عدالت قضایی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = عدالت اجتماعی
| موضوع مرتبط = عدالت قضایی
| عنوان مدخل  = [[عدالت قضایی]]
| عنوان مدخل  = عدالت قضایی
| مداخل مرتبط = [[عدالت قضایی در قرآن]] - [[عدالت قضایی در حدیث]] - [[عدالت قضایی در فقه اسلامی]] - [[عدالت قضایی در سیره معصوم]] - [[عدالت قضایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[عدالت قضایی در معارف و سیره نبوی]]
| مداخل مرتبط = [[عدالت قضایی در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالت قضایی در سیره معصوم]] - [[عدالت قضایی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = عدالت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = عدالت (پرسش)
}}
}}
خط ۱۰: خط ۹:
در [[عدالت سیاسی]] جایگاه [[سیاسی]] [[شهروندان]] به اعتبار [[میزان]] پایبندی‌شان به مبانی [[اعتقادی]] [[تعیین]] می‌شود، اما در [[عدالت حقوقی]] همه شهروندان، صرف‌نظر از [[اعتقادات دینی]]، به صورت برابر هستند<ref>{{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}} [«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶] و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} [«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸].</ref>. بر این اساس حتی [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] با سایر افراد در جایگاه [[برابری]] قرار دارند، به طوری که در حادثه‌ای که فردی از [[پیامبر]] [[شکایت]] می‌کند، ایشان اجازه [[اعتراض]] به [[اصحاب]] خود نمی‌دهند.
در [[عدالت سیاسی]] جایگاه [[سیاسی]] [[شهروندان]] به اعتبار [[میزان]] پایبندی‌شان به مبانی [[اعتقادی]] [[تعیین]] می‌شود، اما در [[عدالت حقوقی]] همه شهروندان، صرف‌نظر از [[اعتقادات دینی]]، به صورت برابر هستند<ref>{{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}} [«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶] و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ}} [«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸].</ref>. بر این اساس حتی [[رهبر]] [[جامعه اسلامی]] با سایر افراد در جایگاه [[برابری]] قرار دارند، به طوری که در حادثه‌ای که فردی از [[پیامبر]] [[شکایت]] می‌کند، ایشان اجازه [[اعتراض]] به [[اصحاب]] خود نمی‌دهند.


از طرف دیگر، [[حاکم اسلامی]] باید تضمین‌کننده عدالت حقوقی در میان شهروندان باشد. [[حضرت]] در این باره می‌فرمایند: «هیچ امتی به [[قداست]] نمی‌رسد مگر این که [[ضعیف]] آن [[حق]] خود را بدون لکنت از [[قوی]] بگیرد»<ref>{{متن حدیث|لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتَعٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت۳۷۴.</ref>، و نیز زمانی زنی از اشراف [[سرقت]] کرده بود و [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، علی‌رغم [[شفاعت]] عده‌ای، [[دستور]] داد که دستش را قطع کنند. پیامبر {{صل}} بر یکسان بودن همه در برابر [[قانون]] تاکید کرد و فرمود: آنان که پیش از شما بودند، تنها به سبب چنین تبعیض‌هایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر [[ناتوانان]] [[اجرا]] می‌کردند و [[قدرتمندان]] را رها می‌ساختند<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۷.</ref>. بنابراین در نظر پیامبر همه شهروندان جامعه اسلامی در برابر [[قانون الهی]] مساوی هستند و تفاوتی در [[قضاوت]] بر مبنای قانون میان [[مسلمان]] و غیر مسلمان و طبقات بالا و پایین وجود ندارد.<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۸۵.</ref>
از طرف دیگر، [[حاکم اسلامی]] باید تضمین‌کننده عدالت حقوقی در میان شهروندان باشد. [[حضرت]] در این باره می‌فرمایند: «هیچ امتی به [[قداست]] نمی‌رسد مگر این که [[ضعیف]] آن [[حق]] خود را بدون لکنت از [[قوی]] بگیرد»<ref>{{متن حدیث|لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتَعٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت۳۷۴.</ref>، و نیز زمانی زنی از اشراف [[سرقت]] کرده بود و [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، علی‌رغم [[شفاعت]] عده‌ای، [[دستور]] داد که دستش را قطع کنند. پیامبر {{صل}} بر یکسان بودن همه در برابر [[قانون]] تاکید کرد و فرمود: آنان که پیش از شما بودند، تنها به سبب چنین تبعیض‌هایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر [[ناتوانان]] [[اجرا]] می‌کردند و [[قدرتمندان]] را رها می‌ساختند<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۷.</ref>. بنابراین در نظر پیامبر همه شهروندان جامعه اسلامی در برابر [[قانون الهی]] مساوی هستند و تفاوتی در [[قضاوت]] بر مبنای قانون میان [[مسلمان]] و غیر مسلمان و طبقات بالا و پایین وجود ندارد<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص۱۸۵.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت قضایی چه بود؟ (پرسش)]]
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت قضایی چه بود؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۴: خط ۲۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:عدالت قضایی در معارف و سیره نبوی]]
[[رده:عدالت]]

نسخهٔ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۴

مقدمه

در عدالت سیاسی جایگاه سیاسی شهروندان به اعتبار میزان پایبندی‌شان به مبانی اعتقادی تعیین می‌شود، اما در عدالت حقوقی همه شهروندان، صرف‌نظر از اعتقادات دینی، به صورت برابر هستند[۱]. بر این اساس حتی رهبر جامعه اسلامی با سایر افراد در جایگاه برابری قرار دارند، به طوری که در حادثه‌ای که فردی از پیامبر شکایت می‌کند، ایشان اجازه اعتراض به اصحاب خود نمی‌دهند.

از طرف دیگر، حاکم اسلامی باید تضمین‌کننده عدالت حقوقی در میان شهروندان باشد. حضرت در این باره می‌فرمایند: «هیچ امتی به قداست نمی‌رسد مگر این که ضعیف آن حق خود را بدون لکنت از قوی بگیرد»[۲]، و نیز زمانی زنی از اشراف سرقت کرده بود و پیامبر اکرم (ص)، علی‌رغم شفاعت عده‌ای، دستور داد که دستش را قطع کنند. پیامبر (ص) بر یکسان بودن همه در برابر قانون تاکید کرد و فرمود: آنان که پیش از شما بودند، تنها به سبب چنین تبعیض‌هایی هلاک شدند؛ زیرا حدود را بر ناتوانان اجرا می‌کردند و قدرتمندان را رها می‌ساختند[۳]. بنابراین در نظر پیامبر همه شهروندان جامعه اسلامی در برابر قانون الهی مساوی هستند و تفاوتی در قضاوت بر مبنای قانون میان مسلمان و غیر مسلمان و طبقات بالا و پایین وجود ندارد[۴].

پرسش مستقیم

سیره پیامبر خاتم درباره عدالت قضایی چه بود؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. ﴿يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ [«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶] و ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ [«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید» سوره نساء، آیه ۵۸].
  2. «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا يُؤْخَذُ لِلضَّعِيفِ فِيهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِيِّ غَيْرَ مُتَعْتَعٍ»؛ نهج البلاغه، حکمت۳۷۴.
  3. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۷.
  4. دهقانی، روح الله، مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم ص۱۸۵.