وصایت: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[وصایت در قرآن]] - [[وصایت در کلام اسلامی]] - [[حق وصایت]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[وصایت در قرآن]] - [[وصایت در کلام اسلامی]] - [[حق وصایت]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==چیستی وصایت== | == چیستی وصایت == | ||
"وصایت" در لغت، سفارش کردن، توصیه، نوعی [[عهد]] و [[قرارداد]] [[مالی]] است<ref>ر.ک: لسان العرب، ج ۱۵، ص۳۹۴؛ مجمع البحرین، واژۀ وصیّ.</ref> و اصطلاحی [[کلامی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]] است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۳-۲۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۵.</ref>. | "وصایت" در لغت، سفارش کردن، توصیه، نوعی [[عهد]] و [[قرارداد]] [[مالی]] است<ref>ر. ک: لسان العرب، ج ۱۵، ص۳۹۴؛ مجمع البحرین، واژۀ وصیّ.</ref> و اصطلاحی [[کلامی]]، [[فقهی]] و [[اخلاقی]] است<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۳-۲۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۵.</ref>. | ||
==انواع وصایت== | == انواع وصایت == | ||
# [[وصیت]] در [[فقه]] به معنای [[ولایت]] دادن به غیر برای [[اخراج]] یا استیفای [[حق]] میت و [[سرپرستی]] طفل و دیوانه از [[وارثان]] میت است که معمولا این [[منصب]] به پس از فوت موصی مربوط میشود<ref>ر.ک: معجم فقه الجواهر، ج ۶، ص ۲۵۶.</ref>. و کسی که عهدهدار این [[مسؤولیت]] میشود، [[وصی]] است. | # [[وصیت]] در [[فقه]] به معنای [[ولایت]] دادن به غیر برای [[اخراج]] یا استیفای [[حق]] میت و [[سرپرستی]] طفل و دیوانه از [[وارثان]] میت است که معمولا این [[منصب]] به پس از فوت موصی مربوط میشود<ref>ر. ک: معجم فقه الجواهر، ج ۶، ص ۲۵۶.</ref>. و کسی که عهدهدار این [[مسؤولیت]] میشود، [[وصی]] است. | ||
# وصایت در [[علم کلام]]، [[تعیین جانشین]] برای [[پیامبران]] و [[امامان]]{{ع}} است. اوصیای [[انبیا]] [[وظیفه]] دارند کارهای [[پیامبران]] را پس از فوتشان به پایان برسانند و ادامه دهندۀ راه آنان باشند. | # وصایت در [[علم کلام]]، [[تعیین جانشین]] برای [[پیامبران]] و [[امامان]] {{ع}} است. اوصیای [[انبیا]] [[وظیفه]] دارند کارهای [[پیامبران]] را پس از فوتشان به پایان برسانند و ادامه دهندۀ راه آنان باشند. | ||
# [[وصیت]] در بُعد [[اخلاقی]] به [[پند]] و موعظهای گفته میشود که یک شخص به دیگری میگوید تا به آن عمل کند، مثل وصایای [[امیرالمؤمنین]] به [[فرزندان]] و شیعیانش، یا [[وصیت]] [[امام صادق]]{{ع}} به پیروانش نسبت به اهمیت [[نماز]]. این وصیتها گاهی مکتوب است و گاهی شفاهی و گفتاری<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۳-۲۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۵.</ref>. وصیتنامۀ [[الهی]] [[سیاسی]] [[امام خمینی]] یکی از [[جامعترین]] وصیتهاست که در ابعاد مختلف میتواند [[سرمشق]] عملی [[مسلمانان]] قرار گیرد<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۲.</ref>. | # [[وصیت]] در بُعد [[اخلاقی]] به [[پند]] و موعظهای گفته میشود که یک شخص به دیگری میگوید تا به آن عمل کند، مثل وصایای [[امیرالمؤمنین]] به [[فرزندان]] و شیعیانش، یا [[وصیت]] [[امام صادق]] {{ع}} به پیروانش نسبت به اهمیت [[نماز]]. این وصیتها گاهی مکتوب است و گاهی شفاهی و گفتاری<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۴۳-۲۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۵.</ref>. وصیتنامۀ [[الهی]] [[سیاسی]] [[امام خمینی]] یکی از [[جامعترین]] وصیتهاست که در ابعاد مختلف میتواند [[سرمشق]] عملی [[مسلمانان]] قرار گیرد<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۲.</ref>. | ||
==وجود وصایت در تمام [[ادیان]]== | == وجود وصایت در تمام [[ادیان]] == | ||
اینکه [[انسان]]، کسی را برای [[حفظ]] آنچه از خویش بر جای میگذارد، به وصایت [[تعیین]] کند، مقبول [[عقل]] و [[فطرت انسانی]] است و همۀ [[شریعتها]] و [[دینها]] آن را پسندیدهاند. [[شریعت اسلام]] نیز برای وصایت حدود و قوانینی مشخص کرده است. [[پیامبران الهی]]{{ع}} در [[امتهای پیشین]] نیز [[هنگام غیبت]] یا برای روزگار پس از خویش، [[وصی]] برمیگزیدند تا [[آیین]] و [[شریعت]] خویش را ماندگار سازند و [[رسالت]] خود را دوام بخشند و پس از آنان به [[تبلیغ دین]] و بیان [[شریعت]] بپردازند. [[آدم]]، [[شیث]] را به وصایت گمارد و [[نوح]]، سام را و [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] را و [[موسی]]، [[هارون]] را و [[عیسی]]، [[شمعون]] را و سرانجام، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[علی]]{{ع}} و یازده [[فرزند]] [[معصوم]] او را به وصایت برنهاد. [[حقیقت]] وصایت همان [[ولایت]] ـ یعنی [[سرپرستی]] و [[زعامت]] [[امور دینی]] و [[دنیوی]] ـ است و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} بر آن بسیار ارج مینهاد و بارها، با پافشاری تمام، از اهمیت آن سخن گفت که وصایت و [[ولایت]] [[حضرت علی]]{{ع}} سیّد الأوصیاء و یازده فرزندش، همسنگ [[نبوت]] و [[قرآن]] و بلکه [[روح]] [[نبوت]] است. [[احادیث]] در این باره بسیارند و به روشنی و صراحت از اهمیت وصایت و [[ولایت]] [[سخن]] میگویند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۲.</ref>. | اینکه [[انسان]]، کسی را برای [[حفظ]] آنچه از خویش بر جای میگذارد، به وصایت [[تعیین]] کند، مقبول [[عقل]] و [[فطرت انسانی]] است و همۀ [[شریعتها]] و [[دینها]] آن را پسندیدهاند. [[شریعت اسلام]] نیز برای وصایت حدود و قوانینی مشخص کرده است. [[پیامبران الهی]] {{ع}} در [[امتهای پیشین]] نیز [[هنگام غیبت]] یا برای روزگار پس از خویش، [[وصی]] برمیگزیدند تا [[آیین]] و [[شریعت]] خویش را ماندگار سازند و [[رسالت]] خود را دوام بخشند و پس از آنان به [[تبلیغ دین]] و بیان [[شریعت]] بپردازند. [[آدم]]، [[شیث]] را به وصایت گمارد و [[نوح]]، سام را و [[ابراهیم]]، [[اسحاق]] را و [[موسی]]، [[هارون]] را و [[عیسی]]، [[شمعون]] را و سرانجام، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[علی]] {{ع}} و یازده [[فرزند]] [[معصوم]] او را به وصایت برنهاد. [[حقیقت]] وصایت همان [[ولایت]] ـ یعنی [[سرپرستی]] و [[زعامت]] [[امور دینی]] و [[دنیوی]] ـ است و [[پیامبر اسلام]] {{صل}} بر آن بسیار ارج مینهاد و بارها، با پافشاری تمام، از اهمیت آن سخن گفت که وصایت و [[ولایت]] [[حضرت علی]] {{ع}} سیّد الأوصیاء و یازده فرزندش، همسنگ [[نبوت]] و [[قرآن]] و بلکه [[روح]] [[نبوت]] است. [[احادیث]] در این باره بسیارند و به روشنی و صراحت از اهمیت وصایت و [[ولایت]] [[سخن]] میگویند<ref>ر. ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۵۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۹۲.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۳۸
چیستی وصایت
"وصایت" در لغت، سفارش کردن، توصیه، نوعی عهد و قرارداد مالی است[۱] و اصطلاحی کلامی، فقهی و اخلاقی است[۲].
انواع وصایت
- وصیت در فقه به معنای ولایت دادن به غیر برای اخراج یا استیفای حق میت و سرپرستی طفل و دیوانه از وارثان میت است که معمولا این منصب به پس از فوت موصی مربوط میشود[۳]. و کسی که عهدهدار این مسؤولیت میشود، وصی است.
- وصایت در علم کلام، تعیین جانشین برای پیامبران و امامان (ع) است. اوصیای انبیا وظیفه دارند کارهای پیامبران را پس از فوتشان به پایان برسانند و ادامه دهندۀ راه آنان باشند.
- وصیت در بُعد اخلاقی به پند و موعظهای گفته میشود که یک شخص به دیگری میگوید تا به آن عمل کند، مثل وصایای امیرالمؤمنین به فرزندان و شیعیانش، یا وصیت امام صادق (ع) به پیروانش نسبت به اهمیت نماز. این وصیتها گاهی مکتوب است و گاهی شفاهی و گفتاری[۴]. وصیتنامۀ الهی سیاسی امام خمینی یکی از جامعترین وصیتهاست که در ابعاد مختلف میتواند سرمشق عملی مسلمانان قرار گیرد[۵].
وجود وصایت در تمام ادیان
اینکه انسان، کسی را برای حفظ آنچه از خویش بر جای میگذارد، به وصایت تعیین کند، مقبول عقل و فطرت انسانی است و همۀ شریعتها و دینها آن را پسندیدهاند. شریعت اسلام نیز برای وصایت حدود و قوانینی مشخص کرده است. پیامبران الهی (ع) در امتهای پیشین نیز هنگام غیبت یا برای روزگار پس از خویش، وصی برمیگزیدند تا آیین و شریعت خویش را ماندگار سازند و رسالت خود را دوام بخشند و پس از آنان به تبلیغ دین و بیان شریعت بپردازند. آدم، شیث را به وصایت گمارد و نوح، سام را و ابراهیم، اسحاق را و موسی، هارون را و عیسی، شمعون را و سرانجام، پیامبر اسلام (ص) علی (ع) و یازده فرزند معصوم او را به وصایت برنهاد. حقیقت وصایت همان ولایت ـ یعنی سرپرستی و زعامت امور دینی و دنیوی ـ است و پیامبر اسلام (ص) بر آن بسیار ارج مینهاد و بارها، با پافشاری تمام، از اهمیت آن سخن گفت که وصایت و ولایت حضرت علی (ع) سیّد الأوصیاء و یازده فرزندش، همسنگ نبوت و قرآن و بلکه روح نبوت است. احادیث در این باره بسیارند و به روشنی و صراحت از اهمیت وصایت و ولایت سخن میگویند[۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: لسان العرب، ج ۱۵، ص۳۹۴؛ مجمع البحرین، واژۀ وصیّ.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
- ↑ ر. ک: معجم فقه الجواهر، ج ۶، ص ۲۵۶.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۴۳-۲۴۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۵۵.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵۶؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۹۲.