دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
آقای دکتر [[بهروز مینایی]] در کتاب ''«[[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای دکتر [[بهروز مینایی]] در کتاب ''«[[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«در [[آیین]] بودیزم، گوتمه پس از شش سال جستجو، دو طریق را که در [[هند]] راه رسیدن به [[نجات]] می‌دانستند، یکی طریقه امعان نظر و [[استدلال]] و دیگری طریقه [[ریاضت]] و [[زهد]]، هر دو را پیمود؛ اما به سرمنزل مطلوب نرسید. با این همه [[ناامید]] نشد و همچنان در [[طلب]] و [[مجاهده]] [[ثابت قدم]] ماند؛ به بوداگیا رفت و در پای درختی که بعدها شجره [[علم]] یا بودهی [[لقب]] گرفت، به یک رشته [[مراقبه]] و [[تفکر]] [[اشتغال]] ورزید. سرانجام بر او روشن شد که [[سدّ]] شدید و مانع محکم در راه رسیدن به نجات و سبب تمام شقاوت‌های [[انسانی]] همانا میل و [[هوای نفس]] اوست. متوجه شد که همان شدت میل و کمال رغبت، سبب [[شکست]] و ناکامی او می‌شود. گوتمه درنتیجه این [[تدبیر]] [[باطنی]] از [[رنج]] و [[شوق]] و [[شهوت]] یکسره [[آزاد]] شد و برای او هیچ رغبت و میلی به هیچ چیز باقی نماند. درنتیجه [[فکر]] او به [[صفا]] و [[طهارت]] اصلی درآمد. در این مرحله گوتمه دارای وجه و انجذابی شد که منتهی به حال [[تسلیم محض]] و رضای صرف گردید و از [[خوشی]] و ناخوشی فارغ شد و در همان پای درخت به مرتبه [[اشراق]] کامل نایل گشت. [[بودا]] (گوتمه) بعد از طی این مراحل بود که [[تصمیم]] به [[تعلیم و تربیت]] [[نفوس]] بشری گرفت و از [[خلوت]] به جلوت بازگشت و به میان خلایق آمد<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۷۷ - ۱۸۵.</ref>.
«در [[آیین]] بودیزم، گوتمه پس از شش سال جستجو، دو طریق را که در هند راه رسیدن به [[نجات]] می‌دانستند، یکی طریقه امعان نظر و [[استدلال]] و دیگری طریقه [[ریاضت]] و [[زهد]]، هر دو را پیمود؛ اما به سرمنزل مطلوب نرسید. با این همه [[ناامید]] نشد و همچنان در طلب و [[مجاهده]] [[ثابت قدم]] ماند؛ به بوداگیا رفت و در پای درختی که بعدها شجره [[علم]] یا بودهی [[لقب]] گرفت، به یک رشته [[مراقبه]] و [[تفکر]] [[اشتغال]] ورزید. سرانجام بر او روشن شد که [[سدّ]] شدید و مانع محکم در راه رسیدن به نجات و سبب تمام شقاوت‌های [[انسانی]] همانا میل و [[هوای نفس]] اوست. متوجه شد که همان شدت میل و کمال رغبت، سبب [[شکست]] و ناکامی او می‌شود. گوتمه درنتیجه این [[تدبیر]] [[باطنی]] از [[رنج]] و [[شوق]] و [[شهوت]] یکسره [[آزاد]] شد و برای او هیچ رغبت و میلی به هیچ چیز باقی نماند. درنتیجه [[فکر]] او به [[صفا]] و [[طهارت]] اصلی درآمد. در این مرحله گوتمه دارای وجه و انجذابی شد که منتهی به حال [[تسلیم محض]] و رضای صرف گردید و از [[خوشی]] و ناخوشی فارغ شد و در همان پای درخت به مرتبه [[اشراق]] کامل نایل گشت. [[بودا]] (گوتمه) بعد از طی این مراحل بود که [[تصمیم]] به [[تعلیم و تربیت]] [[نفوس]] بشری گرفت و از [[خلوت]] به جلوت بازگشت و به میان خلایق آمد<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۷۷ - ۱۸۵.</ref>.


[[مردم]] جنوب شرقی [[آسیا]] عموماً [[پیروان]] [[فرقه]] هینه یانه یکی از بزرگ‌ترین فرقه‌های [[بودایی]] می‌باشند. این فرقه بیشتر در برمه، تایلند و کامبوج پراکنده شده‌اند. در نگاهی به [[اصول عقاید]] هینه یانه می‌یابیم که [[راهب]] همواره نقطه مرکزی [[دین]] و [[مذهب]] است. او [[تعلیم]] می‌دهد که نفس یا «خویشتن» امری [[باطل]] است و [[دنیا]] عرصه‌ای است گذران و متغیر و دست خوش [[آلام]] و رنج ها؛ مقصد کلی و [[هدف]] وصول به نیرواناست. هر راهبی در [[طلب]] کمال قدوسیت، یعنی مرتبه «ارهت» به سعی و [[مجاهده]] مشغول است. در [[تعالیم]] این [[فرقه]] آمده است: آن [[حکیم]] بزرگ نخستین [[بودایی]] نبوده که در [[جهان]] آشکار شده است؛ بلکه در قرون و اعصار پیشین قبل از او شش یا - بنا بر بعضی [[روایات]] - ۲۴ [[بودا]] در جهان ظاهر گشته‌اند. بودا موجودی است [[الهی]] دارای [[عصمت]] محض و [[علم مطلق]] که بعد از طی تناسخ‌ها و ظهور در ابدان متعدد و در عمرهای بی‌شمار، آنچنان [[سیر کمال]] را طی کرده است که سرانجام به درجه و [[مقام]] [[الوهیت]] رسیده و در اعلاعلیین، جای گرفته است؛ پس از آنجا به سوی [[زمین]] [[نزول]] کرده، در رحم مادرش استقرار یافته، سپس مانند [[انسانی]] در جهان زاییده شده است. [[سرشت]] الوهی و ماهیت خدایی وی در سراسر زندگانی او هنگام [[شهود]] و [[اشراق]] ظاهر و نمایان شد. پس تعالیم او تعالیم الهی است و [[رفتار]] و [[کردار]] او منطبق با اصل [[حقیقت]] و عصمت می‌باشد و هر کس بدان راه و روش برود، از [[بدبختی]] و [[شقاوت]] خلاصی یافته، در [[صلح]] و [[سلام]] محض خواهد آرمید<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۱۱ - ۲۱۴.</ref>. این سلسله [[افکار]] و تعالیم در [[اخلاقیات]] [[مکتب]] مهایانه نیز آمده است<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۳۰ - ۲۳۴.</ref>. نیز شبیه این [[تعلیم]] در مورد صحبت‌های کرشینای ارابه‌ران و وشینو در مکتب هندوئیزم جدید [[مشاهده]] می‌شود که مجموعه آنها را در بگود – گیتا می‌توان ملاحظه کرد<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۸۱ - ۲۸۵.</ref>. وشینو از جمله [[خدایان]] سه‌گانه [[هندوان]] و خدای [[محافظ]] کل است. وی منشأ [[خیرات]] و مبرّات می‌باشد و او را [[مظهر]] کامل مهر و [[محبت]] و [[لطف]] [[علوی]] می‌دانند، مراتب [[اعمال]] [[مخلوقات]] است و هرجا ملاحظه کند که شیئی [[عزیز]] در خطر یا نفسی [[شریف]] در [[مهلکه]] است، وی [[قوه]] و نیروی خود را به کار می‌برد تا او را [[یاری]] کند؛ از این رو [[عامه]] خلایق در [[کشور]] [[هند]] او را می‌ستایند و صورت او را با چهار دست و بازو می‌نگارند که در دو دست نشان و رمز [[سلطنت]] را گرفته، یکی حلقه آهنی و دیگری گوزنی آهنین و در دو دست دیگر علایم [[قوه]] سحرانگیز و [[عصمت]] [[طهارت]] را قبضه کرده است که یکی صدف حلزونی و دیگری گل نیلوفر آبی است. او [[محبوب]] [[مردم]] است و درباره او می‌گویند هر وقت [[ضرورت]] اقتضا کند به [[زمین]] [[هبوط]] می‌فرماید و آن هبوط را «اَوَتاره» گویند<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۶۱ - ۲۶۷.</ref>.
[[مردم]] جنوب شرقی [[آسیا]] عموماً [[پیروان]] [[فرقه]] هینه یانه یکی از بزرگ‌ترین فرقه‌های [[بودایی]] می‌باشند. این فرقه بیشتر در برمه، تایلند و کامبوج پراکنده شده‌اند. در نگاهی به [[اصول عقاید]] هینه یانه می‌یابیم که [[راهب]] همواره نقطه مرکزی [[دین]] و [[مذهب]] است. او [[تعلیم]] می‌دهد که نفس یا «خویشتن» امری [[باطل]] است و [[دنیا]] عرصه‌ای است گذران و متغیر و دست خوش [[آلام]] و رنج ها؛ مقصد کلی و [[هدف]] وصول به نیرواناست. هر راهبی در [[طلب]] کمال قدوسیت، یعنی مرتبه «ارهت» به سعی و [[مجاهده]] مشغول است. در [[تعالیم]] این [[فرقه]] آمده است: آن [[حکیم]] بزرگ نخستین [[بودایی]] نبوده که در [[جهان]] آشکار شده است؛ بلکه در قرون و اعصار پیشین قبل از او شش یا - بنا بر بعضی [[روایات]] - ۲۴ [[بودا]] در جهان ظاهر گشته‌اند. بودا موجودی است [[الهی]] دارای [[عصمت]] محض و [[علم مطلق]] که بعد از طی تناسخ‌ها و ظهور در ابدان متعدد و در عمرهای بی‌شمار، آنچنان [[سیر کمال]] را طی کرده است که سرانجام به درجه و [[مقام]] [[الوهیت]] رسیده و در اعلاعلیین، جای گرفته است؛ پس از آنجا به سوی [[زمین]] [[نزول]] کرده، در رحم مادرش استقرار یافته، سپس مانند [[انسانی]] در جهان زاییده شده است. [[سرشت]] الوهی و ماهیت خدایی وی در سراسر زندگانی او هنگام [[شهود]] و [[اشراق]] ظاهر و نمایان شد. پس تعالیم او تعالیم الهی است و [[رفتار]] و [[کردار]] او منطبق با اصل [[حقیقت]] و عصمت می‌باشد و هر کس بدان راه و روش برود، از [[بدبختی]] و [[شقاوت]] خلاصی یافته، در [[صلح]] و [[سلام]] محض خواهد آرمید<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۱۱ - ۲۱۴.</ref>. این سلسله [[افکار]] و تعالیم در [[اخلاقیات]] [[مکتب]] مهایانه نیز آمده است<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۳۰ - ۲۳۴.</ref>. نیز شبیه این [[تعلیم]] در مورد صحبت‌های کرشینای ارابه‌ران و وشینو در مکتب هندوئیزم جدید [[مشاهده]] می‌شود که مجموعه آنها را در بگود – گیتا می‌توان ملاحظه کرد<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۸۱ - ۲۸۵.</ref>. وشینو از جمله [[خدایان]] سه‌گانه [[هندوان]] و خدای [[محافظ]] کل است. وی منشأ [[خیرات]] و مبرّات می‌باشد و او را [[مظهر]] کامل مهر و [[محبت]] و [[لطف]] [[علوی]] می‌دانند، مراتب [[اعمال]] [[مخلوقات]] است و هرجا ملاحظه کند که شیئی [[عزیز]] در خطر یا نفسی [[شریف]] در [[مهلکه]] است، وی [[قوه]] و نیروی خود را به کار می‌برد تا او را [[یاری]] کند؛ از این رو [[عامه]] خلایق در [[کشور]] [[هند]] او را می‌ستایند و صورت او را با چهار دست و بازو می‌نگارند که در دو دست نشان و رمز [[سلطنت]] را گرفته، یکی حلقه آهنی و دیگری گوزنی آهنین و در دو دست دیگر علایم [[قوه]] سحرانگیز و [[عصمت]] [[طهارت]] را قبضه کرده است که یکی صدف حلزونی و دیگری گل نیلوفر آبی است. او [[محبوب]] [[مردم]] است و درباره او می‌گویند هر وقت [[ضرورت]] اقتضا کند به [[زمین]] [[هبوط]] می‌فرماید و آن هبوط را «اَوَتاره» گویند<ref>جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۶۱ - ۲۶۷.</ref>.


اگر بخواهیم دربارۀ موارد فوق یا [[تعالیم]] دیگری که در [[مذهب]] سیک که ترکیبی از [[دین اسلام]] و [[دین]] هندوست، خصوصاً تعابیری که در مورد معلمان خود (گرو) دارند<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۰۴ - ۳۱۰.</ref> یا از مذهب کنفوسیوس، مبحث «[[انسان کامل]]»<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۸۴ - ۳۸۷.</ref> آمده است، مداقّه و [[تأمّل]] کنیم، در می‌یابیم که [[رهبران مذهبی]] تا به مرتبه‌ای از طهارت، عصمت، [[دانایی]] و [[شهود]] نرسیده باشند، به [[تعلیم]] خلایق نمی‌پردازند. همان طور که در تعالیم [[فرقه]] هینه یانه بررسی کردیم؛ آنها صریحاً [[بودا]] را [[مظهر]] عصمت محض و [[علم مطلق]] می‌دانند»<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۷۰.</ref>
اگر بخواهیم دربارۀ موارد فوق یا [[تعالیم]] دیگری که در [[مذهب]] سیک که ترکیبی از [[دین اسلام]] و [[دین]] هندوست، خصوصاً تعابیری که در مورد معلمان خود (گرو) دارند<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۰۴ - ۳۱۰.</ref> یا از مذهب کنفوسیوس، مبحث «[[انسان کامل]]»<ref>ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۸۴ - ۳۸۷.</ref> آمده است، مداقّه و [[تأمّل]] کنیم، در می‌یابیم که [[رهبران مذهبی]] تا به مرتبه‌ای از طهارت، عصمت، [[دانایی]] و [[شهود]] نرسیده باشند، به [[تعلیم]] خلایق نمی‌پردازند. همان طور که در تعالیم [[فرقه]] هینه یانه بررسی کردیم؛ آنها صریحاً [[بودا]] را [[مظهر]] عصمت محض و [[علم مطلق]] می‌دانند»<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۱۷۰.</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۲۳

دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در ادیان و مکاتب
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دیدگاه آیین بودا درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ نخست

مینایی

آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«در آیین بودیزم، گوتمه پس از شش سال جستجو، دو طریق را که در هند راه رسیدن به نجات می‌دانستند، یکی طریقه امعان نظر و استدلال و دیگری طریقه ریاضت و زهد، هر دو را پیمود؛ اما به سرمنزل مطلوب نرسید. با این همه ناامید نشد و همچنان در طلب و مجاهده ثابت قدم ماند؛ به بوداگیا رفت و در پای درختی که بعدها شجره علم یا بودهی لقب گرفت، به یک رشته مراقبه و تفکر اشتغال ورزید. سرانجام بر او روشن شد که سدّ شدید و مانع محکم در راه رسیدن به نجات و سبب تمام شقاوت‌های انسانی همانا میل و هوای نفس اوست. متوجه شد که همان شدت میل و کمال رغبت، سبب شکست و ناکامی او می‌شود. گوتمه درنتیجه این تدبیر باطنی از رنج و شوق و شهوت یکسره آزاد شد و برای او هیچ رغبت و میلی به هیچ چیز باقی نماند. درنتیجه فکر او به صفا و طهارت اصلی درآمد. در این مرحله گوتمه دارای وجه و انجذابی شد که منتهی به حال تسلیم محض و رضای صرف گردید و از خوشی و ناخوشی فارغ شد و در همان پای درخت به مرتبه اشراق کامل نایل گشت. بودا (گوتمه) بعد از طی این مراحل بود که تصمیم به تعلیم و تربیت نفوس بشری گرفت و از خلوت به جلوت بازگشت و به میان خلایق آمد[۱].

مردم جنوب شرقی آسیا عموماً پیروان فرقه هینه یانه یکی از بزرگ‌ترین فرقه‌های بودایی می‌باشند. این فرقه بیشتر در برمه، تایلند و کامبوج پراکنده شده‌اند. در نگاهی به اصول عقاید هینه یانه می‌یابیم که راهب همواره نقطه مرکزی دین و مذهب است. او تعلیم می‌دهد که نفس یا «خویشتن» امری باطل است و دنیا عرصه‌ای است گذران و متغیر و دست خوش آلام و رنج ها؛ مقصد کلی و هدف وصول به نیرواناست. هر راهبی در طلب کمال قدوسیت، یعنی مرتبه «ارهت» به سعی و مجاهده مشغول است. در تعالیم این فرقه آمده است: آن حکیم بزرگ نخستین بودایی نبوده که در جهان آشکار شده است؛ بلکه در قرون و اعصار پیشین قبل از او شش یا - بنا بر بعضی روایات - ۲۴ بودا در جهان ظاهر گشته‌اند. بودا موجودی است الهی دارای عصمت محض و علم مطلق که بعد از طی تناسخ‌ها و ظهور در ابدان متعدد و در عمرهای بی‌شمار، آنچنان سیر کمال را طی کرده است که سرانجام به درجه و مقام الوهیت رسیده و در اعلاعلیین، جای گرفته است؛ پس از آنجا به سوی زمین نزول کرده، در رحم مادرش استقرار یافته، سپس مانند انسانی در جهان زاییده شده است. سرشت الوهی و ماهیت خدایی وی در سراسر زندگانی او هنگام شهود و اشراق ظاهر و نمایان شد. پس تعالیم او تعالیم الهی است و رفتار و کردار او منطبق با اصل حقیقت و عصمت می‌باشد و هر کس بدان راه و روش برود، از بدبختی و شقاوت خلاصی یافته، در صلح و سلام محض خواهد آرمید[۲]. این سلسله افکار و تعالیم در اخلاقیات مکتب مهایانه نیز آمده است[۳]. نیز شبیه این تعلیم در مورد صحبت‌های کرشینای ارابه‌ران و وشینو در مکتب هندوئیزم جدید مشاهده می‌شود که مجموعه آنها را در بگود – گیتا می‌توان ملاحظه کرد[۴]. وشینو از جمله خدایان سه‌گانه هندوان و خدای محافظ کل است. وی منشأ خیرات و مبرّات می‌باشد و او را مظهر کامل مهر و محبت و لطف علوی می‌دانند، مراتب اعمال مخلوقات است و هرجا ملاحظه کند که شیئی عزیز در خطر یا نفسی شریف در مهلکه است، وی قوه و نیروی خود را به کار می‌برد تا او را یاری کند؛ از این رو عامه خلایق در کشور هند او را می‌ستایند و صورت او را با چهار دست و بازو می‌نگارند که در دو دست نشان و رمز سلطنت را گرفته، یکی حلقه آهنی و دیگری گوزنی آهنین و در دو دست دیگر علایم قوه سحرانگیز و عصمت طهارت را قبضه کرده است که یکی صدف حلزونی و دیگری گل نیلوفر آبی است. او محبوب مردم است و درباره او می‌گویند هر وقت ضرورت اقتضا کند به زمین هبوط می‌فرماید و آن هبوط را «اَوَتاره» گویند[۵].

اگر بخواهیم دربارۀ موارد فوق یا تعالیم دیگری که در مذهب سیک که ترکیبی از دین اسلام و دین هندوست، خصوصاً تعابیری که در مورد معلمان خود (گرو) دارند[۶] یا از مذهب کنفوسیوس، مبحث «انسان کامل»[۷] آمده است، مداقّه و تأمّل کنیم، در می‌یابیم که رهبران مذهبی تا به مرتبه‌ای از طهارت، عصمت، دانایی و شهود نرسیده باشند، به تعلیم خلایق نمی‌پردازند. همان طور که در تعالیم فرقه هینه یانه بررسی کردیم؛ آنها صریحاً بودا را مظهر عصمت محض و علم مطلق می‌دانند»[۸].

پانویس

  1. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۱۷۷ - ۱۸۵.
  2. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۱۱ - ۲۱۴.
  3. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۳۰ - ۲۳۴.
  4. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۸۱ - ۲۸۵.
  5. جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۲۶۱ - ۲۶۷.
  6. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۰۴ - ۳۱۰.
  7. ر.ک: جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص۳۸۴ - ۳۸۷.
  8. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۰.