منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
::::::'''<small>تعلیم بدون واسطه</small>''': مجموعه معارف و علومى است که پیامبر{{صل}} بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على{{ع}} تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}} )<ref>سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.</ref> نازل شد، پیامبر اسلام{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»}}.<ref>«از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.</ref>(...) | ::::::'''<small>تعلیم بدون واسطه</small>''': مجموعه معارف و علومى است که پیامبر{{صل}} بهطور مستقیم و بدون واسطه به حضرت على{{ع}} تعلیم داده است؛ چنانکه احادیث مختلفى از فریقین در اینباره نقل شده است؛ براى مثال وقتى آیه ( {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}﴾}} )<ref>سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.</ref> نازل شد، پیامبر اسلام{{صل}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَهَا فِی أُذُنِ عَلِیٍّ»}}.<ref>«از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.</ref>(...) | ||
::::::'''<small>تعلیم باواسطه</small>''': مجموعه معارفى است که با یک واسطه یا بیشتر از پیامبر اسلام{{صل}} به سایر اهل بیت{{عم}} رسیده است؛ یعنى امامانى که رسول خدا{{صل}} را درک نکردهاند و مستقیم از آن حضرت کسب فیض ننمودهاند. ولى از اجداد خود نقل حدیث مىکنند تا به رسول خدا{{صل}} مىرسد؛ مثل حدیث معروف سلسلة الذهب که امام رضا{{ع}} در نیشابور چنین فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»}}.<ref>«عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.</ref> شخصى از امام صادق{{ع}} پرسید که علوم شما از چه منبعى گرفته شده است؟ حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»}}.<ref>«هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا{{صل}} است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.</ref>(...) | ::::::'''<small>تعلیم باواسطه</small>''': مجموعه معارفى است که با یک واسطه یا بیشتر از پیامبر اسلام{{صل}} به سایر اهل بیت{{عم}} رسیده است؛ یعنى امامانى که رسول خدا{{صل}} را درک نکردهاند و مستقیم از آن حضرت کسب فیض ننمودهاند. ولى از اجداد خود نقل حدیث مىکنند تا به رسول خدا{{صل}} مىرسد؛ مثل حدیث معروف سلسلة الذهب که امام رضا{{ع}} در نیشابور چنین فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي الْعَبْدُ الصَّالِحُ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي أَبُو جَعْفَرِ بْنُ عَلِيٍّ بَاقِرُ عُلُومِ الْأَنْبِيَاءِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الحُسَيْنِ سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ الحُسَيْنُ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ يَقُولُ قَالَ الله جَلَّ جَلَالُهُ إِنِّي أَنَا الله لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِي مَنْ جَاءَ مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا الله بِالْإِخْلَاصِ دَخَلَ فِي حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ فِي حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»}}.<ref>«عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.</ref> شخصى از امام صادق{{ع}} پرسید که علوم شما از چه منبعى گرفته شده است؟ حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«مَهْمَا أَجَبْتُكَ فِيهِ بِشَيْءٍ فَهُوَ عَنْ رَسُولِ الله{{صل}} لَسْنَا نَقُولُ بِرَأْيِنَا مِنْ شَيْء»}}.<ref>«هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا{{صل}} است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.</ref>(...) | ||
::::::'''٣. کتاب امیرمؤمنان على'''{{ع}}: یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}}، کتاب على{{ع}} است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع پیامبر{{صل}} که با املاى ایشان و با خط على{{ع}} نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب على{{ع}} نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان پیامبر{{صل}} نوشته شده است.<ref>أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على{{ع}}را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على{{ع}}على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله{{صل}} و خط على{{ع}} و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».</ref> گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است<ref>اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.</ref> که بعد از امام على{{ع}} به امامان{{عم}} یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان{{ع}} است. (...) | ::::::'''٣. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتاب امیرمؤمنان على]]'''{{ع}}: یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}}، کتاب على{{ع}} است. از احادیث استفاده مىگردد که آن کتاب، طومارى از جنس پوست بوده است به طول هفتاد ذراع پیامبر{{صل}} که با املاى ایشان و با خط على{{ع}} نوشته شده است و در آن هر حلال و حرامى و هر چیزى که مردم تا قیامت به آن نیاز دارند، وجود دارد؛ حتى دیه یک خراش بر بدن. کتاب على{{ع}} نخستین کتاب گردآورى شده در اسلام مىباشد که در زمان پیامبر{{صل}} نوشته شده است.<ref>أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على{{ع}}را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على{{ع}}على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله{{صل}} و خط على{{ع}} و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».</ref> گاهى این نوشته به اسم «جامعه» و گاهى به نام «صحیفه» یا «کتاب على» شناخته شده است<ref>اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.</ref> که بعد از امام على{{ع}} به امامان{{عم}} یکى پس از دیگرى منتقل مىشود و الآن نیز در دست خاتمالاوصیا امام زمان{{ع}} است. (...) | ||
::::::'''۴. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|جفر]]''': «جفر» یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى پیامبر اکرم{{صل}} و نگارش على{{ع}} بوده و در بردارنده علم انبیا و اوصیا{{عم}} است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا امام عصر{{ع}} مىباشد. (...) | ::::::'''۴. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|جفر]]''': «جفر» یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است که در مواردى به آن تمسک نمودهاند. (...) در اصطلاح، جفر پوستى است که علوم در آن نوشته مىگردد و در اصطلاح حدیثى، به کتاب مخصوصى اطلاق مىشود که به املاى پیامبر اکرم{{صل}} و نگارش على{{ع}} بوده و در بردارنده علم انبیا و اوصیا{{عم}} است. این کتاب، از جمله نشانههاى امامت است که اکنون نزد خاتمالاوصیا امام عصر{{ع}} مىباشد. (...) | ||
::::::'''۵. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]'''{{س}}: صحیفه فاطمه{{س}} از جمله منابع عام علم امامان{{عم}} است که براساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که جبرئیل بعد از رحلت پیامبر اسلام{{صل}} به حضرت زهرا{{س}} عرضه کرد و امیرمؤمنان{{ع}} نیز مطالب آن را نگاشت.<ref>کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.</ref> | ::::::'''۵. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|مصحف فاطمه]]'''{{س}}: صحیفه فاطمه{{س}} از جمله منابع عام علم امامان{{عم}} است که براساس روایات، مجموعهاى از اخبار غیبى و وقایع آیندگان است که جبرئیل بعد از رحلت پیامبر اسلام{{صل}} به حضرت زهرا{{س}} عرضه کرد و امیرمؤمنان{{ع}} نیز مطالب آن را نگاشت.<ref>کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
::::::'''۹. [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|اسم اعظم]]''': اسم اعظم یکى دیگر از منابع علم امام {{ع}} است. روایات متعددى درباره اسم اعظم بیان شده است(...) | ::::::'''۹. [[رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|اسم اعظم]]''': اسم اعظم یکى دیگر از منابع علم امام {{ع}} است. روایات متعددى درباره اسم اعظم بیان شده است(...) | ||
::::::'''۱۰. [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه]]''': از جمله منابع علم امامان {{عم}} خواب و رؤیاى آنان مىباشد. ما معتقدیم که خواب [[انبیا]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهرهمندند و از غیب آگاه مىشوند.<ref>أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.</ref> (...) | ::::::'''۱۰. [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه]]''': از جمله منابع علم امامان {{عم}} خواب و رؤیاى آنان مىباشد. ما معتقدیم که خواب [[انبیا]] و [[ائمه|ائمه اطهار]] {{عم}} مطابق با واقع است و آنها افزون بر اینکه در بیدارى از عنایات خداوند برخوردارند، در خواب و رؤیا نیز از تأییدات الهى بهرهمندند و از غیب آگاه مىشوند.<ref>أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.</ref> (...) | ||
::::::'''۱۱. کتب انبیا''': تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران{{عم}} نازل کرده، نزد ائمه{{عم}} است این کتابها یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است؛ چنانکه در روایتى [[ابوحمزه ثمالى]] از امام صادق نقل مىکند که حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَلْوَاحُ مُوسَى {{ع}} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»}}<ref>«الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.</ref> همچنین در روایت دیگرى، امام صادق{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»}}<ref>«... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.</ref> (...) | ::::::'''۱۱. [[رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|کتب انبیا]]''': تمام کتابهایى را که خداوند بر پیامبران{{عم}} نازل کرده، نزد ائمه{{عم}} است این کتابها یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} است؛ چنانکه در روایتى [[ابوحمزه ثمالى]] از امام صادق نقل مىکند که حضرت فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«أَلْوَاحُ مُوسَى {{ع}} عِنْدَنَا وَ عَصَا مُوسَى عِنْدَنَا وَ نَحْنُ وَرَثَةُ النَّبِیِّین»}}<ref>«الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.</ref> همچنین در روایت دیگرى، امام صادق{{ع}} فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«... وَ کُلُّ کِتَابٍ نَزَلَ فَهُوَ عِنْدَ أَهْلِ الْعِلْمِ وَ نَحْنُ هُم»}}<ref>«... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.</ref> (...) | ||
::::::'''١٢. عالم به ملکوت''': یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} آگاهى آنها از عالم ملکوت است که بسیارى از علوم و معارف خود را از طریق مشاهده ملکوت، دریافت مىکنند و با دید و درک غیرظاهرى خود به حقایق مىرسند. این منبع، ویژه پیامبران، صالحان و مؤمنان خاص خداوند است که ائمه اطهار{{عم}} از مصادیق کامل آن مىباشند. (...) | ::::::'''١٢. عالم به ملکوت''': یکى دیگر از منابع علم امامان{{عم}} آگاهى آنها از عالم ملکوت است که بسیارى از علوم و معارف خود را از طریق مشاهده ملکوت، دریافت مىکنند و با دید و درک غیرظاهرى خود به حقایق مىرسند. این منبع، ویژه پیامبران، صالحان و مؤمنان خاص خداوند است که ائمه اطهار{{عم}} از مصادیق کامل آن مىباشند. (...) | ||
::::::'''١٣. عقل کامل''': یکى دیگر از منابع علم ائمه{{عم}}، عقل کاملى است که خداوند به آنان داده است. در واقع بسیارى از حقایق علمى با عقل عادى درکپذیر نیست؛ چرا که عقل و خرد معمولى انسان، شعاع خاصى را روشن مىسازد. ولى عقل ائمه اطهار{{عم}} شعاع بسیار گستردهاى را روشن مىسازد و این امر سبب مىشود که حقایقى را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹].</ref>. | ::::::'''١٣. عقل کامل''': یکى دیگر از منابع علم ائمه{{عم}}، عقل کاملى است که خداوند به آنان داده است. در واقع بسیارى از حقایق علمى با عقل عادى درکپذیر نیست؛ چرا که عقل و خرد معمولى انسان، شعاع خاصى را روشن مىسازد. ولى عقل ائمه اطهار{{عم}} شعاع بسیار گستردهاى را روشن مىسازد و این امر سبب مىشود که حقایقى را به دست آورند که از دیگران پنهان است<ref>پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.</ref>»<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1380 منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹].</ref>. |
نسخهٔ ۴ آوریل ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۴
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
منابع علم غیب معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
منابع علم غیب معصوم چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- سرچشمه علم غیب معصوم چیست؟
- علم غیب از چه طریقی برای معصوم حاصل میشود؟
پاسخ نخست
- آیت الله سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:
- «مهمترین منابع آگاهی از غیب را می توان در سه قسم خلاصه نمود:
- موجوداتی که از افق حس بشر بیرون بودن، و هیچ گاه در قلمرو حس او قرار نمی گیرد. مانند ذات پروردگار جهان و حقیقت اسماء و صفات وی، و جنود غیبی خدا یعنی فرشتگان و شیوه کار آنان مانند تدبیر عالم خلقت، و جهان ارواح و جن و عالم برزخ و فرازهای مختلف آن، و رستاخیز و مواقف گوناگون آن و.... حقایق این موجودات و کیفیات و خصوصیات آنها از افق حس و ادراک انسان بیرون بوده، و هیچ گاه بشر از حقیقت و خصوصیات کمی و کیفی آنها، آگاه نخواهد گشت، و در برابر آنها وظیفه ای جز ایمان به وجود آنها ندارد. (...)
- مکتشفات علمی بشر مانند قوانینی که بر پهنه هستی حکومت می کنند و موجوداتی که قرن ها از افق حس او بیرون بوده اند. مثلاً روزگاری بشر از قانون جاذبه و قانون گریز از مرکز آگاه نبود و نمی دانست که کاخ بی ستون منظومه شمسی، و تمام کهکشان ها و سحابی ها بر اساس این دو قانون استوار است، از این جهت این دو قانون و قوانین دیگری که بشر بعدها کشف کرد همگی از اقسام "مغیبات" بودند. (...)
- حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده و یا در آینده رخ خواهد داد. فرض کنید در خانه کسی، حادثه ای رخ داد و او شاهد آن بود، آگاهی چنین فردی، آگاهی از امر محسوس بوده و آگاهی از غیب نبود و اگر همان شخص همان حادثه را برای دیگران که در آن محل نبودند، بازگو کند گزارش از غیب نداده است. ولی اگر کسی بدون آن که همان حادثه را ببیند و یا از کسی بشنود، و یا از طریق کتاب و روزنامه و دیگر وسایل ارتباط جمعی، از آن آگاه گردد و یا از قراینی آن را حدس بزند ناگهان به طور یقین از وجود حادثه ای ما را مطلع سازد، یک چنین گزارش، خبر از غیب خواهد بود. بنابراین گزارش های قرآن راجع به امت های پیشین به وسیله پیامبری که نه درس خوانده و نه این مطالب را از فردی شنیده است، خبر از غیب می باشد»[۱].
- «علم غیب که باید آن را "معرفت سوم" و یا آگاهی سوم نامید، بدون علت نیست. (...) چنین آگاهی علت عادی و طبیعی ندارد بلکه از مجرای علل غیر عادی و غیر طبیعی وارد ذهن فرد آگاه می گردد اینک به برخی از طرق و علل غیر طبیعی این نوع آگاهی، اشاره می کنیم:
- وحی مستقیم الهی: به این معنی که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا در اختیار پیامبر گذارده می شود و برخی از خبرهای غیبی قرآن اعم از حوادث گذشته و آینده، و معارف مربوط به خدا و اسما و صفات و اوضاع جهان برزخ و معاد همگی از این قبیل است یعنی غیبی است که لفظ و معنی هر دو از جانب خدا می باشد.(...)
- وحی به وسیله فرشته: گاهی فرشته ای به صورت انسان متمثل می گردد و پیامبران و اولیاء الهی را از یک رشته امور پنهان از حس، مطلع می سازد.
- رؤیای صادق یا خواب های راستین: یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است. (...) مثلاً ابراهیم از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت[۲]. حضرت یعقوب و یوسف از طریق علم به تعبیر خواب، حوادثی را پیش بینی می کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می دادند. (...)
- القاء روح: گاهی یک رشته حقایق و امور پنهان از حس بر ضمیر القاء می گردد. ناگهان فضای روح، آن چنان روشن می گردد که یقین پیدا می کند که آنچه را دریافت نموده است صحیح و پا برجاست. مادر موسی نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود که ناگهان به او الهام شد او را در میان جعبه ای بگذارد و آن را به روی آب های نیل روانه سازد در سرنوشت او نیندیشد زیرا ﴿﴿إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾﴾[۳]»[۴].
پاسخهای دیگر
● حجت الاسلام و المسلمین دکتر نادم؛ |
---|
|
●حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی. |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در اینباره گفته است:
|
پرسشهای وابسته
- رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
- علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص٢٧-٣٠.
- ↑ سوره صافات، آیه ١٠٢ و ١٠٣.
- ↑ سوره قصص، آیه٧.
- ↑ آگاهی سوم یا علم غیب، ص٣٣-٣٨.
- ↑ نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٧٤، ح ٢٥، ٢٦، ٢٩
- ↑ نک: بحارالانوار، ج ٢٦، ص ٦٢، ح ٩، ١٥.
- ↑ نک: مریم، آیه ١٩-٢٠.
- ↑ نک: هود، آیه ٧١-٧٢.
- ↑ نک: اصول کافی، ج ٢، باب خلق عظیم.
- ↑ نک: حدید، آیه ٤، بروج، آیه ١٦-١٥: معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده "عرش"؛ اصول الکافی، کتاب التوحید، باب العرش و الکرسی
- ↑ انعام، آیه ٥٩، هود، آیه ٦، نحل، آیه ٥٧، سبأ، آیه ٣، یونس، آیه ٦١.
- ↑ واقعه، ٧٨-٧٩؛ نک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ١٣.
- ↑ آل عمران، آیه 7، رعد، آیه 39، زخرف، آیه 4، نک: مجمع البیان، ج ٥، ص ١٤٢؛ ج7، ص ١٣؛ ج ٨، ص ٣٧٧.
- ↑ بروج، آیه ٢١-٢٢؛ بحارالانوار، ج ٥٤، باب القلم و اللوح المحفوظ؛ المیزان فب تفسیر القرآن، ج ٢٠، ص ٢٥٧.
- ↑ نک: منابع فوق.
- ↑ رعد، آیه ٣٩، المیزان، ج ١٣، ص ٢٠٢.
- ↑ اسراء، آیه ١٣، المیزان، ج ١٢،
- ↑ ص ٩٨ علم غیب از نگاه عقل و وحی، ص ١٤٥.
- ↑ سوره حاقه، آیه ۱۲؛ «تعیها» از ماده «وعى» در اصل به معناى نگهدارى چیزى در قلب است. سپس به هر ظرفى «وعاء» گفته شد؛ چون چیزى را در خود نگه مىدارد. در آیه مورد بحث، این صفت براى «گوشها» ذکر شده است؛ گوشهایى که حقایق را مىشنوند و در خود نگه مىدارند. تفسیر نمونه، ج٢۴، ص۴۴۴.
- ↑ «از خدا خواستم که گوش على را از گوشهاى شنوا و نگهدارنده حقایق قرار دهد»؛ ينابيع الموده، ج١، ص٣۶٠؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج٢، ص۶١؛ تأويل الآيات، شرف الدين الحسينى، ص٧١۵.
- ↑ «عیون اخبارالرضا، ج٢، صص٢٩۶- ٢٩٩؛ کشف الغمة، إربلى، ج٣، صص ٩٨ و ٩٩.
- ↑ «هرگاه درباره چیزى به تو پاسخ گفتم، از رسول خدا(ص) است و ما از خود چیزى نمىگوییم»؛ الکافى، ج١، ص۵٨؛ بصائرالدرجات، جزء۶، ص٣٩۵؛ بحارالانوار، ج٢، ص١٧٣؛ وضوء النبى، على شهرستانى، ج٢، ص٣٣۵؛ النص و الاجتهاد، ص١۶.
- ↑ أعیان الشیعه، ج١، ص٩٣. سید محسن امین بعد از معرفى کتاب جامعه و بیان اوصاف آن، جامعه و صحیفه و کتاب على(ع)را مصداق یک کتاب مىداند و مىنویسد: «فظهر من ملاحظة مجموع هذه الاخبار و ضمّ بعضها الى بعض أن الجامعة و کتاب على(ع)على الاطلاق و الذى طوله سبعون ذرعاً و الکتاب الذى باملاء رسول الله(ص) و خط على(ع) و الصحیفة التى سبعون ذرعاً و الجلد الذى هو سبعون ذرعاً و الصحیفة العتیقة کلها یراد بها کتاب واحد».
- ↑ اعیان الشیعه، ج ١، ص٩۴.
- ↑ کافى، ج١، صص ٢۴١ و ۴۵٨.
- ↑ أوائل المقالات، ص۴٢؛ مصنفات شیخ المفید، ج۴، ص٧٠.
- ↑ «الواح موسى و عصاى موسى نزد ماست و ما وارثان پیامبرانیم»؛ کافى، ج١، ص٢٣١.
- ↑ «... و هر کتابى که نازل شده است نزد اهل علم است و ماییم اهل علم»؛ همان، ص٢٢۵.
- ↑ پیام قرآن، ج٧، ص٢١٩. با اندکى دخل و تصرف.
- ↑ منابع علم امامان شیعه، ص ۸۵-۱۶۹.