رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
«آیه: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾،[۱] دلالت دارد بر اینکه این امور «غیبهایی که پا به عرصه شهود گذاشتهاند و دیگری غیبهایی که از مرحله شهادت خارجند» در کتاب مبین قرار دارند، بنابراین جای این سؤال هست که آیا این امور هم از جهت غیب و هم از جهت شهودش در کتاب میباشد و یا آنکه تنها از جهت غیب بودن؟ و به عبارت دیگر آیا کتاب مبین عبارت است از همین عالم کون که اجرام امور مذکور را در خود جای داده، یا آنکه کتاب مبین چیز دیگری است که تمامی موجودات به نحو مخصوصی در آن نوشته شده و به قسم خاصی در آن گنجانده شده است؟ به طوری که از درک درک کنندگان این عالم غایب و از حیطه علم هر صاحب علمی بیرون است؟ و معلوم است که اگر معنای کتاب مبین این باشد، محتویات آن همان غیب مطلق خواهد بود. (...) کتاب مبین از یک جهت با ﴿مَفَاتِحُ الْغَيْبِ﴾ و خزینههای اشیائی که نزد خدا است تفاوت و مغایرت دارد، برای اینکه خدای تعالی آن مفاتح و خزینهها را اینطور وصف فرموده که دارای اندازه و قابل تحدید نیست، وقتی محدود میشود که از آن خزینهها بیرون شده و به این عالم که عالم شهود است نازل شود، و کتاب مبین را اینطور وصف فرموده که مشتمل است بر دقیقترین حدود موجودات و حوادث. پس کتاب مبین از این جهت با خزینههای غیب فرق دارد. کتاب مبین چیزی است که خدای تعالی آن را به وجود آورده تا سایر موجودات را ضبط نموده و آنها را بعد از بیرون شدن از خزائن و قبل از رسیدن به عالم وجود و همچنین بعد از آن و بعد از طی شدن دورانشان در این عالم حفظ نماید، شاهد این معنا این است که خدای تعالی در قرآن، در مواردی از این کتاب اسم برده، که خواسته است احاطه علمی پروردگار را به اعیان موجودات و حوادث جاری جهان برساند، چه آن موجودات و حوادثی که برای ما مشهود است، و چه آنهایی که از ما غایب است، و اما غیب مطلق را که احدی را بدان راهی نیست، اینطور وصف کرده که این غیب در خزینهها و در مفاتحی قرار دارد که نزد خدا است، و کسی را جز خود او بر آن آگاهی نیست، بلکه بعضی آیات دلالت و یا لا اقل اشعار دارد بر اینکه ممکن است دیگران هم بر کتاب نامبرده، اطلاع پیدا کنند، و لکن احاطه بر خزینههای غیب مخصوص خدا است. مانند آیه ﴿فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾ [۲] پس خزائن غیب و کتاب مبین در اینکه هر دو شامل تمامی موجوداتند تفاوت ندارند، و همانطوری که هیچ موجودی نیست مگر اینکه برای آن در نزد خدا خزینهای است که از آنجا مدد میگیرد، همچنین هیچ موجودی نیست مگر اینکه کتاب مبین آن را قبل از هستیش و در هنگام پیدایش، و بعد از آن، ضبط نموده و برمیشمارد، جز اینکه کتاب مبین از خزینههای غیب درجهاش نازلتر است، از بیانات گذشته، دو نکته روشن شد:
- اول: اینکه مراد از مفاتح غیب، همان خزینههای الهی است که مشتمل است بر غیب تمامی موجودات، چه آنها که به این عرصه پا نهادهاند، و چه آنها که ننهادهاند. (...)
- دوم: اینکه مراد از کتاب مبین امری است که نسبتش به موجودات، نسبت برنامه عمل است به خود عمل، و هر موجودی در این کتاب یک نوع اندازه و تقدیر دارد، الا اینکه خود این کتاب موجودی است که قبل از هر موجودی و در حین وجود یافتن و بعد از فنای آن، وجود داشته و خواهد داشت، و موجودی است که مشتمل است بر علم خدای تعالی به اشیاء، همان علمی که فراموشی و گم کردن حساب، در آن راه ندارد. از این جهت می توان حدس زد که مراد از کتاب مبین، مرتبه واقعی اشیاء و تحقق خارجی آنها باشد که قابل پذیرفتن هیچگونه تغییر نیست. آری، موجودات وقتی قابل تغییر نیستند که در عرصه این عالم قرار گرفته باشند، و گر نه قبل از وقوع در این عالم، عروض تغییر بر آنها ممتنع نیست (...) و خلاصه اینکه، این کتاب کتابی است که جمیع موجوداتی را که در عالم صنع و ایجاد واقع شدهاند، برشمرده، و آنچه را که بوده و هست و خواهد بود، احصاء کرده است، بدون اینکه کوچکترین موجودی را از قلم انداخته باشد»[۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
«در این آیه مبارکه﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۴]، خداوند متعال به صراحت بیان فرموده است که همه چیز را در امام مبین احصا و ضبط کردهایم. روشن است که مقصود از احصا و ضبط کردن همه چیز در امام مبین، ضبط عین موجودات و اشیای عالم نیست؛ بلکه مراد دانا ساختن امام مبین به همه چیز و نهادن اطلاعات همه امور نزد اوست. نیز، نزد تمام اهل لغت و نزد مؤمنین، روشن است که امام مبین شخص آشکار کننده یا جدا کننده حق از باطل است؛ چنان که لفظ امام و لفظ مبین در مواضع بسیار در قرآن به همین معنی استعمال شده است[۵] بنابراین، آیه شریفه به روشنی اثبات میفرماید که علم به همه چیز در نزد امام مبین است. پیامبر (ص) و امام (ع) نیز به همین معنای روشن، که بیان صریح آیه شریفه است، تذکر دادهاند. وانگهی به فرموده علی بن ابراهیم قمی آیه فوق از محکمات قرآن است و معنای مذکور هم آشکار و روشن است[۶].
|
۲. آیتالله شریعتمدار جزایری؛ |
---|
آیتالله سید نورالدین شریعتمدار جزایری در مقاله «امام حسین و علم به شهادت» در این باره گفته است:
«﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ [۷] این آیه با قطع نظر از روایات که در تفسیر آن آمده، دلالت دارد بر این که خداوند تمام چیزها را در قلب امام قرار داده است. با این تعبیر علم گسترده امام به همه چیز ثابت میشود، چنان که با روایات نیز این موضوع به اثبات میرسد، زیرا در کتاب "تفسیر برهان" در ذیل این آیه، چند روایت آمده که مقصود از امام مبین علی بن ابی طالب(ع) و امامان(ع) دیگر است. در برخی از روایات آمده که مقصود از امام مبین لوح محفوظ است و چنانچه تفسیر آیه همین باشد، لوح محفوظ در نزد امام است، پس امام با داشتن لوح محفوظ همه چیز را میداند»[۸].
|
۳. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
«از آیاتی که دلالت میکند تمامی واقعیات این عالم در آن است، استفاده میشود کتاب مبین غیر از این وقایع جزئیه است که در معرض حدوث و تغییر هستند، اگرچه جایگاه هریک از این وقایع به لحاظ ویژگیهای وجودیش، همان مرتبه ثابت است و از متن واقع زایل نمیشود لکن با مقایسه آنها با یکدیگر، تغییر و زوال و حدوث از آنها انتزاع میشود، و بهدست میآید کتاب مبین حقیقتی است که بر واقعیات این عالم تقدم رتبی دارد و با زوال این عالم نیز موجود است مانند: برنامههای مدوّن برای اعمالی که مشتمل بر مشخصات اعمال قبل از وقوع آن است و حافظ آنها بعد از وقوع آن است. بنابراین، کتاب مبین همان اُمالکتابی است که با محو و اثبات امور عالم، موجود بوده و حافظ تمامی مراحل و مشخصات موجودات متغیر است لکن خودش تغییر نمیکند، لذا خداوند پس از بیان اینکه برای هر زمانی، حکم حتمی مخصوص به خود دارد و هر پیامبری نیز آن چه میآورد مطابق همان حکم است، میفرماید: ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾ [۹]. یعنی امور و قضایای عالم نزد خداوندی است که حقیقت ثابتی دارد و خودش از این طریق، امور عالم را با ایجاد عللش، اثبات و با رفع آن محو مینماید. بنابراین محو و اثباتی که در این عالم جاری است:
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین ربانی گلپایگانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «وحی نبوی» در این باره گفته است:
«از قرآن کریم به روشنی بهدست میآید که همه وقایع عالم طبیعت در کتاب مبین ثبت و ضبط شده است؛ آنجا که فرموده است: ﴿وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾ [۱۶]. در آیهای دیگر همین مضمون اینگونه بیان شده است: ﴿وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾ [۱۷]. به تصریح قرآن کریم، هیچ حادثه زمینی و بشری نیست، مگر آنکه از قبل در کتابی ثبت گردیده است: ﴿مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ﴾ [۱۸]. کتاب مبین هرچه باشد، غیر از واقعیتها و حوادث خارجی است و بر آنها تقدم دارد و پس از فانی و سپریشدن آنها نیز باقی است؛ همانند برنامههایی که برای انجام کارهایی قبل از انجام آنها نوشته میشود، و پس از وقوع آن کارها نیز همچنان باقی است[۱۹]. در آیهای دیگر به جای "کتاب مبین" از ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ سخن به میان آمده و تصریح شده است که همه چیز در ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ شمارش شده است: ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ [۲۰]. امام مبین، لوح محفوظ است که تفصیل قضای الهی در آن ثبت گردیده است. شاید وجه اینکه امام مبین نامیده شده، این است که چون دربردارنده قضای حتمی الهی است، نسبت به حوادث و رخدادهای جهان نقش متبوع و امام را دارد؛ یعنی لوح محفوظ الگوی حوادث جهان است. در برخی روایات امام مبین بر امیرالمؤمنین (ع) منطبق شده است. وجه آن این است که امیرالمؤمنین (ع) به کتاب مبین و لوح محفوظ آگاه است[۲۱]. قرآن کریم کتاب نازل الهی است که از لوح محفوظ: ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴾ [۲۲]. و کتاب مکنون ﴿إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ﴾ [۲۳]. سرچشمه گرفته است؛ یعنی حقیقت و اصل قرآن در لوح محفوظ و کتاب مبین است و غیر از کسانی که از تطهیر ویژه الهی و مقام عصمت برخوردارند، از حقیقت و اصل قرآن آگاهی ندارند: ﴿فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[۲۴]. و بر اساس احادیث مسلّم و مورد قبول شیعه و اهل سنت، اهل کساء پیامبر (ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) مصادیق قطعی مطهرون میباشند[۲۵]. بنابراین، پیامبر گرامی (ص) از کتاب مکنون و لوح محفوظ آگاه است. از طرفی، همه حوادث جهان در کتاب مکنون و لوح محفوظ ثبت گردیده و معلوم است. بنابراین، پیامبر (ص) از همه حوادث جهان آگاه بوده یا اگر میخواست، میتوانست آگاه شود. در این صورت، این فرض که علم پیامبر (ص) به حوادث و قوانین طبیعت در حد علم و دانش مردم روزگار خود بوده، بیاساس است»[۲۶] |
۵. حجت الاسلام و المسلمین بخاراییزاده؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخاراییزاده در پایاننامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در اینباره گفته است:
«﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ [۲۷]. ذیل این آیه شریفه دلالت دارد که "همه چیزها" در ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ بر شمرده شده است عموم ﴿كُلَّ شَيْءٍ﴾ تمامی مصادیق "شیء" را شامل میشود. اعم از شیء مادی یا مجرد، شیء موجود در زمان حال یا گذشته و آینده و .... این چنین علمی در ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ وجود دارد. اما مراد از ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ چیست؟ در این باره، در تفاسیر اقوال مختلفی ارائه شده است. بعضی آن را لوح محفوظ و برخی آن را همین قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم (ص) و برخی دیگر آن را امیرالمؤمنین علی (ع) دانستهاند. قول آخر بر اساس روایاتی است که در این باب وارد گشته است. مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار شش روایت نقل مینمایند که ﴿إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ علی (ع) است. اینک یکی از آن روایات را از کتاب شریف امالی شیخ صدوق نقل مینماییم: امام باقر (ع) فرمود: «وقتی این آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ نازل گشت، دو تن برخاسته پرسیدند: ای رسول خدا (ص) آن تورات است؟ فرمود: نه. پرسیدند: انجیل است؟ فرمود: نه. پرسیدند: قرآن است؟ فرمود: نه. در این هنگام امیرالمؤمنین (ع) تشریف آوردند. پس رسول خدا (ص) فرمود: او، این است، همانا او امامی است که خداوند تبارک و تعالی علم همه چیز را در او احصاء فرموده است[۲۸]. در خطبه غدیریه نیز رسول اکرم (ص) میفرماید: ای مردم، هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند در من احصاء نموده است و همه علم من در امام متقیان احصاء شده و هیچ علمی نیست مگر آنکه من به علی آموختم و او امام مبین است[۲۹]. مرحوم علامه مجلسی بعد از بیان روایاتی در تفسیر "امام مبین" به امیرالمؤمنین علی (ع) میفرماید: مفسران معتقدند که امام مبین لوح محفوظ است چون آن امام سایر کتابها است و آنچه در روایت آمده است مورد اعتماد میباشد. و در جای دیگر میفرماید: در روایات زیادی وارد شده که مراد از امام مبین، امیرالمؤمنین (ع) است»[۳۰]. |
۶. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی در کتاب «پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» در اینباره گفته است:
«در قرآن کریم میخوانیم: ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ [۳۱] از امام باقر (ع) روایت است که فرمود: چون این آیه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و ابوبکر و عمر از جا برخاسته گفتند: ای پیامبررسول خدا (ص) آیا منظور تورات است؟ فرمود: خیر. گفتند: انجیل است؟ فرمود: خیر. گفتند: قرآن است؟ فرمود: خیر. در این میان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) وارد شد، پیامبر اکرم (ص) فرمود: این همان است، اوست آن امام که خداوند تبارک وتعالی علم هر چیزی را در او جمع کرده است «إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِي أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيْء» [۳۲] منم آن امام مبین. عمار بن یاسر گوید: در یکی از جنگها با امیرالمؤمنین (ع) بودم که به سرزمین مورچگان رسیدیم، آن زمین پر از مورچه بود، گفتم: یا امیرالمؤمنین (ع) فکر میکنی از خلق خداوند کسی هست که تعداد این مورچهها را بداند؟ حضرت فرمود: آری ای عمار ، من مردی را میشناسم که تعداد آنها را میداند، و میداند چند عدد از آنها نر و چند عدد از آنها ماده است! گفتم: کیست؟ فرمود: ای عمار آیا در سوره یس نخواندهای: ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ [۳۳] عرض کردم: آری ای مولای من، خواندهام. فرمود: منم آن امام مبین.»[۳۴].
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در اینباره گفته است:
|
۸. حجت الاسلام و المسلمین ایمانی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ایمانی در «وبگاه بهترین سخنها» در پاسخ به این پرسش آورده است:
«طبق نصوص فراوانی علم ائمه اطهار (ع) عین علم نبی اکرم (ص) است؛ و خود آن بزرگواران تصریح نمودهاند که علم خود را نسل به نسل از نبی اکرم گرفتهاند؛ و علم نبی اکرم نیز چیزی جز علم قرآن کریم نبود؛ و قرآن کریم نیز چیزی جز کلام الله و علم الله نیست. قرآن کریم، مراتبی دارد که پایینترین مرتبه آن همین قرآن مکتوب است و حقیقت آن عین علم خداوند متعال میباشد. لذا امری نیست مگر اینکه در قرآن کریم موجود است؛ لکن فهم تمام حقیقت قرآن کریم برای غیر انسان کامل مقدور نیست؛ و حتی انبیا قبل از رسول اکرم (ص) نیز قادر به فهم تمام حقیقت آن نیستند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۳۸] مراد از این کتاب مبین، همان حقیقتی است که قرآن کریم، تنزّل یافته آن میباشد؛ لذا خداوند متعال در مورد قرآن کریم فرمود: ﴿وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ﴾[۳۹] تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب در تفسیر آیه فوق آورده است که امام صادق (ع) به برخی اصحابشان فرمودند: مردم چه میگویند درباره انبیای اولوالعزم و مولای شما امیرالمؤمنین (ع)؟ راوی گوید: گفتم آنان کسی را برتر از انبیای اولوالعزم نمیدانند. امام صادق فرمودند: خداوند تبارک و تعالی درباره حضرت موسی (ع) فرمود: ﴿وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً﴾[۴۰] و نفرمود: ﴿كُلِّ شَيْءٍ﴾. و درباره حضرت عیسی (ع) فرمود: ﴿وَ لِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ﴾[۴۱] و نفرمود: ﴿كُلِّ شَيْءٍ﴾. امّا درباره مولای شما أمیرالمؤمنین (ع)} فرمود: ﴿قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَیْني وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب﴾[۴۲] و خداوند عزّ و جلّ فرمود: ﴿وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في کِتابٍ مُبينٍ﴾[۴۳] و علم این کتاب است كه نزد امیرالمؤمنین (ع) است. در البرهان فی تفسیر القرآن از قول امام صادق (ع) آمده است: من زاده رسول خدایم و منم که کتاب خدا را میدانم؛ که در آن است آغاز خلقت و آْنچه تا روز قیامت خواهد بود؛ و در اوست خبر آسمان و خبر زمین و خبر بهشت و جهنّم و خبر آنچه بود و خواهد بود. من اینها را میدانم چنان که گویی به کف دست خود مینگرم؛ خداوند عز و جل میفرماید: در اوست بیان هر چیزی. امام باقر (ع) به نقل از امام سجاد (ع) فرمودند: خدا پیامبری را مبعوث نساخت مگر اینکه از علم، بخشی را به او سپرد؛ مگر نبی اکرم (ص) که خدا تمام علم را به او اعطاء نمود و فرمود: ﴿تِبْياناً لِكُلِّ شَيءٍ﴾ و در مورد حضرت موسى (ع) فرمود: ﴿وَ كَتَبْنا لَهُ فِي الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ مَوْعِظَةً﴾[۴۴]؛ در مورد آصف بن برخیا فرمود: ﴿الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ﴾[۴۵] و نفرمود: كسی كه نزد او علم كتاب بود. در حقّ حضرت محمد (ص)فرمود: ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا﴾[۴۶] پس این کلّ کتاب است و آن برگزیدگان ما هستیم. امام صادق (ع) میفرمودند: من میدانم هر آنچه را که در آسمانها و زمین است و میدانم هر آنچه را که در بهشت و جهنّم است؛ و میدانم آنچه را که بوده و خواهد بود؛ سپس مکثی کرد و مشاهده نمود که این سخن بر شنوندگان بزرگ جلوه کرده است؛ لذا فرمودند: من این امور را از کتاب خدا دانستهام؛ خدای عزّ و جلّ فرموده که در آن است بیان هر چیزی. باز فرمودند: خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ﴾[۴۷] سپس فرمود: ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا﴾[۴۸] و ما هستیم آن برگزیدگان خدا که این کتاب را به میراث به ما داده است که در آن است بیان هر چیزی. باز خداوند متعال فرمود: ﴿إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۴۹] عمار بن یاسر گوید: در برخی جنگها نزد أمیر المؤمنین (ع) بودم که به سرزمین پر از مورچهای گذر نمودیم. گفتم یا أمیر المؤمنین، آیا مخلوقی از مخلوقات خدا را میشناسی که بداند عدد این مورچهها چند است؟ امام فرمودند: آری ای عمّار میشناسم مردی را که بداند عدد اینها را و بداند تعداد نر و ماده آنها را. گفتم آن مرد کیست مولای من؟ فرمود: ای عمار ! آیا نخواندی در سوره یس که : و شمردیم هر چیزی را در امام آشکار کنندهای؟ گفتم: خواندهام ای مولای من. امام فرمودند: منم آن امام مبین. مصادر روایی اهل بیت (ع) مملوّ از اینگونه روایات است که اوّلاً دلالت دارند بر این که قرآن، علم خدا بوده و دارنده همه حقایق است. ثانیاً نبی اکرم (ص) عالم به جمیع حقایق قرآن کریم میباشد. ثالثاً ائمه اطهار (ع) وارثان علم نبی اکرم بوده بر جمیع حقایق قرآن کریم علم دارند. لذا ائمه اطهار مظهر علم خدا و خزانه علم او هستند. از اینرو فرمودند: ما هستیم خزانه داران خدا و همسایگان و نزدیکترین خلق به او. و امام صادق (ع) فرمودند: ماییم والیان امر خدا و مخزن علم خدا. با توجّه به آنچه پیشتر گفته شد معلوم گردید که: امام معصوم عالم به جمیع حقایق عالم امکان بوده هیچ حقیقتی از او پوشیده نیست. بنابر این، هر حقیقتی که بشر در طول تاریخ به آن دست یابد از پیش برای امام معصوم معلوم است؛ لکن عالِم کلّ بودن امام مستلزم علم به فیزیک نیوتنی و یا فیزیک نسبیتی و مکانیک کوانتوم نیست؛ چون معلوم نیست که اینها حقیقتاً علم باشند. وقتی گفته میشود خدا یا انسان کامل عالم به تمام حقایق است منظور علم حقیقی و یقینی و صد در صد مطابق با واقع است نه علم ظنّی و نظریّهها و فرضیّههای علمی که ممکن است جهالاتی در قالب علم باشند. علومی مثل فیزیک و شیمی و امثال آن اگرچه دارای فوائد عملی فراوانی برای بشر هستند ولی فایده داشتن آنها دلیل بر درستی آنها نیست. لذا بسیاری از نظریّات علمی تا کنون ابطال شده و جای خود را به نظریّات جدیدی دادهاند؛ و نظریّات جدید نیز هر لحظه در معرض ابطال میباشند. باید توجّه داشت که راه تجربه و استدلال تجربی، از نظر منطق عقلی و فلسفه علم، به هیچ وجه یقینآور نبوده تنها ایجاد یقین روانشناختی میکند که در حقیقت ظنّ متراکم است»[۵۰]. |
۹. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«همه حقایق در کتاب مبین مضبوط است و مقصود از کتاب هم قرآن مجید است و علم کتاب هم برای همه مردم نیست، آنگاه با مراجعه به روایات کثیری که در این زمینه وجود دارد به خوبی روشن میگردد آن کسی که دارای علم کتاب است امام علی (ع) و ائمه (ع) میباشند. چنانکه در بصائر تالیف جلیل صفار که از بزرگواران اصحاب امام حسن عسکری (ع) است و وثاقت و جلالت او مورد اتفاق است در جزء چهارم در باب ششم هفت روایت نقل فرموده که نزد ائمه (ع) است جمیع قرآنی که بر پیغمبر نازل شده و در باب هفت ده روایت نقل کرده که تفسیر و تنزیل و تأویل تمام قرآن را ائمه (ع) میدانند[۵۱]. مثل روایتی که در کافی آمده است از عبدالاعلی نقل شده که میگوید: "شنیدم از امام صادق (ع) که آن حضرت فرمود من کتاب خدا را از اول تا به آخرش میدانم همین طور که کف دست خود را میبینم و در آن کتاب است خبرهای آسمان و زمین و اخبار آنچه شده و آنچه خواهد شد. خداوند عزّوجلّ میفرماید ﴿فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ در آن بیان هر شیء است [۵۲]. و نیز در اصول کافی روایت دیگر از یونس ابن یعقوب شنیدیم: "از امام صادق (ع) میفرمود: من میدانم آنچه را در آسمانها و زمین است و آگاهم از آنچه در بهشت و جهنم است و از آنچه شد و میشود با خبرم پس تاملی فرمود، و دیدند این موضوع در نظر بعضی مهم و بزرگ آمده فرمود: میدانم این را از کتاب خدا چونکه خداوند میفرماید: ﴿فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ﴾"[۵۳]. علامه مجلسی در شرح این حدیث میفرماید: خبرهای آسمان یعنی افلاک و حرکات آنها و حالات ملائکه و درجات آنان و حرکت ستارهها و مدار گردش آنها و تمام اموری که در عالم بالا واقع شده و میشود و منافع اجزاء آن. اما اخبار زمین یعنی حقیقت و جوهره زمین و طبقات آن و اندازه آن و آن چه در جوف زمین و معادن آن و گیاهها است و اخبار گذشتگان و آیندگان و جمیع حوادث دنیا و آخرت الخ[۵۴]. خلاصه اینکه قرآن تبیان هر شیء است و ائمه (ع) عالم آن قرآن و آگاه از همه چیز»[۵۵]. |
۱۰. آقای دکتر رضوی و خانم صدری ارحامی؛ |
---|
آقای دکتر سید محمد رضوی و خانم هدی صدری ارحامی در مقاله «معناشناسی واژه کتاب و رابطه آن با قرآن» در اینباره گفتهاند:
«"امام مبین" همان "کتاب مبین" است و طبق روایات ذکر شده مقصود از امام مبین امیرمؤمنان علی است پس میتوان گفت، امیرمؤمنان کتاب یاد شده در این آیات هستند. البته ما به این سخن اکتفا نکرده و به سراغ سخنان گهربار اهل بیت عصمت و طهارت رفتهایم و این موضوع را از کلمات آن بزرگواران استخراج نمودهایم: آیه اول ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ﴾ [۵۶] یعنی: آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است. از ابی جعفر (ع) درباره این آیه روایت است که فرمودند: کتاب، امیرالمؤمنین است که شکی در او نیست و او امامی است که برای متقین هدایت است و متقین کسانی هستند که ایمان به غیب دارند و غیب، بعث و نشر و قیام قائم و رجعت است و از آن چه به آنها روزی میدهیم انفاق میکنند یعنی از آنچه که به آنها از قرآن یاد میدهیم میخوانند. پس امام متقین، امیرمؤمنان (ع) است که شکی در وجود وی و علم الهی ایشان نیست؛ متقین هم در واقع شیعیان و محبین رشد یافته ایشان هستند که اگر تقوای حقیقی داشته باشند از علم آن حضرت مقداری به ایشان عطا میشود. ابی بصیر از امام صادق (ع) نقل میکند: هنگامی که روز قیامت شود هر گروهی با امامش میآید و هر گاه ثابت شد که امامی دارد کتابش به دست راستش داده میشود و کتاب، امام است پس هر کس او را به پشت افکند و او را انکار نماید از جمله اصحاب شمال میشود که خداوند درباره آنها میفرماید "﴿... ما أَصْحابُ الشِّمالِ * في سَمُومٍ وَ حَميمٍ * وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ﴾ إلی آخر الآیة" [۵۷]»[۵۸]. |
۱۱. دکتر مجید معارف (هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر مجید معارف و دیگر نویسندگان مقاله «نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن» در اینباره گفته اند:
«کتاب مبین، علم به موجودات پس از تنزل به عالم امکان است و صفت فعل پروردگار می باشد. ازاین رو "کتاب مبین" عبارت است از احاطه و تدبیر خلقت جهان و تقدیر و اندازهگیری برای هر یک از موجودات. این نوع علم الهی با اختلاف مرتبه تنزل و بسط، به صورتهای "ام الکتاب"، "لوح محفوظ" و "کتاب"، به کار رفته است. خداوند این علم را به انبیا و اوصیا و قدسیان تعلیم فرموده است، نظیر آیات ﴿وَمَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ فِي السَّمَاء وَلاَ أَصْغَرَ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾ [۵۹]؛ ﴿يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ﴾ [۶۰]؛ ﴿قَالَ عِلْمُهَا عِندَ رَبِّي فِي كِتَابٍ لّا يَضِلُّ رَبِّي وَلا يَنسَى﴾ [۶۱]؛ ﴿مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الأَرْضِ وَلا فِي أَنفُسِكُمْ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴾ [۶۲]؛ ﴿بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴾ [۶۳] علامه طباطبایی معتقد است، نسبت "کتاب مبین" به حوادث خارجی، نسبت خطوط برنامه عمل به خود عمل است. چیزی که نسبت به موجودات خارجی تقدم داشته و بعد از فنای آنها هم باقی میماند. تفاوت این دو نوع علم در نازل تر بودن مرتبه "کتاب مبین" است. وقتی موجودات از خزائن غیب خارج شدند، کتاب مبین آنها را قبل و بعد از رسیدن به عالم وجود و پس از طی شدن دورانش در این عالم، حفظ میکند[۶۴].»[۶۵].
|
۱۲. آقای دکتر اسدی گرمارودی (مدیر گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف)؛ |
---|
آقای دکتر محمد اسدی گرمارودی در کتاب «علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان» در اینباره گفته است:
«خداوند در آیه ۱۲ از سوره مبارکه یس میفرماید: ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۶۶]، در این آیه شریفه نکات مهمی در رابطه با بحث ما وجود دارد که به کمک آیات دیگر روشنتر میشود. اولین نکته این است که امام مبین خصوصیتی دارد که هر چیزی در آن ثبت و ضبط شده است. باید به عبارت ﴿كُلَّ شَيْءٍ﴾ توجه کرد، چرا که نفرموده است "مِن کل شیء" و یا "مِن شیء" و یا "بعض شیء"؛ یعنی هیچ چیز استثنا نشده است. در این آیه امام مبین به گونهای معرفی شده است که همه حقایق در او ثبت و ضبط است. کلمه "کتاب مبین" نیز در قرآن مطرح شده است. در آیه ۵۹ از سوره انعام میفرماید: لازمه کتاب مبین این است که واجد﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ﴾ باشد؛ یعنی همه چیز را در برداشته باشد و در آیه ۷۵ از سوره نمل میفرماید: کتاب مبین آن است که هیچ چیزی در آسمان و زمین از آن پنهان نیست. همچنین در آیه ۶۱ از سوره یونس میفرماید که: هیچ ذرهای از علم خدا پنهان نیست و هیچ کمتر و بیشتر از آن هم نیست، مگر آن که در کتاب مبین ثبت و ضبط است[۶۷]. مبین، تبیین کننده و روشنگر است. اگر تبیین برای همه حقایق باشد، باید ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ﴾ باشد و گرنه مبین برخی از امور میشود. همچنین، اگر امام مبین است و برای امامت و تبیین او قیدی ذکر نشده و به صورت مطلق بیان شده است، پس باید ﴿كُلَّ شَيْءٍ﴾ در او احصاء شده باشد؛ به عنوان مثال، اگر کسی بگوید من مبیّن حقایق فیزیک هستم، از او توقع تبیین طب و زیستشناسی نداریم؛ چون قید فیزیک، عبارت را مقید کرده و اطلاق آن را از بین برده است؛ امّا اگر در مسایل فیزیک نقص و کمبودی داشته باشد، میگوییم پس چرا خود را مبیّن فیزیک معرفی کردید؟ باید میگفتید مبیّن برخی از حقایق فیزیکی هستم، نه تمام آن. اگر قرآن کریم کتاب و امام را مبیّن معرفی کرده، نه تنها مقیّد به پارهای از اشیا ننموده، بلکه در مورد کتاب علاوه بر آن که هیچگونه قیدی ذکر نشده است، با تذکر ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ﴾ و در خصوص امام با بیان ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ﴾ تأکید بیشتر فرموده است؛ یعنی لازمه مبین بودن کتاب و امام، احاطه و شمول کامل آنها بر همه حقایق است[۶۸]. و همانگونه که اشاره شد، مکرراً در آیات مختلف مورد تأکید قرار گرفته است و این مطلب در آیات ۶۱ سوره یونس و ۳ سوره سبأ و ۵۹ سوره انعام و ۱۱ سوره هود و ۷۵ سوره نمل آمده است»[۶۹].
|
۱۳. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشكده اصول دين). |
---|
خانم زهرةالسادات میرترابی حسینی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم لدنی در قرآن و حدیث» در اینباره گفته است:
«کتاب مبین: کتابی است که نسبت به موجودات خارجی تقدّم داشته، بعد از فنای آنها هم باقی است. درست مانند خطوط برنامه که مشتمل بر مشخصات عمل بوده، قبل از عمل وجود داشته، و بعد از آن هم باقی ماند. در قرآن کریم هرجا از این کتاب نام برده شده، برای بیان احاطۀ علمی خداوند به اعیان موجودات، و حوادث جاری جهان است، چه موجودات و حوادثی که مشهود ماست و چه آنها که در پردۀ غیب است و ما از آن بیاطلاع هستیم[۷۰]. آیۀ ۱۲ سورۀ مبارکۀ یس، کتاب مبین را کتابی میداند که جمیع موجوداتی که در عالم صنع، ایجاد و واقع شدهاند را بر شمرده، و آنچه بوده، هست و خواهد بود را بدون آنکه چیزی را از قلم انداخته باشد احصاء کرده است . بعضی آیات قرآن، بر این که ممکن است کسی جز خدا بر کتاب مبین اطلاع پیدا کند، دلالت، و یا لااقل اشعار دارد. ﴿فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لّا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ﴾[۷۱][۷۲].»[۷۳].
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه ارتباط با فرشته با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا برهان میتواند راه آگاهی به غیب باشد؟ (پرسش)
- علم غیب امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا معصومان کتابی داشتند که نامهای پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم غیب پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم غیب با خاتمیت منافات دارد؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچکس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است»، سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ در نوشتهای فرو پوشیده که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه ۷۸ و ۷۹.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۷، ص ۱۷۹-۱۸۲.
- ↑ و هر چیزی را در لوح محفوظ و قلب امام آشکارا به شماره آوردیم؛ سروه یس: ۱۲.
- ↑ ﴿فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ﴾. پس از آنان داد ستاندیم و نشانههای آن دو شهر لوط و ایکه بر سر راهی آشکار است؛ سروه حجر: ۷۹ و ﴿وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴾. و به موسی (ع) حجتی آشکار دادیم؛ سروه نساء: ۱۵۳
- ↑ علم غیب، ص۳۴.
- ↑ و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ مقاله امام حسین و علم شهادت، ص۱۱
- ↑ خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ سوگند به این کتاب روشن به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم باشد که خرد ورزید. و بیگمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۲ - ۴.
- ↑ کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانهای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه: ۱.
- ↑ این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه: ۲۱ - ۲۲.
- ↑ که این قرآنی ارجمند است، در نوشتهای فرو پوشیده؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷ - ۷۸.
- ↑ «رَبِ أَرِنِي خَزَائِنَكَ قَالَ يَا مُوسَى إِنَّمَا خَزَائِنِي إِذَا أَرَدْتُ شَيْئاً أَنْ أَقُولَ ﴿لَهُ كُن فَيَكُونُ﴾ »؛ تفسیر برهان، ج۲، ص۳۲۸، روایت۴.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص۱۲۶.
- ↑ و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
- ↑ ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره یونس، آیه: ۶۱.
- ↑ هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه: ۲۲.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۷، ص۱۲۴ - ۱۲۷.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۶۷.
- ↑ این سخن، جادو و دروغ نیست) بلکه قرآنی ارجمند است، در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه: ۲۱ - ۲۲.
- ↑ که این قرآنی ارجمند است، در نوشتهای فرو پوشیده؛ سوره واقعه، آیه: ۷۷ - ۷۸.
- ↑ در نوشتهای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۸ - ۷۹.
- ↑ سید علی میلانی، نفحات الازهار، ج۲۰، صص۷۶ و ۱۱۰.
- ↑ وحی نبوی؛ ص۲۰۷ و ۲۰۸.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ «حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ الْعَدْلُ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ سَلَّامٍ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ قَالَ حَدَّثَنَا حَرْبُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ (ع) قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾ قَامَ رَجُلَانِ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِيلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) هُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِي أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيْء »؛ الأمالی(للصدوق)، ص ۱۷۰.
- ↑ «مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ اللَّهُ فِيَ وَ كُلُ عِلْمٍ عَلِمْتُ فَقَدْ أَحْصَيْتُهُ فِي إِمَامِ الْمُتَّقِينَ وَ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً وَ هُوَ الْإِمَامُ الْمُبِين»؛ الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج۱، ص ۶۰.
- ↑ علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ ما همه چیز را در امام مبین جمع کردهایم؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ الأمالی للصدوق، النص، ص ۱۷۰، ح ۵.
- ↑ ما همه چیز را در امام مبین جمع کردهایم؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب؛ ص ۲۶ و ۲۷.
- ↑ تفسیر قرآن مهر؛ ج۱۵، ص۲۳۰.
- ↑ ما خود، مردگان را زنده میگردانیم و هر چه را پیش فرستادهاند و آنچه را از آنان بر جای مانده است مینگاریم و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ تفسیر قرآن مهر؛ ج۱۷، ص۱۵۶ - ۱۵۷.
- ↑ «و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است» سورۀ انعام، آیۀ ۵۹
- ↑ «و نازل نمودیم بر تو این كتاب را كه بیان كننده هر چیزى است» سورۀ نحل، آیۀ ۸۹
- ↑ «و ما برای موسی در الواح نوشتیم از هر چیزی موعظهای» سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۵
- ↑ «و برای این كه برای شما روشن نماید بعضی از آنچه را كه در مورد آن اختلاف دارید» سورۀ زخرف، آیۀ ۶۳
- ↑ «بگو: كافى است خدا و آن كس كه علم كتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشد» سورۀ رعد، آیۀ ۴۳
- ↑ «و تر و خشكی نیست مگر اینكه در كتاب مبین میباشد» سورۀ انعام، آیۀ ۵۹
- ↑ «و ما برای موسی در الواح نوشتیم از هر چیزی موعظهای» سورۀ اعراف، آیۀ ۱۴۵
- ↑ «كسی كه در نزد او علمی از كتاب بود؛ سورۀ رعد، آیۀ ۴۳
- ↑ «سپس این كتاب را به آن بندگان خود كه برگزیده بودیم، به میراث دادیم» سورۀ فاطر، آیۀ ۳۲
- ↑ «و هیچ پنهانى در آسمان و زمین نیست، مگر اینكه در كتابى روشن است» سورۀ نمل، آیۀ ۷۵
- ↑ «سپس این كتاب را به آن بندگان خود كه برگزیده بودیم، به میراث دادیم» سورۀ فاطر، آیۀ ۳۲
- ↑ «ماییم که مردگان را زنده میسازیم و آنچه را از پیش فرستادهاند، با آثارشان درج میکنیم، و هر چیزی را در امام مبین (روشن و روشنگر) برشمردهایم» سورۀ یس، آیۀ ۱۲
- ↑ وبگاه بهترین سخنها
- ↑ علی نمازی، اثبات ولایت، رساله نورالانوار، ص۲۹۲.
- ↑ " سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ ﴿فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ "؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۹.
- ↑ " أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) يَقُولُ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْأَرَضِينَ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً فَرَأَى أَنَّ ذَلِكَ كَبُرَ عَلَى مَنْ سَمِعَهُ فَقَالَ عَلِمْتُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ ﴿فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ "؛ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱.
- ↑ علی نمازی، اثبات ولایت، ص ۲۹۹.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ سوره بقره، آیه: ۲.
- ↑ سوره واقعه، آیه: ۴۱-۴۴؛ عیاشی، ۲/۳۰۲.
- ↑ معناشناسی واژه کتاب و رابطه آن با قرآن، ص ۸۰ و ۸۱.
- ↑ ما بر شما گواهیم و همسنگ ذرّهای در زمین یا در آسمان، از پروردگارت پنهان نمیماند و هیچ چیز کوچکتر و یا بزرگتر از آن نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره یونس، آیه ۶۱.
- ↑ خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه ۳۹.
- ↑ خداوند هر چه را بخواهد از لوح محفوظ پاک میکند و یا در آن مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره طه، آیه ۵۲.
- ↑ هیچ گزندی در زمین و به جانهایتان نمیرسد مگر پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی (آمده) است؛ این بر خداوند آسان است؛ سوره حدید، آیه ۲۲.
- ↑ این سخن، جادو و دروغ نیست بلکه قرآنی ارجمند است در لوحی نگهداشته؛ سوره بروج، آیه ۲۱ - ۲۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن؛ ج۷ ص: ۱۲۶ - ۱۲۷
- ↑ [[نقد_شبهه_تعارض_آیات_علم_غیب_در_قرآن_(مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)]
- ↑ و هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم؛ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ سوره مبارکه مائده آیه۵ و سوره مبارکه انعام آیه۵۹ و سوره مبارکه یونس آیه: ۶۱ و سوره مبارکه هود آیه: ۶ و سوره مبارکه یوسف آیه: ۱ و سوره مبارکه نمل آیه: ۷۵ و سوره مبارکه سبا آیه: ۳.
- ↑ اگر اشکال شود که همه حقایق در قرآن وجود ندارد و امروز علوم بسیاری مطرح هستند که هیچ خبری از آنها در قرآن نیست، در جواب میگوییم: قرآن ظاهر و باطن دارد و میدانیم که تا هفتاد بطن برای قرآن ذکر شده است و این مطلب مورد قبول همه مسلمین و پیروان قرآن است؛ امّا نحوه استخراج و دستیابی به همه بواطن و حقایق قرآن کار هر فردی نیست. بحث هم در همین مطلب است که اگر ما انسانها تا اندازهای از قرآن بهرهمند میشویم، با تدبر و رعایت جوانب مطالب جدید و عمق بیشتری از آن را مییابیم، اما کسانی هستند که به همه این حقایق دسترسی دارند.
- ↑ علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۷۰ - ۷۲.
- ↑ سوره انعام، آیه:۵۹؛ سوره هود، آیه:۶؛ سوره نمل، آیه:۷۵.
- ↑ در نوشتهای فرو پوشیده، که جز پاکان را به آن دسترس نیست؛ سوره واقعه، آیه: ۷۸ - ۷۹.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج ۱۳، ترجمۀ محمدباقر موسوی همدانی، ص ۲۲۳ و ۲۲۴؛ سید محمد حسین حسینی طهرانی، نور ملکوت قرآن، ج ۱، ص ۱۰۳ – ۱۰۴.
- ↑ علم لدنی در قرآن و حدیث؛ ص ۷۷.