شعار: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شعار در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شعار در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
«شعار» نشانۀ گروهی از [[مردم]] است که به وسیله آن یکدیگر را میشناسند و همان، مشخصه آنهاست<ref>ر. ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۴۳۰.</ref>. | |||
به طور کلی مراد از شعار میتواند یکی از دو مفهوم زیر باشد: | به طور کلی مراد از شعار میتواند یکی از دو مفهوم زیر باشد: |
نسخهٔ ۲۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۷
مقدمه
«شعار» نشانۀ گروهی از مردم است که به وسیله آن یکدیگر را میشناسند و همان، مشخصه آنهاست[۱].
به طور کلی مراد از شعار میتواند یکی از دو مفهوم زیر باشد:
- کلمات و جملاتی که برای برانگیختن روح حماسه و جنگاوری در سربازان سر داده میشود. پیامبر اکرم (ص) و یارانش در جنگهای خود، شعارهایی داشتند.
- کلمات و عباراتی که برای فرهنگسازی در میان مردم رواج داده میشود و بیانگر مفهوم و هدفی معین است. در عصر حاضر شعار چنین مفهومی دارد[۲].
شعار در جهاد
در هنگام جهاد، شایسته است رزمندگان اسلام از شعار و علایمی که نوعی تبلیغات جنگی محسوب میشود، استفاده کنند. شعار در واقع، نشانۀ جبهۀ حق و مبیّن اهداف جهاد است. در جنگ بدر شعار مسلمانان «يَا نَصْرَ اللَّهِ اقْتَرِبْ»، در جنگ احد هم همین شعار بوده، در جنگ با یهودیان بنینضیر «يَا رُوحَ الْقُدُسِ»، در جنگ حنین: «يَا بَنِي عَبْدِ اللَّهِ»، در جنگ احزاب «هُمْ لا يُبْصِرُونَ»، در جریان حدیبیه «أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ» «نَحْنُ عِبَادُ اللَّهِ حَقّاً حَقّاً»، در تبوک «يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ»، در جنگ صفین «يَا نَصْرَ اللَّهِ» شعار بوده و شعار امام حسین(ع) در کربلا «يَا مُحَمَّدُ» بوده است. در دیدگاه اسلام، تبلیغات، بازوی فرهنگی و سیاسی جهاد، محسوب شده، اما با این تفاوت که تبلیغات در جهاد اسلامی، تنها برای فریب دشمن و یا تحریف واقعیتها نیست، هر نوع عملیات پیچیده که به گونههای مختلف، قابل توجیه و تفسیر است، نیاز به تبیین اهداف و ابلاغ مقاصد و تفسیر اعمال دارد. نیکوترین اعمال و شایستهترین رفتار میتواند توسط دشمن مورد تفسیر منفی قرار گیرد، به گونهای که آنها را در قالب بدترین و منفورترین اعمال جلوه دهد. عملیات جنگی و اهداف آنها را به خاطر پیچیدگی آنها و نیز به دلیل امکان سوء استفاده دشمن از تفسیرهای نادرست، نمیتوان رها کرد و از این روست که تبلیغات در جنگ، در حقیقت بخشی از عملیات جنگی محسوب میشود.
دامنۀ عملیات فرهنگی و سیاسی تبلیغات در جنگ تا بدانجا کشیده میشود که از دشمن و حامیان آن و نیز از همرزمان و حامیان دوست فراتر میرود و تمامی عوامل مؤثر در سرنوشت جنگ اعم از عوامل اثرگذار بالفعل و بالقوه را فرا میگیرد و با اذهان عمومی در سطح منطقه و احیانا در سطح بینالمللی، سر و کار پیدا میکند. همانگونه که صلح از اندیشهها و افکار ریشه میگیرد، جنگ نیز ریشه در اندیشهها دارد، بستر عمومی هر دو حالت صلح و جنگ، افکار و اندیشههاست. بیگمان عملیات فرهنگی و سیاسی در اندیشهها بیش از سلاح و عملیات نظامی اثرگذار است. این ضرورت، در مورد اسلام که دارای اهداف به طور کامل ناهمگون با جلوههای خشونتآمیز جنگ دارد و در سختترین صحنههای جنگی، اصول انسانی و ارزشهای والای فرهنگی را دنبال میکند، بیشتر صدق میکند و اسلام برای رساندن ندای انسانی خود از میان چکاچک سلاحها، به توسل به تبلیغات و سلاح فرهنگی و سیاسی نیاز بیشتری دارد[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر. ک: تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۳۰.
- ↑ ر. ک: صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۳۰۴- ۳۰۶.
- ↑ فقه سیاسی، ج۶، ص۳۰-۳۱.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۶۰.