نیایش چهل و دوم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
(←مقدمه) |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = صحیفه سجادیه | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
این [[نیایش]] | این [[نیایش]] [[امام سجاد]] {{ع}} است که پس از ختم قرآن میخواند. [[قرآن]] [[کتاب آسمانی]] ما [[مسلمانان]] و برنامه [[زندگی]] و نسخه [[شفابخش]] دردهای ماست. [[امامان معصوم]] ما را به ختم قرآن یعنی خواندن تمام قرآن سفارش فرمودهاند؛ چرا که اگر بخشهایی از این کتاب را بخوانیم و بخشهایی ناخوانده بماند انسانهایی تکبُعدی بار خواهیم آمد. در این کتاب [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[مادیت]] و [[معنویت]]، [[فرد]] و [[جامعه]]، [[سیاست]] و [[دیانت]]، [[علم]] و عمل مطرح شده است. ختم قرآن یعنی پرداختن به همه نیازها و توجه به همه زوایای زندگی. نکته دیگر کیفیت قرآن خواندنهای ماست. ما باید با [[عطش]] و [[عشق]] به سمت قرآن برویم همنشین قرآن بشویم، از او بپرسیم و پاسخ بگیریم، به آیاتش [[فکر]] کنیم و از مواعظش تأثیر بپذیریم، و آنها را در زندگی خود پیاده کنیم. | ||
[[قرآن]] [[کتاب آسمانی]] ما [[مسلمانان]] و برنامه [[زندگی]] و نسخه [[شفابخش]] دردهای ماست. [[امامان معصوم]] ما را به ختم قرآن یعنی | |||
نکته دیگر کیفیت قرآن خواندنهای ماست. ما باید با [[عطش]] و [[عشق]] به سمت قرآن برویم همنشین قرآن بشویم، از او بپرسیم و پاسخ بگیریم، به آیاتش [[فکر]] کنیم و از مواعظش تأثیر بپذیریم، و آنها را در زندگی خود پیاده کنیم. | |||
[[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]]{{صل}} نازل کردهای | [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]] {{صل}} نازل کردهای. | ||
آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر | بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای [[گمراهی]] و [[نادانی]] برهیم، و شفایی برای هر که از سر [[تصدیق]] بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از [[حق]] [[منحرف]] نشود، و چراغ [[هدایتی]] که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست، و [[رایت]] نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت [[گمراه]] نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست هلاکت بدو نرسد». | ||
بارخدایا، همچنان که دلهای ما را | |||
آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر راه [[قرآن]] بماند و در اینکه این کتاب از جانب [[خدا]] آمده است [[شک و تردید]] به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به [[تلاوت قرآن]] [[یاری]] دادی و به عبارات نیکویش [[خشونت]] از [[زبان]] ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست [[سعی]] میورزند و با [[اعتقاد]] به [[تسلیم]] در برابر [[آیات]] محکماتش، تو را [[عبادت]] میکنند و در برابر [[متشابهات]] و [[دلایل]] واضحاتش از سر تسلیم [[اقرار]] مینمایند... . | |||
بارخدایا، همچنان که دلهای ما را حاملان قرآن ساخته و به [[رحمت]] خود [[شرف]] و [[فضیلت]] آن را به ما شناساندی، بر [[محمد]] {{صل}} که [[خطیب]] قرآن است و [[خاندان]] او که [[خازنان علم]] قرآنند، [[درود]] بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترفند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردید، با [[یقین]] ما معارضه نکند و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند». | |||
سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». | سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». | ||
[[امام]] در این [[دعا]] از [[خداوند]] میخواهد که [[قرآن]] را وسیله [[ایمنی]] او از [[شیاطین]] و [[گناهان]] قرار دهد: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرست و قرآن را در [[تاریکی]] [[شب]] مونس ما گردان و در برابر کششها و گرایشهای [[شیطان]] و خاطرات وسوسهانگیز، [[نگهبان]] ما قرار ده. و چنان کن که قرآن پایهای ما را از سپردن | [[امام]] در این [[دعا]] از [[خداوند]] میخواهد که [[قرآن]] را وسیله [[ایمنی]] او از [[شیاطین]] و [[گناهان]] قرار دهد: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرست و قرآن را در [[تاریکی]] [[شب]] مونس ما گردان و در برابر کششها و گرایشهای [[شیطان]] و خاطرات وسوسهانگیز، [[نگهبان]] ما قرار ده. و چنان کن که قرآن پایهای ما را از سپردن راه [[معاصی]] باز دارد و [[زبان]] را از گفتن سخن [[باطل]] – بیهیچ آفتی که زبان را رسیده باشد- لال گرداند، و اعضا و جوارح ما را از [[ارتکاب گناهان]] مانع آید و طومار عبرتها را که به دست [[غفلت]] پیچیده شده پیشروی ما بگشاید، تا عجایب قرآن و مثلها و قصههای هشداردهنده آن –که کوههای سخت از تحمل آن ناتوانند- به دلهای ما راه یابد». | ||
و در پایان به دنبال سلامتخواهی در [[دنیا]]، [[سعادت]] پس از [[مرگ]] و [[جهان آخرت]] را در پرتو قرآن میخواهد: «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و چون مرگ فرا رسد، به مدد قرآن بر ما آسان کن [[اندوه]] جانکندن را و [[رنج]] نالیدن را و به تنگنا افتادن نفسها را به هنگامی که [[جان]] به گلوگاه میرسد... . | |||
بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ورود ما را به آن سرای کهنه و درنگ دراز ما را میان طبقات [[خاک]] سرد بر ما [[مبارک]] گردان. | بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ورود ما را به آن سرای کهنه و درنگ دراز ما را میان طبقات [[خاک]] سرد بر ما [[مبارک]] گردان. | ||
پس از بیرون شدن ما از دنیا، گورهای ما را [[بهترین]] منازل ما گردان و به [[فضل]] و [[رحمت]] خویش گورهای تنگ ما فراخ ساز و ما را در میان انبوه [[مردم]] که در عرصات گرد میآیند، به [[کیفر]] گناهان تباهکنندهمان رسوا مساز. | پس از بیرون شدن ما از دنیا، گورهای ما را [[بهترین]] منازل ما گردان و به [[فضل]] و [[رحمت]] خویش گورهای تنگ ما فراخ ساز و ما را در میان انبوه [[مردم]] که در عرصات گرد میآیند، به [[کیفر]] گناهان تباهکنندهمان رسوا مساز. | ||
ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستادهایم، به [[برکت]] قرآن بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان [[جهنم]] ما را به [[قرآن]] گورهای ما به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و | |||
ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستادهایم، به [[برکت]] قرآن بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان [[جهنم]] ما را به [[قرآن]] گورهای ما به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و لحظات هولانگیز قیامت [[رهایی]] ده»<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۸۸، مؤسسة الوفا، بیروت، ۱۴۱۴؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش چهل و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۹۶.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[تلاوت قرآن]] | * [[تلاوت قرآن]] | ||
* [[ختم قرآن]] | * [[ختم قرآن]] | ||
خط ۳۵: | خط ۴۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:صحیفه سجادیه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۷
مقدمه
این نیایش امام سجاد (ع) است که پس از ختم قرآن میخواند. قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان و برنامه زندگی و نسخه شفابخش دردهای ماست. امامان معصوم ما را به ختم قرآن یعنی خواندن تمام قرآن سفارش فرمودهاند؛ چرا که اگر بخشهایی از این کتاب را بخوانیم و بخشهایی ناخوانده بماند انسانهایی تکبُعدی بار خواهیم آمد. در این کتاب دنیا و آخرت، مادیت و معنویت، فرد و جامعه، سیاست و دیانت، علم و عمل مطرح شده است. ختم قرآن یعنی پرداختن به همه نیازها و توجه به همه زوایای زندگی. نکته دیگر کیفیت قرآن خواندنهای ماست. ما باید با عطش و عشق به سمت قرآن برویم همنشین قرآن بشویم، از او بپرسیم و پاسخ بگیریم، به آیاتش فکر کنیم و از مواعظش تأثیر بپذیریم، و آنها را در زندگی خود پیاده کنیم.
امام زین العابدین (ع) که خود عاشق قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب تلاوت میکرد که سقایانی که از جلوی خانه او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این دعا را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...»؛ «ای خداوند، تو مرا یاری دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. قرآنی است که شرایع و احکام خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای بندگان هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت محمد (ص) نازل کردهای.
بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای گمراهی و نادانی برهیم، و شفایی برای هر که از سر تصدیق بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از حق منحرف نشود، و چراغ هدایتی که فروغ برهانش را خاموشی نیست، و رایت نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت گمراه نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست هلاکت بدو نرسد».
آنگاه از خداوند میخواهد که پیوسته بر راه قرآن بماند و در اینکه این کتاب از جانب خدا آمده است شک و تردید به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به تلاوت قرآن یاری دادی و به عبارات نیکویش خشونت از زبان ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست سعی میورزند و با اعتقاد به تسلیم در برابر آیات محکماتش، تو را عبادت میکنند و در برابر متشابهات و دلایل واضحاتش از سر تسلیم اقرار مینمایند... .
بارخدایا، همچنان که دلهای ما را حاملان قرآن ساخته و به رحمت خود شرف و فضیلت آن را به ما شناساندی، بر محمد (ص) که خطیب قرآن است و خاندان او که خازنان علم قرآنند، درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر صدق معترفند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردید، با یقین ما معارضه نکند و چون قدم به راه راست قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند».
سپس از خدا توفیق عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر محمد و خاندان او درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در شناخت حق از باطل وامانند به دژ استوار او پناه میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ معرفت خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس هدایت نمیآموزند».
امام در این دعا از خداوند میخواهد که قرآن را وسیله ایمنی او از شیاطین و گناهان قرار دهد: «بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و قرآن را در تاریکی شب مونس ما گردان و در برابر کششها و گرایشهای شیطان و خاطرات وسوسهانگیز، نگهبان ما قرار ده. و چنان کن که قرآن پایهای ما را از سپردن راه معاصی باز دارد و زبان را از گفتن سخن باطل – بیهیچ آفتی که زبان را رسیده باشد- لال گرداند، و اعضا و جوارح ما را از ارتکاب گناهان مانع آید و طومار عبرتها را که به دست غفلت پیچیده شده پیشروی ما بگشاید، تا عجایب قرآن و مثلها و قصههای هشداردهنده آن –که کوههای سخت از تحمل آن ناتوانند- به دلهای ما راه یابد».
و در پایان به دنبال سلامتخواهی در دنیا، سعادت پس از مرگ و جهان آخرت را در پرتو قرآن میخواهد: «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و چون مرگ فرا رسد، به مدد قرآن بر ما آسان کن اندوه جانکندن را و رنج نالیدن را و به تنگنا افتادن نفسها را به هنگامی که جان به گلوگاه میرسد... .
بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و ورود ما را به آن سرای کهنه و درنگ دراز ما را میان طبقات خاک سرد بر ما مبارک گردان. پس از بیرون شدن ما از دنیا، گورهای ما را بهترین منازل ما گردان و به فضل و رحمت خویش گورهای تنگ ما فراخ ساز و ما را در میان انبوه مردم که در عرصات گرد میآیند، به کیفر گناهان تباهکنندهمان رسوا مساز.
ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستادهایم، به برکت قرآن بر خواری و بیچارگی ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان جهنم ما را به قرآن گورهای ما به قرآن روشنی بخش و از اندوه روز حساب و لحظات هولانگیز قیامت رهایی ده»[۱].[۲]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۸۸، مؤسسة الوفا، بیروت، ۱۴۱۴؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- ↑ بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش چهل و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۹۶.