اخلاص در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۸: خط ۲۸:


[[رده:اخلاص]]
[[رده:اخلاص]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۲

مقدمه

«پیامبران به حکم اینکه تکیه‌گاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمی‌برند که رسالتی از طرف خداوند بر عهده آنها گذاشته شده است و کار او را انجام می‌دهند، در کار خود نهایت خلوص را دارند؛ یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز هدایت بشر [ندارند] و از مردم [برای انجام رسالت خود] «اجر» نمی‌خواهند.

قرآن کریم در سوره الشعراء به طور خلاصه گفتار بسیاری از پیامبران را در مواجهه با قومشان نقل کرده است. البته هر پیغمبری به [تناسب] مشکلاتی که در راه خویش می‌دید، یک نوع پیام برای قوم خود داشته است، ولی یکی از مطالبی که در پیام همه پیامبران تکرار شده، این است که: «من اجر و مزدی از شما نمی‌خواهم». خلوص و بی‌نظری یکی از مشخصات پیامبری است و به همین جهت، پیام پیامبران همواره با یک «قاطعیت» بی‌نظیر همراه است. پیامبران به حکم اینکه خود را «مبعوث» احساس می‌کنند و در رسالت خویش و ضرورت آن و ثمربخشی آن کوچک‌ترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» تبلیغ و از آن دفاع می‌کنند که مانندی برای آن نتوان یافت.

پیغمبر اکرم(ص) در سال‌های اول بعثت که عده مسلمانان شاید از شمار انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کرد، در جلسه‌ای که تاریخ آن را به نام «یوم الانذار» ضبط کرده است، بزرگان بنی هاشم را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان ابلاغ فرمود. [ایشان] با صراحت و قاطعیت اعلام کرد که دین من جهان گیر خواهد شد و سعادت شما در پیروی و قبول دعوت من است. این سخن چنان سنگین و باور نکردنی آمد که جمعیت با تعجب به یکدیگر نگاه کردند و جوابی نداده، متفرق شدند.

هنگامی که ابوطالب، عموی پیغمبر اکرم(ص)، پیام قریش را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به پادشاهی برگزینیم، زیباترین دختران خود را به زنی به او بدهیم و او را ثروتمندترین فرد خود گردانیم به شرط اینکه از سخنان خود دست بردارد - به آن حضرت ابلاغ کرد، در جواب فرمود: «به خدا قسم، اگر خورشید را در یک کفم و ماه را در کف دیگرم قرار دهند، هرگز از دعوت خود دست برنمی‌دارم».

آری، همان طور که عصمت از گناه و عصمت از اشتباه در رهبری انسان‌ها از لوازم مجهز بودن به نیروی وحی و اتصال به خداست، خلوص و همچنین قاطعیت از لوازم پیامبری است»[۱][۲].

منابع

پانویس

  1. مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.
  2. اردشیری لاجیمی، حسن، سیره نبوی از نگاه استاد مطهری ص ۳۴.