مخالفان امام مهدی چه کسانی هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسشهایی با ۱ پاسخ' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، [[ایمان]]ها را به آزمایش درمیآورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده میکنند، ولی راحتطلبان با دستاویز قرار دادن مذهب، در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران [[انتظار]] ، بیش از همهچیز، در فکر زندگی خودند و [[انتظار]] را بیشتر در دعا و... میجویند. از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم، بیتفاوت میگذرند. این گروه نجات بشر و عمل به اینگونه دستورها را مربوط به زمان ظهور میدانند و مبارزه در زمان [[غیبت]] را نامشروع میپندارند. | در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، [[ایمان]]ها را به آزمایش درمیآورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده میکنند، ولی راحتطلبان با دستاویز قرار دادن مذهب، در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران [[انتظار]] ، بیش از همهچیز، در فکر زندگی خودند و [[انتظار]] را بیشتر در دعا و... میجویند. از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم، بیتفاوت میگذرند. این گروه نجات بشر و عمل به اینگونه دستورها را مربوط به زمان ظهور میدانند و مبارزه در زمان [[غیبت]] را نامشروع میپندارند. | ||
# '''جموداندیشان:''' از بامداد [[اسلام]]، ظاهرگرایان از مهمترین موانع احیای [[دین]] و تحولات اجتماعی بودهاند، کسانی که به باطن و روح و هدف دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد. دور بودن از واقعیتهای عینی، آنان را کوتهبین کرده و به خودمحوری دچار. محدود بودن درکشان نسبت به [[دین]]، موجب میشود که در زمانهای حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی [[پیامبر]] و [[امامان]] کشانده شوند. در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر، [[پیامبر]] در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود، هر سختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. [[پیامبر]] با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ۱۶۵.</ref>. وجود [[پیامبر]] و مخالفت صریح با این گروه، به آنان عرصه میدانداری نمیداد. پس از [[پیامبر]]، تفکر قشری و ظاهربینی در لوای حراست از سنت و جماعت، در میان مردم رایج شد و ورود نحلههای گوناگون فکری به فرهنگ اسلامی، بهویژه در دوران [[غیبت]] ، آن را تشدید کرد. فرقههای گوناگون در عالم اسلام پیدا شد. ارباب مذاهب و فرق، به [[اسلام]] به عنوان دینی جامع و حیات بخش توجه نکردند و با یکسونگری به برخی از جوانب دین، زمینه ناتوانی سایر اجزاء آن را فراهم کردند. عالم تشیع نیز، از این خوان بینصیب نماند. [[غیبت]] [[امام]] و دور کردن [[شیعه]] از عرصه سیاست و اجتماع، سبب شد که حرکت اجتهاد بیشتر در حل مسائل فردی متمرکز شود و دستورات [[اسلام]] به عنوان یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و... کمتر در کار تحقیق و تدریس قرار گیرد<ref>مجموعه آثار شهید صدر، مقاله همراه با تحول اجتهاد، ۸، روزبه.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "آزردگیهایی که [[مهدی]] ما از سوی نادانان روزگار خود متحمل میشود، بیش از زحماتی است که به [[پیامبر]] از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: و چگونه؟ فرمود: [[پیامبر]] در زمانی برانگیخته شد که مردم سنگ و درخت و چوب میپرستیدند. [[قائم]]، آنگاه که قیام کند، مردم علیه او قران را | # '''جموداندیشان:''' از بامداد [[اسلام]]، ظاهرگرایان از مهمترین موانع احیای [[دین]] و تحولات اجتماعی بودهاند، کسانی که به باطن و روح و هدف دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد. دور بودن از واقعیتهای عینی، آنان را کوتهبین کرده و به خودمحوری دچار. محدود بودن درکشان نسبت به [[دین]]، موجب میشود که در زمانهای حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی [[پیامبر]] و [[امامان]] کشانده شوند. در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر، [[پیامبر]] در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود، هر سختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. [[پیامبر]] با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد <ref>تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ۱۶۵.</ref>. وجود [[پیامبر]] و مخالفت صریح با این گروه، به آنان عرصه میدانداری نمیداد. پس از [[پیامبر]]، تفکر قشری و ظاهربینی در لوای حراست از سنت و جماعت، در میان مردم رایج شد و ورود نحلههای گوناگون فکری به فرهنگ اسلامی، بهویژه در دوران [[غیبت]] ، آن را تشدید کرد. فرقههای گوناگون در عالم اسلام پیدا شد. ارباب مذاهب و فرق، به [[اسلام]] به عنوان دینی جامع و حیات بخش توجه نکردند و با یکسونگری به برخی از جوانب دین، زمینه ناتوانی سایر اجزاء آن را فراهم کردند. عالم تشیع نیز، از این خوان بینصیب نماند. [[غیبت]] [[امام]] و دور کردن [[شیعه]] از عرصه سیاست و اجتماع، سبب شد که حرکت اجتهاد بیشتر در حل مسائل فردی متمرکز شود و دستورات [[اسلام]] به عنوان یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و... کمتر در کار تحقیق و تدریس قرار گیرد<ref>مجموعه آثار شهید صدر، مقاله همراه با تحول اجتهاد، ۸، روزبه.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: "آزردگیهایی که [[مهدی]] ما از سوی نادانان روزگار خود متحمل میشود، بیش از زحماتی است که به [[پیامبر]] از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: و چگونه؟ فرمود: [[پیامبر]] در زمانی برانگیخته شد که مردم سنگ و درخت و چوب میپرستیدند. [[قائم]]، آنگاه که قیام کند، مردم علیه او قران را تأویل میکنند. به خدا سوگند، همانند سرما و گرما عدالت وارد سراهای آنان خواهد شد"<ref>{{عربی|"إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر"}}؛ الغیبه، نعمانی، ۲۹۷.</ref>. | ||
# '''کافران و منافقان:''' در طول تاریخ [[اسلام]]، افرادی از منافقان، با سوء استفاده از آزادیهای اسلامی، وارد مسلمانان شده و با تظاهر به شعائر اسلامی، از امکانات جامعه مسلمانان، استفاده کردهاند. مصالح اسلام، ایجاب میکرد پیامبر و ائمه، با آنان مدارا کنند و از درونشان پیجویی نکنند در [[حکومت مهدی]] نیز، اینگونه افراد درصدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی برمیآیند. منافقان، گاه تردستانه، تا سطح تصاحب مقامات عالی حکومت امام پیش میروند، ولی ذکاوت و قدرت امام جایی برای دستاندازی منافقان باقی نمیگذارد و شدیدا پاکسازی میشوند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.</ref>. دوچهرگان که آینده خود را در خطر میبینند، با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض، دشمنی خود را آشکار میکنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست میشوند و در مرکز خلافت، کوفه، آشکارا با [[امام]] میجنگند. حضرت، پس از درهمشکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه میشود و منافقان را در ردیف سایر فرقههای منحرف نافرمان، از میان برمیدارد<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.</ref>. کفار نیز، که ادعای سرکردگی مردم جهان را داشته و نهضت آزادیبخش مهدی را مانع منافع ناروای خود میبینند، در برابر حضرت صفآرایی میکنند. آنان، برای جلوگیری از مسلمان شدن مستضعفان و حاکمیت محرومان، نیرو تهیه کرده و با سپاهیان [[امام]] درگیر میشوند. [[امام صادق]] میفرماید: "مشرکان و کفار از قیام مهدی ناخشنودند"<ref> "{{عربی|"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ يَبْقَ مُشْرِكٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لَا كَافِرٌ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ"}}؛ البرهان فی تفسیر القرآن، محدث سید هاشم بحرانی، ج ۲، ۱۲۱، اسماعیلیان.</ref>. دنیای کفر، با دستاویز قرار دادن کیش نصرانیت، با امام درگیر میشوند و به دشمنان امام، کمک میرسانند و به هنگام شکست، بدیشان پناه میدهند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۴.</ref>. از برخی از روایات استفاده میشود، [[سفیانی]]، مهمترین مخالف [[امام]] نیز، صلیب در گردن دارد<ref>الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.</ref>. [[امام]]، طی گفتوگوهای اعتقادی و سیاسی، معارضان غیرمسلمان را همراه خود میکند و مشرکان کینهورز جنگافروز را، شکست میدهد»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۸۵ -۳۹۳.</ref>. | # '''کافران و منافقان:''' در طول تاریخ [[اسلام]]، افرادی از منافقان، با سوء استفاده از آزادیهای اسلامی، وارد مسلمانان شده و با تظاهر به شعائر اسلامی، از امکانات جامعه مسلمانان، استفاده کردهاند. مصالح اسلام، ایجاب میکرد پیامبر و ائمه، با آنان مدارا کنند و از درونشان پیجویی نکنند در [[حکومت مهدی]] نیز، اینگونه افراد درصدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی برمیآیند. منافقان، گاه تردستانه، تا سطح تصاحب مقامات عالی حکومت امام پیش میروند، ولی ذکاوت و قدرت امام جایی برای دستاندازی منافقان باقی نمیگذارد و شدیدا پاکسازی میشوند<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.</ref>. دوچهرگان که آینده خود را در خطر میبینند، با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض، دشمنی خود را آشکار میکنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست میشوند و در مرکز خلافت، کوفه، آشکارا با [[امام]] میجنگند. حضرت، پس از درهمشکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه میشود و منافقان را در ردیف سایر فرقههای منحرف نافرمان، از میان برمیدارد<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.</ref>. کفار نیز، که ادعای سرکردگی مردم جهان را داشته و نهضت آزادیبخش مهدی را مانع منافع ناروای خود میبینند، در برابر حضرت صفآرایی میکنند. آنان، برای جلوگیری از مسلمان شدن مستضعفان و حاکمیت محرومان، نیرو تهیه کرده و با سپاهیان [[امام]] درگیر میشوند. [[امام صادق]] میفرماید: "مشرکان و کفار از قیام مهدی ناخشنودند"<ref> "{{عربی|"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ يَبْقَ مُشْرِكٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لَا كَافِرٌ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ"}}؛ البرهان فی تفسیر القرآن، محدث سید هاشم بحرانی، ج ۲، ۱۲۱، اسماعیلیان.</ref>. دنیای کفر، با دستاویز قرار دادن کیش نصرانیت، با امام درگیر میشوند و به دشمنان امام، کمک میرسانند و به هنگام شکست، بدیشان پناه میدهند<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۴.</ref>. از برخی از روایات استفاده میشود، [[سفیانی]]، مهمترین مخالف [[امام]] نیز، صلیب در گردن دارد<ref>الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.</ref>. [[امام]]، طی گفتوگوهای اعتقادی و سیاسی، معارضان غیرمسلمان را همراه خود میکند و مشرکان کینهورز جنگافروز را، شکست میدهد»<ref>[[سید عباس رضوی|رضوی، سید عباس]]، [[موافقان و مخالفان مهدی (مقاله)|موافقان و مخالفان مهدی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۳۸۵ -۳۹۳.</ref>. | ||
نسخهٔ ۱۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۵
مخالفان امام مهدی چه کسانی هستند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر ظهور امام مهدی / قیام امام مهدی / روش برخورد امام مهدی با دشمنان |
مدخل اصلی | راحتطلبان |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
مخالفان امام مهدی(ع) چه کسانی هستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین سید عباس رضوی، در مقاله «موافقان و مخالفان مهدی» در اینباره گفته است:
- «راحت طلبان: راحتطلبی ریشه در خودپرستی دارد و خودخواهی، منشأ همه مفاسد است. لذتطلبی حالتی را در انسان ایجاد میکند که همه معیارهای اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون میسازد. لذتطلب، دین را به گونهای توجیه میکند که با رفاه او در تزاحم نباشد. او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیای او در خطر نیفتد. جمعی از مسلمانان مکه، پیش از هجرت به مدینه، خدمت پیامبر رسیده ابراز میداشتند: مورد آزار دشمنانیم، اگر اجازه دهی با دشمنان میجنگیم. پیامبر میفرمود: اکنون مأمور به مبارزه نیستیم. دست نگاه دارید. نماز بخوانید و زکات بدهید. پس از هجرت به مدینه و ایجاد آرامش نسبی در آن شهر، پس از آنکه دستور جهاد نازل گشت زبان به اعتراض گشودند که خدایا، چرا فرمان نبرد دادی و آن را مدتی به تأخیر نینداختی. قرآن، ریشه ترس و وحشت آنان را راحتطلبی میشمرد و مردم را نسبت به فرجام آن هشدار میدهد[۱]. انقلاب جهانی امام زمان، بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمیرسد.
در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، ایمانها را به آزمایش درمیآورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلایا آماده میکنند، ولی راحتطلبان با دستاویز قرار دادن مذهب، در پی توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار ، بیش از همهچیز، در فکر زندگی خودند و انتظار را بیشتر در دعا و... میجویند. از برابر آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ستم، بیتفاوت میگذرند. این گروه نجات بشر و عمل به اینگونه دستورها را مربوط به زمان ظهور میدانند و مبارزه در زمان غیبت را نامشروع میپندارند.
- جموداندیشان: از بامداد اسلام، ظاهرگرایان از مهمترین موانع احیای دین و تحولات اجتماعی بودهاند، کسانی که به باطن و روح و هدف دین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد. دور بودن از واقعیتهای عینی، آنان را کوتهبین کرده و به خودمحوری دچار. محدود بودن درکشان نسبت به دین، موجب میشود که در زمانهای حساس، تکلیف را نشناسند و به رویارویی پیامبر و امامان کشانده شوند. در جریان نزول آیه روزه و نماز مسافر، پیامبر در سفر، دستور افطار دادند و خود روزه گشودند، ولی گروهی که به خیال مقدس مأبانه خود، هر سختی ثواب دارد، به روزه ادامه دادند. پیامبر با آنان برخورد کرد و بدیشان لقب گناهکار داد [۲]. وجود پیامبر و مخالفت صریح با این گروه، به آنان عرصه میدانداری نمیداد. پس از پیامبر، تفکر قشری و ظاهربینی در لوای حراست از سنت و جماعت، در میان مردم رایج شد و ورود نحلههای گوناگون فکری به فرهنگ اسلامی، بهویژه در دوران غیبت ، آن را تشدید کرد. فرقههای گوناگون در عالم اسلام پیدا شد. ارباب مذاهب و فرق، به اسلام به عنوان دینی جامع و حیات بخش توجه نکردند و با یکسونگری به برخی از جوانب دین، زمینه ناتوانی سایر اجزاء آن را فراهم کردند. عالم تشیع نیز، از این خوان بینصیب نماند. غیبت امام و دور کردن شیعه از عرصه سیاست و اجتماع، سبب شد که حرکت اجتهاد بیشتر در حل مسائل فردی متمرکز شود و دستورات اسلام به عنوان یک سیستم اجتماعی، اقتصادی و... کمتر در کار تحقیق و تدریس قرار گیرد[۳]. امام صادق (ع) میفرماید: "آزردگیهایی که مهدی ما از سوی نادانان روزگار خود متحمل میشود، بیش از زحماتی است که به پیامبر از جاهلان زمان خود وارد شده. گفتم: و چگونه؟ فرمود: پیامبر در زمانی برانگیخته شد که مردم سنگ و درخت و چوب میپرستیدند. قائم، آنگاه که قیام کند، مردم علیه او قران را تأویل میکنند. به خدا سوگند، همانند سرما و گرما عدالت وارد سراهای آنان خواهد شد"[۴].
- کافران و منافقان: در طول تاریخ اسلام، افرادی از منافقان، با سوء استفاده از آزادیهای اسلامی، وارد مسلمانان شده و با تظاهر به شعائر اسلامی، از امکانات جامعه مسلمانان، استفاده کردهاند. مصالح اسلام، ایجاب میکرد پیامبر و ائمه، با آنان مدارا کنند و از درونشان پیجویی نکنند در حکومت مهدی نیز، اینگونه افراد درصدد نفوذ در حکومت و جامعه اسلامی برمیآیند. منافقان، گاه تردستانه، تا سطح تصاحب مقامات عالی حکومت امام پیش میروند، ولی ذکاوت و قدرت امام جایی برای دستاندازی منافقان باقی نمیگذارد و شدیدا پاکسازی میشوند[۵]. دوچهرگان که آینده خود را در خطر میبینند، با پخش شایعه و همکاری با گروههای معارض، دشمنی خود را آشکار میکنند. در مناطق مرزی، با دشمنان خارجی همدست میشوند و در مرکز خلافت، کوفه، آشکارا با امام میجنگند. حضرت، پس از درهمشکستن مقاومت مخالفان، پیروزمندانه وارد کوفه میشود و منافقان را در ردیف سایر فرقههای منحرف نافرمان، از میان برمیدارد[۶]. کفار نیز، که ادعای سرکردگی مردم جهان را داشته و نهضت آزادیبخش مهدی را مانع منافع ناروای خود میبینند، در برابر حضرت صفآرایی میکنند. آنان، برای جلوگیری از مسلمان شدن مستضعفان و حاکمیت محرومان، نیرو تهیه کرده و با سپاهیان امام درگیر میشوند. امام صادق میفرماید: "مشرکان و کفار از قیام مهدی ناخشنودند"[۷]. دنیای کفر، با دستاویز قرار دادن کیش نصرانیت، با امام درگیر میشوند و به دشمنان امام، کمک میرسانند و به هنگام شکست، بدیشان پناه میدهند[۸]. از برخی از روایات استفاده میشود، سفیانی، مهمترین مخالف امام نیز، صلیب در گردن دارد[۹]. امام، طی گفتوگوهای اعتقادی و سیاسی، معارضان غیرمسلمان را همراه خود میکند و مشرکان کینهورز جنگافروز را، شکست میدهد»[۱۰].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
آقای مجتبی تونهای، در کتاب «موعودنامه» در اینباره گفته است:
|
- آیا قیام امام مهدی با خشونت همراه است؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- در زمان ظهور امام مهدی سرنوشت کفار چه میشود؟ (پرسش)
- شیطان چگونه به دست امام مهدی کشته میشود؟ (پرسش)
- آیا کشته شدن شیطان با آیه قالَ فَإِنک مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلی یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ منافات ندارد؟ (پرسش)
- بیشترین مخالفان امام مهدی در هنگام ظهور از انسانها هستند یا از جنها؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- آیا امام مهدی بعد از ظهور از ابوبکر و عمر انتقام خواهد گرفت؟ (پرسش)
- امام مهدی با یهود و نصارا چگونه رفتار خواهد کرد؟ (پرسش)
- امام مهدی هنگام ظهور با چه کسانی میجنگد؟ (پرسش)
- وقتی امام مهدی ظهور کند چگونه کافران را گردن میزند آیا همه را یکجا جمع میکند یا به همهجا سفر میکند تا با ستمکاران مبارزه کند؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه انتقام امام حسین و حضرت زهرا را میگیرد؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با دشمنان چگونه است؟ (پرسش)
- روش برخورد امام مهدی با مخالفان خود در مناطق مختلف چگونه است؟ (پرسش)
- شیوه و رفتار امام مهدی با ظالمان و دشمنان چگونه خواهد بود؟ (پرسش)
- اگر سراسر جهان تحت حکومت امام مهدی قرار گیرد پس جنگ امام مهدی با مخالفان برای چیست؟ (پرسش)
- امام مهدی چگونه با اهل کتاب برخورد میکنند؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، ج ۱، ۱۴۴. ذیل، آیه ۷۱ سوره نساء.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ۱۶۵.
- ↑ مجموعه آثار شهید صدر، مقاله همراه با تحول اجتهاد، ۸، روزبه.
- ↑ "إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَيَدْخُلَنَّ عَلَيْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُيُوتِهِمْ كَمَا يَدْخُلُ الْحَرُّ وَ الْقُر"؛ الغیبه، نعمانی، ۲۹۷.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ۳۳۸.
- ↑ ""إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ يَبْقَ مُشْرِكٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لَا كَافِرٌ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ"؛ البرهان فی تفسیر القرآن، محدث سید هاشم بحرانی، ج ۲، ۱۲۱، اسماعیلیان.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ۳۴۴.
- ↑ الغیبة، شیخ طوسی، ۴۶۳.
- ↑ رضوی، سید عباس، موافقان و مخالفان مهدی، چشم به راه مهدی، ص ۳۸۵ -۳۹۳.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۵۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۳۴۴.