حق در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[حق]] یکی از موضوع‌های اصلی [[نهج البلاغه]] است. [[تعالیم]] وحیانی [[آدمی]] را به [[شناخت حق]] و گرایش به آن سفارش کرده‌اند. در سایه [[شناخت]] صحیح [[حق]]، [[آدمیان]] به‌سوی گرایش پیدا می‌کنند و با رویکرد حق‌گرایانه می‌توانند به سمت و سوی زندگانی طیب و [[پاکیزه]] گام بردارند. از واژه [[حق]] و مشتقات آن بیش از سیصد مرتبه در [[نهج البلاغه]] سخن به میان آمده است. [[نهج البلاغه]] ابعاد مختلفی از موضع [[حق]] را در نظر آورده است که از این میان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: [[وصف]] [[حق]]، [[حقوق]] دوجانبه [[والی]] و [[مردم]]، [[اطاعت]] از [[والی]] به‌شرط تطابق با [[حق]]، [[وصف]] [[امت]] نامقدس (امتی که [[حق]] در آن پایمال است)، زمام‌داران [[حق]] آسیب‌شناسی [[حق]] و [[انحراف]] از آن، [[حقوق]] الهی، [[حقوق]] متقابل.
*[[حق]] یکی از موضوع‌های اصلی [[نهج البلاغه]] است. [[تعالیم]] وحیانی [[آدمی]] را به [[شناخت حق]] و گرایش به آن سفارش کرده‌اند. در سایه [[شناخت]] صحیح [[حق]]، [[آدمیان]] به‌سوی گرایش پیدا می‌کنند و با رویکرد حق‌گرایانه می‌توانند به سمت و سوی زندگانی طیب و [[پاکیزه]] گام بردارند. از واژه [[حق]] و مشتقات آن بیش از سیصد مرتبه در [[نهج البلاغه]] سخن به میان آمده است. [[نهج البلاغه]] ابعاد مختلفی از موضع [[حق]] را در نظر آورده است که از این میان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: [[وصف]] [[حق]]، [[حقوق]] دوجانبه [[والی]] و [[مردم]]، [[اطاعت]] از [[والی]] به‌شرط تطابق با [[حق]]، [[وصف]] [[امت]] نامقدس (امتی که [[حق]] در آن پایمال است)، زمام‌داران [[حق]] آسیب‌شناسی [[حق]] و [[انحراف]] از آن، [[حقوق]] الهی، [[حقوق]] متقابل<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 291- 292.</ref>.
 
==مفهوم‌شناسی [[حق]]==
==مفهوم‌شناسی [[حق]]==
*[[حق]] در معنای لغوی بر [[استواری]] یک چیز و درستی آن دلالت دارد. هم‌چنین اصل [[حق]] را به‌معنای مطابقت و موافقت می‌دانند. اما در مفهوم اصطلاحی، [[حق]] امر مطابق با واقع است که در مقابل امر [[باطل]] قرار دارد. بر اساس این تعریف، [[حق]] مفهومی بسیار گسترده است که می‌توان آن را در تمام عرصه‌های زندگی جست‌وجو کرد.
*[[حق]] در معنای لغوی بر [[استواری]] یک چیز و درستی آن دلالت دارد. هم‌چنین اصل [[حق]] را به‌معنای مطابقت و موافقت می‌دانند. اما در مفهوم اصطلاحی، [[حق]] امر مطابق با واقع است که در مقابل امر [[باطل]] قرار دارد. بر اساس این تعریف، [[حق]] مفهومی بسیار گسترده است که می‌توان آن را در تمام عرصه‌های زندگی جست‌وجو کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 292.</ref>.
 
==توصیف [[حق]]==
==توصیف [[حق]]==
*[[امام علی]] {{ع}} در [[وصف]] [[حق]] می‌فرماید: [[حق]] گسترده‌ترین چیزها در توصیف و گفتار و محدودترین چیزها در کردار است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>. از این‌رو [[حق]] گرچه امری [[آشکار]] است، اما پذیرش [[حق]] در دایره [[عدل]] و [[انصاف]]، میدانی تنگ و باریک را تشکیل می‌دهد. [[انسان‌ها]] آن‌گاه که منافعشان در خطر می‌افتد، نمی‌توانند از روی [[انصاف]]، [[حق]] را بپذیرند. [[مردم]] وقتی در صدد تعریف و توصیف زبانی برای [[حق]] برآیند زمینه آن بسیار گسترده است، چون بر زبان راندن ساده است، ولی هر گاه [[حاکم]] بر [[حق]] و عادلی میان آنان حاضر شود و عمل کردن به [[حق]] را از آنان بخواهد، عرصه بر آن‌ها تنگ می‌شود، زیرا در عمل زیر بار [[حق]] رفتن و به [[عدالت]] [[رفتار]] کردن، کاری دشوار و لازمه آن ترک بعضی از خواسته‌های [[دل]] و امور مطلوب است.
*[[امام علی]] {{ع}} در [[وصف]] [[حق]] می‌فرماید: [[حق]] گسترده‌ترین چیزها در توصیف و گفتار و محدودترین چیزها در کردار است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>. از این‌رو [[حق]] گرچه امری [[آشکار]] است، اما پذیرش [[حق]] در دایره [[عدل]] و [[انصاف]]، میدانی تنگ و باریک را تشکیل می‌دهد. [[انسان‌ها]] آن‌گاه که منافعشان در خطر می‌افتد، نمی‌توانند از روی [[انصاف]]، [[حق]] را بپذیرند. [[مردم]] وقتی در صدد تعریف و توصیف زبانی برای [[حق]] برآیند زمینه آن بسیار گسترده است، چون بر زبان راندن ساده است، ولی هر گاه [[حاکم]] بر [[حق]] و عادلی میان آنان حاضر شود و عمل کردن به [[حق]] را از آنان بخواهد، عرصه بر آن‌ها تنگ می‌شود، زیرا در عمل زیر بار [[حق]] رفتن و به [[عدالت]] [[رفتار]] کردن، کاری دشوار و لازمه آن ترک بعضی از خواسته‌های [[دل]] و امور مطلوب است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 292.</ref>.
 
==[[ارزش حق]]==
==[[ارزش حق]]==
*[[امام]] {{ع}} خود پذیرای [[حق]] و سخن [[حق]] است، چنان‌که در [[مقام]] [[خلیفه]] [[مسلمین]] [[مردم]] را از سخن گفتن به‌گونه‌ای که با [[جباران]] سخن می‌گویند، برحذر می‌دارد و آن‌ها را از [[چاپلوسی]] و تملق [[نهی]] می‌کند و می‌فرماید: مپندارید که گفتن [[حق]] بر من گران می‌آید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>. [[امام]] در بیان [[ارزش حق]] می‌فرماید: [[حق]] سنگین است، ولی گوارا؛ و [[باطل]] آسان است، ولی بیماری‌زا چون وبا<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸</ref>.  
*[[امام]] {{ع}} خود پذیرای [[حق]] و سخن [[حق]] است، چنان‌که در [[مقام]] [[خلیفه]] [[مسلمین]] [[مردم]] را از سخن گفتن به‌گونه‌ای که با [[جباران]] سخن می‌گویند، برحذر می‌دارد و آن‌ها را از [[چاپلوسی]] و تملق [[نهی]] می‌کند و می‌فرماید: مپندارید که گفتن [[حق]] بر من گران می‌آید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>. [[امام]] در بیان [[ارزش حق]] می‌فرماید: [[حق]] سنگین است، ولی گوارا؛ و [[باطل]] آسان است، ولی بیماری‌زا چون وبا<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 292.</ref>.
*از دیدگاه [[امام]] {{ع}} [[حق]] گرچه سنگین و سخت است، اما به اعتبار راحتی [[صاحب]] آن در [[جهان]] [[آخرت]]، امری گواراست و [[باطل]] گرچه ممکن است گام فرد باطل‌گرا را در [[دنیا]] شیرین کند، اما [[تحمل]] [[سختی]] آن در [[جهان]] [[آخرت]] بسیار دشوار است. اهمیت حق‌گرایی از این دیدگاه مشخص می‌شود.
*از دیدگاه [[امام]] {{ع}} [[حق]] گرچه سنگین و سخت است، اما به اعتبار راحتی [[صاحب]] آن در [[جهان]] [[آخرت]]، امری گواراست و [[باطل]] گرچه ممکن است گام فرد باطل‌گرا را در [[دنیا]] شیرین کند، اما [[تحمل]] [[سختی]] آن در [[جهان]] [[آخرت]] بسیار دشوار است. اهمیت حق‌گرایی از این دیدگاه مشخص می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 293.</ref>.
 
==[[شناخت حق]]==
==[[شناخت حق]]==
*[[حق]] و حق‌گرایی بدون [[شناخت]] صحیح میسّر نیست. [[امام]] به [[لزوم]] [[شناخت حق]] و [[پایداری]] بر آن تأکید می‌ورزد و راه [[شناخت حق]] را بیان می‌دارد. از منظر [[امام علی]] {{ع}} [[دین الهی]] تنها با نشانه‌های [[حق]] شناخته می‌شود، نه به مردان. [[امام]] خطاب به یکی از [[یاران]] خود می‌فرماید: [[حق]] نیکوترین سخن است و کسی‌که آن را آشکارا بیان کند، [[مجاهد]] است.
*[[حق]] و حق‌گرایی بدون [[شناخت]] صحیح میسّر نیست. [[امام]] به [[لزوم]] [[شناخت حق]] و [[پایداری]] بر آن تأکید می‌ورزد و راه [[شناخت حق]] را بیان می‌دارد. از منظر [[امام علی]] {{ع}} [[دین الهی]] تنها با نشانه‌های [[حق]] شناخته می‌شود، نه به مردان. [[امام]] خطاب به یکی از [[یاران]] خود می‌فرماید: [[حق]] نیکوترین سخن است و کسی‌که آن را آشکارا بیان کند، [[مجاهد]] است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 293.</ref>.
*بنابراین هنگامی‌که حارث به حوط به [[امام]] عرض کرد: "آیا می‌پنداری که من [[اصحاب جمل]] را [[گمراه]] می‌بینم"، فرمود: حارث تو کوتاه‌بینانه نگریستی نه عمیق و زیرکانه و سرگردان ماندی. تو [[حق]] را نشناخته‌ای تا بدانی [[اهل حق]] چه کسان‌اند و نه [[باطل]] را تا بدانی [[پیروان]] آن کدام مردمان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲</ref>.
*بنابراین هنگامی‌که حارث به حوط به [[امام]] عرض کرد: "آیا می‌پنداری که من [[اصحاب جمل]] را [[گمراه]] می‌بینم"، فرمود: حارث تو کوتاه‌بینانه نگریستی نه عمیق و زیرکانه و سرگردان ماندی. تو [[حق]] را نشناخته‌ای تا بدانی [[اهل حق]] چه کسان‌اند و نه [[باطل]] را تا بدانی [[پیروان]] آن کدام مردمان<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 293.</ref>.
 
==آسیب‌شناسی [[حق]]==
==آسیب‌شناسی [[حق]]==
*[[امام]] {{ع}} در آسیب شناسی [[حق]] به موضوع فتنه‌ها و عواملی که گاه چهره [[حق]] را می‌پوشاند، اشاره می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که نقطه مقابل [[حق]]، یعی [[باطل]]، همواره از موضع [[فتنه]] و [[نیرنگ]] به‌دنبال آن است که خود را در پوششی از [[حق]] [[پنهان]] سازد. از این‌رو [[امام]] {{ع}} فرمود: اگر [[باطل]] با [[حق]] نمی‌آمیخت بر جویندگان [[حق]] [[پنهان]] نمی‌ماند و اگر [[حق]] به [[باطل]] پوشیده نمی‌شد، زبان [[معاندان]] از طعن بریده می‌شد. ولی همواره پاره‌ای از [[حق]] و پاره‌ای از [[باطل]] در هم می‌آمیزند. در چنین حالی، [[شیطان]] بر [[دوستان]] مستولی می‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰</ref>.
*[[امام]] {{ع}} در آسیب شناسی [[حق]] به موضوع فتنه‌ها و عواملی که گاه چهره [[حق]] را می‌پوشاند، اشاره می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که نقطه مقابل [[حق]]، یعی [[باطل]]، همواره از موضع [[فتنه]] و [[نیرنگ]] به‌دنبال آن است که خود را در پوششی از [[حق]] [[پنهان]] سازد. از این‌رو [[امام]] {{ع}} فرمود: اگر [[باطل]] با [[حق]] نمی‌آمیخت بر جویندگان [[حق]] [[پنهان]] نمی‌ماند و اگر [[حق]] به [[باطل]] پوشیده نمی‌شد، زبان [[معاندان]] از طعن بریده می‌شد. ولی همواره پاره‌ای از [[حق]] و پاره‌ای از [[باطل]] در هم می‌آمیزند. در چنین حالی، [[شیطان]] بر [[دوستان]] مستولی می‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 293.</ref>.
 
==[[هم‌بستگی]] [[حق]] و [[تکلیف]]==
==[[هم‌بستگی]] [[حق]] و [[تکلیف]]==
*[[نهج البلاغه]] [[حق]] را همیشه قرین و همراه با [[وظیفه]] و [[تکلیف]] می‌بیند. این امر منشأ پیدایش [[حقوق]] است. از منظر [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[حق]] به سود هیچ کس به جریان نمی‌افتد، مگر این‌که تکلیفی بر عهده‌اش گذاشته شود. در مقابل تکلیفی بر عهده کسی گذاشته نمی‌شود، مگر آن‌که حقی به سود او به جریان افتد. [[امام]] می‌فرماید: هیچ حقّی یک‌طرفه نیست: برای هرکس که سودی آورَد، مسئولیّتی نیز آفریند و هرکس را زیانی رسانَد، سودی هم بخشد. اگر تصوّر شود برای کسی حق یک‌سویه بدون مسئولیّت باشد، این ویژه خداست –نه آفریدگان- که آمیزه [[قدرت]] و [[عدالت]] است و حوادث روزگار و تلخ و شیرین زندگی، همه [[عدل]] و خیر است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>.
*[[نهج البلاغه]] [[حق]] را همیشه قرین و همراه با [[وظیفه]] و [[تکلیف]] می‌بیند. این امر منشأ پیدایش [[حقوق]] است. از منظر [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[حق]] به سود هیچ کس به جریان نمی‌افتد، مگر این‌که تکلیفی بر عهده‌اش گذاشته شود. در مقابل تکلیفی بر عهده کسی گذاشته نمی‌شود، مگر آن‌که حقی به سود او به جریان افتد. [[امام]] می‌فرماید: هیچ حقّی یک‌طرفه نیست: برای هرکس که سودی آورَد، مسئولیّتی نیز آفریند و هرکس را زیانی رسانَد، سودی هم بخشد. اگر تصوّر شود برای کسی حق یک‌سویه بدون مسئولیّت باشد، این ویژه خداست –نه آفریدگان- که آمیزه [[قدرت]] و [[عدالت]] است و حوادث روزگار و تلخ و شیرین زندگی، همه [[عدل]] و خیر است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷</ref>.
*بنابراین در [[نهج البلاغه]] همواره نسبت به [[حقوق]] دوسویه سفارش شده است، چنان که خطاب به [[مردم]] فرمود: "من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقوقی دارید." یا در فرازی دیگر از [[حقوق]] متقابل [[پدر]] و [[فرزند]] سخن به میان آورده است»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 291- 294.</ref>.
*بنابراین در [[نهج البلاغه]] همواره نسبت به [[حقوق]] دوسویه سفارش شده است، چنان که خطاب به [[مردم]] فرمود: "من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقوقی دارید." یا در فرازی دیگر از [[حقوق]] متقابل [[پدر]] و [[فرزند]] سخن به میان آورده است»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 293- 294.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۳

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث حق است. "حق" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

مفهوم‌شناسی حق

  • حق در معنای لغوی بر استواری یک چیز و درستی آن دلالت دارد. هم‌چنین اصل حق را به‌معنای مطابقت و موافقت می‌دانند. اما در مفهوم اصطلاحی، حق امر مطابق با واقع است که در مقابل امر باطل قرار دارد. بر اساس این تعریف، حق مفهومی بسیار گسترده است که می‌توان آن را در تمام عرصه‌های زندگی جست‌وجو کرد[۲].

توصیف حق

  • امام علی (ع) در وصف حق می‌فرماید: حق گسترده‌ترین چیزها در توصیف و گفتار و محدودترین چیزها در کردار است[۳]. از این‌رو حق گرچه امری آشکار است، اما پذیرش حق در دایره عدل و انصاف، میدانی تنگ و باریک را تشکیل می‌دهد. انسان‌ها آن‌گاه که منافعشان در خطر می‌افتد، نمی‌توانند از روی انصاف، حق را بپذیرند. مردم وقتی در صدد تعریف و توصیف زبانی برای حق برآیند زمینه آن بسیار گسترده است، چون بر زبان راندن ساده است، ولی هر گاه حاکم بر حق و عادلی میان آنان حاضر شود و عمل کردن به حق را از آنان بخواهد، عرصه بر آن‌ها تنگ می‌شود، زیرا در عمل زیر بار حق رفتن و به عدالت رفتار کردن، کاری دشوار و لازمه آن ترک بعضی از خواسته‌های دل و امور مطلوب است[۴].

ارزش حق

شناخت حق

آسیب‌شناسی حق

  • امام (ع) در آسیب شناسی حق به موضوع فتنه‌ها و عواملی که گاه چهره حق را می‌پوشاند، اشاره می‌کند. باید به این نکته توجه داشت که نقطه مقابل حق، یعی باطل، همواره از موضع فتنه و نیرنگ به‌دنبال آن است که خود را در پوششی از حق پنهان سازد. از این‌رو امام (ع) فرمود: اگر باطل با حق نمی‌آمیخت بر جویندگان حق پنهان نمی‌ماند و اگر حق به باطل پوشیده نمی‌شد، زبان معاندان از طعن بریده می‌شد. ولی همواره پاره‌ای از حق و پاره‌ای از باطل در هم می‌آمیزند. در چنین حالی، شیطان بر دوستان مستولی می‌شود[۱۲][۱۳].

هم‌بستگی حق و تکلیف

  • نهج البلاغه حق را همیشه قرین و همراه با وظیفه و تکلیف می‌بیند. این امر منشأ پیدایش حقوق است. از منظر امیرمؤمنان (ع) حق به سود هیچ کس به جریان نمی‌افتد، مگر این‌که تکلیفی بر عهده‌اش گذاشته شود. در مقابل تکلیفی بر عهده کسی گذاشته نمی‌شود، مگر آن‌که حقی به سود او به جریان افتد. امام می‌فرماید: هیچ حقّی یک‌طرفه نیست: برای هرکس که سودی آورَد، مسئولیّتی نیز آفریند و هرکس را زیانی رسانَد، سودی هم بخشد. اگر تصوّر شود برای کسی حق یک‌سویه بدون مسئولیّت باشد، این ویژه خداست –نه آفریدگان- که آمیزه قدرت و عدالت است و حوادث روزگار و تلخ و شیرین زندگی، همه عدل و خیر است[۱۴].
  • بنابراین در نهج البلاغه همواره نسبت به حقوق دوسویه سفارش شده است، چنان که خطاب به مردم فرمود: "من بر شما حقی دارم و شما نیز بر من حقوقی دارید." یا در فرازی دیگر از حقوق متقابل پدر و فرزند سخن به میان آورده است»[۱۵].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 291- 292.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 292.
  3. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 292.
  5. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷
  6. نهج البلاغه، حکمت ۳۶۸
  7. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 292.
  8. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 293.
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 293.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 293.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۵۰
  13. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 293.
  14. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 293- 294.