نامهای امام مهدی از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}' به '') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مهدویت}} | {{مهدویت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام مهدی | |||
| عنوان مدخل = [[نامهای امام مهدی]] | |||
| مداخل مرتبط = [[نامهای امام مهدی در کلام اسلامی]] - [[نامهای امام مهدی در معارف دعا و زیارات]] - [[نامهای امام مهدی از دیدگاه اهل سنت]] | |||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
بسیاری از [[اهل سنت]]، وقتی در کتابهای خود [[اعتقاد به مهدویت]] و [[حضرت مهدی]]{{ع}} را [[نقل]] کردهاند؛ به [[نام حضرت مهدی]]{{ع}} تصریح کرده، آن را به [[شیعه]] نسبت دادهاند. در این بخش تنها به بعضی از این اقوال اشاره میشود: | بسیاری از [[اهل سنت]]، وقتی در کتابهای خود [[اعتقاد به مهدویت]] و [[حضرت مهدی]] {{ع}} را [[نقل]] کردهاند؛ به [[نام حضرت مهدی]] {{ع}} تصریح کرده، آن را به [[شیعه]] نسبت دادهاند. در این بخش تنها به بعضی از این اقوال اشاره میشود: | ||
#[[ابن کثیر]] در [[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]] مینویسد: {{عربی|"... | # [[ابن کثیر]] در [[البدایة و النهایة (کتاب)|البدایة و النهایة]] مینویسد: {{عربی|"... یعتقد فیهم الرَّافِضَةِ الذین أَوَّلُهُمْ علی بْنِ ابی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْمُنْتَظَرُ بسرداب سامِراً وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."}}<ref>البدایة و النهایة، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>. وی در جای دیگر<ref>البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۹۵.</ref> نیز پس از رد [[اعتقادات]] [[شیعه]]، از [[حضرت مهدی]] {{ع}} با نام [[محمد بن الحسن المهدی]] یاد کرده است. | ||
#[[ابن خلدون]] در [[تاریخ]] خود، وقتی از [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}} سخن گفته چنین مینویسد: {{عربی|"... | # [[ابن خلدون]] در [[تاریخ]] خود، وقتی از [[اعتقاد]] [[شیعه]] درباره [[حضرت مهدی]] {{ع}} سخن گفته چنین مینویسد: {{عربی|"... وَ خُصُوصاً الِاثْنَا عشریة مِنْهُمْ یزعمون انَّ الثانی عَشَرَ مِنْ أَئِمَّتَهُمْ وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری وَ یلقبونه المهدی..."}}<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۱۹۹.</ref>. | ||
#[[زرکلی]] در [[الاعلام (کتاب)|الاعلام]] میگوید: {{عربی|" مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی أَبُو الْقَاسِمِ آخَرَ الائمة الاثنی عَشَرَ عِنْدَ الامامیة..."}}<ref>الاعلام، ج ۶، ص ۸۰، پاورقی.</ref>. | # [[زرکلی]] در [[الاعلام (کتاب)|الاعلام]] میگوید: {{عربی|" مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی أَبُو الْقَاسِمِ آخَرَ الائمة الاثنی عَشَرَ عِنْدَ الامامیة..."}}<ref>الاعلام، ج ۶، ص ۸۰، پاورقی.</ref>. | ||
#[[ذهبی]] در [[سیر اعلام النبلاء (کتاب)|سیر اعلام النبلاء]]، به دنبال کلمه "المنتظر" نوشته است: {{عربی|"... | # [[ذهبی]] در [[سیر اعلام النبلاء (کتاب)|سیر اعلام النبلاء]]، به دنبال کلمه "المنتظر" نوشته است: {{عربی|"... الشریف أَبُو الْقَاسِمِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی..."}}<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۱۹.</ref>. | ||
#در پاورقی [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]، آمده است: {{عربی|" وَ الشیعة الامامیة الِاثْنَا عشریة تَقُولُ انَّ أَمَامَهُمْ الثانی عَشَرَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری الذی غَابَ وَ سیظهر مِنْ غیبته..."}}<ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref>. | # در پاورقی [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]، آمده است: {{عربی|" وَ الشیعة الامامیة الِاثْنَا عشریة تَقُولُ انَّ أَمَامَهُمْ الثانی عَشَرَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری الذی غَابَ وَ سیظهر مِنْ غیبته..."}}<ref>سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref>. | ||
#در [[تحفة الاحوذی (کتاب)|تحفة الاحوذی]] آورده است: {{عربی|"... | # در [[تحفة الاحوذی (کتاب)|تحفة الاحوذی]] آورده است: {{عربی|"... وَ فیه رَدَّ علی الشیعة حیث یقولون المهدی الْمَوْعُودُ هُوَ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."}}<ref>تحفه الاحوذی، ج ۶، ص ۴۰۳.</ref>. | ||
#[[قندوزی]] در [[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]] نوشته است: {{عربی|" فاذا مضی الْحَسَنِ فابنه الْحِجَّةِ مُحَمَّدِ المهدی..."}}؛ "پس آنگاه که [[امام حسن]] درگذشت، پس [[فرزند]] او [[حجت]] [[محمد]] [[مهدی]]..."<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۸۲ و ص ۳۱۶.</ref>. | # [[قندوزی]] در [[ینابیع المودة (کتاب)|ینابیع المودة]] نوشته است: {{عربی|" فاذا مضی الْحَسَنِ فابنه الْحِجَّةِ مُحَمَّدِ المهدی..."}}؛ "پس آنگاه که [[امام حسن]] درگذشت، پس [[فرزند]] او [[حجت]] [[محمد]] [[مهدی]]..."<ref>ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۸۲ و ص ۳۱۶.</ref>. | ||
اقوال [[اهل سنت]] بر دو چیز دلالت دارد: | اقوال [[اهل سنت]] بر دو چیز دلالت دارد: | ||
#این نام کم و بیش نزد [[شیعیان]] و [[علما]] شهرت داشته و استعمال میشده است. | # این نام کم و بیش نزد [[شیعیان]] و [[علما]] شهرت داشته و استعمال میشده است. | ||
#همه قائل به [[حرمت]]، آن نام نبودهاند؛ وگرنه به عنوان نکتهای قابل تأمل از طرف اهل [[سنت]] مطرح میشد. | # همه قائل به [[حرمت]]، آن نام نبودهاند؛ وگرنه به عنوان نکتهای قابل تأمل از طرف اهل [[سنت]] مطرح میشد. | ||
برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشتهاند: "شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی [[تعبد]]، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچگونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]]- که دلالت بر جواز میکرد- از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه میگیرند: "[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است، وگرنه باید هردو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند- و حاصل این هم این میشود که قائل به جواز شویم". در پایان ایشان قویترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از [[روایات]] دانسته، [[احتیاط]] را نیز لازم نمیدانند: {{عربی|" فتلخص عَنْ جمیع مَا ذکر جَوَازِ التسمیة بِاسْمِهِ الشریف وَ هُوَ (مُحَمَّدُ}})"<ref>ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴.</ref>. با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در [[زمان غیبت]] کبرا اگر نام بردن آن [[حضرت]] موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> | برخی از بزرگان معاصر، پس از [[نقل]] چهار گروه [[روایات]] یاد شده، نوشتهاند: "شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی [[تعبد]]، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک [[تقیه]] است. بنابراین نام بردن از آن [[حضرت]] به این نام در زمان ما هیچگونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم [[روایات]]- که دلالت بر جواز میکرد- از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه میگیرند: "[[حرمت]] تنها در هنگام [[تقیه]] بوده و تنها راه جمع بین [[روایات]] همین قول است، وگرنه باید هردو دسته [[روایت]] را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم [[روایات]] ظنی هستند- و حاصل این هم این میشود که قائل به جواز شویم". در پایان ایشان قویترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از [[روایات]] دانسته، [[احتیاط]] را نیز لازم نمیدانند: {{عربی|" فتلخص عَنْ جمیع مَا ذکر جَوَازِ التسمیة بِاسْمِهِ الشریف وَ هُوَ (مُحَمَّدُ}})"<ref>ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴.</ref>. با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در [[زمان غیبت]] کبرا اگر نام بردن آن [[حضرت]] موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۱۳-۲۱۵.</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۲۷: | خط ۳۰: | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۸: | خط ۴۰: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{اهل بیت}} | {{اهل بیت}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] | [[رده:مدخل درسنامه مهدویت]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۲
مقدمه
بسیاری از اهل سنت، وقتی در کتابهای خود اعتقاد به مهدویت و حضرت مهدی (ع) را نقل کردهاند؛ به نام حضرت مهدی (ع) تصریح کرده، آن را به شیعه نسبت دادهاند. در این بخش تنها به بعضی از این اقوال اشاره میشود:
- ابن کثیر در البدایة و النهایة مینویسد: "... یعتقد فیهم الرَّافِضَةِ الذین أَوَّلُهُمْ علی بْنِ ابی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ الْمُنْتَظَرُ بسرداب سامِراً وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."[۱]. وی در جای دیگر[۲] نیز پس از رد اعتقادات شیعه، از حضرت مهدی (ع) با نام محمد بن الحسن المهدی یاد کرده است.
- ابن خلدون در تاریخ خود، وقتی از اعتقاد شیعه درباره حضرت مهدی (ع) سخن گفته چنین مینویسد: "... وَ خُصُوصاً الِاثْنَا عشریة مِنْهُمْ یزعمون انَّ الثانی عَشَرَ مِنْ أَئِمَّتَهُمْ وَ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری وَ یلقبونه المهدی..."[۳].
- زرکلی در الاعلام میگوید: " مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی أَبُو الْقَاسِمِ آخَرَ الائمة الاثنی عَشَرَ عِنْدَ الامامیة..."[۴].
- ذهبی در سیر اعلام النبلاء، به دنبال کلمه "المنتظر" نوشته است: "... الشریف أَبُو الْقَاسِمِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری بْنِ علی الهادی..."[۵].
- در پاورقی سنن ابی داود، آمده است: " وَ الشیعة الامامیة الِاثْنَا عشریة تَقُولُ انَّ أَمَامَهُمْ الثانی عَشَرَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری الذی غَابَ وَ سیظهر مِنْ غیبته..."[۶].
- در تحفة الاحوذی آورده است: "... وَ فیه رَدَّ علی الشیعة حیث یقولون المهدی الْمَوْعُودُ هُوَ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ هُوَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ العسکری..."[۷].
- قندوزی در ینابیع المودة نوشته است: " فاذا مضی الْحَسَنِ فابنه الْحِجَّةِ مُحَمَّدِ المهدی..."؛ "پس آنگاه که امام حسن درگذشت، پس فرزند او حجت محمد مهدی..."[۸].
اقوال اهل سنت بر دو چیز دلالت دارد:
- این نام کم و بیش نزد شیعیان و علما شهرت داشته و استعمال میشده است.
- همه قائل به حرمت، آن نام نبودهاند؛ وگرنه به عنوان نکتهای قابل تأمل از طرف اهل سنت مطرح میشد.
برخی از بزرگان معاصر، پس از نقل چهار گروه روایات یاد شده، نوشتهاند: "شکی نیست که قول به منع نام بردن از روی تعبد، خالی از تحقیق است؛ اگرچه برخی از بزرگان بدان تصریح کردهاند... ظاهر این است که منع، دایر مدار وجود ملاک تقیه است. بنابراین نام بردن از آن حضرت به این نام در زمان ما هیچگونه منعی ندارد. به علاوه دسته چهارم روایات- که دلالت بر جواز میکرد- از دستههای دیگر به مراتب، هم از نظر عدد بیشتر و هم از نظر دلالت اقوا است. آنگاه ایشان نتیجه میگیرند: "حرمت تنها در هنگام تقیه بوده و تنها راه جمع بین روایات همین قول است، وگرنه باید هردو دسته روایت را قبول نکنیم و به اصطلاح از اعتبار ساقط بدانیم و یا قائل به تخییر شویم- اگر بگوییم روایات ظنی هستند- و حاصل این هم این میشود که قائل به جواز شویم". در پایان ایشان قویترین قرینه بر نظر خود (جواز نام بردن) را همان دسته چهارم از روایات دانسته، احتیاط را نیز لازم نمیدانند: " فتلخص عَنْ جمیع مَا ذکر جَوَازِ التسمیة بِاسْمِهِ الشریف وَ هُوَ (مُحَمَّدُ)"[۹]. با توجه به آنچه ذکر شد به نظر میرسد، در زمان غیبت کبرا اگر نام بردن آن حضرت موجب ضرر و زیان نگردد، جایز است[۱۰]
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ البدایة و النهایة، ج ۱، ص ۱۷۷.
- ↑ البدایة و النهایة، ج ۱۴، ص ۹۵.
- ↑ ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۱۹۹.
- ↑ الاعلام، ج ۶، ص ۸۰، پاورقی.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۱۳، ص ۱۱۹.
- ↑ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۲۱۰.
- ↑ تحفه الاحوذی، ج ۶، ص ۴۰۳.
- ↑ ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۸۲ و ص ۳۱۶.
- ↑ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی، قواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۵۰۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۱۳-۲۱۵.