توحید عبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
توحید عبادی به معنای [[یکتاپرستی]] است؛ تنها [[خدا]] را [[بندگی]] کردن و فقط او را [[شایسته]] [[عبادت]] دانستن. [[عبادت]] به‌ معنای [[خضوع]] و تذلل و خشوعی است که از [[باور]] به [[شایستگی]] معبود برخیزد. از این رو [[سجود]] [[ملائکه]] در برابر [[آدم]] {{ع}} و [[سجود]] [[برادران]] [[یوسف]] در برابر [[یوسف]] {{ع}} [[عبادت]] [[آدم]] {{ع}} و [[یوسف]] {{ع}}، به شمار نیامده است. [[قرآن کریم]] [[علت]] وجود [[عبادت]] و [[پرستش]] [[خداوند]] را [[شایستگی]] می‌داند و اینکه او تنها معبودی است که [[شایسته]] [[عبادت]] است<ref>{{متن قرآن|قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ }}؛ سوره اعراف، آیه ۲۳ و {{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِيَ أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِي لِلَّذِينَ آمَنُواْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}؛ آیه ۳۲؛ {{متن قرآن|إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي }}؛ سوره طه، آیه۱۴؛ مفاهیم القرآن‌، ۱/ ۴۰۷؛ البیان فی تفسیر القرآن، ۱/ ۳۲۳.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۰۳.</ref>
توحید عبادی عبارت است از اختصاص [[پرستش]] به [[خدای متعال]]. [[توحید]] در لغت از ماده «وحد» به معنای افراد است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۹۰؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۸۱.</ref>. لفظ «[[عبادی]]» نیز منسوب به «[[عبادت]]» است که در [[مقام]] نسبت، «تاء تأنیث» حذف شده و «عبادی» خوانده می‌شود. بر این اساس معنای «[[توحید در عبادت]]» منفرد ساختن پرستش خواهد بود و چون موضوع سخن، [[خدا]]ست، معنای آن، انحصار پرستش و عبادت به خداوند است.


== [[وهابیت]] و توحید عبادی ==
توحید در عبادت، والاترین [[هدف]] [[بعثت پیامبران]] [[الهی]] و اصل مشترک همه [[ادیان آسمانی]] بوده و همه [[مسلمانان]] در نمازهای روزانه خود به این اصل اعتراف می‌کنند {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. بر این اساس، [[وجوب]] [[پرستش خدا]] و دوری از پرستش غیر او، امری مسلّم بوده و کسی در این قاعده کلی مخالفتی ندارد<ref>سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، ص۶۲.</ref>؛ تنها [[اختلاف]] در معنای عبادت و مصادیق آن است<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۷؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۲۰۳.</ref>.
[[وهابیان]] [[توحید]] را دارای دو [[مرتبت]] می‌دانند:
# [[توحید ربوبی]]: همان [[توحید در خالقیت]] است.
# [[توحید الوهی]]: عبارت است از [[توحید در عبادت]].


آنان معتقدند که [[توحید در خالقیت]] به تنهایی کافی نیست؛ بلکه باید در پی آن، خدای یگانه را پرستید. توحید عبادی، ویژه [[وهابیان]] نیست و همه [[مسلمانان]] بدان معتقدند؛ اما ویژگی [[وهابیان]] این است که [[تعظیم]] [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] و [[زیارت]] و [[توسل]] و [[شفاعت]] را [[عبادت]] خلق می‌انگارند و نوعی [[شرک]]. آنان از این [[حقیقت]] غافل‌اند که نمی‌توان هر [[تعظیم]] و خضوعی را [[عبادت]] شمرد و از مصادیق [[شرک]] محسوب کرد<ref>التوحید و الشرک فی القرآن الکریم‌، ۵۰- ۴۳.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۰۴.</ref>
== معنای عبادت ==
[[عالمان]] لغت واژه عبادت را به [[نرمش]] و [[ذلت]]<ref>معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.</ref>، [[اطاعت]] کردن<ref>القاموس المحیط، ج۱، ص۵۹۶.</ref>، [[طاعت]] همراه با [[خضوع]]<ref>لسان العرب، ج۹، ص۱۲؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۳۱؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۷۸۸.</ref>، [[انقیاد]] همراه با خضوع<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۴۲.</ref> و اظهار ذلت<ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۹.</ref> تعریف کرده‌اند. میان [[تفسیر]] لغویان و مفهوم [[عبادت]] عموم و خصوص من وجه است. در رابطه با تفسیر عبادت به «[[خضوع]]» و «تذلل» نیز اشکال وارد است که مفهوم این دو واژه گسترده‌تر از مفهوم عبادت بوده و نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا خضوع و تذلل [[انسان]] در برابر پدر و مادر، با توجه به [[دستور خداوند]] بر آن{{متن قرآن|وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ}}<ref>«و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن» سوره اسراء، آیه ۲۴.</ref> ارتباطی به «عبادت» به معنای [[پرستش]] ندارد<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۷.</ref>.
 
== توحید عبادی از دیدگاه [[عقل]] و نقل ==
از منظر [[خرد]]، همه ممکنات (ما سوی [[الله]]) [[فقیر]] و نیازمندند و فی نفسه فاقد هر نوع کمال و [[جمال]] و اگر در مرحله بعد، واجد کمالی می‌گردند به خاطر لطفی است که از جانب [[آفریدگار]] به آنان می‌شود<ref>سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>. بنابراین تنها مبدأ کمال است که سزاوار پرستش است چون همه [[کمالات]] از جانب او به [[جهان]] امکان افاضه می‌شود<ref> مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸.</ref>.
 
اما از منظر نقل، مهم‌ترین [[آیه]] [[قرآن کریم]] که با [[صراحت]] به [[توحید در عبادت]] و [[نفی]] تمام معبودها می‌پردازد آیه پنجم از [[سوره حمد]] است: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>. این آیه به اتفاق همه [[مفسران]]، عبادت را منحصر در خداوند می‌داند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱؛ المیزان، ج۱، ص۲۵؛ الکشاف، ج۱، ص۱۳؛ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۱۴۵.</ref>. این آیه حتی [[یاری]] جستن را نیز منحصر در [[خداوند متعال]] می‌کند تا [[توحید در عبادت]] عملاً و لساناً تحقق یابد. آیه در واقع هم [[نفی]] است و هم [[اثبات]]، نفی عبادت هر چیزی غیر از [[خدا]] و اثبات [[عبادت الهی]]؛ در مورد [[استعانت]] نیز همین مطلب جاری است<ref> مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱.</ref>.
همچنین در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ}}<ref>«و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.</ref> نیز بر [[عبادت خدا]] و [[پرهیز]] از [[طاغوت]] تأکید شده است. این آیه به روشنی [[گواهی]] می‌دهد که «توحید در عبادت» عصاره [[دعوت]] تمام [[پیامبران]] و در رأس برنامه‌های آنان بوده است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۴۲.</ref>. این مضمون در سایر [[آیات]] نیز مطرح شده است<ref>سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛  سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره هود، آیه ۵۰؛ سوره هود، آیه ۸۴.</ref>.
 
[[قرآن]] «[[توحید در عبادت]]» را یک [[اصل مسلم]] در تمام [[شرایع آسمانی]] شمرده و [[اهل کتاب]] را به [[حفظ]] این اصل [[دعوت]] کرده است<ref>سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. در آیه‌ای، [[پرستش]] [[الهی]] همان [[راه مستقیم]] خوانده شده<ref>سوره یس، آیه ۶۱.</ref> و در برخی [[آیات]] کسانی که توحید در عبادت را پذیرفته و دیگر معبودها را رها کرده‌اند، از [[هدایت]] یافتگان و [[اهل]] [[خرد]] شمرده شده‌اند<ref>سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.</ref>. در برخی آیات نیز [[مشرکان]] را [[توبیخ]] کرده که چرا اجسام بی‌جان و ساخته دست خود را [[عبادت]] می‌کنند در حالی که آنها خود خالقی توانا دارند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۹۱.</ref> و یا چرا چیزی را می‌پرستید که برای شما ضرر و نفعی ندارد<ref>سوره رعد، آیه ۱۶.</ref>.
 
گاهی واژه «[[عبادت]]» به صورت مجاز در یک معنای وسیعی به کار رفته که هرگز با عبادت به معنای «پرستش» مساوی نیست: {{متن قرآن|أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.</ref>. به کار بردن پرستش درباره انسان‌های [[گنهکار]] که از خواسته [[شیطان]] [[پیروی]] می‌کنند به طور مسلم یک نوع مجاز است و هرگز [[گمراهان]] [[اخلاقی]] در جرگه [[مشرکان]] قرار نمی‌گیرند. این کاربرد در [[روایات]] نیز دیده می‌شود<ref>الکافی، ج۶، ص۴۳۴.</ref>.
 
[[قرآن کریم]] در مورد [[اعتقاد]] [[بت‌پرستان]] تصریح می‌کند که آنان [[اصنام]] مورد پرستش را (بر خلاف [[اندیشه]] [[وهابیان]]) تنها [[شفیعان]] [[درگاه الهی]] نمی‌دانستند<ref>سوره یونس، آیه ۱۸.</ref> بلکه گاهی آنها را «[[الهه]]»<ref>سوره ص، آیه ۵.</ref> و گاهی «ارباب»<ref>سوره یوسف، آیه ۳۹.</ref> می‌خواندند، [[آیات قرآنی]] حاکی از آن است که [[انگیزه]] آنان برای [[پرستش]] [[اصنام]] این بوده که [[تصور]] می‌کردند بخشی از کارهای [[خدا]] به آنان واگذار شده و در [[حقیقت]] [[شفاعت]] و [[بخشش گناهان]] در دست آنان است و این دو مطلب از [[اصرار]] [[قرآن]] بر اینکه شفاعت بدون [[اذن خدا]] <ref>سوره نجم، آیه ۲۶.</ref> صورت نمی‌پذیرد و یا آمرزنده‌ای جز خدا نیست<ref>سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> به دست می‌آید. در جای دیگر نقل می‌کند که آنان [[عزت]] را در دست [[بت‌ها]] دانسته<ref>سوره مریم، آیه ۸۱.</ref> و از بت‌ها می‌خواستند که آنان را در [[جنگ‌ها]] کمک کنند<ref>سوره یس، آیه ۷۴.</ref>. [[قرآن]] [[تذکر]] می‌دهد که این [[مشرکان]] در [[روز رستاخیز]] از [[عقیده]] [[واقعی]] خود درباره بت‌ها برگشته و به [[گمراهی]] خود اعتراف می‌کنند<ref>سوره شعراء، آیه ۹۷-۹۸.</ref>.
 
در [[روایات]] متعددی نیز به این مسأله اشاره شده و [[عبادت کنندگان]] غیر [[خدا]] را [[مشرک]] دانسته و بیان می‌کند که [[کفر]] مقدم بر [[شرک]] است؛ چراکه [[ابلیس]] اول [[کافر]] شد، سپس مشرک<ref>الکافی، ج۲، ص۳۸۶؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۴۸.</ref>.
 
نکته پایانی اینکه «[[توسل]]» به [[انبیاء]] و [[اولیاء]] و یا «[[تبرک]]» به آثار به جا مانده از آنان، ارتباطی به [[عبادت]] و [[پرستش]] آنان ندارد؛ زیرا هیچ‌گاه متوسلان و تبرک‌جویان، کوچک‌ترین [[اعتقادی]] به [[الوهیت]] و [[ربوبیت]] آنان نداشته و هرگز عقیده ندارند که کاری از عالم به آنان واگذار شده و آنان در تأثیر مستقل هستند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص۸۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1224274.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[توحید عبادی (مقاله)|مقاله «توحید عبادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی، ج۳''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] جمعی از نویسندگان، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}

نسخهٔ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۱

مقدمه

توحید عبادی عبارت است از اختصاص پرستش به خدای متعال. توحید در لغت از ماده «وحد» به معنای افراد است[۱]. لفظ «عبادی» نیز منسوب به «عبادت» است که در مقام نسبت، «تاء تأنیث» حذف شده و «عبادی» خوانده می‌شود. بر این اساس معنای «توحید در عبادت» منفرد ساختن پرستش خواهد بود و چون موضوع سخن، خداست، معنای آن، انحصار پرستش و عبادت به خداوند است.

توحید در عبادت، والاترین هدف بعثت پیامبران الهی و اصل مشترک همه ادیان آسمانی بوده و همه مسلمانان در نمازهای روزانه خود به این اصل اعتراف می‌کنند ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ[۲]. بر این اساس، وجوب پرستش خدا و دوری از پرستش غیر او، امری مسلّم بوده و کسی در این قاعده کلی مخالفتی ندارد[۳]؛ تنها اختلاف در معنای عبادت و مصادیق آن است[۴].

معنای عبادت

عالمان لغت واژه عبادت را به نرمش و ذلت[۵]، اطاعت کردن[۶]، طاعت همراه با خضوع[۷]، انقیاد همراه با خضوع[۸] و اظهار ذلت[۹] تعریف کرده‌اند. میان تفسیر لغویان و مفهوم عبادت عموم و خصوص من وجه است. در رابطه با تفسیر عبادت به «خضوع» و «تذلل» نیز اشکال وارد است که مفهوم این دو واژه گسترده‌تر از مفهوم عبادت بوده و نسبت میان آن دو عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا خضوع و تذلل انسان در برابر پدر و مادر، با توجه به دستور خداوند بر آن﴿وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ[۱۰] ارتباطی به «عبادت» به معنای پرستش ندارد[۱۱].

توحید عبادی از دیدگاه عقل و نقل

از منظر خرد، همه ممکنات (ما سوی الله) فقیر و نیازمندند و فی نفسه فاقد هر نوع کمال و جمال و اگر در مرحله بعد، واجد کمالی می‌گردند به خاطر لطفی است که از جانب آفریدگار به آنان می‌شود[۱۲]. بنابراین تنها مبدأ کمال است که سزاوار پرستش است چون همه کمالات از جانب او به جهان امکان افاضه می‌شود[۱۳].

اما از منظر نقل، مهم‌ترین آیه قرآن کریم که با صراحت به توحید در عبادت و نفی تمام معبودها می‌پردازد آیه پنجم از سوره حمد است: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ[۱۴]. این آیه به اتفاق همه مفسران، عبادت را منحصر در خداوند می‌داند[۱۵]. این آیه حتی یاری جستن را نیز منحصر در خداوند متعال می‌کند تا توحید در عبادت عملاً و لساناً تحقق یابد. آیه در واقع هم نفی است و هم اثبات، نفی عبادت هر چیزی غیر از خدا و اثبات عبادت الهی؛ در مورد استعانت نیز همین مطلب جاری است[۱۶].

همچنین در آیه ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[۱۷] نیز بر عبادت خدا و پرهیز از طاغوت تأکید شده است. این آیه به روشنی گواهی می‌دهد که «توحید در عبادت» عصاره دعوت تمام پیامبران و در رأس برنامه‌های آنان بوده است[۱۸]. این مضمون در سایر آیات نیز مطرح شده است[۱۹].

قرآن «توحید در عبادت» را یک اصل مسلم در تمام شرایع آسمانی شمرده و اهل کتاب را به حفظ این اصل دعوت کرده است[۲۰]. در آیه‌ای، پرستش الهی همان راه مستقیم خوانده شده[۲۱] و در برخی آیات کسانی که توحید در عبادت را پذیرفته و دیگر معبودها را رها کرده‌اند، از هدایت یافتگان و اهل خرد شمرده شده‌اند[۲۲]. در برخی آیات نیز مشرکان را توبیخ کرده که چرا اجسام بی‌جان و ساخته دست خود را عبادت می‌کنند در حالی که آنها خود خالقی توانا دارند[۲۳] و یا چرا چیزی را می‌پرستید که برای شما ضرر و نفعی ندارد[۲۴].

گاهی واژه «عبادت» به صورت مجاز در یک معنای وسیعی به کار رفته که هرگز با عبادت به معنای «پرستش» مساوی نیست: ﴿أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ[۲۵]. به کار بردن پرستش درباره انسان‌های گنهکار که از خواسته شیطان پیروی می‌کنند به طور مسلم یک نوع مجاز است و هرگز گمراهان اخلاقی در جرگه مشرکان قرار نمی‌گیرند. این کاربرد در روایات نیز دیده می‌شود[۲۶].

قرآن کریم در مورد اعتقاد بت‌پرستان تصریح می‌کند که آنان اصنام مورد پرستش را (بر خلاف اندیشه وهابیان) تنها شفیعان درگاه الهی نمی‌دانستند[۲۷] بلکه گاهی آنها را «الهه»[۲۸] و گاهی «ارباب»[۲۹] می‌خواندند، آیات قرآنی حاکی از آن است که انگیزه آنان برای پرستش اصنام این بوده که تصور می‌کردند بخشی از کارهای خدا به آنان واگذار شده و در حقیقت شفاعت و بخشش گناهان در دست آنان است و این دو مطلب از اصرار قرآن بر اینکه شفاعت بدون اذن خدا [۳۰] صورت نمی‌پذیرد و یا آمرزنده‌ای جز خدا نیست[۳۱] به دست می‌آید. در جای دیگر نقل می‌کند که آنان عزت را در دست بت‌ها دانسته[۳۲] و از بت‌ها می‌خواستند که آنان را در جنگ‌ها کمک کنند[۳۳]. قرآن تذکر می‌دهد که این مشرکان در روز رستاخیز از عقیده واقعی خود درباره بت‌ها برگشته و به گمراهی خود اعتراف می‌کنند[۳۴].

در روایات متعددی نیز به این مسأله اشاره شده و عبادت کنندگان غیر خدا را مشرک دانسته و بیان می‌کند که کفر مقدم بر شرک است؛ چراکه ابلیس اول کافر شد، سپس مشرک[۳۵].

نکته پایانی اینکه «توسل» به انبیاء و اولیاء و یا «تبرک» به آثار به جا مانده از آنان، ارتباطی به عبادت و پرستش آنان ندارد؛ زیرا هیچ‌گاه متوسلان و تبرک‌جویان، کوچک‌ترین اعتقادی به الوهیت و ربوبیت آنان نداشته و هرگز عقیده ندارند که کاری از عالم به آنان واگذار شده و آنان در تأثیر مستقل هستند[۳۶].

منابع

پانویس

  1. ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۹۰؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۳، ص۲۸۱.
  2. «تنها تو را می‌پرستیم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  3. سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، ص۶۲.
  4. سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷؛ فرهنگ شیعه، ص۲۰۳.
  5. معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۲۰۵.
  6. القاموس المحیط، ج۱، ص۵۹۶.
  7. لسان العرب، ج۹، ص۱۲؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۳۱؛ اقرب الموارد، ج۲، ص۷۸۸.
  8. المصباح المنیر، ج۲، ص۴۲.
  9. المفردات فی غریب القرآن، ص۳۱۹.
  10. «و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن» سوره اسراء، آیه ۲۴.
  11. سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۷.
  12. سوره فاطر، آیه ۱۵.
  13. مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸.
  14. «تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.
  15. مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱؛ المیزان، ج۱، ص۲۵؛ الکشاف، ج۱، ص۱۳؛ مفاتیح الغیب، ج۱، ص۲۰۸؛ الجامع لأحکام القرآن، ج۱، ص۱۴۵.
  16. مجمع البیان، ج۱، ص۱۰۱.
  17. «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید» سوره نحل، آیه ۳۶.
  18. المیزان، ج۱۲، ص۲۴۲.
  19. سوره انبیاء، آیه ۲۵؛ سوره فصلت، آیه ۱۴؛ سوره نساء، آیه ۳۶؛ سوره بقره، آیه ۸۳؛ سوره هود، آیه ۵۰؛ سوره هود، آیه ۸۴.
  20. سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  21. سوره یس، آیه ۶۱.
  22. سوره زمر، آیه ۱۷-۱۸.
  23. سوره اعراف، آیه ۱۹۱.
  24. سوره رعد، آیه ۱۶.
  25. «آیا به شما سفارش نکردم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شماست؟» سوره یس، آیه ۶۰.
  26. الکافی، ج۶، ص۴۳۴.
  27. سوره یونس، آیه ۱۸.
  28. سوره ص، آیه ۵.
  29. سوره یوسف، آیه ۳۹.
  30. سوره نجم، آیه ۲۶.
  31. سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.
  32. سوره مریم، آیه ۸۱.
  33. سوره یس، آیه ۷۴.
  34. سوره شعراء، آیه ۹۷-۹۸.
  35. الکافی، ج۲، ص۳۸۶؛ حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص۴۸.
  36. سبحانی، جعفر، مقاله «توحید عبادی»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۳، ص۸۸.