]] فرا خواندند و سپس همگی با [[ابو بکر]] دست بیعت دادند. بیعت آن‌ها می‌تواند به یکی از سه دلیل زیر باشد: ١. به زور از آن‌ها بیعت گرفته شد. ٢. برای ایشان مشخص شد که [[ابو بکر]] به خلافت شایسته‌تر است. ٣. بدون هدف این کار را کردند. چون اولی و سوم باطل است و احتمال چهارمی در کار نیست، پس ناگزیر باید بگوییم فرض دوم درست است!؟
* '''پرسش ۷۷:''' شیعه معتقد است: شیخین در کنار زدن [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] از خلافت موفق شدند. از آن‌ها می‌پرسیم: خلافت چه دستاوردهایی برای خودشان داشت؟ آنان فرزندان خود را جانشین خود نکردند. در حالی که [[علی]] {{ع}} فرزندش [[حسین]] {{ع}}! را جانشین خود قرار کرد؟
* '''پرسش ۷۸:''' [[عبداللّٰه بن عمرو بن عثمان بن عفان]] با دختر [[حسین‌ بن علی]] {{ع}} به نام فاطمه ازدواج کرد و از او فرزندی به نام محمد متولد شد. آیا ممکن است فاطمه نوۀ ملعون داشته باشد؟ اگر پاسخ منفی است، چگونه است که شما می‌گویید شجرۀ ملعونه در قرآن بنی امیه هستند؟
* '''پرسش ۷۹:''' شیعیان از سویی می‌گویند [[ائمه]] {{عم}} معصوم‌اند و از سوی دیگر می‌گویند که آن‌ها تقیه می‌کنند. این دو با هم تناقض دارد؛ زیرا وقتی شما صحت آنچه را که امامانتان می‌گویند نمی‌دانید، معصوم بودنشان چه سودی دارد؟
* '''پرسش ۸۰:''' اگر کسی بر ثقل اصغر [[اهل بیت]] طعنه زند، تکفیرش می‌کنید، امّا اگر بر قرآن طعنه زند، در صدد توجیه کار او بر می‌آیید. چرا؟
* '''پرسش ۸۱:''' شیعه معتقد است همۀ اصحاب مرتد شدند، جز تعداد اندکی که هفت نفر بیشتر نیستند. حال پرسش این است: بقیۀ [[اهل بیت]] مانند فرزندان [[جعفر]] و [[علی]] چه شدند؟ آیا آنان نیز مرتد شدند؟
* '''پرسش ۸۲:''' [[ابو داود]] در سنن خود نقل کرده است: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی می‌کند تا آن‌که در آن روز مردی از [[اهل بیت]] برمی‌خیزد که اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است. مشخص است که اسم [[پیامبر]] [[محمد بن عبداللّٰه]] است و حال آن‌که مهدی اسمش [[محمد بن الحسن]] است، چگونه این روایت را بر فرزند [[امام حسن عسکری]] {{ع}} تطبیق می‌دهید؟
* '''پرسش ۸۳:''' روایات مختلفی دربارۀ نام مادر، زمان تولّد و سن [[حضرت مهدی]] در هنگام ظهور، محل آن حضرت و مدت غیبت و مدت حکومتش وجود دارد، کدام یک از آن‌ها صحیح است؟
* '''پرسش ۸۴:''' در حدیثی آمده است که [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} فرموده‌اند: زمانی می‌آید که حدود در آن جاری نمی‌شود. مال مردم را به ناحق می‌خورند. با دوستان خدا دشمنی می‌شود و با دشمنان خدا دوستی. پرسیدند: اگر ما در آن روزگار بودیم چه کنیم؟ فرمود: مانند یاران عیسی باشید که با ارّه‌ها آنان را تکه تکه کردند و بر دار رفتند؛ زیرا مرگ در اطاعت خدا بهتر از زندگی در گناه است. اکنون این حدیث، با تقیه‌ای که شیعیان به آن معتقدند، چگونه سازگار است؟
* '''پرسش ۸۵:''' چه چیزی [[ابو بکر]] را مجبور کرد تا در سفر هجرت، همراه [[پیامبر]] {{صل}} باشد؟
* '''پرسش ۸۶:''' آیات زیادی هست که خداوند در آن، اصحاب را می‌ستاید ولی شیعیان می‌گویند: اصحاب در دوران حیات [[پیامبر]] {{صل}} مؤمن بوده‌اند، امّا بعد از وفات او مرتد شده‌اند، این عجیب نیست؟
* '''پرسش ۸۷:''' شیعه می‌گوید اصحاب بعد از وفات [[پیامبر]] {{صل}} همه مرتد شدند، پس چگونه با مرتدانی چون اصحاب مسیلمه، طلیحه، اسود و سجاح پیکار کردند؟
* '''پرسش ۸۸:''' سنت‌های تکوینی و تشریعی شهادت می‌دهند که یاران هر پیامبری، بهترین افراد آن امت‌اند، پس چرا شیعیان یاران و اصحاب [[پیامبر]] {{صل}} ما را کافر می‌خوانند؟
* '''پرسش ۸۹:''' [[پیامبر]] {{صل}} در وضعیت سختی قرار گرفت با این حال تقیه نکرد، چگونه است امامان شیعه از تقیه استفاده کرده‌اند؟
* '''پرسش ۹۰:''' [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] {{ع}} خوارج را کافر نمی‌داند، چرا شما بهترین یاران [[پیامبر]] {{صل}} و همسران او را کافر می‌خوانید؟
* '''پرسش ۹۱:''' اجماع از دیدگاه شیعیان تنها زمانی حجت است که معصوم در آن وجود داشته باشد. چنین سخنی بی‌معنا است؛ زیرا وقتی معصوم در کار باشد، چه نیازی به اجماع است؟!
* '''پرسش ۹۲:''' چرا شیعیان زیدیه را کافر می‌دانند، با این‌ که آنان دوستداران اهل بیت‌اند؟!
* '''پرسش ۹۳:''' شیعیان می‌گویند [[علی]] بعد از [[پیامبر]] مستحق خلافت بود؛ زیرا [[پیامبر]] به او فرمود: «تو نسبت به من به منزلۀ هارون نسبت به موسایی»، امّا می‌بینیم که هارون جانشین موسی نشد و پیش از او وفات یافت و جانشین [[موسی]]، [[یوشع بن نون]] بود؟!
* '''پرسش ۹۴:''' شیعیان به پیروان خود جرأت داده‌اند تا هر گونه گناهی را مرتکب شوند؛ آنان بر این باورند که: چون [[علی]] را دوست دارند، هر گناهی مرتکب شوند، اشکال ندارد!؟
* '''پرسش ۹۵:''' [[بداء]]، از باورها و عقاید شیعیان است و از سویی ادعا می‌کنند که [[امامان]] [[غیب]] می‌دانند. آیا [[امامان]] از خداوند بزرگتر و بالاترند؟
* '''پرسش ۹۶:''' شیعه همواره یاور دشمنان اسلام؛ مانند یهودیان، نصاری و مشرکان بوده‌اند. آن‌ها با مغول‌ها همکاری کردند و بغداد سقوط کرد و به نصاری "مسیحیان" یاری دادند و قدس از دست مسلمانان گرفته شد. آیا مسلمان واقعی چنین کاری می‌کند. آیا قرآن از دوستی یهود و نصاری نهی نکرده و آیا [[علی]] و فرزندانش چنین کردند؟!
* '''پرسش ۹۷:''' بسیاری از شیعیان به [[حسن‌ بن علی]] {{ع}} توهین و فرزندانش را مذمّت می‌کنند، مگر نه این که او یکی از [[اهل بیت]] است؟!
* '''پرسش ۹۸:''' شیعیان به فرقه‌ها و گروه‌های زیادی تقسیم شده و با یکدیگر مخالف‌اند. هر فرقه‌ای، فرقۀ دیگر را کافر می‌داند. بخشی از آن‌ها که بهایی هستند، کافرند!
* '''پرسش ۹۹:''' وقتی فتنه‌گران شورشی خانۀ [[عثمان بن عفان]] را محاصره کردند، [[علی]] از او دفاع کرد و فرزندانش [[حسن]] {{ع}} و [[حسین]] {{ع}} و برادر زاده‌اش [[عبداللّٰه بن جعفر]] را فرستاد تا از او دفاع کنند و این دلیل نیست که [[علی]] {{ع}} و [[عثمان]] با هم دوست بودند؟!
* '''پرسش ۱۰۰:''' به اتفاق شیعه و سنی، عمر در کارهای زیادی، با [[علی]] مشورت می‌کرد، این را چگونه توجیه می‌کند؟
* '''پرسش ۱۰۱:''' در دوران خلافت عمر، [[سلمان فارسی]] فرماندار مدائن و عمار یاسر فرماندار کوفه بودند. این چگونه با اعتقادات شیعیان سازگار است؟
* '''پرسش ۱۰۲:''' شیعیان می‌گویند: [[امامان]] ما معصوم‌اند و مهدی آخرین آن‌هاست و زنده و حاضر است و [[وجود امام]] از جانب خداوند برای رفع اختلاف است. با این وضع، در میان آن‌ها همچنان اختلاف وجود دارد. و نیز می‌گویند ٣٠٠ نفر با مهدی در ارتباط هستند و از طرفی مدعی‌اند که هر کس ادعا کند [[امام]] را دیده است، دروغگو است. این‌ها چگونه قابل جمع‌اند؟!
* '''پرسش ۱۰۳:''' شیعه معتقد است: جهان از حجت الهی خالی نمی‌ماند و از سویی می‌گوید: تقیه نُه دهم (٩١٠) دین است، پس امام شیعیان نه دهم دین را به مردم نگفته‌اند.
* '''پرسش ۱۰۴:''' شیعه بر این باور است که: شناخت [[ائمه]] {{عم}}، شرطی برای صحّت ایمان است. اکنون می‌پرسیم: کسانی که قبل از کامل شدن [[دوازده امام]] مرده‌اند چه خواهند کرد؟
* '''پرسش ۱۰۵:''' شیعیان از [[علی‌ بن ابی‌ طالب]] نقل می‌کنند: وقتی به او خبر رسید که انصار می‌خواهند خلیفه از میان آن‌ها باشد، آن حضرت فرمود: چرا در پاسخ آن‌ها نگفتید [[پیامبر]] وصیت نمود با نیکو کارشان نیکویی کنید و از بدکار آن‌ها درگذرید. گفتند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست؟ گفت: اگر [[امامت]] به آن‌ها تعلق داشت، [[پیامبر]] در حق آن‌ها سفارش نمی‌کرد. باید به شیعه گفت: [[پیامبر]] دربارۀ [[اهل بیت]] خود سفارش کرد که با آن‌ها به نیکی رفتار شود.
* '''پرسش ۱۰۶:''' به عقیدۀ شیعه، [[پیامبر]] {{صل}} رهبری بود که از افراد شایسته دوری می‌گزید و منافقان را از لحن گفتارشان می‌شناخت. برای پست‌های مهم و فرماندهی انتخاب می‌کرد وبا بعضی از آن‌ها وصلت وازدواج می‌نمود!
* '''پرسش ۱۰۷:''' مفسران شیعه، آیۀ:{{عربی|اندازه=90%| {{متن قرآن|وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِر}} را چنین تفسیر می‌کنند که با زنان کافر ازدواج نکنید، در حالی که [[پیامبر]] {{صل}} با امّ المؤمنین عایشه، که شما او را کافر و مرتد می‌دانید، ازدواج کرد؟
* '''پرسش ۱۰۸:''' خطّابیه از فِرق شیعی است. آنان بر این باورند که بعد از [[امام جعفر صادق]] {{ع}} پسرش اسماعیل [[امام‌]] است. علمای شیعه در ردّ ایشان می‌گویند: اسماعیل پیش از [[امام صادق]] {{ع}} وفات کرده، مرده که نمی‌تواند جانشین زنده باشد. به شیعه گفته می‌شود شما با حدیث منزلت، که [[پیامبر]] به [[علی]] فرمود: نسبت تو به من به منزلۀ هارون نسبت به موسی است، استدلال کرده‌اید، معلوم است که هارون پیش از موسی وفات یافت و طبق اقرار خودتان مرده نمی‌تواند جانشین زنده باشد؟!
* '''پرسش ۱۰۹:''' شیعیان برای اثبات [[امامت]] [[امامان]] دوازده‌گانه، به این حدیث استناد و استدلال می‌کنند که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: دوازده خلیفه خواهند آمد که همه از قریش‌اند. در روایتی دیگر نیز آمده است:
{{عربی|اندازه=90%|«لَا یَزَالُ‏ أَمْرُ النَّاسِ‏ مَاضِیاً حَتَّی‏ یَلِیَ‏ عَلَیْهِمْ‏ اثْنَا عَشَرَ رَجُلا‏‏‏‏‏»}} اکنون می‌پرسیم از [[ائمه]] شیعه، تنها دو نفر فرمانروایی کردند؛ یکی علی و دیگری فرزندش حسن، پس آن ده امامی که فرمانروایی کرده‌اند کیستند؟
* '''پرسش ۱۱۰:''' شیعیان ادعا می‌کنند بعد از وفات [[پیامبر]] {{صل}}، به‌جز چند نفر مرتد شدند؟!
* '''پرسش ۱۱۱:''' شیعیان معتقدند که اصحاب، درستکار و عادل نیستند، ولی در کتاب‌های شیعه روایاتی می‌بینیم که بر عدالت صحابه دلالت می‌کند؛ از آن جمله است کلام [[پیامبر]] {{صل}} در حَجة الوداع که فرمود:{{عربی|اندازه=90%|«نَضَّرَ اللَّهُ‏ عَبْداً سَمِعَ‏ مَقَالَتِی‏ فَوَعَاهَا ثُمَ‏ بَلَّغَهَا إِلَی‏ مَنْ‏ لَمْ‏ یَسْمَعْهَا‏‏‏‏‏»}}
* '''پرسش ۱۱۲:''' [[پیامبر]] دستور داده است امتش همسری شایسته اختیار کنند، چرا خودش البته در نظر شیعه با همسر شایسته ازدواج نکرد؟
* '''پرسش ۱۱۳:''' اگر منافق در میان اصحاب زیاد بود، چگونه فارس و روم و بیت المقدس را فتح کردند؟
* '''پرسش ۱۱۴:''' عالم بزرگ شیعه، [[محمد حسین آل‌کاشف الغطاء]] در مورد [[علی]] {{ع}} می‌گوید: وقتی [[علی]] {{ع}} دید که دو خلیفۀ قبل از او، نهایت تلاش خود را در گسترش اسلام مبذول داشتند با آن‌ها بیعت کرد و راه صلح در پیش گرفت، بنابراین، می‌پذیرید [[علی]] {{ع}} با دو خلیفۀ قبل از خود بیعت کرد؟!
* '''پرسش ۱۱۵:''' شیعیان برای اثبات این مطلب که اصحاب بعد از [[پیامبر]] {{صل}} مرتد شدند، به این حدیث [[پیامبر]] {{صل}} استدلال می‌کنند که فرمود: «مردانی بر من وارد می‌شوند که آن‌ها را می‌شناسم و آنان مرا می‌شناسند و آن‌ها از حوض من بازداشته می‌شوند و آنگاه من می‌گویم: چرا آن‌ها را برمی‌گردانید، آنان اصحاب من، اصحاب من هستند. گفته می‌شود: تو نمی‌دانی که چه چیزهایی بعد از تو پدید آوردند.» معلوم است که همۀ اصحاب در این حدیث داخل‌اند، حتی [[علی]] {{ع}}، عمار، مقداد، ابوذر و سلمان فارسی. شیعه با این حدیث چگونه برخورد می‌کند؟
* '''پرسش ۱۱۶:''' [[مالک اشتر]] در خطبه‌ای می‌گوید: خداوند [[محمد]] {{صل}} را به عنوان بشارت و بیم دهنده برانگیخت...یعنی [[پیامبر]] {{صل}} [[ابو بکر]] را خلیفۀ خود ساخت و [[ابو بکر]] به شیوۀ [[پیامبر]] رفتار کرد و ا[[ابو بکر]] [[عمر]] را به خلافت برگزید و او به شیوۀ پیشین عمل کرد. [[مالک اشتر]] [[ابو بکر]] را می‌ستاید ولی شیعیان از او انتقاد می‌کنند؟!
* '''پرسش ۱۱۷:''' ابن حزم از شیعیان می‌پرسد: چرا [[علی]] بعد از شش ماه با [[ابو بکر]] بیعت کرد؟ اگر بیعت کردن کار درستی بود، چرا با شش ماه تأخیر و اگر درست نبود، چرا بعد از شش ماه بیعت کرد؟
* '''پرسش ۱۱۸:''' شیعیان می‌گویند: [[پیامبر]] {{صل}} [[علی]] را به سکوت بعد از خویش دعوت کرد و آن حضرت به کشمکش و درگیری نپرداخت، ولی در مورد اهل جمل و صفین نبرد کرد؛ یعنی در روز نخست نجنگید، بلکه پس از گزینش به خلافت درگیر جنگ شد؟!
* '''پرسش ۱۱۹:''' شیعیان فرق زیادی میان پیامبران و امامان قائل نیستند. مجلسی می‌گوید: ما دلیلی برای متصف نبودن ائمه به نبوّت نمی‌بینیم، جز آن که خاتم الأنبیا رعایت شود، نبوت و امامت فرقی ندارند؟!
* '''پرسش ۱۲۰:''' شیعه می‌گوید: تعیین [[امام]] از جانب خدا لطف الهی است. اکنون که [[امام]] دوازدهم غایب است، چه لطفی نسبت به مسلمانان دارد؟
* '''پرسش ۱۲۱:''' شیعیان، امامان خود را معصوم می‌دانند، آیا کارها و رفتارهایی مانند موارد زیر منافات با عصمت ندارد: ١. [[حسن‌ بن علی]] {{ع}} در رفتن به جنگ قاتلان عثمان و انتقام خون او، با پدرش [[علی]] {{ع}} مخالف بود. ٢. [[حسین بن علی]] مخالف صلح برادرش حسن با معاویه بود. ٣. [[علی]] {{ع}} می‌گوید: از گفتن حق به من و ارائۀ مشورت عادلانه خودداری نکنید.
* '''پرسش ۱۲۲:''' علمای اهل سنت حرمین فتوا داده‌اند که کمک گرفتن از کافران در مقابل بعثی‌های مرتد، در حال ضرورت، جایز است. شیعیان چنین فتوایی را تقبیح کردند، در حالی که علاّمۀ حلی در کتاب «منتهی المطلب فی تحقیق المذهب»، نقل می‌کند که شیعیان، به جز طوسی، همه اجماع کرده‌اند که کمک گرفتن از ذمی‌ها برای جنگیدن با شورشیان جایز است. این تناقض را چگونه حل می‌کنید؟
* '''پرسش ۱۲۳:''' هریک از [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} ادعای امامت نماید و چیزهای خارق‌العاده‌ای که نشانگر صدق و راستگویی او است، ارائه کند، امامتش در نزد شیعیان ثابت می‌شود. اما [[زید بن علی]] با این‌که ادعای [[امامت]] کرد، شیعان امامتش را نپذیرفتند و در مقابل، [[امامت]] را از آنِ مهدی غایب، که ادعای [[امامت]] نکرد، دانستند؟!
* '''پرسش ۱۲۴:''' وقتی آیۀ {{عربی|اندازه=90%| {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا}} نازل شد، [[پیامبر]] بنی شیبه را فرا خواند و کلید کعبه را به آن‌ها داد. چرا در مورد خلافت [[علی]] {{ع}} که برای همۀ مسلمانان مهم بود، چنین نکرد؟
* '''پرسش ۱۲۵:''' شیعیان حدیثی ساخته‌اند که در آن آمده است: لعنت خدا بر کسی که به لشکر اسامه نپیوندد و از آن باز ماند. آن‌ها با ساختن این حدیث، می‌خواهند بر خلفا لعنت کنند ولی فراموش کرده‌اند که: ١. [[علی]] {{ع}} یا در لشکر اسامه شرکت کرده، که در این صورت به [[امامت]] [[ابو بکر]] اعتراف کرده است. چون سربازِ فرماندهی شده که ابوبکر او را تعیین کرده است. ٢. یا شرکت نکرده که در این صورت، مشمول همان دروغی می‌شود که ساخته‌اند.
* '''پرسش ۱۲۶:''' شیعیان معتقدند نسخه‌ای از قرآن، به همان صورت که نازل شده، نزد [[علی]] {{ع}} بوده است. اکنون پرسش این است که چرا [[علی]] {{ع}} آن‌گاه که به خلافت رسید آن قرآن را بیرون نیاورد؟
* '''پرسش ۱۲۷:''' شیعیان ادعا می‌کنند که [[اهل‌ بیت]] [[پیامبر]] را دوست دارند. امّا نسب برخی از خاندان [[اهل‌ بیت]] را انکار کرده‌اند؛ مانند دختران [[پیامبر]]؛ رقیه و امّ کلثوم، عباس عموی [[پیامبر]] و فرزندانش را از [[اهل‌ بیت]] بیرون کرده‌اند و همچنین زبیر را از خاندان [[پیامبر]] نمی‌دانند و بسیاری از فرزندان فاطمه؛ مانند [[زید بن علی]] و فرزندش یحیی و ابراهیم و جعفر فرزندان موسی کاظم را دوست نمی‌دارند، چرا؟
* '''پرسش ۱۲۸:''' شیعیان همۀ [[اهل بیت]] در قرن نخست را کافر می‌دانند؛ زیرا در روایات آن‌ها آمده است: پس از پیامبر، جز سه نفر، مرتد شدند؟
* '''پرسش ۱۲۹:''' [[حسن‌ بن علی]] {{ع}} با این‌که یاوران و لشکر فراوان داشت با معاویه صلح کرد ولی برادرش [[حسین بن علی]] با این‌که افرادش کم بودند و می‌توانست صلح کند، جنگید. لابد کار یکی از این دو اشتباه بوده و شیعیان بعضی از افراد برجستۀ [[اهل بیت]] {{عم}} را کافر می‌دانند؛ مانند عباس و پسرش عبداللّٰه و شیعیان با دختران [[پیامبر]] غیر از فاطمه کینه می‌ورزند و می‌گویند آن‌ها دختران پیامبر نیستند، پس کجاست آن محبت [[اهل بیت]] {{عم}} که ادعا می‌کنند؟
* '''پرسش ۱۳۰''': در زمان [[ابو بکر]]، [[علی]] {{ع}} در جنگ با مرتدان شرکت نمود و کنیزی از افراد اسیر شدۀ بنی حنیفه بهرۀ او شد که بعدها از او صاحب فرزندی به نام [[محمد بن حنفیه]] شد. از این مطلب برمی‌آید که از دیدگاه علی، خلافت [[ابو بکر]] به حق بوده، اگر نبود، [[علی]] {{ع}} در آن شرکت نمی‌کرد؟!
* '''پرسش ۱۳۱:''' از [[امام صادق]] {{ع}} اقوال متعارضی نقل گردیده است؛ مثلاً در مورد چاه آبی که در آن نجاست بیفتد؛ یک بار گفته است: چاه آب چون دریاست، نجس نمی‌شود. بار دیگر فرموده: همۀ آب چاه باید کشیده شود. بار دیگر گفته است: هفت یا شش دلو از آبِ آن بکشید. این روایات متعارض را چگونه می‌توان جمع کرد؟
* '''پرسش ۱۳۲:''' کتاب‌های مورد اعتماد نزد شیعه، وسائل شیخ [[حر عاملی]] و بحارالأنوار [[مجلسی]] و مستدرک الوسائل [[طبرسی]] هستند. تمام این کتاب‌ها متأخرند. اگر این احادیث را از طریق سند جمع کرده‌اند، پس تا آن زمان نوشته نشده بود؟ عاقل چگونه به روایاتی اعتماد می‌کند که طی ١١ تا ١٣ قرن نوشته شده بودند؟
* '''پرسش ۱۳۳:''' روایاتی در کتاب‌های شیعه هست که با روایات [[اهل سنت]] در زمینۀ عقاید و نپذیرفتن بدعت‌ها مطابق است، ولی شیعیان آنها را به بهانۀ این که از روی تقیه صادر شده، کنار می‌گذارند، چرا؟
* '''پرسش ۱۳۴:''' صاحب نهج البلاغه نقل می‌کند: [[علی]] {{ع}} [[ابوبکر]] و [[عمر]] را ستوده است؛ چنان‌که از [[علی‌ بن ابی طالب]] نقل می‌کند که دربارۀ ابوبکر گفت: او در حالی که پاک بود و عیب اندکی داشت از دنیا رفت. خیر دنیا را به دست آورد و پیش از آن که گرفتار شرّ آن شود از دنیا رفت. او اطاعت الهی را به جا آورد و به گونه‌ای شایسته تقوای الهی را رعایت کرد. پس چرا شیعیان اصحاب را عیب جویی می‌کنند آیا [[علی]] {{ع}} جز آنچه در دلش بود اظهار می‌کرد؟
* '''پرسش ۱۳۵:''' شیعیان [[امامان]] خود را معصوم می‌دانند، ولی روایات زیادی دربارۀ سهو و خطای [[ائمه]] رسیده است. [[علامه مجلسی]] می‌گوید: مسأله خیلی مشکل است چون اخبار و نشانه‌های زیادی بر این دلالت می‌کند که سهو و فراموشی از آن‌ها سر می‌زده است!
* '''پرسش ۱۳۶:''' [[امام]] یازدهم شیعیان، بدون داشتن فرزند درگذشته‌است. بنابراین، به‌خاطر این‌که پایه‌های مذهب امامی درهم شکسته نشود، فردی به نام عثمان، به دروغ گفت که [[امام عسکری]] فرزندی داشته که در چهار سالگی پنهان شده است، چگونه شیعیان سخن او را قبول می‌کنند؟
* '''پرسش ۱۳۷:''' شیعیان همیشه به [[مروان بن حکم]] حمله می‌کنند و هر زشتی را به او نسبت می‌دهند، سپس در کتابهایشان روایت می‌کنند که حسن و حسین پشت سر مروان نماز می‌خوانده‌اند!
* '''پرسش ۱۳۸:''' شیعیان در داستان‌های زیادی می‌گویند: وقتی مهدی به دنیا آمد، پرندگانی از آسمان بر او فرود آمدند که بالهایشان را بر سر و صورت و بدن او می‌مالیدند، سپس پرواز می‌کردند. پدرش آن‌ها را فرشتگان آسمانی معرفی کرد، سپس نتیجه می‌گیرد وقتی فرشتگان یاوران او هستند چرا می‌ترسد و در سرداب پنهان شده است؟
* '''پرسش ۱۳۹:''' شیعیان چند شرط برای [[امام]] گذاشته‌اند؛ یکی آن‌که از میان پسران پدر، بزرگترین باشد و او را کسی جز [[امام]] غسل ندهد و زره [[پیامبر]] بر او درست درآید. باید از همۀ مردم عالم‌تر باشد و جنب نشود و غیب بداند امّا این شرایط آن‌ها را در مضیقه قرار می‌دهد... !
* '''پرسش ۱۴۰:''' شیعیان ادعا می‌کنند که [[امام]] باید با نص تعیین شود، اگر چنین بود فرقه‌های شیعه چرا این همه در مورد [[امامت]] دچار اختلاف شده‌اند؟!
* '''پرسش ۱۴۱:''' بعضی از شیعه بر عایشه تهمت می‌زنند و او را به همین چیزی متهم می‌کنند که اهل افک او را بدان متهم کردند!؟
* '''پرسش ۱۴۲:''' شیعیان می‌گویند علم و دانش نزد [[ائمه]] آن‌هاست و منابع علمی آن‌ها «صحیفة الجامعه» و «کتاب علی» است.
* '''پرسش ۱۴۳:''' شیعیان در کتاب‌هایشان آورده‌اند: از این‌که اهل کوفه از [[حسین‌ بن علی]] حمایت نکردند، به جز سه نفر همه مرتد شدند، سپس می‌پرسد: اگر حسین آن‌گونه که شیعیان می‌گویند غیب می‌دانست، به سوی آن‌ها می‌رفت؟
* '''پرسش ۱۴۴:''' شیعیان ادعا می‌کنند که [[امام]] دوازدهم آن‌ها به علت ترس از کشته شدن پنهان شده است. به آن‌ها گفته می‌شود: [[ائمه]] پیشین آن‌ها غایب نبودند و کشته نشدند؟!
* '''پرسش ۱۴۵:''' شیعیان ادعا می‌کنند تنها به احادیثی اعتماد می‌کنند که صحیح بوده و از [[اهل‌ بیت]] رسیده باشد. آن‌ها با این سخن، [[ائمه]] را مانند پیامبر می‌شمارند که از پیش خود سخن گوید و گفتۀ [[امام]] همانند گفتۀ خدا و پیامبرش می‌باشد و لذا در کتاب‌هاشان گفته‌های پیامبر کم است.
* '''پرسش ۱۴۶:''' شیعیان می‌گویند: به روایاتی که از طریق [[ائمه]] [[اهل‌ بیت]] به آنان رسیده عمل می‌کنند و ما می‌گوییم معلوم است که از [[ائمه]] [[اهل‌ بیت]]، جز علی کسی [[پیامبر]] را ندیده است. آیا [[علی]] می‌تواند همۀ سنت [[پیامبر]] را برای نسل‌های بعد از خود نقل کند؟ در حالی که [[علی]] گاهی در مدینه به عنوان جانشین می‌ماند و [[پیامبر]] سفر می‌کرد؟
* '''پرسش ۱۴۷:''' بیشتر کسانی که گفته‌های [[پیامبر]] را به مردم رسانده‌اند، از [[اهل بیت]] او نبوده‌اند. [[پیامبر]] {{صل}} [[اسعد بن زراره]] را به مدینه، علاء حضرمی را به بحرین، معاذ و ابوموسی را به یمن و عُتّاب بن اسید را به مکه فرستاد. پس ادعای شیعه چیست که می‌گوید: از پیامبر جز علی و یا فردی از اهل بیتش، گفته‌ها و احادیث او را نقل نمی‌کند؟
* '''پرسش ۱۴۸:''' شیعیان در کتاب‌هایشان اعتراف می‌کنند که علم حلال و حرام، و مناسک حج، جز از طریق [[امام باقر]] {{ع}} به آن‌ها نرسیده است؛ یعنی در این مورد از [[علی]] {{ع}} چیزی به آن‌ها نرسیده است؟
* '''پرسش ۱۴۹:''' [[شیخ مامقانی[[می‌گوید: اگر کسی به دیدن حضرت حجت مشرف شود، در بالاترین حد عدالت قرار دارد. ما به آن‌ها می‌گوییم شما چرا دربارۀ کسی که [[پیامبر]] {{صل}} را دیده است اینگونه حکم نمی‌کنید؟
* '''پرسش ۱۵۰:''' شیعیان روایات کسانی را که یکی از [[ائمه]] آنها را قبول نداشته باشد، نمی‌پذیرند. از همین رو، روایات صحابه را رد می‌کنند ولی با شیعیانی که یکی از امامان یا چند نفر از آن‌ها را نپذیرفته‌اند؛ مانند فطحیه، به‌گونه‌ای دیگر رفتار می‌کنند و روایات آن‌ها را می‌پذیرند، چنین چیزی چگونه توجیه‌پذیر است؟
* '''پرسش ۱۵۱:''' علمای شیعه می‌گویند: در کتاب کافی کلینی، روایت صحیح و ضعیف وجود دارد و از طرفی بر این باورند که این کتاب به [[حضرت مهدی]] عرضه شده و اوگفته‌است: این‌کتاب برای شیعیان ما کافی‌ است. اگر به‌آن حضرت‌ عرضه شده چرا روایات ضعیف مشخص نگردیده‌است؟!
* '''پرسش ۱۵۲:''' فقیه همدانی در مصباح الفقیه می‌گوید: طبق نظر متأخرین، معیار بر حجّیت اجماع این نیست که همه اتفاق کنند، بلکه دلیل بر حجّت اجماع این است که رأی معصوم را به طریق حدس زدن و تخمین کشف کنیم. پس آن‌ها رأی امام غائبشان را از طریق حدس و گمان می‌شناسند و در عین حال اجماع سلف را معتبر و معیار قرار نمی‌دهند؟!
* '''پرسش ۱۵۳:''' شیعیان اعتراف می‌کنند که یکی از برجسته‌ترین علمای آن‌ها [[ابن‌ بابویه]] قمی‌است؛ صاحب کتاب «من لا یحضره الفقیه». او در جایی ادعای اجماع می‌کند و در جای دیگر ادعای اجماع بر خلاف آن را می‌کند. چگونه می‌توان بر او اعتماد کرد؟
* '''پرسش ۱۵۴:''' از عجایب شیعه این است که اگر مسأله‌ای دارای دو قول باشد که گویندۀ یکی معلوم و قول دیگر نامعلوم است، به آن قول که گوینده‌اش نامعلوم است عمل می‌کند، چه دلیلی بر آن دارند؟
* '''پرسش ۱۵۵:''' شیخ شیعه در بحار می‌گوید: روبه‌روی قبر ایستادن لازم است؛ اگر چه مخالف جهت قبله باشد. یعنی وقتی به زیارت ضریح‌های خود می‌روند و دو رکعت نماز زیارت می‌خوانند، باید رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت دیگری باشد.
* '''پرسش ۱۵۶:''' شیعه همواره با گفتار [[پیامبر]] {{عربی|اندازه=90%|«أُذَکِّرُکُمُ‏ اللَّهَ‏ فِی‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏»}} استدلال می‌کنند، ولی خود شیعه با تعداد زیادی از [[اهل بیت]] {{عم}} دشمنی می‌نمایند؟
* '''پرسش ۱۵۷:''' شیعه می‌گوید: اصحاب، نص بر خلافت علی را پنهان کرده‌اند، اگر چنین است چرا فضایل او را پنهان نکرده‌اند؟
* '''پرسش ۱۵۸:''' شیعیان می‌گویند: [[حضرت عسکری]] پدر [[امام زمان]] فرمان داد که خبر [[امام مهدی]] {{ع}} را از همه پنهان سازند و به جز افراد مورد اعتماد نگویند. از طرفی می‌گویند: اگر کسی [[امام]] خود را نشناسد، خدا را نشناخته است!؟
* '''پرسش ۱۵۹:''' شیعیان می‌گویند: خداوند عمر امامشان را صدها سال طولانی کرده، چون همۀ مردم به او نیاز دارند.
به آن‌ها می‌گوییم: پس چرا عمر [[پیامبر]] را طولانی نکرد مردم به او نیز نیاز داشتند؟
* '''پرسش ۱۶۰:''' جعفر برادر [[حسن عسکری]] است. او گفته است: برادرش فرزندی نداشته، لکن شیعیان سخن او را قبول نمی‌کنند، چون او معصوم نیست، ولی ادعای عثمان بن سعید را که می‌گوید: حسن فرزندی داشته قبول می‌کنند، با این‌که او هم معصوم نیست، این مطلب چگونه توجیه می‌شود؟
* '''پرسش ۱۶۱:''' از عقاید شیعه، اعتقاد به «طینت» است؛ یعنی خداوند شیعیان را از خاک مخصوص آفریده و اگر شیعه گناه کند آن را پای سنی می‌نویسند و نیکی‌های سنی در نامۀ عمل شیعه نوشته می‌شود. آیا چنین عقیده‌ای با «اختیار» که شیعه بدان معتقد است تناقض ندارد؟
* '''پرسش ۱۶۲:''' علمای شیعه می‌گویند: انصار دوستان علی بودند و در جنگ صفین در لشکر علی قرار داشتند. می‌گوییم اگر چنین است چرا خلافت را به علی ندادند و به ابوبکر سپردند؟
* '''پرسش ۱۶۳:''' ما همواره با دو گروه مواجهیم: الف) گروهی که ادعا می‌کنند قرآن تحریف شده و به این کتاب آسمانی طعنه می‌زنند. ب) افرادی‌که گناهشان این است به جای [[علی]]، [[ابو بکر]] را برگزیده‌اند و به این صورت، به اهل بیت طعنه می‌زنند. اکنون پرسش این است که چرا شیعه در مقابل گروه نخست ساکت و در برابر گروه دوم سرسخت است؟
* '''پرسش ۱۶۴:''' خداوند متعال می‌فرماید: {{عربی|اندازه=90%| {{متن قرآن|اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیٰاءَ قَلِیلاً مٰا تَذَکَّرُونَ}}. ١. در این آیه تصریح می‌کند که جز از خدا و [[پیامبر]] پیروی نکنید و [[امامت]] برای آن است که [[امام]] فرمان‌های الهی را که به ما رسیده اجرا کند، نه این‌که دین جدیدی برای مردم بیاورد.
* '''پرسش ۱۶۵:''' مذهب شیعه به وسیلۀ راویانی مانند زراره و دیگران به آن‌ها رسیده است. در عین حال، امامان شیعه این افراد را مذمّت کرده‌اند اما شیعیان با اعتماد به قول افرادِ مذمّت شده، نظر امام خود را ردّ می‌کنند! این چگونه است؟
* '''پرسش ۱۶۶:''' اگر شیخین انسان‌های خوبی نبودند، پس به نظر شما پیامبر در تربیت یارانش شکست خورده است؟ روشن است این بزرگترین توهین به پیامبر است.
* '''پرسش ۱۶۷:''' شیعیان می‌گویند [[امامت]] واجب است، چون امام از شریعت اسلامی حفاظت می‌کند و مسلمانان را به راه راست سوق می‌دهد و احکام را از کم و زیاد شدن پاسداری می‌کند. باید از آنان پرسید: کدام یک از امامان دوازده‌گانۀ شما به ریاست و حکومت رسید تا چنین کاری را انجام دهد؟
* '''پرسش ۱۶۸:''' در کتاب نهج البلاغه آمده است: علی با پروردگارش مناجات می‌کرد و این دعا را می‌گفت: {{عربی|اندازه=90%|«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی‏‏‏‏‏‏»}} اگر او معصوم بود، این چگونه استغفار است؟
* '''پرسش ۱۶۹:''' شیعیان معتقدند هیچ پیامبری نبوده مگر آن‌که به ولایت دعوت کرده است. به شیعه گفته می‌شود که پیامبران به توحید و اخلاص دعوت می‌کردند نه به ولایت علی و اگر چنین ولایتی هست چرا تنها شیعیان آن را نقل کرده‌اند؟
* '''پرسش ۱۷۰:''' آیا [[ائمه]] {{عم}} ازدواج موقت کرده‌اند یا نه؟
* '''پرسش ۱۷۱:''' [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} دروازۀ علم است، پس چگونه حکم مذی را نمی‌داند و کسی را نزد [[پیامبر]] می‌فرستد تا احکام متعلق به مذی را به او بیاموزد؟
* '''پرسش ۱۷۲:''' خلافی که اصحاب پیامبر مرتکب شده‌اند این است که از ولایت علی منحرف شدند. پس چرا شیعیان در مورد فرقه‌های دیگر مانند فطحیه و واقفیه که امامت بعضی را قبول نمی‌کنند، روایت نقل کرده‌اند؟
* '''پرسش ۱۷۳:''' منابع شیعه می‌گویند: [[ائمه]] {{عم}} تقیه می‌کنند، پس چگونه معصوم‌انند؟
* '''پرسش ۱۷۴:''' کلینی نقل می‌کند که از [[امام علی]] خواستند که بدعت‌های خلفای سه‌گانه را اصلاح کند امّا علی نپذیرفت وگفت: این مایۀ تفرقه است و بدعت‌های خلفا از نظر شیعه مخالف با قرآن و سنت بود، چرا علی انکار نکرد؟
* '''پرسش ۱۷۵:''' عمر علی را در شورای شش نفره قرار داد، چرا علی با وجود نص بر خلافت خود، حاضر شد در این شورا عضو شود؟ و چرا نگفت که دربارۀ او نصّی وارد شده است؟
* '''پرسش ۱۷۶:''' شیعه روایاتی را جعل کرده‌اند که متضمن اسامی ائمه دوازده‌گانه است، ولی یکی از علمای آنها گفته: ذکر سلسله وار این دوازده تن در آن روایات موجود نیست.
* '''پرسش ۱۷۷:''' شیعه ادعا می‌کند که بیشتر صحابه بعد از وفات پیامبر مرتد شدند (یعنی امامت علی را نپذیرفتند) پس چرا می‌گویید علی علیه السلام از ترس مرتد شدن، با آن‌ها به وجودِ نص احتجاج نکرد و با آن‌ها نجنگید؟
* '''پرسش ۱۷۸:''' شیعه گمان می‌کند نصی دربارۀ امامانشان وجود دارد ولی استاد فیصل‌نور در کتاب «الإمامة والنص» این روایات را نقد کرده است.
{{پایان فهرست اثر}}
 
== دربارهٔ پدیدآورنده ==
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==دریافت متن کتاب==
== دریافت متن ==
*[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/5390/1/3 دریافت متن pdf کتاب در کتابخانه دیجیتال نور]
* [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/5390/1/3 دریافت متن pdf کتاب در کتابخانه دیجیتال نور]
*[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/450 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه تخصصی حج]
* [http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/450 دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه کتابخانه تخصصی حج]
*[http://adyanuniv.com/wahhabism/wp-content/uploads/sites/6/2017/07/pasokh-javan-shia-be-porsesh-vahabiyat.pdf دریافت متن PDF کتاب از وبگاه وهابیت]
* [http://adyanuniv.com/wahhabism/wp-content/uploads/sites/6/2017/07/pasokh-javan-shia-be-porsesh-vahabiyat.pdf دریافت متن PDF کتاب از وبگاه وهابیت]
*[http://www.balagh.ir/sites/default/files/media/software/8691-fa-pasokhe%20javan%20shiey%20be%20porseshhaye%20vahabiyan.pdf دریافت متن PDF کتاب از وبگاه بلاغ]
* [http://www.balagh.ir/sites/default/files/media/software/8691-fa-pasokhe%20javan%20shiey%20be%20porseshhaye%20vahabiyan.pdf دریافت متن PDF کتاب از وبگاه بلاغ]
*[http://up.persianscript.ir/do.php?filename=659e-8691-fa-pasokhe-javan-shiey-be-porseshhaye-vahabiyan.rar دریافت متن PDF کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
* [http://up.persianscript.ir/do.php?filename=659e-8691-fa-pasokhe-javan-shiey-be-porseshhaye-vahabiyan.rar دریافت متن PDF کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
*[http://up.persianscript.ir/do.php?filename=2064-8691-f-13930312-pasokhe-javan-shiey-be-porseshhaye-vahabiyan.rar دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]
* [http://up.persianscript.ir/do.php?filename=2064-8691-f-13930312-pasokhe-javan-shiey-be-porseshhaye-vahabiyan.rar دریافت متن دیجیتال کتاب از وبگاه بازار کتاب قائمیه]


==پیوند به بیرون==
[[رده:کتاب]]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1101920 وبگاه سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی ایران]
[[رده:کتاب‌های محمد طبری]]
*[http://vista.ir/book/101101/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86 وبگاه ویستا]
[[رده:آثار محمد طبری]]
*[https://bookroom.ir/book/1474/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86 وبگاه پاتوق کتاب فردا]
[[رده:کتاب‌های دارای چکیده]]
*[https://www.gisoom.com/book/1857223/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86/ شبکه جامع کتاب گیسوم]
[[رده:کتاب‌های دارای فهرست]]
*[http://www.ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1711355 وبگاه خانه کتاب]
[[رده:آثار امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب‌شناسی جامع امامت و ولایت]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت محمد طبری]]
[[رده:آثار امامت و ولایت محمد طبری]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت تک جلدی]]
[[رده:کتاب‌شناسی امامت با تعداد صفحات بیش از ۳۰۰]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت به زبان فارسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت منتشر‌شده در ۱۳۸۷]]
[[رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های امامت انتشارات مشعر]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن دیجیتال]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]
[[رده:کتاب‌های دارای متن PDF]]
[[رده:کتاب‌های فاقد تصویر پدیدآورنده]]
[[رده:کتاب‌های فاقد تصویر پدیدآورنده]]
[[رده:کتاب‌های فاقد معرفی پدیدآورنده]]
[[رده:کتاب‌های فاقد معرفی پدیدآورنده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۷

پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان
زبانفارسی
نویسندهمحمد طبری
موضوعوهابیت
مذهبشیعه
ناشرانتشارات مشعر
محل نشرتهران، ایران
سال نشر۱۳۸۷ ش
چاپاول
تعداد صفحه۳۷۲
شابک‭۹۷۸-۹۶۴-۵۴۰-۰۵۹-۸
شماره ملی‎۱‎۱‎۰‎۱‎۹‎۲‎۰

پاسخ جوان شیعی به پرسش‌های وهابیان، کتابی است که با زبان فارسی به پاسخ‌گویی شبهات وهابیت می‌پردازد. این کتاب اثر محمد طبری است و انتشارات مشعر نشر آن را به عهده داشته‌ است

دربارهٔ کتاب

در معرفی این کتاب آمده است: «در این اثر تاریخچه این فرقه ضاله ذکر شده و مهمتر اینکه ۱۷۸ شبه وهابیان را پاسخ دقیق و خوبی داده شده است. شبهاتی که غالباً توسط این منحرفین مطرح می‌شود در این کتاب بررسی و پاسخ داده شده است».

طرح جلد دیگری از این کتاب

فهرست کتاب

پیش‌گفتار

  • آشنایی با مکتب وهابیت؛
  • کالبد شکافی کتاب؛
  • ارتداد صحابه؛
  • سبّ صحابه؛
  • بی‌حرمتی به عایشه همسر پیامبر خدا (ص)؛
  • پرسش ۱: این مسأله که امیرمؤمنان علی (ع) دخترش امّ کلثوم را به عقد عمر بن خطاب درآورد، نشانۀ داشتن رابطۀ حسنه نیست؟؛
  • پرسش ۲: علی (ع) با ابو بکر و عمر بیعت کرد، آیا این نشانۀ حقانیت آن‌ها در خلافت نیست؟؛
  • پرسش ۳: چرا علی‌ بن ابی‌ طالب (ع) نام خلفا را بر فرزندانش نهاد؟؛
  • پرسش ۴: پس از قتل عثمان، مسلمانان، در خانه علی (ع) ریختند تا با آن حضرت بیعت کنند شیعیان می‌گویند: علی فرمود: مرا رها کنید و دیگری را بجویید. اگر علی (ع) خلیفه بود، چرا می‌گوید: دیگری را بجویید؟؛
  • پرسش ۵: اگر فاطمه (س) به وسیلۀ خلفا مورد ستم قرار گرفت، چرا شوهر دلیرش از وی دفاع نکرد؟؛
  • پرسش ۶: بسیاری از بزرگان اصحاب با اهل بیت پیامبر (ص) پیوند خویشاوندی برقرار کرده‌اند، سپس مواردی را می‌شمارد و نتیجه می‌گیرد که اهل بیت (ع) با آن‌ها محبت و دوستی داشته‌اند؟؛
  • پرسش ۷: از نظر شیعه، امامان علم غیب می‌دانند و از مرگ خود آگاه‌اند و با اختیار خود می‌میرند، در این صورت آیا امامی که جام زهر نوشیده، نوعی خودکشی کرده است؟؛
  • پرسش ۸: چرا حسن‌ بن علی (ع) که نیروی فراوانی داشت و می‌توانست جنگ را ادامه دهد، از در صلح با معاویه در آمد، امّا حسین بن علی (ع) با این که توانایی نداشت، به جنگ یزید رفت؟ آیا یکی از آن‌ها راه خطا پیش گرفته است؟؛
  • پرسش ۹: آیا پیامبر (ص) و اصحاب او قرآن فاطمه (س) را می‌دانستند؟؛
  • پرسش ۱۰: حدیثی است از کافی که نام برخی از راویان آن «عمر» است؟
  • پرسش ۱۱: در روایات شیعه آمده است که باید در مصیبت صبر کرد و از بی‌قراری و بی‌تابی پرهیز نمود و از سیلی برچهره زدن و مانند آن خودداری کرد. با این وصف، چرا شیعه در ایام سوگواری بر خلاف این احادیث گام عمل می‌کند؟
  • پرسش ۱۲: قمه زدن و خونین کردن سر، چه حکمی دارد؟
  • پرسش ۱۳: چرا صحابه‌ای که در غدیر خم حاضر بودند و با علی (ع) به خلافت بیعت کردند، در مقابل غصب خلافت او توسط دیگران اعتراض نکردند؟
  • پرسش ۱۴: آنگاه که پیامبر (ص) قبل از وفاتش خواست نامه‌ای بنویسد و عمر با آن مخالفت کرد، چرا علی (ع) چیزی نگفت با این‌که او مرد شجاعی بود؟
  • پرسش ۱۵: آیا کتاب کافی شرح و تفسیر قرآن است، در حالی که بیشتر روایات کافی ضعیف است؟
  • پرسش ۱۶: انسان فقط بندۀ خداست، پس چرا می‌گویید عبدالحسین و... ؟
  • پرسش ۱۷: وقتی علی‌ بن ابی‌ طالب (ع) می‌دانست خداوند او را به عنوان خلیفه برگزیده، چرا با ابو بکر، عمر و عثمان بیعت کرد؟ اگر قدرت نداشت، پس امام نبود. امام باید قدرت و توان داشته باشد، و اگر قدرت داشت، چرا از قدرت خود استفاده نکرد، پس این خیانت است. پاسخ شما در این مورد چیست؟
  • پرسش ۱۸: چرا وقتی حضرت علی (ع) به قدرت رسید: ازدواج مؤقت را رواج نداد. فدک را باز نگرداند. «الصلاةُ خیرٌ مِنَ النَّوم» را از اذان حذف نکرد؟
  • پرسش ۱۹: در زمان خلافت دو خلیفۀ نخست اسلام فتوحات اسلامی گسترش یافت و در هیچ زمانی، اسلام به اندازۀ زمان آن‌ها قدرت نداشته است، ولی در زمان علی بن ابی طالب (ع) که شما او را معصوم می‌دانید، مسلمانان دچار اختلاف داخلی شدند؟
  • پرسش ۲۰: اگر معاویه انسان بدی بود، چرا حسن بن علی با او صلح کرد؟
  • پرسش ۲۱: آیا پیامبر (ص) بر تربت کربلا سجده کرده است؟
  • پرسش ۲۲: شیعه می‌گوید: صحابۀ پیامبر (ص) بعد از رحلت او مرتد شدند؟
  • پرسش ۲۳: چرا امامت در اولاد حسین بن علی ادامه یافت نه در فرزندان حسن‌ بن علی؟
  • پرسش ۲۴: چرا در مدتی‌ که پیامبر (ص) بیمار بود، علی (ع) حتی یک بار امام جماعت نشد؟ امامت صغری دلیلی بر امامت کبری است؟
  • پرسش ۲۵: شما می‌گویید علت پنهان شدن امام دوازدهم در غار، ترس از ستمگران است. این مسأله اکنون با برپایی دولت ایران حل شده است، چرا ظهور نمی‌کند؟
  • پرسش ۲۶: وقتی پیامبر خدا (ص) از مکه مهاجرت کرد، ابو بکر را همراه خود برد و او را از خطر نجات داد و از سوی دیگر علی را در معرض خطر قرار داد. اکنون پرسش این‌ است که کدام یک از آن دو سزاوارتر است که خاری به پایش نخلد و در معرض مرگ قرار نگیرد؟ اگر بگویید علی می‌دانست که کشته نمی‌شود، پس او را در معرض خطر قرار نداد، در این صورت خوابیدن در بستر پیامبر برای او فضیلت نیست؟!
  • پرسش ۲۷: علت تقیّه، یا ترس از مرگ است یا شکنجه و امامان که از این دو ترسی ندارند، چرا تقیه می‌کنند؟
  • پرسش ۲۸: نصب امام معصوم برای این است که ظلم و شر از جامعه برچیده شود، لکن می‌بینیم که با نصب علی‌ بن ابی طالب برای خلافت و یا فرزندان او، ظلم برچیده نشد؟
  • پرسش ۲۹: در فقه شیعه، زنان از زمین ارث نمی‌برند، پس چرا فاطمه (س) مطالبۀ فدک را کرد که زمین بود؟
  • پرسش ۳۰: ابو بکر با افراد مرتد جنگید ولی در نظر شیعه، علی‌ بن ابی‌ طالب برای این‌که مردم مرتد نشوند، قرآنی را که پیامبر (ص) بر او املا کرده بود، بیرون نیاورد؟
  • پرسش ۳۱: علی (ع) مرد شجاعی بود، اگر با خلافت خلفا موافق نبود، چرا به غصب خلافت خود اعتراض نکرد و چرا با خلفا نجنگید و با آنان بیعت کرد؟
  • پرسش ۳۲: حدیث کساء، چهار نفر از خانوادۀ پیامبر (ص) را شامل می‌شود و آن‌ها را از گناه منزّه می‌داند، چه دلیلی بر عصمت بقیۀ امامان وجود دارد؟
  • پرسش ۳۳: در یک سو امام صادق (ع) می‌گوید: «من از دو طریق نوادۀ ابو بکر هستم» و در سوی دیگر، شیعیان روایاتی از او نقل می‌کنند که ابو بکر را مذمّت کرده است. چگونه می‌توان این دو را جمع کرد؟
  • پرسش ۳۴: عمر بن خطاب مسجد الاقصی را آزاد کرد و صلاح الدین ایوبی بار دیگر آن را پس گرفت. شیعیان چه دستاوردها و فتوحاتی داشته‌اند؟
  • پرسش ۳۵: عمر بن خطاب وقتی برای تحویل گرفتن کلیدهای بیت المقدس رفت، علی را به عنوان جانشین خود در مدینه گذاشت، این رخداد را چگونه تفسیر می‌کنید؟
  • پرسش ۳۶: شیعه می‌گوید: حضرت مهدی (ص) پس از ظهور، طبق حکم آل داود قضاوت می‌کند. در این صورت شریعت حضرت محمد (ص) که نسخ کنندۀ همۀ شریعت‌هاست، چه می‌شود؟
  • پرسش ۳۷: چرا وقتی حضرت مهدی ظهور می‌کند، با یهودیان و مسیحیان از در صلح و آشتی درمی‌آید و عرب‌ها و قریش را به قتل می‌رساند؟
  • پرسش ۳۸: گفته می‌شود که شیعیه معتقد است: ائمه (ع) در پهلوی مادرانشان هستند و از ران راست متولد می‌شوند!؟
  • پرسش ۳۹: از امام صادق (ع) نقل می‌کنند: هرکس نام مهدی را ببرد کافر است و از امام‌ عسکری (ع) نقل می‌کنند که او به‌ مادر حضرت مهدی‌(ع) گفت: به همین زودی فرزندی می‌یابی و نام او را «م - ح - م - د» می‌گذاری؟!
  • پرسش ۴۰: کلینی روایتی نقل می‌کند که سیاه پوشیدن مکروه است، مگر در سه چیز: چکمه، عمامه و عبا. و پس از دو صفحه و نیم می‌پرسد: چرا شیعه سیاه می‌پوشد؟ و لباس سیاه را لباس سیدها قرار داده‌اند؟
  • پرسش ۴۱: شیعه به‌گروه‌های امامیه، اسماعیلیه، نصیریه، زیدیه و دروز تقسیم می‌شود. کسی‌ که می‌خواهد آیین شیعه را اختیار کند، باید کدام یک از موارد پیش‌گفته را برگزیند؟
  • پرسش ۴۲: آیا غیر از قرآن کریم، کتاب‌های دیگری بر پیامبر (ص) نازل شد؟ آیا تنها علی (ع) از آن آگاه بود؟ آیا کتاب‌های الجامعه، صحیفۀ ناموس، صحیفۀ عبیطه، صحیفه ذؤابة السیف، صحیفۀ علی، جفر، مصحف فاطمه، تورات و انجیل و زبور را ائمه (ع) حفظ کرده‌اند؟
  • پرسش ۴۳: چرا پیامبر (ص) وقتی فرزندش ابراهیم وفات یافت به سر و صورتش نزد؟
  • پرسش ۴۴: بسیاری از علمای شیعه به خصوص در ایران، زبان عربی نمی‌دانند؟!
  • پرسش ۴۵: شیعه معتقد است که بیشتر صحابه، به جز تعداد بسیار اندک، منافق و کافر بوده‌اند؟!
  • پرسش ۴۶: در میان روایات شیعه تناقض و تضاد وجود دارد؛ به‌ طوری که برخی از علما کتابی در بارۀ رفع تناقض نوشته‌اند؟!
  • پرسش ۴۷: با این که شیعیان معتقدند علی‌ بن ابی طالب از فرزندش حسین افضل و برتر است، ولی در سال روز شهادت آن حضرت، مانند روز عاشورا گریه نمی‌کنند، چرا؟
  • پرسش ۴۸: ولایت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندانش، رکنی از ایمان است، چرا این رکن در قرآن با صراحت بیان نشده؟ در حالی که نماز و زکات، که پایین‌تر از ولایت است، در قرآن آمده است؟
  • پرسش ۴۹: اگر آن‌گونه که شیعه می‌گوید، اصحاب دشمن یکدیگر بودند، چگونه آن‌ها در کنار هم و همراه هم، مناطق زیادی از جهان را فتح کردند؟
  • پرسش ۵۰: چرا بسیاری از شیعیان نماز جمعه نمی‌خوانند؟
  • پرسش ۵۱: چرا شیعیان معتقدند آیاتی از قرآن حذف شده و آیاتی را ابو بکر و عمر تغییر داده‌اند؟
  • پرسش ۵۲: شیعه در مورد آیۀ کریمۀ {{عربی|اندازه=90%| ﴿یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ می‌گوید: خداوند امامت را کامل می‌کند و «نور» در این آیه، امامت است. و آیا خداوند نور خودش را با نشر اسلام کامل گردانید یا با دادن ولایت و خلافت به اهل بیت (ع)؟
  • پرسش ۵۳: دو نفر از ائمه زمام خلافت را به دست گرفتند، پس خلافت و فرمانروایی ده نفر بقیه کجاست؟
  • پرسش ۵۴: امام صادق (ع) در پاسخ زنی که پرسید: آیا ابو بکر و عمر را دوست بدارم؟ فرمود: آن‌ها را دوست بدار و نیز امام باقر (ع) ابو بکر را صدیق نامید، امّا شما... ؟
  • پرسش ۵۵: طبق نقل ابو الفرج اصفهانی و اربلی در کشف الغمّه، علی (ع) یکی از فرزندان خود را ابو بکر کنیه داد و او همراه برادرش در کربلا کشته شدند. چرا شیعه این قضیه را پنهان نموده و تنها بر کشته شدن حسین (ع) تکیه می‌کند؟
  • پرسش ۵۶: اگر ملاک رستگاری در آخرت و به‌ تعبیر روشن‌تر، رفتن به‌ بهشت در گرو اطاعت از امامان شیعه است، پس چرا قرآن تنها اطاعت خدا و رسول را بیان می‌کند؟
  • پرسش ۵۷: در دوران پیامبر (ص) افرادی به حضورش می‌رسیدند و فقط یک‌بار او را می‌دیدند و به مناطق و شهرهای خود بازمی‌گشتند. بدون تردید آن‌ها چیزی دربارۀ ولایت علی نشنیده بودند، آیا اسلام آن‌ها ناقص است؟
  • پرسش ۵۸: امیر مؤمنان در نامۀ خود به معاویه می‌نویسد: «کسانی با من بیعت کردند که با ابوبکر، عمر و عثمان دست بیعت دادند و با من بر اساس همان چیزهایی بیعت کردند که با آن‌ها کرده بودند. پس مردی که در بیعت حاضر بوده حق ندارد، انتخاب دیگری کند.» بنابر این نتیجه می‌گیریم: ١. امام را مهاجر و انصار انتخاب می‌کنند.٢. به‌همان صورتی‌که با ابوبکر، عمر و عثمان بیعت شد، همان‌گونه با علی علیه السلام بیعت شد. ٣. شورا از آنِ مهاجرین و انصار است و این نشانۀ مقام والای آن‌هاست. ۴. کسی را که مهاجرین و انصار قبول کنند و با او بیعت نمایند، خداوند او را می‌پسندد. ۵. شیعیان معاویه را لعنت می‌کنند، امّا علی (ع) در نامه‌هایش او را لعنت نمی‌کند.
  • پرسش ۵۹: شیعه منکر بیعت کردن ابو بکر، عمر و عثمان با پیامبر (ص) در زیر درخت «بیعت رضوان» است و در حالی که خداوند خبر داد او از کسانی است که زیر درخت با پیامبر بیعت کرد؟
  • پرسش ۶۰: با این که هیچ سنّی به اهل بیت (ع) ناسزا نمی‌گوید، چرا شیعه ناسزا گفتن به بزرگان اصحاب، به خصوص خلفا را عبادت می‌شمارد؟
  • پرسش ۶۱: اگر ائمه از غیب آگاهند، چرا حسین (ع) مقداری آب برای خود و یارانش تهیه نکرد تا در اثنای جنگ بی‌آب نمانند؟ آیا او نمی‌دانست که به آب نیاز خواهند داشت؟
  • پرسش ۶۲: مسلم است که دین در دوران پیامبر (ص) کامل شد؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «الْیَوْمَ‏ أَکْمَلْتُ‏ لَکُمْ‏ دِینَکُم‏‏‏‏‏» اما مذهب شیعه بعد از وفات پیامبر (ص) پدید آمد؟
  • پرسش ۶۳: خداوند، در مورد پاکدامنی و بی‌گناهی عایشه، در قضیۀ معروف «إفک» آیه نازل کرد، امّا بعضی از شیعیان هنوز هم او را متهم به خیانت می‌کنند، آنگاه در پاورقی به تفسیر علی بن ابراهیم و تفسیرهایی استناد می‌جوید؟
  • پرسش ۶۴: اگر علی و دو فرزندش، حسن و حسین (ع) دارای قدرت خارق العاده در مواجهه با دشواری‌ها بودند، چرا حسن‌ بن علی ناگزیر به صلح با معاویه شد و حسین‌ بن علی در سختی قرار گرفت و کشته شد و به هدف خود نرسید؟
  • پرسش ۶۵: شیعیان فضایل علی (ع) را از اصحاب پیامبر (ص) نقل می‌کنند و در عین حال معتقدند بیشتر اصحابِ پیامبر (ص) راه ارتداد را در پیش گرفتند. بر چنین روایاتی چگونه اعتماد می‌کنید؟
  • پرسش ۶۶: شیعه مدعی است هدف ابو بکر، عمر و عثمان، پادشاهی و ریاست بود، آنگاه دلیل می‌آورد که آن‌ها با انسان‌های مرتد و کافر جنگیدند، اگر چنین است، پس هدفشان ریاست نبود. و دربارۀ عثمان می‌پذیرند که وقتی شورشیان او را محاصره کردند تا بکشند، او کسی را نکشت!؟
  • پرسش ۶۷: فرقۀ قادیانی، به خاطر ادعای نبوت برای رهبرشان، کافر هستند، پس آن‌ها با شیعیان، که می‌گویند ائمه دارای ویژگی‌های پیامبران هستند، چه تفاوتی دارند؟
  • پرسش ۶۸: پیامبر (ص) در حجرۀ عایشه دفن می‌شود، در حالی که شما او را به کفر و نفاق متهم می‌کنید. آیا دفن شدن پیامبر (ص) در حجرۀ عایشه نشانۀ علاقه‌اش به وی نبود؟
  • پرسش ۶۹: آیا چنین نیست که ابو بکر و عمر به خاطر جایگاهی که نزد خدا و پیامبرش داشتند، افتخار دفن شدن در کنار پیامبر (ص) را یافتند؟
  • پرسش ۷۰: شیعیان ادعا می‌کنند که امامت علی‌ بن ابی‌ طالب در قرآن با صراحت بیان شده، ولی اصحاب آن را پنهان کرده‌اند. پس چرا اصحاب، روایاتی را که با آن‌ها بر امامت علی (ع) استدلال می‌شود، مانند حدیث منزلت پنهان نکرده‌اند؟
  • پرسش ۷۱: به دو دلیل می‌توان گفت پس از پیامبر (ص)، ابو بکر خلیفۀ به‌ حق بود: ١. اصحاب خلافت او را پذیرفتند و اگر خلیفه به حق نبود مخالفت می‌کردند. ٢. علی (ع) با ابو بکر مخالفت نکرد و با او نجنگید!؟
  • پرسش ۷۲: شیعیان می‌گویند معاویه مرتد بوده است، چرا حسن‌ بن علی (ع) زمامداری مسلمانان را به شخص مرتد سپرد؟
  • پرسش ۷۳: تا فردی سنی نشود، نمی‌تواند ایمان وعدالت علی‌ را ثابت‌ کند؛ زیرا مسلمانان سه گروه‌اند: شیعه، اهل سنّت و خوارج. اگر شیعه عدالت علی را از طریق صحابه ثابت می‌کند، همان صحابه روایات بیشتری دربارۀ شیخین دارند و خوارج هم که علی را منکرند!؟
  • پرسش ۷۴: می‌پذیریم که علی (ع) در پذیرفتن اسلام و جهاد، همراه پیامبر (ص) بود و دانش و زهدش بر دیگران برتری داشت، ولی آیا شیعه می‌تواند چنین فضایلی را برای حسن و حسین در برابر سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمان بن عوف و عبداللّٰه بن عمر ثابت کند؟
  • پرسش ۷۵: خلیفۀ دوم نسبت به علی (ع) علاقه‌مند بود، به گواه این‌که او را جزو افراد شوری قرار داد. اگر او را از شورا بیرون می‌کرد، چنانکه سعید بن زید را بیرون کرد، یا کسی دیگر، غیر از او را تعیین می‌کرد، کسی می‌توانست اعتراض کند؟
  • پرسش ۷۶: آنچه مسلم است این که علی (ع) در خانه نشست... انصار ابتدا با ابو بکر مخالفت کردند و همدیگر را به بیعت با سعد بن عباده فرا خواندند و سپس همگی با ابو بکر دست بیعت دادند. بیعت آن‌ها می‌تواند به یکی از سه دلیل زیر باشد: ١. به زور از آن‌ها بیعت گرفته شد. ٢. برای ایشان مشخص شد که ابو بکر به خلافت شایسته‌تر است. ٣. بدون هدف این کار را کردند. چون اولی و سوم باطل است و احتمال چهارمی در کار نیست، پس ناگزیر باید بگوییم فرض دوم درست است!؟
  • پرسش ۷۷: شیعه معتقد است: شیخین در کنار زدن علی‌ بن ابی‌ طالب از خلافت موفق شدند. از آن‌ها می‌پرسیم: خلافت چه دستاوردهایی برای خودشان داشت؟ آنان فرزندان خود را جانشین خود نکردند. در حالی که علی (ع) فرزندش حسین (ع)! را جانشین خود قرار کرد؟
  • پرسش ۷۸: عبداللّٰه بن عمرو بن عثمان بن عفان با دختر حسین‌ بن علی (ع) به نام فاطمه ازدواج کرد و از او فرزندی به نام محمد متولد شد. آیا ممکن است فاطمه نوۀ ملعون داشته باشد؟ اگر پاسخ منفی است، چگونه است که شما می‌گویید شجرۀ ملعونه در قرآن بنی امیه هستند؟
  • پرسش ۷۹: شیعیان از سویی می‌گویند ائمه (ع) معصوم‌اند و از سوی دیگر می‌گویند که آن‌ها تقیه می‌کنند. این دو با هم تناقض دارد؛ زیرا وقتی شما صحت آنچه را که امامانتان می‌گویند نمی‌دانید، معصوم بودنشان چه سودی دارد؟
  • پرسش ۸۰: اگر کسی بر ثقل اصغر اهل بیت طعنه زند، تکفیرش می‌کنید، امّا اگر بر قرآن طعنه زند، در صدد توجیه کار او بر می‌آیید. چرا؟
  • پرسش ۸۱: شیعه معتقد است همۀ اصحاب مرتد شدند، جز تعداد اندکی که هفت نفر بیشتر نیستند. حال پرسش این است: بقیۀ اهل بیت مانند فرزندان جعفر و علی چه شدند؟ آیا آنان نیز مرتد شدند؟
  • پرسش ۸۲: ابو داود در سنن خود نقل کرده است: اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقی بماند، خداوند آن روز را طولانی می‌کند تا آن‌که در آن روز مردی از اهل بیت برمی‌خیزد که اسم او اسم من است و اسم پدرش اسم پدر من است. مشخص است که اسم پیامبر محمد بن عبداللّٰه است و حال آن‌که مهدی اسمش محمد بن الحسن است، چگونه این روایت را بر فرزند امام حسن عسکری (ع) تطبیق می‌دهید؟
  • پرسش ۸۳: روایات مختلفی دربارۀ نام مادر، زمان تولّد و سن حضرت مهدی در هنگام ظهور، محل آن حضرت و مدت غیبت و مدت حکومتش وجود دارد، کدام یک از آن‌ها صحیح است؟
  • پرسش ۸۴: در حدیثی آمده است که علی بن ابی طالب (ع) فرموده‌اند: زمانی می‌آید که حدود در آن جاری نمی‌شود. مال مردم را به ناحق می‌خورند. با دوستان خدا دشمنی می‌شود و با دشمنان خدا دوستی. پرسیدند: اگر ما در آن روزگار بودیم چه کنیم؟ فرمود: مانند یاران عیسی باشید که با ارّه‌ها آنان را تکه تکه کردند و بر دار رفتند؛ زیرا مرگ در اطاعت خدا بهتر از زندگی در گناه است. اکنون این حدیث، با تقیه‌ای که شیعیان به آن معتقدند، چگونه سازگار است؟
  • پرسش ۸۵: چه چیزی ابو بکر را مجبور کرد تا در سفر هجرت، همراه پیامبر (ص) باشد؟
  • پرسش ۸۶: آیات زیادی هست که خداوند در آن، اصحاب را می‌ستاید ولی شیعیان می‌گویند: اصحاب در دوران حیات پیامبر (ص) مؤمن بوده‌اند، امّا بعد از وفات او مرتد شده‌اند، این عجیب نیست؟
  • پرسش ۸۷: شیعه می‌گوید اصحاب بعد از وفات پیامبر (ص) همه مرتد شدند، پس چگونه با مرتدانی چون اصحاب مسیلمه، طلیحه، اسود و سجاح پیکار کردند؟
  • پرسش ۸۸: سنت‌های تکوینی و تشریعی شهادت می‌دهند که یاران هر پیامبری، بهترین افراد آن امت‌اند، پس چرا شیعیان یاران و اصحاب پیامبر (ص) ما را کافر می‌خوانند؟
  • پرسش ۸۹: پیامبر (ص) در وضعیت سختی قرار گرفت با این حال تقیه نکرد، چگونه است امامان شیعه از تقیه استفاده کرده‌اند؟
  • پرسش ۹۰: علی‌ بن ابی‌ طالب (ع) خوارج را کافر نمی‌داند، چرا شما بهترین یاران پیامبر (ص) و همسران او را کافر می‌خوانید؟
  • پرسش ۹۱: اجماع از دیدگاه شیعیان تنها زمانی حجت است که معصوم در آن وجود داشته باشد. چنین سخنی بی‌معنا است؛ زیرا وقتی معصوم در کار باشد، چه نیازی به اجماع است؟!
  • پرسش ۹۲: چرا شیعیان زیدیه را کافر می‌دانند، با این‌ که آنان دوستداران اهل بیت‌اند؟!
  • پرسش ۹۳: شیعیان می‌گویند علی بعد از پیامبر مستحق خلافت بود؛ زیرا پیامبر به او فرمود: «تو نسبت به من به منزلۀ هارون نسبت به موسایی»، امّا می‌بینیم که هارون جانشین موسی نشد و پیش از او وفات یافت و جانشین موسی، یوشع بن نون بود؟!
  • پرسش ۹۴: شیعیان به پیروان خود جرأت داده‌اند تا هر گونه گناهی را مرتکب شوند؛ آنان بر این باورند که: چون علی را دوست دارند، هر گناهی مرتکب شوند، اشکال ندارد!؟
  • پرسش ۹۵: بداء، از باورها و عقاید شیعیان است و از سویی ادعا می‌کنند که امامان غیب می‌دانند. آیا امامان از خداوند بزرگتر و بالاترند؟
  • پرسش ۹۶: شیعه همواره یاور دشمنان اسلام؛ مانند یهودیان، نصاری و مشرکان بوده‌اند. آن‌ها با مغول‌ها همکاری کردند و بغداد سقوط کرد و به نصاری "مسیحیان" یاری دادند و قدس از دست مسلمانان گرفته شد. آیا مسلمان واقعی چنین کاری می‌کند. آیا قرآن از دوستی یهود و نصاری نهی نکرده و آیا علی و فرزندانش چنین کردند؟!
  • پرسش ۹۷: بسیاری از شیعیان به حسن‌ بن علی (ع) توهین و فرزندانش را مذمّت می‌کنند، مگر نه این که او یکی از اهل بیت است؟!
  • پرسش ۹۸: شیعیان به فرقه‌ها و گروه‌های زیادی تقسیم شده و با یکدیگر مخالف‌اند. هر فرقه‌ای، فرقۀ دیگر را کافر می‌داند. بخشی از آن‌ها که بهایی هستند، کافرند!
  • پرسش ۹۹: وقتی فتنه‌گران شورشی خانۀ عثمان بن عفان را محاصره کردند، علی از او دفاع کرد و فرزندانش حسن (ع) و حسین (ع) و برادر زاده‌اش عبداللّٰه بن جعفر را فرستاد تا از او دفاع کنند و این دلیل نیست که علی (ع) و عثمان با هم دوست بودند؟!
  • پرسش ۱۰۰: به اتفاق شیعه و سنی، عمر در کارهای زیادی، با علی مشورت می‌کرد، این را چگونه توجیه می‌کند؟
  • پرسش ۱۰۱: در دوران خلافت عمر، سلمان فارسی فرماندار مدائن و عمار یاسر فرماندار کوفه بودند. این چگونه با اعتقادات شیعیان سازگار است؟
  • پرسش ۱۰۲: شیعیان می‌گویند: امامان ما معصوم‌اند و مهدی آخرین آن‌هاست و زنده و حاضر است و وجود امام از جانب خداوند برای رفع اختلاف است. با این وضع، در میان آن‌ها همچنان اختلاف وجود دارد. و نیز می‌گویند ٣٠٠ نفر با مهدی در ارتباط هستند و از طرفی مدعی‌اند که هر کس ادعا کند امام را دیده است، دروغگو است. این‌ها چگونه قابل جمع‌اند؟!
  • پرسش ۱۰۳: شیعه معتقد است: جهان از حجت الهی خالی نمی‌ماند و از سویی می‌گوید: تقیه نُه دهم (٩١٠) دین است، پس امام شیعیان نه دهم دین را به مردم نگفته‌اند.
  • پرسش ۱۰۴: شیعه بر این باور است که: شناخت ائمه (ع)، شرطی برای صحّت ایمان است. اکنون می‌پرسیم: کسانی که قبل از کامل شدن دوازده امام مرده‌اند چه خواهند کرد؟
  • پرسش ۱۰۵: شیعیان از علی‌ بن ابی‌ طالب نقل می‌کنند: وقتی به او خبر رسید که انصار می‌خواهند خلیفه از میان آن‌ها باشد، آن حضرت فرمود: چرا در پاسخ آن‌ها نگفتید پیامبر وصیت نمود با نیکو کارشان نیکویی کنید و از بدکار آن‌ها درگذرید. گفتند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست؟ گفت: اگر امامت به آن‌ها تعلق داشت، پیامبر در حق آن‌ها سفارش نمی‌کرد. باید به شیعه گفت: پیامبر دربارۀ اهل بیت خود سفارش کرد که با آن‌ها به نیکی رفتار شود.
  • پرسش ۱۰۶: به عقیدۀ شیعه، پیامبر (ص) رهبری بود که از افراد شایسته دوری می‌گزید و منافقان را از لحن گفتارشان می‌شناخت. برای پست‌های مهم و فرماندهی انتخاب می‌کرد وبا بعضی از آن‌ها وصلت وازدواج می‌نمود!
  • پرسش ۱۰۷: مفسران شیعه، آیۀ:{{عربی|اندازه=90%| ﴿وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِر را چنین تفسیر می‌کنند که با زنان کافر ازدواج نکنید، در حالی که پیامبر (ص) با امّ المؤمنین عایشه، که شما او را کافر و مرتد می‌دانید، ازدواج کرد؟
  • پرسش ۱۰۸: خطّابیه از فِرق شیعی است. آنان بر این باورند که بعد از امام جعفر صادق (ع) پسرش اسماعیل امام‌ است. علمای شیعه در ردّ ایشان می‌گویند: اسماعیل پیش از امام صادق (ع) وفات کرده، مرده که نمی‌تواند جانشین زنده باشد. به شیعه گفته می‌شود شما با حدیث منزلت، که پیامبر به علی فرمود: نسبت تو به من به منزلۀ هارون نسبت به موسی است، استدلال کرده‌اید، معلوم است که هارون پیش از موسی وفات یافت و طبق اقرار خودتان مرده نمی‌تواند جانشین زنده باشد؟!
  • پرسش ۱۰۹: شیعیان برای اثبات امامت امامان دوازده‌گانه، به این حدیث استناد و استدلال می‌کنند که پیامبر (ص) فرمود: دوازده خلیفه خواهند آمد که همه از قریش‌اند. در روایتی دیگر نیز آمده است:

«لَا یَزَالُ‏ أَمْرُ النَّاسِ‏ مَاضِیاً حَتَّی‏ یَلِیَ‏ عَلَیْهِمْ‏ اثْنَا عَشَرَ رَجُلا‏‏‏‏‏» اکنون می‌پرسیم از ائمه شیعه، تنها دو نفر فرمانروایی کردند؛ یکی علی و دیگری فرزندش حسن، پس آن ده امامی که فرمانروایی کرده‌اند کیستند؟

  • پرسش ۱۱۰: شیعیان ادعا می‌کنند بعد از وفات پیامبر (ص)، به‌جز چند نفر مرتد شدند؟!
  • پرسش ۱۱۱: شیعیان معتقدند که اصحاب، درستکار و عادل نیستند، ولی در کتاب‌های شیعه روایاتی می‌بینیم که بر عدالت صحابه دلالت می‌کند؛ از آن جمله است کلام پیامبر (ص) در حَجة الوداع که فرمود:«نَضَّرَ اللَّهُ‏ عَبْداً سَمِعَ‏ مَقَالَتِی‏ فَوَعَاهَا ثُمَ‏ بَلَّغَهَا إِلَی‏ مَنْ‏ لَمْ‏ یَسْمَعْهَا‏‏‏‏‏»
  • پرسش ۱۱۲: پیامبر دستور داده است امتش همسری شایسته اختیار کنند، چرا خودش البته در نظر شیعه با همسر شایسته ازدواج نکرد؟
  • پرسش ۱۱۳: اگر منافق در میان اصحاب زیاد بود، چگونه فارس و روم و بیت المقدس را فتح کردند؟
  • پرسش ۱۱۴: عالم بزرگ شیعه، محمد حسین آل‌کاشف الغطاء در مورد علی (ع) می‌گوید: وقتی علی (ع) دید که دو خلیفۀ قبل از او، نهایت تلاش خود را در گسترش اسلام مبذول داشتند با آن‌ها بیعت کرد و راه صلح در پیش گرفت، بنابراین، می‌پذیرید علی (ع) با دو خلیفۀ قبل از خود بیعت کرد؟!
  • پرسش ۱۱۵: شیعیان برای اثبات این مطلب که اصحاب بعد از پیامبر (ص) مرتد شدند، به این حدیث پیامبر (ص) استدلال می‌کنند که فرمود: «مردانی بر من وارد می‌شوند که آن‌ها را می‌شناسم و آنان مرا می‌شناسند و آن‌ها از حوض من بازداشته می‌شوند و آنگاه من می‌گویم: چرا آن‌ها را برمی‌گردانید، آنان اصحاب من، اصحاب من هستند. گفته می‌شود: تو نمی‌دانی که چه چیزهایی بعد از تو پدید آوردند.» معلوم است که همۀ اصحاب در این حدیث داخل‌اند، حتی علی (ع)، عمار، مقداد، ابوذر و سلمان فارسی. شیعه با این حدیث چگونه برخورد می‌کند؟
  • پرسش ۱۱۶: مالک اشتر در خطبه‌ای می‌گوید: خداوند محمد (ص) را به عنوان بشارت و بیم دهنده برانگیخت...یعنی پیامبر (ص) ابو بکر را خلیفۀ خود ساخت و ابو بکر به شیوۀ پیامبر رفتار کرد و اابو بکر عمر را به خلافت برگزید و او به شیوۀ پیشین عمل کرد. مالک اشتر ابو بکر را می‌ستاید ولی شیعیان از او انتقاد می‌کنند؟!
  • پرسش ۱۱۷: ابن حزم از شیعیان می‌پرسد: چرا علی بعد از شش ماه با ابو بکر بیعت کرد؟ اگر بیعت کردن کار درستی بود، چرا با شش ماه تأخیر و اگر درست نبود، چرا بعد از شش ماه بیعت کرد؟
  • پرسش ۱۱۸: شیعیان می‌گویند: پیامبر (ص) علی را به سکوت بعد از خویش دعوت کرد و آن حضرت به کشمکش و درگیری نپرداخت، ولی در مورد اهل جمل و صفین نبرد کرد؛ یعنی در روز نخست نجنگید، بلکه پس از گزینش به خلافت درگیر جنگ شد؟!
  • پرسش ۱۱۹: شیعیان فرق زیادی میان پیامبران و امامان قائل نیستند. مجلسی می‌گوید: ما دلیلی برای متصف نبودن ائمه به نبوّت نمی‌بینیم، جز آن که خاتم الأنبیا رعایت شود، نبوت و امامت فرقی ندارند؟!
  • پرسش ۱۲۰: شیعه می‌گوید: تعیین امام از جانب خدا لطف الهی است. اکنون که امام دوازدهم غایب است، چه لطفی نسبت به مسلمانان دارد؟
  • پرسش ۱۲۱: شیعیان، امامان خود را معصوم می‌دانند، آیا کارها و رفتارهایی مانند موارد زیر منافات با عصمت ندارد: ١. حسن‌ بن علی (ع) در رفتن به جنگ قاتلان عثمان و انتقام خون او، با پدرش علی (ع) مخالف بود. ٢. حسین بن علی مخالف صلح برادرش حسن با معاویه بود. ٣. علی (ع) می‌گوید: از گفتن حق به من و ارائۀ مشورت عادلانه خودداری نکنید.
  • پرسش ۱۲۲: علمای اهل سنت حرمین فتوا داده‌اند که کمک گرفتن از کافران در مقابل بعثی‌های مرتد، در حال ضرورت، جایز است. شیعیان چنین فتوایی را تقبیح کردند، در حالی که علاّمۀ حلی در کتاب «منتهی المطلب فی تحقیق المذهب»، نقل می‌کند که شیعیان، به جز طوسی، همه اجماع کرده‌اند که کمک گرفتن از ذمی‌ها برای جنگیدن با شورشیان جایز است. این تناقض را چگونه حل می‌کنید؟
  • پرسش ۱۲۳: هریک از اهل بیت پیامبر (ص) ادعای امامت نماید و چیزهای خارق‌العاده‌ای که نشانگر صدق و راستگویی او است، ارائه کند، امامتش در نزد شیعیان ثابت می‌شود. اما زید بن علی با این‌که ادعای امامت کرد، شیعان امامتش را نپذیرفتند و در مقابل، امامت را از آنِ مهدی غایب، که ادعای امامت نکرد، دانستند؟!
  • پرسش ۱۲۴: وقتی آیۀ {{عربی|اندازه=90%| ﴿إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا نازل شد، پیامبر بنی شیبه را فرا خواند و کلید کعبه را به آن‌ها داد. چرا در مورد خلافت علی (ع) که برای همۀ مسلمانان مهم بود، چنین نکرد؟
  • پرسش ۱۲۵: شیعیان حدیثی ساخته‌اند که در آن آمده است: لعنت خدا بر کسی که به لشکر اسامه نپیوندد و از آن باز ماند. آن‌ها با ساختن این حدیث، می‌خواهند بر خلفا لعنت کنند ولی فراموش کرده‌اند که: ١. علی (ع) یا در لشکر اسامه شرکت کرده، که در این صورت به امامت ابو بکر اعتراف کرده است. چون سربازِ فرماندهی شده که ابوبکر او را تعیین کرده است. ٢. یا شرکت نکرده که در این صورت، مشمول همان دروغی می‌شود که ساخته‌اند.
  • پرسش ۱۲۶: شیعیان معتقدند نسخه‌ای از قرآن، به همان صورت که نازل شده، نزد علی (ع) بوده است. اکنون پرسش این است که چرا علی (ع) آن‌گاه که به خلافت رسید آن قرآن را بیرون نیاورد؟
  • پرسش ۱۲۷: شیعیان ادعا می‌کنند که اهل‌ بیت پیامبر را دوست دارند. امّا نسب برخی از خاندان اهل‌ بیت را انکار کرده‌اند؛ مانند دختران پیامبر؛ رقیه و امّ کلثوم، عباس عموی پیامبر و فرزندانش را از اهل‌ بیت بیرون کرده‌اند و همچنین زبیر را از خاندان پیامبر نمی‌دانند و بسیاری از فرزندان فاطمه؛ مانند زید بن علی و فرزندش یحیی و ابراهیم و جعفر فرزندان موسی کاظم را دوست نمی‌دارند، چرا؟
  • پرسش ۱۲۸: شیعیان همۀ اهل بیت در قرن نخست را کافر می‌دانند؛ زیرا در روایات آن‌ها آمده است: پس از پیامبر، جز سه نفر، مرتد شدند؟
  • پرسش ۱۲۹: حسن‌ بن علی (ع) با این‌که یاوران و لشکر فراوان داشت با معاویه صلح کرد ولی برادرش حسین بن علی با این‌که افرادش کم بودند و می‌توانست صلح کند، جنگید. لابد کار یکی از این دو اشتباه بوده و شیعیان بعضی از افراد برجستۀ اهل بیت (ع) را کافر می‌دانند؛ مانند عباس و پسرش عبداللّٰه و شیعیان با دختران پیامبر غیر از فاطمه کینه می‌ورزند و می‌گویند آن‌ها دختران پیامبر نیستند، پس کجاست آن محبت اهل بیت (ع) که ادعا می‌کنند؟
  • پرسش ۱۳۰: در زمان ابو بکر، علی (ع) در جنگ با مرتدان شرکت نمود و کنیزی از افراد اسیر شدۀ بنی حنیفه بهرۀ او شد که بعدها از او صاحب فرزندی به نام محمد بن حنفیه شد. از این مطلب برمی‌آید که از دیدگاه علی، خلافت ابو بکر به حق بوده، اگر نبود، علی (ع) در آن شرکت نمی‌کرد؟!
  • پرسش ۱۳۱: از امام صادق (ع) اقوال متعارضی نقل گردیده است؛ مثلاً در مورد چاه آبی که در آن نجاست بیفتد؛ یک بار گفته است: چاه آب چون دریاست، نجس نمی‌شود. بار دیگر فرموده: همۀ آب چاه باید کشیده شود. بار دیگر گفته است: هفت یا شش دلو از آبِ آن بکشید. این روایات متعارض را چگونه می‌توان جمع کرد؟
  • پرسش ۱۳۲: کتاب‌های مورد اعتماد نزد شیعه، وسائل شیخ حر عاملی و بحارالأنوار مجلسی و مستدرک الوسائل طبرسی هستند. تمام این کتاب‌ها متأخرند. اگر این احادیث را از طریق سند جمع کرده‌اند، پس تا آن زمان نوشته نشده بود؟ عاقل چگونه به روایاتی اعتماد می‌کند که طی ١١ تا ١٣ قرن نوشته شده بودند؟
  • پرسش ۱۳۳: روایاتی در کتاب‌های شیعه هست که با روایات اهل سنت در زمینۀ عقاید و نپذیرفتن بدعت‌ها مطابق است، ولی شیعیان آنها را به بهانۀ این که از روی تقیه صادر شده، کنار می‌گذارند، چرا؟
  • پرسش ۱۳۴: صاحب نهج البلاغه نقل می‌کند: علی (ع) ابوبکر و عمر را ستوده است؛ چنان‌که از علی‌ بن ابی طالب نقل می‌کند که دربارۀ ابوبکر گفت: او در حالی که پاک بود و عیب اندکی داشت از دنیا رفت. خیر دنیا را به دست آورد و پیش از آن که گرفتار شرّ آن شود از دنیا رفت. او اطاعت الهی را به جا آورد و به گونه‌ای شایسته تقوای الهی را رعایت کرد. پس چرا شیعیان اصحاب را عیب جویی می‌کنند آیا علی (ع) جز آنچه در دلش بود اظهار می‌کرد؟
  • پرسش ۱۳۵: شیعیان امامان خود را معصوم می‌دانند، ولی روایات زیادی دربارۀ سهو و خطای ائمه رسیده است. علامه مجلسی می‌گوید: مسأله خیلی مشکل است چون اخبار و نشانه‌های زیادی بر این دلالت می‌کند که سهو و فراموشی از آن‌ها سر می‌زده است!
  • پرسش ۱۳۶: امام یازدهم شیعیان، بدون داشتن فرزند درگذشته‌است. بنابراین، به‌خاطر این‌که پایه‌های مذهب امامی درهم شکسته نشود، فردی به نام عثمان، به دروغ گفت که امام عسکری فرزندی داشته که در چهار سالگی پنهان شده است، چگونه شیعیان سخن او را قبول می‌کنند؟
  • پرسش ۱۳۷: شیعیان همیشه به مروان بن حکم حمله می‌کنند و هر زشتی را به او نسبت می‌دهند، سپس در کتابهایشان روایت می‌کنند که حسن و حسین پشت سر مروان نماز می‌خوانده‌اند!
  • پرسش ۱۳۸: شیعیان در داستان‌های زیادی می‌گویند: وقتی مهدی به دنیا آمد، پرندگانی از آسمان بر او فرود آمدند که بالهایشان را بر سر و صورت و بدن او می‌مالیدند، سپس پرواز می‌کردند. پدرش آن‌ها را فرشتگان آسمانی معرفی کرد، سپس نتیجه می‌گیرد وقتی فرشتگان یاوران او هستند چرا می‌ترسد و در سرداب پنهان شده است؟
  • پرسش ۱۳۹: شیعیان چند شرط برای امام گذاشته‌اند؛ یکی آن‌که از میان پسران پدر، بزرگترین باشد و او را کسی جز امام غسل ندهد و زره پیامبر بر او درست درآید. باید از همۀ مردم عالم‌تر باشد و جنب نشود و غیب بداند امّا این شرایط آن‌ها را در مضیقه قرار می‌دهد... !
  • پرسش ۱۴۰: شیعیان ادعا می‌کنند که امام باید با نص تعیین شود، اگر چنین بود فرقه‌های شیعه چرا این همه در مورد امامت دچار اختلاف شده‌اند؟!
  • پرسش ۱۴۱: بعضی از شیعه بر عایشه تهمت می‌زنند و او را به همین چیزی متهم می‌کنند که اهل افک او را بدان متهم کردند!؟
  • پرسش ۱۴۲: شیعیان می‌گویند علم و دانش نزد ائمه آن‌هاست و منابع علمی آن‌ها «صحیفة الجامعه» و «کتاب علی» است.
  • پرسش ۱۴۳: شیعیان در کتاب‌هایشان آورده‌اند: از این‌که اهل کوفه از حسین‌ بن علی حمایت نکردند، به جز سه نفر همه مرتد شدند، سپس می‌پرسد: اگر حسین آن‌گونه که شیعیان می‌گویند غیب می‌دانست، به سوی آن‌ها می‌رفت؟
  • پرسش ۱۴۴: شیعیان ادعا می‌کنند که امام دوازدهم آن‌ها به علت ترس از کشته شدن پنهان شده است. به آن‌ها گفته می‌شود: ائمه پیشین آن‌ها غایب نبودند و کشته نشدند؟!
  • پرسش ۱۴۵: شیعیان ادعا می‌کنند تنها به احادیثی اعتماد می‌کنند که صحیح بوده و از اهل‌ بیت رسیده باشد. آن‌ها با این سخن، ائمه را مانند پیامبر می‌شمارند که از پیش خود سخن گوید و گفتۀ امام همانند گفتۀ خدا و پیامبرش می‌باشد و لذا در کتاب‌هاشان گفته‌های پیامبر کم است.
  • پرسش ۱۴۶: شیعیان می‌گویند: به روایاتی که از طریق ائمه اهل‌ بیت به آنان رسیده عمل می‌کنند و ما می‌گوییم معلوم است که از ائمه اهل‌ بیت، جز علی کسی پیامبر را ندیده است. آیا علی می‌تواند همۀ سنت پیامبر را برای نسل‌های بعد از خود نقل کند؟ در حالی که علی گاهی در مدینه به عنوان جانشین می‌ماند و پیامبر سفر می‌کرد؟
  • پرسش ۱۴۷: بیشتر کسانی که گفته‌های پیامبر را به مردم رسانده‌اند، از اهل بیت او نبوده‌اند. پیامبر (ص) اسعد بن زراره را به مدینه، علاء حضرمی را به بحرین، معاذ و ابوموسی را به یمن و عُتّاب بن اسید را به مکه فرستاد. پس ادعای شیعه چیست که می‌گوید: از پیامبر جز علی و یا فردی از اهل بیتش، گفته‌ها و احادیث او را نقل نمی‌کند؟
  • پرسش ۱۴۸: شیعیان در کتاب‌هایشان اعتراف می‌کنند که علم حلال و حرام، و مناسک حج، جز از طریق امام باقر (ع) به آن‌ها نرسیده است؛ یعنی در این مورد از علی (ع) چیزی به آن‌ها نرسیده است؟
  • پرسش ۱۴۹: [[شیخ مامقانی[[می‌گوید: اگر کسی به دیدن حضرت حجت مشرف شود، در بالاترین حد عدالت قرار دارد. ما به آن‌ها می‌گوییم شما چرا دربارۀ کسی که پیامبر (ص) را دیده است اینگونه حکم نمی‌کنید؟
  • پرسش ۱۵۰: شیعیان روایات کسانی را که یکی از ائمه آنها را قبول نداشته باشد، نمی‌پذیرند. از همین رو، روایات صحابه را رد می‌کنند ولی با شیعیانی که یکی از امامان یا چند نفر از آن‌ها را نپذیرفته‌اند؛ مانند فطحیه، به‌گونه‌ای دیگر رفتار می‌کنند و روایات آن‌ها را می‌پذیرند، چنین چیزی چگونه توجیه‌پذیر است؟
  • پرسش ۱۵۱: علمای شیعه می‌گویند: در کتاب کافی کلینی، روایت صحیح و ضعیف وجود دارد و از طرفی بر این باورند که این کتاب به حضرت مهدی عرضه شده و اوگفته‌است: این‌کتاب برای شیعیان ما کافی‌ است. اگر به‌آن حضرت‌ عرضه شده چرا روایات ضعیف مشخص نگردیده‌است؟!
  • پرسش ۱۵۲: فقیه همدانی در مصباح الفقیه می‌گوید: طبق نظر متأخرین، معیار بر حجّیت اجماع این نیست که همه اتفاق کنند، بلکه دلیل بر حجّت اجماع این است که رأی معصوم را به طریق حدس زدن و تخمین کشف کنیم. پس آن‌ها رأی امام غائبشان را از طریق حدس و گمان می‌شناسند و در عین حال اجماع سلف را معتبر و معیار قرار نمی‌دهند؟!
  • پرسش ۱۵۳: شیعیان اعتراف می‌کنند که یکی از برجسته‌ترین علمای آن‌ها ابن‌ بابویه قمی‌است؛ صاحب کتاب «من لا یحضره الفقیه». او در جایی ادعای اجماع می‌کند و در جای دیگر ادعای اجماع بر خلاف آن را می‌کند. چگونه می‌توان بر او اعتماد کرد؟
  • پرسش ۱۵۴: از عجایب شیعه این است که اگر مسأله‌ای دارای دو قول باشد که گویندۀ یکی معلوم و قول دیگر نامعلوم است، به آن قول که گوینده‌اش نامعلوم است عمل می‌کند، چه دلیلی بر آن دارند؟
  • پرسش ۱۵۵: شیخ شیعه در بحار می‌گوید: روبه‌روی قبر ایستادن لازم است؛ اگر چه مخالف جهت قبله باشد. یعنی وقتی به زیارت ضریح‌های خود می‌روند و دو رکعت نماز زیارت می‌خوانند، باید رو به قبر بخوانند گرچه قبله در سمت دیگری باشد.
  • پرسش ۱۵۶: شیعه همواره با گفتار پیامبر «أُذَکِّرُکُمُ‏ اللَّهَ‏ فِی‏ أَهْلِ‏ بَیْتِی‏‏‏‏‏‏» استدلال می‌کنند، ولی خود شیعه با تعداد زیادی از اهل بیت (ع) دشمنی می‌نمایند؟
  • پرسش ۱۵۷: شیعه می‌گوید: اصحاب، نص بر خلافت علی را پنهان کرده‌اند، اگر چنین است چرا فضایل او را پنهان نکرده‌اند؟
  • پرسش ۱۵۸: شیعیان می‌گویند: حضرت عسکری پدر امام زمان فرمان داد که خبر امام مهدی (ع) را از همه پنهان سازند و به جز افراد مورد اعتماد نگویند. از طرفی می‌گویند: اگر کسی امام خود را نشناسد، خدا را نشناخته است!؟
  • پرسش ۱۵۹: شیعیان می‌گویند: خداوند عمر امامشان را صدها سال طولانی کرده، چون همۀ مردم به او نیاز دارند.

به آن‌ها می‌گوییم: پس چرا عمر پیامبر را طولانی نکرد مردم به او نیز نیاز داشتند؟

  • پرسش ۱۶۰: جعفر برادر حسن عسکری است. او گفته است: برادرش فرزندی نداشته، لکن شیعیان سخن او را قبول نمی‌کنند، چون او معصوم نیست، ولی ادعای عثمان بن سعید را که می‌گوید: حسن فرزندی داشته قبول می‌کنند، با این‌که او هم معصوم نیست، این مطلب چگونه توجیه می‌شود؟
  • پرسش ۱۶۱: از عقاید شیعه، اعتقاد به «طینت» است؛ یعنی خداوند شیعیان را از خاک مخصوص آفریده و اگر شیعه گناه کند آن را پای سنی می‌نویسند و نیکی‌های سنی در نامۀ عمل شیعه نوشته می‌شود. آیا چنین عقیده‌ای با «اختیار» که شیعه بدان معتقد است تناقض ندارد؟
  • پرسش ۱۶۲: علمای شیعه می‌گویند: انصار دوستان علی بودند و در جنگ صفین در لشکر علی قرار داشتند. می‌گوییم اگر چنین است چرا خلافت را به علی ندادند و به ابوبکر سپردند؟
  • پرسش ۱۶۳: ما همواره با دو گروه مواجهیم: الف) گروهی که ادعا می‌کنند قرآن تحریف شده و به این کتاب آسمانی طعنه می‌زنند. ب) افرادی‌که گناهشان این است به جای علی، ابو بکر را برگزیده‌اند و به این صورت، به اهل بیت طعنه می‌زنند. اکنون پرسش این است که چرا شیعه در مقابل گروه نخست ساکت و در برابر گروه دوم سرسخت است؟
  • پرسش ۱۶۴: خداوند متعال می‌فرماید: {{عربی|اندازه=90%| ﴿اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیٰاءَ قَلِیلاً مٰا تَذَکَّرُونَ. ١. در این آیه تصریح می‌کند که جز از خدا و پیامبر پیروی نکنید و امامت برای آن است که امام فرمان‌های الهی را که به ما رسیده اجرا کند، نه این‌که دین جدیدی برای مردم بیاورد.
  • پرسش ۱۶۵: مذهب شیعه به وسیلۀ راویانی مانند زراره و دیگران به آن‌ها رسیده است. در عین حال، امامان شیعه این افراد را مذمّت کرده‌اند اما شیعیان با اعتماد به قول افرادِ مذمّت شده، نظر امام خود را ردّ می‌کنند! این چگونه است؟
  • پرسش ۱۶۶: اگر شیخین انسان‌های خوبی نبودند، پس به نظر شما پیامبر در تربیت یارانش شکست خورده است؟ روشن است این بزرگترین توهین به پیامبر است.
  • پرسش ۱۶۷: شیعیان می‌گویند امامت واجب است، چون امام از شریعت اسلامی حفاظت می‌کند و مسلمانان را به راه راست سوق می‌دهد و احکام را از کم و زیاد شدن پاسداری می‌کند. باید از آنان پرسید: کدام یک از امامان دوازده‌گانۀ شما به ریاست و حکومت رسید تا چنین کاری را انجام دهد؟
  • پرسش ۱۶۸: در کتاب نهج البلاغه آمده است: علی با پروردگارش مناجات می‌کرد و این دعا را می‌گفت: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنِّی‏‏‏‏‏‏» اگر او معصوم بود، این چگونه استغفار است؟
  • پرسش ۱۶۹: شیعیان معتقدند هیچ پیامبری نبوده مگر آن‌که به ولایت دعوت کرده است. به شیعه گفته می‌شود که پیامبران به توحید و اخلاص دعوت می‌کردند نه به ولایت علی و اگر چنین ولایتی هست چرا تنها شیعیان آن را نقل کرده‌اند؟
  • پرسش ۱۷۰: آیا ائمه (ع) ازدواج موقت کرده‌اند یا نه؟
  • پرسش ۱۷۱: امام علی بن ابی طالب (ع) دروازۀ علم است، پس چگونه حکم مذی را نمی‌داند و کسی را نزد پیامبر می‌فرستد تا احکام متعلق به مذی را به او بیاموزد؟
  • پرسش ۱۷۲: خلافی که اصحاب پیامبر مرتکب شده‌اند این است که از ولایت علی منحرف شدند. پس چرا شیعیان در مورد فرقه‌های دیگر مانند فطحیه و واقفیه که امامت بعضی را قبول نمی‌کنند، روایت نقل کرده‌اند؟
  • پرسش ۱۷۳: منابع شیعه می‌گویند: ائمه (ع) تقیه می‌کنند، پس چگونه معصوم‌انند؟
  • پرسش ۱۷۴: کلینی نقل می‌کند که از امام علی خواستند که بدعت‌های خلفای سه‌گانه را اصلاح کند امّا علی نپذیرفت وگفت: این مایۀ تفرقه است و بدعت‌های خلفا از نظر شیعه مخالف با قرآن و سنت بود، چرا علی انکار نکرد؟
  • پرسش ۱۷۵: عمر علی را در شورای شش نفره قرار داد، چرا علی با وجود نص بر خلافت خود، حاضر شد در این شورا عضو شود؟ و چرا نگفت که دربارۀ او نصّی وارد شده است؟
  • پرسش ۱۷۶: شیعه روایاتی را جعل کرده‌اند که متضمن اسامی ائمه دوازده‌گانه است، ولی یکی از علمای آنها گفته: ذکر سلسله وار این دوازده تن در آن روایات موجود نیست.
  • پرسش ۱۷۷: شیعه ادعا می‌کند که بیشتر صحابه بعد از وفات پیامبر مرتد شدند (یعنی امامت علی را نپذیرفتند) پس چرا می‌گویید علی علیه السلام از ترس مرتد شدن، با آن‌ها به وجودِ نص احتجاج نکرد و با آن‌ها نجنگید؟
  • پرسش ۱۷۸: شیعه گمان می‌کند نصی دربارۀ امامانشان وجود دارد ولی استاد فیصل‌نور در کتاب «الإمامة والنص» این روایات را نقد کرده است.

دربارهٔ پدیدآورنده

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

پانویس

دریافت متن