عصمت وحی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
{{همچنین|ضرورت وحی}} | {{همچنین|ضرورت وحی}} | ||
* بعد از آنکه ضرورت [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهرهمند نمیشوند و استعداد و لیاقت دریافت [[وحی]] الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا میتوان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی]] الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطهای بین خدا و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و میتواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز میشود و موجب سلب اعتماد از آن میگردد. پس از چه راهی میتوان اطمینان یافت که [[وحی]] الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم میرسد؟<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>. | * بعد از آنکه ضرورت [[وحی]] به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهرهمند نمیشوند و استعداد و لیاقت دریافت [[وحی]] الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "[[پیامبران]]" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا میتوان مطمئن شد شخص [[پیامبر]]، [[وحی]] الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطهای بین خدا و [[پیامبر]]، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه [[وحی]]، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و میتواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز میشود و موجب سلب اعتماد از آن میگردد. پس از چه راهی میتوان اطمینان یافت که [[وحی]] الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم میرسد؟<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>. | ||
* '''جواب این است:''' همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمییابد | * '''جواب این است:''' همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمییابد باید راه دیگری برای شناختن حقایق و وظایف عملی، وجود داشته باشد هر چند از حقیقت و کنه آن راه، آگاه نباشد به همین ترتیب درک میکند مقتضای حکمت الهی این است، پیامهای او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای الهی باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه تکامل اختیاری انسانها فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت میشود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد، پیامهایش بطور صحیح به بندگانش برسد خلاف حکمت خواهد بود و اراده حکیمانه الهی، آنرا نفی میکند، و اگر خدا نداند پیام خود را از چه راهی و بوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسایط شایستهای را برگزیند و ایشان را از هجوم شیاطین، حفظ کند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>. | ||
* پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمیتوان احتمال داد واسطهای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است<ref> سورۀ انعام، آیۀ:۱۲۴.</ref>، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمیتوان احتمال داد که نتوانسته است [[وحی]] خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ]] وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا }}﴾}}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند.جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۸.</ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمیتوان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ وَلَكِن لِّيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> یاد کن) آنگاه را که شما بر کناره نزدیکتر (مدینه) بودید و آنان بر کناره دورتر و آن کاروان (تجاری قریش) پایینتر از شما بودند و اگر با هم وعده (ی کارزار) میگذاشتید در آن خلاف میکردید امّا خداوند بر آن بود تا کار انجام یافتنی را به پایان رساند تا هر کس که نابود میشود از روی برهانی باشد و هر کس زنده میماند (نیز) با برهانی؛ و بیگمان خداوند شنوایی داناست؛ سوره انفال، آیه:۴۲.</ref>. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت [[وحی]] با برهان عقلی، ثابت میشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>. | * پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمیتوان احتمال داد واسطهای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است<ref> سورۀ انعام، آیۀ:۱۲۴.</ref>، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمیتوان احتمال داد که نتوانسته است [[وحی]] خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ]] وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا }}﴾}}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند.جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۸.</ref>، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمیتوان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ وَلَكِن لِّيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ}}﴾}}<ref> یاد کن) آنگاه را که شما بر کناره نزدیکتر (مدینه) بودید و آنان بر کناره دورتر و آن کاروان (تجاری قریش) پایینتر از شما بودند و اگر با هم وعده (ی کارزار) میگذاشتید در آن خلاف میکردید امّا خداوند بر آن بود تا کار انجام یافتنی را به پایان رساند تا هر کس که نابود میشود از روی برهانی باشد و هر کس زنده میماند (نیز) با برهانی؛ و بیگمان خداوند شنوایی داناست؛ سوره انفال، آیه:۴۲.</ref>. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت [[وحی]] با برهان عقلی، ثابت میشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص:۱۴۱. </ref>. | ||
*مهمترین هدف [[پیامبران]] رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری [[پیامبر]] جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن [[رسالت]] وجود ندارد<ref>[[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص :۱۷۶.</ref>. | *مهمترین هدف [[پیامبران]] رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری [[پیامبر]] جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن [[رسالت]] وجود ندارد<ref>[[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص :۱۷۶.</ref>. |
نسخهٔ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۲۴
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عصمت وحی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عصمت وحی به معنای مصونیت، سلامت و خطاناپذیری وحی است.
واژهشناسی لغوی
- واژه "عصمت" از ریشه "عصم" در عربی به معنای منع و امساک است و چون شخص معصوم، از خطا و گناه بازداشته میشود، به او معصوم میگویند[۱].
خطاناپذیری وحی الهی
- بعد از آنکه ضرورت وحی به عنوان راه دیگری برای دستیابی به شناختهای لازم، و جبران نارسایی حس و عقل انسانی، به ثبوت رسید مسأله دیگری مطرح میشود و آن این است: با توجه به اینکه افراد عادی مستقیماً از این وسیله شناخت، بهرهمند نمیشوند و استعداد و لیاقت دریافت وحی الهی را ندارند، و ناچار پیام الهی بوسیله افراد خاصی "پیامبران" باید به ایشان ابلاغ شود چه ضمانتی برای صحّت چنین پیامی وجود دارد؟ و از کجا میتوان مطمئن شد شخص پیامبر، وحی الهی را درست دریافت کرده و آنرا درست به مردم رسانده است؟ و نیز اگر واسطهای بین خدا و پیامبر، وجود داشته، او نیز رسالت خود را بطور صحیح انجام داده است؟ زیرا راه وحی، در صورتی کارآیی لازم را دارد، و میتواند نارسایی دانش بشری را جبران کند که از مرحله صدور تا مرحله وصول به مردم، از هرگونه تحریف و دستبرد عمدی و سهوی، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال سهو و نسیان در واسطه یا وسائط، یا تصرف عمدی در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستی در پیام واصل به مردم، باز میشود و موجب سلب اعتماد از آن میگردد. پس از چه راهی میتوان اطمینان یافت که وحی الهی بطور صحیح و سالم بدست مردم میرسد؟[۲].
- جواب این است: همانگونه که عقل، با توجه به حکمت الهی درمییابد باید راه دیگری برای شناختن حقایق و وظایف عملی، وجود داشته باشد هر چند از حقیقت و کنه آن راه، آگاه نباشد به همین ترتیب درک میکند مقتضای حکمت الهی این است، پیامهای او سالم و دست نخورده به دست مردم برسد و گرنه نقض غرض خواهد شد. به دیگر سخن: بعد از آنکه معلوم شد پیامهای الهی باید با یک یا چند واسطه به مردم برسد تا زمینه تکامل اختیاری انسانها فراهم شود و هدف الهی از آفرینش بشر تحقق یابد با استناد به صفات کمالیّه الهی ثابت میشود این پیامها مصون از تصرفات عمدی و سهوی خواهد بود. زیرا اگر خدای متعال نخواهد، پیامهایش بطور صحیح به بندگانش برسد خلاف حکمت خواهد بود و اراده حکیمانه الهی، آنرا نفی میکند، و اگر خدا نداند پیام خود را از چه راهی و بوسیله چه کسانی بفرستد که سالم به بندگانش برسد با علم نامتناهی او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسایط شایستهای را برگزیند و ایشان را از هجوم شیاطین، حفظ کند با قدرت نامحدود او سازگار نخواهد بود[۳].
- پس با توجه به اینکه خدای متعال، عالم به همه چیز است نمیتوان احتمال داد واسطهای را برگزیده که از خطاکاریهای او آگاه نبوده است[۴]، و با توجه به قدرت نامحدود الهی نمیتوان احتمال داد که نتوانسته است وحی خود را از دستبرد شیاطین و تأثیر عوامل سهو نسیان، حفظ کند﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴾﴾[۵]، چنانکه با توجه به حکمت الهی نمیتوان پذیرفت که نخواسته است پیام خود را مصون از خطا بدارد﴿﴿إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا وَهُم بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوَى وَالرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَلَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِي الْمِيعَادِ وَلَكِن لِّيَقْضِيَ اللَّهُ أَمْرًا كَانَ مَفْعُولاً لِّيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَن بَيِّنَةٍ وَيَحْيَى مَنْ حَيَّ عَن بَيِّنَةٍ وَإِنَّ اللَّهَ لَسَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾﴾[۶]. بنابراین، مقتضای علم و قدرت و حکمت الهی آن است که پیام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدین ترتیب؛ مصونیّت وحی با برهان عقلی، ثابت میشود[۷].
- مهمترین هدف پیامبران رساندن حقایق وحیانی برای سعادت دنیوی و اخروی بشر است. لذا مسلمانان معتقدند اگر خطاکاری پیامبر جایز باشد، هیچ تضمینی برای انجام دادن رسالت وجود ندارد[۸].
- هدف از عصمت، معصوم بودن پیامبران در گرفتن وحی، حفظ یافتههای وحی و ابلاغ آن است: "عصمت در امر تشریع دین غیر از عصمت از گناه و معصیت است. در عصمت علمی معلم پیامبر فقط خداوند متعال است که: ﴿﴿ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ﴾﴾[۹]. کسی که به واقع و پیامدهای گناه علم دارد نه عمداً مرتکب آن میشود نه از روی جهل، زیرا از مخلصین است.
مصادیق عصمت
دلایل عصمت وحی
منابع
جستارهای وابسته
- وحی در قرآن
- وحی در حدیث
- وحی در کلام اسلامی
- وحی در حکمت اسلامی
- وحی در عرفان اسلامی
- وحی از دیدگاه بروندینی
- ارتباط رسول با پروردگار
- اشراق
- الهام
- انکشاف
- پدیدارگری
- تجلی
- تجلیگری
- تنزیل
- سمع
- کشف
- شهود
- مکاشفه
- نص
- نقل
- القای الهی
- وحی الهی
- وحی به اسباط
- وحی تشریعی
- وحی تکوینی
- وحی تبلیغی
- احادیث قدسی
- اساس شرایع
- القای وحی
- القائات شیطانی
- اولیای وحی الهی
- تجربه روحی خواب مصنوعی
- جبرئیل
- ضرورت وحی
- عصر وحی
- عصمت وحی
- قوام رسالت
- کاتبان وحی
- کلام خفی
- محتوای وحی
- مرحله اخذ وحی
- مرحله تبلیغ وحی
- مرحله حفظ وحی
- نزول جبرئیل
- وحی غیرمباشری
- وحی مباشری
- احادیث وحی
- امکان وحی
- انقطاع وحی
- کاتبان وحی
- انکار وحی
- دوره فترت وحی
- زبان وحی
- صوت وحی
- فرشته وحی
- مواقع وحی
- نزول وحی
- حدیث ورقة بن نوفل
- حقیقت وحی
- خواب مصنوعی
- کتابت قرآن
- نزول قرآن
- تجربه دینی
منبعشناسی جامع وحی و الهام
پانویس
- ↑ ر.ک. عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص: ۳۵۹ - ۳۶۲.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
- ↑ سورۀ انعام، آیۀ:۱۲۴.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند.جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد تا معلوم دارد که رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا میگیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۸.
- ↑ یاد کن) آنگاه را که شما بر کناره نزدیکتر (مدینه) بودید و آنان بر کناره دورتر و آن کاروان (تجاری قریش) پایینتر از شما بودند و اگر با هم وعده (ی کارزار) میگذاشتید در آن خلاف میکردید امّا خداوند بر آن بود تا کار انجام یافتنی را به پایان رساند تا هر کس که نابود میشود از روی برهانی باشد و هر کس زنده میماند (نیز) با برهانی؛ و بیگمان خداوند شنوایی داناست؛ سوره انفال، آیه:۴۲.
- ↑ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص:۱۴۱.
- ↑ علوی مهر، حسین، مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن، ص :۱۷۶.
- ↑ سوره مریم، آیه:۶۴.