←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[پیامبر]] میخواست مسأله [[جانشینی]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را با صراحت و به صورت سند مکتوب بنویسد تا راه بر هرفتنهای بسته شود. امّا عمر با کمال | [[پیامبر]] میخواست مسأله [[جانشینی]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را با صراحت و به صورت سند مکتوب بنویسد تا راه بر هرفتنهای بسته شود. امّا عمر با کمال جسارت، گفت که درد بر پیامبر [[غلبه]] کرده و هذیان میگوید، قرآن پیش شماست و کتاب خدا برای ما کافی است {{عربی|"إنّ النّبیّ قد غلب علیه الوجع (إنّ رسول اللّه یهجر) و عندکم القرآن، حسبنا کتاب اللّه"}}<ref>المراجعات نامه ۸۶ به نقل از منابع متعدد اهل سنت با اختلاف در تعبیر، «تدوین السنة الشریفه» ص۸۱، دلائل الصدق ج ۳ ص۱۱۹.</ref>. وی میدانست که قصد رسول خدا چه بود، از اینرو ممانعت کرد<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج ۳، ص۱۱۴.</ref> و پیامبر هم از جرّ و بحث در حضور خود ناراحت شد و از حاضران خواست بیرون بروند. با آنکه رسول خدا{{صل}} طبق [[حدیث ثقلین]] بارها فرموده بود [[کتاب و سنت]] (یا کتاب و [[عترت]]) از هم جدا نمیشوند، عدهای با [[تمسّک به قرآن]]، عترت را کنار زدند و منطقشان همان "حسبنا کتاب اللّه" بود و این شیوه، برای خانهنشین ساختن [[اهل بیت]] و منع [[روایت]] [[فضایل امیر المؤمنین]] و [[خاندان]] [[پاک]] [[پیامبر خدا]] بود. [[ابن عباس]] میگفت: همۀ [[مصیبت]]، آن روز بود که نگذاشتند پیامبر خدا آنچه را میخواست بنویسد<ref>الملل و النحل، شهرستانی ج۱ ص۲۲، معالم المدرستین ج۱ ص۱۱۲ و منابع تاریخی دیگر.</ref>. | ||
جلوگیری از نگارش و نقل | جلوگیری از نگارش و نقل احادیث پیامبر، در زمان ابوبکر و عمر بهشدّت [[اعمال]] میشد و [[مردم]] را با استناد به برخی [[روایات]] جعلی از قول پیامبر که فرموده: سخنان مرا ننویسید و روایت نکنید و آن را با قرآن مخلوط نسازید و... مدّتها از نقل و [[روایت]] و تدوین احادیث پیامبر جلوگیری میکردند<ref>اضواء علی السنة المحمدیه، محمود ابوریه ص۴۶، تدوین السنة الشریفه محمد رضا الجلالی ص۲۶۳.</ref>. حتی اگر باخبر میشدند کسانی روایاتی را گردآوری کردهاند، دستور میدادند تا آنها را محو کنند، گاهی [[تهدید]] میکردند، یا به [[حبس]] میافکندند<ref>تدوین السنة الشریفه محمد رضا الجلالی ص۴۳۶.</ref> [[تفکّر]] "حسبنا کتاب اللّه"، در تقابل با [[امامت]] و [[پیشوایی]] [[ائمه معصوم]]{{عم}} است و [[معتقدان]] به این مسلک، مخالفان [[ولایت اهل بیت]] پیامبرند. این [[تفکر]] در تضادّ با [[قرآن]] و فرمودۀ [[پیامبر]] است که [[ثقلین]] را میان [[امّت]] خود به یادگار گذاشت. به تعبیر [[شهید]] پاکنژاد: حسبنا کتاب اللّه، در برابر آیۀ شریفه که [[اطاعت از پیامبر]] را [[واجب]] دانسته، ردّ مطلب است. حسبنا کتاب اللّه در برابر [[حدیث ثقلین]] {{عربی|إنّی تارک فیکم الثّقلین کتاب اللّه و عترتی}} که مورد [[تأیید]] [[اکثریت]] [[فرزندان]] دانشمند [[سقیفه]] است، ردّ فرمودۀ [[نبی گرامی]] است. حسبنا کتاب اللّه هیچ با نام [[اهل سنت]] و [[سنی]] و [[تسنن]] سازگاری ندارد (و [[سنّی]] یعنی پذیرای [[سنّت]]، سنت چیزی اضافه بر کتاب) حسبنا کتاب اللّه با (فاسئلوا [[أهل]] الذّکر إن کنتم لا تعلمون) جور در نمیآید...<ref>مظلومی گمشده در سقیفه ص۸۴.</ref>. [[فرهنگ]] حسبنا کتاب اللّه، فرهنگ حذف [[اهل بیت]] و سیرۀ قولی و عملی [[پیامبر خدا]]{{صل}} و کنار گذاشتن یکی از ثقلین است. چه کتاب و [[عترت]] را ملاک قرار دهیم (که [[شیعه]] میگوید) و چه [[کتاب و سنت]] را (که [[اهل]] سنّت بر آن پای میفشارند)، یک نکته روشن است و آن اینکه تکیه بر قرآن و فاصله گرفتن از سنّت و عترت، به [[بیراهه]] میرود، چون اهل بیت، [[مفسّران]] قرآنند و [[سنت]]، مبین کتاب خداوند است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۲۶.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |