شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| موضوعات وابسته    =  
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید محمد صدر]] ؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛  [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[مهدی یوسفیان]] ؛ [[نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»]] غ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]
| پاسخ‌دهندگان      = [[سید محمد صدر]] ؛ [[سید جعفر موسوی‌نسب]] ؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت]] ؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان]] ؛  [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی]] ؛ [[مهدی یوسفیان]] ؛ [[نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»]] غ [[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]] ؛ [[نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»]]
}}
}}
'''[[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
'''[[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
::::::آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] فداکاری خواهند کرد. در این زمان می‌توان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودی‌ها اتفاق نمی‌افتد، زیرا نشانه‌هایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] می‌شوند و به دنبال افراد عادل می‌گردند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹.</ref>.
::::::آنگاه برای [[معنویت]] و [[عدالت]] بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بی[[عدالت]] ی را محکوم و برای [[عدالت]] فداکاری خواهند کرد. در این زمان می‌توان گفت زمینه برای [[ظهور]] فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودی‌ها اتفاق نمی‌افتد، زیرا نشانه‌هایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه [[عدالت]] می‌شوند و به دنبال افراد عادل می‌گردند»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۱۶۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱۰. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛}}
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]]
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفته‌اند:
::::::«ظهور [[امام مهدی]]{{ع}} شرایط و نشانه‌هایی دارد که از آن‌ها به عنوان زمینه‌های ظهور و علائم آن یاد می‌شود. تفاوت این دو آن است که زمینه‌ها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونه‌ای که با فراهم شدن آن‌ها ظهور امام اتفاق می‌افتد و بدون آن‌ها ظهور نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانه‌هایی هستند که به وسیله آن‌ها می‌توان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیده‌ای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینه‌های آن به وجود می‌آید و بدون تحقق زمینه‌ها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی می‌تواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینه‌ها و شرایط آن بستگی دارد. همان‌گونه که انقلاب اسلامی ایران نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی رسید، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} که بزرگ‌ترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینه‌ه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این سخن، آن است که تصور نشود امر قیام و [[حکومت]] [[امام مهدی]]{{ع}} از روابط حاکم بر جهان آفرینش مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام می‌رسد؛ بلکه براساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "خداوند، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.<ref>کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.</ref> و در روایتی نقل شده است که شخصی به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کرد: "می‌گویند زمانی که [[امام مهدی]]{{ع}} قیام کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} چنین می‌شد.<ref>غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.</ref> البته سخن فوق بدین معنا نیست که در قیام بزرگ مهدوی، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینه‌ها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود.
:::::*مهم‌ترین زمینه‌های قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]]{{ع}} چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی می‌کنیم:
::::#'''[[طرح و برنامه برای ظهور|طرح و برنامه]]:''' روشن است که هر قیام و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد:
::::##برنامه‌ای جامع برای مبارزه با ناهنجاری‌های موجود از طریق سازماندهی نیروها؛
::::##قانونی کامل و متناسب با همه نیازهای جامعه که ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم [[قرآن کریم]] و سنّت معصومان{{عم}} که همان اسلام ناب است، به عنوان بهترین قانون و برنامه در اختیار [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.<ref>[[امام باقر]]{{ع}} در توصیف [[امام مهدی]]{{ع}} فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمی‌بیند، مگر اینکه آن را انکار می‌کند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).</ref> آیات [[قرآن]]، توسط خداوند بزرگ که آگاه به تمام زوایای حیات آدمی و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین انقلاب جهانی او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانه‌ای بی‌نظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. شاهد این ادّعا آن است که جهان امروز پس از تجربه قوانین بشری، به ضعف و سستی آن‌ها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش قوانین آسمانی شده است. "[[آلوین تافلر]]" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و اصلاح جامعه جهانی، نظریه "موج سوم"<ref>وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.</ref> را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفت‌آوری در این‌باره مطرح می‌کند: "فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع به درون غرقاب بی‌کفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را می‌آزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه می‌شود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابی‌اند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانین، طرح‌ها و دستور العمل‌های جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شده‌اند- کمانه می‌کنند و بر وخامت مشکلات ما می‌افزایند و این احساس عجز و یأس را دامن می‌زنند که هیچ فایده‌ای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثل‌ها را هر چه بیشتر دامن می‌زند"<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref>.
::::#'''[[رهبری]]:''' در همه قیام‌ها، نیاز به [[رهبر]] از ابتدایی ضرورت‌های قیام شمرده می‌شود. هر چند قیام، وسیع‌تر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به رهبری توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس می‌شود. در مسیر مبارزه جهانی با ظلم و ستم و حاکمیت [[عدالت]] و مساوات در کره زمین وجود رهبری آگاه و توانا و دلسوز که از مدیریتی صحیح و قاطع برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی انقلاب است. [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} که عصاره [[انبیا]] و اولیا است به عنوان رهبر قیام بزرگ زنده و حاضر است، او تنها رهبری است که به دلیل ارتباط با عالم غیب، به همه هستی و روابط موجود در آن آگاهی کامل دارد و داناترین انسان‌های زمان خویش است. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: "آگاه باشید که [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} وارث تمام علوم است و بر تمام دانش‌ها احاطه دارد.<ref>به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.</ref> او یگانه رهبری است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها دل در گرو رضایت آفریدگار عالم دارد؛ بنابراین قیام و حکومت جهانی از نظر [[رهبر]] و [[پیشوا]] نیز در بهترین شرایط قرار دارد.
::::#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی می‌دهد، یاورانی متناسب با آن می‌خواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت می‌گوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور می‌دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله‌های آتش بالا می‌گیرد، به سهل می‌فرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی می‌کند و می‌گوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجه‌ام نکنید. [[امام]] می‌فرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد می‌شود و سلام می‌کند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ می‌دهد و بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بی‌درنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام می‌دهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفت‌وگو می‌کند و درباره خراسان خبرهایی می‌دهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل می‌فرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می‌کند. هارون را می‌بیند که در میان شعله‌های آتش، چهار زانو نشسته است. آن‌گاه [[امام]]{{ع}} از او می‌پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می‌شناسی؟ خراسانی می‌گویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت می‌فرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمی‌کنیم. ما بهتر می‌دانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref>
::::#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده می‌شود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمان‌های گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایت‌های او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آن‌ها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آن‌ها نشان می‌داد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌ها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال می‌گردد و امکانات مادی در انحصار عده‌ای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج می‌رسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یک‌دیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان می‌شود. آن‌گاه که مردم همه لذّت‌های مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} می‌شوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج می‌رسد که بشریت با تجربه کردن دولت‌ها و نظام‌های مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامه‌ای که حیات پاک و طیبه را برای انسان‌ها و ارمغان می‌آورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک می‌کنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینه‌های ظهور او می‌کوشند و موانع را از سر راه او بر می‌دارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا می‌رسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی می‌رسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمی‌یابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر می‌انگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
خط ۱۸۴: خط ۱۹۷:
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اد): پرسش‌هایی با ۸ پاسخ]]
[[رده:(ار): پرسش‌هایی با ۱۱ پاسخ]]
[[رده:(اد): پرسش‌های مهدویت با۸ پاسخ]]
[[رده:(ار): پرسش‌های مهدویت با ۱۱ پاسخ]]

نسخهٔ ‏۱۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۰۸

الگو:پرسش غیرنهایی

شرایط ظهور امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

شرایط ظهور امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید محمد صدر
آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:
«می‌‏توان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
  • شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل‏ کاملی که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد، و وجود عدالت ناقص و جزئی در سعادت بشریت نقش چندانی نمی‌‏تواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که عدالت، ناقص است؛ سعادت و خوشبختی انسان نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبه‏‌های نقص ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان عدالت جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمی‏‌توان گفت که هدف خداوند وجود عدالت ناقص است و برای‏ آن برنامه‌‏ریزی کرده است، زیرا برنامه‏‌ریزی الهی عبارت است از پرستش و عبادت کاملی که جز با تحقق عدالت کامل موجود نخواهد شد. بویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش انسان در روی زمین مسیر حرکت او رسیدن به این هدف بوده، و در آن صورت نمی‌‏توان گفت که خداوند هدف این حرکت کلی را یک عدالت ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر بشریت وارد می‌‏شود، و خداوند بالاتر از آن است که نسبت ظلم و ستم به او بدهیم.
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست می‌‏آید:
  1. در حقیقت هدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
  2. این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت عملی می‌‏شود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع می‏‌شود.
  3. پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسان‌ها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بی‏سابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
  • شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه ‏جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث می‌پردازیم:
  1. نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم می‏‌شود:
  • اول: وجود رهبر برای این نهضت جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمی‌‏افتد.
  • دوم این رهبر باید شایستگی رهبری در سطح جهانی را داشته باشد.
یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل می‏‌توانیم در نظر گیریم:
  1. هر فردی به تنهائی شایسته رهبری باشد، تا چه رسد به صورت جمعی.
  2. فرد به تنهائی نتواند وظائف رهبری را انجام دهد، بلکه رأی و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند.
  3. هم فرد و هم جامعه ناقص بوده و شایستگی رهبری نداشته باشند.
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچ‏گاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعه‌‏شناسی مدعی آن نمی‌‏تواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچ‏گاه فرا نخواهد رسید و این انتظار بیهوده خواهد بود و هیچ‏یک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را داده‏‌اند، چنین مطلبی را نگفته‏‌اند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشه‏‌ها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام می‌‏گیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشه‌‏ها، رهبری دشوار می‌‏گردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبران‏ناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بی‏اعتبار است. زیرا اجتماع ناقص‌ها هیچ‏گاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمع‏شده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
  • شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد. دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض می‌‏توان اقامه کرد:
  1. اینکه بگوئیم آن رهبر واحد به تنهائی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار معجزه باشد، و الا به صورت اعجاز امکان آن پیروزی وجود دارد. اگر کسی بگوید که این رهبر واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع می‌‏کند و به تدریج یاران و همکارانی تربیت کرده و کارش را پیش می‌‏برد، چنانکه رسول خدا این چنین عمل کرد؛ می‌گوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمی‏‌پردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای دنیا بجنگد.
  2. این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است و حاصل آن در دو جواب خلاصه می‌‏شود:
*پاسخ اول: اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایه‏گذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچ‏گونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمی‏گشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامه‏ریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمی‏افتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر می‌‏توانست موجود باشد.
  • پاسخ دوم: دعوت الهی همواره بر پایه تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است. چرا که خدای متعال به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و امتحان الهی آغاز گشته و معنی می‌‏یابد. و روشن است ایمان آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشه‏دارتر از ایمان قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن معجزات مورد بحث، آنچه می‏‌تواند به دست آید، همین ایمان قهری است[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود: