حاکمیت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[آموزههای الهی]] - [[اسلامی]]، [[ولایت]] و به تبع آن [[خلافت]]، منصبی [[الهی]] است که از جانب [[خداوند]] به [[برترین]] افراد [[جامعه انسانی]] داده میشود. به [[نص صریح]] [[قرآن کریم]]، ولایت، تنها از آن خداست که خداوند این ولایت را به [[پیامبر]] خود عطا کرده و [[رسول خدا]]{{صل}} این ولایت را به [[امامان معصوم]]{{عم}} سپرده است. | در [[آموزههای الهی]] - [[اسلامی]]، [[ولایت]] و به تبع آن [[خلافت]]، منصبی [[الهی]] است که از جانب [[خداوند]] به [[برترین]] افراد [[جامعه انسانی]] داده میشود. به [[نص صریح]] [[قرآن کریم]]، ولایت، تنها از آن خداست که خداوند این ولایت را به [[پیامبر]] خود عطا کرده و [[رسول خدا]] {{صل}} این ولایت را به [[امامان معصوم]] {{عم}} سپرده است. | ||
بر اساس [[آموزههای اسلام]]، [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]]{{عم}} [[جانشینان راستین]] پیامبر هستند؛ زیرا مستقیم و بیواسطه به [[ولایت پیامبر]] و از طریق آن، به ولایت الهیه مربوط میشوند. در [[حقیقت]]، ولایت امامان معصوم{{عم}}، در طول [[ولایت خدا]] و [[رسول]] اوست. شبههای که در این باره مطرح است این است که با توجه به [[خاتمیت]] [[رسالت پیامبر]] اعظم{{صل}} چه نیازی به [[امامت]] است؟ در پاسخ باید گفت مرز روشنی میان [[امام]] و پیامبر وجود دارد و آن این است که پیامبر، پایهگذار [[شریعت]]، محل [[نزول وحی]] و دارنده کتاب است و امام اگرچه هیچ کدام از این ویژگیها را ندارد، افزون بر [[شئون]] [[حکومت]] و [[زمامداری]]، [[مبیّن]] و مجری آموزههایی است که رسول خدا{{صل}} به دلیل نبودن [[فرصت]] یا نامساعد بودن شرایط، موفق به بیان و اجرای آنها نشده و این [[مسئولیت]] را به عهده [[جانشینان]] خود گذاشته است<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۶۷.</ref>. | بر اساس [[آموزههای اسلام]]، [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} [[جانشینان راستین]] پیامبر هستند؛ زیرا مستقیم و بیواسطه به [[ولایت پیامبر]] و از طریق آن، به ولایت الهیه مربوط میشوند. در [[حقیقت]]، ولایت امامان معصوم {{عم}}، در طول [[ولایت خدا]] و [[رسول]] اوست. شبههای که در این باره مطرح است این است که با توجه به [[خاتمیت]] [[رسالت پیامبر]] اعظم {{صل}} چه نیازی به [[امامت]] است؟ در پاسخ باید گفت مرز روشنی میان [[امام]] و پیامبر وجود دارد و آن این است که پیامبر، پایهگذار [[شریعت]]، محل [[نزول وحی]] و دارنده کتاب است و امام اگرچه هیچ کدام از این ویژگیها را ندارد، افزون بر [[شئون]] [[حکومت]] و [[زمامداری]]، [[مبیّن]] و مجری آموزههایی است که رسول خدا {{صل}} به دلیل نبودن [[فرصت]] یا نامساعد بودن شرایط، موفق به بیان و اجرای آنها نشده و این [[مسئولیت]] را به عهده [[جانشینان]] خود گذاشته است<ref>جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۶۷.</ref>. | ||
بنابراین، امام، نه تنها [[حاکم]] وقت و زمام دار [[اسلام]] و مجری [[قوانین]] و پاسدار مرزهای [[سرزمین اسلامی]] است، بلکه روشن گر مسائل و آموزههای پیچیده [[مذهب]] و کامل کننده [[احکام]] و قوانینی است که [[پیامبر خدا]] به دلایلی موفق به بیان آن نشده است. بر این اساس، [[رسول اعظم]]{{صل}} به [[دستور خداوند]] از هر فرصتی برای معرفی، تبیین و تثبیت جایگاه امامان معصوم{{عم}} استفاده و بر این امر مهم تأکید میکرد. | بنابراین، امام، نه تنها [[حاکم]] وقت و زمام دار [[اسلام]] و مجری [[قوانین]] و پاسدار مرزهای [[سرزمین اسلامی]] است، بلکه روشن گر مسائل و آموزههای پیچیده [[مذهب]] و کامل کننده [[احکام]] و قوانینی است که [[پیامبر خدا]] به دلایلی موفق به بیان آن نشده است. بر این اساس، [[رسول اعظم]] {{صل}} به [[دستور خداوند]] از هر فرصتی برای معرفی، تبیین و تثبیت جایگاه امامان معصوم {{عم}} استفاده و بر این امر مهم تأکید میکرد. | ||
با وجود تأکید و سفارش پیاپی و بسیار پیامبر خدا درباره [[ولایت حضرت علی]]{{ع}} پس از آن [[حضرت]]، به [[دلایل]] گوناگون [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، خلافت پس از [[وفات پیامبر اکرم]]{{صل}} از مسیر اصلی خود خارج شد و به [[انزوای سیاسی]] [[جانشینان برحق پیامبر]] انجامید. به این ترتیب، [[ولایت الهی]] [[پیامبر]] که میبایست به دست [[معصومان]]{{ع}} ادامه یابد، از دست آنان خارج و در اندک مدتی به [[سلطنت]] موروثی ستمگرانه تبدیل شد. این امر موجب [[محروم]] ماندن همیشگی [[جامعه انسانی]] به ویژه [[جامعه اسلامی]] از وجود پربرکت [[انسانهای کامل]] گردید. به این ترتیب، نخستین گام در جهت [[انحطاط]] [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[مسلمانان]] برداشته شد. از میان انبوه مسلمانان فقط گروهی اندک به سفارش و [[وصیت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} عمل کردند و به [[عهد]] و پیمانی که با [[خدا]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ولیّ خدا]] در [[روز]] [[غدیرخم]] بستند، [[وفادار]] ماندند و بیشتر مسلمانان بر اثر [[تبلیغات]] [[مسموم]] و نادرست حکومتهای [[استبدادی]] و نیز فضای [[خفقان]] آور [[جامعه]] از بهرهگیری از وجود [[مقدس]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} محروم ماندند. ازاین رو، نخستین و مهمترین شاخصه [[سیاسی]] [[تمدن نبوی]] که برپایی [[حکومت عادلانه]] [[اسلامی]] - [[الهی]] بود، تحقق کامل نیافت.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۲.</ref>. | با وجود تأکید و سفارش پیاپی و بسیار پیامبر خدا درباره [[ولایت حضرت علی]] {{ع}} پس از آن [[حضرت]]، به [[دلایل]] گوناگون [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، خلافت پس از [[وفات پیامبر اکرم]] {{صل}} از مسیر اصلی خود خارج شد و به [[انزوای سیاسی]] [[جانشینان برحق پیامبر]] انجامید. به این ترتیب، [[ولایت الهی]] [[پیامبر]] که میبایست به دست [[معصومان]] {{ع}} ادامه یابد، از دست آنان خارج و در اندک مدتی به [[سلطنت]] موروثی ستمگرانه تبدیل شد. این امر موجب [[محروم]] ماندن همیشگی [[جامعه انسانی]] به ویژه [[جامعه اسلامی]] از وجود پربرکت [[انسانهای کامل]] گردید. به این ترتیب، نخستین گام در جهت [[انحطاط]] [[تاریخ]] و [[فرهنگ]] [[مسلمانان]] برداشته شد. از میان انبوه مسلمانان فقط گروهی اندک به سفارش و [[وصیت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} عمل کردند و به [[عهد]] و پیمانی که با [[خدا]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ولیّ خدا]] در [[روز]] [[غدیرخم]] بستند، [[وفادار]] ماندند و بیشتر مسلمانان بر اثر [[تبلیغات]] [[مسموم]] و نادرست حکومتهای [[استبدادی]] و نیز فضای [[خفقان]] آور [[جامعه]] از بهرهگیری از وجود [[مقدس]] [[ائمه معصوم]] {{عم}} محروم ماندند. ازاین رو، نخستین و مهمترین شاخصه [[سیاسی]] [[تمدن نبوی]] که برپایی [[حکومت عادلانه]] [[اسلامی]] - [[الهی]] بود، تحقق کامل نیافت.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصههای تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصههای تمدن نبوی]]، ص ۵۲.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۳
مقدمه
در آموزههای الهی - اسلامی، ولایت و به تبع آن خلافت، منصبی الهی است که از جانب خداوند به برترین افراد جامعه انسانی داده میشود. به نص صریح قرآن کریم، ولایت، تنها از آن خداست که خداوند این ولایت را به پیامبر خود عطا کرده و رسول خدا (ص) این ولایت را به امامان معصوم (ع) سپرده است.
بر اساس آموزههای اسلام، اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جانشینان راستین پیامبر هستند؛ زیرا مستقیم و بیواسطه به ولایت پیامبر و از طریق آن، به ولایت الهیه مربوط میشوند. در حقیقت، ولایت امامان معصوم (ع)، در طول ولایت خدا و رسول اوست. شبههای که در این باره مطرح است این است که با توجه به خاتمیت رسالت پیامبر اعظم (ص) چه نیازی به امامت است؟ در پاسخ باید گفت مرز روشنی میان امام و پیامبر وجود دارد و آن این است که پیامبر، پایهگذار شریعت، محل نزول وحی و دارنده کتاب است و امام اگرچه هیچ کدام از این ویژگیها را ندارد، افزون بر شئون حکومت و زمامداری، مبیّن و مجری آموزههایی است که رسول خدا (ص) به دلیل نبودن فرصت یا نامساعد بودن شرایط، موفق به بیان و اجرای آنها نشده و این مسئولیت را به عهده جانشینان خود گذاشته است[۱].
بنابراین، امام، نه تنها حاکم وقت و زمام دار اسلام و مجری قوانین و پاسدار مرزهای سرزمین اسلامی است، بلکه روشن گر مسائل و آموزههای پیچیده مذهب و کامل کننده احکام و قوانینی است که پیامبر خدا به دلایلی موفق به بیان آن نشده است. بر این اساس، رسول اعظم (ص) به دستور خداوند از هر فرصتی برای معرفی، تبیین و تثبیت جایگاه امامان معصوم (ع) استفاده و بر این امر مهم تأکید میکرد.
با وجود تأکید و سفارش پیاپی و بسیار پیامبر خدا درباره ولایت حضرت علی (ع) پس از آن حضرت، به دلایل گوناگون سیاسی و اجتماعی، خلافت پس از وفات پیامبر اکرم (ص) از مسیر اصلی خود خارج شد و به انزوای سیاسی جانشینان برحق پیامبر انجامید. به این ترتیب، ولایت الهی پیامبر که میبایست به دست معصومان (ع) ادامه یابد، از دست آنان خارج و در اندک مدتی به سلطنت موروثی ستمگرانه تبدیل شد. این امر موجب محروم ماندن همیشگی جامعه انسانی به ویژه جامعه اسلامی از وجود پربرکت انسانهای کامل گردید. به این ترتیب، نخستین گام در جهت انحطاط تاریخ و فرهنگ مسلمانان برداشته شد. از میان انبوه مسلمانان فقط گروهی اندک به سفارش و وصیت پیامبر اکرم (ص) عمل کردند و به عهد و پیمانی که با خدا، رسول خدا (ص) و ولیّ خدا در روز غدیرخم بستند، وفادار ماندند و بیشتر مسلمانان بر اثر تبلیغات مسموم و نادرست حکومتهای استبدادی و نیز فضای خفقان آور جامعه از بهرهگیری از وجود مقدس ائمه معصوم (ع) محروم ماندند. ازاین رو، نخستین و مهمترین شاخصه سیاسی تمدن نبوی که برپایی حکومت عادلانه اسلامی - الهی بود، تحقق کامل نیافت.[۲].
منابع
پانویس
- ↑ جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۶۷.
- ↑ صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصههای تمدن نبوی، ص ۵۲.