یزید بن مهلب بن ابی‌صفره ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== فرزند مهلب، سردار مشهور جنگ‌های با خوارج، و فرمانروای قدرتمند خراسان، در سال ۹۶ به حکومت عراق (کوفه و بصره)، و صالح بن عبدالرحمن به امر ...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط = یزید بن مهلب بن ابی‌صفره ازدی
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  = یزید بن مهلب بن ابی‌صفره ازدی
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[یزید بن مهلب بن ابی‌صفره ازدی در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


==مقدمه==
== اوضاع داخلی دوران یزید بن عبدالملک ==
فرزند مهلب، سردار مشهور جنگ‌های با [[خوارج]]، و فرمانروای [[قدرتمند]] [[خراسان]]، در سال ۹۶ به [[حکومت]] [[عراق]] ([[کوفه]] و [[بصره]])، و [[صالح بن عبدالرحمن]] به امر [[خراج]] آن [[منصوب]] شدند. [[سلیمان بن عبدالملک]] به صالح دستور داد تا همه [[خاندان ابن عقیل]] (جد [[حجاج]]) را [[شکنجه]] کند و به [[قتل]] رساند. وی نیز همه کسان حجاج را دستگیر و شکنجه کرد. [[عبدالملک بن مهلب]]، [[برادر]] [[امیر عراق]]، کار شکنجه آنها را بر عهده داشت<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۲۷۳.</ref>. سلیمان حکومت خراسان را از قلمرو [[یزید بن مهلب]] خارج کرده بود، ولی یزید به خراسان [[تمایل]] داشت؛ از این رو ترتیبی داد تا [[خلیفه]] وی را در سال ۹۷ به حکومت خراسان گماشت<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۲۸۶.</ref>.<ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۰۶.</ref>
{{اصلی|یزید بن عبدالملک}}
حوادث [[سیاسی]] بسیاری در دوران یزید بن عبدالملک (یزید دوم) رخ داد. این خلیفه، [[اسیر]] [[تعصبات]] شدید [[حزب]] قیسی بود و از نتایج آن، شورش یزید بن مُهَلَّب است. نخستین علت این حرکت به [[اختلاف]] قدیمی میان [[حَجّاج]] و یزید بن مُهَلَّب بازمی‌گردد. مسئله‌ای که احتمالاً بنا به درگیری‌های قبایلی، به برکناری او انجامید.
در دوران [[سلیمان بن عبدالملک]] که سیاستش ایجاد [[توازن]] میان [[قبایل]] بود، برای یزید بن مهلّب و خاندانش اعاده اعتبار شد و سلیمان او را [[حاکم]] [[عراق]] و [[مشرق]] [[اسلامی]] نمود. در دوران عمر بن عبدالعزیز به علت [[تعارض]] [[رفتار]] سیاسی و [[اجتماعی]] این خلیفه با رفتار [[آل]] مُهَلَّب - که دارای ریشه اریستوکراسی (اَشرافی) بودند - [[یزید]] به [[زندان]] افتاد. او را متهم به پنهان کردن اموالی نمودند که [[خلافت]] از دوران سابق<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۲۳ - ۵۲۸، ۵۵۴ و ۵۵۶ - ۵۵۸.</ref> از او خواسته بود آن را [[تسلیم]] نماید.


این [[اموال]] از درآمد [[خراسان]] و [[غنایم جنگی]] او در [[گرگان]] و [[طبرستان]] به دست آمده بود.
هنگامی که یزید بن عبدالملک به خلافت رسید، [[یزید بن مهلب]] [[یمنی]] به [[مصیبت]] دچار شد؛ زیرا [[منصب]] خلافت در این [[زمان]] به قیسی‌ها [[گرایش]] داشت. یزید بن مُهَلَّب در اواخر دوران [[عمر بن عبدالعزیز]] از زندان فرار کرد و [[بصره]] را به تصرّف در آورد و با اتّکا به یاورانش، برای دگرگون کردن اوضاع داخلی در برابر [[حکومت]] دست به کار شد. او هم‌زمان، [[دعوت]] برادرش [[حبیب بن مهلب]] را برای رفتن به خراسان - سرزمینی که مناسب [[دشمنی]] با [[امویان]] بود - رد کرد. [[سقوط]] بصره و بیرون راندن [[کارگزار]] [[اموی]] از آنجا، [[فرصت]] مناسبی برای ادامه حرکتش بود. وی پیشنهاد [[خلیفه]] را مبنی بر [[مذاکره]] برای [[عفو]] او و دوری از درگیری رد کرد<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۶۴ - ۵۶۵، ۵۷۸ - ۵۸۴ و ۵۸۸.</ref>.
هنگامی که او بر [[کوفه]]، بصره، [[فارس]] و [[اهواز]] چیره شد و نزدیک بود قدرتش در همه [[عراق]] گسترده شود، مخالفتش را ادامه داد<ref>طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۸۵ - ۵۸۹.</ref> و شعاری برای مبازره با [[نظام]] اموی مطرح کرد:
«[[جهاد]] با [[مردم]] [[شام]] [[پاداش]] و [[ثواب]] بیشتری نسبت به جهاد با ترک و [[دیلم]] دارد». مردم با او [[بیعت]] کردند مبنی بر [[کتاب خدا]] و [[سنت]] پیامبرش محمد {{صل}} و با این شرط که [[سپاه شام]]، در سرزمین‌شان گام نگذارد و [[سیره]] [[حَجّاج]]، در میان آنان از سرگرفته نشود.
== جنبش ابن مهلب ==
{{اصلی|قیام ابن‌مهلب}}
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']]
# [[پرونده:1100848.jpg|22px]] [[محمد سهیل طقوش|طقوش]] و [[رسول جعفریان|جعفریان]]، [[دولت امویان (کتاب)|'''دولت امویان''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۹

اوضاع داخلی دوران یزید بن عبدالملک

حوادث سیاسی بسیاری در دوران یزید بن عبدالملک (یزید دوم) رخ داد. این خلیفه، اسیر تعصبات شدید حزب قیسی بود و از نتایج آن، شورش یزید بن مُهَلَّب است. نخستین علت این حرکت به اختلاف قدیمی میان حَجّاج و یزید بن مُهَلَّب بازمی‌گردد. مسئله‌ای که احتمالاً بنا به درگیری‌های قبایلی، به برکناری او انجامید. در دوران سلیمان بن عبدالملک که سیاستش ایجاد توازن میان قبایل بود، برای یزید بن مهلّب و خاندانش اعاده اعتبار شد و سلیمان او را حاکم عراق و مشرق اسلامی نمود. در دوران عمر بن عبدالعزیز به علت تعارض رفتار سیاسی و اجتماعی این خلیفه با رفتار آل مُهَلَّب - که دارای ریشه اریستوکراسی (اَشرافی) بودند - یزید به زندان افتاد. او را متهم به پنهان کردن اموالی نمودند که خلافت از دوران سابق[۱] از او خواسته بود آن را تسلیم نماید.

این اموال از درآمد خراسان و غنایم جنگی او در گرگان و طبرستان به دست آمده بود. هنگامی که یزید بن عبدالملک به خلافت رسید، یزید بن مهلب یمنی به مصیبت دچار شد؛ زیرا منصب خلافت در این زمان به قیسی‌ها گرایش داشت. یزید بن مُهَلَّب در اواخر دوران عمر بن عبدالعزیز از زندان فرار کرد و بصره را به تصرّف در آورد و با اتّکا به یاورانش، برای دگرگون کردن اوضاع داخلی در برابر حکومت دست به کار شد. او هم‌زمان، دعوت برادرش حبیب بن مهلب را برای رفتن به خراسان - سرزمینی که مناسب دشمنی با امویان بود - رد کرد. سقوط بصره و بیرون راندن کارگزار اموی از آنجا، فرصت مناسبی برای ادامه حرکتش بود. وی پیشنهاد خلیفه را مبنی بر مذاکره برای عفو او و دوری از درگیری رد کرد[۲].

هنگامی که او بر کوفه، بصره، فارس و اهواز چیره شد و نزدیک بود قدرتش در همه عراق گسترده شود، مخالفتش را ادامه داد[۳] و شعاری برای مبازره با نظام اموی مطرح کرد: «جهاد با مردم شام پاداش و ثواب بیشتری نسبت به جهاد با ترک و دیلم دارد». مردم با او بیعت کردند مبنی بر کتاب خدا و سنت پیامبرش محمد (ص) و با این شرط که سپاه شام، در سرزمین‌شان گام نگذارد و سیره حَجّاج، در میان آنان از سرگرفته نشود.

جنبش ابن مهلب

منابع

پانویس

  1. طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۲۳ - ۵۲۸، ۵۵۴ و ۵۵۶ - ۵۵۸.
  2. طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۶۴ - ۵۶۵، ۵۷۸ - ۵۸۴ و ۵۸۸.
  3. طبری، تاریخ الرسل و الملوک، ج۶، ص۵۸۵ - ۵۸۹.