نفاق در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\[\[(.*)\]\](.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\>\n\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\>\n\n' به '{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = $2 | عنوان مدخل = $4 | مداخل مرتبط = $6 | پرسش مرتبط = }} ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
به گفته بسیاری از لغویان و مؤلفان [[غریب الحدیث]]، این استخدام با معنای لغوی [[نفاق]] تناسب دارد و بر اساس این [[تشبیه]] ساخته شده است که [[منافق]] نیز داخل «نفق» یا «نافقاء» میشود تا خود را پنهان بدارد و اگر بتواند بگریزد<ref>بنگرید به گفته ابوعبید و ابن انباری در: لسان العرب، ج۱۰، ص۳۵۹؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۴۶۳.</ref>. [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] با [[فهم]] همین معنا، این واژه و مفهوم [[قرآنی]] را بر کسی تطبیق میکردند که به ظاهر، ادعای [[مسلمانی]]، و در [[باطن]] با [[کافران]] سر و سری داشت، و در درون و [[نهان]] شکاک و مردد و گاه [[کافر]] مطلق بود و در برون [[مسلمان]] مینمود. با رواج این استعمال و کاربرد آن در دیگر مصداقها، همچون [[انسان]] [[خیانتکار]]، [[ریاکار]] و کسی که حضور و غیبتش یکی نیست، توسعه معنایی [[نفاق]] افزونتر گشت؛ تا آنجا که بر حسب نظر برخی، قابلیت تقسیم به دو دسته کلی، یعنی نفاق اکبر و اصغر یافت که ما در اینجا آن را نفاق [[سیاسی]] و نفاق [[اجتماعی]] و یا نفاق [[اعتقادی]] در برابر [[نفاق عملی]] مینامیم. توجه به این گستره معنایی، در [[سیر]] بحث و [[فهم]] [[احادیث]] و نیز در جای خود دیدن و نهادن [[دستورات]] گوناگون [[دینی]] در برخورد با [[منافقان]]، تأثیری بسزا دارد.<ref>[[هادی مسعودی|مسعودی، هادی]]، [[نفاق (مقاله)| مقاله «نفاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۳۹۴.</ref> | به گفته بسیاری از لغویان و مؤلفان [[غریب الحدیث]]، این استخدام با معنای لغوی [[نفاق]] تناسب دارد و بر اساس این [[تشبیه]] ساخته شده است که [[منافق]] نیز داخل «نفق» یا «نافقاء» میشود تا خود را پنهان بدارد و اگر بتواند بگریزد<ref>بنگرید به گفته ابوعبید و ابن انباری در: لسان العرب، ج۱۰، ص۳۵۹؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۴۶۳.</ref>. [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] با [[فهم]] همین معنا، این واژه و مفهوم [[قرآنی]] را بر کسی تطبیق میکردند که به ظاهر، ادعای [[مسلمانی]]، و در [[باطن]] با [[کافران]] سر و سری داشت، و در درون و [[نهان]] شکاک و مردد و گاه [[کافر]] مطلق بود و در برون [[مسلمان]] مینمود. با رواج این استعمال و کاربرد آن در دیگر مصداقها، همچون [[انسان]] [[خیانتکار]]، [[ریاکار]] و کسی که حضور و غیبتش یکی نیست، توسعه معنایی [[نفاق]] افزونتر گشت؛ تا آنجا که بر حسب نظر برخی، قابلیت تقسیم به دو دسته کلی، یعنی نفاق اکبر و اصغر یافت که ما در اینجا آن را نفاق [[سیاسی]] و نفاق [[اجتماعی]] و یا نفاق [[اعتقادی]] در برابر [[نفاق عملی]] مینامیم. توجه به این گستره معنایی، در [[سیر]] بحث و [[فهم]] [[احادیث]] و نیز در جای خود دیدن و نهادن [[دستورات]] گوناگون [[دینی]] در برخورد با [[منافقان]]، تأثیری بسزا دارد.<ref>[[هادی مسعودی|مسعودی، هادی]]، [[نفاق (مقاله)| مقاله «نفاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۴، ص ۳۹۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1368102.jpg|22px]] [[هادی مسعودی|مسعودی، هادی]]، [[نفاق (مقاله)| مقاله «نفاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۴''']] | # [[پرونده:1368102.jpg|22px]] [[هادی مسعودی|مسعودی، هادی]]، [[نفاق (مقاله)| مقاله «نفاق»]]، [[دانشنامه امام علی ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۲: | ||
[[رده:نفاق]] | [[رده:نفاق]] | ||
نسخهٔ ۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۱:۴۲
مقدمه
ماده «ن، ف، ق» در لغت عرب برای چند معنا به کار رفته است؛ مانند «تمام و فنا شدن» و «فرو رفتن و برآمدن». از معنای نخست، استعمالهای «نَفَقَتِ الدَّابَّةُ» به معنای تمام شدن عمر چهارپا و نَفِقَتْ نفقةُ القوم به معنای تمام شدن زاد و توشه است. در معنای دوم، واژههای «نفق» به معنای تونل و راه زیرزمینی و نافقاء در برابر قاصعاء به معنای یکی از دو سوراخ لانه موش صحرایی به کار رفتهاند[۱]. برخی نیز احتمال دادهاند که این معانی، به یکدیگر بازگشته، یک ریشه دارند[۲]. به گفته ابن اثیر در النهایه و ابن منظور در لسان العرب، عرب ماده و هیئتهای گوناگون «نفق» را در معنای مورد نظر ما به کار نمیبرد[۳] و تنها پس از کاربرد قرآنی آن، معنای این واژه در زبان عرب توسعه یافت. قرآن با استخدام این لفظ برای کسی که کفر خود را پوشیده میدارد و اظهار ایمان مینماید[۴]، به یکی از وجوه پنهان روح و بیماریهای نهان انسان اشاره کرده است.
به گفته بسیاری از لغویان و مؤلفان غریب الحدیث، این استخدام با معنای لغوی نفاق تناسب دارد و بر اساس این تشبیه ساخته شده است که منافق نیز داخل «نفق» یا «نافقاء» میشود تا خود را پنهان بدارد و اگر بتواند بگریزد[۵]. پیامبر و مسلمانان صدر اسلام با فهم همین معنا، این واژه و مفهوم قرآنی را بر کسی تطبیق میکردند که به ظاهر، ادعای مسلمانی، و در باطن با کافران سر و سری داشت، و در درون و نهان شکاک و مردد و گاه کافر مطلق بود و در برون مسلمان مینمود. با رواج این استعمال و کاربرد آن در دیگر مصداقها، همچون انسان خیانتکار، ریاکار و کسی که حضور و غیبتش یکی نیست، توسعه معنایی نفاق افزونتر گشت؛ تا آنجا که بر حسب نظر برخی، قابلیت تقسیم به دو دسته کلی، یعنی نفاق اکبر و اصغر یافت که ما در اینجا آن را نفاق سیاسی و نفاق اجتماعی و یا نفاق اعتقادی در برابر نفاق عملی مینامیم. توجه به این گستره معنایی، در سیر بحث و فهم احادیث و نیز در جای خود دیدن و نهادن دستورات گوناگون دینی در برخورد با منافقان، تأثیری بسزا دارد.[۶]
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۵، ص۱۷۷؛ محمد بن ابیبکر بن عبدالقادر، مختار الصحاح، ج۴، ص۱۵۶۰؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، ج۳، ص۲۸۶؛ زبیدی، محب الدین، تاج العروس، ج۱۳، ص۴۶۳..
- ↑ ابوحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۵، ص۴۵۴ و ۴۵۵.
- ↑ ابن اثیر جزری، النهایة فی غریب الحدیث، ج۵، ص۹۸؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰ ص۳۵۹.
- ↑ علامه طباطبایی میگوید: نفاق در عرف قرآن، اظهار ایمان و ابطان کفر است. (تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۷۸).
- ↑ بنگرید به گفته ابوعبید و ابن انباری در: لسان العرب، ج۱۰، ص۳۵۹؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۴۶۳.
- ↑ مسعودی، هادی، مقاله «نفاق»، دانشنامه امام علی، ج۴، ص ۳۹۴.