توحید در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۷: خط ۲۷:
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
* [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']]
* [[پرونده:1100246.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱''']]


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث توحید است. "توحید" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل توحید (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

توحید چیست؟

توحید در لغت از ماده «وحد» به معنی یگانه باوری و یگانه پرستی است و در اصطلاح معارف دینی، عبارت است از اعتقاد به یگانگی و یکتایی خدا در مقام ذات، صفت‌ها، فعل و عبادت. توحید در مقام ذات صفت‌ها و و افعال توحید نظری است و به معرفت و شناخت انسان از خدا و به معنی یگانه باوری ناظر است و توحید در مقام عبادت که از آن به توحید عبادی و یگانه‌پرستی تعبیر می‌شود، نتیجه یگانه باوری و به پرستش و عبادت‌هایی ناظر است که از انسان صادر می‌شود. یگانه پرست به کسی میگوییم که یک معبود دارد و جز او را لایق پرستش نمیداند و جز او بر آستان دیگری سر نمی‌ساید. ۲. ستایش توحيد توحید بالاترین منازل دین و برترین مقامات مقربین است و به خودی خود، دانستنش پیچیده و دقیق و از حیث توکل و عمل، سخت و دشوار است. فهمیدنش غامض است که اکثر اهل درک و فهم، از درک حقیقت آن باز مانده یا مانند مجسمه و حنابله، در مقام ذات به تجسیم و تکثیر گرفتار آمده یا مثل مشيهه و اشاعره، در مورد صفت‌ها، به تغییر و تشبيه قائل شده یا چون قدریه و جبریه درباره افعال به جبر و تفویض‌گراییده‌اند. از حيث عمل یعنی رضادادن و توکل کردن دشوار است؛ چون دیدن اسباب و وسائط و تکیه بر آنها شرک است و رها کردن آن و بی‌اعتنایی به آنها، ایراد بر شریعت و طعنه بر سنت نبوی و حکمت الاهی است؛ بنابراین معنی توحید را به درستی فهمیدن و مطابق عقل و شرع به آن عمل کردن، به نهایت پیچیده و دشوار است و کسی نمی‌تواند پرده از این همه پیچیدگی و نهانی بردارد، جز آنان که با پیروی از آثار سید انبیا، چشمان عقل خویش را از نور حقایق روشن کرده و از انوار اهل بیت پاکش پرتوی گرفته‌اند[۱]. توحید به معنای خدا را به یگانگی و یکتایی شناختن و تنها او را پرستیدن، شرط اساسی مسلمانی و نخستین درس همه ادیان الاهی و موضوع دعوت تمامی پیامبران است. قرآن کریم میفرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ[۲]


اقسام توحید

توحید به چهار قسم تقسیم می‌‌شود[۳]:

  1. توحید ذاتی: مراد از "توحید ذاتی"، آن است که هیچ موجود واجب جز از خداوند یگانه، وجود ندارد؛ و هرچه جز اوست بوئی از وجوب نبرده است. از همین روست که بعضی از فرزانگان، توحید ذاتی را همان معنای عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۴] دانسته‌اند[۵].
  2. توحید صفاتی: مراد از "توحید صفاتی" نیز، آن است که صفات حضرت حق جل و علا عین ذات اوست و از این‌رو ذات او مرکب نبوده بسیط صرف است؛ بلکه او وجود یگانه و یگانه وجودِ عالم است[۶].
  3. توحید عبادی: منظور از "توحید عبادی"، آنست که هیچ موجودی جز از حضرت حق، شایستگی پرستیده شدن را ندارد. این سخن همان معنی عبارت مشهور ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۷] است[۸].
  4. توحید افعالی: مراد از "توحید افعالی" آن ست که هیچ چیزی بجز از او در عالم وجود مؤثّر نیست، و تمامی تأثیرها تنها و تنها از آن اوست و بس. عبارت شریف ﴿لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ[۹] را، بدین معنی نیز می‌‌توان دانست[۱۰].

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. محمد صدرالدین شیرازی، شرح اصول کافی، ج۲، ص۲ با تلخیص.
  2. «و پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر بدو وحی کردیم که هیچ خدایی جز من نیست پس مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۲۵.
  3. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱۹.
  4. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  5. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۱۹.
  6. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰.
  7. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  8. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۰.
  9. «هیچ خدایی جز خداوند نیست» سوره صافات، آیه ۳۵.
  10. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۱، ص ۳۲۱.