شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
|||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
::::#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای آتش بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفتوگو میکند و درباره خراسان خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. هارون را میبیند که در میان شعلههای آتش، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون میشناسی؟ خراسانی میگویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | ::::#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای آتش بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفتوگو میکند و درباره خراسان خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. هارون را میبیند که در میان شعلههای آتش، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون میشناسی؟ خراسانی میگویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | ||
::::#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده میشود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بیعدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج میرسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که مردم همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} میشوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهای مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات پاک و طیبه را برای انسانها و ارمغان میآورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک میکنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینههای ظهور او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | ::::#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده میشود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بیعدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج میرسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که مردم همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} میشوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهای مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات پاک و طیبه را برای انسانها و ارمغان میآورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک میکنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینههای ظهور او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن} | {{پایان جمع شدن}} | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |
نسخهٔ ۹ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۸
شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
شرایط ظهور امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- منظور از شرایط ظهور چیست؟
- زمینههای ظهور امام مهدی کداماند؟
- شرایط ظهور امام مهدی(ع) چیست؟ و چه فرقهایی با علایم ظهور دارند؟
- شرایط ظهور چیست و آیا باید همه آنها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟
پاسخ نخست
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است:
- «میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
- شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل کاملی که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد، و وجود عدالت ناقص و جزئی در سعادت بشریت نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که عدالت، ناقص است؛ سعادت و خوشبختی انسان نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای نقص ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان عدالت جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که هدف خداوند وجود عدالت ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از پرستش و عبادت کاملی که جز با تحقق عدالت کامل موجود نخواهد شد. بویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش انسان در روی زمین مسیر حرکت او رسیدن به این هدف بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که خداوند هدف این حرکت کلی را یک عدالت ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر بشریت وارد میشود، و خداوند بالاتر از آن است که نسبت ظلم و ستم به او بدهیم.
- بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید:
- در حقیقت هدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
- این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع میشود.
- پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسانها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بیسابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
- شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث میپردازیم:
- نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم میشود:
- اول: وجود رهبر برای این نهضت جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد.
- دوم این رهبر باید شایستگی رهبری در سطح جهانی را داشته باشد.
- یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم:
- هر فردی به تنهائی شایسته رهبری باشد، تا چه رسد به صورت جمعی.
- فرد به تنهائی نتواند وظائف رهبری را انجام دهد، بلکه رأی و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند.
- هم فرد و هم جامعه ناقص بوده و شایستگی رهبری نداشته باشند.
- صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این انتظار بیهوده خواهد بود و هیچیک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، رهبری دشوار میگردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
- شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد. دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد:
- اینکه بگوئیم آن رهبر واحد به تنهائی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار معجزه باشد، و الا به صورت اعجاز امکان آن پیروزی وجود دارد. اگر کسی بگوید که این رهبر واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج یاران و همکارانی تربیت کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه رسول خدا این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای دنیا بجنگد.
- این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است و حاصل آن در دو جواب خلاصه میشود:
- *پاسخ اول: اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایهگذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچگونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمیگشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامهریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمیافتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر میتوانست موجود باشد.
- پاسخ دوم: دعوت الهی همواره بر پایه تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است. چرا که خدای متعال به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و امتحان الهی آغاز گشته و معنی مییابد. و روشن است ایمان آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشهدارتر از ایمان قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن معجزات مورد بحث، آنچه میتواند به دست آید، همین ایمان قهری است[۱].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوینسب؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین علیپور؛ |
---|
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛ |
---|
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین دکتر یوسفیان؛ |
---|
|
۷. آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۸. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
۹. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛ |
---|
|
۱۰. نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۹۵-۵۰۲.
- ↑ بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۱، ۳۲.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ص ۱۲۳.
- ↑ بقره، ۱۴۸.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲؛ اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین و این معنی قول خداست که "هرکجا باشید خدا شما را میآورد همگی را به درستی که خدا بر هر کاری قدرت دارد" پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.
- ↑ احتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰؛ اگر شیعیان ما که خداوند توفیق طاعتشان دهد در راه ایفای پیمانی که بر عهده دارند همدل شوند میمنت ملاقات ما به تأخیر نمیافتد.
- ↑ معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۵۳-۲۵۵.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۲۲۳- ۲۲۶.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص: ۲۳۸-۲۴۰.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸.
- ↑ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۱۲.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص: ۲۰۹ - ۲۱۰.
- ↑ و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ب۳۹، ح۶.
- ↑ " مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "؛ کمال الدین، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ب۳۷، ح۲.
- ↑ تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت پیامبر(ص) به آن شهر و استقرار حکومت اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، حکومت عدل گستر امام علی(ع) را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با امام حسن و امام حسین(ع) و شهادت آن دو امام بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹.
- ↑ کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.
- ↑ امام باقر(ع) در توصیف امام مهدی(ع) فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).
- ↑ وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.