غایت خلقت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== امامت و غایت خلقت == | == امامت و غایت خلقت == | ||
{{همچنین|امامت}} | {{همچنین|امامت}} | ||
بحث گسترده درباره [[فلسفه امامت]] در مدخل اغراض [[امامت]] انجام گرفته است. در این جا این مطلب را یادآور میشویم که در [[روایات]] از [[امامت]]، به عنوان [[فلسفه]] یا [[غایت خلقت]] تعبیر شده است؛ به گونهای که اگر لحظهای [[زمین]] از [[امام]] خالی باشد، بر اهلش [[خشم]] خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.</ref>. از این [[روایت]] و نظایر آن به دست میآید که [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] و سایر جانداران در [[زمین]] به [[وجود امام]] بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در [[زمین]] حیات وجود داشته، [[امام]] نیز بوده است و تا هنگامی که [[زندگی]] جریان دارد، [[امام]] نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، [[امام]] در [[نظام خلقت]] نقش علیت دارد. علیت [[امام]] در [[نظام طبیعت]] و در سطحی فراتر در [[نظام خلقت]]، به دو گونه فاعلی و غایی امکان پذیر است؛ یعنی [[وجود امام]] در سلسله [[علل]] فاعلی و غایی [[جهان]] قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله [[خداوند متعال]] است. بدین جهت است که درباره [[امام عصر]]{{ع}} آمده است: "بقای [[دنیا]] به بقای [[امام عصر]]{{ع}} است، و به [[یمن]] و [[برکت]] او موجودات روزی داده میشوند و به واسطه وجود او [[زمین]] و [[آسمان]] پابرجاست"<ref>{{متن حدیث|الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}؛ دعای عدیله.</ref>. | بحث گسترده درباره [[فلسفه امامت]] در مدخل اغراض [[امامت]] انجام گرفته است. در این جا این مطلب را یادآور میشویم که در [[روایات]] از [[امامت]]، به عنوان [[فلسفه]] یا [[غایت خلقت]] تعبیر شده است؛ به گونهای که اگر لحظهای [[زمین]] از [[امام]] خالی باشد، بر اهلش [[خشم]] خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد: {{متن حدیث|لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.</ref>. از این [[روایت]] و نظایر آن به دست میآید که [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] و سایر جانداران در [[زمین]] به [[وجود امام]] بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در [[زمین]] حیات وجود داشته، [[امام]] نیز بوده است و تا هنگامی که [[زندگی]] جریان دارد، [[امام]] نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، [[امام]] در [[نظام خلقت]] نقش علیت دارد. علیت [[امام]] در [[نظام طبیعت]] و در سطحی فراتر در [[نظام خلقت]]، به دو گونه فاعلی و غایی امکان پذیر است؛ یعنی [[وجود امام]] در سلسله [[علل]] فاعلی و غایی [[جهان]] قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله [[خداوند متعال]] است. بدین جهت است که درباره [[امام عصر]] {{ع}} آمده است: "بقای [[دنیا]] به بقای [[امام عصر]] {{ع}} است، و به [[یمن]] و [[برکت]] او موجودات روزی داده میشوند و به واسطه وجود او [[زمین]] و [[آسمان]] پابرجاست"<ref>{{متن حدیث|الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ}}؛ دعای عدیله.</ref>. | ||
[[صدرالمتألهین]] در شرح این گونه [[احادیث]] گفته است: [[خداوند سبحان]] موجودات را با تفاوت درجات و مراتبی که از نظر [[برتری]] و [[پست]] تری دارند آفرید. پایینترین مرتبه موجودات مواد عنصری [[زمین]] است که دورترین فاصله را از [[لطافت]] وجودی دارد، اما قابلیت تحول و [[تکامل]] وجودی را دارد. [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] اقتضا کرده است که این مواد عنصری، مسیر [[تکامل]] را طی کرده و به غایات وجودی خود (مرتبه بالاتر وجود) برسند. بر این اساس، در مسیر [[تکامل]] موجودات که از طریق [[علت]] غایی تحقق مییابد هر موجودی که مرتبه بالاتر دارد [[علت]] غایی موجود پایینتر است. بدین ترتیب، [[زمین]] را برای گیاه آفرید و گیاه را برای حیوان و حیوان را برای [[انسان]]، و از آنجا که در میان افراد [[انسان]] نیز مراتب کمال و [[نقص]] وجود دارد، [[کاملترین انسان]] را [[غایت]] وجود انسانهای دیگر قرار داد که در [[حقیقت]] [[غایت]] همه موجوداتی است که در مرتبه پایینتر از [[انسان]] قرار دارند. او همان [[انسان کامل]] است که در مرتبه [[امامت]] است، او [[جانشین]] [[خداوند]] در [[زمین]] است و چون وجود چیزی بدون [[غایت]] آن محال است، وجود [[جهان]] بدون [[وجود امام]] ناممکن خواهد بود<ref>شرح اصول کافی، ص۴۶۲.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱</ref> | [[صدرالمتألهین]] در شرح این گونه [[احادیث]] گفته است: [[خداوند سبحان]] موجودات را با تفاوت درجات و مراتبی که از نظر [[برتری]] و [[پست]] تری دارند آفرید. پایینترین مرتبه موجودات مواد عنصری [[زمین]] است که دورترین فاصله را از [[لطافت]] وجودی دارد، اما قابلیت تحول و [[تکامل]] وجودی را دارد. [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] اقتضا کرده است که این مواد عنصری، مسیر [[تکامل]] را طی کرده و به غایات وجودی خود (مرتبه بالاتر وجود) برسند. بر این اساس، در مسیر [[تکامل]] موجودات که از طریق [[علت]] غایی تحقق مییابد هر موجودی که مرتبه بالاتر دارد [[علت]] غایی موجود پایینتر است. بدین ترتیب، [[زمین]] را برای گیاه آفرید و گیاه را برای حیوان و حیوان را برای [[انسان]]، و از آنجا که در میان افراد [[انسان]] نیز مراتب کمال و [[نقص]] وجود دارد، [[کاملترین انسان]] را [[غایت]] وجود انسانهای دیگر قرار داد که در [[حقیقت]] [[غایت]] همه موجوداتی است که در مرتبه پایینتر از [[انسان]] قرار دارند. او همان [[انسان کامل]] است که در مرتبه [[امامت]] است، او [[جانشین]] [[خداوند]] در [[زمین]] است و چون وجود چیزی بدون [[غایت]] آن محال است، وجود [[جهان]] بدون [[وجود امام]] ناممکن خواهد بود<ref>شرح اصول کافی، ص۴۶۲.</ref><ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت ۱ (مقاله)|امامت]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱</ref> |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۷
خداشناسی و غایت خلقت
انسان موجودی است دو بُعدی (دنیایی و اخروی)، لذا هدف از خلقت او نه زندگی مادی، بلکه حیات جاودانه اخروی است؛ بنابراین باید خود را برای سیر و سفر به دنیای دیگر مهیا کند. این غایت، بدون مقدمات میسّر نمیشود. پس میتوان گفت که شناخت و معرفت خدای متعال، هدف خلقت انسان است که انسان از این راه به سعادت جاودانه نایل میآید.
منبع و ابزار معرفت به دو قسم درونی (فطرت، علم حصولی و حضوری) و بیرونی (پیامبران و امامان) تقسیم میشود که آفریدگار آن را در اختیار انسان قرار داده است. مهمترین فلسفه بعثت پیامبران و فرستادن کتابها و شرایع آسمانی، شناساندن خداوند به جاهلان است که در واقع آنان فطرت نهان و غبارگرفته خداشناسی منکران و جاهلان را بیدار میکنند[۱]؛ لذا معرفت خداوند در روایات، بنیان و اول دین توصیف شده است: «أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ»[۲]. به تعبیری، مقصد ذاتی و غایت بعثت و دعوت انبیاء، تحول انسان مادی به انسانِ الهی و روحانی است تا در پرتو آن وجود قدسی الهی برای انسان آشکار گردد. این کمال، حقیقت معرفت است که در حدیث شریف قدسی به آن اشاره شده است: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ أَنْ أعْرَفَ فَخَلَقْتُ الخَلْقَ لِكَيْ أعْرَفَ»[۳]. این مقصد ذاتی استقلالی حاصل نشود مگر به دو امر: یکی «اقبال» به سوی خداوند و دیگر رویگردانی از غیر خداوند و دوری از آنان؛ از این جهت، کلیه دعوتهای الهی یا دعوت بر اقبال به سوی حق تعالی است، یا دعوت [به] إعراض از غیر اوست[۴].[۵]
امامت و غایت خلقت
بحث گسترده درباره فلسفه امامت در مدخل اغراض امامت انجام گرفته است. در این جا این مطلب را یادآور میشویم که در روایات از امامت، به عنوان فلسفه یا غایت خلقت تعبیر شده است؛ به گونهای که اگر لحظهای زمین از امام خالی باشد، بر اهلش خشم خواهد نمود و آنان را در کام خود فرو خواهد برد: «لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَتْ»[۶]. از این روایت و نظایر آن به دست میآید که سرنوشت زندگی انسان و سایر جانداران در زمین به وجود امام بستگی دارد؛ یعنی از زمانی که در زمین حیات وجود داشته، امام نیز بوده است و تا هنگامی که زندگی جریان دارد، امام نیز وجود خواهد داشت. بر این اساس، امام در نظام خلقت نقش علیت دارد. علیت امام در نظام طبیعت و در سطحی فراتر در نظام خلقت، به دو گونه فاعلی و غایی امکان پذیر است؛ یعنی وجود امام در سلسله علل فاعلی و غایی جهان قرار دارد، هر چند علة العلل در هر دو سلسله خداوند متعال است. بدین جهت است که درباره امام عصر (ع) آمده است: "بقای دنیا به بقای امام عصر (ع) است، و به یمن و برکت او موجودات روزی داده میشوند و به واسطه وجود او زمین و آسمان پابرجاست"[۷].
صدرالمتألهین در شرح این گونه احادیث گفته است: خداوند سبحان موجودات را با تفاوت درجات و مراتبی که از نظر برتری و پست تری دارند آفرید. پایینترین مرتبه موجودات مواد عنصری زمین است که دورترین فاصله را از لطافت وجودی دارد، اما قابلیت تحول و تکامل وجودی را دارد. اراده حکیمانه خداوند اقتضا کرده است که این مواد عنصری، مسیر تکامل را طی کرده و به غایات وجودی خود (مرتبه بالاتر وجود) برسند. بر این اساس، در مسیر تکامل موجودات که از طریق علت غایی تحقق مییابد هر موجودی که مرتبه بالاتر دارد علت غایی موجود پایینتر است. بدین ترتیب، زمین را برای گیاه آفرید و گیاه را برای حیوان و حیوان را برای انسان، و از آنجا که در میان افراد انسان نیز مراتب کمال و نقص وجود دارد، کاملترین انسان را غایت وجود انسانهای دیگر قرار داد که در حقیقت غایت همه موجوداتی است که در مرتبه پایینتر از انسان قرار دارند. او همان انسان کامل است که در مرتبه امامت است، او جانشین خداوند در زمین است و چون وجود چیزی بدون غایت آن محال است، وجود جهان بدون وجود امام ناممکن خواهد بود[۸][۹]
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۸۲؛ شرح چهل حدیث، ص۶۶۰؛ صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۶؛ ج۱۹، ص۴۳۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج۱، ص۱۹۸؛ ج۴، ص۲۴۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج۸۴، ص۱۹۸ و ۳۴۴.
- ↑ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۹۸.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «خداشناسی توحیدی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۱۲۰.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۳۷.
- ↑ «الَّذِي بِبَقَائِهِ بَقِيَتِ الدُّنْيَا وَ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»؛ دعای عدیله.
- ↑ شرح اصول کافی، ص۴۶۲.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۴۱۰-۴۱۱