بحث:حضرت فاطمه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲: خط ۲:
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} دختر [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت خدیجه]] و یکی از پنج بانوی [[مقدس]] در میان [[زنان]] عالم و [[سرور زنان]] دو [[جهان]]. [[ابن بابویه]] به [[سند معتبر]] از [[یونس بن ظبیان]] [[روایت]] کرده است: [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} فرمود: فاطمه{{س}} را نُه نام است نزد [[حق تعالی]]: فاطمه{{س}}، [[صدیقه]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، [[راضیه]]، [[مرضیه]]، [[محدثه]] و زهرا<ref>الخصال، ج۱، ص۴۱۴، باب نهم، ح۳.</ref>. جابر گوید [[خدمت]] امام جعفر صادق{{ع}} عرض کردم: چرا [[فاطمة الزهرا]] به نام [[زهرا]] نامیده شده است؟ فرمود: «زیرا [[خداوند عزوجل]] او را از [[نور]] [[عظمت]] خویش آفرید. پس چون او جلوه کرد، [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] به نورش روشن شدند و دیدگان [[ملائکه]] (از شدت نور) بسته شد. آنگاه به [[سجده]] افتادند و گفتند: ای [[خدا]] و [[سرور]] ما این چه نوری است؟ پس [[خداوند]] به آنها [[وحی]] کرد: این نور از نور من است و من آن را در آسمانم جای دادم. از عظمت خویش او را آفریدم. او را از صلب [[پیامبری]] از پیامبرانم که بر همه [[پیامبران]] او را [[برتری]] داده‌ام، خارج می‌کنم»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲.</ref>.
[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}} دختر [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت خدیجه]] و یکی از پنج بانوی [[مقدس]] در میان [[زنان]] عالم و [[سرور زنان]] دو [[جهان]]. [[ابن بابویه]] به [[سند معتبر]] از [[یونس بن ظبیان]] [[روایت]] کرده است: [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} فرمود: فاطمه{{س}} را نُه نام است نزد [[حق تعالی]]: فاطمه{{س}}، [[صدیقه]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، [[راضیه]]، [[مرضیه]]، [[محدثه]] و زهرا<ref>الخصال، ج۱، ص۴۱۴، باب نهم، ح۳.</ref>. جابر گوید [[خدمت]] امام جعفر صادق{{ع}} عرض کردم: چرا [[فاطمة الزهرا]] به نام [[زهرا]] نامیده شده است؟ فرمود: «زیرا [[خداوند عزوجل]] او را از [[نور]] [[عظمت]] خویش آفرید. پس چون او جلوه کرد، [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] به نورش روشن شدند و دیدگان [[ملائکه]] (از شدت نور) بسته شد. آنگاه به [[سجده]] افتادند و گفتند: ای [[خدا]] و [[سرور]] ما این چه نوری است؟ پس [[خداوند]] به آنها [[وحی]] کرد: این نور از نور من است و من آن را در آسمانم جای دادم. از عظمت خویش او را آفریدم. او را از صلب [[پیامبری]] از پیامبرانم که بر همه [[پیامبران]] او را [[برتری]] داده‌ام، خارج می‌کنم»<ref>بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲.</ref>.


[[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] از [[طریق عامه]] روایت کرده‌اند: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده و هر که او را آزرده کند مرا آزرده است. فاطمه{{س}} عزیزترین [[مردم]] نزد من است»<ref>امالی، شیخ مفید، ص۲۶۰؛ امالی، شیخ طوسی، ص۲۴، مجلس اول، ح۳۰.</ref>.
[[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]] از [[طریق عامه]] روایت کرده‌اند: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمودند: فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده و هر که او را آزرده کند مرا آزرده است. فاطمه{{س}} عزیزترین [[مردم]] نزد من است»<ref>امالی، شیخ مفید، ص۲۶۰؛ امالی، شیخ طوسی، ص۲۴، مجلس اول، ح۳۰.</ref>.<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی مهوش‌السادات]]، [[فاطمه [[زهرا]] - علوی (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۹۵۹-۹۶۰.</ref>
 
درباره حضرت فاطمه{{س}} آیاتی نازل شده است، برخی از مهم‌ترین این [[آیات]] عبارتنداز:
#فاطمه صدیقه‌{{س}} یکی از [[اهل بیت]] مذکور در [[آیه ۳۳ سوره احزاب]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>.
#حضرت فاطمه{{س}} یکی از پنج [[شخصیت]] حاضر در [[جریان مباهله]] بوده است. [[آیه مباهله]] درباره [[پیامبر اکرم]]، علی، [[فاطمه]] و [[حسنین]]{{عم}} نازل شد و از فاطمه{{س}} در این [[آیه]] به عنوان {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}}<ref>«و زنان خود» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> ([[زنان]] ما) یاد شده است.
# [[شیعه]] و [[سنی]] [[روایت]] کرده‌اند: [[سوره انسان]] یا دهر در [[شأن]] حضرات [[معصومین]] علی، فاطمه، حسن و حسین{{عم}} و [[فضه]] نازل شده است. برخی تمام [[آیات]] این [[سوره]] را (مجموع ۳۱ آیه) و بعضی دیگر ۱۸ آیه از این سوره ({{متن قرآن|إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا}}<ref>«نیکان از پیاله‌ای می‌نوشند که آمیخته به بوی خوش است. از چشمه‌ای که بندگان خداوند از آن می‌آشامند آن را به خواست خود روان می‌سازند. به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند. (با خود می‌گویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک می‌دهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بی‌گمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است می‌هراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه می‌دارد و به آنان شادابی و شادمانی می‌نمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیده‌اند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش می‌دهد. در آن، بر تخت‌ها پشت می‌دهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی می‌بینند و نه سرمایی. و سایه‌سارهای آن، نزدیک آنها و میوه‌های آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جام‌هایی بلورین می‌چرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیموده‌اند. و در آنجا به آنان پیاله‌ای می‌نوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمه‌ای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان می‌گردند که چون بنگریشان، می‌پنداری که مرواریدهایی پراکنده‌اند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی می‌بینی. بر تن آنان جامه‌هایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراسته‌اند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک می‌نوشاند. بی‌گمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس می‌نهند» سوره انسان، آیه ۵-۲۲.</ref>) را درباره آنها می‌دانند، [[زمخشری]] در [[کشاف]]<ref>الکشاف، ص۶۷۰.</ref>؛ [[قندوزی]] [[حنفی]] در [[ینابیع الموده]]<ref>ینابیع الموده، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>؛ [[آلوسی]] در [[روح المعانی]] بنابر [[روایت]] عطا از [[ابن عباس]]<ref>روح المعانی، ج۲۹، ص۱۵۷.</ref>؛ [[بیضاوی]] در [[انوارالتنزیل]]<ref>انوار التنزیل، ج۵، ص۴۲۸.</ref> و [[ابوجعفر اسکافی]] در رساله‌ای در ردّ برجاحظ، همگی معتقدند تمام [[سوره]] درباره حضرات نام برده نازل شده است. [[نظام]] الدین [[قمی]] [[نیشابوری]] در [[تفسیر]] بر حاشیه [[تفسیر طبری]] می‌نویسد: واحدی در کتاب بسیط و زمخشری در کشاف و همین [[طور]] [[امامیه]] اتفاق دارند. این سوره به خصوص این [[آیات]] (هجده‌گانه) درباره [[اهل بیت پیامبر]] نازل شده است. سپس داستان [[اطعام]] را ذکر می‌کند: روایت شده [[سائل]] در آن شب‌ها، [[جبرئیل]] بود که به [[اذن]] [[خدای سبحان]] میخواست آنها را بیازماید<ref>الغدیر، ج۳، ص۱۱۰.</ref>. [[علی بن ابراهیم]] نیز، روایتی از [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} در این باره با [[سند معتبر]] نقل کرده است<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۵.</ref>.
#به [[عقیده]] اکثر [[مفسران شیعه]] و برخی از [[مفسرین]] [[اهل سنت]]، در برخی از آیات از قبیل: {{متن قرآن|ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ}}<ref>«این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی خداوند به دادگری و نیکی کردن و ادای (حقّ) خویشاوند، فرمان می‌دهد و از کارهای زشت و ناپسند و افزونجویی، باز می‌دارد؛ به شما اندرز می‌دهد باشد که شما پند گیرید» سوره نحل، آیه ۹۰.</ref> مراد از [[ذی القربی]] و [[قربی]]؛ حضرت [[فاطمه]]{{س}}است<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۷؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۸۲.</ref>.
#پس از [[نزول آیه]]: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچ‌گونه فراخ‌رفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} حضرت فاطمه{{س}} را فرا خواند. [[فدک]] را به او بخشید و فرمود: «این برای تو و [[فرزندان]] پس از تو است»<ref> تفسیر فرات الکوفی، ص۱۱۸-۱۱۹.</ref>.
#روزی پیامبر{{صل}} این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمودند: {{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> مردی پرسید: «کدام [[خانه‌ها]]؟» پیامبر{{صل}} فرمودند: «خانه‌های [[پیامبران]]» [[ابوبکر]] به [[خانه علی]] و فاطمه{{عم}} اشاره کرد و پرسید: «این [[خانه]] هم از آنها است؟» پیامبر{{صل}} فرمودند: «آری از بهترین آنها است»<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۱۰.</ref>.
#در [[شأن نزول آیه]] {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref> گزارش شده است: «[[رسول خدا]]{{صل}} بر [[فاطمه]]{{س}} وارد شدند در حالی که آن حضرت با دست خویش (گندم یا جو) آسیاب می‌کردند و فرزند خود را شیر می‌دادند. چون رسول خدا{{صل}} ایشان را به این [[حال]] دیدند گریستند و فرمودند: «دخترم [[عجله]] کن (در [[تحمل]]) تلخی‌های [[دنیا]] به شیرینی [[آخرت]]». پس [[خداوند]] این [[آیه]] را نازل کرد {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}، «به زودی خداوند به تو عطا کند تا تو را [[خشنود]] سازد»<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۳۶۱؛ کشف الاسرار، ج۱۰، ص۵۲۴؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۰۵.</ref>.
# [[کوثر]]: مشهور است منظور از «کوثر» در آیه ۱ [[سوره کوثر]]، حضرت فاطمه{{س}} است؛ زیرا طبق قراین منظور از «کوثر» و «خیر کثیر»، [[فرزندان حضرت]] فاطمه‌{{س}} هستند. روایاتی در این باره از [[پیامبر]]{{صل}} نقل شده که منظور از «کوثر»، منازل من و [[اهل بیت]] من در [[بهشت]] است<ref>شواهد التنزیل، ج۲، ص۴۸۵-۴۸۷.</ref>. [[فخر رازی]] از علمای [[اهل تسنن]] در [[کتاب تفسیر]] خود در این باره می‌گوید: و قول سوم (در معنای) کوثر، [[فرزندان]] او است. گفته‌اند: چون [[سوره]] درباره کسی نازل شد که به آن حضرت{{صل}} ایراد گرفت که فرزند ندارد. پس معنای کوثر این است که خداوند به او نسلی را عطا می‌کند که با گذشت [[زمان]] باقی میمانند بنابراین باید توجه کرد که چقدر از اهل بیت کشته شدند، اما باز [[جهان]] از آنان پُر است و از [[بنی‌امیه]] احدی باقی نمانده که در دنیا مورد توجه قرار گیرد. آنگاه بنگر چه اندازه در بین بزرگان [[علما]] همچون [[امام]] محمدباقر، [[جعفر صادق]]، [[موسی کاظم]] و [[امام رضا]]{{عم}} و [[نفس زکیه]] و امثال آنان وجود دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۲۴.</ref>.
#فاطمه{{س}} یکی از دو دریا است: {{متن قرآن|مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ * فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ}}<ref>«دو دریای به هم رسیده را در هم آمیخت * میان آنها برزخی است تا به هم تجاوز نکنند * پس کدام نعمت پروردگارتان را دروغ می‌شمارید؟» سوره الرحمن، آیه ۱۹-۲۱.</ref>. [[حافظ]] [[قندوزی]] در [[ینابیع المودة]] می‌نویسد: [[ابونعیم]] حافظ و [[ثعلبی]] و [[مالکی]] و سفیان ثوری از [[ابی سعید خدری]] و [[ابن عباس]] و [[انس بن مالک]] از [[جعفر بن محمد]] در [[تفسیر]] این [[آیه]] [[روایت]] کرده‌اند: علی و [[فاطمه]]{{عم}} دو دریایی هستند که یکی بر دیگری [[تجاوز]] نمی‌کند و بین آن دو برزخی است که [[رسول خدا]]{{صل}} است. از آن دو دریا، لؤلؤ و مرجان بیرون می‌آید، که [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} هستند. پس [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} فرمودند: [[دوست]] ندارد آنان را، جز [[مؤمن]] و [[بغض]] و [[کینه]] آنان را ندارد، جز [[کافر]]. پس با [[دوستی]] آنان جزو [[مؤمنان]] باشید و با [[دشمنی]] آنان کافر نشوید که در نتیجه به [[آتش]] می‌افتید» <ref>ینابیع الموده، ص۱۳۹ و ۱۳۸.</ref>. این مطلب را [[طبرسی]]، [[قمی]] و [[سیوطی]] نیز در [[تفاسیر]] خود روایت کرده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۱؛ تفسیر القمی، ج۳، ص۳۴۴: الدر المنثور، ج۶، ص۱۴۳.</ref>.
 
روایاتی درباره تفسیر برخی از [[آیات]] از حضرت فاطمه{{س}} به دست رسیده که نمونه‌ای از [[احادیث]] [[مسند]] آن را جلال‌الدین سیوطی و [[عطاردی]] در «مسند [[فاطمة الزهرا]]{{س}}» ذکر کرده‌اند<ref>[[مهوش‌السادات علوی|علوی مهوش‌السادات]]، [[فاطمه [[زهرا]] - علوی (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۹۵۹-۹۶۰.</ref>.


==مقام و [[فضیلت حضرت فاطمه]]{{س}} در [[قرآن]]==
==مقام و [[فضیلت حضرت فاطمه]]{{س}} در [[قرآن]]==

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۶

فاطمه زهرا در دانشنامه معاصر قرآن کریم

حضرت فاطمه زهرا(س) دختر حضرت محمد(ص) و حضرت خدیجه و یکی از پنج بانوی مقدس در میان زنان عالم و سرور زنان دو جهان. ابن بابویه به سند معتبر از یونس بن ظبیان روایت کرده است: امام جعفر صادق(ع) فرمود: فاطمه(س) را نُه نام است نزد حق تعالی: فاطمه(س)، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا[۱]. جابر گوید خدمت امام جعفر صادق(ع) عرض کردم: چرا فاطمة الزهرا به نام زهرا نامیده شده است؟ فرمود: «زیرا خداوند عزوجل او را از نور عظمت خویش آفرید. پس چون او جلوه کرد، آسمان‌ها و زمین به نورش روشن شدند و دیدگان ملائکه (از شدت نور) بسته شد. آنگاه به سجده افتادند و گفتند: ای خدا و سرور ما این چه نوری است؟ پس خداوند به آنها وحی کرد: این نور از نور من است و من آن را در آسمانم جای دادم. از عظمت خویش او را آفریدم. او را از صلب پیامبری از پیامبرانم که بر همه پیامبران او را برتری داده‌ام، خارج می‌کنم»[۲].

شیخ مفید و شیخ طوسی از طریق عامه روایت کرده‌اند: رسول خدا(ص) فرمودند: فاطمه پاره تن من است. هر که او را شاد گرداند مرا شاد گردانیده و هر که او را آزرده کند مرا آزرده است. فاطمه(س) عزیزترین مردم نزد من است»[۳].[۴]

مقام و فضیلت حضرت فاطمه(س) در قرآن

با تأمل در شأن نزول آیات قرآن می‌توان آیات فراوانی را در شأن و منزلت فاطمه زهرا(س) مشاهده نمود[۵]. در این اثر هدف ما بیان تمام آیات نیست بلکه هدف اصلی، اثبات مقام حجّیت برای صدّیقه طاهره، در ذیل آیات قرآن است که برای نمونه به دو آیه اشاره می‌شود.

جایگاه حضرت فاطمه(س) در آیه مباهله

﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ... نِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ موضوع این آیه اثبات حقانیت دین اسلام در برابر رهبران دینی مسیحیّت است. خداوند به پیامبر(ص) دستور می‌دهد: ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۶]. این آیه شریفه یکی از مهمترین آیاتی است که مقام حجیت را برای فاطمه(س) اثبات می‌کند. موضوع این آیه، اثبات حقانیت دین اسلام و نسخ شدن دین مسیح است. با تأمل در بیان این آیه می‌توان دریافت که غیر از رسول خدا(ص) که مدعی رسالت و مخاطب اصلی نجرانیان بود، سه طائفه دیگر؛ یعنی پسران، دختران و نفس نیز در این جریان نقش داشته‌اند. چنانچه رسول خدا(ص) حسنین(ع) را به عنوان مصداق پسران، فاطمه(س) را به عنوان مصداق دختران، و امیرالمؤمنین را به عنوان مصداق ﴿أَنْفُسَنَا برگزید و با هیأتی خاص، روانه جایگاه تعیین‌شده جهت مباهله گردید[۷]. شیخ مفید در کتاب اختصاص، از امام موسی بن جعفر(ع) نقل نموده است که آن حضرت در گفتگویی با هارون الرشید درباره اثبات فضیلت مباهله‌کنندگان از جمله حضرت فاطمه(س)، به آیه مباهله استناد کرده و فرمودند: امت اسلامی به‌طور عموم اجماع بر این مطلب دارند که حدیث نجرانی (مباهله با اهل نجران) منحصراً در شأن پیامبر(ص)، علی، فاطمه و حسنین(ع) بود[۸]. شکل و هیأت حرکت پیامبر و همراهانش به سمت محل مباهله بدین‌گونه بود که رسول خدا(ص) در حالی که دست حسنین(ع) در دستش بود، پیشاپیش، فاطمه(س) پشت سر پیامبر(ص) و علی(ع) پشت سر فاطمه(س) به عنوان نفر آخر قرار گرفته بود[۹]. در حدیثی از رسول خدا(ص) نقل شده است: هرگاه خداوند می‌دانست که بندگانی شایسته‌تر از علی، فاطمه و حسنین(ع) در روی زمین وجود دارد، به من دستور می‌داد به واسطه آنان مباهله نمایم؛ بلکه به من فرمود: با اینان (علی، فاطمه وحسنین(ع)) مباهله را انجام دهم. بنابراین، معلوم می‌شود که آنان بهترین مخلوقات بودند، که من به واسطه آنان بر نصاری ظفر یافتم[۱۰].

در این حدیث رسول اکرم(ص) انتخاب امیرالمؤمنین، فاطمه و حسنین(ع) را به امر خداوند و وجود آنان را تأثیرگزار در پیروزی بر نجرانیان دانسته است. آن حضرت هنگام حرکت به سوی مباهله به عترت خود فرمود: هرگاه من دعا کردم شما آمین بگوئید[۱۱]. آلوسی درباره دلالت این آیه می‌نویسد: دلالت این آیه بر فضیلت اهل بیت(ع) از امور مسلم است که هیچ اهل ایمانی نمی‌تواند در آن شک نماید[۱۲]. حضور اهل بیت در کنار رسول خدا(ص)، چنان تأثیرگزار بود که وقتی سرگروه نجرانیان آن چهره‌های مؤمن و خداجو را دید دچار هراس شد و به یارانش خطاب نمود: من چهره‌هایی را مشاهده می‌کنم که هرگاه از خداوند درخواست نمایند که کوه را از جایگاهش بردارد، هر آینه برخواهد داشت. پس با آنان مباهله ننمایید که از بین خواهیم رفت. به این ترتیب نجرانیان دست از مباهله برداشته و با رسول خدا(ص) صلح نمودند[۱۳].[۱۴]

منزلت و عصمت حضرت فاطمه(س) در آیه تطهیر

﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ... یکی دیگر از آیاتی که بر فضیلت حضرت فاطمه(س) اشاره دارد، آیه تطهیر است. خداوند در این آیه می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۵]. مسلمانان اتفاق نظر دارند که این آیه در شأن خمسه طیبه (پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین، فاطمه و حسنین(ع)) نازل شده است[۱۶]. محدثان شیعی و اهل سنت نیز در آثار مکتوب خود بر این نکته تاکید کرده‌اند[۱۷]. امام صادق(ع) در تفسیر این آیه می‌فرماید: اهل کساء از جهت حجّیت مشترک و همه آنها حجت الهی هستند و آیه تطهیر در مورد آنها نازل شده است؛ زیرا دورگردانیدن رجس و پلیدی از آنها خصوصیتی است که حجت بودن آنها را ثابت می‌کند[۱۸]. حضرت فاطمه زهرا(س) نیز حجیتش برگرفته شده از آیه تطهیر است[۱۹]. این آیه علاوه بر این که عصمت و طهارت اهل بیت(ع) را اثبات می‌کند بر این نکته نیز دلالت دارد که آنها حجت و برگزیدگان خداوند برای مردم هستند[۲۰]. پیامبر(ص) در تفسیر آیه تطهیر فرمودند: «فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي مُطَهَّرُونَ مِنَ الْآفَاتِ وَ الذُّنُوبِ»[۲۱]؛ من و اهل بیتم از معصیت و گناه پاک هستیم. مقام عصمت حضرت فاطمه(س) همچنین در برخی زیارات وارده این‌گونه انعکاس یافته است: «السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَعْصُومَةُ الْمَظْلُومَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الطَّاهِرَةُ الْمُطَهَّرَةُ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ...»[۲۲]. استفاده از واژگانی هم چون معصومه، طاهره مطهره، تقیه، نقیه، زکیه، صدّیقه... گویای مقام عصمت حضرت زهرا(س) این است که زائران هنگام زیارت ایشان به آن اعتراف می‌نمایند.

و نیز در پیوست آیه تطهیر ابن عباس گوید: روزی رسول خدا(ص) با امیرالمؤمنین، فاطمه(س) و حسنین(ع) نشسته بودند. آن حضرت فرمود: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ أَكْرَمُ النَّاسِ عَلَيَّ فَأَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُمْ وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُمْ وَ وَالِ مَنْ وَالاهُمْ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُمْ وَ أَعِنْ مَنْ أَعَانَهُمْ وَ اجْعَلْهُمْ مُطَهَّرِينَ مِنْ كُلِّ رِجْسٍ مَعْصُومِينَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ أَيِّدْهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْكَ»[۲۳]؛ خدایا تو می‌دانی اینان اهل بیت من و گرامی‌ترین مردم نزد من هستند. دوستشان را دوست بدار و دشمنشان را دشمن. با مهربانانِ به آنها مهربانی کن و بدخواهان آنها را بد بدار. کمک کار آنها را کمک کن و آنها را از پلیدی پاک کن و معصوم دار از هر گناهی و به واسطه روح القدس تأیید نما. و همچنین جابر ابن عبدالله انصاری نقل نموده است که رسول خدا(ص) درباره محافظت حضرت فاطمه(س) توسط فرشتگان الهی فرمود: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ وَكَّلَ بِهَا رَعِيلًا مِنَ الْمَلَائِكَةِ يَحْفَظُونَهَا مِنْ بَيْنِ يَدَيْهَا وَ مِنْ خَلْفِهَا وَ عَنْ يَمِينِهَا وَ عَنْ شِمَالِهَا وَ هُمْ مَعَهَا فِي حَيَاتِهَا وَ عِنْدَ قَبْرِهَا بَعْدَ مَوْتِهَا يُكْثِرُونَ الصَّلَاةَ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَبِيهَا وَ بَعْلِهَا وَ بَنِيهَا»[۲۴]؛ خداوند متعال گروهی از فرشتگان را مأموریت داده که فاطمه(س) را از هر چهار طرف محافظت نمایند. این فرشتگان در زمان حیات فاطمه(س) و همچنین پس از رحلتش در قبر همراه او هستند و سلام و درودهای فراوان را نثار او، پدر، شوهر و فرزندانش می‌نمایند. علاوه بر دو آیه مذکور، آیات فراوان دیگری نیز درباره مقام و فضیلت حضرت فاطمه(س) وجود دارد که به جهت رعایت اختصار از نگارش آنها خودداری کرده و علاقه‌مندان به تحقیق در این زمینه را به کتابی تحت عنوان «فاطمة الزهرا(س) آیة عظمة الله» ارجاع می‌دهیم. در این کتاب با توجه به روایات معصومین، ١۶۴ آیه از آیات قرآن در شأن و مقام حضرت زهرا(س) تطبیق و تفسیر شده است[۲۵]. از مجموع این آیات می‌توان این مسئله را اثبات نمود که موضع‌گیری‌ها و سخنان حضرت فاطمه(س) در تمام زمینه‌ها از جمله در باب مسئله امامت حجیت شرعی داشته و تأیید شده از جانب خداوند است.[۲۶]

منابع

پانویس

  1. الخصال، ج۱، ص۴۱۴، باب نهم، ح۳.
  2. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۲.
  3. امالی، شیخ مفید، ص۲۶۰؛ امالی، شیخ طوسی، ص۲۴، مجلس اول، ح۳۰.
  4. علوی مهوش‌السادات، [[فاطمه زهرا - علوی (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا»]]، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۹۵۹-۹۶۰.
  5. الکلمه الغراء فی تفضیل الزهراء، ص۱۹۷.
  6. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  7. أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ هَذِهِ الْآيَةَ، فَدَعَا حِينَئِذٍ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ، ثُمَّ دَعَا النَّصَارَى إلَى الْمُبَاهَلَةِ؛ ابن العربی، أحکام القرآن، ج۱، ص۲۷۵؛ أسباب نزول القرآن، واحدی، ص۱۰۸؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۲، ص۴٧؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن أبی‌حاتم، ج٢، ص۶۶٧.
  8. «اجْتَمَعَتِ الْأُمَّةُ بِرُّهَا وَ فَاجِرُهَا أَنَّ حَدِيثَ النَّجْرَانِيِّ حِينَ دَعَاهُ النَّبِيُّ صإِلَى الْمُبَاهَلَةِ لَمْ يَكُنْ فِي الْكِسَاءِ إِلَّا النَّبِيُّ صوَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ»؛ الإختصاص، ص۵۶.
  9. تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۲، ص۶۶٨؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۱۳.
  10. «لو علم اللّه أنّ في الأرض عبادا أكرم من عليّ و فاطمة و الحسن و الحسين لأمرني أن أباهل بهم، و لكن أمرني بالمباهلة مع هؤلاء و هم أفضل الخلق، فغلبت بهم النصارى»؛ تفسیر الحبری، ص۴٢٠.
  11. وَ قَد كَانَ رَسُول الله(ص) خَرَجَ وَ مَعَهُ عَليٌّ وَ الْحَسَن وَ الْحُسَيْن وَ فَاطِمَة فَقَالَ رَسُول الله(ص): إِن أَنا دَعَوْت فَأمنُوا أَنْتُم؛ الدر المنثور، ج۲، ص۳؛ التفسیر المنیر، ج۳، ص٢۴.
  12. و دلالتها على فضل آل الله و رسوله(ص) مما لا يمتري فيها مؤمن؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸۱.
  13. فقال أسقفهم يا معشر النصارى إني لأرى وجوهاً لو سألوا الله تعالى أن يزيل جبلاً من مكانه لأزاله فلا تباهلوا فتهلكوا؛ أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۲۱؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۸؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص٣۶٨.
  14. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۱۸.
  15. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  16. بهبهانی، مصباح الهدایه، ص۱۹۷.
  17. قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج١۴، ص۱۸۲؛ ابن عربی، أحکام القرآن، ج۲، ص١۶۶؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص١۴٩؛ حاکم، المستدرک، ج۲، ص۴١۶؛ أحمد بن حنبل، مسند، ج۱، ص۳۳۱؛ نسائی الخصائص، ص۴؛ طبری، تفسیر، ج۲۲، ص۵؛ خوارزمی، کتاب المناقب، ص۳۵؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص١۶۶.
  18. «فَكَانَ عَلِيٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ فَاطِمَةُ(ع)»؛ الکافی، ج۱، ص۲۸۷؛ الوافی، ج۲، ۲۷۰؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۴٣.
  19. مقامات حضرت فاطمه(س)، ص۷۱.
  20. مصباح الهدایه، ص۲۰۰ و ۲۰۱.
  21. تفسیر فرات کوفی، ص٣۴٠؛ اعلام الوری، ص٨؛ الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۹.
  22. اقبال الاعمال، ص١٢۴؛ المزار الکبیر، ص٧٨؛ بحار الانوار، ج۹۷، ص۲۰۰.
  23. امالی صدوق، ص۴٨۶؛ بشارت المصطفی، ص۱۷۷؛ اثبات الهدات، ج۲، ص۱۹۳؛ بحار الانوار، ج٣٧، ص٨۴.
  24. بشارة المصطفی(ص)، ج۲، ص۱۳۹؛ بحار الانوار، ج۴٣، ص۵٨.
  25. فاطمة الزهراء(س) آیة عظمة الله، ص۱ و ١۶۴.
  26. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۲۶.